گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
فصل دوم : پرورش



فصل دوم : پرورشعلی علیه السلام از آغازین سال های زندگی ، همراه پیامبر خدا بود . روزگاری زندگی بر ابو طالب دشوار گشت و او در تنگنای معیشت قرار گرفت . پیامبر خدا پیشنهاد کرد که برادران ابو طالب برای سبک کردن بار زندگی اش برخی از فرزندان او را به خانه های خود ببرند . تقدیر الهی چنین رقم خورد که علی علیه السلام به خانه پیامبر خدا بیاید و از آغازین سال های زندگی ، پیامبر خدا ، تربیت او را به عهده گیرد . پیامبر صلی الله علیه و آله به این کودک خردسال ، عشق می ورزید ، او را به سینه می چسباند ، صورت خود را به او می سایید ، غذا بر دهانش می نهاد ، لحظه لحظه زندگی اش را می پایید و انوار تابناک الهی را بر جان او می تابانید . بدین سان ، علی علیه السلام در کنار پیامبر خدا رشد کرد و از چشمه سار زلال فضایل و والایی های پیامبر صلی الله علیه و آله سیراب گشت و همگام و همراه با او روزگار گذرانید ، و چون نخستین پرتو وحی تابید ، او که جانش پیوند ناگسستنی با جان پیامبر خدا یافته بود بدون هیچ تردیدی به رسالتش ایمان آورد و بدین سان ، او اوّلین مرد مؤمن شد . زیباترین تصویر از این همگامی و همراهی و نقش پیامبر صلی الله علیه و آله در رشد و تربیت علی علیه السلام و مهر و شفقت پیامبر خدا به علی علیه السلام و چگونگی بهره وری علی علیه السلام از این همراهی را ، آن بزرگوار ، خود در خطبه بلند و شکوهمند «قاصعه» رقم زده است که در ضمن متونِ گزارش شده در این فصل می خوانید .

.


ص: 114

9674.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کشف الیقین عن یزید بن قعنب :وَلَدَت [فاطِمَهُ بِنتُ أسَدٍ] عَلِیّا ولِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثَلاثونَ سَنَهً ، فَأَحَبَّهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله حُبّا شَدیدا ، وقالَ لَها : اِجعَلی مَهدَهُ بِقُربِ فِراشی .

وکانَ صلی الله علیه و آله یَلی أکثَرَ تَربِیَتِهِ ، وکانَ یُطَهِّرُ عَلِیّا فی وَقتِ غَسلِهِ ، ویوجِرُهُ (1) اللَّبَنَ عِندَ شُربِهِ ، ویُحَرِّکُ مَهدَهُ عِندَ نَومِهِ ، ویُناغیهِ فی یَقظَتِهِ ، ویَجعَلُهُ عَلی صَدرِهِ . (2)9673.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شرح نهج البلاغه عن الحسین بن زید بن علیّ بن الحسین علیهما السلام :سَمِعتُ زَیدا أبی یَقولُ : کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَمضَغُ اللَّحمَهَ وَالتَّمرَهَ حَتّی تَلینَ ، ویَجعَلُهُما فی فَمِ عَلِیٍّ علیه السلام وهُوَ صَغیرٌ فی حِجْرِهِ . (3)9672.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :أنساب الأشراف :قالوا : کانَ أبو طالِبٍ قَد أقَلَّ وأقتَرَ ، فَأَخَذَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا لِیُخَفِّفَ عَنهُ مُؤنَتَهُ ، فَنَشَأَ عِندَهُ . (4)9671.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق عن ابن سلّام :لَمّا أمعَرَ (5) أبو طالِبٍ قالَت بَنو هاشِمٍ : دَعنا فَلیَأخُذ کُلُّ رَجُلٍ مِنّا رَجُلاً مِن وُلدِکَ ، قالَ : اِصنَعوا ما أحبَبتُم إذا خَلَّیتُم لی عَقیلاً . فَأَخَذَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله عَلِیّا ، فَکانَ أوَّلَ مَن أسلَمَ مِمَّن یَلتَفُّ عَلَیهِ حیطانُهُ مِنَ الرِّجالِ . (6)9670.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مقاتل الطالبیّین عن زید بن علیّ :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أخَذَ عَلِیّا مِن أبیهِ وهُوَ صَغیرٌ فی سَنَهٍ (7) أصابَت قُرَیشا وقَحطٍ نالَهُم ، وأخَذَ حَمزَهُ جَعفرا ، وأخَذَ العَبّاسُ طالِبا ؛ لِیَکفوا أباهُم مُؤنَتَهُم ، ویُخَفِّفوا عَنهُ ثِقلَهُم ، وأخَذَ هُوَ عَقیلاً لِمَیلِهِ کانَ إلَیهِ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اِختَرتُ مَنِ اختارَ اللّهُ لی عَلَیکُم ؛ عَلِیّا . (8) .

1- .وَجَرْته الدواءَ : جعلته فی فِیه (لسان العرب : ج 5 ص 279 «وجر») .
2- .کشف الیقین : ص 32 ح 12 .
3- .شرح نهج البلاغه : ج13 ص 200 ؛ بحار الأنوار : ج 38 ص 323.
4- .أنساب الأشراف : ج 2 ص 346 .
5- .أمْعَرَ : افتقر (النهایه : ج 4 ص 342 «معر») .
6- .تاریخ دمشق : ج 26 ص 283 ، مجالس ثعلب : ج 1 ص 29 وفیه «خبطاته» بدل «حیطانه» .
7- .السَّنَه : الجَدْب ، یقال : أخذتْهم السَّنه : إذا أجدَبوا واُقحِطوا (النهایه : ج 2 ص 413 «سنه») .
8- .مقاتل الطالبیّین : ص 41 ، شرح نهج البلاغه : ج 1 ص 15 نحوه .

ص: 115

9669.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کشف الیقین به نقل از یزید بن قعنب : فاطمه بنت اسد ، علی علیه السلام را به دنیا آورد ، در حالی که پیامبر خدا سی سال داشت . پیامبر خدا به او محبّت شدیدی پیدا کرد و به فاطمه فرمود: «گهواره او را نزدیک بستر من قرار بده» .

تربیت علی علیه السلام را بیشتر ، پیامبر خدا به عهده داشت . او را هنگام شستنش می شست و به وی شیر می نوشاندْ . در خواب ، گهواره اش را می جنباند و در بیداری، او را می خندانْد و بر سینه اش می نهاد .9668.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شرح نهج البلاغه به نقل از حسین بن زید بن علی بن حسین علیهما السلام : از پدرم زید شنیدم که می گفت: پیامبر خدا ، گوشت و خرما را می جوید تا نرم شود و در دهان علی علیه السلام می نهاد ، در حالی که او خردسال و در دامانش بود .9674.عنه صلی الله علیه و آله :أنساب الأشراف:گفتند ابو طالب ، نادار و تنگ دست شده است . پس پیامبر خدا ، علی علیه السلام را گرفت تا از هزینه او بکاهد . از این رو ، علی علیه السلام ، نزد او پرورش یافت.9673.عنه صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق به نقل از ابن سلّام : چون ابو طالبْ نادار شد ، بنی هاشم گفتند: بگذار هریک از مردان ما یکی از پسرانت را بگیرد .

ابو طالب گفت: عقیل را برایم بگذارید و هرکار دوست دارید ، بکنید .

پس پیامبر صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام را گرفت و او نخستین نفر در میان اطرافیان پیامبر صلی الله علیه و آله بود که اسلام آورد .9672.عنه صلی الله علیه و آله :مقاتل الطالبیّین به نقل از زید بن علی : در سالی که قریش دچار خشک سالی و قحطی شدند ، پیامبر خدا ، علی علیه السلام را که خردسال بود ، از پدرش گرفت و حمزه ، جعفر را و عبّاس ، طالب را تا هزینه زندگی پدرشان را کفایت کنند و بارش را سَبُک گردانند و ابو طالب ، خود ، عقیل را به سبب علاقه ای که به او داشت ، نگه داشت . پس پیامبر خدا فرمود : «من کسی را برگزیدم که خدا برایم برگزید : علی را» . .


ص: 116

9671.عنه صلی الله علیه و آله :المستدرک علی الصحیحین عن مجاهد بن جبر أبی الحجّاج :کانَ مِن نِعَمِ اللّهِ عَلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ما صَنَعَ اللّهُ لَهُ وأرادَهُ بِهِ مِنَ الخَیرِ ؛ أنَّ قُرَیشا أصابَتهُم أزمَهٌ شَدیدَهٌ ، وکانَ أبو طالِبٍ فی عِیالٍ کَثیرٍ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَمِّهِ العَبّاسِ وکانَ مِن أیسَرِ بَنی هاشِمٍ : یا أبَا الفَضلِ ، إنَّ أخاکَ أبا طالِبٍ کَثیرُ العِیالِ ، وقَد أصابَ النّاسَ ما تَری مِن هذِهِ الأَزمَهِ ، فَانطَلِق بِنا إلَیهِ نُخَفِّف عَنهُ مِن عِیالِهِ ؛ آخُذُ مِن بَنیهِ رَجُلاً ، وتَأخُذُ أنتَ رَجُلاً ، فَنَکفُلُهُما عَنهُ . فَقالَ العَبّاسُ : نَعَم .

فَانطَلَقا حَتّی أتَیا أبا طالِبٍ ، فَقالا : إنّا نُریدُ أن نُخَفِّفَ عَنکَ مِن عِیالِکَ حَتّی تَنکَشِفَ عَنِ النّاسِ ما هُم فیهِ ، فَقالَ لَهُما أبو طالِبٍ : إذا تَرَکتُما لی عَقیلاً فَاصنَعا ما شِئتُما .

فَأَخَذَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا فَضَمَّهُ إلَیهِ ، وأخَذَ العَبّاسُ جَعفرا فَضَمَّهُ إلَیهِ . فَلَم یَزَل عَلِیٌّ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَتّی بَعَثَهُ اللّهُ نَبِیّا ، فَاتَّبَعَهُ وصَدَّقَهُ ، وأخَذَ العَبّاسُ جَعفرا ، ولَم یَزَل جَعفَرٌ مَعَ العَبّاسِ حَتّی أسلَمَ وَاستَغنی عَنهُ . (1)9670.عنه صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام فی خُطبَتِهِ المُسَمّاهِ بِالقاصِعَهِ : أنَا وَضَعتُ فِی الصِّغَرِ بِکَلاکِلِ (2) العَرَبِ ، وکَسَرتُ نَواجِمَ (3) قُرونِ رَبیعَهَ ومُضَرَ ، وقَد عَلِمتُم مَوضِعی مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِالقَرابَهِ القَریبَهِ ، وَالمَنزِلَهِ الخَصیصَهِ ؛ وَضَعَنی فی حِجرِهِ وأنَا وَلَدٌ یَضُمُّنی إلی صَدرِهِ ، ویَکنُفُنی فی فِراشِهِ ، ویُمِسُّنی جَسَدَهُ ، ویُشِمُّنی عَرفَهُ (4) ، وکان یَمضَغُ الشَّیءَ ثُمَّ یُلقِمُنیهِ ، وما وَجَدَ لی کَذبَهً فی قَولٍ ، ولا خَطلَهً (5) فی فِعلٍ .

ولَقَد قَرَنَ اللّهُ بِهِ صلی الله علیه و آله مِن لَدُن أن کانَ فَطیما أعظَمَ مَلَکٍ مِن مَلائِکَتِهِ ؛ یَسلُکُ بِهِ طَریقَ المَکارِمِ ، ومَحاسِنَ أخلاقِ العالَمِ ، لَیلَهُ ونَهارَهُ . ولَقَد کُنتُ أتَّبِعُهُ اتِّباعَ الفَصیلِ (6) أثَرَ اُمِّهِ ، یَرفَعُ لی فی کُل یَومٍ من أخلاقِهِ عَلَما ، ویأمُرُنی بِالاِقتِداءِ بِهِ . ولَقَد کانَ یُجاوِرُ فی کُلِّ سَنَهٍ بِحِراءَ ، فَأَراهُ ولا یَراهُ غَیری . ولَم یَجمَع بَیتٌ واحِدٌ یَومَئِذٍ فِی الإِسلامِ غَیرَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وخَدیجَهَ وأنَا ثالِثُهُما ، أری نورَ الوَحیِ وَالرِّسالَهِ ، وأشُمُّ ریحَ النُّبُوَّهِ . (7) .

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 666 ح 6463 ، السیره النبویّه لابن هشام : ج 1 ص 262 ، تاریخ الطبری : ج 2 ص 313 ، الکامل فی التاریخ : ج 1 ص 484 ، تاریخ الإسلام للذهبی : ج 1 ص 136 ، دلائل النبوّه للبیهقی : ج 2 ص 162 ، المناقب للخوارزمی : ص 51 ح 14 ، البدایه والنهایه : ج 3 ص 25 والأربعه الأخیره نحوه ؛ علل الشرائع : ص 169 ح 1 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 179 ، إعلام الوری : ج 1 ص 105 کلاهما نحوه ، روضه الواعظین : ص 98 .
2- .الکَلْکَل : الصدر من کلّ شیء (لسان العرب : ج 11 ص 596 «کلل»)، وهو هنا کنایه عن الأکابر .
3- .نَجَم النبتُ : إذا طَلَع ، وکلّ ما طَلَع وظَهَر فقد نجم (النهایه : ج 5 ص 24 «نجم») .
4- .العَرْف : الریح الطَّیِّبه (النهایه : ج 3 ص 217 «عرف») .
5- .خَطِلَ : أخطأ (المصباح المنیر : ص 174 «خطل») .
6- .الفَصیل : ولد الناقه إذا فُصِل عن اُمّه (لسان العرب : ج 11 ص 522 «فصل») .
7- .نهج البلاغه : الخطبه 192 .

ص: 117

9669.عنه صلی الله علیه و آله :المستدرک علی الصحیحین به نقل از مجاهد بن جبر ابو حجّاج : از نعمت های خداوند بر علی بن ابی طالب علیه السلام ، چیزی بود که خدا برایش پیش آورد و حالت نیکویی بود که او برایش اراده کرد .

قریش به قحطی شدیدی دچار شدند و ابو طالب ، نانخورهای فراوانی داشت . پس پیامبر خدا به عمویش عبّاس که از توانگران بنی هاشم بود ، فرمود : «ای ابو الفضل! برادرت ابو طالب ، عیالوار است و می بینی که از این قحطی چه به مردم رسیده است . پس بیا تا عائله ابو طالب را سبُک کنیم . من یکی از پسرانش را می گیرم و تو نیز یکی را و سرپرستی شان را به عهده می گیریم» .

عبّاس ، موافقت کرد . برخاستند و به نزد ابو طالب آمدند و گفتند: ما می خواهیم عائله ات را سبک کنیم تا آن گاه که مردم از این سختی به درآیند .

ابو طالب به آنها گفت: اگر عقیل را برای من می نهید ، هرکاری که می خواهید ، بکنید .

پس پیامبر خدا ، علی علیه السلام را گرفت و با خود برد و عبّاس ، جعفر را . پس علی علیه السلام همواره با پیامبر خدا بود تا خداوند ، وی را به پیامبری برانگیخت و علی علیه السلام ، وی را پیروی و تصدیق کرد ؛ و عبّاس ، جعفر را گرفت و جعفر ، همواره با عبّاس بود تا آن که مسلمان و از او بی نیاز شد .9721.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام در خطبه ای به نام «قاصعه» : من در کودکی ، سران عرب را به خاک افکنده ام و سرکردگان تیره های ربیعه و مُضَر را در هم شکسته ام .

شما موقعیت مرا نزد پیامبر خدا به سبب خویشاوندی نزدیک و منزلت ویژه ام می دانید . به گاه کودکی ام مرا در دامنش می نهاد و به سینه اش می چسبانْد ، و در بستر خویش جایم می داد ، و مرا به تن خویش می سود ، و بوی خوشش را به [مشام ]من می رسانْد ، و غذا را می جوید و لقمه لقمه در دهانم می نهاد . از من نه سخن دروغی شنید و نه کار خطایی دید .

بی تردید ، خداوند از همان اَوانِ از شیر گرفته شدنِ پیامبر صلی الله علیه و آله ، بزرگ ترین فرشته را از میان فرشتگانش شب و روز ، همراه او ساخت تا راه بزرگواری و محاسن اخلاقی جهان را بپیماید و من هماره در پی او بودم ، همچون بچّه شتر از شیر گرفته شده در پیِ مادرش . هر روز از اخلاق خود ، نشانه ای برایم بر پا می داشت و مرا به پیروی اش وا می داشت .

او هر سال در غار حرا به خلوت می نشست که من ، او را می دیدم و کس دیگری او را نمی دید . در آن روزگار ، اسلام به خانه ای راه نیافته بود ، جز خانه ای که پیامبر خدا و خدیجه در آن بودند و من ، سومین آنان بودم . نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوّت را می شنیدم . .


ص: 118

9710.الإمامُ علیٌّ علیه السلام ( مِن کتابِهِ للأشتَرِ حینَ وَلاّهُ مِصرَ ) السیره النبویّه لابن هشام عن ابن إسحاق :کانَ مِمّا أنعَمَ اللّهُ بِهِ عَلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ أ نَّهُ کانَ فی حِجرِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَبلَ الإِسلامِ . (1)9709.امام صادق علیه السلام ( درباره آیه «گویند : ای پروردگار ما! بد بختیمان ) شرح نهج البلاغه عن الفضل بن عبّاس :سَأَلتُ أبی عَن وُلدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله الذُّکورِ ، أیُّهُم کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَهُ أشَدَّ حُبّا ؟ فَقالَ : عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام ، فَقُلتُ لَهُ : سَأَلتُکَ عَن بَنیهِ ! فَقالَ : إنَّهُ کانَ أحَبَّ إلَیهِ مِن بَنیهِ جَمیعا وأرأَفَ ، ما رَأَیناهُ زایَلَهُ یَوما مِنَ الدَّهرِ مُنذُ کانَ طِفلاً ، إلّا أن یَکونَ فی سَفَرٍ لِخَدیجَهَ ، وما رَأَینا أبا أبَرَّ بِابنٍ مِنهُ لِعَلِیٍّ ، ولَا ابنا أطوَعَ لِأَبٍ مِن عَلِیٍّ لَهُ ... .

ورَوی جُبَیرُ بنُ مُطعِمٍ قالَ : قالَ أبی مُطعِمُ بنُ عَدِیٍّ لَنا ونَحنُ صِبیانٌ بِمَکَّهَ : أ لا تَرَونَ حُبَّ هذَا الغُلامِ یَعنی عَلِیّا لِمُحَمَّدٍ وَاتِّباعَهُ لَهُ دونَ أبیهِ ؟ ! وَاللّاتِ وَالعُزّی ! لَوَدِدتُ أنَّهُ (2) ابنی بِفِتیانِ بَنی نَوفَلٍ جَمیعا ! (3) .

1- .السیره النبویّه لابن هشام : ج 1 ص 262 ، تاریخ الطبری : ج 2 ص 312 ، تاریخ الإسلام للذهبی : ج 1 ص 136 ، اُسد الغابه : ج 4 ص 89 الرقم 3789 وفیه «رُبّی فی حِجْر» ، دلائل النبوّه للبیهقی : ج 2 ص 161 ، المناقب للخوارزمی : ص 51 ح 13 ، البدایه والنهایه : ج 3 ص 24 ؛ روضه الواعظین : ص 98 .
2- .فی المصدر: «أن» ، والتصحیح من بحار الأنوار .
3- .شرح نهج البلاغه : ج 13 ص201 ؛ بحار الأنوار : ج38 ص324.

ص: 119

9708.امام صادق علیه السلام ( بعد از ذکر دعایی ) السیره النبویّه ، ابن هشام به نقل از ابن اسحاق : از جمله نعمت هایی که خداوند به علی بن ابی طالب علیه السلام داد ، آن بود که پیش از اسلام ، تحت سرپرستی پیامبر خدا بود .9707.امام صادق علیه السلام ( درباره کسی که سوره «کافرون» و «اخلاص» را در نما ) شرح نهج البلاغه به نقل از فضل بن عبّاس : از پدرم پرسیدم : کدام یک از پسران پیامبر خدا نزدش عزیزتر بودند؟

گفت: علی بن ابی طالب .

گفتم: از تو درباره پسرانش پرسیدم !

گفت: او برایش محبوب تر و عزیزتر از همه پسرانش بود . ما از همان کودکی ندیدیم که روزی از وی جدا شود ، مگر در سفر برای خدیجه ، و ما در احسان پدر به پسر ، همچون او به علی علیه السلام ، و در فرمانبرداری پسر از پدر ، همچون علی علیه السلام از پیامبر خدا ندیدیم .

و جبیر بن مطعم روایت کرده است: پدرم مطعم بن عدی به ما بچّه های مکّه گفت: شما نمی بینید محبّت این پسر (یعنی علی علیه السلام ) را به محمّد و فرمانبرداری اش را از او که حتّی بیشتر از پدرش است؟! به لات و عزّی سوگند ، دوست داشتم به جای همه جوانان بنی نوفل ، او پسرم باشد . .


ص: 120

راجع : ج 8 ص 98 (خیره اللّه ) .

.


ص: 121

ر . ک : ج 8 ص 99 (برگزیده خدا) .

.


ص: 122

الفصل الثالث : الزواج3 / 1تَزویجُهُ فاطِمَهَ بِنتَ رَسولِ اللّهِهاجر رسول اللّه صلی الله علیه و آله إلی المدینه بعد ثلاث عشره سنه ملیئه بالعناء والمشقّه والمصائب المریره من أجل تبلیغ الرساله ، وأرسی دعائم الحکومه الإسلامیّه هناک . وکان علیّ علیه السلام معه صلی الله علیه و آله منذ الأیّام الاُولی للرساله . وکان فی السنه الاُولی من الهجره ابن أربع وعشرین سنه؛ فلابدّ له من الزواج وبدء الحیاه المشترکه. وکانت الزهراء علیها السلام قد بلغت یومئذٍ التاسعه من عمرها (1) . وهی بنت رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، ولها منزلتها الرفیعه الزاخره بالفضائل الإنسانیّه ، والخصائص الملکوتیّه السامیه . وقد أثنی علیها أبو ها مرارا ، وسمّاها بضعته . وکان موقع النبیّ صلی الله علیه و آله فی زعامه الاُمّه من جهه ، وشخصیّه الزهراء علیها السلام من جهه اُخری ، عاملَین مشجّعین لکثیر من الصحابه بخاصّه من کان یفکّر منهم بمستقبله عبر هذه الأواصر علی التقدّم لخطوبه الزهراء علیها السلام . بید أنّ أباها کان یرفض رفضا قاطعا ، ویصرّح أحیانا بأنّه ینتظر فیها قضاء اللّه . (2) واقترح علی الإمام علیّ علیه السلام عدد من الصحابه الموالین له أن یتقدّم لخطوبتها علیها السلام . وکان قلب الإمام طافحا بالإیمان ، وصدره مفعما بحبّ اللّه ، لکنّه خالی الوفاض من الدراهم والدنانیر . فتوجّه تلقاء البیت النبویّ ، ومنعته الهیبه النبویّه من الکلام، وکان ینظر مرّهً إلی النبیّ صلی الله علیه و آله نظره ملیئه بالحیاء ، واُخری إلی الأرض . فأنطقه النبیّ صلی الله علیه و آله من خلال بعض التمهیدات، ولمّا تکلّم قال له : أ معک شیء ؟ والجواب واضح! أمّا فاطمه ، فهل لها کُف ء غیر علیّ ؟ ! وتحقّق الأمر الإلهیّ ، کما أشار إلیه النبیّ الأعظم (3) وبدأ هذان العظیمان حیاتهما المشترکه فی السنه الاُولی من الهجره 4 بمهرٍ قلیل (4) ، ومراسم بسیطه (5) ، وجهاز أکثر بساطه (6) . وهکذا ولد أعظم بیت فی التاریخ ، وبدأت أبهی حیاه مشترکه . وتکوّن فی جوار بیت النبیّ صلی الله علیه و آله بیت صغیر هو أکبر من التاریخ کلّه ، وکان مغبط أهل السماوات والأرض حقّا ! وکان منهل الفضائل والمکارم ، والعشق ، والإیمان ، والإیثار ، والجهاد ، وبساطه العیش ، بل کان یناطح السماء علوّا ورفعه . أمّا سیّده راهب اللیل المتهجِّد فی جوفه فقد کان لیث الوغی ، لا تکاد تبرأ جراحه بعدُ حتی یخوض حربا اُخری . وکان علیه السلام أشجع المقاتلین ، وأعظمهم منازله للأقران . وأمّا صاحبته فقد کانت السیّده الرزینه الصبور ، حملت عب ء الحیاه ، ورضیت بأقلّ الإمکانات . وکانت تضمّد جراح بعلها وأبیها (7) ، حتی عبّر عنها رسول اللّه صلی الله علیه و آله تعبیرا لطیفا ، فقال : «فاطِمَهُ اُمُّ أبیها» . (8) وکانت الثمره الاُولی لهذا الزواج الإلهی هو الإمام الحسن علیه السلام الذی ولد فی السنه الثالثه من الهجره (9) ، والثانیه هو الإمام الحسین علیه السلام الذی ولد فیالسنه الرابعه منها (10) ، ثمّ ولدت بعدهما زینب واُمّ کلثوم ، وآخرهم هو المحسن الذی اُجهض شهیدا . (11)