گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد پنجم
ایشاع بنت فاقوذ


ایشاع بنت فاقوذ => زکریا

ایلاء

اشاره

ایلاء: سوگندی خاص بر ترک مباشرت با همسر
واژه ایلاء از ریشه «ا ـ ل ـ ی» به معنای سوگند یاد کردن به طور مطلق[99] یا سوگندی است که اقتضای مسامحه و کوتاهی درباره کار مورد سوگند داشته باشد[100] و در اصطلاح فقه سوگند زوج بر ترک آمیزش با همسر دائمی است که با وی مباشرت کرده باشد، به طور مطلق یا مقید به زمانی بیش از 4 ماه.[101]
پیشینه ایلاء به عصر جاهلیت* بازمی‌گردد که زوج برای زیان رساندن به همسر خود، بر ترک آمیزش با وی تا مدتی سوگند یاد می‌کرد و با این کار او را هم از حق استمتاع با خود و هم از حق ازدواج با دیگری محروم می‌کرد و گاه پس از پایان مدت باز سوگند را تکرار می‌کرد.[102] این سنت ناپسند جاهلی مدتی پس از اسلام نیز ادامه داشت؛ لیکن در سال‌4 هجری با نزول آیات 226‌ـ‌227 بقره/2 برداشته شد و برای حمایت از حقوق زوجه، احکام ایلاء تشریع گردید.
برخی مفسران در شأن نزول آیات 28 ـ 29 احزاب/33 گفته‌اند که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) در پی درخواست نفقه و وسایل زندگی از سوی برخی از همسران خود، بر ترک مباشرت یک‌ماهه با آنان سوگند یاد کرد[103]؛ ولی بر فرض صحت این ماجرا، با توجه به نبودن شرایط ایلای اصطلاحی در این مورد نمی‌توان آن را مصداق ایلاء ـ به معنای مورد بحث در این مقاله ـ دانست.

شرایط تحقق ایلاء:

شرایط تحقق ایلاء:
برخی از این شروط به خود ایلاء باز می‌گردد و برخی دیگر به مُولی (ایلاء کننده) و شماری دیگر به مُولی منها (ایلاء شونده) و مستند پاره‌ای از آنها آیات قرآن است:
1. ایلاء کننده باید به خدا سوگند یاد کند. بعضی، از اتصال آیات سوگند: «و لا تَجعَلوا اللّهَ عُرضَةً لاَِیمـنِکُم... لا یُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فی‌اَیمـنِکُم» (بقره/2، 224 ـ 225) به آیه ایلاء (بقره/2، 226) لزوم تحقق این شرط را نتیجه گرفته‌اند.[104]
2. زوج قصد اضرار (زیان رساندن) به زوجه داشته باشد.[105] برخی این شرط را از مفهوم آیه «فَاِن فاءو فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم» (بقره/2،226) استفاده کرده‌اند، با این بیان که مغفرت الهی در جایی است که گناهی محقق شده باشد و زوج آنگاه گناهکار است که قصد زیان رساندن به زوجه را داشته باشد[106]؛ ولی برخی دیگر این شرط را نپذیرفته و گفته‌اند: آیه عام است و شامل زوجی که بدون قصد ضرر سوگند* خورده باشد نیز می‌شود، افزون بر این که در صورت بازگشت از سوگند، کفاره* بر ایلاءکننده واجب است چه قصد ضرر کرده باشد یا نکرده باشد.[107]
3. معدودی از فقها خشم زوج را به هنگام سوگند، در ایلاء شرط کرده‌اند؛ ولی بیشتر آنان به‌دلایلی از جمله عموم آیه ایلاء که حالت غیر غضب را نیز شامل است آن را نپذیرفته‌اند.[108]
4. برخی به استناد عموم آیه، ایلاء را تنها ویژه مسلمانان ندانسته و کافران ذمی را نیز مشمول آن می‌دانند[109]؛ هرچند پیروان مذهب مالک با این استناد که کافر بخشوده نمی‌شود (ذیل آیه 226 بقره/2) حکم ایلاء را درباره وی جاری نمی‌دانند.[110] عموم آیه ایلاء برده را نیز شامل می‌شود[111]، چنان که برخی به‌استناد همین عموم، ایلاء زوج غایب را نیز معتبر می‌دانند.[112]
5 بیشتر فقها با این استدلال که آیه 227 بقره/2 ازطلاق سخن گفته و نیز با بهره جستن از تعبیر «نِسائِهِم» حکم ایلاء را به زوجه دائمی منحصر کرده و آن را شامل زوجه در عقد موقت و نیز ملک یمین نمی‌دانند[113]؛ ولی برخی به استناد عموم آیه و برداشت مفهومی عام از «نِسائِهِم» زوجه موقت و ملک یمین را نیز مشمول حکم ایلاء دانسته‌اند.[114]
6 برخی یکی دیگر از شرایط ایلاء را آن می‌دانند که پیشتر با زوجه مباشرت شده باشد، زیرا بازگشت (فیء) هنگامی تحقق می‌یابد که قبلا آمیزش صورت گرفته باشد؛ ولی بسیاری با استناد به عموم آیه که از مطلق همسران یاد کرده این شرط را لازم ندانسته‌اند.[115]

احکام ایلاء:

احکام ایلاء:
فقها بخش مهمی از احکام ایلاء را از آیات 226 ـ 227 بقره/2 و مواردی را از آیات دیگر استنباط کرده‌اند. به موجب این دو آیه، زوج پس از ایلاء تنها تا 4 ماه می‌تواند بر سوگند خود باقی باشد و پس از آن یا باید به زندگی زناشویی خود بازگردد یا همسر خود را طلاق دهد: «لِلَّذینَ یُؤلونَ مِن نِسائِهِم تَرَبُّصُ اَربَعَةِ اَشهُر فَاِن فاءو فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم * واِن عَزَمواالطَّـلـقَ فَاِنَّ اللّهَ سَمیعٌ عَلیم» . «فیء» در لغت به معنای بازگشتن است[116] و فقها مقصود از آن را در این آیه مباشرت یا ابراز قصد آن در صورت وجود موانع شرعی یا بیماری دانسته‌اند.[117] برخی برای حرمت تکلیفی ایلاء به فقره «فَاِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم» ذیل آیه 226‌بقره/2‌استناد کرده‌اند.[118]
درباره اینکه مدت 4 ماه از چه زمانی آغاز می‌شود دو نظر وجود دارد: 1. از زمان سوگند خوردن مرد. 2. از هنگام مراجعه زوجه به قاضی. برخی فقها ظاهر آیه 226 بقره/2 را مستند نظر نخست دانسته‌اند.[119] به نظر مشهور فقهای شیعه و اهل سنت[120] در صورتی که زوج از سوگند خود بازگردد ـ خواه پیش از انقضای 4 ماه یا پس از آن‌ـ باید کفاره بدهد. مستند آنان عموم آیه «ذلِکَ کَفّـرَةُ اَیمـنِکُم اِذا حَلَفتُم» (مائده/5 89) و احادیث است. این کفاره به استناد همین آیه، اطعام 10 مسکین یا لباس پوشاندن به آنان یا آزادسازی یک برده و اگر نتوانست سه روز روزه‌گرفتن است: «فَکَفّـرَتُهُ اِطعامُ عَشَرَةِ مَسـکینَ مِن اَوسَطِ ما تُطعِمونَ اَهلیکُم اَو کِسوَتُهُم اَو تَحریرُ رَقَبَة فَمَن لَم یَجِد فَصیامُ ثَلـثَةِ اَیّام...» . برخی دیگر از فقها ادای کفّاره را به‌طور مطلق یا پس از انقضای مدت 4 ماه، واجب ندانسته و بعضاً به ظاهر آیه 226 بقره/2 که از غفران الهی سخن گفته و از کفّاره سخنی به میان نیاورده، استناد کرده‌اند.[121]
اگر شوهر تا پایان مدت 4 ماه از سوگند خود باز‌نگشت به نظر برخی ـ با استناد به آیه 226 بقره/2 ـ حاکم اسلامی وی را میان بازگشت و طلاق دادن زوجه مخیّر می‌کند و اگر از هر دو کار خودداری کرد به نظر مشهور فقهای شیعه، با زندانی کردن و سخت گرفتن، وی را بر گزینش یکی از این دو راه مجبور می‌سازد.[122] برخی از فقها بر آن‌اند که در این صورت حاکم می‌تواند همسر او را طلاق* دهد.[123] فقهای شیعه و بیشتر فقیهان اهل سنت می‌گویند: پس از خودداری زوج از بازگشت به زندگی با همسر، طلاق و جدایی خود به خود حاصل نمی‌شود و زوج یا حاکم باید طلاق دهند، زیرا در آیه 227 بقره/2 طلاق به زوج نسبت داده شده، چنان که «فیء» در آیه قبل به او منتسب است؛ همچنین ذیل آیه 226: «فَاِنَّ اللّهَ سَمیعٌ عَلیم» را شاهدی بر این مطلب دانسته‌اند[124]؛ ولی برخی از اهل سنت از جمله حنفیان بر این نظرند که با گذشت 4 ماه و عدم رجوع شوهر، این دو خود به خود از یکدیگر جدا می‌شوند و به اجرای صیغه طلاق نیازی نیست.[125]

اَیْلَه

اشاره

اَیْلَه: بندری باستانی در کنار دریای سرخ و نزدیک خلیج عقبه، زیستگاه اصحاب سبت
اَیله در زبان عبری به معنای درختان است.[126] برخی منابع تاریخی آن را نام شهری میان یَنْبُع و مصر، یا روستایی میان مَدْیَن و کوه طور دانسته‌اند[127]؛ ولی بنابر قول مشهور شهری است از نواحی شام که در کنار دریای قُلْزُم (سرخ)، نزدیک خلیج عَقَبه میان مصر و شام واقع شده[128] و امروزه به نام ایلات معروف است.[129] برخی آن را منسوب به دختر مَدْیَن‌بن ابراهیم(علیه السلام)دانسته‌اند.[130]
در عهد عتیق چندین بار از ایلا (Ila) یا ایلت (Elath) یا ایلوت (Eloth) نام برده شده است که در ساحل شرقی دریای قُلزُم واقع بوده و اسرائیلیان هنگام خروج از مصر از این شهر گذشته‌اند و حضرت داود(علیه السلام)آن را مسخّر کرده و در زمان حضرت سلیمان(علیه السلام) آباد شده است.[131]
در قرآن کریم، لفظ اَیله به طور صریح نیامده؛ اما در برخی آیات به ماجراهای مربوط به آن اشاراتی شده است. (بقره/ 2، 65 مائده/ 5 78؛ اعراف/ 7، 163 ـ 166؛ کهف/ 18، 77)

موقعیت تاریخی و جغرافیایی:

موقعیت تاریخی و جغرافیایی:
ایله از شهرها و بنادر باستانی فلسطین و در دوره‌های گوناگون تاریخی از مراکز مهم تلاقی راههای تجاری مصر، شام، عراق و عربستان بوده است. این شهر سالیانی چند تحت فرمان حاکمان یونانی مصر بود و کانون ارتباط تجاری نبطیان به شمار می‌رفت. در سال 106 میلادی و پس از پایان حاکمیت نبطیان، رومیان بر آنجا مستولی شدند. نخستین ارتباط ایله با مسلمانان در سال 9 قمری اتفاق افتاد.[132] در این سال وقتی پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)در تبوک بود یوحنا‌بن رؤبه ـ اسقف ایله ـ به شرط پرداخت جزیه و تسهیل عبور مسلمانان از شهر، پیمان صلحی را با آن حضرت امضا کرد.[133] در دوره جنگهای صلیبی، آسیبهای فراوانی به شهر ایله وارد شد. در سال 565 قمری (1170 میلادی) صلاح الدین ایوبی، آن را از صلیبیها بازپس گرفت و ضمیمه مصر کرد. ایله در سالهای 1335 تا 1343 قمری (1917 ـ 1925 میلادی) جزئی از سرزمین حجاز به شمار می‌آمد؛ اما از آن پس به اردن منضم شد و سرانجام در سال 1956 میلادی اسرائیل آن را اشغال کرد. ویرانه‌های این شهر باستانی در گوشه غربی خلیج عقبه و در یک کیلومتری شمال بندر عقبه (اردن) قرار دارد.[134]

یادکردهای اَیله در تفاسیر:

یادکردهای اَیله در تفاسیر:
در مورد ساکنان سرزمین ایله، برخی، اصحاب سبت و برخی دیگر نیز اصحاب ایکه را نام برده‌اند. گروهی از مورخان و مفسران نیز آنها را بخشی از قوم ثمود پنداشته‌اند که بر اثر همجواری با بنی‌اسرائیل به دین یهود گرویده‌اند[135]؛ اما بیشتر مفسران نخستین و متأخر، اصحاب سبت را جزو ساکنان ایله برشمرده‌اند.[136] این قوم در عصر پیامبری حضرت داود(علیه السلام)بوده[137] و بر اساس آیه 65 بقره/2 خداوند به قوم موسوم به اصحاب سبت* فرمان داده بود که روز شنبه را تعطیل کرده، به عبادت بپردازند؛ اما آنها از فرمان الهی تعدی کردند و ازاین‌رو خداوند چهره انسانی آنان را به صورت حیوان (بوزینه) دگرگون ساخت[138]: «و لَقَد عَلِمتُمُ الَّذینَ اعتَدَوا مِنکُم فِی السَّبتِ فَقُلنا لَهُم کونوا قِرَدَةً خـسِـین» . آیات 163 ـ 166 اعراف/7 نیز به همین مضمون آمده است. بنا به روایتی از امام باقر(علیه السلام) نیز مسخ شدگان بنی‌اسرائیل، اهل ایله ـ سرزمینی در ساحل دریا ـ بودند.[139] در آیه 78 مائده/5 نیز همین جریان آمده است که از امام باقر(علیه السلام)روایت شده: حضرت داود(علیه السلام) اهالی شهر ایله را نفرین کرد...: «لُعِنَ الَّذینَ کَفَروا مِن بَنی اِسرءیلَ عَلی لِسانِ داوودَ...» .[140] از طرق اهل‌سنت نیز این روایت از مجاهد و قتاده و دیگران نقل شده‌است.[141]
در تفسیر آیه 77 کهف /18 نیز که به داستان حضرت خضر* و موسی*(علیهما السلام) می‌پردازد به قریه ایله اشاره‌ای شده است؛ هنگامی که آنها به قریه‌ای رسیدند و از اهل آن غذا خواستند آنها از مهمان کردنشان خودداری کردند ...: «فَانطَـلَقا حَتّی اِذا اَتَیا اَهلَ قَریَة...» . برخی مراد از قریه را همان شهر ایله دانسته‌اند[142]
برخی، دو واژه ایله و ایکه را، هم معنا و نام یک محل شمرده‌اند که در نتیجه مردم ایله همان اصحاب ایکه* خواهند بود.[143]
چون قریه ایله نزدیک به مدین است و در لغت عبری معنای اصلی ایله، درختان بوده و این نام به صورتهای گوناگون نیز آمده است[144] و از طرفی ایکه را اهل تفسیر و لغت به معنای درخت یا بیشه دانسته‌اند[145] (چرا که ساکنان ایکه در سرزمینی پر از باغ و درخت زندگی می‌کرده‌اند) می‌توان حدس زد که با ایله رابطه‌ای داشته باشد و اصحاب ایکه همان مردم ناحیه ایله باشند که دوران ترقی و انحطاط را پیاپی دیده‌اند. شایان یادآوری است که آیه 85 اعراف/7 و 84 هود/11 به روشنی می‌گوید که شعیب، پیامبر سرزمین یا قوم مدین (اصحاب ایکه) بوده است. سرزمین این قوم را در شبه جزیره سینا یا نزدیک آن و در حاشیه دریای قلزم دانسته‌اند.[146]