گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و هشتم
سوره مُمْتَحِنَه




عاقبت دوستیهاي غیر خدایی
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
1 یااَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تَتَّخِ ذوُا عَدُوّي وَ عَدُوَّکُمْ اَوْلِیاءَ تُلْقُونَ اِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْکَفَروُا بِماجاءَکُمْمِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَالرَّسُولَ وَ اِیّاکُمْ اَنْ
تُؤْمِنُوا بِاللّهِ رَبِّکُمْ اِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهادا فی سَبیلی وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی تُسِرُّونَ اِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ اَنَا اَعْلَمُ بِما اَخْفَیْتُمْ وَ ما اَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ
یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ
اي کسانی که ایمان آوردهاید ! دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت میکنید ،
در حالی که به آنچه از حق براي شما آمده ، کافر شدهاند و رسول خدا و شما را به خاطر ایمان
60 ) سوره مُمتَحِنَه )
بهخداونديکه پروردگار همهشما است، ازشهر و دیارتان بیرون میرانند ، اگر شما براي جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت
کردهاید ، پیوند دوستی با آنها برقرار نسازید، شمامخفیانه باآنها رابطه دوستی برقرار میکنید، در حالی که من آنچه را پنهان یا
آشکار میکنید ، از همه بهتر میدانم و هرکس از شما چنین کاري کند ، از راه راست گمراه شده است .
صفحه 27 از 69
حرکتی از ناحیه یکی از مسلمانان صادر شد که هر چند به قصد جاسوسی نبود ، ولی اظهار محبتی به دشمنان اسلام
محسوب میشد ، لذا آیات فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد که از تکرار اینگونه کارها در آینده بپرهیزند
.
در فراز نخست آیه میگوید : فقط دشمنان خدا هستند که با شما نیز عداوت و دشمنی دارند ، با این حال چگونه
دست دوستی به سوي آنها دراز میکنید ؟
( جزء بیست و هشتم ( 61
سپس میافزاید : آنها هم در عقیده با شما مخالفند و هم عملًا به مبارزه برخاستهاند و کاري را که بزرگترین افتخار شماست ، یعنی
ایمان به پروردگار را براي شما بزرگترین جُرم کردهاند ، با این حال آیا جاي این است که شما نسبت به آنها اظهار محبت کنید و
براي نجاتشان از چنگالمجازاتالهی بهدستتوانمند رزمندگان سپاه اسلام تلاش کنید ؟
سپس براي توضیح بیشتر میافزاید : اگر به راستی دم از دوستی خدا میزنید و به خاطر او از شهر و دیار خود هجرت کردهاید و
طالب جهاد فی سبیل اللّه و جلب رضاي او هستید ، این مطلب با دوستی دشمنان خدا سازگار نیست .
در ادامه میگوید : ( تُسِرُّونَ اِلَیْهِمْ ... ) شما با آنها مخفیانه رابطه دوستی برقرار میسازید ولی با توجه به علم خداوند ،
مخفیکاري چه فایدهاي دارد ؟
و در پایان آیه به عنوان یک تهدید قاطع میفرماید : هرکس از شما چنین کاري کند ، هم از راه معرفت خدا منحرف گشته که
گمان کرده
62 ) سوره مُمتَحِنَه )
چیزي بر خدا مخفی میماند و هم از راه ایمان و اخلاص و تقوا که طرح دوستی با دشمنان خدا ریخته و هم تیشه به ریشه زندگانی
خود زده است که دشمنش را از اسرارش باخبر ساخته و این بدترین انحرافی است که ممکن است به شخص مؤمن بعد از
وصول به سرچشمه ایمان دست دهد .
2 اِنْیَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ اَعْداءً وَ یَبْسُطُوا اِلَیْکُمْ اَیْدِیَهُمْ وَ اَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُروُنَ
اگرآنها بر شما مسلط شوند، دشمنتانخواهندبود و دست و زبان خود را به بدي بر شما میگشایند و دوست دارند شما به
کفر بازگردید .
به معنی " مهارت در تشخیص یا انجام چیزي "است ، به همین جهت به معنی فرهنگ و یا « ثَقَف و ثَقافَۀ » از ماده « یَثْقَفُوکُمْ »
تسلط ماهرانه بر چیزي نیز به کار میرود .
شما براي آنها دلسوزي میکنید ، در حالی که عداوت آنها با شما
( جزء بیست و هشتم ( 63
آنچنان ریشهدار است که اگر بر شما دست یابند ، از هیچ کاري فروگذار نمیکنند و شما را با دست و زبان خود مورد هرگونه
آزار قرار میدهند ، آیا دلسوزي بر چنین جمعیتی سزاوار است ؟
و ازهمه بدتر این است که آنها دوست دارند شما از اسلام به سوي کفر بازگردید و بزرگترین افتخار خود یعنی گوهر ایمان را
از دست دهید ( وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُروُنَ ) و این درست دردناكترین ضربهاي است که میخواهند به شما بزنند .
ابراهیم براي همه شما اُسوه بود
4 قَدْکانَتْ لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَ نَۀٌ فی اِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ اِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ اِنّا بُرَاؤُا مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدوُنَ مِنْ دوُنِ اللّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ
صفحه 28 از 69
بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ اَبَدا حَتّی تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ اِلاّ قَوْلَ اِبْراهیمَ لَاِبیهِ لََاسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما اَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیْءٍ رَبَّنا
عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ اِلَیْکَ
64 ) سوره مُمتَحِنَه )
اَنَبْنا وَ اِلَیْکَ الْمَصیرُ
براي شما تأسی نیکی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند ، وجود داشت، هنگامیکه به قوم مشرك خود گفتند: ما از شما و
آنچه غیر از خدا میپرستید ، بیزاریم. ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکارشدهاست و این
وضع همچنان ادامه دارد تا به خداي یگانه ایمان بیاورید ، جُز آن سخن ابراهیم کهبهپدرش (عمویش آزر) وعدهدادکه برايتوطلب
آمرزش میکنم و در عین حال در برابر خداوند براي تو مالک چیزي نیستم. پروردگارا! ما برتو توکل کردهایم و به سوي تو
بازگشتیم و سرانجام همه به سوي تو است .
به معنی " تأسی نمودن "و" پیروي کردن "گاه در کارهاي خوب است و گاه در کارهاي بد و لذا در این آیه « اُسْوَة »
شده است . « حَسَنَۀ » مقیّد به
( جزء بیست و هشتم ( 65
ابراهیم بزرگ پیامبران که زندگیش سراسر درس بندگی و عبودیتخدا،جهادفیسبیلاللّه و عشقبهذات پاكاو بود، ابراهیم که
امت اسلامی از برکت دعاي او و مفتخر به نامگذاري او میباشد ، میتواند در این زمینه سرمشق خوبی براي شما
گردد .
آنها که با ابراهیم بودند) مؤمنانی استکه او را در این راه همراهی میکردند ، هرچند قلیل و اندك ) « وَالَّذینَ مَعَهُ » منظور از تعبیر
بودند .
در تواریخ آمده که گروهی در بابل بعد از مشاهده معجزات ابراهیم به او ایمانآورده و در هجرت به سوي شام ، او را
( همراهی کردند و این نشانمیدهد که او یاران وفاداري داشته است .( 1
سپسدرتوضیحاینمعنی میافزاید: ما نهشمارا قبولداریمونه آیین و مذهبتان را ، ما هم از خودتان و هم از بتهاي بیارزشتان
متنفریم .
البته این کفر همان کفر ، « کَفَرْنا بِکُمْ » : و باز براي تأکید افزودند
. جلد 1 ، صفحه 100 ، « کامل ابنِ اَثیر » -1
66 ) سوره مُمتَحِنَه )
برائت و بیزارياست که در بعضی از روایات ضمن برشمردن اقسام پنجگانه کفر به آن اشاره شده است .
. « وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ اَبَدا حَتّی تُؤْمِنُوا بِاللّهِ وَحْدَهُ » : و سومینبار برايتأکید بیشتر افزودند
و بهاین ترتیب با نهایت قاطعیت و بدون هیچگونه پردهپوشی اعلام جدایی و بیزاري از دشمنان خدا کردند و تصریح نمودند که این
جدایی به هیچ قیمت قابل برگشت و تجدید نظر نیست و تا ابد ادامه دارد ، مگر اینکهآنها مسیر خودرا تغییردهندو از خطکفر
بهخطایمان روي آورند.
ولی از آنجا که این قانون کلی و عمومی در زندگی ابراهیم استثنایی داشته که آن هم به خاطر هدایت بعضی از مشرکان صورت
اِلاّ » : گرفته ، به دنبال آن میفرماید : آنها هرگونه ارتباطشان را با قوم کافر قطع کردند و هیچ سخن محبتآمیزي به آنها نگفتند
قَوْلَ اِبْراهیمَ لَاِبیهِ لََاسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما اَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیْءٍ : جُز این سخن ابراهیم که به پدرش ( عمویش آزر ) وعده داد که
براي تو از
صفحه 29 از 69
( جزء بیست و هشتم ( 67
خداوند طلب آمرزش میکنم ولی در عین حال من در برابر خداوند براي تو مالک چیزي نیستم و آمرزش تنها به دست
(1). « او است
این در حقیقت استثنایی است از مسأله قطع هر گونه ارتباط ابراهیم و یارانش از بتپرستان که آن هم داراي شرایط و مصلحت
خاصی بود ، زیرا قرائن نشان میدهد که ابراهیم احتمالًا آمادگی براي ایمان را در عمویش آزر مشاهده کرده بود ولی آزر از این
مسأله نگران بود که اگر راه توحید را پیش گیرد ، دوران بتپرستی او چه خواهد شد ؟ ابراهیم به او وعده داد که در پیشگاه خدا
براي تو استغفار میکنم و به این وعده خود نیز عمل کرد ولی آزر ایمان نیاورد و هنگامیکه بر ابراهیم روشن شد که او دشمن
خداست و هرگز ایمان نمیآورد ، دیگر براي او استغفار نکرد و با او قطع رابطه نمود .
و از آنجا که مسلمانان از این برنامه ابراهیم و آزر اجمالًا باخبر
. جلد 5 ، صفحه 302 ، « نور الثقلین » -1
68 ) سوره مُمتَحِنَه )
که با کفار سر و سرّي برقرار « حاطب بن ابی بلتعه » بودند و ممکن بود همین مطلب بهانهاي شود براي افرادي همچون
نمایند ، قرآن میگوید : این استثناء در شرایط خاصی صورت گرفته است و وسیلهاي براي جلب آزر به ایمان بوده ، نه
استغفار ابراهیم براي پدرش (عمویش آزر) فقط بهخاطر وعدهاي بود » : براي اهداف دنیوي و لذا در آیه 114 سوره توبه میفرماید
که به او داده بود ( تا وي را به سوي ایمان جذب کند ) اما هنگامی که براي او مسلم شد که وي دشمن خدا است ، از او بیزاري
. « جست ، چرا که ابراهیم مهربان و بردبار بود
خلاصه اینکه ابراهیم و پیروانش قویّا با بتپرستان مخالف بودند و باید این درس را از آنها سرمشق گرفت . داستان آزر
شرایط خاصی داشته که اگر براي ما هم پیدا شود ، قابل تأسی است .
و از آنجاکه مبارزه با دشمنان خدا با این صراحت و قاطعیت مخصوصا در زمانیکه آنها از قدرت ظاهري برخوردارند ،
جُز با توکل بر ذات خدا ممکن نیست ، در پایان آیه میافزاید :
( جزء بیست و هشتم ( 69
. « رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ اِلَیْکَ اَنَبْنا وَ اِلَیْکَ الْمَصیرُ »
در حقیقت آنها سه مطلب را در این عبارت به پیشگاه الهی عرضه داشتند : نخست توکل بر ذات او ، دیگر توبه و بازگشت به
سوي او و سپس توجه به این حقیقت که رجوع نهایی همه چیز به سوي او است که علت و معلول یکدیگرند ، ایمان به
معاد و بازگشت نهایی سبب توبه میگردد و توبه روح توکل را در انسان زنده میکند .
5 رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَۀً لِلَّذینَ کَفَروُا وَ اغْفِرْلَنا رَبَّنا اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ
پروردگارا ! ما را مایه گمراهی کافران قرار مده و ما را ببخش اي پروردگار ماکهتو عزیز و حکیمی .
در اینآیه به یکی دیگراز درخواستهاي ابراهیم و یارانش که در این زمینه حساس و چشمگیر است ، اشاره میکند ، این تعبیر
باشد که گاهی از افراد بیخبر سرمیزند و کاري میکنند که سبب « حاطب بن ابی بلتعه » ممکن است اشاره به اعمالی مانند اعمال
تقویت گمراهان
70 ) سوره مُمتَحِنَه )
میگردد ، در حالی که گمان میکنند کار خلافی مرتکب نشدهاند .
. « وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا اِنَّکَ اَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ » : و در انتهاي آیه میافزاید
صفحه 30 از 69
این جمله ممکن است اشاره به آن باشد که اگر در خلال زندگی ما نشانهاي از تمایل و محبت و دوستی به دشمنان تو
وجود داشته ، این لغزش را بر ما ببخش .
6 لَقَدْ کانَ لَکُمْ فیهِمْ اُسْوَةٌ حَسَنَۀٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَالْیَوْمَالاْخِرَ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَاِنَّ اللّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ
براي شما در برنامه زندگی آنها اُسوه حسنهاي بود براي کسانیکهامید بهخدا و روزقیامت دارند و هرکس سرپیچی کند ، به
خویشتن ضرر زده است ، زیرا خداوند بینیاز و شایسته هرگونه ستایش است .
در این آیه ، بار دیگر روي همان مطلبی تکیه میکند که در نخستین آیه تکیه شده بود ، نه تنها برائت و بیزاریشان از بتپرستان و
( جزء بیست و هشتم ( 71
خط کفر ، بلکه دعاهاي آنها و تقاضاهایشان در پیشگاه خدا که نمونههاییاز آن در آیات قبل آمد، نیز براي همهمسلمانانسرمشق
است.
اینسرمشقراتنها کسانیمیگیرندکهدل بهخدابستهاندوایمانبهمبدأ و معاد قلبشان را روشن ساخته و در طریق حق به حرکت
درآمدهاند .
الگوهاي جاودان
برنامههاي عملی ، همیشه مؤثرترین برنامهها است ، چون عمل ، حکایت از ایمان عمیق انسان به گفتارش میکند و سخنی
که از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند .
همیشه وجود الگوها و سرمشقهاي بزرگ در زندگی انسانها ، وسیلهمؤثري برايتربیت آنها بودهاست، بههمیندلیل پیامبر اکرم
» صلیاللهعلیهوآله و پیشوایان معصوم علیهمالسلام ، مهمترین شاخه هدایت را با عمل خود نشان میدادند و لذا هنگامی که سخن از
معصوم ، یعنی پیشوایان معصوم سخن و « تقریر » و « فعل » و « قول » به میان میآید ، گفته میشود : سنت عبارت است از « سنّت
عمل و سکوتشان همه حجت و راهنما است و نیز بههمین دلیلاستکه عصمت درتمامپیامبران و امامان علیهمالسلام شرط است تا
الگوهایی درهمه زمینههاباشند .
72 ) سوره مُمتَحِنَه )
قرآن نیز بر این مسأله مهم صحّه گذارده ، الگوها و سرمشقهایی در همه زمینهها براي مؤمنان معرفی میکند ، از جمله
در سه آیه مورد بحث ، دو بار از ابراهیم و یارانش سخن میگوید و در سوره احزاب ، شخص پیامبر صلیاللهعلیهوآله را
به عنوان الگو و اُسوه، به مسلمانان معرفی مینماید .
در جنگ پرمخاطره احزاب ، در ایامی که مسلمانان سخت در بوته آزمایش قرار گرفته بودند و حوادث کوبنده نیرومندترین افراد را
به لرزه درمیآورد ، خداوند پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به عنوان الگو و اُسوهاي از استقامت و پایمردي و ایمان و اخلاص و آرامش
نبود که در همه جا پیامبر صلیاللهعلیهوآله سرمشق « احزاب » در میان طوفان معرفی میکند و البته این امر منحصر به میدان
عظیمی براي مسلمانان محسوب میشد .
کُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِاَعْمالِکُمْ وَ لا تَکُونُوا دُعاةً » شعار
( جزء بیست و هشتم ( 73
که از حدیث امام صادق گرفته شده ( 1) ، دلیل بر « بِاَلْسِنَتِکُمْ : مردم را به اعمال خویش دعوت به سوي خدا کنید ، نه به زبان خود
این است که همه مسلمانان راستین نیز به نوبه خود باید الگو و اُسوه براي دیگران باشند و با زبان عمل ، اسلام را به دنیا
معرفی کنند که اگر این کار میشد ، اسلام دنیاگیر شده بود .
صفحه 31 از 69
اصلاساسی دوستی یادشمنی در راه خدا
پیوند مکتبی مهمترین پیوندي است که انسانها را با یکدیگر مربوط میسازد که هر پیوندي تحتالشعاع آن است .
این سخنی است که قرآن بارها روي آن تأکید کرده است و اگر این پیوند هم تحت تأثیر روابط دوستی و خویشاوندي و منافع
شخصی قرار گیرد ، ارکان مذهب متزلزل خواهد شد .
به علاوه ارزش نهایی در ایمان و تقوا است ، چگونه ممکن
جلد 2، صفحه 278 (مادهعمل) . ،« سفینۀالبحار » -1
74 ) سوره مُمتَحِنَه )
است با کسانی که فاقد این دو هستند ، ارتباط برقرار سازیم ؟
مَنْ اَحَبَّ لِلّهِ وَ اَبْغَضَ لِلّهِ وَ اَعْطی لِلّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَ ایمانُهُ : کسی که براي خدا » : لذا در حدیثیاز امام صادق میخوانیم
(1). « دوست دارد و براي خدا دشمن دارد و براي خدا ببخشد، از کسانی است که ایمانش کامل شده است
مِنْ اَوْثَقِ عُرَي الاْیمانِ اَنْ تُحِبَّ فِی اللّهِ وَ تَبْغُضَ فِی اللّهِ وَ تُعْطی فِی اللّهِ وَ تَمْنَعَ فِی اللّهِ : » : در حدیث دیگرياز همان امام میخوانیم
از محکمترین دستگیرههاي ایمان این است که براي خدا دوست داري و براي خدا دشمن داري و براي خدا ببخشی و
(2). « براي خدا منع کنی
پایان سوره مُمتَحِنَه
. جلد 2 ، باب اَلحُبُّ فِی اللّه ، حدیث 1 و 2 ، « اصول کافی » - 1 و 2
( جزء بیست و هشتم ( 75
سوره