گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد چهارم
انفاق


اشاره

انفاق: بخشیدن مال یا چیزی دیگر در راه خدا
این واژه از ریشه «ن ـ ف ـ ق» به معنای کم شدن، نابود شدن، هزینه کردن، مخفی کردن و پوشاندن است.[1] در کاربرد رایج قرآن کریم و متون دینی، انفاق اصطلاحاً به اعطای مال یا چیزی دیگر در راه خدا به فقیران و دیگر راههای مورد نیاز گفته می‌شود.[2] به نوشته راغب[3] انفاق از آن رو به بخشیدن مال اطلاق می‌شود که با بخشش، به ظاهر مال فنا و زوال می‌یابد. به نظر برخی واژه‌شناسان[4] انفاق با «اعطا» ازآن جهت متفاوت است که در انفاق همواره مالکیت شیء انفاق شده منتقل می‌شود؛ ولی در اعطا لزوماً چنین نیست، ازاین‌رو اسناد انفاق را به خداوند مجازی و آن را در آیه «یُنفِقُ کَیفَ یَشاء» (مائده/5 ،64) به معنای رساندن رزق به بندگان دانسته‌اند.[5] افزون بر واژه «نفق» و مشتقات آن که بیش از 70 بار و غالباً به معنای اصطلاحی آن در قرآن آمده، قرآن با واژگان و تعابیری دیگر نیز به این موضوع اشاره کرده است؛ مانند: صدقه یا صدقات (بقره/2، 263، 264، 271؛ توبه/9،79)، زکات با مشتقات آن (مائده/5 ،55)، اعطاء (لیل92/،5)، ایتاء[6] (بقره/2،177؛ نور/24،22)، جهاد کردن با مال (توبه/9،41)، قرض الحسنه دادن به خداوند (بقره/2،245؛ حدید/57 ، 11، 18 ...)، اطعام* (بلد/90،14؛ انسان/76،8)، رزق (نساء/4،8)؛ همچنین آیات مربوط به پاره‌ای تکالیف مالی، مانند پرداختن زکات* (بقره/2، 43، 83 ...) یا کفاره* (مائده/5 ، 89 ، 95) را می‌توان از مصادیق انفاق (به معنای عام آن) دانست. البته در مواردی معدود، مراد از واژه انفاق در قرآن مفهومی جز معنای اصطلاحی دانسته شده است.[7]

گستره انفاق:

گستره انفاق:
انفاق در راه خدا را از جهات گوناگون می‌توان تقسیم کرد؛ انفاق گاه در امور مادی و مال است و گاه در امور معنوی. مصداق بارز انفاق در قرآن کریم، انفاق اموال است؛ مانند: «جـهِدوا بِاَمولِکُم» (توبه/9،41)، «اَنفِقوا مِن طَیِّبـتِ ما کَسَبتُم ...» (بقره/2،267) در برخی آیات مراد از انفاق فراتر از انفاق مادی است؛ از جمله انفاق در آیه 3 بقره/2: «هُدًی لِلمُتَّقین ... * و مِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون» که سرمایه‌های معنوی مانند نیروی عقل و دانش را نیز در بر می‌گیرد.[8] واژه «خیر» در آیه 215 بقره/2: «قُل ما اَنفَقتُم مِن خَیر فَلِلولِدَینِ والاَقرَبینَ» را نیز بسیاری از مفسران به مال تفسیر کرده‌اند[9]؛ ولی برخی آن را اعم از مال می‌دانند.[10] واژه «شَیء» در آیه 60 انفال/8 : «و ما تُنفِقوا مِن شَیء فی سَبیلِ اللّهِ ...» نیز به نظر برخی مفسران افزون بر امور مادی، شامل امور معنوی هم می‌شود[11]؛ همچنین جمله «تُنفِقوا مِمّا تُحِبّونَ» (آل عمران/3،92) شامل سرمایه‌های غیر مادی همچون عقل و آبرو نیز می‌شود.[12]
انفاق از جهت حکم شرعی نیز به انفاق واجب و مستحب و حرام قابل تقسیم است.[13] انفاق واجب طیف گسترده‌ای از واجبات مالی، مانند زکات،* خمس*، کفارات مالی، اقسام فدیه و نفقات واجب را شامل می‌شود[14]؛ به عنوان مثال، زکات از مصادیق بارز انفاق واجب است که مفسران در ذیل برخی آیات مربوط به زکات[15] و انفاق[16] از جمله آیه 3 بقره/2:«و مِمّا رَزَقنـهُم یُنفِقون» و آیه «والَّذینَ یَکنِزونَ الذَّهَبَ والفِضَّةَ ولا یُنفِقونَها فی سَبیلِ اللّهِ فَبَشِّرهُم بِعَذاب اَلیم» (توبه/9،34) این نکته را یادآور شده‌اند.[17] از موارد دیگر انفاقهای واجب پرداخت خمس است: «واعلَموا اَنَّما غَنِمتُم مِن شَیء فَاَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ» (انفال/8 ،41) مصداق دیگر، نفقه واجب زوجه و فرزندان است که بر عهده زوج گذارده شده: «و عَلَی المَولودِ لَهُ رِزقُهُنَّ وکِسوَتُهُنَّ بِالمَعروف» (بقره/2،233) و نیز کفارات مالی؛ مانند کفاره سوگند (مائده/5 ،89)، افزون بر این، گاه در موارد ضروری به دلایلی انفاق، واجب می‌شود؛ مانند تأمین هزینه جهاد، که آیه 195 بقره/2: «و اَنفِقوا فی سَبیلِ اللّهِ و لا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی‌التَّهلُکَة ...» در این باره نازل شده است[18] یا رفع دیگر نیازهای ضروری جامعه؛ مانند ساختن راهها، پلها، مدارس، مساجد و جز اینها که برخی انفاق در این موارد را مصداقی از انفاقهای واجب در آیه 34 توبه/9 دانسته‌اند.[19]
از مصادیق انفاق مستحب، صدقه مستحب است که برخی آیات انفاق را ناظر به آن دانسته‌اند؛ از جمله: «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا ...» (بقره/2،245)[20]؛ همچنین مراد از انفاق را در آیات متعددی اعم از انفاق واجب و مستحب ذکر کرده‌اند؛ از جمله آیات 3 و 270 بقره/2.[21] مصادیقی از انفاق حرام نیز در قرآن کریم تصریح شده است؛ مانند انفاق مشرکان در راه معصیت خداوند[22]: «اِنَّ الَّذینَ کَفَروا یُنفِقونَ اَمولَهُم لِیَصُدّوا عَن سَبِیلِ اللّهِ ...» (انفال/8 ،36)

اهمیت و منزلت انفاق:

1. اوامر فراوان و مؤکّد به انفاق:

1. اوامر فراوان و مؤکّد به انفاق:
قرآن با تعابیر متعدد مؤمنان را به انفاق کردن در راه خدا فرمان داده است؛ از جمله در آیات 195 بقره/2 و 16 تغابن/64 و همچنین آیه 254 بقره/2: «اَنفِقوا مِمّا رَزَقنـکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ یَومٌ لا بَیعٌ فیهِ ولا خُلَّةٌ و لا شَفـعَةٌ» به انفاق کردن در دنیا پیش از فرا رسیدن قیامت، دستور داده است. (نیز منافقون/63 ،10) گاه خداوند به پیامبر اکرم توصیه فرموده که این فرمان الهی را به بندگان خدا ابلاغ کند: «قُل لِعِبَادِیَ الَّذینَ ءامَنوا یُقیمُوا الصَّلوةَ ویُنفِقوا مِمّا رَزَقنـهُم سِرًّا و عَلانِیَةً مِن قَبلِ اَن یَأتِیَ یَومٌ لا بَیعٌ فِیهِ ...» (ابراهیم/14،31) و گاه مؤمنان را به سبب انفاق نکردن در راه خدا توبیخ کرده است[23]: «و ما لَکُم اَلاّ تُنفِقوا فی سَبیلِ اللّهِ ...» (حدید/57 ،10) در شماری از آیات قرآنی امر به انفاق با تعابیری دیگر صورت گرفته است؛ مانند جهاد با اموال (توبه/9،41) و قرض دادن به خداوند.[24] (مزمّل /73، 20)

2. ذکر انفاق همراه با اعمال و عبادات مهم:

2. ذکر انفاق همراه با اعمال و عبادات مهم:
درآیات متعددی که توصیه به انفاق یا توصیف انفاقگران را دربردارد، انفاق همردیف اعمال نیک و عبادات بزرگ ذکر شده که این خود نشان اهمیت انفاق از دیدگاه اسلام است؛ از جمله در آیه 177 بقره/2 انفاق (ایتاء مال) همراه با ایمان به خدا، قیامت، ملائکه، قرآن و انبیای الهی از مصادیق «بِرّ» به شمار رفته است: «ولـکِنَّ البِرَّ مَن ءامَنَ بِاللّهِ والیَومِ الأخِرِ والمَلـئِکَةِ والکِتـبِ والنَّبِیّینَ وءاتَی المالَ عَلی حُبِّهِ ...» در آیاتی دیگر، انفاق همراه با ایمان به غیب (بقره/2،3)، اقامه نماز (رعد/13،22؛ بقره/2،3؛ ابراهیم/14،31)، جهاد در راه خدا (نساء/4،95؛ توبه/9، 20، 41؛ حجرات/49،15)، شب زنده‌داری (سجده/32، 16)، صبر، صدق، خضوع و استغفار (آل‌عمران/3،17) آمده است.

3. ویژگیهای مهم انفاق:

3. ویژگیهای مهم انفاق:
قرآن انفاق کردن را همراه با اموری دیگر تجارت با خداوند شمرده که نجات از عذاب خداوند و بهره‌مندی از غفران و رحمت الهی را در پی دارد: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا هَل اَدُلُّکُم عَلی تِجـرَة تُنجیکُم مِن عَذاب اَلیم * تُؤمِنونَ بِاللّهِ ورَسولِهِ وتُجـهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِکُم ... * یَغفِر لَکُم ذُنوبَکُم ویُدخِلکُم جَنّـت تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـر ...» (صفّ/61 ، 10 ـ 12) در آیه 29 فاطر/35 انفاق همراه با چند کار دیگر، تجارتی کسادناپذیر با خداوند: «تِجرة لَن تَبور» خوانده شده است.
در آیاتی دیگر، از قرض دادن به خداوند سخن به میان آمده که به نظر مفسران[25] تعبیری کنایی و لطیف از انفاق و صدقه دادن است. (بقره/2،245؛ حدید/57 ، 11؛ تغابن/64 ، 17؛ مزمّل/73،20) در آیه 104 توبه/9 خداوند را دریافت کننده صدقات دانسته است: «اَلَم یَعلَموا اَنَّ اللّهَ هُوَ ... و یأخُذُ الصَّدَقـتِ ...» همچنین در آیات متعدد، انفاق در راه خدا از اوصاف بندگان خاص خدا به شمار رفته است؛ از جمله در آیات 63 ـ 67 فرقان/25 انفاق از ویژگیهای بندگان واقعی خدا خوانده شده:«و عِبادُ الرَّحمـنِ الَّذینَ ... * والَّذینَ اِذا اَنفَقوا لَم یُسرِفوا» در آیات 5 ـ 8 انسان/76 این خصلت ویژه ابرار دانسته شده: اِنَّ الاَبرارَ ... * و یُطعِمونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسکینـًا ویَتیمـًا و اَسیرا» و به اتفاق مفسران شیعه[26] و بسیاری از اهل سنت[27]، این آیات درباره اهل* بیت پیامبر(علیهم السلام)نازل شده است؛ همچنین در آیاتی دیگر انفاق کردن از اوصاف افراد باتقوا (بقره/2، 2 ـ 3، 177؛ آل‌عمران/3، 133 ـ 134؛ ذاریات/ 51، 15، 19؛ لیل/92، 17 ـ 18)، مؤمنان و صادقان (انفال/8 ، 3 ـ 4؛ قصص / 28، 52 ، 54 ؛ حجرات/49، 15) و متواضعان (حجّ/22، 34 ـ 35) به شمار رفته است.
از دیگر ویژگیهای مهم انفاق بنا بر آیات قرآن، پاداش بزرگ اخروی و آثار و برکات مهمی است که بر انفاق کردن مترتب شده است.

آثار و برکات انفاق:

اشاره

آثار و برکات انفاق:
انفاق کردن در راه خدا و رفع حاجت نیازمندان آثار و برکاتِ فردی و اجتماعی متعددی در بر دارد. این آثار اعم از مادی و معنوی، و دنیوی و اخروی است.[28]
برخی از مهم‌ترین آثار انفاق از دیدگاه قرآن کریم عبارت است از:

1. تزکیه و طهارت نفس:

1. تزکیه و طهارت نفس:
انفاق موجب پاک شدن نفس از بسیاری از رذایل اخلاقی است؛ چنان‌که وجود این ویژگی برای زکات دادن، که خود گونه‌ای از انفاق به شمار می‌رود، تصریح شده است: «خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم و تُزَکّیهِم بِها وصَلِّ عَلَیهِم ...» (توبه/9،103)؛ همچنین مفسران مراد از«یَتَزَّکی» را در آیه 18 لیل/92 پاک شدن انفاق کننده از گناهان و طهارت نفس او دانسته‌اند.[29] دنیا دوستی، مال دوستی و بخل از جمله رذایلی است که با انفاق کردن از انسان دور می‌شود.[30]

2. آرامش روحی:

2. آرامش روحی:
پیامد دیگر انفاق، آرامش روحی انفاقگر در دنیا و آخرت است: «اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فی سَبیلِ‌اللّهِ ... لا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» (بقره/2،262، 274) «خوف» را نگرانی از آینده و «حزن» را ناراحتی و اندوه از گذشته معنا کرده‌اند.[31] به نظر شماری از مفسران مراد از «تَثبیتـًا مِن اَنفُسِهِم» در آیه 265 بقره/2 آرامشی است که پس از انفاق برای انفاق کننده و انفاق شونده و در پی آن برای جامعه حاصل می‌شود.[32]

3. جبران و افزایش اموال:

3. جبران و افزایش اموال:
خداوند کمبود مادی را که بر اثر انفاق در مال انفاق کننده پدید می‌آید، جبران می‌کند: «و ما اَنفَقتُم مِن شَیء فَهُوَ یُخلِفُهُ» (سبأ/34،39) مفسران مراد از «یُخلِفُه» را در این آیه جبران مادیِ اموال در دنیا یا ثواب و پاداش اخروی دانسته‌اند.[33]
آیه 272 بقره/2 نیز همین‌گونه تفسیر شده است[34]: «و ما تُنفِقوا مِن خَیر یُوَفَّ اِلَیکُم ...» (نیز انفال/8 ، 60) خداوند افزون بر جبران سرمایه انفاق شده، گاه چند برابر آن را به انفاقگر می‌دهد: «مَن ذَا الَّذی یُقرِضُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا فَیُضـعِفَهُ لَهُ اَضعافـًا کَثیرَةً واللّهُ یَقبِضُ و یَبصُـطُ» (بقره/2،245) مراد از«واللّهُ یَقبِضُ و یَبصُـط» این است که قبض و بسط روزی به دست خداست و او توانایی آن را دارد که در عوض آنچه از مال انفاق کننده کم می‌شود چند برابر آن را بدهد[35]؛ چنان‌که آیه 268 بقره/2 نیز به این مطلب اشاره دارد.[36]

4. تقرب به خداوند:

4. تقرب به خداوند:
به تصریح آیات قرآنی (آل‌عمران/3،134؛ بقره/2، 195) خداوند انفاقگران را دوست دارد. انفاق موجب قرب و نزدیکی انسان به خدا می‌شود: «ومِنَ الاَعرابِ مَن ... و یَتَّخِذُ ما یُنفِقُ قُرُبـت عِندَ اللّهِ ... اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم» (توبه/9،99) مراد از قرب در آیه، نزدیکی در رتبه و مقام شخص به خداوند است[37]، هرچند برخی مفسران[38] مراد از تقرب* را طلب ثواب و پاداش الهی دانسته‌اند. مقام و درجه مؤمنانی که در راه خدا انفاق می‌کنند با دیگران برابر نیست: «لاَیَستَوِی القـعِدونَ مِنَ المُؤمِنینَ غَیرُ اُولِی الضَّرَرِ والمُجـهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِهِم ...» (نساء/4،95؛ و نیز نحل/16،75)، بلکه مقام آنان برتر است: «فَضَّلَ اللّهُ المُجـهِدینَ بِاَمولِهِم ... عَلَی القـعِدینَ دَرَجَة» (نساء/4،95) قرآن مؤمنانی را که همراه با اعمالی مهم چون هجرت و جهاد به انفاق کردن اقدام کنند، دارای رتبه‌ای برتر از دیگران نزد خداوند برشمرده است: «اَلَّذینَ ءامَنوا و هاجَروا وجـهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِهِم و اَنفُسِهِم اَعظَمُ دَرَجَةً عِندَاللّه» (توبه/9،20)

5 . امنیت اجتماعی:

5 . امنیت اجتماعی:
از جمله آثار خوشایند گسترش انفاق در جامعه، نقش مهم آن در گسترش امنیت و سلامت جامعه است، آن‌چنان که آن را از لوازم حیات اجتماعی شمرده‌اند. گاه این ویژگیِ انفاق را از آیه 38 محمّد/47 برداشت کرده‌اند.[39] مفسران مراد از هلاکت را در آیه 195 بقره/2: «واَنفِقوا فی سَبیلِ اللّهِ ولا تُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَة» غلبه دشمنان بر مسلمانان بر اثر خودداری از صرف مال در راه جهاد و به طور کلی امتناع از انفاق کردن در راه خدا دانسته‌اند که در نهایت به ضعف مسلمانان و گسترش ناامنی در جامعه می‌انجامد.[40]

6 . رحمت و بخشش الهی:

6 . رحمت و بخشش الهی:
انفاق کردن در راه خدا در شمار اعمالی است که جلب رحمت خداوند و آمرزش گناهان را در پی دارد: «سَیُدخِلُهُمُ اللّهُ فی رَحمَتِه» (توبه/9، 21 ، 99)، «قالَ اللّه ... لئِن اَقَمتُمُ الصَّلوة ... و اَقرَضتُمُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا لاَُکَفِّرَنَّ عَنکُم سَیِّـاتِکُم» (مائده/5 ،12؛ آل‌عمران/3، 134 و 136؛ انفال/8 ، 3 ـ 4؛ توبه/9، 99؛ صفّ/61 ، 11 ـ 12) آیات 102 ـ 103 توبه/9 درباره ابولبابه و یارانش نازل شده که پس از ارتکاب گناه، توبه کرده و از خداوند عفو طلبیدند. خداوند ضمن پذیرش توبه آنان به پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمان داد تا برای پاک شدن آنان بخشی از اموالشان را بگیرد: «وءاخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلاً صــلِحـًا وءاخَرَ سَیِّئـًا عَسَی اللّهُ اَن یَتوبَ عَلَیهِم اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم * خُذ مِن اَمولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرُهُم وتُزَکّیهِم ...» هرچند بیشتر مفسران مراد از «صدقه» را در این آیه، زکات واجب دانسته‌اند[41]، با توجه به حدیثی که در شأن نزول آیه نقل شده[42] برخی مفسران بر آن‌اند که بخشی از این اموال زکات و بخشی دیگر کفاره بوده است.[43]

7. پاداش اخروی و فرجام نیک:

7. پاداش اخروی و فرجام نیک:
انفاق مالی یا غیر مالی، هرچند کوچک باشد بر خداوند مخفی نیست: «و ما تَفعَلوا مِن خَیر فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَلیم» (بقره/2،215)، «و ما اَنفَقتُم مِن نَفَقَة اَو نَذَرتُم مِن نَذر فَاِنَّ اللّهَ یَعلَمُهُ ...» (بقره/2، 270 ـ 271، 273؛ آل‌عمران/3، 92؛ نساء/4، 39؛ حدید/57،10) کم‌ترین انفاق در پرونده اعمال انسان نوشته می‌شود: «ولا یُنفِقونَ نَفَقَةً صَغیرَةً ولا کَبیرَةً ولا یَقطَعونَ وادِیـًا اِلاّ کُتِبَ لَهُم» (توبه/9،121) تا وی را بهتر از آنچه انفاق کرده، پاداش دهد: «لِیَجزِیَهُمُ اللّهُ اَحسَنَ ما کانوا یَعمَلون» (توبه/9، 121) در آیات متعددی از قرآن‌کریم به پاداش اخروی انفاق تصریح شده؛ از جمله با تعابیری چون: «اجراً عظیماً» (نساء/4،40؛ توبه/9،22؛ احزاب/33،35)، «اجر کبیر» حدید/57،7)، «اجر کریم» (حدید/57، 11، 18) و «رزق کریم» (انفال/8 ، 4)؛ همچنین در آیه 261 بقره/2 انفاق‌کنندگان اموال در راه خدا را مانند بذری دانسته که 7 خوشه برویاند و در هر خوشه 100 دانه باشد: «مَثَلُ الَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فی سَبیلِ اللّهِ کَمَثَلِ حَبَّة اَنبَتَت سَبعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنـبُلَة مِائَةُ حَبَّة ...» مفسران از این آیه چنین استفاده کرده‌اند که پاداش اخروی انفاق (یا خصوص انفاق برای جهاد، به نظر برخی مفسران) 700 برابر کار خیر یا حتّی بیش از آن است: «واللّهُ یُضـعِفُ لِمَن یَشاءُ» [44] انفاقگران در آخرت از بهشت و نعمتهای بهشتی بهره‌مند خواهند شد: «جَنّـتٌ تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها ...» (آل عمران/3،15 ـ 17 و نیز آل‌عمران/3،134ـ135؛ مائده/5 ،12؛ توبه/9، 21؛ رعد/13، 21 ـ 24؛ صفّ/61 ، 12؛ معارج/70، 35؛ انسان/76، 8 ـ 22)؛ همچنین در برخی آیات با تعابیری دیگر به پاداش خروی اشاره شده است؛ مانند: 22 رعد/13: «لَهُم عُقبَی‌الدّار» 17 سجده/32 و 5ـ7 لیل/92.[45] وصف شایع دیگر در قرآن درباره انفاق‌کنندگان، «مفلحون» (رستگاران) است که بر فرجام نیک آنان دلالت دارد[46]: «اُولـئِکَ هُمُ المُفلِحون» (بقره/2، 3 ـ 5 و نیز توبه/9، 88 ؛ روم/30، 38؛ حشر/59 ،9؛ تغابن/64 ،16)