گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد سيزدهم
5 / 6امامت امیرمؤمنان علیه السلام


3833.المناقب للخوارزمی عن مجاهد :عیون أخبار الرضا علیه السلام به سندش ، از امام حسین علیه السلام : بُرَیده به من گفت : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به ما فرمان داد که بر پدرت [علی علیه السلام ] به عنوان حاکم بر مؤمنان، سلام دهیم.3832.مُرُوج الذهب ( به نقل از ابن عبّاس ، در جواب معاویه که از وی پ ) الأمالی ، طوسی به سندش ، از امام حسین علیه السلام : [پدرم] امیر مؤمنان علیه السلام برایم چنین نقل کرد که: پیامبر صلی الله علیه و آله به من فرمود : «ای علی! خداوند متعال، من و تو را به هنگام آفرینش آدم علیه السلام ، از نور خود آفرید و در پشتِ آدم قرار داد تا به عبد المطّلب رسید. سپس از عبد المطّلب، دو پاره شد. من در [پشتِ] عبد اللّه قرار گرفتم و تو در [پشتِ] ابو طالب . پیامبری ، جز برای من و وصایت، جز برای تو شایسته نیست. هر که وصایتِ تو را انکار کند، پیامبریِ مرا انکار کرده است و هر که پیامبریِ مرا انکار کند، خداوند، او را به رو ، در آتش خواهد انداخت».3832.مروج الذهب عن ابن عبّاس ( فی جَوابِ مُعاوِیَهَ لَمّا قالَ لَهُ : فَما تَق ) التوحید به نقل از اصبغ بن نُباته : هنگامی که علی علیه السلام به [مَسندِ] خلافت نشست و مردم با او بیعت کردند ، در حالی که عمامه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را بر سر نهاده و ردای او را پوشیده بود و کفش های او را به پا کرده و شمشیرش را حمایل ساخته بود ، بر فراز منبر رفت و نشست ... . و به حسن علیه السلام فرمود : «ای حسن! برخیز و بر منبر برو و سخن بگو ...» .

سپس به حسین علیه السلام فرمود : «برخیز و به منبر برو و سخنی بگو که پس از من ، قریش ، تو را نادیده نگیرند و نگویند که حسین بن علی ، چیزی نمی داند ؛ امّا کلام تو باید در جهت سخنان برادرت باشد» .

حسین علیه السلام بر فراز منبر شد و حمد و ثنای خدا را گفت و بر پیامبرش ، درودی کوتاه فرستاد و آن گاه فرمود : ای مردم! از جدّم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود : «علی ، شهر هدایت است . هر کس به آن در آید ، رستگار می گردد و هر کس از آن روی گردانَد ، نابود شود » .

این جا بود که علی علیه السلام به سویش رفت و وی را به سینه اش چسباند و او را بوسید و آن گاه فرمود : «ای مردم! گواهی دهید که این دو ، دُردانه های پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و امانت های اویند که پیش من به امانت گذاشته بود و من ، آن دو را نزد شما به امانت می نهم . ای مردم! پیامبر خدا ، در باره این دو از شما خواهد پرسید» . .




3831.خصائص أمیر المؤمنین ، نسایی ( به نقل از عمرو بن میمون ) الفتوح فی ذِکرِ أحداثِ حَربِ صِفّینَ : أرسَلَ عُبَیدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ إلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام أنَّ لی إلَیکَ حاجَهً ، فَالقَنی إذا شِئتَ حَتّی اُخبِرَکَ .

قالَ : فَخَرَجَ إلَیهِ الحُسَینُ علیه السلام حَتّی واقَفَهُ وظَنَّ أنَّهُ یُریدُ حَربَهُ .

فَقالَ لَهُ ابنُ عُمَرَ : إنّی لَم أدعُکَ إلَی الحَربِ ، ولکِنِ اسمَع مِنّی فَإِنَّها نَصیحَهٌ لَکَ .

فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام : قُل ما تَشاءُ .

فَقالَ : اِعلَم أنَّ أباکَ قَد وَتَرَ قُرَیشا ، وقَد بَغَضَهُ النّاسُ وذَکَروا أنَّهُ هُوَ الَّذی قَتَلَ عُثمانَ ، فَهَل لَکَ أن تَخلَعَهُ وتُخالِفَ عَلَیهِ حَتّی نُوَلِّیَکَ هذَا الأَمرَ ؟

فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام : کَلّا وَاللّهِ ، لا أکفُرُ بِاللّهِ وبِرَسولِهِ وبِوَصِیِّ رَسولِ اللّهِ ، اِخسَ (1) وَیلَکَ مِن شَیطانٍ مارِدٍ ! فَلَقَد زَیَّنَ لَکَ الشَّیطانُ سوءَ عَمَلِکَ ، فَخَدَعَکَ حَتّی أخرَجَکَ مِن دینِکَ بِاتِّباعِ القاسِطینَ ونُصرَهِ هذَا المارِقِ مِنَ الدّینِ ، لَم یَزَل هُوَ وأبوهُ حَربِیَّینِ وعَدُوَّینِ للّهِِ ولِرَسولِهِ ولِلمُؤمِنینَ ، فَوَاللّهِ ما أسلَما ولکِنَّهُمَا استَسلَما خَوفا وطَمَعا .

فَأَنتَ الیَومَ تُقاتِلُ عَن غَیرِ مُتَذَمِّمٍ (2) ، ثُمَّ تَخرُجُ إلَی الحَربِ مُتَخَلِّقا (3) لِتُرائِیَ بِذلِکَ نِساءَ أهلِ الشّامِ ، ارتَع (4) قَلیلاً ، فَإِنّی أرجو أن یَقتُلَکَ اللّهُ عز و جل سَریعا .

قالَ : فَضَحِکَ عُبَیدُ اللّهِ بنُ عُمَرَ ، ثُمَّ رَجَعَ إلی مُعاوِیَهَ فَقالَ : إنّی أرَدتُ خَدیعَهَ الحُسَینِ وقُلتُ لَهُ کَذا وکَذا ، فَلَم أطمَع فی خَدیعَتِهِ .

فَقالَ مُعاوِیَهُ : إنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ لا یُخدَعُ ، وهُوَ ابنُ أبیهِ . (5) .

1- .کذا فی المصدر ، والصواب : «اِخسَأ» .
2- .الذِّمَّهُ والذِّمام : هما بمعنی العهد والأمان والضمان والحُرمه والحقّ (النهایه : ج 2 ص 168 «ذمم») .
3- .الخُلوقُ : وهو طیب معروف مرکّب یتّخذ من الزعفران وغیره (النهایه : ج 2 ص 71 «خلق») .
4- .یقال : خرجنا نرتع ونلعب : أی ننعم ونلهو (الصحاح : ج 3 ص 1216 «رتع») .
5- .الفتوح : ج 3 ص 39 .



3830.تاریخ دمشق ( به نقل از ابن عبّاس ، درباره علی علیه السلام ) الفتوح در یادکردِ حوادث پیکار صِفّین : عبید اللّه بن عمر بن خطّاب ، به حسین بن علی علیه السلام پیام فرستاد که : من با تو کاری دارم . هر گاه خواستی ، به دیدارم بیا تا آگاهت کنم .

حسین علیه السلام به سوی او روانه شد تا در برابرش ایستاد و گمان کرد که [عبید اللّه ]می خواهد با او بجنگد . ابن عمر به او گفت : من تو را برای جنگ نخواندم ؛ امّا نصیحتی به تو دارم که از من بشنو .

حسین علیه السلام فرمود : «آنچه می خواهی ، بگو» .

ابن عمر گفت : بدان که پدرت ، خون قریش را ریخته است و مردم ، او را دشمن می دارند و می گویند که او قاتل عثمان است . آیا می توانی او را خلع کنی و با او مخالفت ورزی تا حکومت را به تو بسپاریم ؟

حسین علیه السلام فرمود : «هرگز ! به خدا سوگند ، به خدا و پیامبرش و وصیّ پیامبر خدا کفر نمی ورزم . دور شو . وای بر تو از شیطانِ رانده شده ! بی تردید ، شیطان، بدکاری ات را برایت آراسته و تو را فریب داده تا با پیروی از متجاوزان و یاریِ این بیرون رفته از دین (معاویه) ، تو را از دینت بیرون کند ؛ همو که خود و پدرش ، همواره در ستیز و دشمنی با خدا و پیامبرش و مؤمنان بوده اند . به خدا سوگند ، اسلام نیاوردند ؛ بلکه از سرِ هراس و طمع ، تسلیم شدند .

تو امروز برای نکوهیده نشدن می جنگی و در حالی که خودت را با بوی خوش آراسته ای، برای جنگ بیرون می آیی تا پیش زنان شام ، خودنمایی کنی ! اندکی خوش باش که امیدوارم خدای عز و جل ، تو را به زودی بکشد» .

عبید اللّه بن عمر ، خندید و به سوی معاویه باز گشت و گفت : من می خواستم حسین را فریب دهم و به او چنین و چنان گفتم ؛ امّا امیدی به فریب خوردنش ندارم .

معاویه گفت : حسین بن علی ، فریب نمی خورد . او پسر پدرش است . .




3831.خصائص أمیر المؤمنین للنسائی عن عمرو بن میمون :المناقب للکوفی عن رجل من بنی هاشم یقال له عبد اللّه بن الحسین :جاءَ رَجُلٌ إلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام فَقالَ : حَدِّثنی فی عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ .

فَقالَ : وَیحَکَ ! وما عَسَیتُ أن اُحَدِّثَکَ فی عَلِیٍّ وهُوَ أبی ؟

قالَ : بَل تُحَدِّثُنی .

قالَ : إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أدَّبَ نَبِیَّهُ الآدابَ کُلَّها ، فَلَمَّا استَحکَمَ الأَدَبُ فَوَّضَ الأَمرَ إلَیهِ فَقالَ: «مَآ ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ» (1) ، إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أدَّبَ عَلِیّا علیه السلام بِتِلکَ الآدابِ الَّتی أدَّبَهُ بِها ، فَلَمَّا استَحکَمَ الآدابُ کُلُّها فَوَّضَ الأَمرَ إلَیهِ ، فَقالَ : «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ» . (2) .

1- .الحشر : 7 .
2- .المناقب للکوفی : ج 2 ص 428 ح 910 .



3830.تاریخ دمشق عن ابن عبّاس ( فی عَلِیٍّ علیه السلام ) المناقب ، کوفی به نقل از مردی هاشمی به نام عبد اللّه بن حسین : مردی نزد حسین علیه السلام آمد و گفت : در باره علی بن ابی طالب ، برایم سخن بگو .

فرمود : «وای بر تو ! چه می خواهی از علی به تو بگویم ، در حالی که او پدر من است؟!» .

مرد گفت : امّا برایم بگو .

فرمود : «خداوند تبارک و تعالی همه آداب را به پیامبرش آموخت و چون آنها را استوار کرد ، کار را به او وا نهاد و فرمود : «آنچه را پیامبر برایتان آورده ، بگیرید و آنچه را از آن باز داشته ، رها کنید» . بی گمان ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، همان آدابی را که آموخته بود ، به علی علیه السلام یاد داد و چون علی علیه السلام آنها را استوار ساخت، کار (ولایت) را به او وا نهاد و فرمود : هر که من مولای اویم ، پس علی ، مولای اوست » . .




تنبیهإنّ الأحادیث المأثوره عن الإمام الحسین علیه السلام حول إمامه الإمام أمیر المؤمنین علیه السلام وفضائله کثیرهٌ ، وقد ذکرنا هذه الأحادیث فی موسوعه الإمام علیّ علیه السلام ، فلذا تجنّبنا عن ذکرها هنا .

5 / 7إمامَهُ الحَسَنِ لِلحُسَینِ علیهما السلام3825.الفصول المختاره ( به نقل از ابن عبّاس ) رجال الکشّی عن فضیل غلام محمّد بن راشد عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :إنَّ مُعاوِیَهَ کَتَبَ إلَی الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام أنِ اقدَم أنتَ وَالحُسَینُ وأصحابُ عَلِیٍّ فَخَرَجَ مَعَهُم قَیسُ بنُ سَعدِ بنِ عُبادَهَ الأَنصارِیُّ ، وقَدِمُوا الشّامَ ، فَأَذِنَ لَهُم مُعاوِیَهُ ، وأعَدَّ لَهُمُ الخُطَباءَ .

فَقالَ : یا حَسَنُ قُم فَبایِع ، فَقامَ فَبایَعَ ، ثُمَّ قالَ لِلحُسَینِ علیه السلام : قُم فَبایِع ، فَقامَ فَبایَعَ ، ثُمَّ قالَ : قُم یا قَیسُ فَبایِع ، فَالتَفَتَ إلَی الحُسَینِ علیه السلام یَنظُرُ ما یَأمُرُهُ ، فَقالَ : یا قَیسُ ، إنَّهُ إمامی . یَعنِی الحَسَنَ علیه السلام . (1)5 / 8أبُو الأَئِمَّهِ التِّسعَهِ3828.تفسیر فرات عن ابن عبّاس :کفایه الأثر عن عبید اللّه بن عبد اللّه بن عتبه :کُنتُ عِندَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام إذ دَخَلَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ الأَصغَرُ ، فَدَعاهُ الحُسَینُ علیه السلام وضَمَّهُ إلَیهِ ضَمّا وقَبَّلَ ما بَینَ عَینَیهِ ، ثُمَّ قالَ : بِأَبی أنتَ ما أطیَبَ ریحَکَ وأحسَنَ خلقَکَ !

فَتَداخَلَنی مِن ذلِکَ ، فَقُلتُ : بِأَبی واُمّی یَابنَ رَسولِ اللّهِ ! إن کانَ ما نَعوذُ بِاللّهِ أن نَراهُ فیکَ ، فَإِلی مَن ؟

قالَ : إلی عَلِیًّ ابنی هذا ، هُوَ الإِمامُ وأبُو الأَئِمَّهِ . (2) .

1- .رجال الکشّی : ج 1 ص 325 ح 176 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 61 ح 9 .
2- .کفایه الأثر : ص234 .



نکتهاحادیث رسیده از امام حسین علیه السلام در باره امامت امیر مؤمنان علیه السلام و فضیلت های ایشان ، فراوان است و چون آنها را در دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام آورده ایم ، از تکرار آنها خودداری می کنیم .

5 / 7امامت امام حسن علیه السلام بر امام حسین علیه السلام

3823.المعجم الأوسط ( به نقل از ابن عبّاس ) رجال الکَشّی به نقل از فُضَیل غلام محمّد بن راشد ، از امام صادق علیه السلام : معاویه به حسن بن علی علیه السلام نوشت : تو و حسین و یاران علی ، نزد ما بیایید .

قیس بن سعد بن عُباده انصاری هم با آنان، روانه شد و به شام وارد شدند و معاویه، اجازه ورود به ایشان داد و سخنرانانی هم برای [مقابله با] آنان ، آماده نمود .

معاویه گفت : ای حسن ! برخیز و بیعت کن .

پس برخاست و بیعت کرد . سپس به حسین علیه السلام گفت : برخیز و بیعت کن .

پس برخاست و بیعت کرد . سپس به قیس گفت : ای قیس! برخیز و بیعت کن .

قیس به حسین علیه السلام نگریست و منتظرِ فرمان او شد .

حسین علیه السلام فرمود : «ای قیس ! او (یعنی حسن علیه السلام ) ، امامِ من است» .

5 / 8پدرِ نُه امام

3820.شرح نهج البلاغه ( به نقل از ابن عبّاس ) کفایه الأثر به نقل از عبید اللّه بن عبد اللّه بن عُتبه : نزد حسین بن علی علیه السلام بودم که فرزندش علی اصغر (امام زین العابدین علیه السلام ) وارد شد . حسین علیه السلام او را صدا زد و سخت در آغوشش گرفت و میان پیشانی او را بوسید و سپس فرمود : «پدرم فدایت ! چه قدر بویت خوش و خویَت زیباست !» .

از [دیدن] این ماجرا ، چیزی به دلم افتاد و گفتم : پدر و مادرم فدایت ، ای فرزند پیامبر خدا ! پناه بر خدا ، اگر حادثه ای برایت اتّفاق بیفتد ، به سوی که برویم ؟

فرمود : «به سوی این فرزندم ، علی، که امام است و پدرِ امامان» . .




3823.المعجم الأوسط عن ابن عبّاس :کمال الدین بإسناده عن الحسین بن علیّ عن أبیه علیّ بن أبی طالب علیهماالسلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ! أنتَ وَالأَئِمَّهُ مِن وُلدِکَ بَعدی حُجَجُ اللّهِ عز و جل عَلی خَلقِهِ ، وأعلامُهُ فی بَرِیَّتِهِ ، مَن أنکَرَ واحِدا مِنکُم فَقَد أنکَرَنی ، ومَن عَصی واحِدا مِنکُم فَقَد عَصانی ، ومَن جَفا واحِدا مِنکُم فَقَد جَفانی ، ومَن وَصَلَکُم فَقَد وَصَلَنی ، ومَن أطاعَکُم فَقَد أطاعَنی ، ومَن والاکُم فَقَد والانی ، ومَن عاداکُم فَقَد عادانی ، لِأَنَّکُم مِنّی ، خُلِقتُم مِن طینَتی وأنَا مِنکُم . (1)3822.تاریخ دمشق عن ابن عبّاس :کفایه الأثر بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :دَخَلتُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ مُتَفَکِّرٌ مَغمومٌ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ! مالی أراکَ مُتَفَکِّرا ؟

قالَ : یا بُنَیَّ ! إنَّ الرّوحَ الأَمینَ قَد أتانی ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ! العَلِیُّ الأَعلی یُقرِئُکَ السَّلامَ ویَقولُ لَکَ : إنَّکَ قَد قَضَیتَ نُبُوَّتَکَ وَاستَکمَلتَ أیّامَکَ ، فَاجعَلِ الاِسمَ الأَکبَرَ ومیراثَ العِلمِ وآثارَ عِلمِ النُّبُوَّهِ عِندَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ، فَإِنّی لا أترُکُ الأَرضَ إلّا وفیها عالِمٌ یُعرَفُ بِهِ طاعَتی ویُعرَفُ بِهِ وِلایَتی ، فَإِنّی لَم أقطَع عِلمَ (2) النُّبُوَّهِ مِنَ الغَیبِ مِن ذُرِّیَّتِکَ کَما لَم أقطَعها مِن ذُرِّیّاتِ الأَنبیاءِ الَّذینَ کانوا بَینَکَ وبَینَ أبیکَ آدَمَ .

قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَمَن یَملِکُ هذَا الأَمرَ بَعدَکَ ؟

قالَ : أبوکَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، أخی وخَلیفَتی ، ویَملِکُ بَعدَ عَلِیٍّ الحَسَنُ ، ثُمَّ تَملِکُ أنتَ وتِسعَهٌ مِن صُلبِکَ ، یَملِکُهُ اثنا عَشَرَ إماما ، ثُمَّ یَقومُ قائِمُنا یَملَأُ الدُّنیا قِسطا وعَدلاً کَما مُلِئَت جَورا وظُلما ، ویَشفی صُدورَ قَومٍ مُؤمِنینَ هُم شیعَتُهُ . (3) .

1- .کمال الدین : ص413 ح13 عن محمّد بن الفضیل عن الإمام الرضا عن آبائه: ، بحار الأنوار : ج23 ص97 ح4 .
2- .فی المصدر : «علی النبوّه» ، والتصویب من بحار الأنوار .
3- .کفایه الأثر : ص 178 عن أبی خالد الکابلی عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 36 ص 345 ح 212 .



3821.تاریخ دمشق عن ابن عبّاس :کمال الدین به سندش ، از امام حسین علیه السلام ، از امام علی علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «ای علی! تو و امامان از نسل تو ، پس از من ، حجّت های خدا بر خلق او هستید و نشانه های هدایت در میان مردمان . هر کس یک تن از شما را انکار کند ، مرا انکار کرده است و هر کس یکی از شما را نافرمانی کند ، مرا نافرمانی کرده است و هر کس به یک نفر از شما جفا کند ، به من جفا کرده است و هر کس به شما بپیوندد ، به من پیوسته است و هر کس از شما اطاعت کند ، از من اطاعت کرده است و هر کس با شما دوستی کند ، با من دوستی کرده است و هر کس با شما دشمنی ورزد ، با من دشمنی ورزیده است ؛ زیرا شما از گِل من آفریده شده اید و من از شمایم» .3820.شرح نهج البلاغه عن ابن عبّاس :کفایه الأثر به سندش، از امام حسین علیه السلام : بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آمدم و چون متفکّر و غمگین و اندوهگین بود ، پرسیدم : ای پیامبر خدا! چه شده است که تو را اندیشناک می بینم ؟

فرمود : «ای پسر عزیزم ! روح الأمین (جبرئیل) ، نزد من آمد و گفت : ای پیامبر خدا ! [خدای ]والای برتر ، به تو سلام می رساند و می فرماید : تو پیامبری ات را تمام کردی و روزگارت را به پایان بردی . پس اسم اکبر [خدا] و میراث علمی و آثار علم نبوّت را نزد علی بن ابی طالب بگذار که من ، زمین را رها نمی کنم ، جز آن که در آن ، عالِمی باشد که طاعت و ولایت من ، با او شناخته شود، که من ، آگاهی از غیب را از نسل تو نمی گُسلم ، همان گونه که از نسل دیگر پیامبرانِ میان تو و آدم نگسستم » .

گفتم : ای پیامبر خدا ! پس از تو چه کسی اختیاردار این کار است ؟

فرمود : «پدرت علی بن ابی طالب ، برادر و جانشین من است و پس از علی ، حسن ، فرمان رواست و سپس ، تو و نُه فرزندت ، دوازه امامی هستید که ولایت را در اختیار دارید . سپس ، قائم ما قیام می کند و دنیا را از انصاف و عدل ، آکَنده می سازد ، همان گونه که از بیداد و ستم ، آکنده شده است و سینه گروهی را که مؤمن و پیرو او هستند ، تسلّی می دهد» . .




3819.تاریخ بغداد ( به نقل از عبد اللّه بن عبّاس ، در تفسیر این سخن ) کفایه الأثر بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فیما بَشَّرَنی بِهِ : یا حُسَینُ ، أنتَ السَّیِّدُ ابنُ السَّیِّدِ أبُو السّادَهِ ، تِسعَهٌ مِن وُلدِکَ أئِمَّهٌ اُمَناءُ ، التّاسِعُ قائِمُهُم ، أنتَ الإِمامُ ابنُ الإِمامِ أبُو الأَئِمَّهِ ، تِسعَهٌ مِن صُلبِکَ أئِمَّهٌ أبرارٌ ، وَالتّاسِعُ مَهدِیُّهُم یَملَأُ الأَرضَ قِسطا وعَدلاً ، یَقومُ فی آخِرِ الزَّمانِ کَما قُمتُ فی أوَّلِهِ . (1)3818.الأمالی ، مفید ( به نقل از عیاض ) کفایه الأثر بإسناده عن الحسین علیه السلام :قالَت لی اُمّی فاطِمَهُ علیهاالسلام : لَمّا وَلَدتُکَ دَخَلَ إلَیَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَناوَلتُکَ إیّاهُ فی خِرقَهٍ صَفراءَ ، فَرَمی بِها وأخَذَ خِرقَهً بَیضاءَ لَفَّکَ فیها ، وأذَّنَ فی اُذُنِکَ الأَیمَنِ وأقامَ فی اُذُنِکَ الأَیسَرِ .

ثُمَّ قالَ : یا فاطِمَهُ ، خُذیهِ فَإِنَّهُ أبُو الأَئِمَّهِ ، تِسعَهٌ مِن وُلدِهِ أئِمَّهٌ أبرارٌ وَالتّاسِعُ مَهدِیُّهُم . (2)3819.تاریخ بغداد عن عبد اللّه بن عبّاس ( فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالی : {Q} «قُلْ بِفَضْلِ ) کفایه الأثر بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا حُسَینُ ، أنتَ الإِمامُ وأخُو الإِمامِ وَابنُ الإِمامِ ، تِسعَهٌ مِن وُلدِکَ اُمَناءُ مَعصومونَ ، وَالتّاسِعُ مَهدِیُّهُم ، فَطوبی لِمَن أحَبَّهُم ، وَالوَیلُ لِمَن أبغَضَهُم . (3) .

1- .کفایه الأثر : ص 176 عن عبد اللّه بن إبراهیم عن أبیه عن جدّه عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 36 ص 344 ح 210 .
2- .کفایه الأثر : ص 197 عن یونس بن ظبیان عن الإمام الصادق عن آبائه: ، بحار الأنوار : ج 36 ص 352 ح 222 .
3- .کفایه الأثر : ص 299 عن زید بن علی عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 36 ص 361 ح 231 .



3818.الأمالی للمفید عن عیاض :کفایه الأثر به سندش ، از امام حسین علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، در بشارت هایی که به من داد ، می فرمود : «ای حسین ! تو سَرور ، فرزندِ سَرور و پدر سَرورانی . نُه تن از فرزندانت ، امامان امین اند . نهمینِ آنان ، قائِم آنان است . تو امام ، پسر امام و پدرِ امامانی . نُه تن از پشتِ تو ، امامان و نیکان هستند و نهمین ، مهدیِ آنان است که زمین را از انصاف و عدل ، آکَنده می سازد و در آخرِ زمان ، قیام می کند ، همان گونه که من در اوّلِ زمان ، قیام کردم» .3817.التدوین ( به نقل از احمد بن عبد الوهّاب بن نجده ، از اسات ) کفایه الأثر به سندش ، از امام حسین علیه السلام : مادرم فاطمه علیهاالسلام به من فرمود : «چون تو را به دنیا آوردم ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر من وارد شد و من ، تو را در پارچه ای زرد به ایشان دادم . پارچه را کنار انداخت و پارچه ای سفید گرفت و تو را در آن پیچید و در گوش راستت ، اذان و در گوش چپت ، اِقامه گفت .

سپس فرمود : «ای فاطمه ! او را بگیر که پدرِ امامان است . نُه تن از فرزندانش ، امامانی نیک اند و نُهمین آنان ، مهدیِ آنهاست» .3816.امام صادق علیه السلام ( به نقل از سلمان ) کفایه الأثر به سندش، از امام حسین علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «ای حسین ! تو امام ، برادرِ امام و پسرِ امام هستی . نُه تن از فرزندانت ، امین و معصوم اند و نهمینِ آنان ، مهدیِ آنهاست . خوشا به حال کسی که آنان را دوست بدارد! و بدا به حال کسی که آنان را دشمن بدارد!» . .




5 / 9قائِمُ هذِهِ الاُمَّهِ3815.الأمالی ، طوسی ( به نقل از سلمان ) کمال الدین عن عبد اللّه بن شریک عن رجل من همدان :سَمِعتُ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهم السلام یَقولُ : قائِمُ هذِهِ الاُمَّهِ هُوَ التّاسِعُ مِن وُلدی ، وهُوَ صاحِبُ الغَیبَهِ ، وهُوَ الَّذی یُقَسَّمُ میراثُهُ وهُوَ حَیٌّ . (1)3814.المصنَّف ، ابن ابی شیبه ( به نقل از سلمان ) کمال الدین بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :فِی التّاسِعِ مِن وُلدی سُنَّهٌ مِن یوسُفَ ، وسُنَّهٌ مِن موسَی بنِ عِمرانَ علیهماالسلام ، وهُوَ قائِمُنا أهلَ البَیتِ ، یُصلِحُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی أمرَهُ فی لَیلَهٍ واحِدَهٍ . (2)3813.تاریخ الیعقوبی ( به نقل از سعد بن ابی وقّاص ) کمال الدین عن عبد اللّه بن عمر :سَمِعتُ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام یَقولُ : لَو لَم یَبقَ مِنَ الدُّینا إلّا یَومٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ عز و جلذلِکَ الیَومَ حَتّی یَخرُجَ رَجُلٌ مِن وُلدی ، فَیَملَأَها عَدلاً وقِسطا کَما مُلِئَت جَورا وظُلما ، کَذلِکَ سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ . (3)3815.الأمالی للطوسی عن سلمان :إثبات الهداه عن ثابت بن دینار عن أبی جعفر [الباقر] علیه السلام :إنَّ الحُسَینَ علیه السلام قالَ : یُظهِرُ اللّهُ قائِمَنا فَیَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ .

فَقیلَ لَهُ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، مَن قائِمُکُم ؟

قالَ : السّابِعُ مِن وُلدِ ابنی مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ، وهُوَ الحُجَّهُ ابنُ الحَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیِّ بنِ موسَی بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ابنی ، وهُوَ الَّذی یَغیبُ مُدَّهً طَویلَهً ثُمَّ یَظهَرُ ویَملَأُ الأَرضَ قِسطا وعَدلاً کَما مُلِئَت جَورا وظُلما . (4) .

1- .کمال الدین : ص 317 ح 2 ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 129 ، إعلام الوری : ج 2 ص 230 عن جعید الهمدانی ، بحار الأنوار : ج 51 ص 133 ح 3 .
2- .کمال الدین : ص 317 ح 1 ، إعلام الوری : ج 2 ص 230 کلاهما عن عبد الرحمن بن الحجّاج عن الإمام الصادق عن آبائه: ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 129 ، کشف الغمّه : ج 3 ص 312 ، العُدد القویّه : ص 71 ح 112 ولیس فیه ذیله من «یصلح» ، بحار الأنوار : ج 51 ص 133 ح 2 .
3- .کمال الدین : ص 318 ح 4 ، إعلام الوری : ج 2 ص 231 ، بحار الأنوار : ج 51 ص 133 ح 5 .
4- .إثبات الهداه : ج 3 ص 569 ح 681 .



5 / 9قائم این امّت

3656.الإمام علیّ علیه السلام :کمال الدین به نقل از عبد اللّه بن شَریک ، از مردی از قبیله هَمْدان : شنیدم که حسین بن علی علیه السلام می فرماید : «قائم این امّت ، نهمین نفر از نسل من است . او غایب می شود و با آن که زنده است ، میراثش قسمت می شود» .3655.الإمام علیّ علیه السلام :کمال الدین به سندش ، از امام حسین علیه السلام : در نهمین فرزند از نسل من ، سنّتی از یوسف علیه السلام و سنّتی از موسی بن عمران علیه السلام است و او ، قائم ما اهل بیت است . خدای تبارک و تعالی ، کار او در یک شب ، به سامان می کند» .3654.الإمام علیّ علیه السلام :کمال الدین به نقل از عبد اللّه بن عمر : شنیدم که حسین بن علی علیه السلام می فرماید : «اگر از دنیا جز یک روز نمانَد ، خدا آن روز را چندان طولانی می کند تا مردی از نسل من ، قیام کند و دنیا را از انصاف و داد ، پُر کند ، همان گونه که از بیداد و ستم ، پُر شده است . از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که این چنین می فرمود» .3653.امام علی علیه السلام :إثبات الهداه به نقل از ثابت بن دینار ، از امام باقر علیه السلام : حسین علیه السلام فرمود : «خداوند ، قائم ما را آشکار می سازد تا از ستمکاران ، انتقام بگیرد» .

به ایشان گفته شد : ای فرزند پیامبر خدا! قائمِ شما کیست ؟

فرمود : «هفتمین فرزند از نسل پسرم ، محمّد بن علی . اوست حجّت، پسر حسن ، پسر علی ، پسر محمّد ، پسر علی ، پسر موسی ، پسر جعفر ، پسر محمّد ، پسر علی، پسرم . او روزگاری دراز ، غایب می شود . سپس ظاهر می شود و زمین را از انصاف و داد ، پُر می کند ، همان گونه که از بیداد و ستم ، پُر شده است» . .




3652.امام علی علیه السلام :کمال الدین بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :دَخَلتُ أنَا وأخی عَلی جدّی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَجلَسَنی عَلی فَخِذِهِ ، وأجلَسَ أخی الحَسَنَ عَلی فَخِذِهِ الاُخری ، ثُمَّ قَبَّلَنا وقالَ : بِأَبی أنتُما مِن إمامَینِ صالِحَینِ ، اختارَکُمَا اللّهُ مِنّی ومِن أبیکُما واُمِّکُما ، وَاختارَ مِن صُلبِکَ یا حُسَینُ تِسعَهَ أئِمَّهٍ ، تاسِعُهُم قائِمُهُم ، وکُلُّهُم فِی الفَضلِ وَالمَنزِلَهِ عِندَ اللّهِ تَعالی سَواءٌ . (1)3651.امام علی علیه السلام :کفایه الأثر عن یحیی بن جعده بن هبیره عن الحسین بن علیّ صلوات اللّه علیهما فی جَوابِ رَجُلٍ سَأَلَهُ عَنِ الأَئِمَّهِ : عَدَدُ نُقَباءِ بَنی إسرائیلَ ، تِسعَهٌ مِن وُلدی آخِرُهُمُ القائِمُ ، ولَقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : أبشِروا ثُمَّ أبشِروا ثَلاثَ مَرّاتٍ إنَّما مَثَلُ أهلِ بَیتی کَمَثَلِ حَدیقَهٍ اُطعِمَ مِنها فَوجٌ عاما ، ثُمَّ اُطعِمَ مِنها فَوجٌ عاما ، فی آخِرِها فَوجٌ یَکونُ أعرَضَها بَحرا ، وأعمَقَها طولاً وفَرعا ، وأحسَنَها جَنیً . (2)3650.امام علی علیه السلام :کمال الدین عن ثابت بن دینار عن سیّد العابدین علیّ بن الحسین عن سیّد الشهداء الحسین بن علیّ عن سیّد الأوصیاء أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیهم السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الأَئِمَّهُ بَعدِی اثنا عَشَرَ ، أوَّلُهُم أنتَ یا عَلِیُّ ، وآخِرُهُمُ القائِمُ الَّذی یَفتَحُ اللّهُ عز و جل عَلی یَدَیهِ مَشارِقَ الأَرضِ ومَغارِبَها . (3) .

1- .کمال الدین : ص 269 ح 12 ، دلائل الإمامه : ص 447 ح 423 ، إعلام الوری : ج 2 ص 191 ، کشف الغمّه : ج 3 ص 301 کلّها عن أبی حمزه الثمالی عن الإمام الباقر عن أبیه علیهماالسلام .
2- .کفایه الأثر : ص 231 ، بحار الأنوار : ج 36 ص 384 ح 4 .
3- .کمال الدین : ص 282 ح 35 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 65 ح 34 ، الأمالی للصدوق : ص 172 ح 175 ، بحار الأنوار : ج 36 ص 226 ح 1 .



3649.امام علی علیه السلام :کمال الدین به سندش ، از امام حسین علیه السلام : من و برادرم خدمت جدّم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسیدیم. ایشان، مرا بر یک زانوی خود و حسن را بر دیگر زانوی خود نشاند . سپس ، ما را بوسید و فرمود : «پدرم فدای شما دو امام نیکو گردد! خداوند ، شما دو تن را از من و پدر و مادرتان، برگزیده است و از پشتِ تو ای حسین ، نُه امام برگزیده که نهمینِ آنها، قائم ایشان است و همگی در فضیلت و منزلت ، نزد پروردگار متعال ، یکسان اند» .3648.امام علی علیه السلام :کفایه الأثر به نقل از یحیی بن جَعده بن هُبَیره ، از امام حسین علیه السلام ، در پاسخ مردی که از ایشان، در باره امامان پرسید : آنان، به تعداد نقیبان بنی اسرائیل اند . نُه تن از نسل من هستند که آخرینِ آنان ، قائم است . شنیدم که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله سه بار فرمود : «بشارت دهید ، بشارت دهید!».

[و افزود :] «حکایت اهل بیت من ، حکایت باغی است که یک سالْ از آن به گروهی و سال بعد، به گروهی دیگر ، میوه داده می شود و در آخرِ آن باغ ، [نیز ]عدّه ای هستند . آن جا نهری گسترده تر است و باغ، طول وعرضی پهناورتر ومیوه هایی در دسترس تر دارد» .3650.عنه علیه السلام :کمال الدین به نقل از ثابت بن دینار ، از امام زین العابدین، از امام حسین ، از امام علی علیهم السلام به نقل از ثابت بن دینار ، از امام زین العابدین، از امام حسین ، از امام علی علیهم السلام کمال الدین به نقل از ثابت بن دینار ، از امام زین العابدین، از امام حسین ، از امام علی علیهم السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «امامان پس از من ، دوازده تن هستند که نخستینِ آنها ای علی تو هستی و آخرینِ ایشان ، قائم است که خدا، خاور و باخترِ زمین را به دست او فتح می کند» . .




5 / 10صِفَهُ المَهدِیِّ علیه السلام3647.امام علی علیه السلام :الغیبه للنعمانی بإسناده عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :جاءَ رَجُلٌ إلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام ، فَقالَ لَهُ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ! نَبِّئنا بِمَهدِیِّکُم هذا .

فَقالَ : إذا دَرَجَ (1) الدّارِجونَ ، وقَلَّ المُؤمِنونَ ، وذَهَبَ المُجلِبونَ ، فَهُناکَ هُناکَ .

فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، مِمَّنِ الرَّجُلُ ؟

فَقالَ : مِن بَنی هاشِمٍ ، مِن ذِروَهِ (2) طَودِ (3) العَرَبِ ، وبَحرِ مَغیضِها (4) إذا وَرَدَت ، ومَخفَرِ (5) أهلِها إذا اُتِیَت ، ومَعدِنِ صَفوَتِها إذَا اکتَدَرَت ، لا یَجبُنُ إذَا المَنایا هَکَعَت (6) ، ولا یَخورُ إذَا المَنونُ اکتَنَعَت (7) ، ولا یَنکُلُ (8) إذَا الکُماهُ (9) اصطَرَعَت ، مُشَمِّرٌ مُغلَولِبٌ ، ظَفِرٌ (10) ، ضِرغامَهٌ ، حَصِدٌ ، مُخَدِّشٌ ، ذَکَرٌ ، سَیفٌ مِن سُیوفِ اللّهِ ، رَأسٌ ، قُثَمُ (11) ، نُشوءُ رَأسِهِ فی باذِخِ السُّؤدَدِ (12) ، وعارِزُ (13) مَجدِهِ فی أکرَمِ المَحتِدِ (14) ، فَلا یَصرِفَنَّکَ عَن بَیعَتِهِ صارِفٌ عارِضٌ یَنوصُ إلَی الفِتنَهِ کُلَّ مَناصٍ ، إن قالَ فَشَرُّ قائِلٍ ، وإن سَکَتَ فَذو دَعایِرَ (15) .

ثُمَّ رَجَعَ إلی صِفَهِ المَهدِیِّ علیه السلام فَقالَ : أوسَعُکُم کَهفا ، وأکثَرُکُم عِلما ، وأوصَلُکُم رَحِما ، اللّهُمَّ فَاجعَل بَعثَهُ خُروجا مِنَ الغُمَّهِ ، وَاجمَع بِهِ شَملَ الاُمَّهِ ، فَإِن خارَ اللّهُ لَکَ فَاعزِم ولا تَنثَنِ عَنهُ إن وُفِّقتَ لَهُ ، ولا تَجوزَنَّ عَنهُ إن هُدیتَ إلَیهِ ، هاه وأومَأَ بِیَدِهِ إلی صَدرِهِ شَوقا إلی رُؤیَتِهِ . (16) .

1- .دَرَجَ : أی مات (النهایه : ج 2 ص 111 «درج») .
2- .ذِروهُ کلِّ شیء : أعلاه (النهایه : ج 2 ص 159 «ذرا») .
3- .الطَّود : الجبل ، أو عظیمُهُ ، المتطاول فی السماء (تاج العروس : ج 5 ص 81 «طود») .
4- .المغیض ، الموضع الذی یدخل فیه الماء فیغیب .
5- .خَفَرت الرجلَ : أجرته وحفظته . وخفرته : إذا کنت له خفیرا ؛ أی حامیا وکفیلاً (النهایه : ج 2 ص 52 «خفر») .
6- .هَکَعَ الرجلُ بالقوم : نزل بهم (تاج العروس : ج 11 ص 545 «هکع») .
7- .اکتَنَعَ : دنا (النهایه : ج 4 ص 204 «کنع») .
8- .نَکَلَ عن العدوّ : جبن (الصحاح : ج 5 ص 1835 «نکل») .
9- .الکمیّ : الشجاع ، والجمع : الکُماه (الصحاح : ج 6 ص 2477 «کمی») .
10- .الظّفر : الفوز ، وقد ظفر بعدوّه فهو ظفر (الصحاح : ج 2 ص 730 «ظفر») .
11- .قثم : الجامع الکامل ، وقیل : الجموع للخیر (النهایه : ج 4 ص 16 «قثم») .
12- .السؤدَدُ : الشرف (لسان العرب : ج 3 ص 228 «سود») .
13- .العَرْزُ : اشتداد الشیء وغلظه (لسان العرب : ج 5 ص 373 «عرز») .
14- .المَحتِدُ : الأصلُ والطَّبعُ (لسان العرب : ج 3 ص 139 «حقد») .
15- .الدَّعارَهُ : الفساد والشرّ (النهایه : ج 2 ص 119 «دعر») .
16- .الغیبه للنعمانی : ص 212 ح 1 عن سلیمان بن بلال عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه: ، بحار الأنوار : ج 51 ص 115 ح 14 وفیه «نشق» بدل «نشوء» .



5 / 10توصیف مهدی علیه السلام

3644.کنز العُمّال ( به نقل از ابو مسعر ) الغیبه ، نعمانی به سندش، از امام حسین علیه السلام : مردی نزد امیر مؤمنان علیه السلام آمد و گفت : ای امیر مؤمنان! از [وقت ظهور ]مهدی تان به ما خبر ده .

فرمود : «چون روندگان [از دنیا] بروند و مؤمنان ، اندک شوند و آشوبگران ، نابود شوند ، همان وقت است ؛ همان وقت!» .

گفت : ای امیر مؤمنان ! این مرد از کدام قوم است ؟

فرمود : «از بنی هاشم ، از والاترین طایفه عرب و از دریایی که آب های خروشان، از همه سو به آن می ریزند و پناهگاهی است که پناهجویان ، به آن، پناه می برند و معدن زلال میان ناصافی هاست. به گاهِ شبیخون مرگ ، نمی هراسد و به گاه نزدیک شدن آن ، سست نمی شود و از دست و پنجه نرم کردن با هماوردانِ شجاع ، سرْ باز نمی زند .

دامن همّت به کمر زده و پُرتوان و پیروز و به سان شیر نر ، درو کننده و زخم زننده است . شمشیری از شمشیرهای خدا ، سالار ، کامل و پرورده جلال و مجد است و ریشه سِتَبرش در خاندان کَرَم . پس تو را از بیعتش منصرف نکند کسی که هر گاه فرصت یابد ، به سوی فتنه می شتابد و هر گاه سخن گوید ، بدترین سخنران است و هر گاه خاموش بنشیند ، فسادها و شرارت ها [در نهان ]دارد» .

سپس به توصیف مهدی علیه السلام باز گشت و فرمود : «درگاه پناه او ، از همه شما گشاده تر ، علمش از همه شما افزون تر و از همه شما به خویشان ، پیوسته تر است . خدایا ! برانگیخته شدن او را مایه به در آمدن از اندوه و گِرد آمدن این امّتِ متفرّق ، قرار ده .

پس اگر خدا برایت [درک حضور را] برگزید و توفیق خدمتش را یافتی ، مصمّم بمان و از او، روی مگردان و هر گاه به او ره نمون شدی ، از او در مگذر . آه که این دل ، چه قدر مشتاق اوست!» و در این حال، به سینه اش اشاره کرد. .




5 / 11المَهدِیُّ علیه السلام مِن وُلدِ فاطِمَهَ علیها السلام3645.الإمام علیّ علیه السلام :دلائل الإمامه بإسناده عن الإمام الحسین علیه السلام :أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ لِفاطِمَهَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیها : المَهدِیُّ مِن وُلدِکِ . (1)5 / 12فَضلُ الصّابِرِ فی عَصرِ الغَیبَهِ3642.امام علی علیه السلام :کمال الدین عن عبد الرحمن بن سلیط عن الحسین بن علیّ بن أبی طالب علیهماالسلام :مِنَّا اثنا عَشَرَ مَهدِیّا ؛ أوَّلُهُم أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام ، وآخِرُهُمُ التّاسِعُ مِن وُلدی وهُوَ الإِمامُ القائِمُ بِالحَقِّ ، یُحیِی اللّهُ بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها ، ویُظهِرُ بِهِ دینَ الحَقِّ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ ولَو کَرِهَ المُشرِکونَ ، لَهُ غَیبَهٌ یَرتَدُّ فیها أقوامٌ ویَثبُتُ فیها عَلَی الدّینِ آخَرونَ ، فَیُؤذَونَ ویُقالُ لَهُم : «مَتَی هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَدِقِینَ» (2) ، أما إنَّ الصّابِرَ فی غَیبَتِهِ عَلَی الأَذی وَالتَّکذیبِ بِمَنزِلَهِ المُجاهِدِ بِالسَّیفِ بَینَ یَدَی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (3) .

1- .دلائل الإمامه : ص 444 ح 417 ، کشف الغمّه : ج 3 ص 258 کلاهما عن الزهری عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 51 ص 78 ح 37 ؛ ذخائر العقبی : ص 236 وراجع: تاریخ دمشق: ج 19 ص 475 ح 4552.
2- .یس : 48 وسبأ : 29 .
3- .کمال الدین : ص 317 ح 3 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 68 ح 36 ، إعلام الوری : ج 2 ص 194 ، العُدد القویّه : ص 71 ح 114 وفیه صدره إلی «بالحقّ» ، کفایه الأثر : ص 232 عن عبد الرحمن بن سابط ، بحار الأنوار : ج 51 ص 133 ح 4 .



5 / 11مهدی علیه السلام از نسل فاطمه علیها السلام است

3639.امام علی علیه السلام :دلائل الإمامه به سندش، از امام حسین علیه السلام : پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه که درودهای خدا بر او باد فرمود : «مهدی ، از نسل توست» .

5 / 12ارزش شکیبایان در روزگار غیبت

3642.عنه علیه السلام :کمال الدین به نقل از عبد الرحمان بن سَلیط ، از امام حسین علیه السلام : دوازده هدایت یافته، از ما هستند. نخستینِ آنان ، امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب است و آخرینشان ، نُهمین فرزند از نسل من است که حق را بر پا می دارد . خدا ، زمین را پس از مرگ ، به وسیله او زنده می کند و دین حق را به وسیله او بر همه دین ها غلبه می دهد ، هر چند مشرکان را ناخوش آید . او را غیبتی است که در آن ، گروه هایی مرتد می شوند و برخی دیگر ، در دین ، ثابت قدم می مانند و آزار می بینند و به آنان گفته می شود : «این وعده ، کِی محقّق می شود ، اگر راست می گویید؟» . بدانید که شکیبا در برابر آزار و انکار دیگران در غیبت او ، به منزله جهاد کننده با شمشیر در پیشاپیشِ پیامبر خداست . .




5 / 13مِن عَلائِمِ ظُهورِ المَهدِیِّ علیه السلام3639.الإمام علیّ علیه السلام :الغیبه للنعمانی عن عمیره بنت نفیل :سَمِعتُ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام یَقولُ : لا یَکونُ الأَمرُ الَّذی تَنتَظِرونَهُ حَتّی یَبرَأَ بَعضُکُم مِن بَعضٍ ، ویَتفِلَ بَعضُکُم فی وُجوهِ بَعضٍ ، ویَشهَدَ بَعضُکُم عَلی بَعضٍ بِالکُفرِ ، ویَلعَنَ بَعضُکُم بَعضا .

فَقُلتُ لَهُ : ما فی ذلِکَ الزَّمانِ مِن خَیرٍ .

فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام : الخَیرُ کُلُّهُ فی ذلِکَ الزَّمانِ ، یَقومُ قائِمُنا ویَدفَعُ ذلِکَ کُلَّهُ . (1)5 / 14أنصارُ المَهدِیِّ علیه السلام3636.امام علی علیه السلام ( با اشاره به قرآن ) کمال الدین بإسناده عن الحسین بن علیّ عن أبیه أمیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیهم السلام :التّاسِعُ مِن وُلدِکَ یا حُسَینُ هُوَ القائِمُ بِالحَقِّ ، المُظهِرُ لِلدّینِ ، وَالباسِطُ لِلعَدلِ .

قالَ الحُسَینُ علیه السلام : فَقُلتُ لَهُ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ! وإنَّ ذلِکَ لَکائِنٌ ؟

فَقالَ علیه السلام : إی وَالَّذی بَعَثَ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله بِالنُّبُوَّهِ ، وَاصطَفاهُ عَلی جَمیعِ البَرِیَّهِ ، ولکِن بَعدَ غَیبَهٍ وحَیرَهٍ ، فَلا یَثبُتُ فیها عَلی دینِهِ إلَا المُخلِصونَ المُباشِرونَ لِروحِ الیَقینِ ، الَّذینَ أخَذَ اللّهُ عز و جلمیثاقَهُم بِوِلایَتِنا ، وکَتَبَ فی قُلوبِهِمُ الإِیمانَ وأیَّدَهُم بِروحٍ مِنهُ . (2) .

1- .الغیبه للنعمانی : ص 205 ح 9 ، بحار الأنوار : ج 52 ص 211 ح 58 ، وفی الغیبه للطوسی : ص 438 ح 429 والخرائج والجرائح : ج 3 ص 1153 ح 59 عن الإمام الحسن علیه السلام .
2- .کمال الدین : ص 304 ح 16 ، إعلام الوری : ج 2 ص 229 کلاهما عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه: ، کشف الغمّه : ج 3 ص 311 عن الإمام الرضا عن آبائه عنه: ، بحار الأنوار : ج 51 ص 110 ح 2 .



5 / 13از نشانه های ظهور مهدی علیه السلام

3633.امام علی علیه السلام :الغیبه ، نعمانی به نقل از عُمَیره دختر نُفَیل : شنیدم که حسین بن علی علیه السلام می فرماید : «امری که انتظار آن را می کشید ، واقع نمی شود تا زمانی که برخی از شما از برخی دیگر ، بیزاری بجویند و به صورت یکدیگر ، آبِ دهان بیندازند و همدیگر را کافر بشمارند و یکدیگر را لعنت کنند» .

به ایشان گفتم : پس در آن روزگار ، خیری نیست .

فرمود : «همه خیر ، در آن روزگار است . قائمِ ما قیام می کند و همه این نابه سامانی ها را سامان می دهد» .

5 / 14یاوران مهدی علیه السلام

3636.عنه علیه السلام :کمال الدین به سندش ، از امام حسین علیه السلام : پدرم امیر مؤمنان علیه السلام فرمود : «ای حسین ! نهمین فرزند از نسل تو ، همان قائم به حق است ؛ غلبه دهنده دین و گستراننده عدالت» .

به ایشان گفتم : ای امیر مؤمنان ! آیا این ، شدنی است ؟

فرمود : «سوگند به کسی که محمّد صلی الله علیه و آله را به نبوّت بر انگیخت و او را بر همه مردمان برگزید ، آری؛ امّا پس از غیبتی و حیرتی که جز مخلصانِ پیوسته به روح یقین ، بر دین او ثابت قدم نمی مانند ؛ کسانی که خداوند ، ولایت ما را از ایشان، پیمان گرفته و ایمان را در دل هایشان، استوار کرده و با روحی از خود ، تأییدشان نموده است» . .




5 / 15مُدَّهُ مُلکِهِ3633.عنه علیه السلام :عقد الدرر عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :یَملِکُ المَهدِیُّ علیه السلام تِسعَ عَشرَهَ سَنَهً وأشهُرا . (1)5 / 16سِرُّ اختِلافِ عَمَلِ الإِمامَینِ3630.امام علی علیه السلام :کتاب من لا یحضره الفقیه عن سالم عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :أوصی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیٍّ علیه السلام وَحدَهُ ، وأوصی عَلِیٌّ علیه السلام إلَی الحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهماالسلام جَمیعا ، وکانَ الحَسَنُ علیه السلام إمامَهُ ، فَدَخَلَ رَجُلٌ یَومَ عَرَفَهَ عَلَی الحَسَنِ علیه السلام وهُوَ یَتَغَدّی وَالحُسَینُ علیه السلام صائِمٌ ، ثُمَّ جاءَ بَعدَما قُبِضَ الحَسَنُ علیه السلام فَدَخَلَ عَلَی الحُسَینِ علیه السلام یَومَ عَرَفَهَ وهُوَ یَتَغَدّی وعَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام صائِمٌ ، فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : إنّی دَخَلتُ عَلَی الحَسَنِ علیه السلام وهُوَ یَتَغَدّی وأنتَ صائِمٌ ، ثُمَّ دَخَلتُ عَلَیکَ وأنتَ مُفطِرٌ ؟!

فَقالَ : إنَّ الحَسَنَ علیه السلام کانَ إماما فَأَفطَرَ لِئَلّا یُتَّخَذَ صَومُهُ سُنَّهً ولِیَتَأَسّی (2) بِهِ النّاسُ ، فَلَمّا أن قُبِضَ کُنتُ أنَا الإِمامَ ؛ فَأَرَدتُ ألّا یُتَّخَذَ صَومی سُنَّهً فَیَتَأَسَّی النّاسُ بی . (3) .

1- .عقد الدرر : ص 239 .
2- .الاُسوه والمؤاساه : القدوه (النهایه : ج 1 ص 50 «أسا») .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 87 ح 1810 ، علل الشرائع : ص 386 ح 1 ، الإقبال : ج 2 ص 59 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 123 ح 3 .



5 / 15مدّت فرمان روایی مهدی علیه السلام

3628.امام علی علیه السلام :عقدالدُّرَر از امام حسین علیه السلام : مهدی ، نوزده سال و چند ماه، فرمان روایی می کند .

5 / 16راز گوناگونی رفتار دو امام

3629.عنه علیه السلام :کتاب من لا یحضره الفقیه به نقل از سالم ، از امام صادق علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام به تنهایی وصیّت کرد و علی علیه السلام به حسن علیه السلام و حسین علیه السلام هر دو ، وصیّت کرد و حسن علیه السلام ، پیشوای حسین علیه السلام بود .

مردی روز عرفه بر حسن علیه السلام وارد شد، در حالی که ایشان، غذا می خورد و حسین علیه السلام روزه بود . بعد از درگذشت حسن علیه السلام ، روز عرفه بر حسین علیه السلام وارد شد، در حالی که ایشان غذا می خورد و علی بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام روزه داشت . آن مرد به حسین علیه السلام گفت : بر حسن علیه السلام وارد شدم، در حالی که غذا می خورد و تو روزه بودی و سپس ، بر تو وارد شده ام و روزه نیستی ؟!

حسین علیه السلام فرمود : «حسن علیه السلام [آن زمان]، امام بود و روزه نگرفت تا روزه عرفه ، سنّت نشود و مردم [به عنوان یک عمل واجب] بِدان تأسّی نکنند، و چون در گذشت ، من امام هستم و خواستم که روزه من ، سنّت نگردد و مردم، بدان تأسّی نکنند» . .




3628.الإمام علیّ علیه السلام :مستدرک الوسائل عن مسروق :دَخَلتُ یَومَ عَرَفَهَ عَلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام وأقداحُ السَّویقِ بَینَ یَدَیهِ وبَینَ یَدَی أصحابِهِ ، وَالمَصاحِفُ فی حُجورِهِم وهُم یَنتَظِرونَ الإِفطارَ ، فَسَأَلتُهُ عَن مَسأَلَهٍ فَأَجابَنی ، فَخَرَجتُ فَدَخَلتُ عَلَی الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ، وَالنّاسُ یَدخُلونَ إلی مَوائِدَ مَوضوعَهٍ عَلَیها طَعامٌ عَتیدٌ (1) ، فَیَأکُلونَ ویَحمِلونَ ، فَرَآنی وقَد تَغَیَّرتُ .

فَقالَ : یا مَسروقُ لِمَ لا تَأکُلُ ؟

فَقُلتُ : یا سَیِّدی! أنَا صائِمٌ ، وأنَا أذکُرُ شَیئا .

فَقالَ : اُذکُر ما بَدا لَکَ .

فَقُلتُ : أعوذُ بِاللّهِ أن تَکونوا مُختَلِفینَ ، دَخَلتُ عَلَی الحُسَینِ علیه السلام فَرَأَیتُهُ یَنتَظِرُ الإِفطارَ ، ودَخَلتُ عَلَیکَ وأنتَ عَلی هذِهِ الصِّفَهِ وَالحالِ !

فَضَمَّنی إلی صَدرِهِ وقالَ : یَابنَ الأَشرَسِ ، أما عَلِمتَ أنَّ اللّهَ تَعالی نَدَبَنا لِسِیاسَهِ الاُمَّهِ ، ولَوِ اجتَمَعنا عَلی شَیءٍ ما وَسِعَکُم غَیرُهُ ؟ إنّی أفطَرتُ لِمُفطِرِکُم ، وصامَ أخی لِصُوّامِکُم . (2)3627.امام باقر علیه السلام :کتاب من لا یحضره الفقیه :رُوِیَ عَن یَعقوبَ بنِ شُعَیبٍ قالَ : سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن صَومِ یَومِ عَرَفَهَ ، قالَ : إن شِئتَ صُمتَ وإن شِئتَ لَم تَصُم .

وذَکَرَ أنَّ رَجُلاً أتَی الحَسَنَ وَالحُسَینَ علیهماالسلام فَوَجَدَ أحَدَهُما صائِما وَالآخَرَ مُفطِرا ، فَسَأَلَهُما فَقالا : إن صُمتَ فَحَسَنٌ ، وإن لَم تَصُم فَجائِزٌ . (3) .

1- .العتید : الشیء الحاضر المهیّأ (الصحاح : ج 2 ص 505 «عتد») .
2- .مستدرک الوسائل : ج 7 ص 528 ح 8820 نقلاً عن کتاب التعازی .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 87 ح 1809 ؛ المصنّف لعبد الرزّاق : ج 4 ص 285 ح 7830 عن ابن عیینه نحوه .



3626.امام علی علیه السلام :مستدرک الوسائل به نقل از مسروق : روز عرفه بر حسین بن علی علیه السلام در آمدم ، در حالی که کاسه های سَویقی ، (1) جلوی ایشان و یارانش قرار داشت و قرآن هایی هم دردامن هایشان بود و منتظر رسیدن وقت افطار بودند . از او مسئله ای پرسیدم . پاسخ مرا داد. بیرون آمدم و بر حسن بن علی علیه السلام در آمدم ، در حالی که مردم بر سفره هایی که غذاهای آماده بر آن نهاده بودند ، در می آمدند و می خوردند و می بُردند . ایشان، دید که حالم دگرگون است . فرمود : «ای مسروق! چرا نمی خوری ؟» .

گفتم : ای سَرور من ! روزه دارم و چیزی می خواهم بگویم .

فرمود : «هر چه می خواهی، بگو» .

گفتم : پناه می بریم به خدا از این که شما (حسن علیه السلام و حسین علیه السلام ) با هم اختلاف داشته باشید . بر حسین علیه السلام در آمدم و دیدم که منتظر افطار است و بر شما در آمدم و در چنین وضعیتی هستی !

امام علیه السلام مرا به سینه اش فشرد و فرمود : «ای پسر اَشرَس ! آیا نمی دانی که خدای متعال ، ما را به تربیت کردن امّت ، فرا خوانده است و اگر همه بر یک کار، گِرد آییم ، شما نمی توانید کار دیگری را انجام دهید؟ من روزه نگرفتم ، برای کسانی که روزه نیستند و برادرم روزه گرفت ، برای روزه داران .3619.عنه علیه السلام ( فی قَضِیَّهِ الشّوری ) کتاب من لا یحضره الفقیه:از یعقوب بن شعیب روایت شده که گفت: از امام صادق علیه السلام در باره روزه روز عرفه پرسیدم . فرمود : «اگر می خواهی ، روزه بگیر و اگر می خواهی ، روزه نگیر» .

سپس فرمود : «مردی نزد حسن علیه السلام و حسین علیه السلام آمد و یکی را روزه دار یافت و دیگری را نه . علّتش را از آن دو پرسید . فرمودند : «اگر روزه بگیری ، خوب است و اگر نگیری ، جایز است» . .

1- .سَویق: غذایی که از آرد جو و گندم، تهیّه می شود .



الفَصلُ السّادِسُ : شیعه أهل البیت علیهم السلام6 / 1فَضلُ شیعَهِ أهلِ البَیتِ3615.امام علی علیه السلام :المحاسن عن زید بن أرقم عن الحسین بن علیّ علیهماالسلام :ما مِن شیعَتِنا إلّا صِدّیقٌ شَهیدٌ .

قالَ : قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ! أنّی یَکونُ ذلِکَ وعامَّتُهُم یَموتونَ عَلی فِراشِهِم ؟

فَقالَ : أما تَتلو کِتابَ اللّهِ فِی الحَدیدِ : «وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُوْلَئکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَدَآءُ عِندَ رَبِّهِمْ» (1) ؟

قالَ : فَقُلتُ : فَکَأَنّی لَم أقرَأ هذِهِ الآیَهَ مِن کِتابِ اللّهِ تَعالی قَطُّ !

قالَ : لَو کانَ الشُّهَداءُ لَیسَ إلّا کَما تَقولُ لَکانَ الشُّهَداءُ قَلیلاً . (2)3607.امام علی علیه السلام :تفسیر فرات عن أبی الجاریه والأصبغ بن نباته :لَمّا کانَ مَروانُ عَلَی المَدینَهِ ، خَطَبَ النّاسَ فَوَقَعَ فی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام . . . فَقامَ الحُسَینُ علیه السلام مُغضَبا حَتّی دَخَلَ عَلی مَروانَ ، فَقالَ لَهُ : یَابنَ الزَّرقاءِ ! (3) ویَابنَ آکِلَهِ القُمَّلِ ! أنتَ الواقِعُ فی عَلِیٍّ ؟!. . .

ألا اُخبِرُکَ بِما فیکَ وفی أصحابِکَ وفی عَلِیٍّ علیه السلام ؟ فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی یَقولُ : «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا » (4) فَذلِکَ لِعَلِیٍّ وشیعَتِهِ «فَإِنَّمَا یَسَّرْنَهُ بِلِسَانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ» (5) ، فَبَشَّرَ بِذلِکَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام . (6) .

1- .الحدید : 19 .
2- .المحاسن : ج 1 ص 265 ح 512 ، مشکاه الأنوار : ص 168 ح 435 ، الدعوات : ص 242 ح 681 ، شرح الأخبار : ج 3 ص 439 ح 1298 کلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 82 ص 173 ح 6 .
3- .الزرقاء بنت موهب جدّه مروان بن الحکم لأبیه وکانت من ذوات الرایات الّتی یُستدل بها علی بیوت البغاء (الکامل فی التاریخ: ج 2 ص 648).
4- .مریم : 96 .
5- .مریم : 97 .
6- .تفسیر فرات : ص 253 ح 345 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 211 ح 7 .