گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
فصل سوم : احادیث خلافت



3 / 1 آیا جانشینی انتخاب نمی کنی؟

فصل سوم : احادیث خلافت3 / 1آیا جانشینی انتخاب نمی کنی؟8819.امام صادق علیه السلام :المعجم الکبیر به نقل از عبد اللّه بن مسعود : پیامبر خدا مرا در لیله الجِن (1) ، به دنبال خود برد. به همراه او رفتم تا به بالای مکّه رسیدیم. پس برایم خطّی کشید و فرمود : «از این جا جلوتر نیا». سپس به شتاب از کوه ها بالا رفت و دیدم که مردانی از قلّه کوه ها بر او فرود می آیند، تا آن جا که میان من و او حایل شدند. پس شمشیر از نیام برکشیدم و[ با خود ]گفتم : شمشیر می زنم تا پیامبر خدا را نجات دهم، که گفته اش یادم آمد : «حرکت مکن تا به نزدت بیایم».

در همین حال بودم تا آن که سپیده دمید و پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و من ایستاده بودم.فرمود: «پیوسته بدین حال بوده ای؟».

گفتم : اگر یک ماه هم می ماندی، حرکت نمی کردم تا بیایی. سپس آنچه را که می خواستم انجام دهم، برایش گفتم.

فرمود : «اگر حرکت می کردی، همدیگر را تا قیامت نمی دیدیم».

سپس انگشتانش را در میان انگشتانم کرد و فرمود : «به من وعده داده شده است که جن و اِنس، به من ایمان می آورند. انسان ها ایمان آورده اند و جنّیان را هم که دیدی».و فرمود: «گمان می کنم که مرگم نزدیک شده است».

گفتم : ای پیامبر خدا! آیا ابو بکر را جانشین خود نمی کنی؟

از من رو گردانْد. فهمیدم که با او موافق نیست. گفتم : ای پیامبر خدا! آیا عمر را جانشین خود نمی سازی؟

[ باز] از من رو گردانْد و فهمیدم که با او هم موافق نیست.

گفتم : ای پیامبر خدا! آیا علی را جانشین خود نمی کنی؟

فرمود : «همان است. سوگند به آن که جز او خدایی نیست، اگر با او بیعت کنید و از او فرمان بَرید، همه شما را به بهشت ، وارد می کنم».

.

1- .یکی از شب ها در ماه های پایانیِ عمر پیامبر صلی الله علیه و آله که در آن شب ، نمایندگانی از جنّیان ، برای اسلام آوردن ، به حضور ایشان رسیدند . وقایع آن شب را در احادیث همین باب ، بخوانید. (م)

ص: 18

8818.امام علی علیه السلام :المعجم الکبیر عن عبد اللّه بن مسعود :کُنتُ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لَیلَهَ وفدِ الجِنِّ ، فَتَنَفَّسَ ، فَقُلتُ : ما لَکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ ! قالَ : نُعِیَت إلَیَّ نَفسی یَابنَ مَسعودٍ . قُلتُ : اِستَخلِف . قالَ : مَن ؟ قُلتُ : أبا بَکرٍ (1) قالَ : فَسَکَتَ . ثُمَّ مَضی ساعَهً، ثُمَّ تَنَفَّسَ ، فَقُلتُ : ما شَأنُکَ بِأَبی أنتَ واُمّی یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : نُعِیَت إلَیَّ نَفسی یَابنَ مَسعودٍ . قُلتُ : فَاستَخلِف . قالَ : مَن ؟ قُلتُ : عُمَرَ ! فَسَکَتَ . ثُمَّ مَضی ساعَهً ، ثُمَّ تَنَفَّسَ ، فَقُلتُ : ما شَأنُکَ ؟ قالَ : نُعِیَت إلَیَّ نَفسی یَا بنَ مَسعودٍ . قُلتُ : فَاستَخلِف . قالَ : مَن ؟ قُلتُ : عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ! ! قالَ : أما وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ لَئِن أطاعوهُ لَیَدخُلُنَّ الجَنَّهَ أجمَعینَ أکتَعینَ . (2)8817.امام علی علیه السلام :السنّه لابن أبی عاصم عن عبد اللّه بن مسعود :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ لَیلَهَ الجِنِّ : نُعِیَت إلَیَّ وَاللّهِ نَفسی . فَقُلتُ : یَقومُ بِالنّاسِ أبو بَکرٍ الصِّدّیقُ ! فَسَکَتَ . فَقُلتُ : یَقومُ بِالنّاسَ عُمَرُ ! فَسَکَتَ . فَقُلتُ :یَقومُ بِالنّاسِ عَلِیٌّ ! ! فَقالَ : لا یَفعَلونَ ، ولَو فَعَلوا دَخَلُوا الجَنَّهَ أجمَعینَ . (3) .

1- .فی المصدر :«أبوبکر» والتصویب من مجمع الزوائد : ج 5 ص 337 ح 8948 .
2- .المعجم الکبیر : ج 10 ص 68 ح 9970 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 11 ص 317 ح 20646 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 421 ، فرائد السمطین : ج 1 ص 273 ح 212 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 361 ؛ الأمالی للمفید : ص 35 ح 2 ، الأمالی للطوسی : ص 307 ح 617 ، بشاره المصطفی : ص 203، مائه منقبه : ص 52 ح 10 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 279 ح 589 والخمسه الأخیره نحوه ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 63 وراجع الفضائل لابن شاذان : ص 80 .
3- .السنّه لابن أبی عاصم : ص 549 ح 1183 ، المناقب للخوارزمی : ص 114 ح 124 ، فرائد السمطین : ج 1 ص 267 ح 209 کلاهما نحوه .

ص: 19

8819.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :المعجم الکبیر به نقل از عبد اللّه بن مسعود : در شب «وفد الجن» (1) با پیامبر صلی الله علیه و آله بودم. آه سردی کشید. گفتم : ای پیامبر خدا! چه شده است؟

فرمود : «خبرِ رفتنم آمده است، ای ابن مسعود!».

گفتم: جانشینی تعیین کن.

فرمود : «چه کسی را؟».

گفتم : ابو بکر را.

سکوت کرد. لختی گذشت و باز ، آه سردی کشید. گفتم : ای پیامبر خدا! در چه فکری هستی؟ پدر و مادرم به فدایت!

فرمود : «ای ابن مسعود! خبرِ رفتنم رسیده است».

گفتم : جانشینی تعیین کن.

فرمود : «چه کسی را؟».

گفتم : عمر را .

خاموش ماند.

سپس اندکی گذشت و بار دیگر ، آه سردی کشید. گفتم : چه شده است؟

فرمود: «مرگم نزدیک است، ای ابن مسعود!».

گفتم : جانشینی تعیین کن.

فرمود : «چه کسی را؟».

گفتم : علی بن ابی طالب را .

فرمود : «هان! سوگند به آن که جانم در دست اوست، اگر از او فرمان بَرند، همگی به تمامی به بهشت می روند».8818.عنه علیه السلام :السنّه ، ابن ابی عاصم به نقل از عبد اللّه بن مسعود : پیامبر صلی الله علیه و آله در لیله الجن فرمود : «به خدا سوگند، مرگم نزدیک است».

گفتم: ابوبکر صدّیق،سرپرستی مردم را به عهده می گیرد.

پس ساکت ماند.

گفتم : عمر ، سرپرستی مردم را به عهده می گیرد.

خاموش ماند.

گفتم : علی علیه السلام سرپرستی مردم را به عهده می گیرد .

فرمود : «نمی گذارند و اگر می گذاشتند، همه به بهشت می رفتند» . .

1- .یعنی «هیئت نماینده جنّیان».

ص: 20

3 / 2اِستِخلافُ الإِمامِ بِأَمرِ اللّهِ8815.امام علی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیّی ، أوصَیتُ إلَیکَ بِأَمرِ رَبّی . وأنتَ خَلیفَتی ، اِستَخلَفتُکَ بِأَمرِ رَبّی . (1)8814.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا فاطِمَهُ ... إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالَی اطَّلَعَ إلَی الأَرضِ اطِّلاعَهً ، فَاختارَنی مِن خَلقِهِ ، فَجَعَلَنی نَبِیّا . ثُمَّ اطَّلَعَ إلَی الأَرضِ اطِّلاعَهً ثانِیَهً ، فَاختارَ مِنها زَوجَکِ ، وأوحی إلَیَّ أن اُزَوِّجَکِ إیّاهُ ، وأتَّخِذَهُ وَلِیّا ووَزیرا ، وأن أجعَلَهُ خَلیفَتی فی اُمَّتی ؛ فَأَبوکِ خَیرُ أنبیاءِ اللّهِ ورُسُلِهِ ، وبَعلُکِ خَیرُ الأَوصِیاءِ . (2)8813.امام رضا علیه السلام ( در پاسخ به این پرسش که فرومایه کیست ) عنه صلی الله علیه و آله :لَمّا اُسرِیَ بی إلَی السَّماءِ ، ثُمَّ مِنَ السَّماءِ إلَی السَّماءِ إلی سِدرَهِ المُنتَهی ، وَقَفتُ بَینَ یَدَی رَبّی عَزَّوجَلَّ ، فَقالَ لی : یا مُحَمَّدُ ! قُلتُ : لَبَّیکَ وسَعدَیکَ . قالَ : قَد بَلَوتَ حَلقی ، فَأَیَّهُم رَأَیتَ أطوَعَ لَکَ ؟ قالَ : قُلتُ : رَبّی عَلِیّا . قالَ : صَدَقتَ یا مُحَمَّدُ . فَهَلِ اتَّخَذتَ لِنَفسِکَ خَلیفَهً یُؤَدّی عَنکَ ، یُعَلِّمُ عِبادی مِن کِتابی ما لا یَعلَمونَ ؟ قالَ : قُلتُ : یا رَبِّ اختَر لی ، فَإِنَّ خِیَرَتَکَ خِیَرَتی . قالَ : اِختَرتُ لَکَ عَلِیّا ، فَاتَّخِذهُ خَلیفَهً ووَصِیّا . (3)8812.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به سؤال از فرومایه ) الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ اسمُهُ ... شَدَّ بی أزرَ (4) رَسولِهِ ، وأکرَمَنی بِنَصرِهِ ، وشَرَّفَنی بِعِلمِهِ ، وحَبانی بِأَحکامِهِ ، وَاختَصَّنی بِوَصِیَّتِهِ ، وَاصطَفانی بِخِلافَتِهِ فی اُمَّتِهِ ، فَقالَ صلی الله علیه و آله وقد حَشَدَهُ المُهاجِرونَ وَالأَنصارُ وَانغَصَّت بِهِمُ المَحافِلُ : أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ عَلِیّا مِنّی کَهارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی .

فَعَقَلَ المُؤمِنونَ عَنِ اللّهِ نُطقَ الرَّسولِ ، إذ عَرَفونی أنّی لَستُ بِأَخیهِ لِأَبیهِ واُمِّهِ کَما کانَ هارونُ أخا موسی لِأَبیهِ واُمِّهِ ، ولا کُنتُ نَبِیّا فَاقتَضی (5) نُبُوَّهً ، ولکِن کانَ ذلِکَ مِنهُ استِخلافا لی ، کَمَا استَخلَفَ موسی هارونَ علیهما السلام حَیثُ یَقولُ : «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ» (6) . (7) .

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه: ج4 ص179 ح5405 عن ابن عبّاس.
2- .کمال الدین : ص 263 ح 10 ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 565 ح 1 ، إرشاد القلوب : ص 419 کلّها عن سلمان الفارسی وراجع کفایه الأثر : ص 10 .
3- .المناقب للخوارزمی : ص 303 ح 299 ، فرائد السمطین : ج 1 ص 268 ح 210 ؛ الأمالی للطوسی : ص 343 ح 705 کلّها عن غالب الجهنی عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام ، إرشاد القلوب : ص 237 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 410 ح 326 عن سلام الجعفی عن محمّد بن علیّ نحوه .
4- .آزَره : أعانه ، وقوله تعالی : «اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی» (طه:31) : أی قوِّ به ظهری (مجمع البحرین : ج 1 ص 42 «أزر») .
5- .فاقتضی : علی صیغه المتکلّم ، أو الغائب ؛ أی فاقتضی کلام النبیّ صلی الله علیه و آله نبوّه (مرآه العقول : ج 25 ص 60) .
6- .الأعراف : 142 .
7- .الکافی : ج 8 ص 26 ح 4 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر علیه السلام . راجع : ص 36 (أحادیث المنزله) .

ص: 21



3 / 2 جانشینی علی به فرمان خداوند

3 / 2جانشینی علی به فرمان خداوند8815.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو وصیّ منی که به فرمان پروردگارم تو را وصی نمودم . و تو جانشین منی که تو را به فرمان پروردگارم جانشین خود کردم.8814.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای فاطمه! ... خدای تبارک و تعالی به زمین نظر کرد و از میان آفریدگانش مرا برگزید و پیامبرم قرار داد . سپس دوباره نظر کرد و همسرت را برگزید و به من وحی کرد تا تو را به ازدواج او در آورم و او را ولی و وزیر [ خود] گیرم و جانشین خویش در میان امّتم قرار دهم. پس پدرت بهترینِ پیامبران و فرستادگان خداست و همسرت بهترینِ اوصیا.8813.الإمامُ الرِّضا علیه السلام ( لَمّا سُئلَ عنِ السَّفِلَهِ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون به آسمان برده شدم و مرا از آسمانی به آسمان [ دیگر]، به سوی سدره المنتهی بردند و در پیشگاه پروردگار عز و جل ایستادم، به من فرمود : «ای محمّد!».

گفتم : بله، بله!

فرمود : «آفریدگانم را آزموده ای. کدام یک از تو فرمانبردارترند؟».

گفتم : پروردگارا! علی.

فرمود : «ای محمّد! راست گفتی. آیا برای خود جانشینی برگزیده ای که از جانب تو ادا کند و به بندگان من، چیزهایی را که نمی دانند، از کتابم بیاموزد؟».

گفتم : پروردگارا! تو برای من اختیار کن؛ زیرا که برگزیده تو ، [ همان] برگزیده من است.

فرمود : «علی را برایت برگزیدم. او را جانشین و وصیّ خود بگیر».8812.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا سُئلَ عنِ السَّفِلَهِ ) امام علی علیه السلام :خداوند که نامش مبارک باد! ... پیامبرش را با من پشتیبانی کرد و مرا به یاری دادن او گرامی داشت و با دانش او شرافت داد و احکام [ دین ]او را به من بخشید و تنها مرا به وصایت او ویژه ساخت و برای جانشینی در امّتش برگزید.

پیامبر صلی الله علیه و آله در مجلسی انبوه از مهاجر و انصار فرمود : «ای مردم! علی برای من، به منزله هارون برای موسی است، جز آن که پیامبری پس از من نیست».

پس مؤمنان به یاری خداوند، سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را دریافتند ؛ زیرا می دانستند که من، نه برادر نَسَبی اویم آن گونه که هارون برادر موسی بود و نه پیامبر بودم که نبوّتم اقتضای آن کند ؛ بلکه آنچه از سوی او صادر شد جانشین کردن من بود، همان گونه که موسی، هارون را جانشین خود کرد، آن جا که می گوید : «جانشین من در میان قومم باش و اصلاح کن و از راه مفسدان ، پیروی مکن» (1) .

.

1- .ر . ک : ص 37 (احادیث منزلت) .

ص: 22

8811.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کُنتُ أنَا وعَلِیٌّ نورا بَینَ یَدَیِ اللّهِ عزّوجلّ ، یُسَبِّحُ اللّهَ ذلِکَ النّورُ ویُقَدِّسُهُ قَبلَ أن یُخلَقَ آدَمُ بَأَلفِ عامٍ ، فَلَمّا خَلَقَ اللّهُ آدَمَ رَکَّبَ ذلِکَ النّورَ فی صُلبِهِ ، فَلَم یَزَل فی شَیءٍ واحِدٍ حَتَّی افتَرَقنا فی صُلبِ عَبدِ المُطَّلِبِ ، فَفِیَّ النُّبُوَّهُ ، وفی عَلِیٍّ الخِلافَهُ . (1)8810.امام باقر علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :خُلِقتُ أنَا وعَلِیٌّ مِن نورٍ واحِدٍ قَبلَ أن یَخلُقَ اللّهُ آدَمَ بِأَربَعَهِ آلافِ عامٍ ، فَلَمّا خَلَقَ اللّهُ آدَمَ رَکَّبَ ذلِکَ النّورَ فی صُلبِهِ ، فَلَم یَزَل فی شَیءٍ واحِدٍ حَتَّی افتَرَقا فی صُلبِ عَبدِ المُطَّلِبِ ، فَفِیَّ النُّبُوَّهُ ، وفی عَلِیٍّ الخِلافَهُ . (2)8809.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ خَلیفَهُ اللّهِ وخَلیفَتی ، وحُجَّهُ اللّهِ وحُجَّتی . (3) .

1- .المناقب لابن المغازلی : ص 88 ح 130 ؛ العمده : ص 89 ح107 کلاهما عن سلمان ، بحار الأنوار : ج38 ص147 ح114 .
2- .الفردوس : ج 2 ص 191 ح 2952 عن سلمان .
3- .الأمالی للصدوق : ص 271 ح 299 ، بشاره المصطفی : ص 31 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 13 کلّها عن محمّد بن الفرات عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام ، مائه منقبه : ص 58 ح 14 .

ص: 23

8808.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من و علی، نوری در پیشگاه خداوند عز و جل بودیم. این نور، هزار سال پیش از خلقت آدم علیه السلام ، خداوند را تنزیه و تقدیس می کرد و به گاه آفرینش آدم علیه السلام ، خداوند ، آن را در پشت او قرار داد. پیوسته در یک جا بود تا در پشت عبد المطّلب از هم جدا شدیم . پس در وجود من، نبوّت و در وجود علی، خلافت قرار گرفت.8807.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من و علی، چهار هزار سال پیش از خلقت آدم ، از یک نور آفریده شدیم و چون خدا ، آدم را آفرید، آن نور را در پشت او قرار داد و پیوسته در یک جا با هم بودیم تا در پشت عبد المطّلب از هم جدا شدیم. در من نبوّت و در علی خلافت قرار گرفت.8810.الإمامُ الباقرُ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب، خلیفه خدا و خلیفه من و حجّت خدا و حجّت من است. .


ص: 24

8809.عنه علیه السلام :الإمام الجواد علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَقَدَ عَلَیهِم لِعَلِیٍّ بِالخِلافَهِ فی عَشَرَهِ مَواطِنَ . ثُمَّ أنزَلَ اللّهُ : «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (1) الَّتی عُقِدَت عَلَیکُم لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام . (2)3 / 3خَلیفَهُ النَّبِیِّ بَعدَهُ8806.امام صادق علیه السلام ( آنگاه که ایشان در منزلِ (تفریحگاه) برادر خود عب ) تاریخ دمشق عن ابن عبّاس :سَتَکونُ فِتنَهٌ ، فَمَن أدرَکَها مِنکُم فَعَلَیهِ بِخَصلَتَینِ : کِتابِ اللّهِ ، وعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ؛ فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ وهُوَ آخِذٌ بِیَدِ عَلِیٍّ : هذا أوَّلُ مَن آمَنَ بی ، وأوَّلُ مَن یُصافِحُنی ، وهُوَ فاروقُ هذِهِ الاُمَّهِ ، یُفَرِّقُ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ ، وهُوَ یَعسوبُ المُؤمِنینَ وَالمالُ یَعسوبُ الظَّلَمَهِ ، وهُوَ الصِّدّیقُ الأَکبَرُ ، وهُوَ بابِی الَّذی اُوتی مِنهُ ، وهُوَ خَلیفَتی مِن بَعدی . (3)8805.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به محمّد به مسلم که حکم مردی را پرسید ک ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ الإِمامُ وَالخَلیفَهُ مِن بَعدی . (4)8804.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله فی عَلِیٍّ علیه السلام : هذا وَصِیّی،وخَلیفَتی مِن بَعدی. (5)8803.امام صادق علیه السلام :فاطمه علیها السلام بنت رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ لِعَلیٍّ علیه السلام : یا عَلِیُّ ، أنتَ الإِمامُ وَالخَلیفَهُ بَعدی ، وأنتَ أولی بِالمُؤمِنینَ مِن أنفُسِهِم . (6) .

1- .المائده : 1 .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 160 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 144 ح 1 کلاهما عن ابن أبی عمیر ، بحار الأنوار : ج 36 ص 92 ح 20 عن ابن عمر .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 42 ح 8371 و ص43 ح 8373 ؛ معانی الأخبار : ص 402 ح 64 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 266 ح 572 .
4- .کفایه الأثر : ص 157 عن محمّد ابن الحنفیّه عن الإمام علیّ علیه السلام و ص 100 عن زید بن أرقم و ص 132 عن عمران بن حصین و ص 217 عن علقمه بن قیس عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 26 ص 349 ح 23 نقلاً عن المحتضر للحسن بن سلیمان .
5- .الفضائل لابن شاذان : ص 105 عن عمر ، کفایه الأثر : ص 13 عن ابن عبّاس وفیه «إنّ وصیّی والخلیفه من بعدی علیّ بن أبی طالب» ، شرح الأخبار : ج 1 ص 113 ح 35 عن بصیره بن مریم نحوه ، بحار الأنوار : ج 40 ص 122 ح 11 نقلاً عن کتاب الروضه .
6- .کفایه الأثر : ص 195 عن سهل بن سعد الأنصاری ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 147 عن سهل بن سعید الأنصاری .

ص: 25



3 / 3 جانشین پیامبر ، پس از او

8806.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا دَخَلَ علَیهِ عمرُو بنُ حُرَیثٍ و هُو فی ) امام جواد علیه السلام :پیامبر خدا با آنان (مسلمانان) در ده جا، برای خلافت علی علیه السلام پیمان بست. سپس خدا نازل کرد : «ای مؤمنان! به پیمان ها وفا کنید» ؛ پیمان هایی که با شما درباره امیرمؤمنان بسته شد.3 / 3جانشین پیامبر ، پس از او8803.عنه علیه السلام :تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس : به زودی فتنه ای بر پا می شود. پس هر که آن را دریافت، به دو چیز بچسبد : کتاب خدا و علی بن ابی طالب علیه السلام ؛ چرا که شنیدم پیامبر خدا، در حالی که دست علی علیه السلام را گرفته بود، فرمود : «این ، نخستین کسی است که به من ایمان آورد و دست در دست من نهاد. او فاروق این امّت است که حقّ و باطل را جدا می سازد. او سَرور مؤمنان است و مال، سرور ظالمان. او صدّیق اکبر و دریچه ارتباط با من و جانشین من پس از من است».8802.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو امام و خلیفه پس از من هستی.8801.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره علی علیه السلام : او، وصیّ من و خلیفه پس از من است.8800.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( درباره جوانمردی در سفر ) فاطمه علیها السلام :پیامبر خدا به علی می فرمود : «ای علی! تو امام و خلیفه پس از من هستی و به مؤمنان، از خودشان سزاوارتری».

.


ص: 26

8799.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به شهاب بن عبد ربّه درباره بخشش به براد ) عنها علیها السلام :اُشهِدُ اللّهَ تَعالی لَقَد سَمِعتُهُ[ صلی الله علیه و آله ] یَقولُ : عَلِیٌّ خَیرُ مَن أخلُفُهُ فیکُم ، وهُوَ الإِمامُ وَالخَلیفَهُ بَعدی . (1)8802.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ عَلِیّا إمامُکُم مِن بَعدی ، وخَلیفَتی عَلَیکُم . (2)8801.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :أنَا ابنُ عَمِّ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ... وأنَا وَصِیُّهُ ، وخَلیفَتُهُ مِن بَعدِهِ . (3)8800.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ( فی مُرُوَّهِ السَّفَرِ ) السنّه لابن أبی عاصم عن ابن عبّاس :خَرَجَ النّاسُ فی غَزوَهِ تَبوکَ ، فَقالَ عَلِیٌّ : أخرُجُ مَعَکَ ؟ قالَ : لا . قالَ : فَبَکی . قالَ : أفَلا تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی إلّا أنَّکَ لَستَ بِنَبِیٍّ ! ! وأنتَ خَلیفَتی فی کُلِّ مُؤمِنٍ مِن بَعدی . (4)8799.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا سَألَهُ شِهابُ بنُ عبدِ رَبِّهِ عنِ التَّ ) تاریخ دمشق عن ابن عبّاس :خَرَجَ[ صلی الله علیه و آله ] بِالنّاسِ فی غَزوَهِ تَبوکَ ، فَقالَ عَلِیٌّ : أخرُجُ مَعَکَ ؟ فَقالَ : لا . قالَ : فَبَکی . فَقالَ : أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی إلّا أنَّکَ لَستَ بِنَبِیٍّ ! ! (5) قالَ : نَعَم . قالَ : وإنَّکَ خَلیفَتی فی کُلِّ مُؤمِنٍ . (6) .

1- .کفایه الأثر : ص 199 عن محمود بن لبید و ص 20 عن ابن عبّاس و ص 117 عن أبی أیّوب خالد بن یزید الأنصاری و ص 173 عن یزید السمّان عن الإمام الحسین علیه السلام وفیها ذیله .
2- .معانی الأخبار : ص 372 ح 1 عن ابن عبّاس ، کمال الدین : ص 261 ح 8 عن علیّ بن الحسن السائح عن الإمام العسکری عن أبیه عن جدّه علیهم السلام وفیه «یا بن مسعود» بدل «أیّها الناس» .
3- .شرح الأخبار : ج 1 ص 121 ح 47 عن أبی رافع .
4- .السنّه لابن أبی عاصم : ص 589 ح 1351 .
5- .فی الطبعه المعتمده : «نبیّ» وهو تصحیف ، والتصحیح من تاریخ دمشق «ترجمه الإمام علی علیه السلام » تحقیق محمّدباقر المحمودی (ج 1 ص 185 ح 249) .
6- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 98 ح 8441 وص 100 ح 8448 ؛ شرح الأخبار : ج 2 ص 300 ح 618 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 178 کلّها نحوه .

ص: 27

8798.امام علی علیه السلام :فاطمه علیها السلام :خدای متعال را گواه می گیرم که شنیدم پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «علی، بهترین کسی است که در میان شما به جانشینی خود قرارش می دهم و او امام و خلیفه پس از من است».8798.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم! همانا علی، امام شما پس از من و خلیفه من بر شماست.8797.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :منم پسر عموی پیامبر خدا... و منم وصیّ او و جانشین او پس از او.8796.امام علی علیه السلام :السنّه ، ابن ابی عاصم به نقل از ابن عبّاس : مردم برای نبرد تبوک ، حرکت کردند. علی علیه السلام [ به پیامبر صلی الله علیه و آله ] گفت: با تو بیایم؟

فرمود: «نه».

علی علیه السلام گریست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز آن که تو پیامبر نیستی؟ تو پس از من، جانشینم در میان همه مؤمنانی».8795.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس : پیامبر صلی الله علیه و آله با مردم برای نبرد تبوک حرکت کرد. علی علیه السلام [ به پیامبر صلی الله علیه و آله ] گفت : با تو بیایم؟

فرمود : «نه».

علی علیه السلام گریست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز آن که پیامبر نیستی؟».

گفت : چرا.

فرمود : «تو جانشین من در میان همه مؤمنانی». .


ص: 28

8794.بحار الأنوار به نقل از مُفَضَّل بن عمر :رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ خَلیفَتی عَلی اُمَّتی مِن بَعدی . (1)8797.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ اللّهَ أمَرَنی أن أنصِبَ لَکُم إماما ؛ یَکونُ وَصِیّی فیکُم ، وخَلیفَتی فی أهلِ بَیتی ، وفی اُمَّتی مِن بَعدی ... .

یا أیُّهَا النّاسُ ! إنّی قَد أعلَمتُکُم مَفزَعَکُم بَعدی وإمامَکُم ووَلِیَّکُم وهادِیَکُم بَعدی ؛ وهُوَ عَلِیُ بنُ أبی طالِبٍ . (2)8796.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :مَعاشِرَ النّاسِ ! إنَّ عَلِیّا خَلیفَهُ اللّهِ ، وخَلیفَتی عَلَیکُم بَعدی ، وإنَّهُ لَأَمیرُ المُؤمِنینَ ، وخَیرُ الوَصِیّینَ. (3)8795.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله فی حِجَّهِ الوَداعِ : عَلِیٌّ یَعسوبُ المُؤمِنینَ ، وَالمالُ یَعسوبُ الظّالِمینَ . عَلِیٌّ أخی ، ومَولَی المُؤمِنینَ مِن بَعدی ، وهُوَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّ اللّهَ تَعالی خَتَمَ النُّبُوَّهَ بی ؛ فَلا نَبِیَّ بَعدی ، وهُوَ الخَلیفَهُ فِی الأَهلِ وَالمُؤمِنینَ بَعدی . (4)8794.بحار الأنوار عن المُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :عنه صلی الله علیه و آله یَومَ الغَدیرِ : مَعاشِرَ النُاسِ ! هذا عَلِیٌّ أخی ، ووَصِیّی ، وواعی عِلمی ، وخَلیفَتی عَلی اُمَّتی . (5)8793.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ وَصِیّی ، ووارِثی ، وخَلیفَتی فِی الأَهلِ وَالمالِ وَالمُسلِمینَ فی کُلِّ غَیبَهٍ . (6) .

1- .الغیبه للطوسی : ص 150 ح 111 عن الحسن بن علیّ عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، شرح الأخبار : ج 1 ص 135 ح 65 و ج 2 ص 300 ح 618 عن عبد اللّه بن عبّاس وفیه «کلّ مؤمن» بدل «اُمّتی» .
2- .الغیبه للنعمانی : ص 71 ح 8 ، کمال الدین : ص 277 ح 25 ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 760 ح 25 کلّها عن سلیم بن قیس .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 13 ح 30 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
4- .الأمالی للطوسی : ص 521 ح 1147 عن المجاشعی عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام زین العابدین علیهم السلام ، کشف الغمّه : ج 2 ص 35 کلاهما عن عمر وسلمه ابنی اُمّ سلمه ربیبی رسول اللّه صلی الله علیه و آله .
5- .الاحتجاج : ج 1 ص 147 ح 32 عن علقمه عن الإمام الباقر علیه السلام وراجع کمال الدین : ص 279 ح 25 والغیبه للنعمانی : ص 70 ح8 و ص83 ح12 وتفسیر القمّی : ج2 ص109 و ج1 ص293 .
6- .الخصال : ص 430 ح 9 عن بکر بن محمّد الأزدی عن بعض أصحابنا عن الإمام الصادق عن الإمام علیّ علیهما السلام .

ص: 29

8792.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو پس از من، خلیفه ام بر امّتم (1) هستی.8791.مکارم الأخلاق:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردمان! خداوند به من فرمان داد که امامی برایتان منصوب کنم تا وصیّ من در میان شما باشد و پس از من، جانشینم در میان خاندان و امّتم شود... . ای مردم! من پناهگاه شما پس از خود و امام و ولیّ تان را به شما معرّفی می کنم . او علی بن ابی طالب است.8793.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردمان! همانا علی، خلیفه خدا و خلیفه من بر شما پس از من است و او امیر مؤمنان و بهترینِ اوصیاست.8792.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حَجّه الوداع : علی ، سرور مؤمنان است و ثروت، سرور ظالمان. علی ، برادر من و مولای مؤمنان پس از من است. او برای من، به منزله هارون برای موسی است، جز آن که خدای متعال، نبوّت را با من خاتمه داد و پیامبر دیگری پس از من نیست. او پس از من ، جانشین من در میان خاندانم و مؤمنان است.8791.مکارم الأخلاق :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر : ای مردمان! این علی برادر، وصی، دربرگیرنده علم من و خلیفه من بر امّتم است.8790.المصنف لعبد الرزاق به نقل از أبو قلابه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو وصی و وارث منی و در غیاب من، جانشینم در میان خاندان و دارایی[ ام] و مسلمانان هستی . .

1- .در نقلی آمده است : «بر هر مؤمن».

ص: 30

8789.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :وَاللّهِ لَقَد خَلَّفَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی اُمَّتِهِ ، فَأَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَیهِم بَعدَ نَبِیِّهِ . (1)3 / 4خَلیفَهُ النَّبِیِّ فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ8786.لقمان علیه السلام ( در اندرز به فرزندش ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیّی ، وخَلیفَتی عَلی أهلی واُمَّتی ، فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی . (2)8790.المُصنَّفُ لعبدِ الرَّزّاقِ عن أبی قلابه :عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ خَلیفَتی عَلی اُمَّتی فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی ، وأنتَ مِنّی کَشَیثٍ مِن آدَمَ ، وکَسامٍ مِن نوحٍ ، وکَإِسماعیلَ مِن إبراهیمَ ، وکَیوشَعَ مِن موسی ، وکَشَمعونَ مِن عیسی . (3)8789.عنه صلی الله علیه و آله :عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیّی ، وأبو وُلدی ، وزَوجُ ابنَتی ، وخَلیفَتی عَلی اُمَّتی فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی ؛ أمرُکَ أمری ، ونَهیُکَ نَهیی . اُقسِمُ بِالَّذی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّهِ وجَعَلَنی خَیرَ البَرِیَّهِ أنَّکَ لَحُجَّهُ اللّهِ عَلی خَلقِهِ ، وأمینُهُ عَلی سِرِّهِ ، وخَلیفَتُهُ عَلی عِبادِهِ . (4)8788.عنه صلی الله علیه و آله :الأمالی للصدوق عن ابن عبّاس :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أنَا أکثَرُ النَّبِیّینَ تَبَعا یَومَ القِیامَهِ ، ولی حَوضٌ عَرضُهُ ما بَینَ بُصری (5) وصَنعاءَ (6) ، فیهِ مِنَ الأَباریقِ عَدَدُ نُجومِ السَّماءِ ، وخَلیفَتی عَلَی الحَوضِ یَومَئِذٍ خَلیفَتی فِی الدُّنیا . فَقیلَ : ومَن ذاکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ ! قالَ : إمامُ المُسلِمینَ ، وأمیرُ المُؤمِنینَ ، ومَولاهُم بَعدی ؛ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (7) .

1- .مائه منقبه : ص 82 ح 32 عن المسیّب بن نجیه .
2- .الخصال : ص 652 ح 53 ، الأمالی للصدوق : ص 754 ح 1015 کلاهما عن سلیمان بن مهران عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلامو ص175 ح 178 ، الفضائل لابن شاذان : ص 8 ، بشاره المصطفی : ص 198 والثلاثه الأخیره عن ابن عبّاس و ص 23 عن جابر بن عبد اللّه ، کمال الدین : ص 260 ح 6 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام والأخیران نحوه .
3- .الأمالی للصدوق : ص 450 ح 609 ، بشاره المصطفی : ص 58 کلاهما عن عبد اللّه بن عبّاس .
4- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 297 ح 53 ، فضائل الأشهر الثلاثه : ص 79 ح 61 ، الأمالی للصدوق : ص 155 ح 149 کلّها عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
5- .بُصری : مدینه تبعد عن دمشق تسعین کیلو مترا من الجنوب الشرقی . وکان لها أهمّیه عظمی أیّام الروم . فتحت علی ید خالد بن الولید فی السنه (13 ه ) (معجم البلدان : ج 1 ص 441) .
6- .صنعاء : عاصمه الیمن، وتقع جنوب الحجاز، وشمال مدینه عدن . وکانت من أهمّ مدن الیمن والحجاز آنذاک .
7- .الأمالی للصدوق : ص 374 ح 471 ، بشاره المصطفی : ص 34 . راجع : ج 8 ص 196 (صاحب حوضی) .

ص: 31



3 / 4 جانشین پیامبر در حیات و پس از وفات او

8787.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :به خدا سوگند که پیامبر خدا مرا جانشین خود در میان امّتش کرد. پس حجّت خدا بر آنان پس از پیامبرش منم.3 / 4جانشین پیامبر در حیات و پس از وفات او8784.امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو وصیّ و جانشین من بر خاندان و امّتم، در حیات و پس از وفاتم هستی.8783.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! در حیات و پس از وفاتم، تو جانشین من بر امّتم هستی. تو برای من، مانند شیث برای آدم و سام برای نوح علیه السلام و اسماعیل برای ابراهیم و یوشع برای موسی و شمعون برای عیسی هستی.8782.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو وصیّ من، پدر فرزندانم، همسر دخترم و خلیفه من بر امّتم در حیات و پس از وفاتم هستی. فرمان تو فرمان من و نهی تو نهی من است. سوگند به آن که مرا به پیامبری برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد، تو حجّت خدا بر خلق او و رازنگهدار و خلیفه او بر بندگانش هستی.8781.امام علی علیه السلام :الأمالی ، صدوق به نقل از ابن عبّاس : پیامبر خدا فرمود : «روز قیامت، من در میان پیامبران، بیشترین پیروان را دارم . مرا حوضی است که عرض آن به اندازه فاصله بُصری (1) تا صَنعاست (2) . در آن جام هایی است به عدد ستارگان آسمان و جانشینم بر حوض در آن روز، [ همان] جانشینم در دنیاست».

گفته شد : ای پیامبر خدا! او چه کسی است؟

فرمود : «امام مسلمانان، امیر مؤمنان و مولای آنها پس از من، علی بن ابی طالب». (3)

.

1- .بُصری، شهری در نود کیلومتری جنوب شرقی دمشق است و به روزگار قدرت رومیان، اهمّیت بسیار داشته است . این شهر ، در سال سیزدهم هجری به دست خالد بن ولید ، فتح شد (معجم البلدان : ج 1 ص 441) .
2- .صنعا، پایتخت یمن، در جنوب حجاز و شمال عَدَن واقع است و در آن زمان، از مهم ترین شهرهای یمن و حجاز بوده است.
3- .ر . ک : ج 8 ص 197 (صاحب حوض من «کوثر») .

ص: 32

8785.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ عَلِیٍّ علیه السلام : هذا خَیرُ أهلی ، وأقرَبُ الخَلقِ مِنّی ، لَحمُهُ مِن لَحمی ، ودَمُهُ مِن دَمی ، وروحُهُ مِن روحی ، وهُوَ الوَزیرُ مِنّی فی حَیاتی ، وَالخَلیفَهُ بَعدَ وَفاتی ؛ کَما کانَ هارونُ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (1)8784.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :الفتوح فی خَبرِ دُخولِ عائِشَهَ عَلی اُمِّ سَلَمَهَ قَبلَ حَربِ الجَمَلِ ؛ تَدعوها لِلمَسیرِ إلَی البَصرَهِ : ثُمَّ جَعَلَت اُمُّ سَلَمَهَ تُذَکِّرُ عائِشَهَ فَضائِلَ عَلِیٍّ علیه السلام ، وعَبدُ اللّهِ بنُ الزُّبَیرِ عَلَی البابِ یَسمَعُ ذلِکَ کُلَّهُ ، فَصاحَ بِاُمِّ سَلَمَهَ وقالَ : یا بِنتِ أبی اُمَیَّهَ ! إنَّنا قَد عَرَفنا عَداوَتِکِ لِالِ الزُّبَیرِ !

فَقالَت اُمُّ سَلَمَهَ : وَاللّهِ لَتورِدَنَّها ، ثُمَّ لا تُصدِرَنَّها أنتَ ولا أبوکَ ! أ تَطمَعُ أن یَرضَی المُهاجِرونَ وَالأَنصارُ بِأَبیکَ الزُّبَیرِ وصاحِبِهِ طَلحَهَ ، وعَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ حَیٌّ ، وهُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَهٍ ! !

فَقالَ عَبدُ اللّهِ بنُ الزُّبَیرِ : ما سَمِعنا هذا مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ساعَهً قَطُّ !

فَقالَت اُمُّ سَلَمَهَ : إن لَم تَکُن أنتَ سَمِعتَهُ فَقَد سَمِعَتهُ خالَتُکَ عائِشَهُ ، وها هِیَ فَاسأَلها ! فَقَد سَمِعَتهُ صلی الله علیه و آله یَقولُ : «عَلِیٌّ خَلیفَتی عَلَیکُم فی حَیاتی ومَماتی ؛ فَمَن عَصاهُ فَقَد عَصانی » أ تَشهَدینَ یا عائِشَهُ بِهذا ، أم لا ؟

فَقالَت عائِشَهُ : اللّهُمَّ نَعَم .

قالَت اُمُّ سَلَمَهَ : فَاتَّقِی اللّهَ یا عائِشَهُ فی نَفسِکِ ، وَاحذَری ما حَذَّرَکِ اللّهُ ورَسولُهُ صلی الله علیه و آله ، ولا تَکونی صاحِبَهَ کِلابِ الحَوأَبِ ، ولا یَغُرَّنَّکِ الزُّبَیرُ وطَلحَهُ ؛ فَإِنَّهُما لا یُغنِیانِ عَنکِ من اللّه شیئا ! (2) .

1- .التوحید : ص 311 ح 2 ، قصص الأنبیاء : ص 284 ح 348 کلاهما عن جعفر الأزهری عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الخرائج والجرائح : ج 2 ص 492 ح 5 نحوه وراجع الثاقب فی المناقب : ص 67 ح 48 .
2- .الفتوح : ج 2 ص 454 . راجع : ج 4 ص 584 (استرجاع عائشه لمّا وصلت إلی ماء الحوأب) .

ص: 33

8783.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در توصیف علی علیه السلام : این، بهترینِ خاندانم و نزدیک ترینِ مردم به من است. گوشتش از گوشت من، خونش از خون من و جانش از جان من است. او وزیر من در حیاتم و جانشین من پس از وفاتم است، همان گونه که هارون برای موسی علیه السلام بود، جز آن که پس از من پیامبری نیست.8782.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :الفتوح در خبر رفتن عایشه به نزد اُمّ سلمه پیش از جنگ جمل به منظور کشاندن او به سوی بصره : سپس امّ سلمه به یادآوری فضیلت های علی علیه السلام برای عایشه پرداخت و عبد اللّه بن زبیر که جلوی در ایستاده بود، همه آن را شنید. پس بر امّ سلمه فریاد زد و گفت : ای دختر ابو اُمیّه! ما دشمنی ات را با خاندان زبیر دانستیم.

امّ سلمه گفت : به خدا سوگند، عایشه را وارد [ غائله ]می کنید و نه تو و نه پدرت ، او را [ از آن ]بیرون نمی آورید. آیا طمع داری که مهاجرین و انصار به [ خلافت] پدرت زبیر و همفکرش طلحه راضی شوند، در حالی که علی بن ابی طالب زنده است؟ همو ولیّ هر مرد و زن با ایمان است؟

عبد اللّه بن زبیر گفت : ما هرگز این را از پیامبر خدا نشنیدیم!

امّ سلمه گفت : اگر تو آن را نشنیده ای، خاله ات عایشه شنیده است و او همین جاست. از او بپرس! او شنیده است که پیامبر خدا می فرمود : «علی، جانشین من بر شما در حیات و مماتم است. پس هر که از او نافرمانی کند ، مرا نافرمانی کرده است». ای عایشه! آیا بر این، شهادت می دهی؟

عایشه گفت : به خدا، آری.

امّ سلمه گفت : پس ای عایشه! از خدا پروا کن و از آنچه خدا و پیامبرش بر حذرت داشته اند ، برحذر باش و زنی مباش که سگان [ آبگاه] «حَوأب» بر او پارس می کنند . زبیر و طلحه فریبت ندهند که آن دو به هیچ روی، تو را از خدا بی نیاز نمی کنند. (1) .

1- .ر . ک : ج 4 ص 585 (استرجاع عایشه به هنگام رسیدن به آبگاه حَوأب) .

ص: 34

راجع : ج 1 ص 200 (المؤازره علی الدعوه) .

.


ص: 35

ر . ک : ج 1 ، ص 201 (یاری پیامبر در تبلیغ) .

.


ص: 36

الفصل الرابع : أحادیث المنزله4 / 1حَدیثُ المَنزِلَهِ8776.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (1)8780.عنه صلی الله علیه و آله :صحیح مسلم عن سعید بن المسیّب عن عامر بن سعد بن أبی وقّاص عن أبیه :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ : أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی .

قالَ سَعیدٌ : فَأَحبَبتُ أن اُشافِهَ بِها سَعدا ، فَلَقیتُ سَعدا ، فَحَدَّثتُهُ بِما حَدَّثَنی عامِرٌ ، فَقالَ : أنَا سَمِعتُهُ . فَقُلتُ : أ أَنتَ سَمِعتَهُ ؟ فَوَضَعَ إصبَعَیهِ عَلی اُذُنَیهِ ، فَقالَ : نَعَم ، وإلّا فَاستَکَّتا . (2) .

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 641 ح 3730 عن جابر بن عبد اللّه و ح 3731 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 45 ح 121 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 164 ح 8571 و ص165 ح 8576 کلّها عن سعد بن أبی وقّاص ، تاریخ بغداد : ج 10 ص 43 ح 5170 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 127 ح 62 64 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 496 ح 13 والثلاثه الأخیره عن أسماء بنت عمیس و ح 14 عن زید بن أرقم ، السنّه لابن أبی عاصم : ص 595 ح 1382 عن أبی سعید ، کنز العمّال : ج 11 ص 599 ح 32881 ؛ کفایه الأثر : ص 135 عن سعد بن مالک ، الجمل : ص 76 .
2- .صحیح مسلم:ج4 ص1870 ح30، فضائل الصحابه لابن حنبل: ج2 ص633 ح1079، خصائص أمیرالمؤمنین للنسائی: ص111 ح50 وفیهما «أما ترضی أن تکون منّی»بدل«أنت منّی» ص114 ح 51 ، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 348 ح 735 و ص354 ح 751 «فاصطکّتا» بدل «فاستکّتا» ، تاریخ دمشق : ج42 ص146148، اُسد الغابه : ج4 ص100 الرقم3789 ، المناقب لابن المغازلی : ص 28 ح 40 و ص29 ح 42 و ص33 ح 50 ، المناقب للخوارزمی : ص 133 ح 148 ؛ الأمالی للطوسی : ص 227 ح 399 نحوه ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 513 ح 435 وفیه «أما ترضی أن تکون منّی» بدل «أنت منّی» .