گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
فصل چهارم : احادیث منزلت



4 / 1 حدیث منزلت

فصل چهارم : احادیث منزلت4 / 1حدیث منزلت8776.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام : تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز آن که پس از من پیامبری نیست.8775.امام صادق علیه السلام :صحیح مسلم به نقل از سعید بن مُسَیِّب، از عامر بن سعد بن ابی وقّاص، از پدرش : پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود : «تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز آن که پیامبری پس از من نیست».

[ سعید می گوید:] دوست داشتم که این را از خود سعد بشنوم. او را دیدم و آنچه را عامر برایم گفته بود، برایش گفتم.

گفت : من آن را شنیده ام.

گفتم : تو خود، آن را شنیده ای؟

دو انگشتش را بر گوش هایش نهاد و گفت : آری ، وگر [ چنین] نبود ، [ اینها] کر بشوند.

.


ص: 38

8774.امام صادق علیه السلام :تاریخ دمشق عن عامر بن سعد :إنّی لَمَعَ أبی إذ تَبِعَنا رَجُلٌ ، فی نَفسِهِ عَلی عَلِیٍّ بَعضُ الشَّیِء ، فَقالَ : یا أبا إسحاقَ ، ما حَدیثٌ یَذکُرُ النّاسُ عَن عَلِیٍّ ؟ قالَ : وما هُوَ ؟ قالَ : «أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی» ! قالَ : نَعَم ؛ سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ لِعَلِیٍّ : «أنتَ مِنّی کَهارونَ مِن موسی» ، ما تُنکِرُ أن یَقولَ لِعَلِیٍّ هذا ، وأفضَلَ مِن هذا ! ! (1)8773.امام صادق علیه السلام :تاریخ بغداد عن جابر : لِعَلِیٍّ علیه السلام قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی ، ولَو کانَ لَکُنتَهُ ! ! (2)8775.عنه علیه السلام :تاریخ بغداد عن سوید بن غفله عن عمر بن الخطّاب :إنَّهُ رَأی رَجُلاً یَسُبُّ عَلِیّا ، فَقالَ : إنّی أظُنُّکَ مُنافِقا ؛ سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : إنَّما عَلِیٌّ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (3)8774.عنه علیه السلام :تاریخ بغداد عن المهدیّ العبّاسی :دَخَلَ عَلَیَّ سُفیان الثَّورِیُ ، فَقُلتُ : حَدِّثنی بِأَفضَلِ فَضیلَهٍ عِندَکَ لِعَلِیٍّ . فَقالَ : حَدَّثَنی سَلَمَهُ بنُ کُهیلٍ ، عَن حُجَیَّهَ بنِ عَدِیٍّ ، عَن عَلِیٍّ قالَ : قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (4) .

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 157 ح 8559 .
2- .تاریخ بغداد : ج 3 ص 289 ح 1376 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 176 ح 8605 ؛ کنز الفوائد : ج 2 ص 181 ، الأمالی للشجری : ج 1 ص 134 ، مائه منقبه : ص 112 ح 57 ، الأمالی للطوسی : ص 548 ح 1168 عن أبی ذرّ عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه .
3- .تاریخ بغداد : ج 7 ص 453 ح 4023 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 167 ح 8580 و ص166 ح 8578 و 8579 .
4- .تاریخ بغداد : ج 4 ص 71 ح 1691 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 167 ح 8582 .

ص: 39

8773.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :تاریخ دمشق به نقل از عامر بن سعد : من با پدرم بودم که مردی در پی ما آمد. او که دلش با علی علیه السلام ناصاف بود، گفت : ای ابو اسحاق! این چه حدیثی است که مردم درباره علی علیه السلام می گویند؟

پدرم گفت: چه حدیثی؟

گفت: «تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی»!

[ پدرم] گفت : آری . شنیدم که پیامبر خدا به علی علیه السلام می گوید : «تو برای من، مانند هارون برای موسی هستی». این که چنین چیزی و حتّی بالاتر از آن را برای علی علیه السلام بگوید، غریب نیست.8772.امام علی علیه السلام :تاریخ بغداد به نقل از جابر : پیامبر خدا [ خطاب به علی علیه السلام ] فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز آن که پیامبری پس از من نیست، که اگر بود، آن پیامبر، تو بودی؟».8771.امام علی علیه السلام :تاریخ بغداد به نقل از سوید بن غفله : عمر بن خطّاب ، دید که مردی به علی علیه السلام دشنام می دهد. به او گفت : به گمانم تو منافقی . شنیدم پیامبر خدا می گوید : «علی برای من، به منزله هارون برای موسی است، جز آن که پیامبری پس از من نیست».8770.امام علی علیه السلام :تاریخ بغداد به نقل از مهدی عبّاسی : سفیان ثوری، بر من وارد شد. گفتم : برترین فضیلتی را که از علی می دانم ، برایم بگو.

گفت : سلمه بن کهیل، از حُجَیّه بن عدی، از قول علی علیه السلام برایم گفت که پیامبر خدا فرمود : «تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز آن که پیامبری پس از من نیست». .


ص: 40

8769.امام علی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ؛ طاعَتُکَ واجِبَهٌ عَلی مَن بَعدی کَطاعَتی فی حَیاتی ، غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (1)8768.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله مُشیرا إلی عَلِیٍّ علیه السلام : هذا خَیرُ أهلی ، وأقرَبُ الخَلقِ مِنّی ، لَحمُهُ مِن لَحمی ، ودَمُهُ مِن دَمی ، وروحُهُ مِن روحی ، وهُوَ الوَزیرُ مِنّی فی حَیاتی ، وَالخَلیفَهُ بَعدَ وَفاتی ، کَما کانَ هارونُ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (2)8767.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هِبَهِ اللّهِ مِن آدَمَ ، وبِمَنزِلَهِ سامٍ من نوحٍ ، وبِمَنزِلَهِ إسحاقَ مِن إبراهیمَ ، وبِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، وبِمَنزِلَهِ شَمعونَ مِن عیسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (3)8766.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : إنَّکَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، ولَکَ بِهارونَ اُسوَهٌ حَسَنَهٌ ؛ إذِ استَضعَفَهُ قَومُهُ وکادوا یَقتُلونَهُ ، فَاصبِر لِظُلمِ قُرَیشٍ إیّاکَ ، وتَظاهُرِهِم عَلَیکَ ؛ فَإِنَّکَ بِمَنزِلَهِ هارونَ . (4) .

1- .الاحتجاج : ج 1 ص 297 ح 52 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 224 ح 142 کلاهما عن عبد اللّه بن الحسن عن أبیه عن الإمام علیّ علیهما السلام عن اُبیّ بن کعب ، الیقین : ص 448 ح 170 عن یحیی بن عبد اللّه بن الحسن عن جدّه عن الإمام علیّ علیهما السلام عن اُبیّ بن کعب ولیس فیه «کطاعتی ...» .
2- .التوحید : ص 311 ح 2 ، قصص الأنبیاء : ص 284 ح 348 کلاهما عن جعفر الأزهری عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الخرائج والجرائح : ج 2 ص 492 ح 5 نحوه ، الثاقب فی المناقب : ص 67 ح 48 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
3- .الأمالی للصدوق : ص 100 ح 77 عن مقاتل بن سلیمان عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، روضه الواعظین : ص 115 .
4- .کمال الدین : ص 264 ح 10 عن سلمان ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 569 ح 2 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .

ص: 41

8772.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی. پس از من، اطاعت از تو بر همه واجب است، مانند [ وجوب] اطاعت از من در حیاتم، جز آن که پیامبری پس از من نیست.8771.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که به علی علیه السلام اشاره می کرد : این، بهترینِ خاندانم ونزدیک ترینِ مردم به من است ، گوشتش از گوشت من، خونش از خون من و جانش از جان من است. اوست وزیر من در حیاتم و خلیفه من پس از وفاتم، همان گونه که هارون برای موسی علیه السلام بود، جز آن که پیامبری پس از من نیست.8770.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو برای من، به منزله هبه اللّه برای آدم و سام برای نوح و اسحاق برای ابراهیم و هارون برای موسی و شمعون برای عیسی هستی، جز آن که پیامبری پس از من نیست.8769.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام : تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی و هارون برای تو نمونه خوبی است، آن گاه که قومش او را منزوی کردند و نزدیک بود که او را بکشند. پس، [ تو نیز] بر ظلم قریش و تبانی شان بر ضدّ خویش صبر کن که تو به منزله هارونی. .


ص: 42

8768.عنه علیه السلام :الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام:لَقَد قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام فی عَشَرَهِ مَواضِعَ : أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . (1)راجع : ج 1 ص 396 (الاستخلاف عن النبیّ فی غزوه تبوک) .

4 / 2مَوارِدُ تَأکیدِ النَّبِیِّ عَلی حَدیثِ المَنزِلَهِ4 / 2 1یَومُ الإِنذارِ8762.امام علی علیه السلام :کنز الفوائد عن أبی رافع :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله جَمَعَ بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ فِی الشِّعبِ ... فَقالَ : إنَّ اللّهَ عزّوجلّ أمَرَنی أن اُنذِرَ عَشیرَتِی الأَقرَبینَ ورَهطِی المُخلِصینَ ، وإنَّ اللّهَ تَعالی لَم یَبعَث نَبِیّا إلّا جَعَلَ لَهُ مِن أهلِهِ أخا ، ووارِثا ، ووَزیرا ، ووَصِیّا ، وخَلیفَهً فی أهلِهِ ، فَأَیُّکُم یُبایِعُنی عَلی أنَّهُ أخی ووَزیری ووارِثی دونَ أهلی ، ویَکونُ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی ؟ فَسَکَتَ القَومُ .

فَأَعادَ الکَلامَ عَلَیهِم ثَلاثَ مَرّاتٍ ، وقالَ : وَاللّهِ ، لَیَقومَنَّ قائِمُکُم أو یَکونُ فی غَیرِکُم ، ثُمَّ لَتُذَمُّنَّ !

قالَ : فَقامَ عَلِیٌّ علیه السلام وهُم یَنظُرونَ کُلُّهُم إلَیهِ ، فَبایَعَهُ ، وأجابَهُ إلی ما دَعاهُ . (2)راجع : ج 1 ص 200 (المؤازره علی الدعوه) .

.

1- .ینابیع المودّه : ج 2 ص 302 ح 866 .
2- .کنز الفوائد : ج 2 ص 177 ، مجمع البیان : ج 7 ص 323 ، تفسیر فرات : ص 303 ح 408 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 393 ح 19 وفیها «لتندمنّ» بدل «لتذمنّ» وراجع المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 251 .

ص: 43



4 / 2 تأکیدهای پیامبر بر حدیث منزلت

4 / 2 1 روز هشدار

8760.امام علی علیه السلام :امام صادق علیه السلام به نقل از پدرانش : بی گمان، پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام در ده جا گفت : «تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی».ر . ک : ج 1 ، ص 397 (جانشینی پیامبر در جنگ تبوک) .

4 / 2تأکیدهای پیامبر بر حدیث منزلت4 / 2 1روز هشدار8762.عنه علیه السلام :کنز الفوائد به نقل از ابو رافع : پیامبر صلی الله علیه و آله بنی عبد المطّلب را در شِعب (درّه) [ ابو طالبْ ]گرد آورد ... و فرمود : «خدای عز و جل به من فرمان داده که خویشان نزدیک و اقوام مُخلصم را هشدار دهم . خداوند متعال، پیامبری برنینگیخت، مگر آن که از خاندانش برادر، وارث، وزیر، وصی و جانشینی در میان خانواده اش قرار داد. حال کدام یک از شما با من بیعت می کند ، به این شرط که در میان خاندانم، تنها او برادر من، وزیر من و وارث من و برایم به منزله هارون برای موسی باشد ، جز آن که پس از من پیامبری نیست؟».

همه ساکت ماندند. پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار سخن خود را برای آنان تکرار کرد و فرمود : «به خدا سوگند، یا کسی از میانتان برمی خیزد یا این که غیر شما به این منزلت می رسد و مورد نکوهش قرار می گیرید».

پس علی علیه السلام برخاست و در حالی که همه به او می نگریستند، با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کرد و او را در آنچه بدان فرامی خوانْد، اجابت نمود.ر . ک : ج 1 ، ص 201 (یاری پیامبر در تبلیغ) .

.


ص: 44

4 / 2 2یَومُ المُؤاخاهِ8758.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :فضائل الصحابه لابن حنبل عن محدوج بن زید :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله آخی بَینَ المُسلِمینَ ، ثُمَّ قالَ : یا عَلِیُّ ، أنتَ أخی ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (1)8757.امام علی علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :آخی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ أصحابِهِ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، آخَیتَ بَینَ أصحابِکَ وتَرَکتَنی فَردا لا أخَ لی ! ! فَقالَ : إنّما أخَّرتُکَ لِنَفسی ؛ أنتَ أخی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . فَقُمتُ وأنَا أبکی مِنَ الجَذَلِ (2) وَالسُّرورِ . (3)راجع : ج 10 ص 372 (الإخاء مع النبیّ) .

4 / 2 3عِندَ سَدِّ الأَبوابِ8753.امام علی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ رِجالاً یَجِدونَ فی أنفُسِهِم فی أنّی أسکَنتُ عَلِیّا فِی المَسجِدِ ، وَاللّهِ ما أخرَجتُهُم ، ولا أسکَنتُهُ ، إنَّ اللّهَ عزّوجلّ أوحی إلی موسی وأخیهِ : «أَن تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتًا وَ اجْعَلُواْ بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوهَ» (4) ، وأمَرَ موسی ألّا یَسکُنَ مَسجِدَهُ ، ولا یَنکِحَ فیهِ ، ولا یَدخُلَهُ إلّا هارونُ وذُرِّیَّتُهُ ، وإنَّ عَلِیّا مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، وهُوَ أخی دونَ أهلی ، ولا یَحِلُّ مَسجِدی لِأَحَدٍ یَنکِحُ فیهِ النِّساءَ إلّا عَلِیٌّ وذُرِّیَّتُهُ ، فَمَن ساءَهُ فَهاهُنا وأومَأَ بِیَدِهِ نَحوَ الشّامِ . (5) .

1- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 663 ح 1131 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 53 ح 8389 ، المناقب للخوارزمی : ص 140 ح 159 ، المناقب لابن المغازلی : ص 42 ح 65 عن أبی زید الباهلی ؛ الأمالی للصدوق : ص 402 ح 520 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 186 نحوه وکلاهما عن مخدوج بن زید الذهلی .
2- .الجَذَل : الفرح (مجمع البحرین : ج 1 ص 280 «جذل») .
3- .کنز الفوائد : ج 2 ص 180 عن سلیمان بن جعفر الهاشمی عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ؛ المعجم الکبیر : ج 11 ص 63 ح 11092 عن ابن عبّاس نحوه. راجع: ص 10 (وارث علم النبیّ) .
4- .یونس : 87 .
5- .المناقب لابن المغازلی : ص 255 ح 303 ؛ علل الشرائع : ص 202 ح 3 کلاهما عن حذیفه بن أسید الغفاری و ح 2 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 127 ح 39 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 194 والثلاثه الأخیره عن أبی رافع ، الاحتجاج : ج 2 ص 310 ح 258 عن أبی جعفر مؤمن الطاق والأربعه الأخیره نحوه ولیس فیها الآیه الشریفه .

ص: 45



4 / 2 2 روز پیمان برادری

4 / 2 3 هنگام بستن درها

4 / 2 2روز پیمان برادری8757.عنه علیه السلام :فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از محدوج بن زید : پیامبر خدا، میان مسلمانان، برادری ایجاد کرد. سپس گفت : «ای علی! تو برادر منی و تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز آن که پیامبری پس از من نیست».8756.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :پیامبر خدا میان اصحابش برادری ایجاد کرد. من گفتم : ای پیامبر خدا! میان اصحابت برادری ایجاد کردی و مرا تنها و بی برادر نهادی!

فرمود : «تو را برای خود ، نگه داشتم. تو، برادر من در دنیا و آخرتی و تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی».

من برخاستم ، در حالی که از سرِ شوق و شادی می گریستم (1) .ر . ک : ج 10 ، ص 373 (برادری با پیامبر).

4 / 2 3هنگام بستن درها8752.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برخی مردم از من دل آزرده شده اند که چرا علی را در مسجد جای داده ام. به خدا سوگند، من علی را به مسجد ، داخل و آنان را از مسجد بیرون نکرده ام. خدای عز و جل به موسی علیه السلام و برادرش وحی کرد : «قوم خود را در مصر، در خانه هایی سکنا دهید و خانه هایتان را رو به قبله قرار دهید و نماز بخوانید» و به موسی فرمان داد که کسی در مسجدش سکنا نگزیند و در آن ، آمیزش نشود و جز هارون و فرزندانش را به آن ، راه ندهد.

علی [ نیز] برای من، به منزله هارون برای موسی است. در میان خانواده ام [ تنها] او برادر من است و برای هیچ کس روا نیست که در مسجدم با زنان بیامیزد، جز علی و فرزندان او . پس هر که ناخشنود است، به آن جا برود و با دستش به سوی شام اشاره کرد .

.

1- .ر . ک : ص 11 (وارث علم پیامبر) .

ص: 46

8751.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :تاریخ دمشق عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :جاءَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ونَحنُ مُضطَجِعونَ فِی المَسجِدِ ، فَضَرَبَنا بِعَسیبٍ (1) فی یَدِهِ ، فَقالَ : أ تَرقُدونَ فِی المَسجِدِ ! إنَّهُ لا یُرقَدُ فیهِ ، فَأَجفَلنا وأجفَلَ عَلِیٌّ .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : تَعالَ یا عَلِیُّ ، إنَّهُ یَحِلُّ لَکَ فِی المَسجِدِ ما یَحِلُّ لی ، أ لا تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی إلَا النُّبُوَّهَ ! ! وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّکَ لَذَوّادٌ عَن حَوضی یَومَ القِیامَهِ ، تَذودُ کَما یُذادُ البعَیرُ الضّالُّ عَنِ الماءِ بِعَصا لَکَ مِن عَوسَجٍ (2) ، کَأَنّی أنظُرُ إلی مُقامِکَ مِن حَوضی . (3)راجع : ج 10 ص 394 (الحقوق مثل النبیّ فی مسجده) .

4 / 2 4فَتحُ خَیبَرَ8747.امام صادق علیه السلام :المناقب لابن المغازلی عن جابر بن عبد اللّه :لَمّا قَدِمَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ بِفَتحِ خَیبَرَ قالَ لَهُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، لَولا أن تَقولَ طائِفَهٌ مِن اُمَّتیفیکَ ما قالَتِ النَّصاری فی عیسَی بنِ مَریَمَ لَقُلتُ فیکَ مَقالاً لا تَمُرُّ بِمَلَأٍ مِنَ المُسلِمینَ إلّا أخَذُوا التُّرابَ مِن تَحتِ رِجلَیکَ ، وفَضلِ طَهورِکَ؛ یَستَشفونَ بِهِما، ولکِن حَسبُکَ أن تَکونَ مِنّی ... بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی، غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (4) .

1- .العَسیب : جریده من النخل ، وهی السعفه ممّا لا ینبت علیه الخوص (النهایه : ج 3 ص 234 «عسب») .
2- .العوسج : شجر من شجر الشوک . قال ابن سیده : والعَوسج المحض یقصُر اُنبوبه ، ویصغر ورقه ، ویصلب عوده (لسان العرب : ج 2 ص 324 «عسج») .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 140 ح 8525 و ص139 ح 8524 ، المناقب للخوارزمی : ص 109 ح 116 .
4- .المناقب لابن المغازلی: ص237 ح285 ، المناقب للخوارزمی: ص 158 ح 188 و ص129 ح 143 ، کفایه الطالب : ص 264 کلاهما عن زید بن علیّ عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلامعنه صلی الله علیه و آله ؛ الأمالی للصدوق : ص 156 ح 150 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 179 ، بشاره المصطفی : ص 155 ، إعلام الوری : ج 1 ص 366 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 381 ح 740 ، روضه الواعظین : ص 127 ، المسترشد : ص 633 ح 298 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 249 ح 167 و ص459 ح 360 .

ص: 47



4 / 2 4 فتح خیبر

8746.امام صادق علیه السلام ( آنگاه که از حضرتش سؤال شد : آیا سبکی (تُنُکی) ر ) تاریخ دمشق به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری : پیامبر خدا آمد و ما در مسجد خوابیده بودیم. با شاخه خرمایی که در دست داشت، به ما زد و فرمود : «آیا در مسجد می خوابید؟ شایسته نیست در آن بخوابند».

پس ما به شتاب ، دور شدیم و علی علیه السلام نیز دور شد ؛ امّا پیامبر خدا فرمود : «ای علی! بیا. هر آنچه در مسجد برای من رواست، برای تو نیز رواست. آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز در پیامبری؟ سوگند به آن که جانم در دست اوست، تو روز قیامت با عصایت که از چوب تمشک است ، [ کسانی را ]از حوض من می رانی، آن گونه که شتر غریبه را از آب می رانند. گویی که جایگاه تو را در کنار حوضم می بینم».ر . ک : ج 10 ، ص395 (همسانی حقوق وی با پیامبر خدا در مسجد وی).

4 / 2 4فتح خیبر8747.عنه علیه السلام :المناقب ، ابن مغازلی به نقل از جابر بن عبد اللّه : چون علی بن ابی طالب علیه السلام از فتح خیبر باز آمد، پیامبر علیه السلام به او فرمود : «ای علی! اگر نبود [ بیم ]این که گروهی از امّتم،درباره تو چیزی را بگویند که نصرانی ها درباره عیسی گفتند، در شأن تو سخنی می گفتم که به هر گروهی از مسلمانان بر می خوردی، خاک زیر پایت و باقی مانده آب وضویت را بر می گرفتند و به آن دو، شفا می جستند ؛ امّا تو را همین بس که برای من... ، به منزله هارون برای موسی هستی، جز آن که پیامبری پس از من نیست».

.


ص: 48

4 / 2 5عِندَ تَعیینِ الوَلِیِّ لِابنَهِ حَمزَهَ8744.امام علی علیه السلام :تاریخ دمشق عن عبد اللّه بن جعفر :لَمّا قَدِمَتِ ابنَهُ حَمزَهَ المَدینَهَ اختَصَمَ فیها عَلِیٌّ وجَعفَرٌ وزَیدٌ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : قولوا . فَقال زَیدٌ : هِیَ ابنَهُ أخی ، وأنَا أحَقُّ بِها . وقالَ عَلِیٌّ : اِبنَهُ عَمّی ، وأنَا جِئتُ بِها . وقالَ جَعفَرٌ : اِبنَهُ عَمّی ، وخالَتُها عِندی .

قالَ : خُذها یا جَعفَرُ ، أنتَ أحَقُّهُم بِها .

فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أمّا أنتَ یا زَیدُ فَمَولایَ ، وأنَامَولاکَ ، وأمّا أنتَ یا جَعفَرُ فَأَشبَهتَ خَلقی وخُلقی ، وأمّا أنتَ یا عَلِیُّ فَأَنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلَا النُّبُوَّهَ . (1) .

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص170 ح 8589 وراجع خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 139 ح 71 وشرح الأخبار : ج 3 ص 202 ح 1130 .

ص: 49



4 / 2 5 هنگام تعیین سرپرست برای دختر حمزه

4 / 2 5هنگام تعیین سرپرست برای دختر حمزه8741.امام علی علیه السلام :تاریخ دمشق به نقل از عبد اللّه بن جعفر : چون دختر حمزه به مدینه آمد، علی علیه السلام و جعفر و زید، هر یک سرپرستی او را ادّعا کردند. پیامبر خدا فرمود : «دلیل هایتان را بگویید».

زید گفت : او دختر برادرم است و من به او سزاوارترم.

علی علیه السلام گفت : دختر عمویم است و من او را [ از مکّه] آورده ام.

جعفر نیز گفت : دختر عمویم است و خاله اش نزد من است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «جعفر! تو او را ببر که از دیگران به [ نگهداری ]او سزاوارتری». پس فرمود : «امّا تو ای زید! آزاد شده منی و من، مولای تواَم. و امّا تو ای جعفر! در خَلق و خُلق، شبیه منی. امّا تو ای علی! برای من، به منزله هارون برای موسی هستی، جز در پیامبری».

.


ص: 50

4 / 2 6غَزوَهُ تَبوکَ8738.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صحیح البخاری عن سعد بن أبی وقّاص :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله خَرَجَ إلی تَبوکَ 1 وَاستَخلَفَ عَلِیّا ، فَقالَ : أ تُخَلِّفُنی فِی الصِّبیانِ وَالنِّساءِ ؟ ! قالَ : أ لا تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لَیسَ نَبِیٌّ بَعدی ! ! (1)8737.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق عن جابر :رَأَیتُ عَلِیّا یَلوذُ بِناقَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی غَزوَهِ تَبوکَ ، ویَقولُ : تُخَلِّفُنی ؟ ! قالَ : أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی ! ! (2)8745.الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام :مسند ابن حنبل عن ابن عبّاس :خَرَجَ[ صلی الله علیه و آله ] بِالنّاسِ فی غَزوَهِ تَبوکَ ، قالَ : فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ : أخرُجُ مَعَکَ ؟ قالَ : فَقالَ لَهُ نَبِیُّ اللّهِ : لا . فَبَکی عَلِیٌّ ، فَقالَ لَهُ : أ ما تَرضی أن تَکونَ مَنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّک لَستَ بِنَبِیٍّ ! ! إنَّهُ لا یَنبَغی أن أذهَبَ إلّا وأنتَ خَلیفَتی . (3) .

1- .صحیح البخاری: ج 4 ص 1602 ح 4154، صحیح مسلم: ج 4 ص 1871 ح 31، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 386 ح 1583 وص390 ح 1600 ، صحیح ابن حبّان : ج 15 ص 371 ح 6927، فضائل الصحابه لابن حنبل: ج 2 ص 569 ح 960 و ص610 ح 1041 ، الطبقات الکبری : ج 3 ص 24 کلاهما عن سعد بن مالک ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 117 ح 4575 ، السنن الکبری : ج 9 ص 68 ح 17893 ، السنّه لابن أبی عاصم : ص 586 ح 1334 و ص610 ح 1454 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 121 ح 56 و ص124 ح 59 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 496 ح 11 ، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 199 ح 339 ، مسند الطیالسی : ص 29 ح 209 ، تاریخ بغداد : ج 11 ص432 ح6323 وج4 ص204 ح1890 ، دلائل النبوّه للبیهقی: ج 5 ص 220 ، حلیه الأولیاء : ج 7 ص 196 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 341 کلّها نحوه وراجع سنن الترمذی : ج 5 ص 638 ح 3724 وخصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 46 ح 9 و ص119 ح 55 ومسند ابن حنبل : ج 1 ص 391 ح 1608 وتاریخ دمشق: ج 42 ص 112 ح 8470 و ص 113 ح 8472 واُسد الغابه : ج 4 ص 99 الرقم 3789 والمناقب لابن المغازلی : ص 29 ح 43 والمناقب للخوارزمی : ص 108 ح 115 وتاریخ الإسلام للذهبی : ج 3 ص 627 والبدایه والنهایه : ج 7 ص 340 .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 177 ح 8608 ؛ الأمالی للطوسی : ص 342 ح 702 عن عبید اللّه بن علیّ عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
3- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 709 ح 3062 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 144 ح 4652 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 684 ح 1168 ، المعجم الکبیر : ج 12 ص 78 ح 12593 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 73 ح 23 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 102 ح 8454 و ص98 ح 8441 نحوه وفی آخره «وإنّک خلیفتی فی کلّ مؤمن» بدل «إنّه لاینبغی...» ، المناقب للخوارزمی : ص 126 ح 140 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 339 ، ذخائر العقبی : ص 157 ؛ تفسیر فرات : ص 342 ح 466 و ص421 ح 558 وفیها إلی «بنبیّ» ، شرح الأخبار : ج 2 ص 300 ح 618 وراجع ص 210 ح 541 .

ص: 51



4 / 2 6 جنگ تبوک

4 / 2 6جنگ تبوک8742.عنه علیه السلام :صحیح البخاری به نقل از سعد بن ابی وقّاص : پیامبر خدا به سوی تبوک (1) حرکت کرد و علی علیه السلام را به جای خود نهاد. علی علیه السلام گفت : آیا مرا در میان کودکان و زنان می نهی؟

فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام باشی، جز آن که پیامبری پس از من نیست؟».8741.عنه علیه السلام :تاریخ دمشق به نقل از جابر : هنگام حرکت پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی تبوک، علی علیه السلام را دیدم که به شتر او چسبیده و می گوید : مرا بر جای می نهی؟

[ پیامبر صلی الله علیه و آله به او] فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز آن که پیامبری پس از من نیست؟».8740.عنه علیه السلام :مسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس : پیامبر صلی الله علیه و آله با مردم برای جنگ ، حرکت کرد. علی علیه السلام به او گفت : با تو بیایم؟

پیامبر خدا به او پاسخ داد : «نه».

علی علیه السلام گریست. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی باشی، جز آن که تو پیامبر نیستی؟ شایسته نیست که من بروم، مگر آن که تو جانشین من باشی» (2) .

.

1- .تبوک، منطقه ای در میانه راه مدینه و دمشق است که در شمال غربی مدینه و جنوب دمشق ، واقع است. پیامبر صلی الله علیه و آله در سال نهم هجری، سپاهی انبوه را برای به فرمان آوردن عرب های شمال، بدان جا برد ؛ امّا جنگی درنگرفت.
2- .در برخی نقل ها این ، جمله پایانی نیست و در برخی ، به جای آن آمده است : «و تو جانشین من در میان همه مؤمنانی».

ص: 52

8739.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :الطبقات الکبری عن البراء بن عازب وزید بن أرقم :لَمّا کانَ عِندَ غَزوَهِ جَیشِ العُسرَهِ وهَیَ تَبوکَ ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ : إنَّهُ لابُدَّ مِن أن اُقیمَ أو تُقیمَ ، فَخَلَّفَهُ . فَلَمّا فَصَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله غازِیا ، قالَ ناسٌ : ما خَلَّفَ عَلِیّا إلّا لِشَیءٍ کَرِهَهُ مِنهُ !

فَبَلَغَ ذلِکَ عَلِیّا ، فَاتَّبَعَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَتَّی انتَهی إلَیهِ ، فَقالَ لَهُ : ما جاءَ بِکَ یا عَلِیُّ ؟ ! قالَ : لا یا رَسولَ اللّهِ إلّا أنّی سَمِعتُ ناسا یَزعُمونَ أنَّکَ إنَّما خَلَّفتَنی لِشَیءٍ کَرِهتَهُ مِنّی ! فَتَضاحَکَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وقالَ : یا عَلِیُّ ، أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی کَهارونَ مِن موسی ، غَیرَ أنَّکَ لَستَ بِنَبِیٍّ ! ! قالَ : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : فَإِنَّهُ کَذلِکَ . (1)8738.عنه صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق عن أبی الفیل :لَمّا خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی غَزاهِ تَبوکَ استَخلَفَ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ عَلَی المَدینَهِ ، فَماجَ المُنافِقونَ بِالمَدینَهِ وفی عَسکَرِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وقالوا : کَرِهَ قُربَهُ ، وساءَ فیهِ رَأیُهُ .

فَاشتَدَّ ذلِکَ عَلی عَلِیٍّ ، فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، تُخَلِّفُنی مَعَ النِّساءِ وَالصِّبیانِ ؟ ! أنَا عائِذٌ بِاللّهِ مِن سَخَطِ اللّهِ وسَخَطِ رَسولِهِ . فَقالَ : رَضِیَ اللّهُ عَنکَ یا أبَا الحَسَنِ بِرِضایَ عَنکَ ، فَإِنَّ اللّهَ عَنکَ راضٍ ، إنَّما مَنزِلُکَ (2) مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . فَقالَ عَلِیٌّ : رَضینا ، رَضینا . (3) .

1- .الطبقات الکبری : ج 3 ص 24 و ص 23 عن أبی سعید ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 186 ح 8632 ، المعجم الکبیر : ج 5 ص 203 ح 5094 ، أنساب الأشراف : ج 2 ص 349 کلّها نحوه وراجع ص 348 .
2- .المَنزِل : الدرجه (لسان العرب : ج 11 ص 658 «نزل») .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 181 ح 8618 .

ص: 53

8737.عنه صلی الله علیه و آله :الطبقات الکبری به نقل از بَراء بن عازب و زید بن ارقم : به گاه آمادگی جیش العُسره (1) برای نبرد تبوک، پیامبر خدا به علی بن ابی طالب علیه السلام گفت : «چاره ای نیست ، جز این که یا من بمانم، یا تو».

علی علیه السلام را بر جای نهاد و چون برای جنگ از علی علیه السلام جدا و از مدینه خارج شد . برخی گفتند : علی را بر جای ننهاد، جز به خاطر دل آزردگی از او.

چون این گفته به [ گوش] علی علیه السلام رسید، در پی پیامبر خدا رفت تا به وی رسید. پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمود : «چه چیز، تو را به این جا کشانده است؟».

گفت : چیزی نیست، جز آن که شنیدم برخی از مردم می پندارند که تو تنها از این رو مرا بر جا نهادی که به خاطر چیزی از من ناراحت بودی.

پیامبر خدا خندید و فرمود : «ای علی! آیا خشنود نمی شوی که برای من، مانند هارون برای موسی باشی، جز آن که تو پیامبر نیستی؟».

گفت : چرا، ای پیامبر خدا! فرمود : «پس [ در واقع] این گونه است».8736.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق به نقل از ابو فیل : چون پیامبر خدا برای نبرد تبوکْ خارج شد، علی بن ابی طالب علیه السلام را به جای خود در مدینه نهاد. پس منافقان، در مدینه و میان لشکر پیامبر خدا شایعه کردند و گفتند : از همراه بردن او ناراحت و به او بدبین است.

این سخن بر علی علیه السلام گران آمد و گفت : ای پیامبر خدا! مرا با زنان و کودکان، برجای می نهی؟ من از ناخشنودی خدا و پیامبرش، به خدا پناه می برم!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای ابو الحسن! خدا از تو راضی باشد، که من از تو راضی ام. به یقین ، خدا از تو خشنود است. منزلت تو نزد من، مانند منزلت هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که پیامبری پس از من نیست».

علی علیه السلام گفت : خشنود شدیم؛ خشنود شدیم. .

1- .جیش العُسره (سپاه سختی)، نامی است که بر سپاه اسلام به سبب کم بودن توشه سپاه و گرمی هوا و دوری راه تبوک ، گذاشته شد.

ص: 54

8735.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإرشاد :لَمّا بَلَغَ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام إرجافُ المُنافِقینَ بِهِ ، أرادَ تَکذیبَهُم ، وإظهارَ فَضیحَتِهِم ، فَلَحِقَ بِالنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ المُنافِقینَ یَزعُمونَ أنَّکَ إنَّما خَلَّفتَنِی استِثقالاً ومَقتا ! ! فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اِرجِع یا أخی إلی مَکانِکَ ؛ فَإِنَّ المَدینَهَ لا تَصلُحُ إلّا بی أو بِکَ ، فَأَنتَ خَلیفَتی فی أهلی ، ودارِ هِجرَتی ، وقَومی ، أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بعَدی ! ! (1)8734.امام علی علیه السلام ( در نامه خود به مالک اشتر ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام لَمّا خَرَجَ إلی تَبوکَ وَاستَخلَفَهُ عَلَی المَدینَهِ وعَلی أهلِهِ ، وقَد قالَ لَهُ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّ بَعضَ النّاسِ یَقولونَ : إنَّکَ إنَّما خَلَّفتَنِی استِثقالاً لی ! : یا عَلِیُّ ، إنَّهُ لابُدَّ مِن إمامٍ وأمیرٍ ، فَأَنَا الإِمامُ وأنتَ الأَمیرُ ، أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی حَیثُ استَخلَفَهُ عَلی بَنی إسرائیلَ ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی یوحی إلَیهِ ! ! وَاللّهِ ما خَلَّفتُکَ (2) عَن أمری ، ولا عاقَبتُکَ عَن أمری ، ولا أمَّرتُکَ عَن أمری ، إن أنَا إلّا مَأمورٌ . (3)راجع : ج 1 ص 396 (الاستخلاف عن النبی فی غزوه تبوک) .

.

1- .الإرشاد : ج 1 ص 156 وراجع کمال الدین : ص 278 ح 25 وتفسیر القمّی : ج 1 ص 292 وکنز الفوائد : ج 2 ص 181 و الاحتجاج : ج 2 ص 26 ح 150 والمناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 16 والمسترشد : ص 335 ح 6 وخصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 107 ح 45 ومسند أبی یعلی : ج 1 ص 347 ح 734 ودلائل النبوّه للبیهقی : ج 5 ص 220 والبدایه والنهایه : ج 5 ص 7 والمناقب لابن المغازلی : ص 33 ح 49 .
2- .خلّفت فلانا بعقبی : أی أقمته بعدی (تاج العروس : ج 2 ص 246 «عقب») .
3- .شرح الأخبار : ج 2 ص 195 ح 530 عن سعد بن أبی وقّاص .

ص: 55

8732.امام علی علیه السلام :الإرشاد :چون شایعه منافقان درباره علی علیه السلام به [ گوش] وی رسید، به قصد تکذیب و رسوا کردن آنان، خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله رساند و گفت : ای پیامبر خدا! منافقان ادّعا می کنند که تو مرا از روی سرسنگینی و ناراحتی از من، مرا برجای نهاده ای.

پیامبر خدا به او فرمود : «ای برادر من! به جای خود بازگرد که مدینه جز با وجود من یا تو سامان نمی گیرد. تو جانشین من در خانواده ام، هجرتگاهم و نیز خویشاوندانم هستی. آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام باشی، جز آن که پیامبری پس از من نیست؟».8736.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به سوی تبوک ، بیرون رفت و علی علیه السلام را جانشین خود بر مدینه و در خانواده اش قرار داد، در پاسخ علی علیه السلام که به او گفته بود : ای پیامبر خدا! برخی مردم می گویند : تو مرا از روی سرسنگینی، برجای نهاده ای : ای علی! مردم ناچارند که پیشوا و فرمانده داشته باشند ؛ من پیشوایم و تو فرمانده ای. آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام باشی، آن جا که او را جانشین خود بر بنی اسرائیل کرد، جز آن که پس از من، پیامبری که به او وحی شود، نیست؟

به خدا سوگند، من تو را از پیش خود برجای ننهادم و از پیش خود، تو را جانشین خویش نساختم و تو را از پیش خود، فرمانده نکردم. من کسی نیستم ، جز مأمور [ اجرای فرمان خدا].ر . ک : ج 1 ، ص 397 (جانشینی پیامبر در جنگ تبوک) .

.


ص: 56

4 / 2 7مَعَ اُمِّ سَلَمَهَ8732.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِاُمِّ سَلَمَهَ : هذا عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، لَحمُهُ لَحمی ، ودَمُهُ دَمی ، هُوَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (1)8731.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا اُمَّ سَلَمَهَ ، إنَّ عَلِیّا لَحمُهُ مِن لَحمی ، ودَمُهُ مِن دَمی ، وهُوَ مِنّی بمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (2)8730.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله لِاُمِّ سَلَمَهَ : هذا عَلِیٌّ سِیطَ لَحمُهُ بِلَحمی ، ودَمُهُ بِدَمی ، وهُوَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (3)4 / 2 8مَعَ أنَسِ بنِ مالِکٍ8727.امام علی علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام عن أنس بن مالک :بَینَما أنَا عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله إذ قالَ : یَطلُعُ الآنَ . قُلتُ : فِداکَ أبی واُمّی ، مَن ذا ؟ قالَ : سَیِّدُ المُسلِمینَ ، وأمیرُ المُؤمِنینَ ، وخَیرُ الوَصِیّینَ ، وأولَی النّاسِ بِالنّبِیّینَ .

قالَ : فَطَلَعَ عَلِیٌّ علیه السلام . ثُمَّ قالَ لِعَلِیٍّ علیه السلام : أ ما تَرضی أن تَکونَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ! ! (4) .

1- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 15 ح 12341 ، المناقب للخوارزمی : ص 142 ح 163 ، کفایه الطالب : ص 168 ؛ علل الشرائع : ص 66 ح 3 ، بشاره المصطفی : ص 167 ، الیقین : ص 173 ح 30 و ص185 ح 38 کلّها عن ابن عبّاس و ص415 ح 154 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 42 ح 8372 ؛ الأمالی للطوسی : ص 50 ح 65 نحوه وکلاهما عن ابن عبّاس .
3- .المحاسن والمساوئ : ص 44 ؛ شرح الأخبار : ج 2 ص 201 ح 531 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 355 ح 281 وفیه «نیط» بدل «سیط» وکلّها عن ابن عبّاس .
4- .الیقین : ص 141 ح 10 عن جابر الجعفی ، کشف الغمّه : ج 1 ص 343 .

ص: 57



4 / 2 7 با اُمّ سلمه

4 / 2 8 با اَنس بن مالک

4 / 2 7با اُمّ سلمه8724.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به اُمّ سلمه : این، علی بن ابی طالب است. گوشتش گوشت من و خونش، خون من است. او برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که پیامبری پس از من نیست.8731.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای امّ سلمه! همانا گوشت علی از گوشت من و خون او از خون من است و او برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که پیامبری پس از من نیست.8730.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به امّ سلمه : گوشت این علی با گوشت من و خونش با خون من ، درآمیخته است و او برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که پیامبری پس از من نیست.4 / 2 8با اَنس بن مالک8727.عنه علیه السلام :امام باقر علیه السلام به نقل از اَنس بن مالک : نزد پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که فرمود : «الآن می آید».

گفتم : پدر و مادرم به فدایت! چه کسی؟

فرمود : «سرور مسلمانان، امیر مؤمنان، بهترینِ اوصیا و نزدیک ترینِ مردم به پیامبران».

پس علی علیه السلام در آمد. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود : «آیا خشنود نمی شوی که برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام باشی؟».

.


ص: 58

4 / 2 9عِندَ جَماعَهٍ مِنَ الأَصحابِ8724.عنه علیه السلام :تاریخ دمشق عن عبد اللّه بن عبّاس :سَمِعتُ عُمَرَ بنَ الخَطّابِ وعِندَهُ جَماعَهٌ فَتَذاکَرُوا السّابِقینَ إلَی الإِسلامِ ، فَقالَ عُمَرُ : أمّا عَلِیٌّ ، فَسَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ ، لَوَدِدتُ أنَّ لی واحِدَهً مِنهُنَّ فَکانَ أحَبَّ إلَیَّ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ ! کُنتُ أنَا وأبو عُبَیدَهَ وأبو بَکرٍ وجَماعَهٌ مِنَ الصَّحابَهِ إذ ضَرَبَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِیَدِهِ عَلی مَنکِبِ عَلِیٍّ فَقالَ لَهُ : یا عَلِیُّ ، أنتَ أوَّلُ المُؤمِنینَ إیمانا ، وأوَّلُ المُسلِمینَ إسلاما ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . (1)8723.امام علی علیه السلام :الریاض النضره عن عمر بن الخطّاب :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ لِعَلِیٍّ ثَلاثَ خِصالٍ لَوَدِدتُ أنَّ لی واحِدَهً مِنهُنَّ . بَینا أنَا وأبو عُبَیدَهَ وأبو بَکرٍ وجَماعَهٌ مِن أصحابِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله إذ ضَرَبَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مَنکِبَ عَلِیٍّ فَقالَ : یا عَلِیُّ ، أنتَ أوَّلُ المُؤمِنینَ إیماناً ، وأوَّلُ المُسلِمینَ إسلاماً ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . (2)راجع : ص 254 ح 781 .

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 167 ح 8581 ، المناقب للخوارزمی : ص 54 ح 19 ، کنزالعمّال: ج 13 ص 124 ح 36395 وفیه من «سمعت رسول اللّه صلی الله علیه و آله ...» .
2- .الریاض النضره : ج 3 ص 118 ، کنز العمال : ج 13 ص 122 ح 36392 نقلاً عن الحاکم فی الکنی والشیرازی فی الألقاب ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 86 ، کشف الیقین : ص 47 ح 24 وزاد فی ذیله «کذب یا علیّ من زعم إنّه یحبّنی ویبغضک» ، بحار الأنوار : ج 38 ص 246 ح 41 .

ص: 59



4 / 2 9 با گروهی از اصحاب

4 / 2 9با گروهی از اصحاب8719.امام علی علیه السلام :تاریخ دمشق به نقل از عبد اللّه بن عبّاس : شنیدم عمر با گروهی که نزد او بودند، درباره پیش گامان اسلام ، گفتگو می کرد. عمر گفت : امّا علی، شنیدم پیامبر صلی الله علیه و آله درباره او سه چیز می گوید که دوست داشتم یکی از آنها برای من بود و اگر چنین بود، آن یک ویژگی برای من از هر چه خورشید بر آن می تابد، محبوب تر بود! من (عمر) و ابو عبیده و ابو بکر و گروهی از اصحاب با هم بودیم که پیامبر صلی الله علیه و آله با دست بر شانه علی زد و به او فرمود : «ای علی! تو در میان مؤمنان، نخستین ایمان آورنده و در بین مسلمانان نخستین اسلام آورنده ای و تو برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی».8718.امام علی علیه السلام :الریاض النضره به نقل از عمر بن خطّاب : شنیدم که پیامبر خدا برای علی سه خصلتْ بیان می دارد که دوست داشتم یکی از آنها برای من باشد. در حالی که من و ابو عبیده و ابو بکر و گروهی از اصحاب پیامبر خدا با هم بودیم، پیامبر صلی الله علیه و آله بر شانه علی زد و گفت : «ای علی! تو در میان مؤمنان، نخستین ایمان آورنده و در میان مسلمانان ، نخستین اسلام آورنده ای و تو برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی» (1) .ر . ک : ص255 ، ح 781 .

.

1- .در نقل کشف الیقین، این افزوده هست : «ای علی! دروغ می گوید آن که می پندارد مرا دوست دارد، در حالی که تو را دشمن می دارد».

ص: 60

4 / 2 10حَجَّهُ الوَداعِ8723.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی حَجَّهِ الوَداعِ : عَلِیٌّ یَعسوبُ المُؤمِنینَ ، وَالمالُ یَعسوبُ الظّالِمینَ . عَلِیٌّ أخی ، ومَولَی المُؤمِنینَ مِن بَعدی ، وهُوَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ؛ ألا إنَّ اللّهَ تَعالی خَتَمَ النُّبُوَّهَ بی فَلا نَبِیَّ بَعدی ، وهُوَ الخَلیفَهُ فِی الأَهلِ وَالمُؤمِنینَ بَعدی . (1) .

1- .الأمالی للطوسی : ص 521 ح 1147 عن المجاشعی عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام زین العابدین علیهم السلامعن عمر وسلمه ابنی اُمّ سلمه ربیبی رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، کشف الغمّه : ج 2 ص 35 عن عمر وسلمه وراجع تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 332 ح 153 وبشاره المصطفی : ص 147 والبرهان فی تفسیر القرآن : ج 2 ص 227 ح 2909 وبحار الأنوار : ج 37 ص 256 ح 11 .

ص: 61



4 / 2 10 حَجّه الوداع

4 / 2 10حَجّه الوداع8720.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حجّه الوداع : علی ، سرور مؤمنان است و ثروت، سرور ظالمان. علی ، برادر و مولای مؤمنان، پس از من است و او برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که خدای متعال ، نبوّت را به من پایان داد و پیامبر دیگری پس از من نیست و پس از من، او جانشین من در میان خاندانم و مؤمنان است.

.


ص: 62

. .


ص: 63



بحثی درباره حدیث منزلت

بحثی درباره حدیث منزلتبی گمان، حدیث منزلت که نقل های گونه گون آن را آوردیم، یکی از فضیلت های بلند و مناقب بزرگ علی علیه السلام را فراز می آورد. همچنین روشن می گردد که پیامبر خدا در موقعیت های بسیاری، به این فضیلت سخن گشوده است و آنچه در نبرد تبوک بر زبان مبارکش جاری گشته، گرچه مشهورترین، امّا تنها موضع ذکر این فضیلت نیست. اسناد متعدّد و گزارش های فراوان این حدیث، جای تردیدی در صدور قطعی آن نمی نهد و گستردگی نقل و فراوانی طریق های آن بدان جا رسیده است که عالمان و محدّثان بزرگ اهل سنّت به تواترِ آن و فراوانی طرق و منابع گوناگون آن تصریح کنند و بر این نکته تأکید ورزند که این حدیث در میان احادیث نقل شده از پیامبر صلی الله علیه و آله استوارترین است و اتّفاق راویان حدیث و حافظان آثار را بر صحّت آن ابراز دارند. حَسَکانی درباره اسناد این حدیث نوشته است : و استاد ما، ابو حازم حافظ ، درباره حدیث منزلت می گفت: آن را با پنج هزار سند ، نقل کرده ام. (1) و در همین باره محمّد بن عبد البرّ می گوید : گروهی از اصحاب، این گفته پیامبر صلی الله علیه و آله که : «تو برای من به منزله هارون برای

.

1- .شواهد التنزیل : ج 1 ص 195 . مقصود از پنج هزار طریق ، کثرت راویانی است که در طبقه های مختلف ، این حدیث را نقل کرده اند ، ولی طبقه اول ، یعنی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله نزدیک به ده نفر هستند .

ص: 64

موسی هستی» را روایت کرده اند و این حدیث ، از استوارترین و درست ترینْ احادیث است. سعد بن ابی وقّاص ، آن را از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده است و طریق های حدیث سعد ، جدّا فراوان است و ابن ابی خیثمه و دیگران ، این طریق ها را ذکر کرده اند. ابن عبّاس، ابو سعید خُدْری، امّ سلمه ، اسماء بنت عمیس، جابر بن عبد اللّه و گروهی که ذکر آنها به درازا می کشد نیز این حدیث را نقل کرده اند. (1) و محمّد بن یوسف گنجی نوشته است : بر صحّت این حدیث ، اتّفاق است . پیشوایان حافظ حدیث ، مانند: ابو عبد اللّه بخاری در الصحیح خود، مسلم بن حجّاج در الصحیح خود، ابو داوود در السنن خود، ابو عیسی ترمذی در الجامع خود، ابو عبد الرحمان نسایی در السنن خود و ابن ماجه قزوینی در السنن خود ، آن را نقل کرده اند و همه بر درستی آن اتّفاق دارند، تا آن جا که بر صحّت آن اجماع است. حاکم نیشابوری گفته است : این حدیث به حدّ تواتر رسیده است. (2) و سیوطی حدیث منزلت را در کتابش به نام الأزهار المتناثره فی الأخبار المتواتره که مختص نقل احادیث متواتر است ، آورده و با این کار به تواتر آن تصریح کرده است. (3) آنچه آوردیم، گوشه ای از نظریات بیان شده درباره اسناد این روایت را نشان می دهد و تردیدی نیست که جستجو در منابع و کتاب های حدیثی، هر گونه شک در صدور قطعی آن را نفی می کند. از نظر مضمون حدیث نیز می بینیم که همه آنچه هارون در عصر موسی علیه السلام داشته

.

1- .الاستیعاب : ج 3 ص 202 الرقم 1875 .
2- .کفایه الطالب : ص 283 .
3- .الأزهار المتناثره فی الأخبار المتواتره : ص 76 ح 103 .

ص: 65

است ، بجز نبوّت، برای علی علیه السلام قرار داده شده است . قرآن کریم ، مقام های هارون را چنین بیان داشته است : «وَ اجْعَل لِّی وَزِیرًا مِّنْ أَهْلِی * هَرُونَ أَخِی * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی * وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی . (1) و از میان خاندانم، وزیری برای من قرار بده؛ هارون، برادرم را . پشتم را به او محکم بدار و او را در کار [ رسالت با ]من شریک کن» . در احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله این مقام ها برای علی علیه السلام به صراحت ، تعیین شده است. (2) قرآن کریم ، بخش دیگری از مقام های هارون را بدین شکل ، ذکر کرده است : «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ . (3) در میان قومم ، به جای من بنشین و اصلاح کن و از راه تباهکاران ، پیروی مکن» . واقعیت زندگی علی علیه السلام و دفاع بی نظیر او از پیامبر خدا و حضور همیشگی و بی مانند او در همه نبردهای پیامبر صلی الله علیه و آله ، هر یک نشانه ای بر این است که خدای متعال ، علی علیه السلام را برای پیامبر خدا همچون هارون برای موسی علیه السلام قرار داد. پیامبر خدا در ابلاغ دعوت خود ، به شیوه طبیعی و روش عادی امور، رفتار کرد و در این میان، علی علیه السلام برترین و استوارترین یاور او بود. خوابیدن در بستر پیامبر صلی الله علیه و آله در لیله المبیت، جانبازی و فداکاری شگفتش در نبرد بدر که نخستین میدان آزمون مسلمانان و ماجرایی هراس انگیز بود ، حمایت سترگش از پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ احد ، آن هنگام که بسیاری از مدعیان گریختند ، هماوردی اش با عمرو بن عبدِ ود در

.

1- .طه ، آیه 29 32 .
2- .ر . ک : ج 8 ، ص123 (جانشین من) .
3- .اعراف ، آیه 142 .

ص: 66

پیکار خندق، پس از محاصره ترسناک مشرکان، و جلوه قدرتش در خیبر، در حالی که پیامبر خدا و اصحابش پشت دیوارها و دژهای آن متوقّف شده بودند ، و جز اینها، همه نشانه آن است که کمک او به پیامبر صلی الله علیه و آله ، سرنوشت ساز بوده است. بر این بیفزاییم که این احادیث ، دلالت می کند که علی علیه السلام از دیگر اصحاب ، متمایز است و هیچ یک از آنان قابل مقایسه با او نیستند، همان گونه که هارون در میان بنی اسرائیل چنین بوده است . در روایاتی که در پی می آید ، دقّت کنید : امام علی علیه السلام : خداوند که نامش مبارک باد! ... پیامبرش را با من پشتیبانی کرد و مرا به نصرت او گرامی داشت و با دانش او شرافت داد و احکام [دین] او را به من بخشید و تنها مرا ویژه وصایت او کرد و برای جانشینی در امّتش برگزید. پیامبر صلی الله علیه و آله در مجلسی انبوه از مهاجر و انصار فرمود : «ای مردم! علی برای من، به منزله هارون برای موسی علیه السلام است، جز آن که پیامبری پس از من نیست». پس مؤمنان به یاری خداوند، سخن پیامبر صلی الله علیه و آله را فهمیدند ؛ زیرا می دانستند که من، نه برادر نسبی اویم آن گونه که هارون برادر موسی علیه السلام بود و نه پیامبرم که نبوّتم اقتضای آن کند ؛ بلکه این، جانشین کردن من از سوی او بود، همان گونه که موسی علیه السلام ، هارون را جانشین خود کرد، آن جا که می گوید : «اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ . جانشین من در میان قومم باش و اصلاح کن و از راه مفسدان ، پیروی مکن» . ابو خالد کابلی : به سرور عابدان، علی بن حسین علیهما السلام گفته شد : مردم می گویند که بهترین مردم پس از پیامبر خدا ابو بکر، سپس عمر، سپس عثمان و پس از آنها، علی علیه السلام است. امام علیه السلام فرمود: «پس با حدیث سعید بن مُسَیّب از سعد بن ابی وقّاص به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله چه می کنند که به علی علیه السلام فرمود : تو برای من به منزله هارون برای

.


ص: 67

موسی علیه السلام هستی ، جز آن که پیامبری پس از من نیست ؟ چه کسی در زمان موسی علیه السلام همچون هارون بوده است؟ (1) ابو هارون عبدی : از جابر بن عبد اللّه انصاری پرسیدم : معنای گفته پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام که : «تو برای من به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی ، جز آن که پیامبری پس از من نیست» چیست؟ گفت: به خدا سوگند، با آن [ گفته]، او را جانشین خود بر امّتش کرد در حیات و پس از وفاتش ، و طاعتش را بر آنان واجب ساخت. پس هر کس پس از این گفته به خلافت او گواهی ندهد، از ستمکاران است. (2) سلم بن وضّاح : در نزد محمّد بن عبد اللّه بودیم که معلّی بن سلیمان از او پرسید : مقصود پیامبر صلی الله علیه و آله از این گفته : «تو برای من به منزله هارون برای موسی علیه السلام هستی» چه بوده است؟ گفت : مقصودش اطاعت از علی علیه السلام پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ، همچون اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان حیاتش بوده است. (3)

ر . ک : ص 17 (احادیث خلافت) . ج 8 ، ص 49 (خانواده) . ج 8 ، ص 61 (همچون سرم نسبت به تنم است) . ج 8 ، ص 57 (جایگاه اونسبت به من ، مثل جایگاه من نسبت به خداست). ج 8 ، ص 109 (وزیر من) ، ج 8 ، ص 551 (عمربن خطاب) وص 499 (سعد بن ابی وقاص) وص 517 (عبد اللّه بن عبّاس) . تاریخ دمشق : ج 42 ص 142 186 .

.

1- .معانی الأخبار : ص 74 ح 2 .
2- .معانی الأخبار : ص 74 ح 1 .
3- .المناقب للکوفی : ج 1 ص 510 ح 429 .

ص: 68

الفصل الخامس : أحادیث الإماره5 / 1مَعنی اُولِی الأَمرِالکتاب«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الْأَمْرِ مِنکُمْ» . (1)

الحدیث8710.امام صادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی مَعنی اُولِی الأَمرِ : هُوَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (2)8709.امام علی علیه السلام :کمال الدین عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :لَمّا أنزَلَ اللّهُ عزّوجلّ عَلی نَبِیِّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله : «یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الْأَمْرِ مِنکُمْ» ، قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، عَرَفنَا اللّهَ ورَسولَهُ ، فَمَن اُولُو الأَمرِ الَّذین قَرَن اللّهُ طاعَتَهُم بِطاعَتِکَ ؟ فَقالَ صلی الله علیه و آله : هُم خُلَفائی یا جابِرُ ، وأئِمَّهُ المُسلِمینَ مِن بَعدی ، أوَّلُهُم عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (3)8714.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ومَن شُرَکائی مِن بَعدی ؟ قالَ : الَّذینَقَرَنَهُمُ اللّهُ عزّوجلّ بِنَفسِهِ وبی ، فَقالَ : «أَطِیعُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الْأَمْرِ مِنکُمْ» الآیَهَ . فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ومَن هُم ؟ قالَ : الأَوصِیاءُ مِنّی إلی أن یَرِدوا عَلَیَّ الحَوضَ،کُلُّهُم هادٍ مُهتَدٍ،لا یَضُرُّهُم مَن خَذَلَهُم، هُم مَعَ القُرآنِ ، وَالقُرآنُ مَعَهُم ، لا یُفارِقُهُم ولا یُفارِقونَهُ . (4) .

1- .النساء : 59 .
2- .تفسیر فرات : ص 109 ح 110 عن سلمان الفارسی ، الیقین : ص 379 ح 134 عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری .
3- .کمال الدین : ص 253 ح 3 ، إعلام الوری : ج 2 ص 181 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 1 ص 282 .
4- .کمال الدین : ص 285 ح 37 ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 253 ح 177 ، الاعتقادات : ص 121 وفیه «قرن اللّه طاعتهم بطاعته وبطاعتی» بدل «قرنهم اللّه عزّ وجلّ بنفسه وبی» ، الغیبه للنعمانی : ص 81 ح 10 ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 626 ح 10 کلّها عن سلیم بن قیس وزاد فیهما بعد الآیه «فإن خفتم تنازعا [التنازع] فی شیءٍ فأرجعوه إلی اللّه وإلی رسوله وإلی اُولی الأمر منکم» .