گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
راههای ایمنی از استدراج:


اشاره

راههای ایمنی از استدراج:
پیشگیری از زمینه‌ها و نشانه‌های استدراج یا مبارزه با آنها انسان را از پیامدهای سوء آن مصون نگه می‌دارد. در این راستا 5 راهکار اصلی از آیات و روایات استدراج به دست می‌آید:

1. ایمان و تقوا:

1. ایمان و تقوا:
این سنّت تنها برای کافران: «فَاَملَیتُ لِلکـفِرینَ» (حجّ/ 22، 44) و مکذبان: «والَّذینَ کَذَّبوا بِـایـتِنا سَنَستَدرِجُهُم...» (اعراف/7،182) اجرا می‌شود; امّا مؤمنان در صورت پایداری بر ایمان و پرهیزگاری در خلال سنّت آزمایش* مورد محک قرار گرفته، ناخالصیها از وجودشان زدوده می‌شود:«ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ المُؤمِنِینَ عَلی ما اَنتُم عَلَیهِ حَتّی یَمیزَ الخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ... فَـامِنوا بِاللّهِ ورُسُلِهِ واِن تُؤمِنوا وتَتَّقوا فَلَکُم اَجرٌ عَظیم».[1](آل‌عمران/ 3، 179) اگر مردمان تقوا گزینند نعمتهای الهی به استدراج آنان نمی‌انجامد، بلکه زندگی آنها را مبارک و سعادتمند خواهد گردانید: «ولَو اَنَّ اَهلَ القُرَی ءامَنوا واتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکـت...».[2](اعراف/ 7، 96) التزام به عبودیت خداوند و جهت دادن به اندیشه و روان و رفتار خویش در مسیر شریعت، به انسان نیروی مصونیت از روند خسران و زیان در طول زندگی می‌بخشد[3]: «اِنَّ الاِنسـنَ لَفی خُسر * اِلاَّ الَّذینَ ءامَنوا وعَمِلُوا الصّــلِحـتِ». (عصر/103،2‌ـ‌3)

2. سپاس از خدا، یاد او و نیایش به درگاهش:

2. سپاس از خدا، یاد او و نیایش به درگاهش:
یاد خدا و آیات الهی: « فَلَمّا نَسوا ما‌ذُکِّروا بِهِ فَتَحنا عَلَیهِم...» (انعام 6 44)، سپاس از نعمتها: «لِیَکفُروا بِما ءاتَینـهُم فَتَمَتَّعوا...» (نحل/16، 55; روم/30،34) و نرمش دل و روان: «لـکِن قَسَت قُلوبُهُم» (انعام 6، 43) با دعا و تضرّع به درگاه خداوند: «لَعَلَّهُم یَضَّرَّعون» (اعراف/ 7، 94) موجب پیشگیری از ابتلا به استدراج می‌شود. آیه «یَدعونَنا رَغَبـًا ورَهَبـًا وکانوا لَنا خـشِعین» (انبیاء/21، 90) در مورد کسانی دانسته شده که به وسیله دعا و نیایش از ابتلا به استدراج، به خداوند پناه می‌برند.[4] در واقع شکر و سپاس در کنار توبه و استغفار به افزایش نعمتها بدون خطر استدراج می‌انجامد: «لـَئِن شَکَرتُم لاََزیدَنَّکُم ولـَئِن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید» (ابراهیم/14، 7)، از این‌رو امام‌صادق(علیه السلام)شکر و حمد الهی را به هنگام نعمت، از نشانه‌های ایمنی از استدراج شمرده[5] و امام‌حسین(علیه السلام)نشانه استدراج را غفلت از شکر و سپاس خدا می‌شمرد.[6] خداوند از حال مبتلایان به استدراج چنین خبر می‌دهد که هرگاه در دنیا آنان را به کرنش در برابر خدا فرا می‌خواندیم آنان از آن روی می‌گرداندند: «ویُدعَونَ اِلَی السُّجودِ فَلا‌یَستَطیعون *... وقَد کانوا یُدعَونَ اِلَی السُّجودِ وهُم ســلِمون * ... سَنَستَدرِجُهُم مِن حَیثُ لا‌یَعلَمون».[7](قلم/ 68، 42‌ـ‌44) در آیه‌ای دیگر به صراحت یاد شده که اگر دعا و نیایش آدمیان به درگاه خداوند نبود هیچ‌گاه آن حضرت بدیشان توجهی نمی‌کرد: «قُل ما یَعبَؤُا بِکُم رَبّی لَولا دُعاؤُکُم» (فرقان/25، 77)، از این‌رو در روایات برای ایمنی از استدراج به کثرت یاد خدا توجّه شده است.[8] تنها قومی که از عذاب استیصال نجات یافتند قوم* یونس بودند که دعا و نیایش همگانی به درگاه خداوند آنان را از این فرجام شوم رهایی بخشید: «فَلَولا کانَت قَریَةٌ ءامَنَت فَنَفَعَها ایمـنُها اِلاّ قَومَ یونُسَ» (یونس/10،98)، ازاین‌رو امامان شیعه در دعاهای خود به سنّت استدراج و آثار زیانبار آن بسیار توجّه‌کرده:«أنا الذی أمهلتنی فما ارعویت و سترت علیّ فما استحییت و عملت بالمعاصی فتعدّیت فأسقطتنی من عینک فما بالیت ... حتّی کأنّک أغفلتنی و من‌عقوبات المعاصی جنّبتنی حتی کأنّک استحییتنی ..» [9] و از ابتلا به این عذابهای پنهان الهی به خداوند پناه برده‌اند: «اللّهم لاتمکر بی و لاتستدرجنی و لاتخذلنی» [10]، «إلهی لاتؤدّبنی بعقوبتک و لاتمکر بی فی حیلتک» [11]، آنگاه با تضرع بسیار از اصرار و پایداری خویش بر راه هدایت و توبه به درگاه خدا در هر حال و صورتی خبر داده: «لو‌انتهرتنی ما برحت من بابک» [12] و درمان حال استدراج را با افزایش نیروی محبت الهی و کاهش محبت دنیا در دل و روان خواستار شده‌اند: «اخرج حبّ الدنیا من قلبی» [13]، «... إلاّ فی وقت أیقظتنی لمحبتک...».[14]

3. معادله بیم و امید:

3. معادله بیم و امید:
همان‌گونه که یأس از رحمت الهی، عملی ناشایست و زیانبار است، امید* افراطی و احساس ایمنی از خشم و عذاب الهی نیز انسان را طغیانگر و بی‌مبالات گردانیده، زمینه ابتلا به استدراج را فراهم می‌سازد[15]: «فَلا‌یَأمَنُ مَکرَ اللّهِ اِلاَّ القَومُ الخـسِرون» (اعراف 7،99)، بنابراین، هرکه از مکر خداوند احساس ایمنی کند به ناچار در مسیر خسران و زیان قرار می‌گیرد، به ویژه آنکه آیه مزبور هیچ‌گونه استثنایی برای این حکم، قائل نشده است، از این‌رو حنفیان، ایمنی از مکر خدا را موجب کفر شمرده و شافعیان[16] و روایات شیعه[17] آن را یکی از گناهان کبیره دانسته‌اند. گرچه برخی از تفاسیر عرفانی با تأویل واژه «خـسِرون» به کسانی که دنیا و آخرت را باخته و در خداوند فانی گشته‌اند، کوشیده‌اند ایمنی از مکر الهی را در مرحله‌ای از سلوک الی اللّه صواب شمرند[18]; امّا عارفان دیگری همچون ابن‌عربی با استناد به آیه مزبور تصریح کرده‌اند که ایمنی از مکر خدا در هر حال و وضعیتی در دیار آزمایش و تکلیف ناصواب و زیانبار است.[19] در واقع تنها راه ایمنی از مکر و استدراج الهی محافظت بر حالت متعادل بیم و امید است، بر همین اساس در روایتی از جبرئیل و میکائیل نقل شده که با تضرع به درگاه الهی از او ایمنی از مکرش را خواستند و خداوند نیز به آنها پاسخ داد که بر همین حال بمانید و از مکر من هیچ گاه احساس ایمنی نکنید[20]، از این‌رو امیرمؤمنان، علی(علیه السلام)ابزار اعمال مکر و کید الهی را امیدواری بیش از اندازه شمرده[21] و افزایش نعمتها را بدون احساس بیم از گرفتاری به استدراج، زیانبار وصف کرده است.[22] یکی از راههای حفظ حالت ترس از مکر الهی، پرهیز از کوچک شمردن گناهانِ به ظاهر کوچک است که انسان را به تدریج به گناهان بزرگ می‌کشاند.[23]

4. مطالعه حوادث زندگی و سنّتهای الهی:

4. مطالعه حوادث زندگی و سنّتهای الهی:
بررسی عوامل پیدایش هر یک از اتفاقات زندگی در چارچوب نظام سنن الهی، به انسان در‌مسیر پندآموزی از جریانهای زندگی و تأثیرپذیری از هدایتهای الهی یاری می‌رساند: «وقالوا قَد مَسَّ ءاباءَنَا الضَّرّاءُ و‌السَّرّاءُ ..».. (اعراف/ 7، 95) مستدرجان به هنگام گذر از حوادث زندگی، یا آنها را تصادفی شمرده[24] یا غافل از خداوند تنها با‌توجّه به اسباب طبیعی به تدبیر و چاره‌جویی می‌پردازند.[25]

5. فرایند مشارطه، مراقبه و محاسبه:

5. فرایند مشارطه، مراقبه و محاسبه:
مجموعه آیاتی که میثاق خداوند را با بندگانش مبنی بر التزام به ایمان و نیکوکاری بدیشان گوشزد می‌کند:«اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یـبَنی ءادَمَ اَن لاّ تَعبُدوا الشَّیطـنَ... واَنِ اعبُدونی...» (یس 36 60‌ـ‌61) در واقع آدمیان را به پذیرش مجدد آن عهدها و کوشش برای تحقق آنها فرا‌می‌خواند. مجموع آیاتی که از حضور خداوند در همه جا و لزوم یادآوری مداوم وظایف و تعهدات خویش و ضرورت توجّه به خدا و معاد یاد می‌کند:«اَلَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیبِ و هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقون» (انبیاء/21،49) در واقع به ضرورت نظارت مستمر بر خویشتن توجّه داده است. مجموع آیاتی که به توبه و استغفار فرا می‌خواند به مرحله بازنگری اعمال اشاره دارد. ازاین‌رو عالمان اخلاق برای حرکت صعودی در مسیر صلاح و ایمنی از انحراف و سقوط تدریجی در وادی گمراهی، روندی سه مرحله‌ای را توصیه کرده‌اند: شرط با خویشتن در ضمن برنامه‌ای جامع برای ترک گناهان و التزام به عبودیت خداوند، مراقبت و نظارت مستمر بر مراحل اجرای این شرط در طول اجرای برنامه، بررسی نتایج برنامه و میزان موفقیت و شناخت نقاط ضعف و قوت در پایان برنامه جهت تدوین برنامه‌ای کامل‌تر در دوره‌ای جدید[26]، بدین ترتیب روند استدراج کاملا معکوس گشته، حرکت نزولی به سیر صعودی بدل می‌شود.