گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد چهارم
بخش ششم : جنگ های امام علی در ایّام حکومت



اشاره

بخش ششم : جنگ های امام علی در ایّام حکومتنگاهی کلّی به جنگ های امامپیکار نخست : جنگ جملپیکار دوم: جنگ صفّینپیکار سوم: جنگ نهروان

.


ص: 390

. .


ص: 391



نگاهی کلّی به جنگ های امام

نگاهی کلّی به جنگ های امامدرآمدفصل یکم : پرهیز دادن پیامبر از نبرد با علیفصل دوم : خبردادن پیامبر از بحران های پس از خودفصل سوم : فرمان پیامبر به نبرد با فریب خوردگانفصل چهارم : نفرین فرستادن پیامبر بر فریب خوردگانفصل پنجم : انگیزه های تجاوزکاران در جنگ با امام علیفصل ششم : اهداف امام علی در نبرد با سرکشانفصل هفتم : دیدگاه هایی درباره نبرد با سرکشان

.


ص: 392

. .


ص: 393



درآمد

درآمدامام علی علیه السلام با هجوم شگفت مردم و اقبال عظیم توده ها و اصرار فراوان مسلمانان ، زمام خلافت را به دست گرفت و در یکی از آغازین سخنرانی های شکوهمند و پرشورش ، سیاست آینده خویش را به صراحت تبیین کرد و نشان داد که امتیازهای بی بنیاد را برنخواهد تابید و در جامعه ، دگرگونی بنیادینی به وجود خواهد آورد و برتری جویی ها و امتیازهای بی اساس را از همه سوی جامعه ، خواهد زدود ؛ چرا که این همه در نگاه او از ویژگی های تفکّر جاهلی است که چونان پیش از بعثت ، به سوی مردمان بازگشته است . (1) روشن است که کسان بسیاری ، این دیگرسانی را بر نمی تابیدند و از دست هِشْتن موقعیت ها و امتیازها را تحمّل نمی کردند و از جمله ، کسانی که در هنگامه شورش بر عثمان ، آب را گِل آلود کرده بودند تا ماهیِ منصب و قدرت بگیرند، اکنون آرام نمی نشستند و کسانی که بدون هیچ امتیازی سال ها بر گُرده مردمان سوار بودند و بدون توجّه به حکومت مرکزی ، هر آنچه روا می دانستند، انجام می دادند، این سیاست توفان زا را تحمّل نمی کردند. بدین سان ، هنوز روزهایی از حکومت علی علیه السلام نگذشته بود که رویارویی ها آغاز شد و بهانه های بی اساس ، چهره نمود و در

.

1- .ر . ک : ج 3 ص 541 (اصلاحات علوی) .

ص: 394

تداوم خود ، تمام حکومت چهار سال و اندی او را با نبرد و خون بیالود. این رویارویی ها با توجّه به بنیاد جریان ها و چگونگی شکل گیری ساختارها و شخصیّتِ به وجود آورندگان، بویژه جَملیان و نَهروانیان ، بسی دشوار بود. علی علیه السلام خود ، بارها از این دشواری ها پرده برگرفته است: لَو لَم أکُ فیکُم ما قوتِلَ أصحابُ الجَمَلِ وأصحابُ النَّهرَوانِ . (1) اگر من در میان شما نبودم، جملیان و نهروانیان کشته نمی شدند. و فرمود: إنّی فَقَأتُ عَینَ الفِتنَهِ ، ولَم یَکُن لِیَجتَرِئَ عَلَیها أحَدٌ غَیری بَعدَ أن ماجَ غَیهَبُها وَاشتَدَّ کَلَبُها. (2) به راستی که من چشم فتنه را درآوردم و کسی جز من بر این کار جرئت نمی کرد، [ بویژه] پس از آن که تاریکی اش فراگیر شد و هاری اش شدّت یافت . چه کسی توان آن را داشت که در پسِ عنوان های فریبنده «صحابی» و «سابقون» و چهره های عابد نما و پیشانی های پینه بسته از سجده ، انبوه بر هم هشته اندیشه های فاسد و جهل متراکم و شرک پیچیده را بنگرد و فرمان قلع و قمع دهد؟ راستی را ، کار علی علیه السلام بس دشوار بود و پیامبر خدا که در آینه زمان این همه را می دید، بارها به این حقیقت اشاره کرده بود که: ... تُقاتِلُ عَلَی التَّأویلِ کَما قاتَلتُ عَلَی التَّنزیلِ. (3) تو بر اساس تأویل می جنگی، چنان که من بر اساس تنزیل جنگیدم.

.

1- .خصائص أمیر المؤمنین ، نَسایی: ص 149 ح 184، الغارات: ج 1 ص 6 7 و 16 ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 193 ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 870 ح 48 .
2- .نهج البلاغه : خطبه 93 ، الغارات : ج 1 ص 6 ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 193 ، بحار الأنوار : ج 41 ص 348 ح 61 .
3- .کفایه الأثر: ص 7576.

ص: 395

و فرموده بود : إنَّ عِلیَّ بنَ أبی طالِبٍ أخی و وَصِیِّی ، یُقاتِلُ بَعدی عَلی تَأویلِ القُرآنِ کَما قاتَلتُ عَلی تَنزیلِهِ . (1) به راستی که علی بن ابی طالب ، برادر و جانشین من است . پس از من برای تأویل قرآن می جنگد، چنان که من برای تنزیل آن جنگیدم. و فراتر از این ، چگونگی جنگ افروزان را نیز نشان داده و با اشاره به امام علی علیه السلام فرموده بود: هذا وَاللّهِ قاتِلُ القاسِطینَ وَالنّاکِثینَ ، والمارِقینَ . (2) به خدا سوگند ، این (علی بن ابی طالب علیه السلام ) ، نبرد کننده با قاسطین (طغیانگران)، ناکثین (بیعت شکنان) و مارقین (منحرفان از دین) است. و بر این اساس ، برخی از صحابیان، پیش از آن که علی علیه السلام به خلافت برسد ، از این حقیقت ، سخن گفته بودند . (3) پیامبر خدا که رسالت ابلاغ دین را داشت ، مسئولیت برنمودن چگونگی های آینده این امّت را نیز به عهده داشت ؛ چرا که دین او جاودانه بود و آیینش زمان شمول و جهان شمول . بدین سان ، این رویارویی ها را پیش بینی کرد و با وصف چگونگی فتنه افروزان چنان که آمد ، بر موضع آنان خط بطلان کشید و آنان را جمعی فتنه انگیز و گروهی ستم پیشه و «باغی» معرفی کرد:

.

1- .الإرشاد: ج 1 ص 180 .
2- .تاریخ دمشق : ج 3 ص 163 ح 1203 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 306 .
3- .همانند ابو ایّوب و ابو سعید خُدْری. ر . ک : ص 465 (دیدگاه هایی درباره نبرد با سرکشان) . و ص 405 (خبر دادن پیامبر از فتنه های پس از خود) و ص 415 (فصل سوم : فرمان پیامبر به نبرد با فریب خوردگان) .

ص: 396

یا عَلِیُّ ! سَتُقاتِلُکَ الفِئَهُ الباغِیَهُ ، وأنتَ عَلَی الحَقِّ ، فَمَن لَم یَنصُرکَ فَلَیسَ مِنّی . (1) ای علی! به زودی گروه طغیانگر با تو می جنگند و تو بر حقّی، و آن که تو را یاری نکند ، از من نیست. و از سوی دیگر ، افزون بر ارج گزاری ها بر شخصیت علی علیه السلام و تأکید بر این که او هماره با حق است و حق با اوست ، (2) حقّانیت او در نبردها و استوار گامی او در جنگ ها را نیز به همگان نشان داد و فرمود: أنتَ ... تُقاتِلُ عَلی سُنَّتی . (3) تو ... بر سنّت من می جنگی . وفرمود: حَربُ عَلِیٍّ حَربُ اللّهِ . (4) نبرد علی، نبرد خداست . و یا: حَربُکَ حَربی . (5) جنگ تو ، جنگ من است .

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 473 ح 9044 ، کنز العمّال : ج 11 ص 613 ح 32970 .
2- .تاریخ بغداد: ج 14 ص 321، تاریخ دمشق : ج 3 ص 120 ح 1162 . نیز ، ر . ک : ج 2 ص 193 (علی با حق است) .
3- .مسند أبی یعلی: ج 1 ص 271 ح 524 ، المناقب ، خوارزمی : ص 129 ح 143 ، ینابیع المودّه : ج 1 ص 374 ح 3 .
4- .الخصال : ص 496 ح 5 ، الأمالی ، صدوق : ص 149 ح 146 و ص 85 ح 52 ، بشاره المصطفی : ص 20 .
5- .المناقب ، کوفی : ج 1 ص 351 ح 278 ، تفسیر فرات : ص 266 ح 360 .

ص: 397

و یا: حَربُکَ حَربی وسِلمُکَ سِلمی . (1) جنگ تو جنگ من، و آشتی تو آشتی من است. و... و با این همه ، پیامبر صلی الله علیه و آله موضع الهی علی علیه السلام را شناسانْد تا در آینده ، صف حق و باطل ، به روشنی از هم جدا شود و آنچه اکنون پس از این نگاه کوتاه می آید، انبوه نقل ها و اسناد است در جهت روشن ساختن آنچه آوردیم.

.

1- .الأمالی ، طوسی : ص 364 ح 763 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 179 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 102 .

ص: 398

الفصل الأول : تحذیر النبیّ من محاربه الإمام7526.امام علی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :حَربُ عَلِیٍّ حَربُ اللّهِ ، وسِلمُ عَلِیٍّ سِلمُ اللّهِ . (1)7527.امام علی علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :وَلایَهُ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وَلایَهُ اللّهِ ، وحُبُّهُ عِبادَهُ اللّهِ ، وَاتِّباعُهُ فَریضَهُ اللّهِ ، وأولِیاؤُهُ أولِیاءُ اللّهِ ، وأعداؤُهُ أعداءُ اللّهِ ، وحَربُهُ حَربُ اللّهِ ، وسِلمُهُ سِلمُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ . (2)7528.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : قاتَلَ اللّهُ مَن قاتَلَکَ ، وعادی مَن عاداکَ . (3)7529.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، حَربُکَ حَربی ، وحَربی حَربُ اللّهِ . (4) .

1- .الخصال : ص 496 ح 5 ، الأمالی للصدوق : ص 149 ح 146 ، بشاره المصطفی : ص 20 ، جامع الأخبار : ص 51 ح 56 کلّها عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری .
2- .الأمالی للصدوق : ص 85 ح 52 ، بشاره المصطفی : ص 153 ، روضه الواعظین : ص 114 ، جامع الأخبار : ص 50 ح 54 کلّها عن ابن عبّاس .
3- .الجمل : ص 81 ، الاحتجاج : ج 1 ص 330 ح 55 عن جابر الجعفی عن الإمام الباقر عن الإمام علیّ علیهماالسلامعنه صلی الله علیه و آله ، بشاره المصطفی : ص 166 ، مائه منقبه : ص 99 ح 43 کلاهما عن رافع مولی عائشه ، الأمالی للصدوق : ص 757 ح 1021 عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه صدره ؛ الإصابه : ج 3 ص 82 الرقم 3254 عن ابن الزبیر .
4- .کفایه الأثر : ص 184 عن اُمّ سلمه ، بحار الأنوار : ج 36 ص 348 ح 216 .

فصل یکم: پرهیز دادن پیامبر از نبرد با علی

فصل یکم: پرهیز دادن پیامبر از نبرد با علی7531.الإمامُ الصّادقُ علیه السلام ( لَمّا شَکا عَلقَمَهُ إلَیهِ مِن ألسِنَهِ الناسِ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جنگ با علی ، جنگ با خداوند و آشتی با او ، آشتی با خداوند است.7530.امام علی علیه السلام ( در وصیت به فرزند خود حسن علیه السلام ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ولایتِ علی بن ابی طالب، ولایت خداوند است و دوستی او ، عبادت خدا و پیروی اش، واجب الهی و دوستانِ او ، دوستان خداوندند و دشمنانش ، دشمنان خدا و جنگ با او ، جنگ با خداوند است و آشتی با او ، آشتی با خداوندِ عز و جل .7531.امام صادق علیه السلام ( آنگاه که علقمه نزد ایشان از زبان مردم گله و شکا ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام : خدا بِکُشد آن را که با تو می جنگد و دشمنی کند با آن که با تو دشمنی می کند!7532.لقمانُ علیه السلام ( لابْنِهِ ) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی ! جنگ با تو، جنگ با من است و جنگ با من ، جنگ با خداست.

.


ص: 400

7533.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :حَربُکَ یا عَلِیُّ حَربی ، وسِلمُکَ سِلمی . (1)7534.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنَّهُ تَلا هذِهِ الآیَهَ : «فَأُوْلَئِکَ أَصْحَبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُونَ» (2) ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ مَن أصحابُ النّارِ ؟ قالَ : مَن قاتَلَ عَلِیّا بَعدی ، اُولئِکَ هُم أصحابُ النّارِ مَعَ الکُفّارِ ؛ فَقَد کَفَروا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم . ألا وإنَّ عَلِیّا مِنّی ، فَمَن حارَبَهُ فَقَد حارَبَنی وأسخَطَ رَبّی .

ثُمَّ دَعا عَلِیّا علیه السلام فَقالَ : یا عَلِیُّ ، حَربُکَ حَربی ، وسِلمُکَ سِلمی ، وأنتَ العَلَمُ فیما بَینی وبَینَ اُمَّتی بَعدی . (3)7532.لقمان علیه السلام ( به فرزندش ) رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ، حَربُکَ حَربی ، وسِلمُکَ سِلمی ، وحَربی حَربُ اللّهِ ، ومَن سالَمَکَ فَقَد سالَمَنی ، ومَن سالَمَنی فَقَد سالَمَ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ . (4)7533.امام علی علیه السلام :الأمالی للطوسی عن عطیّه بن سعد العَوفیّ عن محدوج بن زید الذُّهلِیّ وکانَ فی وَفدِ قَومِهِ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَتَلا هذِهِ الآیَهَ : «لَا یَسْتَوِی أَصْحَبُ النَّارِ وَ أَصْحَبُ الْجَنَّهِ أَصْحَبُ الْجَنَّهِ هُمُ الْفَآئِزُونَ» (5) : قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ مَن أصحابُ الجَنَّهِ ؟ قالَ : مَن أطاعَنی وسَلَّمَ لِهذا مِن بَعدی .

قالَ : وأخَذَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِکَفِّ عَلِیٍّ علیه السلام وهُوَ یَومَئِذٍ إلی جَنبِهِ فَرَفَعَها ، وقالَ : ألا إنَّ عَلِیّا مِنّی ، وأنَا مِنهُ ، فَمَن حادَّهُ فَقَد حادَّنی ، ومَن حادَّنی فَقَد أسخَطَ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ . ثُمَّ قالَ : یا عَلِیُّ ، حَربُکَ حَربی ، وسِلمُکَ سِلمی ، وأنتَ العَلَمُ بَینی وبَینَ اُمَّتی .

قالَ عَطِیَّهُ : فَدَخَلتُ عَلی زَیدِ بنِ أرقَمَ فی مَنزِلِهِ فَذَکَرتُ لَهُ حَدیثَ مَحدوجِ بنِ زَیدٍ ، فَقالَ : ما ظَنَنتُ أنَّهُ بَقِیَ مِمَّن سَمِعَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ هذا غَیری ! أشهَدُ لَقَد حَدَّثَنا بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله . ثُمَّ قالَ : لَقَد حادَّهُ رِجالٌ سَمِعوا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَولَهُ هذا ، وقَد رُدّوا (6) . (7) .

1- .الإفصاح : ص 128 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 179 عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 217 ، تفسیر فرات : ص266 ح 360 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 102 ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 87 ح 108 ؛ المناقب لابن المغازلی : ص 50 ح 73 عن ابن عبّاس ، المناقب للخوارزمی : ص 129 ح 143 عن زید بن علیّ عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 221 .
2- .البقره : 275 .
3- .الأمالی للطوسی : ص 364 ح 763 عن علیّ بن علیّ بن رزین عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام وراجع تفسیر فرات : ص 477 ح 623 و 624 .
4- .الأمالی للصدوق : ص 656 ح 891 ، بشاره المصطفی : ص 180 کلاهما عن الحسن بن راشد عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، فضائل الشیعه : ص 56 ح 17 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه .
5- .الحشر : 20 .
6- .فی بحار الأنوار : «وقد وَرَدوا». وقال العلّامهُ المجلسیّ قدس سره فی بیان معناها: أی ورَدوا علی عَملِهم أو الجَحیمِ.
7- .الأمالی للطوسی : ص 485 ح 1063 ، تأویل الآیات الظاهره: ج 2 ص 682 ح 10 ولیس فیه من «قال عطیّه...» ، بحار الأنوار : ج 38 ص 119 ح 62 ؛ ینابیع المودّه : ج 1 ص 172 ح 19 نحوه .

ص: 401

7534.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جنگ با تو ای علی! نبرد با من است و آشتی با تو آشتی با من.7535.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :پیامبر خدا این آیه را تلاوت کرد: «آنان اهل آتش اند و در آن ، ماندگار خواهند بود» .

گفته شد : ای پیامبر خدا! اهل آتش چه کسانی اند؟

فرمود: «هر که پس از من با علی بجنگد. آنان همراه با کافران ، اهل آتش اند ؛ چرا که وقتی حق به سویشان آمد ، بدان کفر ورزیدند . بدانید که علی از من است . آن که با او بجنگد ، با من جنگیده است و پروردگارِ مرا به خشم آورده است».

آن گاه علی علیه السلام را فرا خواند و فرمود: «ای علی! جنگ با تو ، جنگ با من است و آشتی با تو آشتی با من، و تو پس از من، نشانه [ و امام] میان من و امّتم هستی».7536.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! جنگ با تو ، جنگ با من است ، و آشتی با تو آشتی با من ، و جنگ با من، جنگ با خداست. آن کس که با تو آشتی کند، با من آشتی کرده است، و آن کس که با من آشتی کند، با خداوند عز و جل آشتی کرده است.7537.عنه علیه السلام :الأمالی ، طوسی به نقل از عطیه بن سعد عوفی ، از محدوج بن زید ذهلی : او در میان نمایندگان اعزامی قومش به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله بود . پیامبر خدا این آیه را تلاوت کرد: «دوزخیان با بهشتیانْ یکسان نیستند . بهشتیان اند که کامیاب اند» .

گفتم: ای پیامبر خدا! بهشتیان کیان اند؟

فرمود: «هر که از من پیروی کند و پس از من تسلیم [ فرمان ]این مرد باشد».

[ محدوج] می گوید: سپس پیامبر خدا، دست علی علیه السلام را که در کنارش بود گرفت و بلند کرد و فرمود: «بدانید که علی از من است و من از اویم . پس هر که با او دشمنی کند ، با من دشمنی کرده است و آن که با من دشمنی کند ، خداوند عز و جل را به خشم آورده است».

آن گاه فرمود: «ای علی! جنگ با تو جنگ با من است و آشتی با تو آشتی با من ، و تو نشانه [ و امام ]میان من و امّت منی».

عطیه می گوید: بر زید بن ارقم در خانه اش وارد شدم و حدیث محدوج بن زید را برای او یادآور شدم. [ زید ] گفت: گمان نمی کردم جز من ، از آنها که این سخن را از پیامبر خدا شنیده اند ، کسی باقی مانده باشد . گواهی می دهم که پیامبر خدا ، این سخن را برای ما بیان کرد. آن گاه گفت: به راستی مردانی که این سخن را از پیامبر خدا شنیده بودند ، با علی علیه السلام دشمنی کردند و [ از حق ]بازگشتند. .


ص: 402

7538.عنه علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ وفاطِمَهَ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ علیهم السلام : أنَا حَربٌ لِمَن حارَبتُم ، وسِلمٌ لِمَن سالَمتُم . (1)7539.عنه علیه السلام :مسند ابن حنبل عن أبی هریره :نَظَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیٍّ وَالحَسَنِ وَالحُسَینِ وفاطِمَهَ فَقالَ : أنَا حَربٌ لِمَن حارَبَکُم ، وسِلمٌ لِمَن سالَمَکُم . (2)7540.الإمامُ زینُ العابدینَ علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، سَتُقاتِلُکَ الفِئَهُ الباغِیَهُ وأنتَ عَلَی الحَقِّ ، فَمَن لَم یَنصُرکَ یَومَئِذٍ فَلَیسَ مِنّی ! (3) .

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 699 ح 3870 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 52 ح 145 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 161 ح 4714 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 40 ح 2619 و2620 ؛ کشف الغمّه : ج 2 ص 154 کلّها عن زید بن أرقم .
2- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 446 ح 9704 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 161 ح 4713 ، تاریخ بغداد : ج 7 ص 137 الرقم 3582 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 40 ح 2621 ، اُسد الغابه : ج 3 ص 7 الرقم 2481 عن صبیح ، المناقب لابن المغازلی : ص 64 ح 90 ؛ الأمالی للطوسی : ص 336 ح 680 عن زید بن أرقم ، الاعتقادات : ص 105 .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 473 ح 9044 عن عمّار بن یاسر ، کنز العمّال : ج 11 ص 613 ح 32970 .

ص: 403

7541.بحار الأنوار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام : من در جنگم با آن که با شما بجنگد و آشتی ام با آن که با شما آشتی باشد.7535.امام علی علیه السلام :مسند ابن حنبل به نقل از ابو هریره : پیامبر خدا به علی ، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام نگاه کرد و فرمود: «من در جنگم با آن که با شما بجنگد و آشتی ام با آن که با شما آشتی باشد».7536.امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! در آینده ، گروه طغیانگر با تو می جنگند ، در حالی که تو بر حقّی . پس هر کس تو را در آن روز یاری نکند ، از من نیست. .


ص: 404

الفصل الثانی : إخبار النبیّ بالفتن بعده7538.امام علی علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا أنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ قَولَهُ : «الم * أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ» (1) عَلِمتُ أنَّ الفِتنَهَ لا تَنزِلُ بِنا ورَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ أظهُرِنا ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما هذِهِ الفِتنَهُ الَّتی أخبَرَکَ اللّهُ تَعالی بِها ؟ فَقالَ : یا عَلِیُّ ، إنَّ اُمَّتی سَیُفتَنونَ مِن بَعدی .

فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، أ وَلَیسَ قَد قُلتَ لی یَومَ اُحُدٍ حَیثُ استُشهِدَ مَنِ استُشهِدَ مِنَ المُسلِمینَ وحیزَت (2) عَنِّی الشَّهادَهُ فَشَقَّ ذلِکَ عَلَیَّ ، فَقُلتَ لی : أبشِر ؛ فَإِنَّ الشَّهادَهَ مِن وَرائِکَ ؟ ! فَقالَ لی : إنَّ ذلِکَ لَکَذلِکَ ، فَکَیفَ صَبرُکَ إذَن ؟ فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، لَیسَ هذا مِن مَواطِنِ الصَّبرِ ، ولکِن مِن مَواطِنِ البُشری وَالشُّکرِ .

وقالَ : یا عَلِیُّ ، إنَّ القَومَ سَیُفتَنونَ بِأَموالِهِم ، ویَمُنّونَ بِدینِهِم عَلی رَبِّهِم ، ویَتَمَنَّونَ رَحمَتَهُ ، ویَأمَنونَ سَطوَتَهُ . ویَستَحِلّونَ حَرامَهُ بِالشُّبُهاتِ الکاذِبَهِ وَالأَهواءِ السّاهِیَهِ ؛ فَیَستَحِلّونَ الخَمرَ بِالنَّبیذِ ، وَالسُّحتَ بِالهَدِیَّهِ ، وَالرِّبا بِالبَیعِ .

قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، فَبِأَیِّ المَنازِلِ اُنزِلُهُم عِندَ ذلِکَ ؛ أ بِمَنزِلَهِ رِدَّهٍ ، أم بِمَنزِلَهِ فِتنَهٍ ؟ فَقالَ : بِمَنزِلَهِ فِتنَهٍ . (3) .

1- .العنکبوت : 1 و 2 .
2- .حزتُ الشیء : نحّیتُه (لسان العرب : ج 5 ص 341 «حوز») .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 156 ، بحار الأنوار : ج 32 ص 241 ح 191 ؛ کنز العمّال : ج 16 ص 194 ح 44216 نقلاً عن وکیع وراجع اُسد الغابه : ج 4 ص 110 ح 3789 .

ص: 405



فصل دوم: خبردادن پیامبر از فتنه های پس از خود

فصل دوم: خبردادن پیامبر از فتنه های پس از خود7540.امام زین العابدین علیه السلام :امام علی علیه السلام :آن گاه که خداوند سبحان ، این آیه را نازل کرد: «الف ، لام ، میم. آیا مردم پنداشتند که تا گفتند: ایمان آوردیم ، رها می شوند ومورد آزمایش قرار نمی گیرند؟» ، دانستم تا زمانی که پیامبر خدا در میان ماست ، فتنه ها [ و بحران ها ]بر ما فرود نمی آید. گفتم: ای پیامبر خدا! این چه فتنه ای است که خداوند متعال به تو خبر داده است؟

فرمود: «ای علی! امّت من پس از من آزمایش می شوند».

گفتم: ای پیامبر خدا! آیا در روز جنگ اُحُد ، آن گاه که گروهی از مسلمانان به شهادت رسیدند و شهادت نصیب من نشد و این بر من گران آمد ، به من نفرمودی: «تو را مژده باد که شهادت به دنبال توست»؟

پیامبر خدا فرمود: «این چنین است که می گویی. حال در آن هنگام ، صبر تو چگونه است؟».

گفتم : ای پیامبر خدا ! این از موارد صبر نیست ؛ بلکه از موارد مژده و سپاس گزاری است .

و [ پیامبر خدا] فرمود: «ای علی! مردمان با ثروتشان آزموده می شوند و با دینداری خود بر پروردگارشان منّت می گذارند ، و رحمت خدا را آرزو می کنند و از قهر او ، خود را در امان می دانند . حرام خدا را با شبهههای دروغ و هوس های غفلت زا ، حلال می شمارند ، خمر را به نام نبیذ ، حلال می شمارند و رشوه را با نام هدیه ، و ربا را با نام خرید و فروش».

گفتم: ای پیامبر خدا! در آن روزگار ، آنان را در چه جایگاهی قرار دهم : در جای ارتداد یا آزمایش؟

فرمود: «[ جایگاه] آزمایش».

.


ص: 406

7541.بحار الأنوار :رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی قَولِهِ تَعالی : «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ» (1) : نَزَلَت فی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ؛ أنَّهُ یَنتَقِمُ مِنَ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ بَعدی . (2)7542.بحار الأنوار :تاریخ دمشق عن عبد اللّه :خَرَجَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَتی مَنزِلَ اُمِّ سَلَمَهَ ، فَجاءَ عَلِیٌّ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا اُمَّ سَلَمَهَ ، هذا وَاللّهِ قاتِلُ القاسِطینَ وَالنّاکِثینَ وَالمارِقینَ بَعدی . (3)7543.بحار الأنوار :رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : تُقاتِلُ بَعدِی النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ . (4)7542.بحار الأنوار :المستدرک علی الصحیحین عن أبی أیّوب الأنصاریّ :سَمِعتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله یَقولُ لِعَلِیِّ بنِ أبیطالِبٍ : تُقاتِلُ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ بِالطُّرُقاتِ وَالنَّهرَواناتِ وبَالشَّعَفاتِ . (5)

قالَ أبو أیّوبَ : قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَعَ مَن تُقاتِلُ هؤُلاءِ الأقوامُ ؟ ! قالَ : مَعَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (6) .

1- .الزخرف : 41 .
2- .الفردوس : ج 3 ص 154 ح 4417 ، الدرّ المنثور : ج 7 ص 380 نقلاً عن ابن مردویه وکلاهما عن جابر بن عبد اللّه .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 470 ح 9041 ، المناقب للخوارزمی : ص 190 ح 225 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 306 ، مطالب السؤول : ص 24 ، الریاض النضره : ج 3 ص 226 ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 126 والثلاثه الأخیره عن ابن مسعود ، بشاره المصطفی : ص 167 نحوه .
4- .الجمل : ص 80 ، الشافی : ج 3 ص 61 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 175 ، علل الشرائع : ص 222 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «اُمرت بقتال» بدل «تقاتل بعدی» وزاد فی ذیله : «وروی هذا الحدیث من ثمانیه عشر وجها» ؛ شرح نهج البلاغه : ج 1 ص 201 و ج 13 ص 183 .
5- .الشَعَفَات : جمع شعفه ؛ وهی رؤوس الجبال (تاج العروس : ج 12 ص 305 «شعف») .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 150 ح 4675 .

ص: 407

7543.بحار الأنوار :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در باره سخن خداوند : «پس اگر ما تو را [ از دنیا] ببریم، قطعاً از آنان انتقام می کشیم» : [ این آیه ]در شأن علی بن ابی طالب نازل شده است . او پس از من از ناکثین (بیعت شکنان) و قاسطین (طغیانگران) انتقام می کشد.7544.بحار الأنوار :تاریخ دمشق ، خوارزمی به نقل از عبد اللّه : پیامبر خدا به سوی خانه اُمّ سلمه رفت. سپس علی علیه السلام آمد. آن گاه پیامبر خدا فرمود: «ای اُمّ سلمه! به خدا سوگند ، این مرد ، پس از من ، کشنده ناکثین، قاسطین و مارقین (منحرفان از دین) است.7545.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام : تو پس از من با ناکثین، قاسطین و مارقین می جنگی.7546.الإمامُ علیٌّ علیه السلام :المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابو ایوب انصاری : از پیامبر خدا شنیدم که به علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمود: «تو با ناکثین، قاسطین و مارقین در راه ها، نهرها و بلندی کوه ها جنگ می کنی» .

گفتم: ای پیامبر خدا! اینان با چه کسی جنگ می کنند؟

فرمود: «با علی بن ابی طالب». .


ص: 408

7547.رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله :الإمام الصادق علیه السلام فی حَدیثٍ طَویلٍ : قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِاُمِّ سَلَمَهَ : یا اُمَّ سَلَمَهَ اسمَعی وَاشهَدی ! هذا عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ سَیِّدُ المُسلِمینَ ، وإمامُ المُتَّقینَ ، وقائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلینَ ، وقاتِلُ النّاکِثینَ وَالمارِقینَ وَالقاسِطینَ .

قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، مَنِ النّاکِثونَ ؟ قالَ : الَّذینَ یُبایِعونَهُ بِالمَدینَهِ ویَنکُثونَهُ بِالبَصرَهِ .

قُلتُ : مَنِ القاسِطونَ ؟ قالَ : مُعاوِیَهُ وأصحابُهُ مِن أهلِ الشّامِ .

ثُمَّ قُلتُ : مَنِ المارِقونَ ؟ قالَ : أصحابُ النَّهرَوانِ . (1)7544.بحار الأنوار :المناقب للخوارزمی عن عبد اللّه [بن العبّاس]:خَرَجَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مِن عِندِ زَینَبَ بِنتِ جَحشٍ ، فَأَتی بَیتَ اُمِّ سَلَمَهَ وکانَ یَومَها مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَلَم یَلبَث أن جاءَ عَلِیٌّ ، فَدَقَّ البابَ دَقّا خَفِیّا ، فَاستَثبَتَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الدَّقَّ وأنکَرَتهُ اُمُّ سَلَمَهَ ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله : قومی فَافتَحی لَهُ البابَ !

فَقالَت : یا رَسولَ اللّهِ ، مَن هذَا الَّذی بَلَغَ مِن خَطَرِهِ ما أفتَحُ لَهُ البابَ ، فَأَتَلَقّاهُ بِمَعاصِمی ، وقَد نَزَلَت فِیَّ آیَهٌ مِن کِتابِ اللّهِ بِالأَمسِ ؟ !

فَقالَ لَها کَالمُغضَبِ : إنَّ طاعَهَ الرَّسولِ طاعَهُ اللّهِ ، ومَن عَصَی الرَّسولَ فَقَد عَصَی اللّهَ ، إنَّ بِالبابِ رَجُلاً لَیسَ بِالنَّزِقِ (2) ولا بِالخَرِقِ ، یُحِبُّ اللّهَ ورَسولَهُ ، ویُحِبُّهُ اللّهُ ورَسولُهُ .

فَفَتَحتُ لَهُ البابَ ، فَأَخَذَ بِعِضادَتَیِ البابِ ، حَتّی إذا لَم یَسمَع حِسّا وَلا حَرَکَهً وصِرتُ إلی خِدرِی استَأذَنَ ، فَدَخَلَ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أ تَعرِفینَهُ ؟ قُلتُ : نَعَم ، هذا عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . قالَ : صَدَقتِ ، سِحنَتُهُ (3) مِن سِحنَتی ، ولَحمُهُ مِن لَحمی ، ودَمُهُ مِن دَمی ، وهُوَ عَیبَهُ (4) عِلمی .

اِسمَعی وَاشهَدی ! هُوَ قاتِلُ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ مِن بَعدی . اِسمَعی وَاشهَدی ! هُوَ وَاللّهِ مُحیی سُنَّتی . اِسمَعی وَاشهَدی ! لَو أنَّ عَبدا عَبَدَ اللّهَ ألفَ عامٍ مِن بَعدِ ألفِ عامٍ بَینَ الرُّکنِ وَالمَقامِ ثُمَّ لَقِیَ اللّهَ مُبغِضا لِعَلِیٍّ لَأَکَبَّهُ اللّهُ یَومَ القِیامَهِ عَلی مِنخَرَیهِ فِی النّارِ . (5) .

1- .معانی الأخبار : ص 204 ح 1 عن المفضّل بن عمر ، الأمالی للصدوق : ص 464 ح 620 ، الأمالی للطوسی : ص 425 ح 952 ، بشاره المصطفی : ص 59 والثلاثه الأخیره عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، الاحتجاج : ج 1 ص 462 ح 106 عن اُمّ سلمه .
2- .النَّزَق : خِفّه فی کلّ أمر وعجله فی جهل وحُمق ؛ نَزِق ینزَق فهو نَزِق (لسان العرب : ج 10 ص 352 «نزق») .
3- .السِّحْنَه : بَشَره الوجه وهیأتُه وحاله (النهایه : ج 2 ص 348 «سحن») .
4- .العَیبَه : مستودع الثیاب ، أو مستودع أفضل الثیاب . وعیبه العلم علی الاستعاره (مجمع البحرین : ج 2 ص 1296 «عیب») .
5- .المناقب للخوارزمی : ص 86 ح 77 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 470 ح 9042 ؛ علل الشرائع : ص 65 ح 3 عن عبد اللّه بن عبّاس وکلاهما نحوه .

ص: 409

7545.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امام صادق علیه السلام در ضمن گفتاری طولانی به نقل از اُمّ سلمه : پیامبرخدا فرمود: «ای اُمّ سلمه! بشنو و گواه باش. این علی بن ابی طالب، سرور مسلمانان و پیشوای پارسایان و رهبر سپیدرویان روز قیامت و جنگ کننده با ناکثین ، مارقین و قاسطین است».

گفتم: ای پیامبر خدا! ناکثینْ چه کسانی اند؟

فرمود: «آنان که با او در مدینه بیعت می کنند و در بصره آن را می شکنند».

گفتم: قاسطینْ چه کسانی اند؟

فرمود: «معاویه و یاران وی از شامیان».

سپس گفتم: مارقین چه کسانی اند؟

فرمود: «نهروانیان».7546.امام علی علیه السلام :المناقب ، خوارزمی به نقل از عبد اللّه [ بن عبّاس ] : پیامبر خدا از منزل [ همسرش ]زینب بنت جَحْش بیرون آمد و به منزل اُمّ سلمه رفت . آن روز ، نوبت اُمّ سلمه بود . زمانی نگذشت که علی علیه السلام آمد و در را آهسته کوبید . پیامبر خدا ، در شنیدن صدای در ، تردید داشت و امّ سلمه ، شنیدن صدای در را انکار کرد . پیامبر خدا به اُمّ سلمه فرمود: «برخیز و در را باز کن».

امّ سلمه گفت: ای پیامبر خدا! این کیست که به چنین جایگاه بلندی رسیده که من باید برایش در باز کنم و خود به پیشوازش بروم با آن که دیروز در منزلتِ من آیه ای از قرآن نازل شد؟!

پیامبر خدا ، به سان خشمگینان به وی فرمود: «پیروی پیامبر ، پیروی خداست و آن که پیامبر را نافرمانی کند، خدا را نافرمانی کرده است. بر آستان در ، مردی سبک مایه و سُبک مغز نیست . او خدا و پیامبرش را دوست می دارد و خداوند و پیامبر نیز او را دوست می دارند».

[ امّ سلمه می گوید:] در را گشودم . او دو طرف چارچوب در را گرفت و آن هنگام که صدا[ ی پا ]و حرکتی نشنید و من حجاب خود را پوشیدم ، اجازه خواست و داخل شد. سپس پیامبر خدا فرمود: «او را می شناسی؟».

گفتم: آری . این ، علی بن ابی طالب است.

فرمود: «درست گفتی. پوست او از پوست من ، گوشت او از گوشت من ، و خون او از خون من است و او ظرف دانش من است.

بشنو و گواه باش! او پس از من جنگ کننده با ناکثین، قاسطین و مارقین است.

بشنو و گواه باش! به خدا سوگند ، او زنده کننده روش من است.

بشنو و گواه باش! اگر بنده ای هزار سال از پس هزار سال میان رکن و مقام [ ابراهیم] خدا را بپرستد، سپس خداوند را ملاقات کند ، در حالی که دشمن علی است، خداوندْ او را با بینی در آتش می افکند». .


ص: 410

7547.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أوحی إلَیَّ أنَّهُ جاعِلٌ لی مِن اُمَّتی أخا ووارِثا وخَلیفَهً ووَصِیّا . فَقُلتُ : یا رَبِّ ، مَن هُوَ ؟ فَأَوحی إلَیَّ عَزَّ وَجَلَّ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّهُ إمامُ اُمَّتِکَ ، وحُجَّتی عَلَیها بَعدَکَ . فَقُلتُ : یا رَبِّ مَن هُوَ ؟ فَأَوحی إلَیَّ عَزَّ وَجَلَّ : یا مُحَمَّدُ، ذاکَ مَن اُحِبُّهُ ویُحِبُّنی ، ذاکَ المُجاهِدُ فی سَبیلی ، وَالمُقاتِلُ لِناکِثی عَهدی وَالقاسِطینَ فی حُکمی وَالمارِقینَ مِن دینی ، ذاکَ وَلِیّی حَقّا ، زَوجُ ابنَتِکَ ، وأبو وُلدِکَ ؛ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (1)7548.عنه صلی الله علیه و آله :شرح نهج البلاغه فی شَرحِ قَولِهِ علیه السلام : فَلَمّا نَهَضتُ بِالأَمرِ نَکَثَت طائِفَهٌ ، ومَرَقَت اُخری ، وفَسَقَ آخَرونَ : فَأَمَّا الطّائِفَهُ النّاکِثَهُ فَهُم أصحابُ الجَمَلِ ، وأمَّا الطّائِفَهُ الفاسِقَهُ فَأَصحابُ صِفّینَ ، وسَمّاهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله القاسِطینَ ، وأمَّا الطّائِفَهُ المارِقَهُ فَأَصحابُ النَّهرَوانِ .

وأشَرنا نَحنُ بِقَولِنا : «سَمّاهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله القاسِطینَ» إلی قَولِهِ علیه السلام : «سَتُقاتِلُ بَعدِی النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ» ، وهذَا الخَبَرُ مِن دَلائِلِ نُبُوَّتِهِ صلی الله علیه و آله ؛ لِأَنَّهُ إخبارٌ صَریحٌ بِالغَیبِ ، لا یَحتَمِلُ التَّمویهَ وَالتَّدلیسَ کَما تَحتَمِلُهُ الأخبارُ المُجمَلَهُ ، وصَدَّقَ قولَهُ صلی الله علیه و آله : «وَالمارِقینَ» قَولُه أوَّلاً فِی الخَوارِجِ : «یَمرُقونَ مِنَ الدّینِ کَما یَمرُقُ السَّهمُ مِنَ الرَّمِیَّهِ» . وصَدَّقَ قولَهُ علیه السلام : «النّاکِثینَ» کَونُهُم نَکَثُوا البَیعَهَ بادِئَ بَدءٍ ، وقَد کانَ علیه السلام یَتلو وَقتَ مُبایَعَتِهِم لَهُ : «فَمَن نَّکَثَ فَإِنَّمَا یَنکُثُ عَلَی نَفْسِهِ» (2) . وأمّا أصحابُ صِفّینَ فَإِنَّهُم عِندَ أصحابِنا مُخَلَّدونَ فِی النّارِ ؛ لِفِسقِهِم ، فَصَحَّ فیهِم قَولُهُ تَعالی : «وَ أَمَّا الْقَسِطُونَ فَکَانُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا» (3) . (4) .

1- .الأمالی للصدوق : ص 641 ح 867 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 38 ص 107 ح 35 .
2- .الفتح : 10 .
3- .الجنّ : 15 .
4- .شرح نهج البلاغه : ج 1 ص 200 .

ص: 411

7549.عنه صلی الله علیه و آله :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند تبارک و تعالی به من وحی کرد که از میان امّتم برایم برادر ، وارث، جانشین و وصی می گمارد.

گفتم: پروردگارا ! او کیست؟

خداوند عز و جل وحی فرستاد که: «ای محمّد ! او پیشوای امّت تو و حجّت من بر آنها پس از توست».

گفتم: پروردگارا! او کیست؟

پس وحی فرستاد که: «ای محمّد! او کسی است که من او را دوست می دارم و او مرا دوست می دارد . او جهادکننده در راهِ من و جنگ کننده با شکنندگان بیعت من و تجاوزکنندگان به دستور من و منحرفان از دینِ من است. او به حقیقتْ دوست من، همسر دختر تو و پدر فرزندان تو (حسن و حسین علیهماالسلام) ، علی بن ابی طالب است».7550.الإمامُ علیٌّ علیه السلام ( فیما کَتَبَ إلی محمّدِ بنِ أبی بکرٍ ) شرح نهج البلاغه در شرح این سخن امام علی علیه السلام که فرمود: «آن گاه که کار [ حکومت ]را به دست گرفتم ، گروهی بیعت شکستند، و گروهی [ از دین ]بیرون رفتند ، و گروهی دیگر ستم ورزیدند» : امّا گروه بیعت شکن، جَمَلیان اند؛ و امّا گروه ستمگر ، اهل صِفّین اند که پیامبر خدا آنان را قاسطین نامید ؛ و امّا بیرون روندگان [ از دین] ، همان نهروانیان اند .

با این سخن که «پیامبر خدا ، آنان را قاسطین نامید» ، به این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره داریم [ که فرمود] : «پس از من با ناکثین ، قاسطین و مارقین خواهی جنگید» و این خبر ، از نشانه های نبوّت پیامبر خداست؛ چرا که به صراحت، خبردادن از غیب است و هیچ گونه تردید و شبهه ای در آن راه ندارد ، آن گونه که در گزارش های مجملْ راه دارد.

سخن پیامبر خدا [ در حدیث یاد شده درباره جنگ با ]مارقین، سخن نخست او را درباره خوارج ، تأیید می کند که فرمود : «آنان از دینْ بیرون می روند ، چنان که تیر از چلّه کمان بیرون می رود» و سخن او [درباره جنگ با] ناکثین ، گواهی می دهد که آنان در ابتدای امر ، بیعت شکستند و علی علیه السلام به هنگام بیعت آنان با او این آیه را تلاوت می کرد: «پس هرکه پیمان شکنی کند ، تنها به زیان خود پیمان می شکند» » .

و امّا اهل صفّین ، پس آنان در نظر علمای معتزله ، به جهت ستمگری شان، در آتشْ جاودان اند و این سخن خداوند درباره شان صادق است : «ولی ستمگران ، هیزم جهنّم خواهند بود» . .


ص: 412

. .


ص: 413

. .


ص: 414

الفصل الثالث : أمر النبیّ بقتال المفتونین7548.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :الإمام علیّ علیه السلام یَومَ النَّهرَوانِ : أمَرَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِقِتالِ النّاکِثینَ وَالمارِقینَ وَالقاسِطینَ . (1)7549.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :عنه علیه السلام :عَهِدَ إلَیَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أن اُقاتِلَ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ . (2)7550.امام علی علیه السلام ( در نامه خود به محمّد بن ابی بکر ) عنه علیه السلام :اُمِرتُ بِقِتالِ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ . (3)7551.امام حسین علیه السلام :عنه علیه السلام :اُمِرتُ أن اُقاتِلَ النّاکِثینَ وَالقاسِطینَ وَالمارِقینَ ، فَفَعَلتُ ما اُمِرتُ بِهِ ؛ فَأَمَّا النّاکِثونَ : فَهُم أهلُ البَصرَهِ وغَیرُهُم مِن أصحابِ الجَمَلِ ، وأمَّا المارِقونَ : فَهُمُ الخَوارِجُ ، وأمَّا القاسِطونَ : فَهُم أهلُ الشّامِ وغَیرُهُم مِن أحزابِ مُعاوِیَهَ . (4) .

1- .تاریخ بغداد : ج 8 ص 340 الرقم 4447 عن خلید العصری ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 468 عن زید بن علیّ بن الحسین عن أبیه عن جدّه عنه علیهم السلام و ص 470 عن خلید القصری ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 306 عن خلید المصری ؛ شرح الأخبار : ج 1 ص 338 ح 306 عن خالد بن الأعصری و ج 2 ص 38 ح 408 .
2- .مسند أبی یعلی : ج 1 ص 269 ح 515 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 468 ، اُسد الغابه : ج 4 ص 108 الرقم 3789 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 305 کلّها عن علیّ بن ربیعه .
3- .الخصال : ص 145 ح 171 عن علقمه ، علل الشرائع : ص 222 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 61 ح 241 عن الحسن بن عبد اللّه الرازی عن الإمام الرضا عن آبائه عنه علیهم السلام ، الخرائج والجرائح : ج 1 ص 199 ح 39 ؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 469 عن عمرو وأبی سعید التیمی وإبراهیم بن علقمه ، المعجم الأوسط : ج 8 ص 213 ح 8433 عن ربیعه بن ناجد ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 305 عن علقمه .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 388 ، شرح الأخبار : ج 1 ص 339 ح 308 ؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 469 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 306 کلاهما عن سعد بن جناده ، المناقب للخوارزمی : ص 176 ح 212 عن أبی سعید التمیمی وکلّها نحوه .