گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد چهارم
فصل ششم : سیاست های اجتماعی



6 / 1 به پا داشتن عدالت

فصل ششم : سیاست های اجتماعی6 / 1به پا داشتن عدالت6974.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام در نامه اش به ابن عباس : فرستاده ات نزد من آمد . آنچه را پس از بازگشت من ، از مردم بصره دیده ای و یا شنیده ای ، گزارش کردی . من حال آنان را برایت باز می گویم . آنان ، [ دو دسته اند : ]گروهی هستند که خواسته ای دارند و رسیدن بدان را آرزو می کنند ؛ و گروهی که از کیفری می هراسند . پس تو رغبت کنندگان را با عدالت ورزی و انصاف و نیکی کردن ، امیدوار ساز .6973.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر : باید دوست داشتنی ترین کارها برایت میانه آنها در حق باشد ، و فراگیرترین آنها در عدالت ، و جامع ترین آنها در خشنودسازی شهروندان . به درستی که برترین چشم روشنی زمامداران ، به پاداشتن عدالت در شهرهاست و آشکار شدن دوستی میان شهروندان .6972.جامع الأحادیث للقمّی عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام در نامه اش به اسود بن قطبه ، فرمانده لشکر حُلْوان : پس از حمد و سپاس خدا ؛ به درستی که چون خواسته های زمامدار گوناگون شود (وابستگی هایش بسیار شود) ، او را بسیار از اجرای عدالت ، باز دارد . پس باید کار مردم در آنچه حق است ، نزد تو یکسان باشد ؛ چرا که در ستم ، چیزی جانشین عدل نیست . بپرهیز از آنچه مانند آن را نمی پسندی!

.


ص: 184

6971.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :هذا ما عَهِدَ عَبدُ اللّهِ عَلِیٌّ أمیرُ المُؤمِنینَ إلی مُحَمَّدِ بنِ أبی بَکرٍ حینَ وَلّاهُ مِصرَ ؛ أمَرَهُ بِتَقوَی اللّهِ وَالطّاعَهِ لَهُ فِی السِّرِّ وَالعَلانِیَهِ ، وخَوفِ اللّهِ فی الغَیبِ والمَشهَدِ ، وبِاللّینِ لِلمُسلِمِ ، وبِالغِلظَهِ عَلَی الفاجِرِ ، وبِالعَدلِ عَلی أهلِ الذِّمَّهِ ، وبِإِنصافِ المَظلومِ ، وبِالشِّدَّهِ عَلَی الظّالِمِ ، وبِالعَفوِ عَنِ النّاسِ ، وبِالإِحسانِ ما استَطاعَ ؛ وَاللّهُ یَجزِی المُحسِنینَ ویُعَذِّبُ المُجرِمینَ . (1)6970.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مُحَمَّدِ بنِ أبی بَکرٍ حینَ قَلَّدَهُ مِصرَ : فَاخفِض لَهُم جَناحَکَ ، وألِن لَهُم جانِبَکَ ، وَابسُط لَهُم وَجهَکَ ، وآسِ بَینَهُم فِی اللَّحظَهِ وَالنَّظرَهِ ، حَتّی لا یَطمَعَ العُظَماءُ فی حَیفِکَ لَهُم ، ولا یَیأَسَ الضُّعَفاءُ مِن عَدلِکَ عَلَیهِم ؛ فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یُسائِلُکُم مَعشَرَ عِبادِهِ عَنِ الصَّغیرَهِ مِن أعمالِکُم وَالکَبیرَهِ ، وَالظّاهِرَهِ وَالمَستورَهِ ، فَإنِ یُعذِّب فَأَنتُم أظلَمُ ، وإن یَعفُ فَهُوَ أکرَمُ . (2)6969.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام مِن کَلامٍ لَهُ لَمّا عوتِبَ عَلَی التَّسوِیَهِ فِی العَطاءِ : أَ تَأمُرونّی أن أطلُبَ النَّصرَ بِالجَورِ فیمَن وُلّیتُ عَلَیهِ ! وَاللّهِ لا أطورُ بِهِ ما سَمَرَ سَمیرٌ (3) ، وما أَمَّ نَجمٌ فِی السَّماءِ نَجما ! لَو کانَ المالُ لی لَسَوَّیتُ بَینَهُم ، فَکَیفَ وإنَّمَا المالُ مالُ اللّهِ ؟ ! (4)6951.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :وَاللّهِ لَأَن أبیتَ عَلی حَسَکِ السَّعدانِ مُسَهَّدا ، أو اُجَرَّ فِی الأَغلالِ مُصَفَّدا ، أحَبُّ إلَیَّ مِن أن ألقَی اللّهَ ورَسولَهُ یَومَ القِیامَهِ ظالِما لِبَعضِ العِبادِ ، وغاصِبا لِشَیءٍ مِنَ الحُطامِ . وکَیفَ أظلِمُ أحَدا لِنَفسٍ یُسرِعُ إلَی البِلی قُفولُها ، ویَطولُ فِی الثَّری حُلولُها ؟ ! (5) .

1- .تحف العقول : ص 176 ، الغارات : ج 1 ص 224 نحوه .
2- .نهج البلاغه : الکتاب 27 و 46 ، تحف العقول : ص 177 وفیهما إلی «عدلک علیهم» .
3- .السَّمیر : الدهر ، أی لا أفعله ما بقی الدهر (النهایه : ج 2 ص 400 «سمر») .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 126 ، تحف العقول : ص 185 وفیه «أموالهم» بدل «مال اللّه » .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 224 ، الصراط المستقیم : ج 1 ص 163 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 506 ح 9285 ؛ ینابیع المودّه : ج 1 ص 442 ح 6 وفیه إلی «الحطام» وراجع الأمالی للصدوق : ص719 ح 988 .

ص: 185

6950.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :این است آنچه بنده خدا علی ، پیشوای مؤمنان ، با محمد بن ابی بکر عهد کرده است ، هنگامی که او را به ولایت مصر گمارد . دستور داد او را به پروای از خدا و پیروی از او در نهان و آشکار ، و ترس از خداوند در پنهان و آشکار ، و به نرمی با مسلمانان ، و درشتی با بدکاران ، و به عدالت با اهل ذمّه ، و رعایت انصاف با ستمدیده و سختگیری با ستمگر ، و به گذشت از مردم و نیکی بر آنان ، هرچه بتواند ؛ و خداوند ، نیکوکاران را پاداش دهد و مجرمان را کیفر کند .6955.المناقب لابن شهر آشوب :امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به محمد بن ابی بکر ، هنگامی که حکومت مصر را بر عهده اش نهاد : با آنان ، فروتن باش و نرم خو و گشاده رو ، و میان آنان ، برابری روا دار در نگریستن با گوشه چشم یا خیره شدن ، تا بزرگانْ در تو طمعِ ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان ، از عدالتت ناامید نشوند ؛ چرا که خداوند متعال می پرسد از شما بندگان ، از کارهای کوچک و بزرگ و آشکار و پنهان . اگر کیفر دهد ، پس شما ستمکارترید ، و اگر ببخشد ، او بزرگوارتر است .6954.بحار الأنوار :امام علی علیه السلام از سخنش به هنگامی که بر برابری در بخشش ، سرزنش شد : آیا مرا دستور می دهید که پیروزی را با ستم ، درباره آن که زمامدار اویم ، بجویم؟ به خداوند که نپذیرم تا جهان ، سرآید و ستاره ای در آسمان ، در پی ستاره ای درآید! اگر مال از آنِ من بود ، میان آنها برابر تقسیم می کردم ، چه رسد که مال ، مالِ خداوند است .6953.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، اگر شب را بر بوته های خاردار به سر کنم و دربندهای آهنین ، کشیده شوم ، برایم دوست داشتنی تر است که خدا و رسولش را در روز رستاخیزْ ملاقات کنم ، به عنوان ستمگر بر بعضی بندگان و غصب کننده اندکی از مال دنیا ؛ و چگونه ستم روا دارم بر کسی ، برای جانی که به سرعت به سوی نابودی در حرکت است و ماندنش در خاک ، طولانی؟! .


ص: 186

6952.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :عنه علیه السلام :وَاللّهِ لَو اُعطیتُ الأَقالیمَ السَّبعَهَ بِما تَحتَ أفلاکِها ، عَلی أن أعصِیَ اللّهَ فی نَملَهٍ أسلُبُها جُلبَ شَعیرَهٍ ما فَعَلتُهُ ، وإنَّ دُنیاکُم عِندی لِأَهوَنُ مِن وَرَقَهٍ فی فَمِ جَرادَهٍ تَقضَمُها ، ما لِعَلِیٍّ ولِنَعیمٍ یَفنی ، ولَذَّهٍ لا تَبقی ! (1)6951.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :اُحاجُّ النّاسَ یَومَ القِیامَهِ بِتِسعٍ : بِإِقامِ الصَّلاهِ ، وإیتاءِ الزَّکاهِ ، وَالأَمرِ بِالمَعروفِ ، وَالنَّهیِ عَنِ المُنکَرِ ، وَالعَدلِ فِی الرَّعِیَّهِ ، وَالقَسمِ بِالسَّوِیَّهِ ، وَالجِهادِ فی سَبیلِ اللّهِ ، وإقامَهِ الحُدودِ ، وأشباهِهِ . (2)6950.عنه صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق عن علیّ بن رَبیعَه :جاءَ جَعدَهُ بنُ هُبَیرَهَ إلی عَلِیٍّ فَقالَ: یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، یَأتیکَ الرَّجُلانِ إن أنتَ أحَبُّ إلی أحَدِهِما مِن نَفسِهِ أو مِن أهلِهِ ومالِهِ وَالآخَرُ لَو یَستَطیعُ أن یَذبَحَکَ لَذَبَحَکَ ، فَتَقضی لِهذا عَلی هذا ؟ قالَ: فَلَهَزَهُ (3) عَلِیٌّ وقالَ: إنَّ هذا شَیءٌ لَو کانَ لی فَعَلتُ ، ولکِن إنَّما ذا شَیءٌ للّهِِ . (4)6947.امام علی علیه السلام :الکامل فی التاریخ فی ذِکرِ عُبَیدِ اللّهِ بنِ الحُرِّ الجُعفِیِّ 5 : لَمّا قُتِلَ عُثمانُ ووَقَعَتِ الحَربُ بَینَ 6 عَلِیٍّ ومُعاوِیَهَ قَصَدَ مُعاوِیَهَ ، فَکانَ مَعَهُ لِمَحَبَّتِهِ عُثمانَ ، وشَهِدَ مَعَهُ صِفّینَ هُوَ ومالِکُ بنُ مِسمَعٍ ، وأقامَ عُبیدُ اللّهِ عِندَ مُعاوِیَهَ ، وکانَ لَهُ زَوجَهٌ بِالکوفَهِ ، فَلَمّا طالَت غَیبَتُهُ زَوَّجَها أخوها رَجُلاً یُقالُ لَهُ: عِکرِمَهُ بنُ الخَبیصِ ، وبَلَغَ ذلِکَ عُبَیدَ اللّهِ فَأَقبَلَ مِنَ الشّامِ فَخاصَمَ عِکرِمَهَ إلی عَلِیٍّ ، فَقالَ لَهُ: ظاهَرتَ عَلَینا عَدُوَّنا فَغُلتَ ؟ فَقالَ لَهُ: أ یَمنَعُنی ذلِکَ مِن عَدلِکَ ؟ قالَ: لا . فَقَصَّ عَلَیهِ قِصَّتَهُ ، فَرَدَّ عَلَیهِ امرَأَتَهُ ، وکانَت حُبلی ، فَوَضَعَها عِندَ مَن یَثِقُ إلَیهِ حَتّی وَضَعَت ، فَأَلحَقَ الوَلَدَ بِعِکرِمَهَ ، ودَفَعَ المَرأَهَ إلی عُبَیدِ اللّهِ، وعادَ إلَی الشّامِ فَأَقامَ بِهِ حَتّی قُتِلَ عَلِیٌّ. (5) .

1- .نهج البلاغه : الخطبه 224 ، الصراط المستقیم : ج 1 ص 163 ؛ ینابیع المودّه : ج 1 ص 442 ح 6 وراجع الأمالی للصدوق : ص 722 ح 988 .
2- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 1 ص 538 ح 898 ؛ الخصال : ص 363 ح 53 عن عبایه بن ربعی وفیه «بسبع» بدل «بتسع» ولیس فیه «والجهاد فی سبیل اللّه » و«أشباهه» .
3- .اللَّهْز : الضرب بجُمْع الکفّ فی الصدر (النهایه : ج 4 ص 281 «لهز») .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 488 ، البدایه والنهایه : ج 8 ص 5 ؛ المناقب للکوفی : ج 2 ص 57 ح 545 نحوه .
5- .الکامل فی التاریخ : ج 3 ص 25 .

ص: 187

6946.بحار الأنوار :امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، اگر هفت اقلیم با آنچه زیر آسمان هاست ، به من داده شود که نافرمانی خدا کنم و پوستِ جوی از مورچه ای برُبایم ، چنان نخواهم کرد ؛ و به درستی که دنیای شما ، نزد من ، خوارتر است از برگی در دهان ملخی که آن را می جَوَد . علی را چه کار با نعمتی که فانی گردد و لذّتی که نپاید؟!6945.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( در پاسخ به پرسش جابر از آیه «بشارت است آنان را ) امام علی علیه السلام :روز رستاخیز ، با مردم ، با نُه چیز احتجاج کنم : به پا داشتن نماز ، پرداخت زکات ، امر به معروف ، نهی از منکر ، عدالت در میان شهروندان ، تقسیم برابر ، جهاد در راه خدا ، به پا داشتن حدود ، و مانند آن .6949.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :تاریخ دمشق به نقل از علی بن ربیعه : جَعده بن هُبَیره نزد علی علیه السلام آمد وگفت : ای امیرمؤمنان! اگر دو مرد به نزد تو آیند که نزدِ یکی از جانش یا از خاندان و مالش دوست داشتنی تری ، و دیگری ، اگر بتواند تو را بکشد ، خواهد کشت ، پس به سود مرد اوّل و به زیان مرد دوم ، داوری می کنی؟!

با مشت بر سینه ام نواخت و فرمود : «به درستی که اگر در اختیارم بود ، درست داوری می کردم ، چه رسد که این ، امری است مربوط به خدا» .6948.الإمامُ الرِّضا علیه السلام :الکامل فی التاریخ در گزارش از عبید اللّه بن حرّ جُعفی 1 : چون عثمان کشته شد و جنگ میان علی علیه السلام و معاویه در گرفت ، [ عبید اللّه ]به سوی معاویه رفت و همچنان ، به جهت علاقه اش به 2 عثمان با او بود و در جنگ صفّین ، او و مالک بن مسمع ، به همراه معاویه بودند .

عبید اللّه ، نزد معاویه اقامت گزید و همسری در کوفه داشت . سپس چون دوری اش به درازا کشید ، برادرِ زنش او را به همسری مردی به نام عکرمه بن خبیص درآورد . گزارش این کار ، به عبید اللّه رسید . از شام آمد و نزد علی علیه السلام از عکرمه شکایت کرد .

علی علیه السلام به وی فرمود : «دشمن ما را یاری رساندی و خود را به هلاکت انداختی؟» .

عبید اللّه گفت : آیا این ، مرا از عدالت تو محروم می سازد؟

فرمود : «نه» .

آن گاه داستانش را برای علی علیه السلام تعریف کرد.علی علیه السلام زنش را به وی باز گردانْد و زن ، حامله بود . [ از این رو ]زن را نزد کسی که بدو اطمینان داشت ، گذارْد تا وضعِ حمل کرد و فرزند را به عِکرمه داد و زن را به عبید اللّه بازگرداند .

عبیداللّه به شام بازگشت و در آن جا ماند تا علی علیه السلام کشته شد . .


ص: 188

. .


ص: 189

. .


ص: 190

6947.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :تاریخ الیعقوبی عن الزُّهری :دَخَلتُ إلی عُمَرَ [بنِ عَبدِ العَزیزِ ]یَوما ، فَبَینا أنَا عِندَهُ ، إذ أتاهُ کِتابٌ مِن عامِلٍ لَهُ یُخبِرهُ أنَّ مَدینَتَهُم قَدِ احتاجَت إلی مَرَمَّهٍ ، فَقُلتُ لَهُ : إنَّ بَعضَ عُمّالِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ کَتَبَ بِمِثلِ هذا ، وکَتَبَ إلَیهِ : أمّا بَعدُ ، فَحَصِّنها بِالعَدلِ ، ونَقِّ طُرَقَها مِنَ الجَورِ . فَکَتَبَ بِذلِکَ عُمَرُ إلی عامِلِهِ . (1)راجع : ج 3 ص 474 (دوافع الإمام لقبول الحکومه) .

6 / 2الاِلتزِامُ بِالحُقوقِ7128.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام فی صِفّینَ : أمّا بَعدُ ، فَقَد جَعَلَ اللّهُ سُبحانَهُ لی عَلَیکُم حَقّا بِوِلایَهِ أمرِکُم ، ولَکُم عَلَیَّ مِنَ الحَقِّ مِثلُ الَّذی لی عَلَیکُم ، فَالحَقُّ أوسَعُ الأَشیاءِ فِی التَّواصُفِ ، وأضیَقُها فی التَّناصُفِ ، لا یَجری لِأَحَدٍ إلّا جَرَی عَلَیهِ ، ولا یَجری عَلَیهِ إلّا جَری لَهُ ، ولَو کانَ لِأَحَدٍ أن یَجرِیَ لَهُ ولا یَجرِیَ عَلَیهِ لَکانَ ذلِکَ خالِصا للّهِِ سُبحانَهُ دونَ خَلقِهِ ؛ لِقُدرَتِهِ عَلی عِبادِهِ ، ولِعَدلِهِ فی کُلِّ ما جَرَت عَلَیهِ صُروفُ قَضائِهِ ، ولکِنَّهُ سُبحانَهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَی العِبادِ أن یُطیعُوهُ ، وجَعَلَ جَزاءَهُم عَلَیهِ مُضاعَفَهَ الثَّوابِ تَفَضُّلاً مِنهُ ، وتَوَسُّعا بِما هُوَ مِنَ المَزیدِ أهلُهُ .

ثُمَّ جَعَلَ سُبحانَهُ مِن حُقوقِهِ حُقوقا اِفتَرَضَها لِبَعضِ النّاسِ عَلی بَعضٍ ، فَجَعَلَها تَتَکافَأُ فی وُجوهِها ، ویوجِبُ بَعضُها بَعضا ، ولا یُستَوجَبُ بَعضُها إلّا بِبَعضٍ ، وأعظَمُ مَا افتَرَضَ سُبحانَهُ مِن تِلکَ الحُقوقِ حَقُّ الوالی عَلَی الرَّعِیَّهِ ، وحَقُّ الرَّعِیَّهِ عَلَی الوالی ، فَریضَهٌ فَرَضَهَا اللّهُ سُبحانَهُ لِکُلٍّ عَلی کُلٍّ ، فَجَعَلَها نِظاما لِاُلفَتِهِم ، وعِزّا لِدینِهِم ، فَلَیسَت تَصلُحُ الرَّعِیَّهُ إلّا بِصَلاحِ الوُلاهِ ، ولا تَصلُحُ الوُلاهُ إلّا بِاستِقامَهِ الرَّعِیَّهِ .

فَإذا أدَّتِ الرَّعِیَّهُ إلَی الوالی حَقَّهُ ، وأدَّی الوالی إلَیها حَقَّها عَزَّ الحَقُّ بَینَهُم ، وقامَت مَناهِجُ الدّینِ ، وَاعتَدَلَت مَعالِمُ العَدلِ ، وجَرَت عَلی أذلالِهَا (2) السُّنَنُ ، فَصَلَحَ بِذلِکَ الزَّمانُ ، وطُمِعَ فی بَقاءِ الدَّولَهِ ، ویَئِسَت مَطامِعُ الأَعداءِ .

وإذا غَلَبَتِ الرَّعِیَّهُ والِیَها ، أو أجحَفَ الوالی بِرَعِیَّتِهِ ، اختَلَفَت هُنالِکَ الکَلِمَهُ ، وظَهَرَت مَعالِمُ الجَورِ ، وکَثُرَ الإِدغالُ فِی الدّینِ ، وتُرِکَت مَحاجُّ السُّنَنِ ، فَعُمِلَ بِالهَوی ، وعُطِّلَتِ الأَحکامُ ، وکَثُرَت عِلَلُ النُّفوسِ ، فَلا یُستَوحَشُ لِعَظیمِ حَقٍّ عُطِّلَ ، ولا لِعَظیمِ باطِلٍ فُعِلَ !

فَهُنالِکَ تَذِلُّ الأَبرارُ ، وتَعِزُّ الأَشرارُ ، وتَعظُمُ تَبِعاتُ اللّهِ سُبحانَهُ عِندَ العِبادِ ، فَعَلَیکُم بِالتَّناصُحِ فی ذلِکَ ، وحُسنِ التَّعاوُنِ عَلَیه ، فَلَیسَ أحَدٌ وإنِ اشتَدَّ عَلی رِضَی اللّهِ حِرصُهُ ، وطالَ فی العَمَلِ اجتِهادُهُ بِبالِغٍ حَقیقَهَ مَا اللّهُ سُبحانَهُ أهلُهُ مِنَ الطّاعَهِ لَهُ .

ولکِن مِن واجِبِ حُقوقِ اللّهِ عَلی عِبادِهِ : النَّصیحَهُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم ، وَالتَّعاوُنُ عَلی إقامَهِ الحَقِّ بَینَهُم ، ولَیسَ امرُؤٌ وإن عَظُمَت فِی الحَقِّ مَنزِلَتُهُ ، وتَقَدَّمَت فِی الدّینِ فضیلَتُهُ بِفَوقِ أن یُعانَ عَلی ما حَمَّلَهُ اللّهُ مِن حَقِّهِ . ولَا امرُؤٌ وإن صَغَّرَتهُ النُّفوسُ ، وَاقتَحَمَتهُ العُیونُ بِدونِ أن یُعینَ عَلی ذلِکَ أو یُعانَ عَلَیهِ . (3) .

1- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 306 .
2- .أی وجوهها وطرقها ، وهو جمع ذِلّ (النهایه : ج 2 ص 166 «ذلل») .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 216 وراجع الکافی : ج 8 ص 352 ح 550 .

ص: 191



6 / 2 پایبندی به حقوق

7127.مستدرک الوسائل :تاریخ الیعقوبی به نقل از زهری : روزی بر عمر بن عبدالعزیز وارد شدم . در هنگامی که نزد او بودم ، نامه ای از سوی یکی از کارگزارانش آمد که شهر آنان ، به بازسازی نیاز دارد .

[ زهری گوید] به عمر گفتم : یکی از کارگزاران علی بن ابی طالب علیه السلام ، چنین نامه ای برایش نوشت و او در جواب نگاشت : «پس از حمد و سپاس خدا ؛ شهر را در دژِ عدالت قرار ده و راه هایش را از ستم ، پاک کن» .

عمر نیز همین جواب را برای کارگزارش نوشت .ر . ک : ج 3 ص 475 (انگیزه های امام برای پذیرش حکومت) .

6 / 2پایبندی به حقوق7127.مستدرک الوسائل :امام علی علیه السلام در صفّین : پس از حمد و سپاس خداوند ؛ همانا خدا بر شما برای من ، حقّی نهاد ، به واسطه حکمرانی بر شما ، و شما را نیز حقّی است بر من ، همانند حقّ من بر شما . پس حق ، گسترده ترین چیزها در وصف کردن ، و تنگ ترین آنهاست در اجرا کردن .

حق ، به سود کسی جریان نیابد ، جز آن که به زیانش هم جریان یابد ؛ و به زیانش جاری نشود ، جز آن که به سودش جریان یابد و اگر بنا بود که حق به سود کسی جاری شود و به زیانش جاری نگردد ، او خدای سبحان است نه آفریده های او ، به جهت توانایی اش بر بندگان ، و عدالتش در هر چیزی که قضایش بر آن روان است ؛ ولی خداوند سبحان ، حقّ خود را بر بندگان ، اطاعت خویش قرار داد و پاداش آن را دو چندان کرد ، از درِ بخشندگی اش و افزون دهی ای که اهل آن است .

آن گاه ، خدای سبحان ، برخی از حقوقش را حق هایی قرار داد که بر بعضی مردم ، برای بعضی دیگر واجب ساخت و آن حق ها را برابرِ هم نهاد ، و واجب شدن حقّی را مقابل حقّی دیگر گذاشت ؛ و برخی حقوقْ واجب نشود ، مگر آن که برخی دیگر واجب شود و از این میان ، بزرگ ترین حقّی که خداوند سبحان واجب کرد ، حقّ زمامدار بر شهروندان است و حقّ شهروندان بر زمامدار . [ این ، حقوقِ ]واجبی است که خدای سبحان ، برای هریک بر عهده دیگری نهاد و آن را موجب برقراری پیوند آنان و ارجمندی دینشان قرار داد . پس حال شهروندان نیکو نگردد ، جز آن گاه که زمامداران ، صالح شوند و زمامداران ، صالح نگردند ، مگر به درستکاری شهروندان .

پس اگر شهروند ، حقّ زمامدار را بپردازد و زمامدار ، حقّ شهروند را ادا کند ، حق در میان آنان ، عزیز گردد و روش های دین ، استوار شود و نشانه های عدالت ، برجا شود و سنّت چنان که باید ، به اجرا درآید و به پایداری دولت ، امید رود و امیدهای دشمنان ، به ناامیدی گراید .

و هرگاه شهروند بر زمامدار چیره گردد یا زمامدار بر شهروند ستم کند ، اختلاف کلمه پدیدار آید و نشانه های جور ، آشکار شود و تبهکاری در دین ، فراوان گردد و راهِ گشاده سنّت ها رها شود ، به هواها عمل شود و احکام ، معطّل مانَد و بیماری جان ها بسیار گردد ، کسی از حقوقِ بزرگ بر جای مانده نهراسد و از باطل های بزرگِ انجام شده ، بیمی حاصل نگردد .

در این هنگامه، نیکانْ خوار شوند و بدکارانْ بزرگ مقدار،و تاوانِ خداوند سبحان بر بندگان،بزرگ گردد.

پس بر شماست یکدیگر را در این کار ، اندرز دادن و به نیکی همکاری کردن ، و هیچ کسی نتواند [ به تنهایی] حقّ طاعت خداوند سبحان را آن گونه که شایسته اوست ، ادا کند ، گرچه در به دست آوردن رضایت ، حریص باشد و در کار بندگی ، کوشش بسیار به عمل آورد .

لیکن از جمله حق های خدا بر بندگان ، یکدیگر را به اندازه توان اندرز دادن است ، و همکاری برای برپا داشتن حق در میان خود ، و هیچ کس هرچند منزلت او در حق بیشتر باشد و برتری اش در دین پیش تر ، بی نیاز نیست که در حقوقی که خداوند بر عهده اش نهاده ، یاری شود ؛ و هیچ کس گرچه مردم او را خوار شمارند و چشم ها او را بی مقدار ، کم تر از آن نیست که کسی را در انجام دادن حق ، یاری رساند یا بر انجام دادن حق ، یاری شود .

.


ص: 192

7126.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا بلَغهُ أنّ رَجلاً کانَ یَأکُلُ الرِّبا و ) عنه علیه السلام :جَعَلَ اللّهُ سُبحانَهُ حُقوقَ عِبادِهِ مُقَدَّمَهً لِحُقوقِهِ ؛ فَمَن قامَ بِحُقوقِ عِبادِ اللّهِ کانَ ذلِکَ مُؤَدِّیا إلَی القِیامِ بِحُقوقِ اللّهِ . (1) .

1- .غرر الحکم : ح 4780 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 223 ح 4347 .

ص: 193

7125.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :خداوند سبحان ، حقوق بندگانش را مقدّم بر حقوق خود ، قرار داده است . پس هر آن کس که بر انجام حقوق بندگانْ همّت گمارد ، این ، سبب شود تا برای ادای حقوق خداوند ، به پا خیزد . .


ص: 194

6 / 3تَنمِیَهُ الحُرِّیَّهِ البَنّاءَهِ7122.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به مردی که از آیه «خداوند ربا را می کاه ) الإمام علیّ علیه السلام :أیُّهَا النّاسُ ! إنَّ آدَمَ لَم یَلِد عَبدا ولا أمَهً ، وإنَّ النّاسَ کُلَّهُم أحرارٌ . (1)7121.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به این سؤال که گاه می بینیم که مردی ربا ) عنه علیه السلام :أمّا بَعدُ ! فَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی بَعَثَ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله بِالحَقِّ لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَهِ عِبادِهِ إلی عِبادَتِهِ ، ومِن عُهودِ عِبادِهِ إلی عُهودِهِ ، ومِن طاعَهِ عِبادِهِ إلی طاعَتِهِ ، ومِن وِلایَهِ عِبادِهِ إلی وِلایَتِهِ . (2)7123.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وقَد جَعَلَکَ اللّهُ حُرّا . (3)7122.عنه علیه السلام ( لَمّا سَألَهُ رَجُلٌ عن قولِ اللّه ِ عزّ و جلّ ) عنه علیه السلام :مَن قامَ بِشَرائِطِ العُبودِیَّهِ اُهِّلَ لِلعِتقِ . مَن قَصَّرَ عَن أحکامِ الحُرِّیَهِ اُعیدَ إلَی الرِّقِّ . (4)7121.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( و قد قِیلَ لَهُ : قد نَری الرجُلَ یُربِی و مالُ ) عنه علیه السلام :إیّاکَ وما یُسخِطُ رَبَّکَ وما یُوحِشُ النّاسَ مِنکَ ، فَمَن أسخَطَ رَبَّهُ تَعَرَّضَ لِلمَنِیَّهِ ، ومَن أوحَشَ النّاسَ تَبَرَّأَ مِنَ الحُرِّیَّهِ . (5)7120.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :جَمالُ الحُرِّ تَجَنُّبِ العارِ . (6) .

1- .الکافی : ج 8 ص 69 ح 26 عن محمّد بن جعفر العقبی رفعه ، بحار الأنوار : ج 32 ص 134 ح 107 .
2- .الکافی : ج 8 ص 386 ح 586 عن محمّد بن الحسین عن أبیه عن جدّه عن أبیه ، فلاح السائل : ص 372 ح 248 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 365 ح 34 .
3- .نهج البلاغه : الکتاب 31 ، تحف العقول : ص 77 ، عیون الحکم والموعظ : ص 526 ح 9579 ؛ ینابیع المودّه : ج 2 ص 253 ح 710 و ج 3 ص 441 ح 10 .
4- .غرر الحکم : ح 8529 و 8530 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 450 ح 8004 و 8005 .
5- .غرر الحکم : ح 2728 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 100 ح 2292 نحوه .
6- .غرر الحکم : ح 4745 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 222 ح 4333 .

ص: 195



6 / 3 توسعه آزادی های سازنده

6 / 3توسعه آزادی های سازنده7120.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :امام علی علیه السلام :ای مردم! به درستی که آدم علیه السلام ، غلام و کنیز نزاد ومردم ، همه آزادند .7119.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :پس از حمد و سپاس خداوند ؛ به درستی که خداوند تبارک و تعالی محمد صلی الله علیه و آله را برانگیخت تا بندگانش را از بندگیِ بندگان ، به سوی بندگی خودش بیرون بَرَد ، و [ آنها را] از پیمان های بندگان ، به سوی پیمان های خودش ، و از پیروی بندگان ، به پیروی خودش ، و از سرپرستی بندگان ، به جانب سرپرستی خودش خارج سازد .7118.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :برده دیگری مباش که خداوند ، تو را آزاد آفریده است .7117.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :آن که به وظایف بندگی [ خدا] به پا خیزد ، شایسته آزادی است ، و آن که از وظایف آزادی کوتاهی کند ، به بردگی باز گردد .7116.امام رضا علیه السلام ( درباره علّت تحریم ربا ) امام علی علیه السلام :بپرهیز از آنچه پروردگارت را به خشم آورَد و مردم را از تو برَمانَد! آن که پروردگارش را به خشم آورد ، دست خوش نابودی شود ، و آن که مردم را برَمانَد ، از آزادی بیزاری جُسته است .7117.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :امام علی علیه السلام :زیبایی آزاده ، دوری از ننگ است .

.


ص: 196

7116.الإمامُ الرِّضا علیه السلام :عنه علیه السلام :الحُرُّ حُرٌّ وإن مَسَّهُ الضُّرُّ ، العَبدُ عَبدٌ وإن ساعَدَهُ القَدَرُ . (1)7115.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به پرسش هشام بن حکم از علّت تحریم ربا ) عنه علیه السلام :یا أهلَ الکوفَهِ ! مُنیتُ مِنکُم بِثَلاثٍ وَاثنَتَینِ ، صُمٌّ ذَوو أسماعٍ ، وبُکمٌ ذَوو کَلامٍ ، وعُمیٌ ذَوو أبصارٍ ، لا أحرارُ صِدقٍ عِندَ اللِّقاءِ ، ولا إخوانُ ثِقَهٍ عِندَ البَلاءِ . (2)7114.امام صادق علیه السلام ( در پاسخ به سؤال از علّت تحریم ربا ) عنه علیه السلام بَعدَ سَماعِهِ لِأَمرِ الحَکَمَینِ : اُفٍّ لَکُم ! لَقَد لَقیتُ مِنکُم بَرحا (3) یَوما اُنادیکُم ، ویَوما اُناجیکُم ؛ فَلا أحرارُ صِدقٍ عِندَ النِّداءِ ، ولا إخوانُ ثِقَهٍ عِندَ النَّجاءِ . (4)7113.امام باقر علیه السلام :عنه علیه السلام فی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ : کُلُّ ما حَمَلتَ عَلَیهِ الحُرَّ احتَمَلَهُ ورَآهُ زِیادَهً فی شَرَفِهِ ، إلّا ما حَطَّهُ جُزءاً مِن حُرِّیَّتِهِ ؛ فَإِنَّهُ یَأباهُ ولا یُجیبُ إلَیهِ . (5)6 / 4الاِهتِمامُ بِرِضَی العامَّهِ7110.امام باقر علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ : لِیَکُن أحَبُّ الاُمورِ إلَیکَ أوسَطَها فِی الحَقِّ ، وأعَمَّها فِی العَدلِ ، وأجمَعَها لِرِضَی الرَّعِیَّهِ ؛ فَإِنَّ سُخطَ العامَّهِ یُجحِفُ بِرِضَی الخاصَّهِ ، وإنَّ سُخطَ الخاصَّهِ یُغتَفَرُ مَعَ رِضَی العامَّهِ ... إنَّما عِمادُ الدّینِ ، وجِماعُ المُسلِمینَ ، وَالعُدَّهُ لِلأَعداءِ ، العامَّهُ مِنَ الاُمَّهِ ، فَلیَکُن صِغوُکَ (6) لَهُم ، ومَیلُکَ مَعَهُم ... . إنَّ أفضَلَ قُرَّهِ عَینِ الوُلاهِ استِقامَهُ العَدلِ فِی البِلادِ ، وظُهورُ مَوَدَّهِ الرَّعِیَّهِ ، وإنَّهُ لا تَظهَرُ مَوَدَّتُهُم إلّا بِسَلامَهِ صُدورِهِم . (7) .

1- .غرر الحکم : ح 1322 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 48 ح 1202 و 1203 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 12 ح 70 ؛ مطالب السؤول : ص 56 وفیه صدره .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 97 .
3- .البَرْح : الشِّدّه (النهایه : ج 1 ص 113 «برح») .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 125 ، بحار الأنوار : ج 33 ص 371 ح 602 .
5- .شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 279 ح 210 .
6- .صِغْوه معک : أی میله معک (لسان العرب : ج 14 ص 461 «صغا») .
7- .نهج البلاغه : الکتاب 53 ، تحف العقول : ص 128 و 133 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 355 و 358 نحوه ولیس فیهما من «إنّما عماد الدین» إلی «معهم» .

ص: 197



6 / 4 اهتمام به خشنود سازی مردم

7115.عنه علیه السلام ( لَمّا سَألَهُ هِشامُ بنُ الحَکَمِ عن عِلَّهِ تَ ) امام علی علیه السلام :آزاد ، آزاد است ، گرچه سختی گریبانگیرش شود . برده ، برده است ، گرچه تقدیر ، یاری اش کند .7114.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمَّا سُئلَ عن عِلَّهِ تحریمِ الرِّبا ) امام علی علیه السلام :ای کوفیان! گرفتارِ شما شده ام به سه چیز [ که دارید ]و دو چیز [ که ندارید] : کرانِ شنوا و گُنگانِ سخنور و نابینایان چشمدارید ، نه آزادگان راستین به هنگام رو در رویی هستید ، و نه برادران مورد اطمینان در سختی .7113.الإمامُ الباقرُ علیه السلام :امام علی علیه السلام پس از شنیدن داستان حَکَمیت : اُف بر شما! از جانب شما سختی [ فراوان ]دیدم . روزی شما را به آواز بلند ، فرا خوانم ، و روزی با شما در گوشی سخن گویم . نه آزادگان راستین هستید به هنگام آواز دادن ، و نه برادران مورد اعتماد به هنگام نجوا و رازگویی .7112.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان : هرچه بر آزاده بار گردد ، آن را به دوش کشد و آن را زیادتیِ بزرگواری خود بیند،مگر آن که ذرّه ای از آزادگی اش کم گردد ، که از آن ، سرْ باز می زند و بدان پاسخ نمی گوید .6 / 4اهتمام به خشنود سازی مردم7109.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر : باید دوست داشتنی ترین کار نزد تو ، میانه آنها در حق باشد ، و فراخ ترین آن در عدل ، و جامع ترین آن برای خشنودی عمومی ؛ چرا که ناخشنودی عمومی ، خشنودی خواص را بی اثر سازد ، و خشم خواص با خشنودی همگانی ، بخشوده است ... همانا پشتیبان دین و موجب انبوهی مسلمانان و آماده پیکار با دشمن ، عامّه مردمان اند . پس باید گرایش تو به آنان و میلت به سوی ایشان باشد ... . به درستی که بهترین چشم روشنیِ زمامداران ، برپایی عدالت در شهرها و آشکار شدن دوستی مردم است ؛ و به درستی که دوستی [ در میان ]آنان آشکار نگردد ، مگر آن که دل هایشان سالم باشد .

.


ص: 198

7108.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ : فَاعمَل فیما وُلّیتَ عَمَلَ مَن یُحِبُّ أن یَدَّخِرَ حُسنَ الثَّناءِ مِنَ الرَّعِیَّهِ ، وَالمَثوبَهِ مِنَ اللّهِ ، وَالرِّضا مِنَ الإِمامِ . ولا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ . (1)6 / 5الرَّحمَهُ لِلرَّعِیَّهِ وَالمَحَبَّهُ لَهُم7105.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ : وأشعِر قَلبَکَ الرَّحمَهَ لِلرَّعِیَّهِ ، وَالمَحَبَّهَ لَهُم ، وَاللُّطفَ بِهِم ، ولا تَکونَنَّ عَلَیهِم سَبُعا ضارِیا تَغتَنِمُ أکلَهُم ؛ فَإِنَّهُم صِنفانِ : إمّا أخٌ لَکَ فِی الدّینِ ، وإمّا نَظیرٌ لَکَ فِی الخَلقِ ، یَفرُطُ مِنهُمُ الزَّلَلُ ، وتَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ ، ویُؤتی عَلی أیدیهِم فِی العَمدِ وَالخَطَاَ، فَأَعطِهِم مِن عَفوِکَ وصَفحِکَ مِثلَ الَّذی تُحِبُّ وتَرضی أن یُعطِیَکَ اللّهُ مِن عَفوِهِ وصَفحِهِ ؛ فَإنَّکَ فَوقَهُم ، ووالِی الأَمرِ عَلَیکَ فَوقَکَ ، واللّهُ فَوقَ مَن وَلّاکَ . وقَدِ استَکفَاکَ أمرَهُم وَابتَلاکَ بِهِم . ولا تَنصِبَنَّ نَفسَکَ لِحَربِ اللّهِ ؛ فَإِنهُ لا یَدَ لَکَ بِنِقمَتِهِ ، ولا غِنیً بِکَ عَن عَفوِهِ ورَحمَتِهِ ...

وَاعلَم أنَّهُ لَیسَ شَیءٌ بِأَدعی إلی حُسنِ ظَنِّ راعٍ بِرَعِیَّتِهِ مِن إحسانِهِ إلَیهِم ، وتَخفیفِهِ المَؤوناتِ عَلَیهِم ، وتَرکِ استِکراهِهِ إیّاهُم عَلی ما لَیسَ لَهُ قِبَلَهُم ، فَلیَکُن مِنکَ فی ذلِکَ أمرٌ یَجتَمِعُ لَکَ بِهِ حُسنُ الظَّنِّ بِرَعِیَّتِکَ ؛ فَإِنَّ حُسنَ الظَّنِّ یَقطَعُ عَنکَ نَصَباً طَویلاً ، وإنَّ أحَقَّ مَن حَسُنَ ظَنُّکَ بِهِ لَمَن حَسُنَ بَلاؤُکَ عِندَهُ . وإنَّ أحَقَّ مَن ساءَ ظَنُّکَ بِهِ لَمَن ساءَ بَلاؤُکَ عِندَهُ . (2)

وزاد فی تحف العقول : فَاعرِف هذِهِ المَنزِلَهَ لَکَ وعَلَیکَ لِتَزِدکَ بَصیرَهً فی حُسنِ الصُّنعِ ، وَاستِکثارِ حُسنِ البَلاءِ عِندَ العامَّهِ ، مَعَ ما یوجِبُ اللّهُ بِها لَکَ فِی المَعادِ . (3) .

1- .تحف العقول : ص 138 .
2- .نهج البلاغه : الکتاب 53 ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 354 356 نحوه .
3- .تحف العقول : ص 126 130 .

ص: 199



6 / 5 مهربانی و دوستی با مردم

7104.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر : در دایره حکومت ، مانند کسی رفتار کن که دوست می دارد ستایش مردم را برای خود ، ذخیره سازد و ثواب خداوند و خشنودی پیشوایش را به دست آورد . ولا قوه الّا باللّه !6 / 5مهربانی و دوستی با مردم7107.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر : بر دلت مهربانی بر شهروندان و دوستی و لطف به آنان را وارد ساز و بر آنان ، درنده ای آسیب رسان مباش که خوردن شکارش را غنیمت داند ؛ چراکه شهروندان ، دو دسته اند : دسته ای برادر دینی تواند ، و دسته دیگر ، در آفرینشْ همانند تو . لغزش هایی از آنان سر می زند و عیب هایی بر آنان عارض می گردد و خواسته یا نخواسته ، خطایی بر دستشان می رود . پس به آنان ، از بخشش و گذشت خود ، نصیبی رسان ، چنان که دوست می داری خداوند به تو از بخشش و گذشتش عطا کند ؛ چه ، تو بالا دستِ آنانی و حکمرانِ بر تو بالا دستِ توست ، و خدا ، بالادستِ کسی است که تو را به ولایت رساند ؛ و خداوند ، ساماندهی کارشان را از تو خواست و تو را به وسیله آنان ، آزمایش کرد ؛ و خود را آماده جنگ با خدا مکن که کیفر او را تاب نیاوری و از عفو و مهربانی او بی نیاز نیستی ... .

بدان که هیچ چیز به خوش گمانی زمامدار به شهروند ، وادارکننده تر نیست از نیکی زمامدار در حقّ شهروندان و سبُک کردن هزینه ها بر آنان و آزاد گذاشتن ابراز ناخوشی از آنچه در آن زمینه ، حقّی ندارد . پس رفتار تو چنان باشد که خوش گمانی به شهروندان را برایت فراهم سازد ؛ چرا که خوش گمانی ، رنج دراز را از تو بزداید و سزاوارترین کس به خوش گمانی تو کسی است که رفتار نیکت درباره اوست ، و سزاوارترین کس به بدگمانی ، کسی است که از تو به او بدی رسید .

[ در تحف العقول این زیادی وجود دارد :] این جایگاه را به سود یا زیان خود ، بشناس ، تا بینایی ات در کار نیک ، بالا رود و خوش ابتلایی ات نزد عامّه افزون گردد ، علاوه بر آنچه خداوند ، بدین سبب در قیامت برایت مهیّا سازد .

.


ص: 200

7106.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام مِن کِتابِهِ لاِبنِ عَبّاسٍ ، وهُوَ عامِلُهُ عَلَی البَصرَهِ : وَاعلَم أنَّ البَصرَهَ مَهبِطُ إبلیسَ ، ومَغرِسُ الفِتَنِ ، فَحادِث أهلَها بِالإِحسانِ إلَیهِم ، وَاحلُل عُقدَهَ الخَوفِ عَن قُلوبِهِم . (1)6 / 6الِاتِّصالُ المُباشِرُ بِالنّاسِ7103.مستدرک الوسائل :الإمام علیّ علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ : اِجعَل لِذَوِی الحاجاتِ مِنکَ قِسما تُفَرِّغُ لَهُم فیهِ شَخصَکَ ، وتَجلِسُ لَهُم مَجلِسا عامّا ، فَتَتَواضَعُ فیهِ للّهِِ الَّذی خَلَقَکَ ، وتُقعِدَ عَنهُم جُندَکَ وأعوانَکَ مِن أحراسِکَ وشُرَطِکَ ، حَتّی یُکَلِّمَکَ مُتَکَلِّمُهُم غَیرَ مُتَتَعتِعٍ ؛ فَإِنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی غَیرِ مَوطِنٍ : «لَن تُقَدَّسَ اُمّهٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیها حَقُّهُ مِنَ القَوِیِّ غَیرَ مُتَتَعتِعٍ» ...

ثُمَّ اُمورٌ مِن اُمورِکَ لابُدَّ لَکَ مِن مُباشَرَتِها ، مِنها : إجابَهُ عُمّالِکَ بِما یَعیا عَنهُ کُتّابُکَ . ومِنها : إصدارُ حاجاتِ النّاسِ یَومَ وُرودِها عَلیکَ بِما تَحرَجُ بِهِ صُدورُ أعوانِکَ ... فَلا تُطَوِّلَنَّ احتجِابَکَ عَن رَعِیَّتِکَ ؛ فَإِنَّ احتِجابَ الوُلاهِ عَنِ الرَّعِیَّهِ شُعبَهٌ مِنَ الضِّیقِ ، وقِلَّهُ عِلمٍ بِالاُمورِ ، وَالِاحتِجابُ مِنهُم یَقطَعُ عَنهُم عِلمَ مَا احتَجَبوا دونَهُ ، فَیَصغُرُ عِندَهُمُ الکَبیرُ ، ویَعظُمُ الصَّغیرُ ، ویَقبُحُ الحَسَنُ ، ویَحسُنُ القَبیحُ . (2)7102.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام مِن کِتابِهِ إلی قُثَمِ بنِ العَبّاسِ وهُوَ عامِلُهُ علی مَکَّهَ : لا یَکُن لَکَ إلَی النّاسِ سَفیرٌ إلّا لِسانُکَ ، ولا حاجِبٌ إلّا وَجهُکَ ، ولا تَحجُبَنَّ ذا حاجَهٍ عَن لِقائِکَ بِها ؛ فَإِنَّها إن ذیدَت عَن أبوابِکَ فی أوَّلِ وِردِها لَم تُحمَد فیما بَعدُ عَلی قَضائِها . (3) .

1- .نهج البلاغه : الکتاب 18 ، بحار الأنوار : ج 33 ص 492 ح 699 .
2- .نهج البلاغه : الکتاب 53 ، تحف العقول : ص 142 نحوه .
3- .نهج البلاغه : الکتاب 67 ، بحار الأنوار : ج 33 ص 497 ح 702 .

ص: 201



6 / 6 ارتباط مستقیم با مردم

7101.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ( درباره آیه «روزی که در صور دمیده شود و شما فوج ) امام علی علیه السلام از نامه اش به ابن عبّاس در زمانی که کارگزار او در بصره بود : بدان که بصره ، جای فرود شیطان و محل رویش فتنه هاست . پس با مردمان آن گفتگو کن با نیکی کردن به آنها ، و گِرِه بیم را از دلشان بِگُشا .6 / 6ارتباط مستقیم با مردم7101.عنه صلی الله علیه و آله ( فی قولِهِ تعالی : {Q} «یَوْمَ یُنْفَخُ فی الصُّ ) امام علی علیه السلام در سفارش نامه اش به مالک اشتر : برای نیازمندان ، ساعتی را بگذار که خود شخصاً بدان بپردازی و درنشستی عمومی با آنان بنشینی ، و برای خدایی که تو را آفرید ، فروتنی کنی ؛ و نگهبان و دربان را کنار گذار ، تا آن که سخن می گوید ، بی واهمه و بدون دلهره سخن گوید . به درستی که شنیدم پیامبر خدا بارها می فرمود : «هیچ امّتی پاک شمرده نشود که در آن ، حق ناتوان از توانا ، بدون دلهره ستانده نمی شود» ...

نیز بخشی از کارهاست که خود باید آن را انجام دهی : یکی پاسخگویی به کارگزاران ، آن جا که کاتبان درمانده شوند ؛ دیگری برآوردن نیازهای مردم در همان روز که بر تو عرضه شود و یارانت در انجام دادن آن کُندی کنند ...

پنهان بودنت از شهروندان ، طولانی نگردد ؛ چرا که پنهان بودن زمامداران از شهروندان،شاخه ای از کم اطّلاعی و تَنگ خویی است ، و پنهان شدن از شهروندان ،زمامداران را از دانستن آنچه از آنان پوشیده است ، باز دارد . پس کار بزرگْ نزد آنان ، خُرد به شمار آید و کار خُرد ، بزرگ نماید ؛ زیبا ، زشت شود و زشت ، زیبا گردد .7100.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام از نامه اش به قثم بن عباس ، کارگزارش در مکّه : و به سوی مردم ، پیام رسانی جز زبانت و دربانی جز چهره ات نباشد ، و هیچ نیازمندی را از ملاقات خودْ محروم مساز ؛ چه ، اگر در آغاز از درگاهت رانده شود ، تو ستوده نشوی ، گرچه در پایان ، حاجت او برآورده شود .

.


ص: 202

7099.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام مِن کِتابِهِ لِاُمَراءِ الخَراجِ : لا تَتَّخِذُنَّ حُجّابا ، ولا تَحجُبُنَّ أحَدا عَن حاجَتِهِ حَتّی یُنهِیَها إلَیکُم . (1)7100.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام مِن کِتابِهِ علیه السلام إلی اُمَرائِهِ عَلَی الجَیشِ : مِن عَبدِ اللّهِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ أمیرِ المُؤمِنینَ إلی أصحابِ المَسالِحِ : أمّا بَعدُ ، فَإِنَّ حَقّا عَلَی الوالی أَلّا یُغَیِّرَهُ عَلی رَعِیَّتِهِ فَضلٌ نالَهُ ، ولا طَولٌ خُصَّ بِهِ ، وأن یَزیدَهُ ما قَسَمَ اللّهُ لَهُ مِن نِعَمِهِ دُنُوّا مِن عِبادِهِ ، وعَطفا عَلی إخوانِهِ . (2)7099.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام فی کِتابِهِ إلی قَیسِ بنِ سَعدٍ : فَأَلِن حِجابَکَ ، وَافتَح بابَکَ ، وَاعمَد إلَی الحَقِّ. (3)7098.امام رضا علیه السلام :عنه علیه السلام :ثَلاثَهٌ مَن کُنَّ فیهِ مِنَ الأَئِمَّهِ صَلُحَ أن یَکونَ إماما : اِضطَلَعَ (4) بِأَمانَتِهِ إذا عَدَلَ فی حُکمِهِ ، ولَم یَحتَجِب دونَ رَعِیَّتِهِ ، وأقامَ کِتابَ اللّهِ تَعالی فِی القَریبِ وَالبَعیدِ . (5)6 / 7تَحَمُّلُ مَؤونَهِ النّاسِ7095.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام :مَن لَم یَحتَمِلُ مَؤونَهَ النّاسِ فَقَد أهَّلَ قُدرَتَهُ لِانتِقالِها . (6) .

1- .وقعه صفّین : ص 108 ، بحار الأنوار : ج 75 ص 355 ح 70 .
2- .نهج البلاغه : الکتاب 50 ، وقعه صفّین : ص 107 عن عمر بن سعد ، الأمالی للطوسی : ص 217 ح 381 عن ثعلبه بن یزید الحمّانی ؛ المعیار والموازنه : ص 103 کلّها نحوه .
3- .تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 202 .
4- .اضْطَلَع : افْتَعَل ؛ من الضَّلاعه ، وهی القوّه . یقال : اضْطَلَع بحِمْله ؛ أی قوِی علیه ونَهَض به (النهایه : ج 3 ص 97 «ضلع») .
5- .کنز العمّال : ج 5 ص 764 ح 14315 .
6- .غرر الحکم : ح 8982 .

ص: 203



6 / 7 تاب آوردن در دشواری های مردم

7094.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام از نامه اش به مأموران خراج : برای خود ، دربان مگیرید و هیچ کس را از خواسته اش باز مدارید تا آن را به شما برساند .7093.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام از نامه اش به فرماندهان ارتش : از بنده خدا علی بن ابی طالب ، امیر مؤمنان ، به مرزبانان . پس از حمد و ستایش خداوند ؛ به درستی که لازم است که [ رفتار ]زمامدار با مردمْ بر اثر به زیادتی مالی که بدو رسد یا نعمتی به وی اختصاص یابد ، دگرگون نشود ؛ و لازم است نعمت هایی که خداوند نصیبش کرده ، بر نزدیکی او به مردم و مهربانی اش با برادران بیفزاید .7092.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام در نامه اش به کارگزارش ، قیس بن سعد : فاصله ات را با مردم ، کم کن و درت را باز گذار و به حق ، توجّه کن .7098.الإمامُ الرِّضا علیه السلام :امام علی علیه السلام :سه خصلت است که در هریک از پیشوایان باشد ، رهبری نیرومند در کار جامعه خواهد بود : آن هنگام که به عدلْ حکم کند ؛ و از شهروندانش پنهان نگردد ؛ و حکمِ کتاب خداوند متعال را درباره آشنا و بیگانه بر پای دارد .6 / 7تاب آوردن در دشواری های مردم7095.عنه صلی الله علیه و آله :امام علی علیه السلام :آن که بار هزینه[ های] مردم را برنتابد ، پس قدرت را برای انتقال ، آماده ساخته است .

.


ص: 204

7094.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :الاحتِمالُ زَینُ السِّیاسَهِ . (1)7093.عنه صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام فی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ : مَن ساسَ نَفسَهُ بِالصَّبرِ عَلی جَهلِ النّاسِ صَلُحَ أن یَکونَ سائِسا . (2)7092.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :إذا مَلَکتَ فَارفَق . (3)7091.امام حسین علیه السلام :عنه علیه السلام :رأسُ السِّیاسَهِ استِعمالُ الرِّفقِ . (4)7090.امام حسن علیه السلام :عنه علیه السلام :نِعمَ السِّیاسَهُ الرِّفقُ . (5)7089.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن عامَل بِالرِّفقِ وُفِّقَ . (6)7088.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن لَم یَلِن لِمَن دونَهُ لَم یَنَل حاجَتَهُ . (7)7091.الإمامُ الحسینُ علیه السلام :عنه علیه السلام فیما کَتَبَهُ لِحُذَیفَهَ بنَ الیمانِ : آمُرَکَ بِالرِّفقِ فی اُمورِکَ ، واللِّینُ والعَدلُ عَلی رَعیَّتِکِ . (8)7090.الإمامُ الحسنُ علیه السلام :عنه علیه السلام فیما کَتَبَهُ إلی أهلِ المَدائِنِ : قَد تَوَلَّیتُ اُمورَکُم حُذَیفَهَ بنَ الیَمانِ ؛ وهوَ مِمَّن أرتَضی بِهُداهُ ، وأرجو صَلاحَهُ ، وقَد أمَرتُهُ بِالإِحسانِ إلی مُحسِنِکُم ، والشِّدَّهِ عَلی مُریبِکُم ، والرّفقِ بِجَمیلِکُم ، أسأَلُ اللّهَ لَنا ولَکُم حُسنَ الخِیَرَهِ والإِحسانَ ، ورَحمَتَهُ الواسِعَهَ فِی الدُّنیا والآخِرَهِ . (9) .

1- .غرر الحکم : ح 772 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 24 ح 219 .
2- .شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 318 ح 656 .
3- .غرر الحکم : ح 3974 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 133 ح 2998 .
4- .غرر الحکم : ح 5266 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 263 ح 4781 .
5- .غرر الحکم : ح 9947 .
6- .غرر الحکم : ح 7842 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 453 ح 8112 .
7- .غرر الحکم : ح 9006 .
8- .إرشاد القلوب : ص 321 ، الدرجات الرفیعه : ص 288 وفیه «الدین» بدل «اللین» ، بحار الأنوار : ج 28 ص 88 ح 3 .
9- .إرشاد القلوب : ص 322 ، الدرجات الرفیعه : ص 289 وفیه «الإسلام» بدل «الإحسان» فی الموضع الثانی وراجع الغارات : ج 1 ص 211 وشرح نهج البلاغه : ج 6 ص 59 .

ص: 205

7089.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :بردباری ، زینتِ حکمرانی است .7088.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان : آن که نفْس خود را به شکیبایی بر نادانی مردم بپرورَد ، شایسته است که حکمران شود .7087.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :هرگاه به حکومت رسیدی ، نرم خو باش .7086.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :اساس حکمرانی ، به کار گرفتن نرم خویی است .7085.نهج البلاغه :امام علی علیه السلام :بهترین سیاست ، مداراست .7084.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :آن که به نرم خویی رفتار کند ، کامیاب گردد .7083.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :آن که با زیردستان نرمی نکند ، به خواسته اش نرسد .7082.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام در آنچه برای حذیفه بن یمان نگاشت : فرمان می دهم تو را به مدارا کردن در کارها و نرمی و عدالت بر شهروندان .7081.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام در ضمن نامه ای که برای مردمان مدائن نگاشت : کارهای شما را به حذیفه بن یمان سپردم ، و او از کسانی است که راهیابی اش را می پسندم و به صلاحش امیدوارم ، و به وی فرمان دادم به نیکی کردن بر نیکوکاران شما ، و سختگیری بر بدکاران شما ، و نرم خویی با زیباخصلتان شما . از خداوند ، برای خود و شما انتخاب نیک و نیکوکاری و رحمت گسترده اش را در دنیا و آخرت ، طلب می کنم . .


ص: 206

7080.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :عَلَیکَ بِالرِّفقِ ؛ فَإِنَّهُ مِفتاحُ الصَّوابِ وسَجِیَّهُ اُولِی الأَلبابِ . (1)7087.عنه علیه السلام :عنه علیه السلام :الرِّفقُ یُیَسِّرُ الصِّعابَ ، ویُسَهِّلُ شَدیدَ الأَسبابِ . (2)7086.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :عنه علیه السلام :مَنِ استَعمَلَ الرِّفقَ لانَ لَهُ الشَّدیدُ . (3)6 / 8الاِجتِنابُ عَنِ الغَضَبِ7083.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام مِن وَصِیَّتِهِ لِابنِ عَبّاسٍ عِندَ استِخلافِهِ إیّاهُ عَلَی البَصرَهِ : سَعِ النّاسَ بِوَجهِکَ ومَجلِسِکَ وحُکمِکَ ، وإیّاکَ وَالغَضَبَ ؛ فَإِنَّهُ طَیرَهٌ مِنَ الشَّیطانِ . (4)6 / 9النَّهیُ عَن تَتَبُّعِ العُیوبِ7080.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ للنّاسِ عُیوبا ؛ فَلا تَکشِف ما غابَ عَنکَ ؛ فَإنِّ اللّهَ سُبحانَهُ یَحکُمُ عَلَیها ، وَاستُرِ العَورَهَ مَا استَطَعتَ یَستُرِ اللّهُ سُبحانَهُ ما تُحِبُّ سَترَهُ . (5)7079.کنز العمّال :عنه علیه السلام فی عَهدِهِ إلی مالِکٍ الأَشتَرِ : لِیَکُن أبعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنکَ وأشنَأَهُم عِندَکَ أطلَبُهُم لِمَعائِبِ النّاسِ ؛ فَإِنَّ فِی النّاسِ عُیوبا ؛ الوالی أحَقُّ مَن سَتَرَها ؛ فَلا تَکشِفَنَّ عَمّا غابَ عَنکَ مِنها ؛ فَإِنَّما عَلَیکَ تَطهیرُ ما ظَهَرَ لَکَ ، وَاللّهُ یَحکُمُ عَلی ما غابَ عَنکَ ، فَاستُرِ العَورَهَ ما استَطَعتَ یَستُرِ اللّهُ مِنکَ ما تُحِبُّ سَترَهُ مِن رَعِیَّتِکَ . (6) .

1- .غرر الحکم : ح 6114 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 334 ح 5705 و ص 52 ح 1363 وفیه «الرفق مفتاح الصواب وشیمه ذوی الألباب» .
2- .غرر الحکم : ح 1778 .
3- .غرر الحکم : ح 8400 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 455 ح 8215 وفیه «الشدائد» بدل «الشدید» .
4- .نهج البلاغه : الکتاب 76 ، بحار الأنوار : ج 33 ص 498 ح 704 .
5- .غرر الحکم : ح 3505 وراجع دعائم الإسلام : ج 1 ص 355 .
6- .نهج البلاغه : الکتاب 53 ، تحف العقول : ص 128 ولیس فیه من «فإنّما» إلی «غاب عنک» .