گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و هشتم
سوره تَحْریم




سوره تَحْریم
لانْهارُ یَوْمَ لا 􀂙 8 یا اَیُّهَاالَّذینَامَنُوا تُوبُوا اِلَیاللّهِ تَوْبَۀً نَصُوحا عَسی رَبُّکُمْ اَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا ا
یُخْزِي اللّهُ النَّبِیَّ وَ الَّذینَ امَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یَسْعی بَیْنَ اَیْدیهِمْ وَ بِاَیْمانِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنا اَتْمِمْ لَنا نُورَنا وَ اغْفِرْ لَنا اِنَّکَ عَلی کُلِّ
شَیْءٍ قَدیرٌ
ايکسانیکه ایمان آوردهاید! توبه کنید توبه خالصی، امید است با این کار، پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی
از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاري است، وارد کند، در آن روزيکه خداوند، پیامبر و کسانی را که با او ایمان آوردند ،
خوار نمیکند . این در حالی استکه نور آنهااز پیشاپیش آنها و ازسوي راستشان در حرکت است و میگویند : پروردگارا! نور
مارا کامل کن و
172 ) سوره تَحریم )
مارا ببخشکه تو بر هرکاريقادري .
. « یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا تُوبُوا اِلَی اللّهِ تَوْبَۀً نَصُوحا » : این آیه راه نجات از آتش دوزخ را نشان داده و میگوید
گفته میشود و از « ناصِ ح » ، در اصل به معنی" خیرخواهی خالصانه "است و لذا به عسل خالص « نُصْ ح » از ماده « نَصُوح »
گاه به این معنی نیز آمده است ، به همین جهت به نماي « نصح » آنجاکه خیرخواهی واقعی باید توأمبا محکمکاري باشد ، واژه
» گفته میشود و این هر دو معنی یعنی" خالص بودن "و" محکم بودن ، "در توبه « ناصح » ، و به خیاط « نصاح » محکم
باید جمع باشد . « نصوح
نخستین گام براي نجات ، توبه از گناه است ، توبهاي که از هر نظر خالص باشد ، توبهاي که محرّك آن فرمان خدا و ترس از
گناه ، نه وحشت از آثار اجتماعی و دنیوي آن ، بوده باشد ، توبهاي که براي همیشه انسان را از معصیت جدا کند و
بازگشتی در آن رخ ندهد .
میدانیم حقیقت توبه ، همان ندامت و پشیمانی از گناه است که
( جزء بیست و هشتم ( 173
صفحه 62 از 69
لازمه آن تصمیم بر ترك در آینده است و اگر کاري بوده که قابل جبران است ، در صدد جبران برآید و گفتن استغفار نیز بیانگر
ترك گناه ، ندامت، تصمیم بر ترك در آینده ، » : همین معنی است و به این ترتیب ارکان توبه را میتوان در پنج چیز خلاصه کرد
. « جبران گذشته و استغفار
ثمرات پنجگانه توبه نصوح
پنج ثمره بزرگ دارد ؛ ، « توبه نصوح » در حقیقت
1 بخشودگی سیّئات و گناهان .
2 ورود در بهشت پُرنعمت الهی .
3 عدم رسوایی در آن روز که پردهها کنار میرود و حقایق آشکار میگردد و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا میشوند
، آري در آن روز پیامبر صلیاللهعلیهوآله و مؤمنان آبرومند خواهند بود ، چراکه آنچه گفتند به واقعیت میپیوندد .
4 اینکه نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت میکند و مسیر آنهارا به سوي بهشت روشن میسازد
174 ) سوره تَحریم )
دانستهاند ، در این زمینه تفسیر دیگري نیز ذیل آیه 12 سوره « عمل » ( بعضیاز مفسران نوريرا که پیشاپیش حرکت میکند ، نور
حدید در جلد 23 تفسیرنمونه آورده شده است ) .
5 اینکه توجهشان به خدا بیشتر میگردد، لذا رو بهسوي درگاه خدا میآورند و از او تقاضاي تکمیل نور و
آمرزش کامل گناه خویش را میکنند .
تعلیم و تربیت خانواده
دستور امر به معروف و نهی از منکر ، یک دستور عام است که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند ، ولی از آیات فوق و روایاتی
که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامی وارد شده است ، به خوبی استفاده میشود که انسان در مقابل همسر و فرزند
خویش مسؤولیت سنگینتري دارد و موظف است تا آنجا که میتواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد ، آنها را از گناه بازدارد و
به نیکیها دعوت نماید ، نه اینکه تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. در حقیقت
( جزء بیست و هشتم ( 175
نام دارد و هرگاه این واحدهاي کوچک که رسیدگی به آنها « خانواده » اجتماع بزرگ از واحدهاي کوچکی تشکیل میشود که
آسانتر است ، اصلاح گردد ، کل جامعه نیز اصلاح میشود و این مسؤولیت در درجه اول بر عهده پدران و مادران است .
مخصوصا در عصر ما که امواج کوبنده فساد در بیرون خانوادهها بسیار قوي و خطرناك است ، براي خنثی کردن آنها از طریق
تعلیم و تربیت خانوادگی باید برنامهریزي اساسیتر و دقیقتريانجام گیرد .
نه تنها آتشهاي قیامت ، بلکه آتشهاي دنیا نیز از درون وجود انسانها سرچشمه میگیرد و هر کس موظف است
خانواده خود را از این آتشها حفظ کند .
چگونه خانواده خود » : در حدیثی میخوانیم : هنگامی که آیه فوق نازل شد ، کسی از یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآله سؤال کرد
تَأْمُرُهُمْ بِما اَمَرَ اللّهُ وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ ، اِنْ اَطاعُوكَ کُنْتَ » : حضرت صلیاللهعلیهوآله فرمود ؟ « را از آتش دوزخ حفظ کنم
قَدْ وَقَیْتَهُمْ وَ اِنْ
176 ) سوره تَحریم )
صفحه 63 از 69
عَصَوْكَ کُنْتَ قَدْ قَ َ ض یْتَ ما عَلَیْکَ: آنها را امربهمعروف و نهیاز منکر میکنی ، اگر ازتو پذیرفتند ، آنهارا از آتش دوزخ حفظ
(1). « کردهاي و اگر نپذیرفتند، وظیفه خود را انجام دادهاي
توبه دري بهسوي رحمتخدا
بسیار میشود که از انسان مخصوصا در آغاز تربیت و سیر و سلوك الی اللّه لغزشهایی سر میزند ، اگر درهاي بازگشت به
روي او بسته شود ، مأیوس میگردد و براي همیشه از راه میماند و لذا در مکتب تربیتی اسلام ، توبه به عنوان یک اصل تربیتی با
اهمیت فوقالعادهاي مطرح است و از تمام گنهکاران دعوت میکند که براي اصلاح خویش و جبران گذشته از این در،
وارد شوند .
به قدري مسأله توبه در روایات تأکید شده که در حدیثی از
. جلد 5 ، صفحه 372 ، « نور الثقلین » -1
( جزء بیست و هشتم ( 177
اَنَّ اللّهَ تَعالی اَشَ دُّ فَرَحا بِتَوْبَۀِ عَبْدِهِ مِنْ رَجُلٍ اَضَ لَّ راحِلَتَهُ وَ زادَهُ فی لَیْلَۀٍ ظَلْماءٍ فَوَجَ دَها: خداوند از » : امام باقر میخوانیم
(1). « توبهبندهاشبیشازکسیکه مرکب و توشهخودرا دربیاباندریکشب تاریک گمکردهوسپسآنرابیابد، شادمیگردد
این تعبیرات آمیخته با بزرگواري همه براي تشویق به این امر مهم و حیاتی است
ولی باید توجه داشت که توبه تنها لقلقه زبان و گفتن " اَسْتَغْفِرُ اللّه نیست ، بلکه شرایط و ارکانی دارد که در تفسیر توبه نصوح در
آیات فوق به آن اشاره شد ، هرگاه توبه با این شرایط انجام گیرد ، آنچنان اثر میگذارد که گناه و آثار گناه را به کلی از روح و
اَلتّائِبُ مِنَالذَّنْبِ کَمَنْ لا ذَنْبَ لَهُ وَ الْمُقیمُ عَلَی الذَّنْبِ وَ هُوَ » : جان انسان محو میکند ، لذا در حدیثی از امام باقر میخوانیم
مُسْتَغْفِرٌ مِنْهُ
. جلد 2 ، باب التوبۀ ، حدیث 8 و 10 ، « اصول کافی » -1
178 ) سوره تَحریم )
کَالْمُسْتَهْزِءِ : کسیکه از گناه توبه کند ، همچون کسیاست که اصلًا گناه نکرده و کسیکه به گناه خود ادامه دهد ،
(1). « درحالیکه استغفار میکند مانند کسی است که مسخره میکند
9 یا اَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَ مَأْویهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیرُ
ايپیامبر! باکفار و منافقینپیکارکن و برآنهاسخت بگیر، جایگاهشان جهنّم است و بد جایگاهی است .
این جهاد در مورد کفار ممکن است به صورت مسلحانه یا غیرمسلحانه بوده باشد ، ولی درمورد منافقان بدون شک جهاد مسلحانه
نیست ، زیرا در هیچ تاریخی نقل نشده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله با منافقان پیکار مسلحانه کردهباشد، لذا در حدیثیاز امام صادق
اِنَّ رَسُولَ اللّهِ لَمْ یُقاتِلْ مُنافِقا قَطٌّ اِنَّما کانَ یَتَأَلَّفَهُمْ : » : میخوانیم که فرمود
. جلد 2 ، باب التوبۀ ، حدیث 8 و 10 ، « اصول کافی » -1
( جزء بیست و هشتم ( 179
(1). « رسول خدا هرگز با منافقی جنگ نکرد ، بلکه پیوسته در تألیف قلوب آنها میکوشید
بنابراین مراد از جهاد با آنها ، همان توبیخ و سرزنش و تهدید و انذار و رسوا ساختن آنها و یا در بعضی از موارد ، تألیف قلوب
وَ اغْلُظْ » معنی وسیع و گستردهاي دارد و هرگونه تلاش و کوشش را شامل میشود ، تعبیر به ، « جهاد » آنها است ، چه اینکه
بر آنها سخت بگیر و خشونت کن ) نیز اشاره به خشونت در سخن و افشاگري و تهدید و مانند آن است. این وضع ) « عَلَیْهِمْ
صفحه 64 از 69
خاص در مقابل منافقان ، با اینکه آنها خطرناكترین دشمن اسلام بودند ، به خاطر این بود که آنها ظاهرا دَم از اسلام
میزدند و با مسلمانان کاملًا آمیزش داشتند ، لذا ممکن نبود همچون یک کافر با آنها رفتار کرد .
البته این در صورتی بود که آنها دست به اسلحه نبرند و اگر این
. جلد 10 ،صفحه 319 ،« مجمعالبیان » -1
180 ) سوره تَحریم )
به خود میگرفتند . « مُحارب » کار رامیکردند ، مسلما با آنها مقابله به مثل میشد، زیرا دراین صورت عنوان
گرچه این مسأله در عصر پیامبر صلیاللهعلیهوآله واقع نشد ، ولی بعد از او مخصوصا در عصر امیرمؤمنان روي داد و او با
منافقان مسلح، به نبرد برخاست .
الگوهایی از زنان مؤمن و کافر
10 ضَ رَبَاللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَکَفَروُا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللّهِ
شَیْئا وَ قیلَ ادْخُلَا النّارَ مَعَ الدّاخِلینَ
خداوند مَثَلی برايکسانیکه کافرشدهاند ، زده است ، مَثَل به همسر نوح و همسر لوط، آنها تحت سرپرستی دو بنده از بندگان
صالح ما بودند ، ولی به آن دو خیانت کردند
( جزء بیست و هشتم ( 181
و ارتباط آنها با ایندو (پیامبر) سودي به حالشان (در برابر عذاب الهی) نداشت و بهآنها گفته شد: وارد آتش شوید، همراه
کسانیکه وارد میشوند .
بار دیگر به ماجراي همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله بازمیگردد و براي اینکه درس عملی زندهاي به آنها بدهد ، به ذکر سرنوشت
فشرده دو نفر از زنان بیتقوا که در خانه دو پیامبر بزرگ خدا بودند و سرنوشت دو زن مؤمن و ایثارگر که یکی از آنها
در خانه یکی از جبارترین مردان تاریخ بود ، میپردازد .
و به این ترتیب به دو همسر پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله که در ماجراي افشاي اسرار و آزار آن حضرت صلیاللهعلیهوآله دخالت
داشتند ، هشدار میدهد که گمان نکنند همسري پیامبر صلیاللهعلیهوآله به تنهایی میتواند مانع کیفر آنها باشد ، همانگونه که
رابطه همسران نوح و لوط ، به خاطر خیانت ، از خاندان نبوت و وحی قطع شد و گرفتار عذاب الهی شدند .
و در ضمنهشدارياست بههمه مؤمنان درتمامقشرهاکه پیوندهاي
182 ) سوره تَحریم )
خود را با اولیاء اللّه در صورت گناه و عصیان مانع عذاب الهی نپندارند .
به هر حال این دو زن به این دو پیامبر بزرگ ، خیانت کردند ، البته خیانت آنها هرگز انحراف از جاده عفت نبود ، زیرا هرگز
ما بَغَتِ امْرَأَةُ » : همسر هیچ پیامبريآلودهبهبیعفتینشدهاست،چنانکهدر حدیثیاز پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله صریحا آمده است
(1). « نَبِیٍّ قَطُّ : همسر هیچ پیامبري هرگز آلوده عمل منافی عفت نشد
اینبودکه بادشمنانآنپیامبر همکاري میکرد و اسرارخانه او را به دشمن میسپرد و همسر نوح نیز چنین بود . « لوط » خیانتهمسر
در مقابل" عهد و امانت" « خیانت » یک حقیقت است ، جُز اینکه « نفاق » و « خیانت » : میگوید « مفردات » در « راغب »
در" مسائل دینی ." « نفاق » گفته میشود و
تناسب این داستان با داستان افشاي اَسرار خانه پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز
صفحه 65 از 69
. جلد 6 ، صفحه 245 ، « دُرُّالْمَنْثُور » -1
( جزء بیست و هشتم ( 183
ایجابمیکندکه منظورازخیانتهمینباشد .
بههرحالآیهفوقامیدهايکاذبافراديراکهگمانمیکنندتنها ارتباط باشخصبزرگیهمچونپیامبر صلیاللهعلیهوآله
میتواندمایهنجاتآنهاگردد( هرچند درعملآلودهباشند )قطعمیکند، تا هیچکسازایننظربرايخود مصونیتی قایلنشود ، لذا در
یعنیمیان شما و دیگرانازایننظر، هیچ امتیازي نیست. « بهآنها گفتهمیشودباسایر دوزخیان وارد جهنمشوید »: پایانآیهمیگوید
11 وَ ضَ رَبَ اللّهُ مَثَلًا لِلَّذینَ امَنُوا امْرَاَتَ فِرْعَوْنَ اِذْ قالَتْ رَبِابْنِ لی عِنْدَكَ بَیْتا فِی الْجَنَّۀِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ
الظّالِمینَ
و خداوند مَثَلی براي مؤمنان زده، به همسر فرعون در آن هنگام که گفت : پروردگارا! خانهاي براي من نزد خودت در بهشت بساز
و مرا از فرعون و عمل او نجات ده و مرا از قوم ظالم رهایی بخش .
معروفایناست که نام همسرفرعون " آسیه "و نامپدرش" مَزاحم "
184 ) سوره تَحریم )
بودهاست، گفتهاندوقتی معجزه موسی رادرمقابل ساحران مشاهده کرد،اعماققلبش به نورایمان روشنشد و ازهمان لحظهبهاوایمان
آورد، اوپیوستهایمانخودرامکتوممیداشتولیایمانو عشقبهخدارا نمیتوان همیشهکتمانکرد، وقتیکهفرعون ازایمان اوباخبر شد،
بارهااورا نهی کرد و اصرار داشت که دست از دامن آیین موسی بردارد و خداي او را رها کند، ولی این زن بااستقامت ، هرگز
تسلیم خواسته فرعون نشد.
سرانجام فرعون دستور داد دست و پاهایش را با میخها بسته ، در زیر آفتاب سوزان قرار دهند و سنگ عظیمی بر سینه او
پروردگارا ! براي من خانهاي در بهشت در » : بیفکنند ، هنگامیکه آخرین لحظههاي عمر خود را میگذراند ، دعایش این بود
. « جوار خودت بنا کن و مرا از فرعون و اعمالش رهایی بخش و مرا از این قوم ظالم نجات ده
خداوند نیز دعاي این زن مؤمن پاکباز فداکار را اجابت فرمود و او را در کنار بهترین زنان جهان مانند مریم قرار داد . چنانکه
در همین آیات در ردیف او قرار گرفته است .
( جزء بیست و هشتم ( 185
برترین زنان اهل بهشت چهار نفرند" ؛ خدیجه "دختر خویلد"، فاطمه "دختر » : در روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمده
(1). « محمد صلیاللهعلیهوآله" ، مریم "دختر عمران و " آسیه "دختر مزاحم همسر فرعون
مسلما زرق و برق و جلال و جبروتی برتر از دستگاه فرعونی وجود نداشت ، همانطور که فشار و شکنجهايفراتراز شکنجههاي
فرعون جنایتکار نبود ولی نه آن زرق و برق و نهاین فشار و شکنجه، آنزن مؤمن را به زانو درنیاورد و همچنان به راه خود در مسیر
رضاي خدا ادامه داد تا جان خویش را در را معشوق حقیقی فدا کرد .
قابلتوجه اینکه تقاضا میکند خداوند خانهاي در بهشت و در نزد خودش براي او بنا کند که در بهشت بودن، جنبه
جسمانی آن است و نزد خدا بودن، جنبه روحانی آن و او هردو را در یک عبارت کوتاه جمع کرده است .پایان سوره
تَحریم
. جلد 6 ، صفحه 246 ، « دُرُّالْمَنْثُور » -1
186 ) سوره تَحریم )
صفحه 66 از 69
درباره