گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد اول
فصل سوم : ازدواج



3 / 1 ازدواج با فاطمه دختر پیامبر

فصل سوم : ازدواج3 / 1ازدواج با فاطمه دختر پیامبرپیامبر خدا ، پس از سیزده سال سختکوشی ، تلاش در راه ابلاغ رسالت و تحمّل دشواری ها ، شکنجه ها و آزارها به مدینه هجرت کرد و حکومت اسلامی را بنیاد نهاد . علی علیه السلام از آغازین روزهای رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله ، همگام و همراه پیامبر خدا بود و در سال اوّل هجرت ، 24 سال داشت . او باید ازدواج می کرد و زندگانی مشترک را آغاز می کرد . فاطمه علیها السلام نُه ساله است . او دختر پیامبر خداست و در جایگاهی بلند از فضایل انسانی و ویژگی های والای ملکوتی ، که پیامبر خدا بارها او را ستوده و «پاره قلب» خود نامیده است . موقعیت پیامبر صلی الله علیه و آله در جایگاه زعامت امّت از یک سوی ، و شخصیت والای فاطمه علیها السلام از سوی دیگر ، زمینه ای بود تا کسانِ بسیاری بویژه آنان که از این گونه پیوندها بیشتر در فکر رقم زدن آینده خود هستند ، به خواستگاری بروند . پیامبر صلی الله علیه و آله ، یکسر جواب رد می داد و گاه ، تصریح می کرد که منتظر «قضای الهی» است . برخی از دوستان علی علیه السلام و صحابیان پیامبر خدا به وی پیشنهاد کردند که به خواستگاری فاطمه علیها السلام برود . علی علیه السلام ، قلبی دارد سرشار از ایمان و سینه ای آکنده از عشق ؛ امّا دستانی تهی و پیراسته از درهم و دینار . علی علیه السلام به خانه پیامبر خدا رفت ، شکوه و عظمت پیامبر خدا ، او را از سخن گفتن باز داشت . با چشمانی آمیخته با آزرم ، نگاهی به پیامبر صلی الله علیه و آله داشت و نگاهی دیگر به زمین . پیامبر صلی الله علیه و آله با تمهیداتی علی علیه السلام را به سخن گفتن وا داشت ، و چون علی علیه السلام سخن گفت ، فرمود : «چیزی در زندگی داری؟» . جواب ، معلوم بود ؛ امّا مگر فاطمه علیها السلام را همسانی جز علی علیه السلام و همسری لایق جز او بود؟! ازدواج (و به تعبیر پیامبر خدا : امر الهی) تحقّق یافت و آن دو بزرگوار ، زندگانی مشترک را در اوّلین سال هجرت ، (1) با مهریه ای بسیار اندک و مراسمی بس ساده و جهیزیه ای ساده تر آغاز کردند و بدین سان ، شکوهمندترین خانه و نقش آفرین ترین زندگانی مشترک در تاریخ اسلام ، رقم خورد . در کنار خانه پیامبر صلی الله علیه و آله ، خانه ای خُرد که به راستی از همه تاریخ ، بزرگ تر و غبطه آفرین عرشیان و زمینیان بود ، بر پا شد . این خانه ، سرچشمه فضیلت ها ، مکرمت ها ، عشق ، ایمان ، ایثار ، جهاد ، ساده زیستی ، . . . بود و به راستی خانه ای بود که سر بر عرش می سایید . علی علیه السلام ، این پارسای شب و زمزمه گر خلوت های آن ، شیر بیشه نبرد بود و هنوز زخم های نشسته بر پیکرش التیام نیافته ، در جنگی دیگر حاضر بود و رزم آورترین و بزرگ ترین هماوردجویِ میدان . و فاطمه علیها السلام ، آرام و پرشکیب ، بار زندگی را بر دوش داشت ، با کم ترین امکانات می ساخت ، زخم های همسر و پدر را می شست و افزون بر همسری علی علیه السلام ، به تعبیر لطیف پیامبر خدا ، «برای پدر ، مادری می کرد» . (2) اوّلین ثمر این پیوند الهی ، به سال سوم هجری دیده به جهان گشود که حسن علیه السلام نام گرفت . و دومین آن ، حسین علیه السلام بود که در سال چهارم به دنیا آمد . زینب و امّ کلثوم علیهما السلام پس از برادرها پای به دنیا گذاردند و آخرین آنها ، محسن ، سقط گردید و شهد شهادت نوشید .

.

1- .از منابع تاریخی استفاده می شود که میان عقد و زفاف علی علیه السلام با فاطمه علیها السلام ، مدّتی فاصله شده و عقد ، اندکی پس از رسیدن به مدینه و زفاف ، پس از جنگ بدر بوده است و توجّه به این نکته می تواند تعارض میان روایت های موجود را حل نماید .
2- .شاید بدین جهت ، یکی از کنیه های ایشان ، «اُمّ أبیها» است .

ص: 124

. .


ص: 125

. .


ص: 126

. .


ص: 127

. .


ص: 128

9691.امام باقر علیه السلام :سنن النسائی عن بریده :خَطَبَ أبو بَکرٍ وعُمَرُ فاطِمَهَ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّها صَغیرَهٌ . فَخَطَبَها عَلِیٌّ، فَزَوَّجَها مِنهُ . (1)9690.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الطبقات الکبری عن علباء بن أحمر الیشکری :إنَّ أبا بَکرٍ خَطَبَ فاطِمَهَ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ : یا أبا بَکرٍ ، أنتَظِرُ بِهَا القَضاءَ . فَذَکَرَ ذلِکَ أبو بَکرٍ لِعُمَرَ ، فَقالَ لَهُ عُمَرُ : رَدَّکَ یا أبا بَکرٍ .

ثُمَّ إنَّ أبا بَکرٍ قالَ لِعُمَرَ : اُخطُب فاطِمَهَ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَخَطَبَها ، فَقالَ لَهُ مِثلَ ما قالَ لِأَبی بَکرٍ : أنتَظِرُ بِها القَضاءَ . (2)9689.امام باقر علیه السلام :الطبقات الکبری عن عطاء :خَطَبَ عَلِیٌّ فاطِمَهَ ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ عَلِیّا یَذکُرُکِ ! فَسَکَتَت ، فَزَوَّجَها . (3)9691.الإمامُ الباقرُ علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ أمَرَنی أن اُزَوِّجَ فاطِمَهَ مِن عَلِیٍّ. (4)9690.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُکُم أتَزَوَّجُ فیکُم واُزَوِّجُکُم ، إلّا فاطِمَهَ فَإِنَّ تَزویجَها نَزَلَ مِنَ السَّماءِ . (5) .

1- .سنن النسائی : ج 6 ص 62 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 181 ح 2705 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 614 ح 1051 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 228 ح123 .
2- .الطبقات الکبری : ج 8 ص 19 ، أنساب الأشراف : ج 2 ص 30 نحوه .
3- .الطبقات الکبری : ج 8 ص 20 ، ذخائر العقبی : ص 69 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 365 .
4- .المعجم الکبیر : ج 10 ص 156 ح 10305 عن عبد اللّه بن مسعود ، ذخائر العقبی : ص 70 عن أنس ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 350 عن الإمام الرضا علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وعن عبد اللّه بن مسعود وعن أنس بن مالک .
5- .الکافی : ج 5 ص 568 ح 54 عن أبان بن تغلب عن الإمام الباقر علیه السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 393 ح 4382 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 445 ح 1528 .

ص: 129

9689.عنه علیه السلام :سنن النسائی به نقل از بریده : ابو بکر و عمر ، از فاطمه علیها السلام خواستگاری کردند ؛ امّا پیامبر خدا فرمود: «او کوچک است» . سپس علی علیه السلام از او خواستگاری کرد و پیامبر خدا ، او را به ازدواجش درآورد .9688.امام باقر علیه السلام :الطبقات الکبری به نقل از علباء بن احمر یشکری : ابو بکر ، فاطمه علیها السلام را از پیامبر صلی الله علیه و آله خواستگاری کرد ؛ امّا پیامبر خدا فرمود : «ای ابو بکر! منتظر تقدیر الهی هستم» .

ابو بکر ، این را برای عمر باز گفت . عمر بدو گفت: ای ابو بکر! تو را رد کرده است .

ابو بکر به عمر گفت: تو فاطمه را از پیامبر خدا خواستگاری کن . او خواستگاری کرد و پیامبر صلی الله علیه و آله به او همانی را گفت که به ابو بکر گفته بود : «منتظر تقدیر الهی هستم» .9687.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الطبقات الکبری به نقل از عطا : علی علیه السلام ، از فاطمه علیها السلام خواستگاری کرد . پس پیامبر خدا به فاطمه علیها السلام فرمود : «علی تو را یاد می کند!» .

فاطمه علیها السلام ساکت ماند . پس پیامبر خدا ، او را به ازدواج [علی علیه السلام ] درآورد .9686.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند به من فرمان داد تا فاطمه را به ازدواج علی درآورم .9685.امام علی علیه السلام ( درباره آیه: «و برای تقرّب به او وسیله جویید» ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من هم انسانی مانند شما هستم ، از شما زن می گیرم و به شما زن می دهم ، مگر فاطمه را که ازدواجش از آسمان نازل شده است . .


ص: 130

9684.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله لِفاطِمَهَ علیها السلام : وَاللّهِ ما ألَوتُ (1) أن اُزَوِّجَکِ خَیرَ أهلی . (2)9688.الإمامُ الباقرُ علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا فاطِمَهُ ، أما إنّی ما ألَّیتُ أن أنکَحتُکِ خَیرَ أهلی . (3)9687.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله لِفاطِمَهَ علیها السلام : فَما ألَوتُکِ فی نَفسی وقَد أصَبتُ لَکِ خَیرَ أهلی . (4)9686.عنه علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :لَولا أنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی خَلَقَ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام لِفاطِمَهَ ، ما کانَ لَها کُفوٌ عَلی ظَهرِ الأَرضِ مِن آدَمَ ومَن دونَهُ . (5)9685.عنه علیه السلام ( فی قولِهِ تعالی : {Q} «و ابْتَغُوا إلَیهِ الوَس ) الإمام علیّ علیه السلام :قالَ لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، لَقَد عاتَبَتنی رِجالٌ مِن قُرَیشٍ فی أمرِ فاطِمَهَ علیها السلام وقالوا : خَطَبناها إلَیکَ فَمَنَعتَنا ، وزَوَّجتَ عَلِیّا ، فَقُلتُ لَهُم : وَاللّهِ ما أنَا مَنَعتُکُم وزَوَّجتُهُ ، بَلِ اللّهِ تَعالی مَنَعَکُم وزَوَّجَهُ ، فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ یَقولُ : لَو لَم أخلُق عَلِیّا لَما کانَ لِفاطِمَهَ ابنَتِکَ کُفوٌ عَلی وَجهِ الأَرضِ ؛ آدَمُ فَمَن دونَهُ . (6)9684.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :عنه علیه السلام :لَمّا أدرَکَت فاطِمَهُ بِنتُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُدرَکَ النِّساءِ ، خَطَبَها أکابِرُ قُرَیشٍ مِن أهلِ الفَضلِ وَالسّابِقَهِ فِی الإِسلامِ وَالشَّرَفِ وَالمالِ ، وکانَ کُلَّما ذَکَرَها رَجُلٌ مِن قُرَیشٍ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله أعرَضَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَنهُ بِوَجهِهِ ، حَتّی کانَ الرَّجُلُ مِنهُم یَظُنُّ فی نَفسِهِ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ساخِطٌ عَلَیهِ ، أو قَد نَزَلَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فیه وَحیٌ مِنَ السَّماءِ . (7) .

1- .ألا الرجلُ وألَّی : إذا قصَّر وترک الجُهد (لسان العرب : ج 14 ص 41 «ألا») .
2- .خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 233 ح 125 عن ابن عبّاس ، الطبقات الکبری : ج 8 ص 24 عن اُمّ أیمن وراجع کنز العمّال : ج 11 ص 605 ح 32926 والکافی : ج 5 ص 378 ح 6 .
3- .الطبقات الکبری : ج 8 ص 24 عن عکرمه ، کنز العمّال : ج 11 ص 606 ح 32930 .
4- .المعجم الکبیر : ج 22 ص 412 ح 1022 ، کنز العمّال : ج 11 ص 606 ح 32928، کفایه الطالب : ص 306 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 371 وفیهما «ولقد أصبت بک القدر وزوّجتک خیر أهلی» بدل «أصبت لک خیر أهلی» ، شرح الأخبار : ج 2 ص 358 ح 713 نحوه وکلّها عن ابن عبّاس .
5- .الکافی : ج 1 ص 461 ح 10 عن یونس بن ظبیان ، تهذیب الأحکام : ج 7 ص 470 ح 1882 عن المفضّل ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 393 ح 4383 وفیه «خلق فاطمه لعلیّ» بدل «خلق أمیر المؤمنین علیه السلام لفاطمه» ، الأمالی للطوسی : ص 43 ح 46 وفیه «علی الأرض» بدل «علی ظهر الأرض ...» ، بشاره المصطفی : ص 267 وفیه «من الأرض» بدل «علی ظهر الأرض ...» وکلاهما عن یونس بن ظبیان .
6- .عیون أخبار الرضا : ج 1 ص 225 ح 3 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
7- .المناقب للخوارزمی : ص 343 ح 364 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 353 .

ص: 131

9683.علل الشرائع ( به نقل از ابو سعید خدری ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به فاطمه علیها السلام : به خدا سوگند ، در این که تو را به ازدواج بهترینِ خاندانم درآورم ، کوتاهی نکردم!9682.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای فاطمه! آگاه باش که برای این که تو را به همسری بهترینِ خاندانم درآورم ، از هیچ کوششی فروگذار نکردم!9681.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به فاطمه علیها السلام : به جان و دل کوشیدم و از هیچ تلاشی فروگذار نکردم و برایت بهترینِ خاندانم را یافتم .9680.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام : تبارک و تعالی اگر خداوند امیر مؤمنان علیه السلام را برای فاطمه علیها السلام نیافریده بود ، برای او هیچ همسری بر روی زمین نبود ، از آدم تا کنون .9683.علل الشرایع عن أبی سعیدِ الخُدریُّ :امام علی علیه السلام :پیامبر خدا به من فرمود: «ای علی! مردانی از قریش ، در کار [ازدواج ]فاطمه بر من خرده گرفتند و گفتند: ما او را از تو خواستگاری کردیم و ندادی ؛ ولی او را به ازدواج علی درآوردی . و من به آنها گفتم: به خدا سوگند ، شوهردادن و ندادنش به دست من نبود ؛ بلکه خدای متعال ، او را از شما باز داشت و به ازدواج علی درآورد . جبرئیل علیه السلام نزد من آمد و گفت: ای محمّد ! خداوند عز و جل : اگر علی را نیافریده بودم ، برای دخترت فاطمه ، همسری بر روی زمین نبود ، از آدم تاکنون » .9682.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :چون فاطمه ، دختر پیامبر خدا بالغ شد ، بزرگان قریش که اهل فضل و سابقه در اسلام و دارای شرافت و ثروت بودند ، او را خواستگاری کردند ؛ ولی هر مردی از قریش که خواستگاری می کرد ، پیامبر خدا از او روی بر می تافت ، به گونه ای که برخی از آنان ، در پیش خود گمان می بردند که پیامبر خدا از ایشان ناراحت شده و یا وحی آسمانی درباره ایشان بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شده است . .


ص: 132

9681.عنه صلی الله علیه و آله :السنن الکبری عن مجاهد عن الإمام علیّ علیه السلام :لَقَد خُطِبَت فاطِمَهُ بِنتُ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَت لی مَولاهٌ : هَل عَلِمتَ أنَّ فاطِمَهَ تُخطَبُ ؟ قُلتُ : لا أو نَعَم قالَت : فَاخطُبها إلَیهِ ، قالَ : قُلتُ : وهَل عِندی شَیءٌ أخطُبُها عَلَیهِ ! قالَ : فَوَاللّهِ ما زالَت تُرَجّینی حَتّی دَخَلتُ عَلَیهِ وکُنّا نُجِلُّهُ ونُعَظِّمُهُ فَلَمّا جَلَستُ بَینَ یَدَیهِ اُلجِمتُ حَتّی مَا استَطَعتُ الکَلامَ ، قالَ : هَل لَکَ مِن حاجَهٍ ؟ فَسَکَتُّ ، فَقالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ ، قالَ : لَعَلَّکَ جِئتَ تَخطُبُ فاطِمَهَ ! قُلتَ : نَعَم یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : هَل عِندَکَ مِن شَیءٍ تَستَحِلُّها بِهِ ؟ قالَ : قُلتُ : لا وَاللّهِ یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : فَما فَعَلتَ بِالدِّرعِ الَّتی کُنتُ سَلَّحتُکَها ؟ قالَ عَلِیٌّ : وَاللّهِ إنَّها لَدِرعٌ حُطَمِیَّهٌ (1) ما ثَمَنُها إلّا أربَعُمِائَهِ دِرهَمٍ ! قالَ : اِذهَب فَقَد زَوَّجتُکَها ، وَابعَث بها إلَیها فَاستَحِلَّها بِهِ . (2)9680.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :الأمالی للطوسی عن الضحّاک بن مزاحم :سَمِعتُ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام یَقولُ : أتانی أبو بَکرٍ وعُمَرُ فَقالا : لَو أتَیتَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَذَکَرتَ لَهُ فاطِمَهَ . قالَ : فَأَتَیتُهُ ، فَلَمّا رَآنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ضَحِکَ ، ثُمَّ قالَ : ما جاءَ بِکَ یا أبَا الحَسَنِ ؟ وما حاجَتُکَ ؟ قالَ : فَذَکَرتُ لَهُ قَرابَتی وقِدَمی فِی الإِسلامِ ونُصرَتی لَهُ وجِهادی ، فَقالَ : یا عَلِیُّ صَدَقتَ ، فَأَنتَ أفضَلُ مِمّا تَذکُرُ .

فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فاطِمَهُ تُزَوِّجُنیها ؟ فَقالَ : یا عَلِیُّ ، إنَّهُ قَد ذَکَرَها قَبلَکَ رِجالٌ ، فَذَکَرتُ ذلِکَ لَها ، فَرَأَیتُ الکَراهَهَ فی وَجهِها ، ولکِن عَلی رِسلِکَ حَتّی أخرُجَ إلَیکَ . فَدَخَلَ عَلَیها فَقامَت إلَیهِ ، فَأَخَذَت رِداءَهُ ونَزَعَت نَعلَیهِ ، وأتَتهُ بِالوَضوءِ ، فَوَضَّأَتهُ بِیَدِها وغَسَلَت رِجلَیهِ ، ثُمَّ قَعَدَت ، فَقالَ لَها : یا فاطِمَهُ ، فَقالَت : لَبَّیکَ ! حاجَتُکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ مَن قَد عَرَفتِ قَرابَتَهُ وفَضلَهُ وإسلامَهُ ، وإنّی قَد سَأَلتُ ربّی أن یُزَوِّجَکِ خَیرَ خَلقِهِ وأحَبَّهُم إلَیهِ ، وقَد ذَکَرَ مِن أمرِکِ شَیئا ، فَما تَرَینَ ؟ فَسَکَتَت ولَم تُوَلِّ وَجهَها ، ولَم یرَ فیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله کَراهَهً ، فَقامَ وهُوَ یَقولُ : اللّهُ أکبَرُ ! سُکوتُها إقرارُها .

فَأَتاهُ جَبرَئیلُ علیه السلام فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، زَوِّجها عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ؛ فَإِنَّ اللّهَ قَد رَضِیَها لَهُ ورَضِیَهُ لَها . (3) .

1- .دِرعٌ حُطَمیّه : هی منسوبه إلی بطن من عبد القیس یقال لهم : حُطَمه بن محارب ، کانوا یعملون الدروع (النهایه : ج 1 ص 402 «حطم») .
2- .السنن الکبری : ج 7 ص 383 ح 14351 ، المناقب للخوارزمی : ص 335 ح 356 ، الأخبار الموفّقیّات : ص 375 ح 230 نحوه ، البدایه والنهایه : ج 3 ص 346 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 364 وراجع مسند ابن حنبل : ج 1 ص 174 ح 603 والطبقات الکبری : ج 8 ص 20 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 39 ح 44 ، بشاره المصطفی : ص 261 .

ص: 133

9679.امام صادق علیه السلام :السنن الکبری به نقل از مجاهد ، از امام علی علیه السلام : از فاطمه علیها السلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله ، خواستگاری شده بود . زنی از بستگانم به من گفت: آیا می دانی که فاطمه علیها السلام خواستگاری شده است؟

گفتم: نه (یا آری) .

گفت: تو هم او را خواستگاری کن .

گفتم: آیا من چیزی دارم که با آن به خواستگاری بروم؟

پس به خدا سوگند ، هماره مرا امید داد تا این که به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله رسیدم و چون او را بزرگ و گرامی می داشتیم ، هنگام نشستن در پیش روی ایشان ، زبانم بند آمد و نتوانستم چیزی بگویم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «آیا حاجتی داری؟» .

پس ساکت ماندم . آن را سه بار تکرار کرد و فرمود: «شاید به خواستگاری فاطمه آمده ای؟» .

گفتم: آری ، ای پیامبر خدا .

فرمود: «آیا چیزی داری که مهرش کنی؟» .

گفتم: نه به خدا سوگند ، ای پیامبر خدا .

فرمود : «پس زرهی را که بدان مسلّحت کرده بودم ، چه کردی؟» .

گفتم: به خدا سوگند ، آن ، زرهی ساخته عشیره حُطَم است و بیش از چهار صد درهم نمی ارزد.

فرمود : «برو که او را به ازدواجت درآوردم و همان زره را مهریه ازدواج کن و برایش بفرست» .9678.امام باقر و امام صادق علیهما السلام :الأمالی ، طوسی به نقل از ضحاک بن مزاحم : شنیدم که علی بن ابی طالب علیه السلام گفت : ابو بکر و عمر به نزد من آمدند و گفتند: چرا نزد پیامبر خدا نمی روی تا فاطمه علیها السلام را خواستگاری کنی ؟

من نزد پیامبر خدا رفتم. چون مرا دید،خندید و فرمود: «ای ابو الحسن! به چه کار آمده ای و حاجتت چیست ؟» .

خویشاوندی و سابقه ام در اسلام و یاری کردن او و جهادم را ذکر کردم . پس فرمود: «ای علی! راست گفتی و برتر از چیزهایی هستی که می گویی» .

من گفتم: ای پیامبر خدا! فاطمه را به ازدواج من در می آوری؟

فرمود: «ای علی! مردانی او را پیش از تو خواستگاری کردند . به فاطمه گفتم ؛ ولی در چهره اش کراهت دیدم ؛ امّا منتظر باش تا به نزدت باز گردم» .

پیامبرخدا،نزد فاطمه علیها السلام رفت.فاطمه علیها السلام از جا برخاست و ردای پدر را گرفت و کفش هایش را درآورد و آبْ دست برایش آورد و دست و پای او را شُست و سپس نشست .

پس پیامبر خدا به او فرمود: «ای فاطمه!» .

پاسخ داد: بلی ، چه می خواهی ، ای پیامبر خدا؟

فرمود : «علی بن ابی طالب ، کسی است که خویشاوندی و فضیلت و اسلامش را می شناسی و من از خدا خواسته ام که تو را به ازدواج بهترینِ آفریدگانش و محبوب ترینِ آنان در نزدش درآورد و علی از تو خواستگاری کرده است . چه نظری داری؟» .

فاطمه علیها السلام ساکت ماند و صورتش را برنگردانْد و پیامبر خدا ، کراهتی در چهره اش ندید . پس برخاست ، در حالی که می گفت: «اللّه اکبر! سکوت او [نشانه ]رضایت اوست» .

پس جبرئیل علیه السلام نزدش آمد و گفت: ای محمّد! او را به ازدواج علی بن ابی طالب درآور که خداوند ، این دو را برای هم پسندیده است . .


ص: 134

9677.امام علی علیه السلام :الکافی عن سعید بن المسیّب :قُلتُ لِعَلِیِّ بنِ الحُسَینِ علیهما السلام : فَمَتی زَوَّجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فاطِمَهَ مِن عَلِیٍّ علیهما السلام ؟ فَقالَ : بِالمَدینَهِ بَعدَ الهِجرَهِ بِسَنَهٍ ، وکانَ لَها یَومَئِذٍ تِسعُ سِنینَ . (1)9716.امام علی علیه السلام :تاریخ الیعقوبی فی ذِکرِ زَواجِ فاطِمَهَ علیها السلام : زَوَّجَها رَسولُ اللّهِ مِن عَلِیٍّ بَعدَ قُدومِهِ بِشَهرَینِ ، وقَد کانَ جَماعَهٌ مِنَ المُهاجِرینَ خَطَبوها إلی رَسولِ اللّهِ ، فَلَمّا زَوَّجَها عَلِیّا قالوا فی ذلِکَ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ : ما أنَا زَوَّجتُهُ ولکِنَّ اللّهَ زَوَّجَهُ . (2)9717.امام علی علیه السلام :الأمالی للطوسی :رُوِیَ أنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام دَخَلَ بِفاطِمَهَ علیها السلام بَعدَ وفاهِ اُختِها رُقَیَّهَ زَوجَهِ عُثمانَ بِسِتَّهَ عَشَرَ یَوما ، وذلِکَ بَعدَ رُجوعِهِ مِن بَدرٍ ، وذلِکَ لِأَیّامٍ خَلَت مِن شَوّالٍ .

ورُوِیَ أنَّهُ دَخَلَ بِها یَومَ الثُّلاثاءِ لِسِتٍّ خَلَونَ مِن ذِی الحِجَّهِ . وَاللّهُ تَعالی أعلَمُ . (3) .

1- .الکافی : ج 8 ص 340 ح 536 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 130 وراجع کشف الغمّه : ج 1 ص 364 .
2- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 41 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 43 ح 47 ، بشاره المصطفی : ص 267 .

ص: 135

9718.امام حسین علیه السلام ( در دعای روز عرفه ) الکافی به نقل از سعید بن مسیّب : به علی بن حسین علیهما السلام گفتم: چه هنگام پیامبر خدا ، فاطمه علیها السلام را به ازدواج علی علیه السلام درآورد؟

فرمود: «در مدینه ، یک سال پس از هجرت ، و فاطمه علیها السلام در آن زمان ، نُه ساله بود» .9719.امام رضا علیه السلام :تاریخ الیعقوبی در ذکر ازدواج فاطمه علیها السلام : پیامبر خدا ، دو ماه پس از ورودش [به مدینه ]فاطمه علیها السلام را به ازدواج علی علیه السلام درآورد ، در حالی که گروهی از مهاجران ، او را از پیامبر خدا خواستگاری کرده بودند . پس چون پیامبر صلی الله علیه و آله او را به ازدواج علی علیه السلام درآورد ، خُرده گیری کردند . پیامبر خدا فرمود: «من او را به ازدواج علی در نیاوردم ، بلکه خداوند درآورد» .9737.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :الأمالی ، طوسی :روایت شده که امیر مؤمنان ، فاطمه علیها السلام را شانزده روز پس از وفات خواهرش رقیّه ، همسر عثمان ، به خانه بُرد و این ، پس از بازگشت از جنگ بدر و سپری شدن چند روز از ماه شوّال بود .

و روایت شده است که او را سه شنبه ، شش روز از ذی حجّه سپری شده ، به خانه برد ، و خداوند متعال ، داناتر است . .


ص: 136

9735.امام علی علیه السلام :المعجم الأوسط عن جابر بن عبد اللّه :حَضَرنا عُرسَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وفاطِمَهَ بِنتِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَما رَأَینا عُرسا کانَ أحسَنَ مِنهُ حَیسا (1) ، وهَیَّأَ لَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله زَیتا وتَمرا فَأَکَلنا . وکانَ فِراشُهُما لَیلَهَ عُرسِهِما إهابَ (2) کَبشٍ . (3)9736.امام صادق علیه السلام :الطبقات الکبری عن أسماء بنت عمیس لِاُمِّ جَعفَرٍ : جُهِّزَت جَدَّتُکِ فاطِمَهُ إلی جَدِّکِ عَلِیٍّ ، وما کانَ حَشوُ فِراشِهِما ووَسائِدِهِما إلَا اللّیفَ . ولَقَد أولَمَ عَلِیٌّ عَلی فاطِمَهَ ، فَما کانَت وَلیمَهٌ فی ذلِکَ الزَّمانِ أفضَلَ مِن وَلیمَتِهِ ، رَهَنَ دِرعَهُ عِندَ یَهودِیٍّ بِشَطرِ (4) شَعیرٍ . (5)9743.امام زین العابدین علیه السلام :سنن ابن ماجه عن عائشه واُمّ سلمه :أمَرَنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أن نُجَهِّزَ فاطِمَهَ حَتّی نُدخِلَها عَلی عَلِیٍّ . فَعَمَدنا إلَی البَیتِ فَفَرَشناهُ تُرابا لَیِّنا مِن أعراضِ (6) البَطحاءِ ، ثُمَّ حَشَونا مِرفَقَتَینِ لیفا فَنَفَشناهُ بِأَیدینا ، ثُمَّ أطعَمَنا تَمرا وزَبیبا ، وسَقَینا ماءً عَذبا ، وعَمَدنا إلی عودٍ فَعَرَضناهُ فی جانِبِ البَیتِ لِیُلقی عَلَیهِ الثَّوبُ ویُعَلَّقَ عَلَیهِ السِّقاءُ . فَما رَأَینا عُرسا أحسَنَ مِن عُرسِ فاطِمَهَ (7) . (8) .

1- .الحَیس : التمر البَرْنی والأقِط یُدَقّان ویُعجنان بالسمن عجنا شدیدا حتی یَنْدُر النوی منه نواهً نواه ، ثمّ یُسوَّی کالثرید (لسان العرب : ج 6 ص 61 «حیس») .
2- .الإهاب : الجلد (النهایه : ج 1 ص 83 «أهب») .
3- .المعجم الأوسط : ج 6 ص 290 ح 6441 ، مجمع الزوائد : ج 9 ص 336 ح 15215 نحوه وراجع ذخائر العقبی : ص 74 .
4- .الشَّطْرُ : النصفُ ، ومنه «أنّه رَهَن درعه بشطر من شعیر» قیل : أراد نِصف مَکُّوکٍ ، وقیل : أراد نصفَ وَسْق (النهایه : ج 2 ص 473 «شطر») .
5- .الطبقات الکبری : ج 8 ص 23 ، ذخائر العقبی : ص 74 وفیه من «ولقد أولم ...» .
6- .الأعراض : جمع عُرْض ، وهو الناحیه (النهایه : ج 3 ص210 «عرض»).
7- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 616 ح 1911 .
8- .بمراجعه تراجم رواه هذه الأحادیث ؛ أعنی : أسماء بنت عمیس ، واُمّ سلمه ، وسلمان الفارسی ، نجد أنّ أسماء کانت فی السنه الاُولی والثانیه للهجره فی الحبشه ، وأنّ اُمّ سلمه لم تکن زوجا للنبیّ صلی الله علیه و آله تلک الفتره ، وأنّ سلمان لم یأتِ للمدینه بعدُ ، فمن هنا لابدّ من التأمّل والتشکیک فی حضورهم زواج الزهراء علیها السلام .

ص: 137

9744.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا سُئلَ عن أکرَمِ الخَلقِ عَلَی اللّه ِ ) المعجم الأوسط به نقل از جابر بن عبد اللّه : ما در مراسم عروسی علی بن ابی طالب علیه السلام و فاطمه علیها السلام ، دختر پیامبر خدا ، حاضر شدیم . پس بهترین «حَیس» (1) را در آن عروسی خوردیم و پیامبر خدا ، روغن و خرما برایمان آماده ساخت و ما خوردیم و تشک آن دو در شب عروسی ، پوست قوچ بود .9745.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :الطبقات الکبری به نقل از اسماء بنت عُمَیس ، خطاب به اُمّ جعفر :جهاز مادرْبزرگت فاطمه علیها السلام برای جدّت علی علیه السلام آماده شد و درون رختخواب و پشتی هایشان ، جز لیف خرما نبود .

علی علیه السلام ، در عروسی فاطمه علیها السلام ، ولیمه ای داد که در آن زمان ، ولیمه ای برتر از آن نبود . زرهش را نزد یک یهودی در برابر مقداری جو به رهن گذاشت .9746.عنه علیه السلام :سنن ابن ماجه به نقل از عایشه و امّ سلمه : پیامبر خدا به ما فرمان داد که جهاز فاطمه علیها السلام را آماده کنیم تا او را به خانه علی علیه السلام بفرستیم . پس به سراغ خانه رفتیم و کف اتاق را با خاک نرم اطراف مَسیل ، فرش کردیم . سپس دو بالش را از لیف [خرما ]که با دست، آن را زده و حلّاجی کرده بودیم ، پر کردیم .

سپس پیامبر خدا به ما خرما و کشمش خورانْد و آب گوارایی نوشانْد و چوبی را در گوشه اتاق نصب کردیم تا بر آن ، لباس و مشک آب بیاویزند و بهتر از عروسی فاطمه علیها السلام ، عروسی ای ندیدیم . (2) .

1- .حیس به خرمایی گفته می شود که با روغن و پنیر تُرش آمیخته و شورانیده شود تا هسته آن بیرون آید و همچون تَرید گردد (فرهنگ لاروس ، ذیل واژه «حیس») .
2- .با مراجعه به زندگی نامه افراد نام برده در این احادیث ، یعنی اسماء بنت عمیس ، اُمّ سلمه و سلمان فارسی ، درمی یابیم که اسماء در سال اوّل و دوم هجری در حبشه بوده ، امّ سلمه هنوز همسر پیامبر صلی الله علیه و آله نشده و سلمان به مدینه نیامده است . از این رو ، روایت حضور آنان در مراسم ازدواج حضرت زهرا علیها السلام مورد تردید است .

ص: 138

9744.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به این سؤال که : گرامی ترین مردمان نزد ) الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا أرَدتُ أن أجمَعَ فاطِمَهَ أعطانی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِصْرا (1) مِن ذَهَبٍ ، فَقالَ : اِبتَع بِهذا طَعاما لِوَلیمَتِکَ .

قالَ : فَخَرَجتُ إلی مَحافِلِ الأَنصارِ ، فَجِئتُ إلی مُحَمَّدِ بنِ مَسلَمَهَ فی جَرینٍ (2) لَهُ قَد فُرِّغَ مِن طَعامِهِ ، فَقُلتُ لَهُ : بِعنی بِهذَا المِصرِ طَعاما ، فَأَعطانی ، حَتّی إذا جَعَلتُ طَعامی قالَ : مَن أنتَ ؟ قُلتُ : عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . فَقالَ : اِبنُ عَمِّ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؟ فَقُلتُ : نَعَم . قالَ : وما تَصنَعُ بِهذَا الطَّعامِ ؟ قُلتُ : أُعرِسُ . فَقالَ : وبِمَن ؟ فَقُلتُ : بِابنَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله .

قالَ : فَهذَا الطَّعامُ وهذَا المِصرُ الذَّهَبُ فَخُذهُ فَهُما لَکَ . فَأَخَذتُهُ ورَجَعتُ ، فَجَمَعتُ أهلی إلَیَّ .

وکانَ بَیتُ فاطِمَهَ لِحارِثَهَ بنِ النُّعمانِ ، فَسَأَلَت فاطِمَهُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله أن یُحَوَّلَهُ ، فَقالَ لَها : لَقَدِ استَحیَیتُ مِن حارِثَهَ مِمّا یَتَحَوَّلُ لَنا عَن بُیوتِهِ . فَلَمّا سَمِعَ بِذلِکَ حارِثَهُ انتَقَلَ مِنهُ ، وأسکَنَهُ فاطِمَهَ . (3)9749.امام علی علیه السلام :المصنّف لعبد الرزّاق عن ابن عبّاس :دَعَا [النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله ] بِلالاً فَقالَ : یا بِلالُ ، إنّی زَوَّجتُ ابنَتِی ابنَ عَمّی ، وأنَا اُحِبُّ أن یَکونَ مِن سُنَّهِ اُمَّتی إطعامُ الطَّعامِ عِندَ النِّکاحِ ، فَائتِ الغَنَمَ ، فَخُذ شاهً وأربَعَهَ أمدادٍ أو خَمسَهً ، فَاجعَل لی قَصعَهً لَعَلّی أجمَعُ عَلَیهَا المُهاجِرینَ وَالأَنصارَ ، فَإِذا فَرَغتَ مِنها فَآذِنّی بِها .

فَانطَلَقَ ، فَفَعَلَ ما أمَرَهُ ، ثُمَّ أتاهُ بِقَصعَهٍ ، فَوَضَعَها بَینَ یَدَیهِ ، فَطَعَنَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی رَأسِها ، ثُمَّ قالَ : أدخِل عَلَیَّ النّاسَ زُفَّهً زُفَّهً (4) ، ولا تُغادِرَنَّ زُفَّهً إلی غَیرِها یَعنی إذا فَرَغَت زُفَّهٌ لَم تَعُد ثانِیَهً فَجَعَلَ النّاسُ یَرِدونَ ؛ کُلَّما فَرَغَت زُفَّهٌ وَرَدَت اُخری حَتّی فَرَغَ النّاسُ .

ثمّ عَمَدَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إلی ما فَضَلَ مِنها ، فَتَفَلَ فیها وبارَکَ ، وقالَ : یا بِلالُ ، اِحمِلها إلی اُمَّهاتِکَ وقُل لَهُنَّ : کُلنَ وأطعِمنَ مَن غَشِیَکُنَّ . (5) .

1- .المِصْر : الوعاء (لسان العرب : ج 5 ص 177 «مصر») .
2- .الجَرِین : موضع تجفیف التمر ، وهو له کالبَیدَر للحِنطه (النهایه : ج 1 ص 263 «جرن») .
3- .الأخبار الموفّقیّات : ص 375 ح 231 عن عبد اللّه بن أبی بکر .
4- .زُفّهً زُفّه : أی طائفه بعد طائفه ، وزمره بعد زمره (النهایه : ج 2 ص 305 «زفف») .
5- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 5 ص 487 ح 9782 ، المعجم الکبیر : ج 22 ص 411 ح 1022 و ج 24 ص 133 ح 362 ، المناقب للخوارزمی : ص 338 ح 359 .

ص: 139

9750.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :چون خواستم فاطمه علیها السلام را به خانه بیاورم ، پیامبر خدا ، ظرف زرّینی (1) به من داد و فرمود: «با [ پول ]این ظرف ، خوراکی برای ولیمه عروسی ات بخر» .

من به سوی محافل انصار به راه افتادم و به نزد محمّد بن مسلمه در جایگاه خشک کردن خرماهایش رفتم . از کارش فارغ شده بود . به او گفتم: در برابر این ظرف ، خوراکی به من بفروش . طعامی به من داد و من برداشتم . آن گاه گفت: تو کیستی؟

گفتم: علی بن ابی طالب .

گفت: پسرعموی پیامبر خدا؟ گفتم: آری .

گفت: و با این خوراک چه می کنی؟

گفتم: عروسی می کنم .

گفت: با چه کسی؟

گفتم: دختر پیامبر خدا .

گفت: این خوراک و این ظرف زرّین را بگیر و برای تو باشد .

آن را گرفتم و بازگشتم و همسرم را پیش خود آوردم .

خانه فاطمه علیها السلام ، از آنِ حارثه بن نعمان بود . فاطمه علیها السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله خواست که جایش را تغییر دهد ؛ امّا پیامبر خدا به او فرمود: «آن قدر حارثه به خاطر ما از خانه هایش تغییر مکان داده است که من از او شرم می کنم» .

چون حارثه این را شنید ، از آن خانه نقل مکان کرد و فاطمه علیها السلام را در آن جای داد .9751.امام صادق علیه السلام :المصنّف ، عبد الرزّاق به نقل از ابن عبّاس : [ پیامبر صلی الله علیه و آله ] بلال را فرا خواند و فرمود: «ای بلال! من دخترم را به ازدواج پسرعمویم درآورده ام و دوست می دارم که غذا دادن هنگام ازدواج ، از سنّت های امّتم شود . پیش گلّه برو و گوسفندی و چهار یا پنج مُد (2) [طعام ]بگیر و کاسه ای برایم بگذار تا شاید مهاجران و انصار را بر آن گِرد آورم و هرگاه کارت تمام شد ، مرا خبر کن» .

بلال رفت و فرمان را اجرا کرد و کاسه را نزد پیامبر خدا آورد و در جلوی ایشان نهاد . پیامبر خدا از سرِ کاسه برداشت و فرمود: «مردم را دسته دسته وارد کن و هیچ دسته ای دوباره باز نگردد» .

مردم ، وارد می شدند و هرگاه دسته ای غذایش را تمام می کرد ، دسته ای دیگر وارد می شد تا آن که همه آمدند و رفتند .

سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آنچه باقی مانده بود ، توجّه کرد و از آب دهان مبارک خود ، در آن ریخت و غذا ، برکت کرد و فرمود: «ای بلال! آن را برای مادرانت (همسران پیامبر خدا) ببر و به آنان بگو: بخورید و به کسانی هم که نزد شما می آیند ، بخورانید» . .

1- .به احتمال فراوان ، این ظرف ، جزو سهم پیامبر صلی الله علیه و آله از غنیمت بوده است . (م)
2- .هر «مُدّ» ، برابر ده سیر ، یعنی 750 گرم است .

ص: 140

9861.عنه علیه السلام :کتاب من لا یحضره الفقیه عن جابر بن عبداللّه الأنصاری فی ذِکرِ زَواجِ فاطِمَهَ علیها السلام :لَمّا کانَت لَیلَهُ الزِّفافِ أُتِی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِبَغلَتِهِ الشَّهباءِ وثُنی عَلَیها قَطیفَهً ، وقالَ لِفاطِمَهَ علیها السلام : اِرکبَی ، وأمَرَ سَلمانَ أن یَقودَها ، وَالنَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَسوقُها .

فَبَینا هُوَ فی بَعضِ الطَّریقِ إذ سَمِعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وَجبَهً (1) ، فَإِذا هُوَ بِجَبرَئیلَ علیه السلام فی سَبعینَ ألفا ومیکائیلَ فی سَبعینَ ألفا ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : ما أهبَطَکُم إلَی الأَرضِ ؟ ! قالوا : جِئنا نَزُفُّ فاطِمَهَ علیها السلام إلی زَوجِها . وکَبَّرَ جَبرَئیلُ علیه السلام ، وکَبَّرَ میکائیلُ علیه السلام ، وکَبَّرَتِ المَلائِکَهُ ، وکَبَّرَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله . فَوُضِعَ التَّکبیرُ عَلَی العَرائِسِ مِن تِلکَ اللَّیلَهِ . (2) .

1- .الوَجْبَه : السقطه مع الهدّه، أو صوت الساقط یسقط فتُسمع له هدّه (تاج العروس : ج 2 ص 465 و ص 466 «وجب») .
2- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 401 ح 4402 ، الأمالی للطوسی : ص 258 ح 464 ، مکارم الأخلاق : ج 1 ص 452 ح 1547 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 369 نحوه ؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 127 ح 8498 وراجع روضه الواعظین : ص 163 .

ص: 141

9862.عنه علیه السلام :کتاب من لایحضره الفقیه به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری ، در یادکردِ ازدواج فاطمه علیها السلام : چون شب زفاف شد ، اَستر خاکستری رنگ پیامبر صلی الله علیه و آله را برایش آوردند و بر رویش روپوشی از مخمل انداختند . پیامبر صلی الله علیه و آله به فاطمه علیها السلام فرمود: «سوار شو» و به سلمان فرمان داد که زمام آن را بکشد و پیامبر صلی الله علیه و آله ، خود آن را به جلو می راند .

در حالی که در میان راه بودند ، پیامبر صلی الله علیه و آله صدای فرو افتادن چیزی را شنید و ناگاه با جبرئیل علیه السلام و هفتاد هزار فرشته همراهش ، و میکائیل علیه السلام و هفتاد هزار فرشته همراهش [روبه رو شد] . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «چه چیزْ شما را به زمین کشانده است؟» .

گفتند: آمده ایم تا فاطمه علیها السلام را به خانه همسرش ببریم . و جبرئیل علیه السلام ، تکبیر گفت و میکائیل علیه السلام ، تکبیر گفت و فرشتگان ، تکبیر گفتند و محمّد صلی الله علیه و آله ، تکبیر گفت . پس ، از همان شب ، تکبیر گفتن در عروسی ها رسم شد . .


ص: 142

9863.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام فی ذِکرِ زَواجِهِ مِن فاطِمَهَ علیها السلام : ... ثُمَّ صاحَ بی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، فَقُلتُ : لَبَّیکَ یا رَسولَ اللّهِ ! قالَ : اُدخُل بَیتَکَ وَالطُف بِزَوجَتِکَ وَارفَق بِها ؛ فَإِنَّ فاطِمَهَ بَضعَهٌ مِنّی ، یُؤلِمُنی ما یُؤلِمُها ویَسُرُّنی ما یَسُرُّها ، أستَودِعُکُمَا اللّهَ وأستَخلِفُهُ عَلَیکُما . (1)راجع : ج 8 ص 6 (علیٌّ عن لسان النبیّ) و ص 50 (أعزّ علیَّ من فاطمه) . و ص 98 (وخیره اللّه ) .

3 / 2زَوجاتُهُ بَعدَ فاطِمَهَ بِنتِ رَسولِ اللّهِعاش الإمام علیه السلام تسع سنین مع فاطمه علیها السلام ، ولم یتزوّج فی حیاتها غیرها . وبعد وفاتها علیها السلام تزوّج عددا من النساء ، وفیما یأتی أسماؤهنّ (2) : 1 . اُمامَهُ بِنتُ أبِی العاصِ . 2 . أسماءُ بِنتُ عُمَیسٍ . 3 . فاطِمَهُ اُمُّ البَنینَ . 4 . اُمُّ سَعیدٍ بِنتُ عُروَهَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِیِّ . 5 . خَوَلَهُ بِنتُ جَعفَرِ بنِ قَیسٍ . 6 . الصَّهباءُ بِنتُ رَبیعَهَ . 7 . لَیلی بِنتُ مَسعودٍ . 8 . مُحَیّاهُ بِنتُ امرِئِ القَیسِ 3 . وکان له غیرهنّ سبع عشره سُرِّیّه (3) بعضهنّ اُمّهات ولد . وکانت أزواجه عند استشهاده اُمامه ، واُمّ البنین ، وأسماء بنت عمیس ، ولیلی بنت مسعود . (4)

.

1- .المناقب للخوارزمی : ص 353 ح 364 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 363 .
2- .لمزید الاطّلاع علی أسماء أزواج الإمام علیه السلام راجع : الطبقات الکبری : ج 3 ص 19 ، أنساب الأشراف : ج 2 ص 411 417 ، مروج الذهب : ج 2 ص 73 ، المعارف لابن قتیبه : ص 210 و 211 ، تاریخ الطبری : ج 5 ص 153 155 ، الکامل فی التاریخ : ج 2 ص 440 و 441 ، صفه الصفوه : ج 1 ص 130 و 131 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 332 ؛ الإرشاد : ج 1 ص 354 ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 213 ، العمده : ص 30 ، تاج الموالید : ص 94 و 95 ، تاریخ موالید الأئمّه علیهم السلام : ص 170 و 171 .
3- .السُّرِّیَّه : الأمَه التی بَوَّأتَها بیتا (تاج العروس : ج 6 ص 514 «سری») .
4- .تاریخ موالید الأئمّه علیهم السلام : ص 172 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 305 .

ص: 143