باد
اشاره
باد: جا به جایی هوا، به خواست خداوند برای بارش باران و آثاری دیگر در طبیعت
واژه باد را معادل واژه «ریح» در زبان عربی دانستهاند.[1] واژه «ریح» از ریشه «رـوـح» است[2] کهدر معنای رایحه و بو (یوسف/ 12، 94) و شکوه و قدرت (انفال/ 8 46) نیز به کار رفته است. کلیدواژههایی را که در قرآن به مفهوم باد اشاره دارد با توجه به معنای واژه میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1. واژههایی که بر مطلق باد دلالت دارد. این واژهها عبارت است از: ریح (نک آلعمران/3، 117؛ یونس/10،22؛ سبأ/34، 12) و ریاح (جمع ریح) (نک بقره/2،164؛ اعراف/ 7، 57 روم/30، 48) که به ترتیب در 17 و 10 آیه آمده است.[3] 2 واژههایی که بر گونهای از باد دلالت دارد. این واژهها عبارت است از: حاصب (باد شدیدی که با خاک و سنگ همراه است)[4] (اسراء/17،68 عنکبوت/29،40؛ قمر/ 54 34؛ ملک/ 67 17)، اِعصار (باد همراه گرد و غبار)[5] و گردباد.[6] (بقره/2،266) 3. واژههایی که به قرینه مناسبتی در معنا و مضمون آیه و بعضی روایات، برخی مفسران آن را به معنای باد تفسیر کردهاند. این واژههاعبارت است از : ذاریات: (پراکنندگان)[7] (ذاریات/51 1)، حاملات (حملکنندگان)[8] (ذاریات/ 51 2)، جاریات (روانشوندگان)[9] (ذاریات/ 51 3)، مقسّمات (قسمت کنندگان)[10] (ذاریات/ 51 4)، مرسلات (فرستادگان)[11] (مرسلات/77، 1)، عاصفات (تندروندگان)[12] (مرسلات/ 77، 2)، ناشرات (گسترانندگان)[13] (مرسلات/ 77،3)، فارقات (جدا کنندگان)[14] (مرسلات/77،4) و ملقیات (القاکنندگان)[15] (مرسلات/77، 5)؛ همچنین آیات متضمن واژههای طوفان (اعراف/7،133، عنکبوت/29، 14)، موج (برای نمونه نک: هود/11،42)، برق (برای نمونهنک: بقره/2،19) و صاعقه (برای نمونه نک: فصّلت/41،13) که معمولا همراه با وزش باد پدید میآید با مفهوم باد مرتبطاست.
عموم آیاتی که در آنها از واژه «ریاح» استفاده شده است آثار باد را در جایگاه نعمت و رحمت خداوند بیان میکند. بیشتر آیات متضمن واژه ریح برای نمونه نک: اسراء/ 17، 69 فصّلت/41،16) و آیاتی که در آنها واژههای «حاصب» و «اعصار» به کار رفته است، کارکرد باد را در عذاب کافران توضیح میدهد. در دسته آیاتی که از واژه «ریح»استفاده شده است سه آیه فرمانروایی سلیمان(علیه السلام) را بر باد بازگو میکند. (انبیاء/21، 81 سبأ/34، 12؛ ص/38، 36) از مجموع آیات در 7 آیه از باد در مقام تمثیل استفاده شده است (بقره/2، 266؛ آلعمران/3، 117؛ اعراف/7، 57 ابراهیم/ 14، 18؛ کهف/ 18، 45؛ حجّ /22، 31؛ فاطر/ 35، 9) و در آیات متضمن واژههای ذاریات، حاملات، جاریات، مقسّمات،[16] مرسلات، عاصفات، ناشرات، فارقات و ملقیات به باد سوگند یاد شدهاست.[17]
باد پدیدهای طبیعی است که انسان با بعضی از دو کارکرد مفید و راحتیبخش و مخرب و مشقتآفرین آن برای طبیعت و انسان آشناست، ازاینرو قرآن به یادآوری پدیده باد (بقره/2، 164؛ جاثیه/45، 5) و کارکرد دوگانه آن پرداخته است. برای بیان دوگانگی کارکرد باد به تأثیر آن در حرکت کشتی* یا دستخوش موج و طوفان کردن آن اشاره شده است: «هُوَ الَّذی یُسَیِّرُکُم فِی البَرِّ والبَحرِ حَتّی اِذا کُنتُم فِی الفُلکِ وجَرَینَ بِهِم بِریح طَیِّبَة وفَرِحوا بِها جاءَتها ریحٌ عاصِفٌ وجاءَهُمُ المَوجُ مِن کُلِّ مَکان» . (یونس/10، 22)[18] بازگویی بعضی از کارکردهای دوگانه باد در آیات دیگر دنبال شده است. قرآن در بیان کارکردهای مفید آن، باد را به حرکت درآورنده کشتیها[19] (این سخن ناظر به چگونگی کشتیرانی در دورههای پیشین است) (روم/30، 46؛ شوری 42، 33) و حرکتدهنده (اعراف/7،57 روم/30، 48؛ فاطر/35 9) و بارورکننده[20] (حجر/15، 22) ابرهای بارانزا یا بارور کننده نباتات[21] میداند. قرآنباد را برای انسان، بشارتدهنده باران میداند (اعراف/7، 57 فرقان/25، 48؛ نمل/27، 63 روم/ 30، 46) که به آشنایی انسان با نقش باد در بارش باران اشاره دارد. بازگویی این کارکردها برای توضیح جایگاه باد در طبیعت نیست، بلکه قرآن با انتساب پدیده باد و این امور به خداوند از دانستههای انسان برای توجه به خالقیت و قدرت خدا و دعوت به توحید و نفی شرک (نمل/27، 63) و شکرگزاری (روم/30، 46) بهره میگیرد و متناسب با این دیدگاه، باد و کارکرد آن را آیه و نشانهای از خداوند (روم/ 30، 46) برای انسانهای عاقل (بقره/ 2، 164؛ جاثیه/ 45، 5) و صابر و شکرگزار (شوری/ 42، 33) ترسیم میکند. قرآن در بیان کارکرد مخرّب باد، توانایی باد برای تخریب طبیعت و به مشقت و هلاکت انداختن انسان را با دو رویکرد ابتلا و امتحان انسان و عذاب و نابودی کافران بازگو میکند. گرفتاری در دریای طوفانی و موجخیز به علت باد شدید (یونس/ 10، 22) و زرد و پژمرده شدن زراعت و گیاهان زمین بر اثر وزشباد آفتزا (روم/30، 51) را میتوان از موارد کارکرد باد در ابتلا و امتحان دانست. این ابتلا و امتحان، یا تنبیه و بیداری از غفلتها و رویآوری صادقانه به خداوند را در پی دارد (یونس/10،22) یا زمینه کفر را فراهم میآورد. (روم/30، 51) کارکرد باد در عذاب و نابودی کافران، هم در گذشته برای قوم عاد[22] (فصّلت/41،16؛ احقاف/ 46، 24؛ قمر/54 19؛ ذاریات/51 41؛ حاقّه 69 6) و لوط[23] (قمر/54 34) رخ داده است و هم در جایگاه تهدیدی برای کفرورزی انسان بازگو شده است. (اسراء/ 17، 68 ـ 69 ملک/ 67 17) قرآن بادِ نابودکننده قوم* عاد را با تعابیری چون صَرْصَر (صدای شدید[24]، سرمای شدید)[25] (فصّلت/ 41، 16؛ قمر/54 19؛ حاقّه/69 6)، عقیم (بیفایده)[26](ذاریات/51 41) و عاتیه: (سرکش[27] و خارج از حد)[28] (حاقّه/ 69 6) وصف میکند و از بادی که سبب هلاکت قوم* لوط شده است با واژه حاصب یاد میکند: «اِنّا اَرسَلنا عَلَیهِم حاصِبـًا اِلاّ ءالَ لوط نَجَّینـهُم بِسَحَر» . (قمر/54 34) قرآن داستان عذاب امتهای پیشین را برای انذار و بازداشتن دیگران از کفرورزی بیان میکند: «فَاِن اَعرَضوا فَقُل اَنذَرتُکُم صـعِقَةً مِثلَ صـعِقَةِ عاد وثَمود» . (فصّلت/ 41، 13)
نیروی باد ممکن است در شرایطی برای یاری بندگان با ایمان به کار رود؛ مانند وزش باد شدید بر سپاه مشرکان در جنگ احزاب* که آنان را از جنگ با مسلمانان بازداشت[29]: «یـاَیُّها الَّذینَ ءامَنوا اذکُروا نِعمَةَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ جاءَتکُم جُنودٌ فَاَرسَلنا عَلَیهِم ریحـًا» . (احزاب/ 33، 9)
فقیهان شیعه[30] هنگام وزش باد شدید به رنگهای سرخ و سیاه و زرد که موجب وحشت مردم شود، خواندن نماز آیات را واجب دانستهاند؛ اما فقیهانسنی[31] به استحباب آن نظر دادهاند.
باد در فرمان سلیمان:
باد در فرمان سلیمان:
خداوند نیروی باد را در اختیار و فرمان سلیمان*(علیه السلام) نهاده بود. (انبیاء/21،81 سبأ/34،12، ص/38، 36) سلیمان(علیه السلام)خواستار حکومتی از خدا بود که پس از او زیبنده کسی نباشد(ص/38، 35) و خداوند اختیار باد را به او واگذاشت: «فَسَخَّرنا لَهُ الرّیحَ تَجری بِاَمرِهِ» . (ص 38،36) شتاب حرکت باد در مُلک سلیمان(علیه السلام) به گونهای بود که صبح به اندازه مسافت یک ماه و عصر به اندازه مسافت یک ماه دیگر راه میپیمود: «وَ لِسُلَیمـنَ الرّیحَ غُدُوُّها شَهرٌ ورَواحُها شَهرٌ» . (سبأ/34،12) در بعضی از روایتها آمده است که سلیمان با استفاده از سرعت حرکت باد از جایی به جای دیگر میرفت.[32] بعضی بر این باورند که خداوند باد را ویژگی حکومت سلیمان قرار داد تا نشانهای بر ناپایداری و گذرا بودن مُلکاو باشد.[33]
سوگند به باد:
سوگند به باد:
بخشی از سوگندهای قرآن به چیزهایی که به معنای باد دانسته شده عبارت است از: «و الذّریـتِ ... * فَالحـمِلـتِ ... * فَالجـرِیـتِ ... * فَالمُقَسِّمـتِ...» (ذاریات/51 1 ـ 4) و «والمُرسَلـتِ.... * فَالعـصِفـتِ... * والنّـشِرتِ... * فَالفـرِقـتِ ... * فَالمُلقِیـتِ...» . (مرسلات/77، 1 ـ 5) هریک از این اموری که به آنها سوگند یاد شده است، به سبب مناسبتی که معنای آنها با ویژگی یا کارکرد باد دارد، به معنای باد تفسیر شده است. بیشتر مفسران از 4 سوگند سوره ذاریات تنها ذاریات (پراکنندگان) را به معنای باد دانستهاند.[34] در روایتی از امیرمؤمنان، علی(علیه السلام)نیز ذاریات به باد معنا شده است.[35] زمخشری[36] و فخررازی[37] بر خلاف بیشتر مفسران حاملات (حملکنندگان)، جاریات (روانشوندگان) و مقسّمات (تقسیمکنندگان) را نیز به باد معنا کردهاند. بعضی از مفسران از 5 سوگند ابتدای سوره مرسلات تنها عاصفات (تندروندگان) را به معنای باد دانستهاند[38]؛ اما برخی مرسلات (فرستادگان) و ناشرات (گسترانندگان) را هم باد معنا کردهاند.[39] بنا به روایت طبرسی بعضی فارقات را هم به معنای باد دانستهاند[40] و میبدی نظر کسانی را آورده است که هر 5 سوگند را به معنای باد دانستهاند.[41]
تفسیر علمی باد:
تفسیر علمی باد:
باد پدیدهای طبیعی است که قدما چگونگی پیدایش و تأثیر آن در طبیعت را در بخش طبیعیات فلسفه بررسی میکردند[42] و در علوم جدید بر پایه تجربه نظراتی درباره آن سامان یافته است. براساس این علوم باد جزئی از هوا و جوّ زمین است که دارای وزن و حرکت گردشی است و حرکت آن به سبب فشاری است که از سوی خورشید یا گردش زمین بر آن وارد میشود و برای بارش باران وجود بادهایی از جناحهای گرم و سرد و صعود به بالا برای بارور کردن ابرها و ایجاد حالتانقلاب و ناپایداری در منطقه تشکیل ابر لازماست.[43]
با توجه به این گزارشهای علمی، برخی مفسران با رویکرد تفسیر علمی، آیات مربوط به باد را بررسی کردهاند[44]؛ یکی از نویسندگان معاصر که با نگارش کتاب باد و باران در قرآن کوشش بسیاری در این راستا کرده است اعتقاد دارد نکات اساسی و مبانی اصلی علم جدید درباره پدیده باد، در گزینش کلمات و تعبیرهای بعضی آیات به خوبی منعکس شده است.[45] به باور وی، ازتعبیرِ «اَقَلَّت سَحابـًا ثِقالاً» (اعراف/7،57) که کارکرد باد را در جابهجایی ابرهای سنگین بیانمیکند وزن داشتن هوا و باد را میتوان فهمید، زیرا به لحاظ علمی ابر* چیزی جز هوا نیست.[46] واژه «تصریف» که به معنای گرداندن است در تعبیرِ «تَصریفِ الرِّیـحِ» (بقره/2 164؛ جاثیه/45، 5) حرکت گردشی باد را میرساند. مشتقات واژه ارسال در تعابیر «اَرسَلنَا الرِّیـحَ» (حجر/15، 22)، «اَرسَلَ الرّیـحَ» (فرقان/25، 48؛ فاطر/35 9) و «یُرسِلُ الرِّیـحَ» (اعراف/7، 57 نمل/27، 63 روم/30، 46، 48) میرساند که چیزی از مبدأی به مقصدی با نیرو یا وسیلهای بهراه افتاده است.[47] یادآوری تابش خورشید (فرقان/ 25، 45) و گردش شب و روز (بقره/2، 164؛ جاثیه/ 45، 5) پیش از ذکر باد به تأثیر خورشید و گردش زمین در حرکت باد اشاره دارد.[48]استفاده از واژه «ریاح» در آیاتی که باد را زمینهساز و بشارت دهنده باران میداند (برای نمونه نک: اعراف/7،57 حجر/ 15، 22؛ نمل/ 27، 63) رساننده نیاز به وجود بادهایی برای بارش باران* است.[49] در روایتی آمده است که پیامبر هنگام وزش باد، از خداوند وزیدن بادها (ریاح) و نوزیدنباد (ریح) را درخواست میکرد.[50] برخی در توضیح این روایت گفتهاند که وزش بادهای متعدد، بارش باران را به دنبال دارد اما وزش یک باد، حاصلی ندارد یا سبب خسارت میشود[51]واژه «یَعرُجُ» در «یَعلَمُ ... ما یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ و ما یَعرُجُ فیها» (سبأ/34،2؛ حدید 57 4) به بالارفتن باد اشاره دارد.[52] واژه «لَوقِحَ» در «واَرسَلنَا الرِّیـحَ لَوقِحَ» (حجر/15، 22) کارکردباد را در باروری ابرها[53] یا درختان و گیاهان[54] میرساند. واژه «تُثیرُ» در «یُرسِلُ الرّیـحَ فَتُثیرُ سَحابـًا» (روم/ 30، 48) و «اَرسَلَ الرّیـحَ فَتُثیرُ سَحابـًا» (فاطر/ 35، 9) بر وجود حالت انقلاب و ناپایداری هوا به هنگام تشکیل ابرهای بارانزا دلالت دارد، زیرا «تُثیرُ» از ریشه «ثـوـر» بهمعنای انقلاب و دگرگونی است.[55]
باد در تمثیلهای قرآن:
باد در تمثیلهای قرآن:
در پارهای از تمثیلهای قرآن، از باد و بعضی کارکردهای آن سخن به میان آمده است. بازگویی این تمثیلها برای توضیح وضع مشرکان (حجّ/22، 31) و کافران (ابراهیم/14، 18؛ آلعمران/3، 117) و تأثیر انفاق برای غیر خدا بر اعمال (بقره/ 2، 266) و زودگذر بودن جلوههای دنیا (کهف/ 18، 45) و چگونگی حیات پس از مرگ (اعراف/ 7، 57 فاطر/ 35، 9) است. قرآن کسی را که به خدا شرک بورزد مانند شخصی میداند که، از آسمان سقوط کرده، باد او را به مکانی دور پرتاب میکند: «فَکَاَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ ... تَهوی بِهِ الرّیحُ فی مَکان سَحیق» . (حجّ/22، 31) بعضی از مفسران سقوط از آسمان و پرتاب شدن به مکان دور دست را کنایه از سقوط مشرک، از مقام انسانیت و قرار گرفتن در جایگاهی بسیار دور از شأن انسانی میدانند.[56] کفر به خداوند نابودی اعمال را در پی دارد. قرآن اعمال کافران را به خاکستری در برابر تندباد در روزی طوفانی، مثال میزند، به گونهای که نتوانند کمترین چیزی از آن را به دست آورند[57]: «مَثَلُ الَّذینَ کَفَروا بِرَبِّهِم اَعمــلُهُم کَرَماد اشتَدَّت بِهِ الرِّیحُ فی یَوم عاصِف لا یَقدِرونَ مِمّا کَسَبوا عَلی شَیء» . (ابراهیم/14، 18) براساس این آیه اعمال کافران هیچ اثر سعادتبخشی در پی ندارد، چنانکه در آیه23 فرقان/25 هم آمده است: «قَدِمنااِلی ما عَمِلوا مِن عَمَل فَجَعَلنـهُ هَباءً مَنثورا» .[58 اینویژگی اعمال کافران (سعادتبخش نبودن) در تمثیل دیگری مشخصاً درباره اثر انفاق آنان آمده است. قرآن انفاق کافران را در دنیا مانند باد سردی میداند که بر زراعت قومی که بر خود ستم کردهاند بوزد و آنرا نابود کند[59]: «مَثَلُ ما یُنفِقونَ فی هـذِهِ الحَیوةِ الدُّنیا کَمَثَلِ ریح فیها صِرٌّ اَصابَت حَرثَ قَوم ظَـلَموا اَنفُسَهُم فَاَهلَکَتهُ» . (آلعمران/3، 117) برخی انفاق کافران را برای رسیدن به مقاصد فاسدشان در دنیا، عملی فاسد میدانند که جز نتیجهای فاسد به بار نمیآورد.[60]
انفاق برای غیر خدا و انفاق همراه با منت و اذیت مانند کفر موجب نابودی اعمال میشود. قرآن این انفاق را مانند گردبادی آتشین میداند که هنگام پیری و ناتوانی شخص و داشتن فرزندانی ناتوان در باغ خرما و انگور او که از زیر درختان آن نهرهایی جاری است بوزد و همه را نابود کند: «اَیَوَدُّ اَحَدُکُم اَن تَکونَ لَهُ جَنَّةٌ مِن نَخیل واَعناب تَجری مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ لَهُ فیها مِن کُلِّ الثَّمَرتِ واَصابَهُ الکِبَرُ ولَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفاءُ فَاَصابَها اِعصارٌ فیهِ نارٌ فَاحتَرَقَت» . (بقره/2، 266) مفسران ویژگی پیری: «اَصابَهُ الکِبَرُ» و داشتن فرزندانی ناتوان: «لَهُ ذُرِّیَّةٌ ضُعَفاءُ» را اشاره به شدت نیاز شخص و جبرانناپذیر بودن خسارتی میدانند که بر اثر انفاق برای غیر خدا و انفاق همراه با منت و اذیت حاصل میشود.[61]زودگذری جلوههای دنیا را یکی از این تمثیلها بیان میکند؛ در این تمثیل زندگی دنیا مانند گیاهان سرسبزی است که در پی بارش باران رخ مینماید و پس از مدتی به زردی میگراید و باد آن را به هر سو میپراکند: «واضرِب لَهُم مَثَلَ الحَیوةِ الدُّنیا کَماء اَنزَلنـهُ مِنَالسَّماءِ فاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَرضِ فَاَصبَحَ هَشیمـًا تَذروهُ الرِّیـحُ» . (کهف/18، 45)[62] فرایند وزش باد تا بارش باران و حیات و سرسبزی دوباره زمین مثالی برای توانایی خداوند بر زنده کردن انسان پس از مرگ و حقانیت معاد است: «هُوَ الَّذی یُرسِلُ الرِّیـحَ بُشرًا بَینَ یَدَی رَحمَتِهِ حَتّی اِذا اَقَلَّت سَحابـًا ثِقالاً سُقنـهُ لِبَلَد مَیِّت فَاَنزَلنا بِهِ الماءَ فَاَخرَجنا بِهِ مِن کُلِّ الثَّمَرتِ کَذلِکَ نُخرِجُ المَوتی» . (اعراف/7،57و نیز فاطر/35، 9)
معنای عرفانی باد:
معنای عرفانی باد:
در بعضی فرهنگنامهها،[63] باد در شمار اصطلاحات صوفیه و به معنای نصر ضروری الهی برای همه موجودات و موافقترین اسم برای حال سالک[64]آمده است. برخی نیز آن را به دگرگونیِ دل از حالی به حال دیگر معنا کردهاند. این دگرگونی اگر از مشرق و عالم وحدت باشد آن را «باد صبا» و اگر از مغرب و عالم کثرت باشد «باد دبور» میگویند.[65] برخی به نقل از تذکرة الاولیاء گفتهاند: باد صبا، بادی است که از زیر عرش میوزد[66]؛ همچنین باد صبا را نفحهای رحمانی از شرق عالم روح دانستهاند که به خیر و نیکی برمیانگیزد[67] و زمینه پذیرش و موافقت با شرع را فراهم میآورد. باد دبور را با ویژگی مخالف باد صبا شناسانده و آن را زمینهساز چیرگی هوای نفس و مخالفت با شرع دانستهاند.[68] از باد صبا و «باد دبور» با واژههای «صبا» [69] و «دبور» [70] نیز یاد شده است.
در اصطلاحات صوفیان واژه «نسیم» هم آمده است که معنایی نزدیک به باد صبا دارد و آن را به وزیدن باد عنایت معنا کردهاند.[71] برای بعضی کاربردهای واژه باد در مثنوی معنوی معانی گوناگونی از جمله خواست، قدرت، عنایت و نصرت خداوندی را بازگو کردهاند.[72]
در رویکرد تفسیر عرفانی قرآن هم، برای باد معناهای گوناگونی بازگو شده است. این معانی بیشتر در تفسیر آیاتی آمده است که باد را بشارت دهنده رحمت خداوند میداند. (برای نمونه نک: فرقان 25، 48، نمل/27،63) سلمی در تفسیر آیه 57 اعراف/7 از بعضی نقل میکند که هر بادی گونهای از رحمت را میپراکند؛ مثلا باد توبه رحمت محبت را بر قلب میپراکند و بادهای خوف، رجاء، قرب و شوق، هریک به ترتیب، رحمتِ هیبت، انس، شوق و شعلههای شیفتگی را میپراکنند.[73] سلمی برای بادهای بشارت دهنده معناهای دیگری نیز نقل کرده است که بعضی از آنها عبارت است از: بادهای پشیمانی پیشاپیش توبه،[74] بادهای قدرت بشارت دهنده به منازل انس، بادهای فضل خداوند بشارت دهنده به نجات از عدل او، بادهای شفقت خداوند به سوی قلبهای اولیایش[75]، بادهای فضل خداوند پیشاپیش انوار معرفتش و بادهای کرم خداوند بر قلبهای بندگان برگزیدهاش.[76] سلمی ریح طیبه (یونس/10،22) را بادهای کرم خداوند معنا کردهاست که بر سالکان راه شوق و قرب خداوند میوزد و خشنودی آنان را از این عنایت و رعایتِ خداوند در پی دارد و ریح عاصف (یونس/10،22) را جلوهای از قدرت خداوند میداند تا این سالکان را به فنا برساند.[77] ابن عربی باد را به نفحات الهی[78] و ربّانی[79] معنا کرده است که قلبها را زنده[80] میکند، صفا میدهد و استعداد پذیرش تجلیات را فراهممیآورد.[81] میبدی در معنای چند آیه (یونس/10،22؛ حجر/15،22) باد را باد عنایت[82] و گاهی هم باد شادی[83] و رعایت[84] نام نهاده است که از افق و کانون عنایت میوزد؛ همچنین در تفسیر آیه22حجر/15 تعبیر بادهای کرم را که بر اسرار عارفان میوزد آورده است.[85]