گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و هشتم
سوره مُجادِلَه




آداب معاشرت و مجالست
11 یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اِذا قیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِاللّهُلَکُمْ وَ اِذا قیلَ انْشُزوُافَانْشُزوُا یَرْفَعِ اللّهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ
الَّذینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ
اي کسانی که ایمان آوردهاید ! هنگامی که به شما گفته شود مجلس را وسعت بخشید ( و به تازهواردها جا دهید ) وسعت
بخشید ، خداوند ( بهشت را ) براي شما وسعت میبخشد و هنگامی که گفته شود : برخیزید ، برخیزید . اگر چنینکنید خداوند
آنهارا کهایمان آوردهاند و کسانی را که از علم ، بهره دارند ، درجات عظیمی میبخشد و خداوند به آنچه انجام میدهید
آگاه است .
بهمعنی توسعه دادن میباشد و این یکی از آداب مجلس است « تَفَسُّح » به معنی مکان وسیع است ، بنابراین « فُسْح » از ماده « تَفَسَّحُوا »
که وقتی تازه واردي داخل میشود، حاضران، جمعتر بنشینند و براي او جا باز کنند ، مبادا سرگردان و احیانا خسته و شرمنده
شود . این موضوع یکی از وسایل تحکیم پیوندهاي محبت و دوستی است .
به زنی « ناشزه » به معنی زمین بلند گرفته شده ، لذا این واژه در معنی برخاستن نیز استعمال میشود . زن « نَشْز » از ماده « اُنْشُزوُا »
( جزء بیست و هشتم ( 11
میگویند که خود را برتر از این میداند که اطاعت همسرش کند ، این واژه گاه به معنی زنده کردن نیز آمده است ، زیرا
صفحه 12 از 69
این امر سبب میشود که ازجا برخیزد .
خداوند به شما وسعت میبخشد ) را جمعی از مفسران به توسعه مجالس بهشتی تفسیر کردهاند و این ) « یَفْسَ حِ اللّهُ لَکُمْ » جمله
پاداشی استکه خداوند براي افرادي که در این جهان این آداب را رعایت کنند، میدهد ولی از آنجاکه آیه مطلق است و قید و
شرطی در آن نیست ، مفهوم گستردهاي دارد و هرگونه وسعت بخشیدن الهی را چه در بهشت و چه در دنیا و در روح و فکر ، در
عمر و زندگی و در مال و روزي را شامل میشود و از فضل خدا تعجب نیست که در برابر چنین کار کوچکی ، چنان پاداش
عظیمی قرار دهد که پاداش به قدر کرم او است نه به قدر اعمال و کارهاي ما .
از آنجاکه گاهی مجلس آنچنان مملو است که بدون برخاستن
12 ) سوره مُجادِلَه )
هنگامی » : بعضی ، جا براي دیگران پیدا نمیشود و یا اگر جایی پیدا میشود ، مناسب حال آنها نیست ، در ادامه آیه میافزاید
وَ اِذا قیلَ انْشُزوُا فَانْشُزوُا ) . ) « که به شما گفته شود : برخیزید ، برخیزید
نه تعلل جویید و نه به هنگامی که برمیخیزید ، ناراحت شوید ، چراکه گاه تازهواردها از شما براي نشستن ، سزاوارترند ، بهخاطر
خستگی مفرط یا کهولت سن یا احترام خاصی که دارند و یا جهات دیگر ، اینجا است که باید حاضران ایثار کنند و این ادب
اسلامی را رعایت نمایند ، همانگونهکه در شأننزول آیهآمده است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله به جمعی از کسانی که نزدیک او
نشسته بودند ، دستور داد جاي خود را به جمعی از تازهواردان که از مجاهدان بدر بودند و از نظر علم و فضیلت بر
دیگران برتري داشتند ، بدهند .
به صورت نکره و با صیغه جمع ) در فراز پایانی آیه ، اشاره به درجات عظیم و والایی است که خداوند به ) « دَرَجاتٍ » تعبیر به
اینگونه افرادي که علم و ایمان را توأما دارا هستند ، میدهد . در
( جزء بیست و هشتم ( 13
حقیقت کسانی که به تازهواردان در کنار خود جا دهند ، درجهاي دارند و آنها که ایثار کنند و جاي خود را به آنها بسپارند و از
علم و معرفت بهره داشته باشند ، درجات بیشتري دارند. و از آنجاکه گروهی این آداب را با طیب خاطر و از صمیم دل انجام
خداوند بهآنچه انجاممیدهید، » : میدهند و گروه دیگري با کراهت و ناخشنودي و یا براي ریا و تظاهر ، در پایان آیه میافزاید
وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبیرٌ). )« آگاهاست
آداب معاشرت و مجالست در اسلام
در قرآن مجید کرارا در کنار مسائل مهم ، اشاراتی به آداب اسلامی مجالس شده است ، از جمله آداب تحیت و ورود در مجلس ،
آداب دعوتبه طعام ، آداب سخن گفتن با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و آداب جادادن به تازهواردها مخصوصا افراد بافضیلت و
پیشگام در ایمان و علم .
و این به خوبی نشان میدهد که قرآن براي هر موضوعی در جاي خود اهمیت و ارزش قائل شده است و هرگز اجازه نمیدهد
آداب انسانی معاشرت ، به خاطر بیاعتنایی افراد ، زیر پا گذارده شود .
14 ) سوره مُجادِلَه )
در کتب احادیث ، صدها روایت درباره آداب معاشرت با دیگران از پیامبر صلیاللهعلیهوآله و ائمه معصومین علیهمالسلام نقل شده
جلد هشتم در 166 باب ، گردآوري کرده است . ریزهکاريهایی که « وسائل » آنها را در کتاب « شیخ حرعاملی » است و مرحوم
در این روایات است ، نشان میدهد اسلام تاچه حد در اینباره باریکبین و حتی سختگیر است .
صفحه 13 از 69
دراین روایات حتی طرزنشستن ، سخن گفتن ، تبسم کردن ، مزاح نمودن ، اطعام کردن ، طرز نامه نوشتن و حتی طرز نگاه کردن به
دوستان نیز مورد توجه قرار گرفته و دستورهایی در زمینه هریک داده شده است که نقل آنها ما را از بحث تفسیري خارج میکند ،
باید در قلب تو نیاز به مردم و بینیازي از آنها جمع باشد ، » : تنها به یک حدیث از امیر مؤمنان علی در اینجا قناعت میکنیم
(1). « نیازت در نرمی سخن و حسن سلوك تجلی کند و بینیازیت در حفظ آبرو و عزت نفس
. جلد 8 ، صفحه 401 ، « وسائل الشیعه » -1
( جزء بیست و هشتم ( 15
حزب شیطان
19 اِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَاَنْسهُمْ ذِکْرَ اللّهِ اُولئِکَ حِزْبُالشَّیْطانِاَلا اِنَحِزْبَالشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِروُنَ
(شیطان بر آنها منافقین) چیره شده و یاد خدا را از خاطر برده است، آنها حزب شیطانند، بدانید حزب شیطان زیانکارانند .
در اصل قسمت پشت ران شتر است و چون ساربان بههنگام راندن شترها، برپشت رانهاي « حَ وْذ » از ماده « اِسْتَحْوَذَ »
آنهامیزند، بهمعنی تسلطیافتن و بهسرعت راندن آمده است.
آري منافقان دروغگو و مغرور به مال و مقام ، سرنوشتی جز این ندارند که دربست در اختیار شیطان و وسوسههاي او
16 ) سوره مُجادِلَه )
قرار گیرند و خدا را به کلی فراموش کنند ، نه تنها منحرف میشوند که در زمره عمّال شیطان و اعوان و انصار و لشکر و حزب
او براي گمراه ساختن دیگران نیز قرار میگیرند .
اي مردم آغاز وقوع فتنهها ، آراء باطلی است که از آن پیروي میکنند و » : علی درباره آغاز وقوع فتنهها و اختلافها میفرماید
بدعتهاییاست که برخلاف حکم قرآن گذارده میشود و گروهیاز مردم به دوستی گروهی دیگر و تبعیت آنهادر اینامور
میپردازند، اگر باطل بهصورت خالص خودنمایی میکرد، از دیده هیچ صاحب عقلی پنهان نمیماند و اگر حق از آمیزش به باطل
خالص میشد ، اختلافی رخ نمیداد ، ولی بخشی از این میگیرند و بخشی از آن و ممزوج میکنند، اینجاست که شیطان بر
(1). « دوستان خود چیره میشود و آنهایی که توفیق الهی یارشان شده ، رهایی مییابند
. جلد 5 ، صفحه 266 و 267 ، « نور الثقلین » - 1 و 2
( جزء بیست و هشتم ( 17
همین تعبیر در کلام امام حسین سیدالشهداء در کربلا دیده میشود که وقتی صفوف اهل کوفه را همچون شب تاریک و سیل
عجب بندگان بدي هستید، » : خروشانی ، در مقابل خود دید ، فرمود
لَقَدِ » : در ادامه فرمود « اظهاراطاعتخداوایمانبهرسولکردید،ولیاکنونآمدهایدذریهپیامبر صلیاللهعلیهوآله را به قتل برسانید
سپس افزودند ، « اسْتَحْوَذَ عَلَیْکُمُ الشَّیْطانُ فَاَنْساکُمْ ذِکْرَ اللّهِ الْعَظیمِ : شیطان بر شما چیره شده و یاد خداي بزرگ را از خاطرتان برده
(1). « مرگ بر شما و بر آنچه میخواهید ، اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ » :
مفهوم و شرایط تحقق پیروزي از دیدگاهقرآن
21 کَتَبَ اللّهُ لََاغْلِبَنَّ اَنَا وَ رُسُلی اِنَّ اللّهَ قَوِيٌّ عَزیزٌ
خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز میشویم، چرا که خداوند قوي و شکستناپذیر است.
18 ) سوره مُجادِلَه )
صفحه 14 از 69
و به معنی مبارزه مسلحانه و غیر مسلحانه است . « مُحادَّة » از ماده « یُحادُّونَ »
در طول تاریخ پیروزي فرستادگان الهی در چهرههاي گوناگونی نمایان شده : در عذابهاي مختلفی همچون طوفان نوح و صاعقه
» و فتح « حنین » و « بدر » عاد و ثمود و زلزلههاي ویرانگر قوم لوط و مانند آن و در پیروزي در جنگهاي مختلف مانند غزوات
و سایر غزوات پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله . « مکه
و از همه مهمتر در پیروزي منطقی آنها بر مکاتب شیطانی و دشمنان حق و عدالت بوده است و از اینجا پاسخ سؤال کسانی که
میگویند : اگر این وعده قطعی است ، پس چرا بسیاري از رسولان الهی و امامان معصوم علیهمالسلام و مؤمنان راستین را
شهید کردند و هرگز پیروز نشدند ؟ روشن میشود .
را درست تشخیص ندادهاند ، مثلًا شاید تصور کنند امام حسین در کربلا شکست « پیروزي » این ایراد کنندگان در واقع معنی
( جزء بیست و هشتم ( 19
خورد ، زیرا خود و یارانش شهید شدند ، در حالی که میدانیم او به هدف نهاییاش که رسوایی بنیامیه و بنیان گذاردن مکتب
آزادگی و درس دادن به همه آزادگان جهان بود ، رسید و هماکنون به عنوان سرور شهیدان عالم ( سید الشهداء ) و سرسلسله
( آزادگان جهان انسانیت ، بر افکار قشر عظیمی از انسانها با پیروزي حکومت میکند.( 1
ولی نباید فراموش کرد که این وعده حتمی خداوند بیقید و شرط نیست ، شرط آن ایمان و آثار ایمان است ، شرطش این
است که سستی به خود راه ندهند و از مشکلات نهراسند و غمگین نشوند ، چنانکه در آیه 139 سوره آل عمران میفرماید :
. « لاعْلَوْنَ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ 􀂙 وَ لا تَهِنُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَ اَنْتُمُا »
شرطدیگرش ایناستکه دگرگونیهارا ازخود شروعکنند چراکهخداوند نعمتهاي هیچ قوم و ملتیرا تغییرنمیدهد مگرتغییري
-1 اطلاعات بیشتر در جلد 19 تفسیر نمونه صفحه 187 آمده است .
20 ) سوره مُجادِلَه )
53 / انفال ) . ) « ذلِکَ بِاَنَاللّهَ لَمْیَکُ مُغَیِّرا نِعْمَۀً اَنْعَمَها عَلی قَوْمٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِاَنْفُسِهِمْ » : درخود آنهاپیداشود
باید دست بهرشته محکم الهی بزنند و صفوف خود را متحد کنند ، نیروهاي خود را بسیج نمایند ، نیات را خالص گردانند و مطمئن
باشند دشمن هرقدر قوي و نیرومند و آنهاهرقدربهظاهر کمجمعیت و کمتوان باشند ، سرانجام با جهاد و کوشش و توکل بر
پروردگارپیروز میشوند .
پاداش پنجگانه آنان که قلبشان فقط براي خدا میتپد
22 لا تَجِ دُ قَوْما یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الاْخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حادَّاللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا اباءَهُمْ اَوْ اَبْناءَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْاَوْعَشیرَتَهُمْاُولئِکَکَتَبَ
لانْهارُ خالِدینَ فیها رَضِ یَاللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُ وا عَنْهُ 􀂙 فیقُلُوبِهِمُ الاْیمانَ وَ اَیَّدَهُمْ بِروُحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا ا
اُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
( جزء بیست و هشتم ( 21
هیچقومیرا که ایمان بهخدا و روز قیامت دارد ، نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند ، هرچند پدران یا فرزندان
یابرادران یاخویشاوندان آنها باشند ، آنهاکسانیهستندکه خدا ایمانرا برصفحهقلوبشان نوشته و با روحیاز ناحیه خودش آنهارا
تقویت فرموده ، آنها را در باغهایی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختانش جاري است ، جاودانه در آن میمانند ،
خدا از آنها خشنود و آنها نیز از خدا خشنودند ، آنها حزب اللّهاند ، بدانید حزب اللّه پیروز است .
» در آیه مورد بحث که آخرین آیه از سوره مجادله و از کوبندهترین آیات قرآن است ، به مؤمنان هشدار میدهد که جمع میان
صفحه 15 از 69
در یک دل ممکن نیست و باید از میان این دو ، یکی را برگزینند ، اگر به راستی مؤمنند ، باید « محبت دشمنان خدا » و « محبت خدا
از دوستی دشمنان خدا بپرهیزند وگرنه ادعاي مسلمانی نکنند .
22 ) سوره مُجادِلَه )
محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام ، بسیار خوب است و نشانه زنده بودن عواطف انسانی است ، اما هنگامی که این محبت
رو در روي محبت خدا قرار گیرد ، ارزش خود را از دست میدهد .
البته افراد مورد علاقه انسان تنها این چهار گروه که در آیه ذکر شدهاند ، نمیباشد ، ولی اینها نزدیکترین افراد انسانند و با توجه
به آنها ، حال بقیه نیز روشن میشود .
سپس به پاداشهاي بزرگ این گروه که قلبشان به طور کامل در اختیار عشق خدا است ، پرداخته و پنج موضوع
را که بعضی به صورت امداد و توفیق است و بعضی به صورت نتیجه و سرانجام کار ، بیان میکند ؛
در بیان قسمت اول و دوم میفرماید : ( اُولئِکَ کَتَبَ فیقُلُوبِهِمُ الاْیمانَ وَ اَیَّدَهُمْ بِروُحٍ مِنْهُ ) .
ترك » بدیهی است این امداد و لطف الهی هرگز با اصل آزادي اراده و اختیار انسان منافات ندارد ، چراکه گامهاي نخستین یعنی
محبت
( جزء بیست و هشتم ( 23
» که از آن تعبیر به « استقرار ایمان » از سوي خود آنان برداشته شده ، سپس امدادهاي الهی به صورت « دشمنان خدا
و نوشتن شده به سراغ آنان میآید. « کتابت
آیا این روح الهی که خدا مؤمنان رابا آن تأیید میکند ، تقویت پایههاي ایمان است یا دلایل عقلی یا قرآن و یا فرشته بزرگ
خدا که روح نام دارد ؟ احتمالات و تفسیرهاي مختلفی ذکر شده ، اما جمع میان همه آنها نیز ممکن است ، خلاصه این روح
یکنوع" حیات معنوي جدید "است که خدا بر مؤمنان افاضه میکند .
خداوند آنها را در" باغهایی از بهشت "داخل میکند که نهرها از زیر درختان و » : در سومین مرحله میفرماید
وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ ... ) . ) « قصورش جاري است و جاودانه در آن میمانند
رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ) ) « خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خدا خشنودند » : در چهارمین مرحله میافزاید
.
آري هیچ نعمتی به پایه این خشنودي دو جانبه نمیرسد
24 ) سوره مُجادِلَه )
و این کلیدي است براي مواهب و نعمتهاي دیگر ، چرا که وقتی خدا از کسی خشنود باشد ، هر چه تقاضا کند ، به او
میدهد که او هم کریم است و هم قادر و توانا .
آنها » : و در آخرین و پنجمین مرحله به صورت یک اعلام عمومی که حاکی از نعمت و موهبت دیگري است ، میفرماید
اُولئِکَحِزْبُاللّهِ اَلااِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . ) « حزب اللّهاند ، بدانید حزب اللّه پیروز است
نه تنها پیروزي در سراي دیگر و نیل به انواع نعمتهاي مادي و معنوي در قیامت ، بلکه همانگونه که در آیات قبل نیز
آمد ، در این دنیا نیز به لطف الهی بر دشمنان پیروزند و در پایان جهان نیز حکومت حق و عدالت در دست آنها
است .
نشانه اصلی حزب اللّه و حزب شیطان
صفحه 16 از 69
در ، « حزب شیطان » شده ( آیه مورد بحث و آیه 56 سوره مائده ) و در یک آیه اشاره به « حزب اللّه » در دو آیه از قرآن اشاره به
هر دو مورد
( جزء بیست و هشتم ( 25
و ولایت اولیاي حق تکیه کرده است ، در آیه سوره « حُبٌّ فِی اللّه وَ بُغْضٌ فِی اللّه » کهاز حزب خدا سخن میگوید ، روي مسأله
و حکم به وجوب اطاعت خدا و اطاعت رسول و آنکس که در حال نماز، زکات « ولایت » مائده بعد از بیان مسأله
. « وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ امَنُوا فَاِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ » : پرداخته (امیر مؤمنان علی ) میفرماید
در آیات مورد بحث نیز روي قطع رابطه دوستی از دشمنان خدا تکیه میکند ، بنابراین خط حزب اللّه همان خط ولایت و
بریدن از غیر خدا و پیامبر و اوصیاي او است .
کهدر آیات قبل این سوره به آن اشاره شده ، بارزترین نشانههاي آنها را همان نفاق و « حزب شیطان » درمقابل هنگام توصیف
فَاِنَّ حِزْبَ » : دشمنی با حق و فراموشی یاد خدا و دروغ و نیرنگ میشمرد .قابل توجه این است که در یک مورد میگوید
و با « اَلا اِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ » : و در مورد دیگر میفرماید « اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ
26 ) سوره مُجادِلَه )
فلاح و » نیز همراه با پیروزي و غلبه بر دشمن است هر دو آیه به یک معنی باز میگردد ، با این قید که « فلاح » توجه به اینکه
دارد ، چراکه وصول به هدف را نیز مشخص میکند. و برعکس حزب « غلبه و پیروزي » مفهومی عمیقتر از مفهوم « رستگاري
شیطان را به زیانکاري و شکست و ناکامی در برنامهها و بازماندن از مقصد توصیف مینماید .
مسأله ولایت به معنی خاص و حبّ فی اللّه و بغض فی اللّه به معنی عام ، مسألهاي است که در روایات اسلامی روي آن تأکید
فراوان شده است ، تا آنجاکه سلمان فارسی به امیر مؤمنان عرض میکند : هر زمان خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله رسیدم ،
(1). « اي سلمان ! این مرد و حزبش پیروزند » : دست بر شانه من زد و اشاره به تو کرد و فرمود
وُدُّ » : و در مورد دوم یعنی ولایت عامه در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله میخوانیم که فرمودند
الْمُؤْمِنِ
. جلد 4 ، صفحه 312 ، « تفسیر برهان » -1
( جزء بیست و هشتم ( 27
(1).« لِلْمُؤْمِنِ فِی اللّهِ مِنْ اَعْظَمِ شُعُبِ الاْیمانِ : دوستی مؤمن نسبتبهمؤمن برايخدااز مهمترین شعبههايایماناست
آري براي تو » : عرض کرد ؟ « خداوند به موسی وحی فرستاد آیا هرگز عملی براي من انجام دادهاي » : و در حدیث دیگري آمده
اما نماز براي تو نشانه حق است ، روزه سپر آتش ، » : فرمود ، « نماز خواندهام ، روزه گرفتهام ، انفاق کردهام و به یاد تو بودهام
خداوندا ! خودت مرا » : عرض کرد ؟ « انفاق سایهاي در محشر و ذکر ، نور است . کدام عمل را براي من به جا آوردهاي اي موسی
لاعْمالِ الْحُبُّ فِی 􀂙 هَلْ والَیْتَ لی وَلِیّا ؟ وَ هَلْ عادَیْتَ لی عَدُوّا قَطٌّ ؟ فَعَلِمَ مُوسی اَنَّ اَفْضَلَ ا » : فرمود ، « در این مورد راهنمایی فرما
اللّهِ وَ الْبُغْضُ فِیاللّهِ: آیاهرگز بهخاطر منکسیرا دوست داشتهاي؟ و بهخاطر منکسیرا دشمنداشتهاي؟ اینجا بود که
موسیدانست برتریناعمال حبّ فی اللّه و بغض فی اللّه است
. جلد 2 ، باب حب فی اللّه ، حدیث 3 ، « اصول کافی » -1
28 ) سوره مُجادِلَه )
(1). «( (دوستی برايخدا و دشمنی براي خدا
لا یُمْحَضُ رَجُلٌ نِ الاْیمانَ بِاللّهِ حَتّی یَکُونَ اللّهُ اَحَبَّ اِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ اَبیهِ وَ اُمِّهِ وَ » : و در حدیثیاز امامصادق میخوانیم که فرمود
صفحه 17 از 69
وَلَدِهِ وَ اَهْلِهِ وَ مالِهِ وَ مِنَ النّاسِ کُلِّهِمْ : هیچکس ایمانش به خدا خالص نمیشود ، مگر آن زمانی که خداوند در نظرش محبوبتر از
(2). « جانش و پدر و مادر و فرزند و خانواده و مالش و همه مردم باشد
در این مورد روایات هم در جانب مثبت ( دوستی با دوستان خدا ) و هم در جانب منفی ( دشمنی با دوستان خدا ) بسیار است که
اِذا اَرَدْتَ اَنْ » : ذکر همه آنها به طول میانجامد ، بهتر است این سخن را با حدیث پرمعناي دیگري از امام باقر پایان دهیم ، فرمود
تَعْلَمَ اَنَّ فیکَ خَیْرا ، فَانْظُرْ اِلی قَلْبِکَ فَاِنْ کانَ یُحِبُّ اَهْلَ طاعَۀِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُبْغِضُ اَهْلَ مَعْصِ یَتِهِ فَفیکَ خَیْرٌ وَ اللّهُ یُحِبُّکَ وَ اِذا کانَ
یُبْغِضُ
. جلد 1 ، صفحه 201 ، « سَفینَۀُ البِحار » -1
. جلد 1 ، صفحه 201 ، « سَفینَۀُ البِحار » -2
( جزء بیست و هشتم ( 29
اَهْلَ طاعَۀِ اللّهِ وَ یُحِبُّ اَهْلَ مَعْصِ یَتِهِ ، لَیْسَ فیکَ خَیْرٌ وَ اللّهُ یُبْغِضُکَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ اَحَبَّ : اگر بخواهی بدانی آدم خوبی هستی ،
نگاهی به قلبت کن ، اگر اهل طاعت خدا را دوست داري و اهل معصیتش را دشمن ، بدان آدم خوبی هستی و خدا تو را دوست
دارد و اگر اهل طاعتش را دشمن داري و اهل معصیتش را دوست ، چیزي در تو نیست و خدا تو را دشمن دارد و انسانهمیشه
(1). « باکسیاستکه اورا دوست دارد
پایان سوره مُجادِلَه
. جلد 1 ، صفحه 201 ، « سَفینَۀُ البِحار » -1
30 ) سوره مُجادِلَه )
سوره