گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
8 . ساکنان



گردهمایی برای تعیین جانشین

از کاربرد واژه «وخامت» در متن، فهمیده می شود که محلّ مناسبی برای سکونت نیست.

8 . ساکنانبا آن که این محل، مسکونی نیست، یاقوت از عرّام نقل کرده است که: مردمی از خُزاعه و کنانه در آن ساکن اند ؛ امّا اندک اند.

گردهمایی برای تعیین جانشیندر پی توصیف موقعیّت تاریخی این مکان، واقعه ابلاغ ولایت را گام به گام و مرحله به مرحله در پیش دید خوانندگان گرامی می نهیم؛ واقعه ای که آن چنان اهمّیتی به این مکان بخشید که آن را از جمله نشانه های مهمّ سیره مقدّس نبوی قرار داد. مراحل مختلف واقعه ابلاغ ولایت، عبارت اند از: 1 . رسیدن کاروان نبوی به غدیر خم در ظهر روز هجدهم ذی حجّه الحرام سال دهم هجری، در بازگشت از حَجّه الوداع؛ از زید بن ارقم نقل است که: چون پیامبر خدا حجّه الوداع را به انجام رساند و به سوی مدینه بازگشت، در غدیر خم (برکه ای میان مکّه و مدینه) ایستاد و این، در روز هجدهم ذی حجّه الحرام بود. (1) 2 . چون این مکان، محلّ جدا شدن راه های مدینه، عراق، شام و مصر بود و مردم [ در آن جا] از پیامبر خدا جدا می شدند و به سوی وطن های خود می رفتند، او به علی علیه السلام فرمان داد که آنان را گرد آوَرَد، پیشروان را بازگردانَد و به انتظار عقب ماندگان بمانَد.

.

1- .الفصول المهمّه : ص 39.

ص: 420

در حدیث جابر بن عبد اللّه انصاری است که: پیامبر خدا در «خم» فرود آمد و مردم از گِرد او پراکنده شدند... . آن گاه به علی علیه السلام فرمان داد که آنان را گرد آوَرَد. (1) و در حدیث سعد است که: ما با پیامبر خدا بودیم. چون به «غدیر خم» رسید، مردم را متوقّف کرد، پیشروان را بازگردانْد و عقب ماندگان رسیدند. (2) 3 . پیامبر خدا در نزدیکی پنج درخت بزرگ خارِ کنار هم، فرود آمد و از نشستن زیر آنها نهی کرد. زید بن ارقم می گوید: پیامبر خدا میان مکّه و مدینه، کنار پنج درخت بزرگ خار، پیاده شد. (3) در حدیث عامر بن ضمره و حذیفه بن اُسید آمده است: چون پیامبر خدا از حجّه الوداع بازگشت و [ دیگر ]غیر از آن، حج نگزارد ، آمد تا به جحفه رسید و در آن جا نهی کرد که کسی در زیر درختانی بنشیند که نزدیک به هم و در دشت بودند. (4) 4 . سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان داد تا خارهای زیر درختان را بروبند و شاخه های فروافتاده اش را بزنند و بر زمین زیر آن، آب بپاشند. در حدیث زید بن ارقم است که: در زیر درختان ایستاد و زیر آنها از خار و خاشاک، روفته شد. (5)

.

1- .المناقب ، ابن مغازلی : ص 25 ح 37 .
2- .خصائص أمیر المؤمنین ، نسایی : ص 177 ح 96.
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 118 ح 4577.
4- .الغدیر : ج 1 ص 46، جواهر العقدین : ص 237 .
5- .کشف الغمّه : ج 1 ص 48، الغدیر : ج 1 ص 36 .

ص: 421

و در حدیث دیگر او، چنین آمده است: پیامبر خدا فرمان داد که زیر درختان را بروبند و آب بپاشند. (1) در حدیث عامر بن ضمره و حذیفه بن اُسید، آمده است: زیر آنها روفته شد و سر شاخه ها را بریدند تا سر مردم به آنها نگیرد. (2) 5 . پس از آن که مردمْ توقّف کردند و جایگیر شدند، پیامبر صلی الله علیه و آله به منادی اش فرمان داد که ندا دهد : «نماز جماعت!». حبّه بن جوین عرنی بجلی می گوید: چون روز غدیر خم شد، پیامبر صلی الله علیه و آله در میانه روز، ندا داد : نماز جماعت!... . (3) در حدیث زید، که پیش تر هم گذشت ، آمده است : فرمان داد که خار و خاشاکِ زیر درختان بزرگ را بروبند و سپس ندا داد : «نماز جماعت!». 6 . پس از آن که صف های نماز جماعتْ کامل گشت، پیامبر صلی الله علیه و آله میان دو درخت (از آن پنج درخت خار) به امامت ایستاد. عامر و حذیفه، در حدیثی که از آنها نقل شده، می گویند: چون ندای نماز داده شد، به سوی درخت ها رفت و زیر آنها نماز خواند. در نقل احمد بن حنبل، از براء بن عازب آمده است: ما در سفر، با پیامبر خدا بودیم. پس، در غدیر خم، فرود آمدیم و در میان ما، ندای نماز جماعتْ داده شد. زیر دو درخت، برای پیامبر خدا روفته شد و

.

1- .الغدیر : ج 1 ص 46، جواهر العقدین : ص 237 .
2- .المعجم الکبیر : ج 5 ص 212 ح 5128 .
3- .اُسْد الغابه : ج 1 ص 669 الرقم 1031.

ص: 422

ایشان نماز ظهر را خواند. (1) 7 . برای نمازِ پیامبر خدا، سایبانی پارچه ای در برابر خورشید ساختند که از یکی از دو درخت، آویخته شد. در روایت احمد بن حنبل از زید بن ارقم ، چنین می خوانیم: برای پیامبر خدا، سایبانی پارچه ای در برابر خورشید درست شد، که بر درخت خار افکندند. (2) 8 . آن روز، گرم و سوزان بود. زید بن ارقم می گوید: با پیامبر خدا در روزی سختْ سوزان، حرکت کردیم. برخی از ما گوشه ای از ردایش را بر سرش می نهاد و گوشه دیگرش را از شدّت سوزندگی، به پایش می کشید. (3) 9 . پیامبر خدا پس از پایان نمازش، فرمان داد تا با جهاز شتران، منبری برایش بسازند. (4) 10 . سپس در حالی که به دست علی علیه السلام تکیه داده بود، از منبر بالا رفت. جابر، در حدیثی که پیش تر از او نقل شد ، می گوید: به علی علیه السلام فرمان داد تا آنان را گِرد آورد. چون گرد آمدند، در میان آنان ایستاد، در حالی که به دست علی بن ابی طالب علیه السلام تکیه داده بود. 11 . پیامبر صلی الله علیه و آله سخنرانی کرد ... .

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 401 ح 18506 .
2- .مسند ابن حنبل : ج 7 ص 86 ح 19344 .
3- .الغدیر : ج 1 ص 36 . نیز ، ر . ک : کشف الغمّه : ج 1 ص 48، المناقب ، ابن مغازلی : ص 16 ح 23 .
4- .جامع الأخبار : ص 48 ، الغدیر : ج 1 ص 10 .

ص: 423



اعمال مستحب در این مکان

12 . «سپس مردم، آغاز به تبریک گفتن به امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او باد! کردند و از جمله نخستین کسانی که پیش از دیگر اصحاب، تبریک گفتند، ابو بکر و عمر بودند که هر کدام، چنین گفتند : به به ، ای پسر ابو طالب! تو مولای من و مولای هر مرد و زن باایمان شدی». (1) 13 . ابن عبّاس می گوید: به خدا سوگند، در گردن مردم، ثابت شد. (2) یعنی : با آن بیعت، ولایت و امارت و خلافت علی علیه السلام واجب شد. 14 . سپس شاعر پیامبر صلی الله علیه و آله ، حَسّان بن ثابت، از حضرت، اجازه خواست تا شعری به این مناسبت بسراید... . (3)

اعمال مستحب در این مکاناعمال مستحبّ این مکان، چند چیز است: 1 . بر هر مسلمان ، مستحب است که در مسجدِ این مکان، که در تاریخ به مسجد رسول اللّه ، مسجد النبی و مسجد غدیر خم مشهور شده است، نماز بگزارَد. 2 . مستحب است که مسلمان ، در آن مکان ، دعای فراوان کند و با خدای متعال، فراوان، راز و نیاز و گریه و لابه نماید. شیخ محمّد حسن نجفی، در کتاب جواهر الکلام می گوید: و نیز مستحب است کسی که از راه مدینه باز می گردد، در مسجد غدیر خم، نماز بگزارد و در آن جا، فراوانْ دعا کند ؛ همان مسجدی که جایگاه تصریح پیامبر خدا به خلافت امیر مؤمنان است. (4)

.

1- .ر . ک : ص 277 (تبریک رهبری) .
2- .الطرائف : ص 121 ح 184، بحار الأنوار : ج 37 ص 180 ح 67 .
3- .ر . ک : ص 305 (اشعار حسّان بن ثابت) .
4- .جواهر الکلام : ج 20 ص 75.

ص: 424

و برخی از احادیثِ دلالت کننده بر این امر، گذشت. (1) شیخ یوسف بحرانی، در کتاب الحدائق الناضره می گوید: برای کسانی که به سمت مدینه می روند، مستحب است از مسجد غدیر بگذرند و وارد آن شوند و نماز بگزارند و فراوانْ دعا کنند. و آن، جایگاه تصریح پیامبر خدا به امامت و خلافت امیر مؤمنان پس از اوست؛ جایی که امامت علی علیه السلام واجب شد. اگرچه پیش از آن نیز پیامبر صلی الله علیه و آله تصریح های فراوانی کرده بود ؛ امّا تکلیف شرعی و واجب حتمی، در آن روز، مقرّر و ابلاغ شد و تصریحات پیشین، زمینه پذیرش درونی مردم را آماده می نمود تا پس از مکلّف شدن به آن، بپذیرند. (2) کلینی در کتاب الکافی (3) و صدوق در کتاب من لا یحضره الفقیه، (4) از ابان، از امام صادق علیه السلام چنین روایت کرده اند: نماز خواندن در مسجد غدیر، مستحب است ؛ چون پیامبر صلی الله علیه و آله در آن، امیر مؤمنان را به جای خود نهاد و آن، جایگاهی است که خدای عز و جل حق را در آن، آشکار ساخت. مشایخ سه گانه (کلینی، صدوق و طوسی) که خداوند متعال مزارشان را روشن کناد! با سند صحیح، از عبد الرحمان بن حَجّاج، چنین نقل کرده اند: از امام کاظم علیه السلام درباره خواندن نماز در روز [ غدیر] و در مسجد غدیر خم در حال سفر، سؤال کردم. فرمود : «در آن، نماز بخوان، که فضیلت دارد و پدرم نیز به آن، فرمان می داد». افزون بر کسانی که گفته شد، بسیاری از فقیهان شیعه، به استحباب نماز گزاردن

.

1- .ر . ک : ص 401 (مسجد غدیر).
2- .الحدائق الناضره : ج 17 ص 406.
3- .الکافی : ج 4 ص 567 ح 3 .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 559 ح 3142.

ص: 425

در مسجد غدیر ، فتوا داده اند، مانند: شیخ طوسی در النهایه : چون حاجی به مسجد غدیر رسید، داخل آن شود و دو رکعت نماز در آن بگزارد. (1) قاضی ابن برّاج در المهذّب : کسی که از مکّه به قصد زیارت پیامبر صلی الله علیه و آله می رود، سزاوار است که چون به مسجد غدیر آمد... ، داخل آن شود و هر اندازه که می تواند، نماز بگزارد. سپس به سوی مدینه برود. (2) شیخ ابن ادریس در السرائر : چون حاجی به مسجد غدیر رسد، به آن در آید و دو رکعت نماز در آن بگزارد. (3) شیخ ابن حمزه در الوسیله : نیز حاجی، چون به مسجد غدیر رسد، در آن، دو رکعت نماز بگزارد. (4) شیخ یحیی بن سعید در الجامع للشرائع : چون حاجی به مسجد غدیر رسد، داخلش شود و دو رکعت نماز بگزارد. (5) سیّد محسن حکیم در منهاج الناسکین : همچنین، نماز گزاردن در مسجد غدیر خم، مستحب است و نیز گریه ولابه و دعای فراوان. و آن، جایی است که پیامبر صلی الله علیه و آله به ولایت امیر مؤمنان، تصریح

.

1- .النهایه : ص 286 ، الینابیع الفقهیه ، الحجّ : ص 220 .
2- .المهذّب : ج 1 ص 274، الینابیع الفقهیه، الحجّ : ص 325 .
3- .السرائر : ج 1 ص 651 ، الینابیع الفقهیه ، الحجّ : ص 592 .
4- .الوسیله : ص 220 ، الینابیع الفقهیه ، الحجّ : ص 452 .
5- .الجامع للشرائع : ص 231 ، الینابیع الفقهیه ، الحجّ : ص 729 .

ص: 426



وضعیّت کنونی مکان

راه های غدیر خم

اشاره

کرد و برایش بیعت گرفت. درود خداوند بر آن دو و خاندان پاکشان باد! (1)

وضعیّت کنونی مکانعاتق بن غیث بلادی، مورّخ معاصر حجازی، در کتابش معجم معالم الحجاز، «غدیر خُم» را چنین توصیف کرده است: امروزه، غدیر خم، به نام «غُرَبه» شناخته می شود و آن، برکه ای است که درختان خرمای اندکی بر آن روییده و از آنِ گروهی از بلادیّه از طایفه حرب است. و آن، در دیار آنان و در هشت کیلومتری شرق جحفه واقع است و وادی هر دو ، یکی و همان وادی خرّار است. (2) چشمه جحفه از نزدیک غدیر می جوشد و هنوز گودال آن، آشکار است و در غرب و شمال غربیِ غدیر، آثار شهری به جا مانده است که دیوارهای سنگی آن، هنوز هم پیداست. ویرانه های این آثار، نشان می دهد که برخی از آنها کاخ یا قلعه بوده اند و شاید هم محلّه ای از محلّه های شهر جحفه (بوده است) ؛ چرا که به هم شبیه اند. (3) و من، (4) با محل و موقعیّت غدیر، از طریق دو سفرم آشنا شدم : سفر نخست، روز سه شنبه، 7 / 5 / 1402 قمری، مطابق با 2 / 3 / 1982 میلادی و سفر دوم، روز چهارشنبه، 18 / 6 / 1409 قمری، مطابق با 25 / 1 / 1989 میلادی .

راه های غدیر خمدو راه، ما را به غدیر خم می رساند : یکی از جحفه و دیگری از رابُغ.

.

1- .منهاج الناسکین : ص 121 .
2- .بنا به آنچه برخی مورّخان جغرافیادانِ پیشین گفته اند ، غدیر، آغاز دره جُحفه و منتهای دره خرّار است.
3- .معجم معالم الحجاز : ج 3 ص 159.
4- .دکتر عبد الهادی فضلی.

ص: 427



1 . راه جحفه

2 . راه رابُغ

1 . راه جحفهدر نزدیکی فرودگاه رابُغ، راهی آسفالت شده جدا می گردد که پس از نُه کیلومتر، به ابتدای روستای قدیم جحفه می رسد، جایی که حکومت سعودی، مسجدی را که در سفر نخستْ دیده بودم، خراب کرده و مسجد بزرگی را به جای آن ساخته و در کنار آن، حمام، سرویس های بهداشتی و توقّفگاه ماشین، ایجاد کرده است. سپس جاده به سمت شمال می پیچد و از میان سنگلاخ و شن، پس از پنج کیلومتر به سوی قصر «علیاء»، به انتهای روستای جحفه می رسد و سپس به راست می رود و دو کیلومتر از میان تپّه های سنگی و تلّ شن و اندکی سنگلاخ می گذرد. سپس از سنگلاخ، پایین می آیی. در سمت راست راه، وادی غدیر است.

2 . راه رابُغاین راه، از راه اصلی مکّه و مدینه جدا می شود. پیش از ورود به شهر رابُغ و از سمت راست کسی که از مکّه می آید، از زیر تابلوی راهنما، به راست می پیچی و از کنار خانه هایی می گذری که برخی ، از حلبی و برخی گِلی و متعلّق به بادیه نشینان منطقه اند. سپس به راه قدیمی شوسه می رسی که به سمت چپ می پیچد و آن، همان راه اصلی قدیمی است که بقایای آن، در پشت فرودگاه رابُغ، باقی است. پس از طی ده کیلومتر و در سمت راست، راهی از آن جدا می شود که به غدیر می رسد و فاصله رابُغ تا غدیر در حدود 26 کیلومتر است. و از آنچه گفتیم، چنین نتیجه می شود: غدیر خم، در حدود هشت کیلومتری شرق میقاتِ جحفه و 26 کیلومتری جنوب شرقی رابُغ ، واقع است.

M2730_T1_File_2136567

M2730_T1_File_2136568

.


ص: 428

الفصل الحادی عشر : غایه جهد النبیّ فی تعیین الولیّ11 / 1طَلَبُ الصَّحیفَهِ وَالدَّواهِ9397.الإمامُ الصّادقُ عن آبائِه علیهم السلامصحیح البخاری عن الزهری عن عبید اللّه بن عبد اللّه عن ابن عبّاس :لَمّا حُضِرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وفِی البَیتِ رِجالٌ فیهِم عُمَرُ بنُ الخَطّابِ ، قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : هَلُمَّ أکتُب لَکُم کِتابا لا تَضِلّوا بَعدَهُ . فَقالَ عُمَرُ : إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قَد غَلَبَ عَلَیهِ الوَجَعُ ! ! ! وعِندَکُمُ القُرآنُ ، حَسبُنا کِتابُ اللّهِ ! ! فَاختَلَفَ أهلُ البَیتِ فَاختَصَموا ؛ مِنهُم مَن یَقولُ : قَرِّبوا یَکتُب لَکُمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله کِتابا لَن تَضِلّوا بَعدَهُ ، ومِنهُم مَن یَقولُ ما قالَ عُمَرُ . فَلَمّا أکثَرُوا اللَّغوَ وَالاِختِلافَ عِندَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : قوموا .

قالَ عُبَیدُ اللّهِ : فَکانَ ابنُ عَبّاسٍ یَقولُ : إنَّ الرَّزِیَّهَ (1) کُلَّ الرَّزِیَّهِ ما حالَ بَینَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وبَینَ أن یَکتُبَ لَهُم ذلِکَ الکِتابَ ؛ مِن اختِلافِهِم ولَغَطِهِم . (2) .

1- .الرَّزِیّه : المُصیبه (مجمع البحرین : ج 2 ص 695 «رزأ») .
2- .صحیح البخاری : ج 5 ص 2146 ح 5345 و ج4 ص 1612 ح 4169 و ج6 ص 2680 ح 6932 وفیه «قوموا عنّی» بدل «قوموا» و ج1 ص 54 ح 114 عن ابن شهاب عن عبید اللّه بن عبد اللّه عن ابن عبّاس نحوه وفیه «قوموا عنّی ، ولا ینبغی عندی التنازع» ، صحیح مسلم : ج 3 ص 1259 ح 22 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 719 ح 3111 و ص695 ح 2992 ، الطبقات الکبری : ج 2 ص 244 وفیهما «قوموا عنّی» ، البدایه والنهایه : ج 5 ص 227 ؛ الأمالی للمفید : ص 36 ح 3 عن ابن شهاب عن عبید اللّه بن عبد اللّه عن ابن عبّاس .