گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد هشتم
2 / 2 3 بهتر از حسن و حسین علیهماالسلام



2 / 2 3بهتر از حسن و حسین علیهماالسلامپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :حسن و حسین، سرور جوانان بهشت اند و پدرشان بهتر از آنان است.

المعجم الکبیر به نقل از سلمان فارسی : ما در اطراف پیامبر صلی الله علیه و آله بودیم که امّ ایمن آمد و گفت : ای پیامبر خدا! حسن و حسین علیهماالسلام گم شده اند... پیامبر خدا فرمود : «برخیزید و فرزندانم را بیابید»... سپس نزد آن دو آمد. آنان را از هم جدا کرد و دست به صورتشان کشید و فرمود : «پدر و مادرم فدایتان! چه قدر نزد خدا مکرّمید!». آن گاه یکی را بر دوش راست و دیگری را بر دوش چپ گرفت. گفتم : خوشا به حالتان! مَرکب شما چه خوب مَرکبی است. پیامبر خدا فرمود : «آنان هم خوب سوارانی هستند و پدرشان، بهتر از آن دو است».

المعجم الکبیر به نقل از حذیفه : روزی از روزها در چهره پیامبر خدا شادمانی دیدیم. گفتیم : ای پیامبر خدا! در چهره ات نشانه های شادمانی می بینیم. فرمود : «چگونه شادمان نباشم، در حالی که جبرئیل آمد و به من بشارت داد که حسن و حسین، سروران جوانان اهل بهشت اند و پدرشان برتر از آنان است».

.


ص: 56

2 / 2 4فی صُلبِهِ ذُرِّیَّتیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ جَعَلَ ذُرِّیَّهَ کُلِّ نَبِیِّ فی صُلبِهِ ، وإنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ ذُرِّیَّتی فی صُلبِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ ذُرِّیَّهَ کُلِّ نَبِیٍّ فی صُلبِهِ ، وجَعَلَ ذُرِّیَّتی فی صُلبِ هذا . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، ما بَعَثَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ نَبِیّا إلّا وجَعَلَ ذُرِّیَّتَهُ من صُلبِهِ ، وجَعَلَ ذُرِّیَّتی مِن صُلبِکَ ، ولَولاکَ ما کانَت لی ذُرِّیَّهٌ . (3)

2 / 3المَنزِلَهُ عِندَ النَّبِیِّ2 / 3 1مَنزِلَتُهُ مِنّی کَمَنزِلَتی عِندَ اللّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی بِمَنزِلَتی مِن رَبّی . (4)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 44 ح 2630 عن یحیی بن العلاء الرازی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، الفردوس : ج 1 ص 172 ح 643 ؛ الأمالی للشجری : ج 1 ص 152 عن یحیی بن العلاء الرازی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلاموکلّها عن جابر ، الفضائل لابن شاذان : ص 130 عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وراجع الاحتجاج : ج 1 ص 149 ح 32 وروضه الواعظین : ص 107 .
2- .تاریخ بغداد : ج1 ص317 الرقم 206، تاریخ دمشق : ج42 ص259 ح8789، المناقب للخوارزمی : ص 328 ح339 ، ذخائر العقبی: ص 125 کلّها عن ابن عبّاس ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 94 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 365 ح 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للصدوق : ص 450 ح 609 ، بشاره المصطفی : ص 58 کلاهما عن ابن عبّاس ولیس فیهما ذیله ، تفسیر القمّی : ج 2 ص 338 نحوه .
4- .ذخائر العقبی : ص 120 ، الریاض النضره : ج 3 ص 119 کلاهما عن أبی بکر .

ص: 57



2 / 2 4 نسل من در پشت اوست

2 / 3 جایگاهش نزد پیامبر

اشاره

2 / 3 1 جایگاه او نسبت به من، مثل جایگاه من نسبت به خداست

2 / 2 4نسل من در پشت اوستپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند، نسل هر پیامبری را در پشت او قرار داده؛ ولی خداوند متعال، نسل مرا در پشت علی بن ابی طالب قرار داده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند، نسل هر پیامبری را در پشت خودش قرار داده و نسل مرا در پشت این (علی علیه السلام ) قرار داده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! خداوند عز و جل ، هیچ پیامبری را برنینگیخت، جز آن که نسل او را در پشتش قرار داد؛ ولی نسل مرا در پشت تو قرار داد، و اگر تو نبودی، من نسلی نداشتم.

2 / 3جایگاهش نزد پیامبر2 / 3 1جایگاه او نسبت به من، مثل جایگاه من نسبت به خداستپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جایگاه علی نسبت به من، مثل جایگاه من نسبت به پروردگارم است.

.


ص: 58

الأمالی للطوسی عن عبد اللّه بن مسعود :رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وکَفُّهُ فی کَفِّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام وهُوَ یُقَلِّبُهُ . فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما مَنزِلَهُ عَلِیٍّ مِنکَ ؟ فَقالَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ : کَمَنزِلَتی مِنَ اللّهِ . (1)

بشاره المصطفی عن ابن مسعود :نَظَرَ إلَیَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ واضِعُ کَفّهِ فی کَفِّ عَلِیٍّ علیه السلام مُبتَسِما فی وَجهِهِ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما مَنزِلَهُ عَلِیٍّ مِنکَ ؟ قالَ : کَمَنزِلَتی عِندَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ . (2)

تاریخ دمشق عن جابر بن عبد اللّه :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَزَلَ بِخُمٍّ ، فَتَنَحَّی النّاسُ عَنهُ ، ونَزَلَ مَعَهُ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، فَشَقَّ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله تَأَخُّرُ النّاسِ عَنهُ ، فَأَمَرَ عَلِیّا لِیَجمَعَهُم ، فَلَمَّا اجتَمَعوا قامَ فیهِم وهُوَ مُتَوَسِّدٌ عَلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، فَحَمِدَ اللّهَ ، وأثنی عَلَیهِ ، ثُمَّ قالَ : أیُّهَا النّاسُ ! إنّی قَد کَرِهتُ تَخَلُّفَکُم وتَنَحِّیَکُم عَنّی حَتّی خُیِّلَ إلَیَّ أنَّهُ لَیسَ مِن شَجَرَهٍ أبغَضَ إلَیکُم مِن شَجَرَهٍ تَلینی . ثُمَّ قالَ : لکِنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ أنزَلَهُ [اللّهُ] مِنّی بِمَنزِلَتی عِندَهُ ، فَرَضِیَ اللّهُ عَنهُ کَما أنَا راضٍ عَنهُ ، فَإِنَّهُ لا یَختارُ عَلی قُربی ومَحَبَّتی شَیئا . ثُمَّ رَفَعَ یَدَیهِ فَقالَ : اللّهُمَّ مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَولاهُ ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ ، وعادِ مَن عاداهُ . (3)

راجع : ج 2 ص 36 (احادیث المنزله) .

.

1- .الأمالی للطوسی : ص 226 ح 394 ، المسترشد : ص 293 ح 108 وفیه «یقبّله» بدل «یقلّبه» .
2- .بشاره المصطفی : ص 274 .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 227 و ص 226 ح 8726 ، المناقب لابن المغازلی : ص 25 ح 37 ؛ العمده : ص 107 ح 143 وفیها «أبغض إلیکم» بدل «أبغض إلیّ» .

ص: 59

الأمالی ، طوسی به نقل از عبد اللّه بن مسعود : پیامبر خدا را دیدم، در حالی که دستش در دست علی بن ابی طالب علیه السلام بود و آن را می چرخانْد. گفتم : ای پیامبر خدا! جایگاه علی نزد تو چگونه است؟ فرمود : «مثل جایگاه من نزد خدا».

بشاره المصطفی به نقل از ابن مسعود : پیامبر خدا در حالی که دست در دست علی علیه السلام داشت و به وی لبخند می زد، به من نگاه کرد. گفتم : ای پیامبر خدا! جایگاه علی نزد تو چگونه است؟ فرمود : «چون جایگاه من نزد خدای عز و جل».

تاریخ دمشق به نقل از جابر بن عبد اللّه : پیامبر خدا حرکت کرد تا به خُم رسید. مردم از او کناره گرفتند و علی بن ابی طالب علیه السلام با وی فرود آمد. دوری مردم از وی ، بر پیامبر صلی الله علیه و آله سنگین آمد. به علی علیه السلام دستور داد تا مردم را گرد آورَد. وقتی آنان گِرد آمدند، برپا ایستاد و در حالی که به علی علیه السلام تکیه داده بود، حمد و سپاس خدای را به جا آورد و فرمود : «ای مردم! طفره رفتن و دوری گزیدنتان از من، بر من گران آمد، به گونه ای که پنداشتم هیچ درختی نزد شما از درختی که پیش من است، ناگوارتر نیست». (1) آن گاه فرمود : «امّا خداوند، علی بن ابی طالب را نسبت به من، همچون من نسبت به خودش قرار داده است. خداوند از او خشنود باشد، چنان که من از او خشنودم؛ زیرا او هیچ چیزی را بر نزدیکی و محبّت من برنگزیده است». آن گاه،دو دست خود را بلند کرد و فرمود:«پروردگارا ! آن که من مولای اویم، این علی مولای اوست. پروردگارا ! دوستدار علی را دوست بدار و دشمنش را دشمن بدار».

ر . ک : ج 2 ص 37 (احادیث منزلت) .

.

1- .گویا پیامبر صلی الله علیه و آله نزد درختی بود و آنانی که می دانستند منظور پیامبر صلی الله علیه و آله از گردآوری مردم چیست ، از نزدیک شدن به آن مکان ، خشنود نبودند و اشاره پیامبر خدا به این امر است. (م)

ص: 60

2 / 3 2بِمَنزِلَهِ رَأسی مِن بَدَنیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی بِمَنزِلَهِ رَأسی مِن بَدَنی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی مِثلُ رَأسی مِن بَدَنی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی کَرَأسی مِن بَدَنی . (3)

2 / 3 3هُوَ مِنّی وأنَا مِنهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی وأنَا مِنهُ . (4)

.

1- .تاریخ بغداد : ج 7 ص 12 الرقم 3475 ، ذخائر العقبی : ص 118 وفیه «جسدی» بدل «بدنی» وکلاهما عن البراء ، المناقب للخوارزمی : ص 148 ح 174 ، ینابیع المودّه : ج 2 ص 303 ح 867 ؛ الأمالی للطوسی : ص 353 ح 732 والثلاثه الأخیره عن ابن عبّاس .
2- .المناقب لابن المغازلی : ص 92 ح 135 ، الفردوس : ج 3 ص 62 ح 4174 ، المناقب للخوارزمی : ص 144 ح 167 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 217 کلّها عن ابن عبّاس .
3- .المناقب لابن المغازلی : ص 93 ح 136 عن ابن عبّاس ؛ تفسیر فرات : ص 506 ح 664 عن سعد بن أبی وقّاص .
4- .خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 137 ح 69 ، المناقب لابن المغازلی : ص 223 ح 268 کلاهما عن حبشی بن جناده ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 63 ح 8407 عن بریده و ح 8408 عن أنس و ص 197 ح 8662 ، الفردوس : ج 3 ص 61 ح 4171 کلاهما عن عمران بن حصین ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 344 عن بریده وفیه «إنّه منّی . ..» ؛ الخصال : ص 496 ح 5 ، بشاره المصطفی : ص 20 کلاهما عن جابر ، الأمالی للصدوق : ص 187 ح 195 و ص 343 ح 410 کلاهما عن ابن عبّاس و ص 65 ح 30 عن ثابت بن أبی صفیّه عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «هو منّی ...» ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 212 .

ص: 61



2 / 3 2 همچون سرم نسبت به تنم است

2 / 3 3 او از من است و من از اویم

2 / 3 2همچون سرم نسبت به تنم استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی برای من، همچون سرم نسبت به تنم است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی برای من، مثل سرم نسبت به تنم است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی برای من، مانند سرم نسبت به تنم است.

2 / 3 3او از من است و من از اویمپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی از من است و من از اویم.

.


ص: 62

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ مِنّی وأنَا مِنکَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَعاشِرَ النّاسِ ، إنَّ عَلِیّا مِنّی ، وأنَا مِن عَلِیٍّ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی ، وأنَا مِن عَلِیٍّ ، ولا یُؤَدّی عَنّی إلّا أنَا أو عَلِیٌّ . (3)

سنن الترمذی عن عمران بن حصین :بَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جَیشا ، وَاستَعمَلَ عَلَیهِم عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ، فَمَضی فِیالسَّرِیَّهِ فَأَصابَ جارِیَهً فَأَنکَروا عَلَیهِ ، وتَعاقَدَ أربَعَهٌ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالوا : إذا لَقینا رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أخبَرناهُ بما صَنَعَ عَلِیٌّ ، وکانَ المُسلِمونَ إذا رَجَعوا مِنَ السَّفَرِ بَدَؤوا بِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَسَلَّموا عَلَیهِ ، ثُمَّ انصَرَفوا إلی رِحالِهِم ، فَلَمّا قَدِمَتِ السَّرِیَّهُ سَلَّموا عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله . فَقامَ أحَدُ الأَربَعَهِ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، أ لَم تَرَ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ صَنَعَ کَذا وکَذا ، فَأَعرَضَ عَنهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ قامَ الثّانی فَقالَ مِثلَ مَقالَتِهِ ، فَأَعرَضَ عَنهُ ، ثُمَّ قامَ الثّالِثُ فَقالَ مِثلَ مَقالَتِهِ ، فَأَعرَضَ عَنهُ ، ثُمَّ قامَ الرّابِعُ فَقالَ مِثلَ ما قالوا ، فَأَقبَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَالغَضَبُ یُعرَفُ فی وَجهِهِ ، فَقالَ : ما تُریدونَ مِن عَلِیٍّ ؟ ما تُریدونَ مِن عَلِیٍّ ؟ ما تُریدونَ مِن عَلِیٍّ ؟ إنَّ عَلِیّا مِنّی وأنَا مِنهُ ، وهُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤمِنٍ بَعدی . (4)

.

1- .صحیح البخاری : ج 2 ص 960 ح 2552 و ج 4 ص 1552 ح 4005 ، سنن الترمذی : ج 5 ص 635 ح 3716 ، السنن الکبری : ج8 ص8 ح15768 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص138 ح 70 ، المناقب لابن المغازلی : ص 228 ح 275 کلّها عن البراء ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 499 ح 27 ، تاریخ بغداد : ج 4 ص 140 الرقم 1822 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 231 ح857 والثلاثه الأخیره عن هانئ و ص212 ح770 و ص245 ح 931 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 130 ح 4614 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 63 ح 8405 والأربعه الأخیره عن هانئ بن هانئ وهبیره بن یریم وح8406 عن قیس بن أبی حازم والثمانیه الأخیره عن الإمام علیّ علیه السلام و ص 53 ح 8388 عن ابن عبّاس؛الخصال:ص573ح1 عن مکحول عن الإمام علیّ علیه السلام ، عیون أخبار الرضا : ج2 ص 59 ح 224 عن الحسن بن عبد اللّه الرازی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الأمالی للمفید : ص213 ح 4 عن سلیمان بن خالد ، الأمالی للصدوق : ص 442 ح 588 عن سلیمان بن مهران وکلاهما عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 791 ح 26 عن الإمام الحسین علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله و ص 854 ح 44 عن سلمان وأبی ذرّ والمقداد .
2- .الأمالی للصدوق : ص 188 ح 197 عن عبد اللّه بن الفضل الهاشمی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام و ص 88 ح 59 عن سلیمان بن مقبل المدینی عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام وفیه «أصحابی» بدل «الناس» و ص 757 ح 1021 عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام وکلّها عنه صلی الله علیه و آله .
3- .سنن الترمذی : ج 5 ص 636 ح 3719 ، سنن ابن ماجه : ج1 ص 44 ح 119 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 495 ح 8 وفیهما «ولایؤدّی عنّی إلّا علیّ» ، مسند ابن حنبل : ج 6 ص 162 ح 17512 و ص 163 ح 17518 17520 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 594 ح 1010 و ص 599 ح 1023 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 143 ح 74 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 345 ح 8922 8925 ، المناقب لابن المغازلی : ص 222 ح 267 وص 227 ح 272 کلّها عن حبشی بن جناده ؛ الأمالی للمفید : ص 56 ح 2 عن سعد بن أبی وقّاص .
4- .سنن الترمذی : ج 5 ص 632 ح 3712 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 164 ح 89 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 504 ح 58 کلاهما نحوه .

ص: 63

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو از منی و من از توام.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم! علی از من است و من از علی ام.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی از من است و من از علی ام؛ و بار مسئولیت را از دوشم، کسی جز خودم یا علی برنمی دارد.

سنن التِّرمِذی به نقل از عمران بن حصین : پیامبر خدا، سپاهی گسیل داشت و علی ابن ابی طالب علیه السلام را بر آنها گماشت. پس [ علی علیه السلام ] سپاه را فاتح ساخت و کنیزی را برگزید. بر او ناروا شمردند و چهار تن از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گذاشتند و گفتند : هنگامی که پیامبر خدا را دیدیم، کاری را که علی انجام داد، به وی گزارش خواهیم کرد و چنان بود که مسلمانان، هنگامی که از سفر برمی گشتند، نخست به دیدار پیامبر خدا می رفتند و به وی سلام می گفتند و آن گاه به منزل خود می رفتند . هنگامی که لشکریان باز گشتند، به پیامبر صلی الله علیه و آله سلام کردند. پس یکی از آن چهار تن برخاست و گفت : ای پیامبر خدا! نمی نگری که علی بن ابی طالب، فلان کار و فلان کار را کرد؟ پیامبر خدا از وی روی برگردانْد. دومی برخاست و همچون فرد نخستین، سخن گفت و پیامبر خدا از وی روی برگردانْد . سومی برخاست و همچون اوّلی سخن گفت و پیامبر صلی الله علیه و آله روی برگردانْد. چهارمی برخاست و همچون آنان سخن گفت. پیامبر صلی الله علیه و آله ، چنان که خشم بر چهره اش نمایان بود، روی کرد و فرمود : «از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ علی از من است و من از علی ام ، و او مولای هر مؤمنی پس از من است».

.


ص: 64

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أمّا أنتَ یا عَلِیُّ فَخَتَنی (1) وأبو وُلدی ، وأنَا مِنکَ وأنتَ مِنّی . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :اُهدِیَ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قِنوُ (3) مَوزٍ ، فَجَعَلَ یُقَشِّرُ المَوزَ ویَجعَلُها فی فَمی ، فَقالَ لَهُ قائِلٌ : یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّکَ تُحِبُّ عَلِیّا ؟ قالَ : أوَما عَلِمتَ أنَّ عَلِیّا مِنّی وأنَا مِنهُ ؟ ! (4)

راجع : ج 1 ص 412 (البعث لإعلان البراءه من المشرکین) .

.

1- .خَتَنُه : أی زوج ابنته (النهایه : ج 2 ص 10 «ختن») .
2- .مسند ابن حنبل: ج8ص182 ح21836، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 253 ح 138 وفیه «فخنتنی» ، المناقب لابن المغازلی:ص224 ح269 کلّها عن اُسامه بن زید؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 351 ح 278 عن أبی الصباح الکنانی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلامعنه صلی الله علیه و آله نحوه ولیس فیه «فَخَتَنی» .
3- .القِنْو : العِذْق (لسان العرب : ج 15 ص 204 «قنا») .
4- .المناقب للخوارزمی : ص 64 ح 33 ، فرائد السمطین : ج 1 ص 59 ح 26 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 220 کلّها عن عبد خیر ؛ الصراط المستقیم : ج 1 ص 253 عن أبی العلاء القطّان نحوه .

ص: 65

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تو ای علی داماد منی و پدر فرزندانم. من از توام و تو از منی.

امام علی علیه السلام :به پیامبر صلی الله علیه و آله خوشه موزی هدیه شد و ایشان، پوست موز را می کَند و آن را در دهان من می گذاشت. کسی به ایشان گفت : ای پیامبر خدا! علی را دوست می داری؟ فرمود : «آیا نمی دانی علی از من است و من از اویم».

ر . ک : ج 1 ص 413 (مأموریت برای اعلان برائت از مشرکان) .

.


ص: 66

2 / 3 4اُحِبُّ لَهُ ما اُحِبُّ لِنَفسیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی ، وأکرَهُ لَکَ ما أکرَهُ لِنَفسی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : إنّی اُحِبُّ لَکَ ما اُحِبُّ لِنَفسی ، وأکرَهُ لَکَ ما أکرَهُ لِنَفسی . (2)

2 / 3 5نَفسیرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ عَلِیٍّ علیه السلام : ذاکَ نَفسی . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ مِنّی کَنَفسی ، طاعَتُهُ طاعَتی ، ومَعصِیَتُهُ مَعصِیَتی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ کَنَفسی ، لا فَرقَ بَینی وبَینَهُ إلَا النُّبُوَّهَ . (5)

.

1- .سنن الترمذی : ج 2 ص 72 ح 282 ، السنن الکبری : ج 3 ص 301 ح 5790 کلاهما عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 308 ح 1243 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 144 ح 2836 ، مسند الطیالسی : ص 26 ح 182 ، فرائد السمطین : ج 1 ص 216 ح 168 کلّها عن الحارث ، کنز العمّال : ج 15 ص 474 ح 41877 نقلاً عن عبد الصمد الهاشمی فی أمالیه و ج 16 ص 77 ح 44002 ولیس فیه «لک ما أکره» نقلاً عن عبد الجبّار فی أمالیه وکلّها عن الإمام علیّ علیه السلام ؛ کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 253 ح 775 ، علل الشرائع : ص 349 ح 3 کلاهما عن أبی الجارود عن الإمام الباقر علیه السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 68 ح 311 عن عبد اللّه التمیمی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام وفیه «لها» بدل «لنفسی» الثانیه ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 351 ح 278 عن أبی الصباح الکنانی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلاموکلّها عنه صلی الله علیه و آله .
3- .الاختصاص : ص 223 عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر علیه السلام عن جابر بن عبد اللّه .
4- .الخصال : ص 496 ح 5 ، الأمالی للصدوق : ص 149 ح 146 ، بشاره المصطفی : ص 20 ، جامع الأخبار : ص 51 ح 56 کلّها عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری وراجع الأمالی للصدوق : ص 155 ح 149 .
5- .الصراط المستقیم : ج 1 ص 252 .

2 / 3 4 آنچه را برای خود دوست دارم،برای او نیز دوست می دارم

2 / 3 5 جانِ من

2 / 3 4آنچه را برای خود دوست دارم،برای او نیز دوست می دارمپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! آنچه را که برای خود دوست می دارم ، برای تو [ نیز] دوست می دارم، و آنچه که برای خود بد می دارم، برای تو [ نیز] بد می دارم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : من آنچه را که برای خود دوست می دارم ، برای تو [ هم ]دوست می دارم ، و آنچه که برای خود بد می دارم ، برای تو [ هم] بد می دارم.

2 / 3 5جانِ منپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در توصیف علی علیه السلام : او جانِ من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی نسبت به من، چون جان من است. پیروی از وی، پیروی از من است، و نافرمانی از وی، نافرمانی از من.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی به مانند جان من است. بین من و او، جز پیامبری فرقی نیست.

.


ص: 68

عنه صلی الله علیه و آله :فَأَمّا عَلِیٌّ فَأَنَا هُوَ ، وهُوَ أنَا . (1)

نثر الدرّ :سُئِلَ [رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ] عَن أصحابِهِ فَذَکَرَهُم ، ثُمَّ سُئِلَ عَن عَلِیٍّ علیه السلام فَقالَ صلی الله علیه و آله : وهَل یُسأَلُ الرَّجُلُ عَن نَفسِهِ . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن عبد الرحمن بن عوف :اِفتَتَحَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَکَّهَ ، ثُمَّ انصَرَفَ إلَی الطّائِفِ فَحاصَرَهُم ثَمانِیهً أو سَبعَهً ، ثُمَّ أوغَلَ غُدوَهً أو رَوحَهً ، ثُمَّ نَزَلَ ، ثُمَّ هَجَرَ ، ثُمَّ قالَ : أیُّهَا النّاسُ ! إنّی لَکُم فَرَطٌ (3) ، وإنّی اُوصیکُم بِعِترَتی خَیرا ، مَوعِدُکُمُ الحَوضُ . وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ! لَتُقیمُنَّ الصَّلاهَ ولَتُؤتُنَّ (4) الزَّکاهَ أو لَأَبعَثَنَّ عَلَیکُم رَجُلاً مِنّی أو کَنَفسی فَلَیَضرِبَنَّ أعناقَ مُقاتِلیهِم وَلَیَسبِیَنَّ ذَرارِیَّهُم . قالَ : فَرَأَی النّاسُ أنَّهُ یَعنی أبا بَکرٍ أو عُمَرَ ، فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَقالَ : هذا . (5)

فضائل الصحابه لابن حنبل عن المطّلب بن عبد اللّه بن حنطب :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِوَفدِ ثَقیفٍ حینَ جاؤوهُ : وَاللّهِ لَتُسلِمُنَّ أو لَأَبعَثَنَّ إلَیکُم رَجُلاً مِنّی أو قالَ : مِثلَ نَفسی فَلَیَضرِبَنَّ أعناقَکُم ، وَلَیَسبِیَنَّ ذَرارِیَّکُم ، ولَیَأخُذَنَّ أموالَکُم . قالَ عُمَرُ : فَوَاللّهِ مَا اشتَهَیتُ الإِمارَهَ إلّا یَومَئِذٍ ؛ جَعَلتُ أنصِبُ صَدری لَهُ رَجاءَ أن یَقولَ : هذا ، فَالتَفَتَ إلی عَلِیٍّ فَأَخَذَ بِیَدِهِ ثُمَّ قالَ : هُوَ هذا ، هُوَ هذا . مَرَّتَینِ . (6)

.

1- .الکافی : ج 8 ص 319 ح 502 عن الحسین أبی العلاء الخفّاف عن الإمام الصادق علیه السلام .
2- .نثر الدرّ : ج 1 ص 267 وراجع مجمع البیان : ج 2 ص 764 وکفایه الطالب : ص 288 .
3- .فَرَطَ : تقدّم وسبق القوم (النهایه : ج 3 ص 434 «فرط») .
4- .فی المصدر : «لتؤتون» ، والصواب ما أثبتناه کما فی المصادر الاُخری .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 131 ح 2559 ، المصنّف لابن أبی شیبه: ج7 ص498 ح23 وفیه «لنفسی»بدل «کنفسی»، مسند أبی یعلی : ج 1 ص 393 ح 856 ، الصواعق المحرقه : ص 126 ؛ الأمالی للطوسی : ص 504 ح 1104 کلّها نحوه وراجع ح 1106 و ص 579 ح 1196 والاختصاص : ص 200 .
6- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 593 ح 1008 ، أنساب الأشراف : ج 2 ص 364 ، المناقب للخوارزمی : ص 136 ح 153 ، ذخائر العقبی : ص 120 ، المناقب لابن المغازلی : ص 428 ح 4 نحوه ؛ العدد القویّه : ص 250 ح 62 .

ص: 69

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّا علی، پس من اویم و او من است.

نثر الدرّ :[ از پیامبر خدا] درباره یارانش پرسیده شد . آنان را شمرد [ و از علی علیه السلام نامی نبرد]. آن گاه از علی علیه السلام پرسیده شد. فرمود : «آیا کسی را از خودش می پرسند؟!».

المستدرک علی الصحیحین به نقل از عبد الرحمان بن عوف : پیامبر خدا، مکّه را گشود. آن گاه رو به طائف نهاد و آنان را هفت و یا هشت روز محاصره کرد. آن گاه، صبحگاه یا عصری به آن جا نفوذ کرد. سپس فرود آمد و بعد، از آن جا هجرت کرد. آن گاه فرمود : «ای مردم! من بر شما پیشی خواهم گرفت. شما را درباره خانواده ام به نیکی سفارش می کنم. وعده گاهتان حوض است». سپس [ خطاب به طائفیان] فرمود : «سوگند به آن که جانم در دست اوست، هر آینه باید نماز به پا دارید و زکات بپردازید، وگرنه کسی را از خودم و یا کسی مثل خودم را گسیل خواهم داشت که گردن جنگجویانتان را بزند و فرزندانتان را اسیر کند». [ عبد الرحمان می گوید :] مردم پنداشتند که مرادش ابوبکر و یا عمر است. پس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود : «این را!».

فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از مطّلب بن عبد اللّه بن حنطب : پیامبر خدا به هیئت ثقیف در هنگامی که نزد وی آمده بودند فرمود : «سوگند به خدا! یا تسلیم می شوید و یا کسی از خودم (و یا فرمود : مثل خودم) را به سوی شما گسیل خواهم داشت که گردنتان را بزند، فرزندانتان را اسیر کند و دارایی هایتان را بگیرد». عمر گفت : سوگند به خدا، جز در آن روز، فرمانروایی را آرزو نکردم. در دلم امید داشتم که بگوید : «این را»؛ ولی به علی روی کرد و دست وی را گرفت و فرمود : «این، آن مرد است. این، آن مرد است». دوبار فرمود.

.


ص: 70

المصنّف لابن أبی شیبه عن عبد اللّه بن شدّاد :قَدِمَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وَفدُ أبی سَرحٍ مِنَ الیَمَنِ فَقالَ لَهُم رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَتُقیمُنَّ الصَّلاهَ ، ولَتُؤتُنَّ الزَّکاهَ ، ولَتَسمَعُنَّ ولَتُطیعُنَّ أو لَأَبعَثَنَّ إلَیکُم رَجُلاً لِنَفسی ، یُقاتِلُ مُقاتِلَتَکُم ، ویَسبی ذَرارِیَّکُم ، اللّهُمَّ أنَا أو کَنَفسی . ثُمَّ أخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ . (1)

المعجم الأوسط عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَیَنتَهِیَنَّ بَنو وَلیعَهَ (2) أو لَأَبعَثَنَّ إلَیهِم رَجُلاً عِندی کَنَفسی ، یَقتُلُ مُقاتِلَتَهُم ویَسبی ذَرارِیَّهُم ، وهُوَ ذا . ثُمَّ ضَرَبَ بِیَدِهِ عَلی کَتِفِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (3)

الخصال عن عامر بن واثله :کُنتُ فِی البَیتِ یَومَ الشّوری ، فَسَمِعتُ عَلِیّا علیه السلام وهُوَ یَقولُ : ... نَشَدتُکُم بِاللّهِ ، هَل فیکُم أحَدٌ قالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَیَنتَهِیَنَّ بَنو وَلیعَهَ أو لَأَبعَثَنَّ إلَیهِم رَجُلاً کَنَفسی ، طاعَتُهُ کَطاعَتی ، ومَعصِیَتُهُ کَمَعصِیَتی ، یَغشاهُم بِالسَّیفِ غَیری ؟ قالوا : اللّهُمَّ لا . (4)

راجع : ج 7 ص 500 (نفس النبیّ) . ج 9 ص 434 (امتحن اللّه قلبه للإیمان) .

.

1- .المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 499 ح 30 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 468 ح 370 وفیه «آل تنوخ» بدل «أبی سرح» و «کنفسی» بدل «لنفسی» .
2- .هم ملوک حضرموت حَمْده ومخوس ومِشرح وأبضعه (الطبقات الکبری : ج 1 ص 349) .
3- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 133 ح 3797 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 571 ح 966 عن زید بن یثیع ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 506 ح 74 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 140 ح 72 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 461 ح 363 کلّها عن أبی ذرّ نحوه وراجع عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 232 ح 1 والأمالی للصدوق : ص 618 ح 843 و بشاره المصطفی : ص 230 و تحف العقول : ص 429 .
4- .الخصال : ص 554 ح 31 ، بحار الأنوار : ج 21 ص 180 ح 17 .

ص: 71

المصنَّف ، ابن ابی شیبه به نقل از عبد اللّه بن شدّاد : هیئت ابو سَرح ، از یمن به نزد پیامبر خدا آمدند. پیامبر خدا به آنان فرمود : «نماز به پا می دارید، زکات می پردازید، گوش می کنید و پیروی می نمایید؛ وگرنه، مردی از خودم را به سویتان گسیل خواهم داشت تا جنگجویانتان را بکُشد و فرزندانتان را اسیر کند. بار خدایا ! خودم و یا مثل خودم را». آن گاه، دست علی علیه السلام را گرفت.

المعجم الأوسط به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری : پیامبر خدا فرمود : «بنی ولیعه (1) دست بردارند؛ و گرنه کسی را که در نزدم چون خودم است، به سویشان گسیل خواهم داشت تا جنگجویانشان را بکُشد و فرزندانشان را اسیر کند. او این است!» . آن گاه با دست بر دوش علی بن ابی طالب علیه السلام زد.

الخصال به نقل از عامر بن واثله : در روز شورا در آن مکان بودم و شنیدم که علی علیه السلام می فرمود : «... شما را به خدا، آیا در بین شما کسی بجز من هست که پیامبر خدا درباره وی گفته باشد : بنی ولیعه دست بردارند؛ وگرنه کسی را که چون خودم است، به سویشان گسیل خواهم داشت ؛ آنی که پیروی از او ، پیروی از من است و سرپیچی از او ، سرپیچی از من ، و با شمشیر، آنان را فرا می گیرد ؟». گفتند : خیر.

ر . ک : ج 7 ص 501 (جان پیامبر) . و ج 9 ص 435 (خداوند، دل او را به ایمان آزمود) .

.

1- .اینان ، پادشاهان منطقه حَضرَموت ، حمده ، مخوس ، مِشرح و ابضعه بودند (الطبقات الکبری : ج 1 ص 349) .

ص: 72

2 / 3 6حَبیبیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَلِیّا حَبیبی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ... حَبیبُ اللّهِ وحَبیبی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ أخی وحَبیبی ، فَمَن أرادَکَ أرادَنی . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ خاصَّهُ أهلی ، وحَبیبی إلی قَلبی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ اتَّخَذَنی خَلیلاً کَمَا اتِّخَذَ إبراهیمَ خَلیلاً ، وإنَّ قَصری فِی الجَنَّهِ وقَصرَ إبراهیمَ فِی الجَنَّهِ مُتَقابِلانِ ، وقَصرَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ بَینَ قَصری وقَصرِ إبراهیمَ ، فَیا لَهُ مِن حَبیبٍ بَینَ خَلیلَینِ ! (5)

تاریخ دمشق عن علقمه الأسود عن عائشه قالت :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ فی بَیتِها لَمّا حَضَرَهُ المَوتُ : اُدعوا لیحَبیبی ، فَدَعوتُ لَهُ أبا بَکرٍ ، فَنَظَرَ إلَیهِ ثُمَّ وَضَعَ رَأسَهُ . ثُمَّ قالَ : اُدعوا لی حَبیبی ، فَدَعَوا لَهُ عُمَرَ ، فَلَمّا نَظَرَ إلَیهِ وَضَعَ رَأسَهُ . ثُمَّ قالَ : اُدعوا لی حَبیبی ، فَقُلتُ : وَیلَکُم ! اُدعوا لَهُ (6) عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ، فَوَاللّهِ ما یُریدُ غَیرَهُ ، فَلَمّا رَآهُ أفرَدَ الثَّوبَ الَّذی کانَ عَلَیهِ ثُمَّ أدخَلَهُ فیهِ ، فَلَم یَزَل یَحتَضِنُهُ حَتّی قُبِضَ ویَدُهُ عَلیهِ . (7)

.

1- .مائه منقبه : ص 42 ح 2 عن ابن عبّاس .
2- .الأمالی للصدوق : ص 271 ح 299 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 13 ، مائه منقبه : ص 58 ح 14 کلّها عن محمّد بن الفرات ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 34 کلّها عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام .
3- .المناقب للکوفی : ج 1 ص 310 ح 229 عن اُمّ سلمه .
4- .الأمالی للمفید : ص 57 ح 2 عن الحارث بن ثعلبه وراجع الأمالی للصدوق : ص 383 ح 489 وبشاره المصطفی : ص 54 .
5- .الریاض النضره : ج 3 ص 185 ، کنز العمّال : ج 11 ص 616 ح 32988 نقلاً عن الحاکم فی تاریخه والبیهقی فی فضائل الصحابه وابن الجوزی فی الواهیات وکلاهما عن حذیفه .
6- .فی المصدر : «ادعوا لی» ، والصواب ما أثبتناه کما فی بعض نسخ المصدر الخطّیه .
7- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 393 ، المناقب للخوارزمی : ص 68 ح 41 ، مقتل الحسین للخوارزمی : ج 1 ص 38 ، الریاض النضره : ج 3 ص 141 ؛ الأمالی للطوسی : ص 332 ح 665 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 1 ص 236 ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 48 کلّها نحوه وراجع الخصال : ص 646 ح 32 وبصائر الدرجات : ص 314 ح 2 .

ص: 73



2 / 3 6 محبوب من

2 / 3 6محبوب منپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، محبوب من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب ... ، محبوب خدا و محبوب من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو برادر و محبوب منی. آن که تو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب ، خویشاوند ویژه من و محبوب دل من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند، مرا دوست خود برگزید، چنان که ابراهیم را دوست برگزید. کاخ من و کاخ ابراهیم در بهشت، رو به روی هم است و کاخ علی بن ابی طالب، بین کاخ من و کاخ ابراهیم است. خوشا به حال او که دوستِ بین دو دوست است!

تاریخ دمشق به نقل از علقمه الأسود، از عایشه : پیامبر خدا در هنگام مرگ که در خانه من (عایشه) بود ، فرمود : «دوستم را صدا کنید». من ابوبکر را نزد وی خواندم. نگاهی به وی کرد و سرش را گذاشت و فرمود : «دوستم را صدا کنید». عمر را برایش آوردند. به او نگاه کرد و سپس سرش را گذاشت و فرمود : «دوستم را صدا کنید». گفتم : وای بر شما! علی بن ابی طالب را صدا کنید. سوگند به خدا که جز او را نمی خواهد! وقتی او را دید، پارچه ای را که رویش بود، کنار زد و او را درون آن کشید و همچنان او را در بغل گرفته بود تا درگذشت و دستش روی او بود.

.


ص: 74

2 / 3 7خَلیلیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ خَلیلی ، ووَزیری ، وخَلیفَتی فی أهلی ، وخَیرَ مَن أترُکُ بَعدی ، ویُنجِزُ مَوعِدی ، ویَقضی دَینی عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ... خَلیلُ اللّهِ وخَلیلی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا إنَّ أخی ، وخَلیلی ، ووَزیری ، وصَفِیّی ، وخَلیفَتی مِن بَعدی ... عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :لِکُلِّ نَبِیٍّ خَلیلٌ ، وإنَّ خَلیلی وأخی عَلِیٌّ . (4)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 57 ح 8396 و ح 8395 نحوه ؛ کشف الغمّه : ج 1 ص 157 ولیس فیهما «فی¨ أهلی» ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 57 ، الصراط المستقیم : ج 1 ص 326 کلّها عن أنس ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 387 ح 306 ، المسترشد : ص 262 نحوه وکلاهما عن سلمان .
2- .الأمالی للصدوق : ص 271 ح 299 ، کنز الفوائد : ج 2 ص 13 ، مائه منقبه : ص 58 ح 14 کلّها عن محمّد بن فرات ، الصراط المستقیم : ج 2 ص 34 کلّها عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام .
3- .کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 734 ح 21 عن الإمام علیّ علیه السلام وسلمان وأبی ذرّ والمقداد .
4- .کنز العمّال : ج 11 ص 634 ح 33089 نقلاً عن الرافعی عن أبی ذرّ .

ص: 75



2 / 3 7 یار من

2 / 3 7یار منپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یار من، وزیر من، جانشین من در بین خانواده ام، بهترین کسی که پس از خود می گذارم و وعده هایم را به انجام می رسانَد و وام هایم را ادا می کند، علی بن ابی طالب است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب ... ، یار خدا و یار من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدانید که برادر من، یار من، وزیر من، برگزیده من، جانشینم پس از من... علی بن ابی طالب است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر پیامبری یاری دارد و یار و برادر من، علی است.

.


ص: 76

2 / 3 8قاضی دَینیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ یَقضی دَینی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَقضی عَنّی دَینی إلّا أنَا أو عَلِیٌّ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یَقضی دَینی ویُنجِزُ مَوعودی عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ أخی، ووَزیری، تَقضی دَینی، وتُنجِزُ مَوعِدی، وتُبرِئُ ذِمَّتی. (4)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ أخی ، وأبو وُلدی ، تُقاتِلُ عَن سُنَّتی ، وتُبرِئُ ذِمَّتی . (5)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 56 ح 8392 عن عبّاد بن عبد اللّه الأسدی عن الإمام علیّ علیه السلام و ص 57 ح 8394 عن أنس ، الجامع الصغیر : ج 2 ص 178 ح 5601 ؛ تحف العقول : ص 459 ، الاحتجاج : ج 2 ص 489 ح 328 کلاهما عن الإمام الهادی علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 335 ح 262 عن سلمان و ج 2 ص 47 ح 537 عن عبّاد بن عبد اللّه الأسدی عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
2- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 162 ح 17513 عن ابن أبی بکیر ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 594 ح 1010 ، المعجم الکبیر : ج 4 ص 16 ح 3512 وفیه «غیری» بدل «إلّا أنا» ، المناقب للخوارزمی : ص 134 ح 149 ؛ شرح الأخبار : ج 1 ص 113 ح 36 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 497 ح 408 و 409 کلّها عن حبشی .
3- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 615 ح 1052 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 56 ح 8393 و ص 57 ح 8395 و 8396 کلّها عن أنس ، المعجم الکبیر : ج 6 ص 221 ح 6063 ، الفردوس : ج 3 ص 61 ح 4170 کلاهما عن سلمان ، شرح نهج البلاغه : ج 13 ص 228 عن أبی ذرّ والثلاثه الأخیره نحوه ؛ الأمالی للمفید : ص 61 ح 6 عن مطر الإسکاف وفیه «بوعدی» بدل «موعودی» ، تفسیر القمّی : ج 2 ص 109 نحوه ، خصائص الوحی المبین : ص 94 ح 65 عن عبّاد بن عبد اللّه عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، شرح الأخبار : ج 1 ص 195 ح 155 ، تفسیر فرات : ص 613 ح 769 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 445 ح 34533 والثلاثه الأخیره عن أنس ، کفایه الأثر : ص 135 و ص 217 عن سعد بن مالک ، کشف الغمّه : ج 1 ص 157 عن سلمان ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 569 ح 2 والثلاثه الأخیره نحوه .
4- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 321 ح 13549 عن ابن عمر .
5- .مسند أبی یعلی : ج 1 ص 271 ح 524 عن أبی المغیره عن الإمام علیّ علیه السلام وراجع المناقب للخوارزمی : ص 129 ح 143 ومجمع الزوائد : ج 9 ص 189 ح 14785 .

ص: 77



2 / 3 8 پردازنده بدهی من

2 / 3 8پردازنده بدهی منپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، بدهی ام را می پردازد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بدهی مرا جز من و یا علی نمی پردازد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب، بدهی ام را می پردازد و وعده هایم را انجام می دهد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو برادرم و وزیر منی، بدهی ام را می پردازی، تعهّدهایم را انجام می دهی و ذمّه ام را آزادی می سازی.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو برادر من و پدر فرزندانم هستی، برای حفظ سنّتم نبرد می کنی و ذمّه ام را آزاد می سازی.

.


ص: 78

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ تَغسِلُ جُثَّتی ، وتُؤَدّی ذِمَّتی ، وتُوارینی فی حُفرَتی ، وتَفی بِذِمَّتی . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا نَزَلَت : «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» (2) ... فَبَدَرَهُم (3) رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : أیُّکُم یَقضی عَن (4) دَینی ؟ قالَ : فَسَکَتُّ وسَکَتَ القَومُ ، فَأَعادَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المَنطِقَ ، فَقُلتُ : أنَا یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : أنتَ یا عَلِیُّ ، أنتَ یا عَلِیُّ . (5)

عنه علیه السلام :لَمّا نَزَلَت : «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، اصنَع لی رِجلَ شاهٍ بِصاعٍ مِن طَعامٍ ... فَبَدَرَهُم (6) رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِالکَلامِ ، فَقالَ : أیُّکُم یَقضی دَینی ، ویَکونُ خَلیفَتی ووَصِیّی مِن بَعدی ؟ قالَ : فَسَکَتَ العَبّاسُ مَخافَهَ أن یُحیطَ ذلِکَ بِمالِهِ ، فَأَعادَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الکلامَ ، فَسَکَتَ القَومُ وسَکَتَ العَبّاسُ مَخافَهَ أن یُحیطَ ذلِکَ بِمالِهِ ، فَأَعادَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الکَلامَ الثّالِثَهَ ... فَقُلتُ : أنَا یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : أنتَ یا عَلِیُّ ، أنتَ یا عَلِیُّ . (7)

مسند ابن حنبل عن عبّاد بن عبد اللّه الأسدی عن الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَهُ : «وَ أَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» قالَ : جَمَعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أهلَ بَیتِهِ ، فَاجتَمَعَ ثَلاثونَ ، فَأَکَلوا وشَرِبوا ، قالَ : فَقالَ لَهُم : مَن یَضمَنُ عَنّی دَینی ومَواعیدی ، ویَکونُ مَعی فِی الجَنَّهِ ، ویَکونُ خَلیفَتی فی أهلی ؟ فَقالَ رَجُلٌ لَم یُسَمِّهِ شَریکٌ (8) : یا رَسولَاللّهِ ، أنتَ کُنتَ بَحرا ، مَن یَقومُ بِهذا ! قالَ : ثُمَّ قالَ الآخَرَ ، فَعَرَضَ ذلِکَ عَلی أهلِ بَیتِهِ ، فَقالَ عَلِیٌّ : أنَا . (9)

.

1- .الفردوس : ج 5 ص 332 ح 8346 عن اُبیّ ، کنز العمّال : ج 11 ص 612 ح 32965 وراجع الإرشاد : ج 1 ص 46 .
2- .الشعراء : 214 .
3- .بَدَرْتُ : أسرعت (لسان العرب : ج 4 ص 48 «بدر») .
4- .کذا فی المصدر ، والصحیح : «عنّی» .
5- .مسند البزّار : ج 2 ص 105 ح 455 عن ابن عبّاس وراجع مجمع البیان : ج 7 ص 322 وسعد السعود : ص 106 وشواهد التنزیل : ج 1 ص 543 ح 580 .
6- .فی المصدر : «فنذرهم» ، والصواب ما أثبتناه کما فی طبعه دار التعارف بتحقیق الشیخ المحمودی .
7- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 47 و 48 ح 8380 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 377 ح 297 کلاهما عن عبّاد بن عبد اللّه .
8- .شریک ، هو ممّن وقع فی سلسله سند هذا الحدیث .
9- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 236 ح 883 ، تهذیب الآثار (مسند علیّ بن أبی طالب) : ص 60 ح 5 وفیه «یطیق» بدل «یقوم» وراجع تاریخ دمشق : ج 42 ص 49 .

ص: 79

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو بدنم را غسل می دهی، ذمّه ام را آزاد می سازی ، مرا در قبرم می گذاری و به تعهّداتم وفا می کنی.

امام علی علیه السلام :هنگامی که آیه «و خویشان نزدیکت را هشدار ده» نازل شد... ، پیامبر خدا به سراغ آنان رفت و فرمود : «کدام یک از شما وام مرا می پردازید؟». پیامبر صلی الله علیه و آله سکوت کرد و آنان هم سکوت کردند. پیامبر خدا، دوباره سخن را تکرار کرد. من گفتم : من، ای پیامبر خدا! فرمود : «تو ای علی! تو ای علی!».

امام علی علیه السلام :هنگامی که آیه «و خویشان نزدیکت را هشدار ده» نازل شد، پیامبر خدا فرمود : «ای علی! غذایی از ران گوسفندی به همراه یک من گندم برایم آماده کن ...» . پیامبر خدا، آنان را به سخنْ هشدار داد و گفت : «کدام یک از شما وام مرا ادا می کند تا جانشین و وصیّ من پس از من باشد؟». عبّاس از [ ترس] این که پرداخت بدهی ، همه مالش را شامل شود، سکوت اختیار کرد. پیامبر خدا سخن را تکرار کرد و خویشان، ساکت ماندند و عبّاس هم از ترس آن که وام، همه مالش را فرا گیرد، سکوت کرد. پیامبر خدا برای بار سوم،سخن را تکرار کرد... من گفتم : من، ای پیامبر خدا! فرمود : «تو ای علی! تو ای علی!».

مسند ابن حنبل به نقل از عَبّاد بن عبد اللّه اسدی، از علی علیه السلام : هنگامی که آیه «و خویشان نزدیکت را هشدار ده» نازل شد، پیامبر خدا، خاندان خود را گِرد آورد. سی نفر گِرد آمدند، خوردند و نوشیدند. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان فرمود : «کدام یکْ بدهی و تعهّدات مرا ضمانت می کند، تا با من در بهشت باشد و جانشین من دربین خاندانم گردد؟». مردی از حاضران (1) گفت:ای پیامبر خدا!تو در سخاوت، دریایی. چه کسی می تواند از عهده تعهّداتت برآید؟ یکی دیگر نیز مانند او سخن گفت. [ راوی می گوید :] پیامبر صلی الله علیه و آله آن را به خانواده اش پیشنهاد کرد و علی علیه السلام گفت : من!

.

1- .شریک که در سلسله این روایت است ، نام این شخص را ذکر نکرده است.

ص: 80

خصائص أمیر المؤمنین للنسائی عن سعد بن أبی وقّاص :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ الجُحفَهِ (1) ، فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَخَطَبَ ، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، ثُمَّ قالَ : أیُّهَا النّاسُ ! إنّی وَلِیُّکُم ؟ قالوا : صَدَقتَ یا رَسولَ اللّهِ ، أنتَ وَلِیُّنا . ثُمَّ أخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَرَفَعَها فَقالَ : هذا وَلِیّی ویُؤَدّی عَنّی دَینی ، وأنَا مُوالی مَن والاهُ ومُعادی مَن عاداهُ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :أ لا تَری یا طَلحَهُ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لی وأنتُم تَسمَعونَ : یا أخی ، إنَّهُ لا یَقضی عَنّی دَینی،ولا یُبرِئُ ذِمَّتی غَیرُکَ ، أنتَ تُبرِئُ ذِمَّتی ، وتُؤَدّی أمانَتی ؟! (3)

علل الشرائع عن زید بن علیّ علیه السلام :لَمّا حَضَرَت رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله الوَفاهُ ورَأسُهُ فی حِجرِ عَلِیٍّ علیه السلام ، وَالبَیتُ غاصٌّ بِمَن فیهِ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ ، وَالعَبّاسُ قاعِدٌ قُدّامَهُ ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَبّاسُ ، أ تَقبَلُ وَصِیَّتی ، وتَقضی دَینی ، وتُنجِزُ مَوعِدی ؟ فَقالَ : إنِّی امرُؤٌ کَبیرُ السِّنِّ کَثیرُ العِیالِ لا مالَ لی ، فَأَعادَها عَلَیهِ ثَلاثا ، کُلَّ ذلِکَ یَرُدُّها عَلَیهِ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : سَاُعطیها رَجُلاً یَأخُذُها بِحَقِّها لا یَقولُ مِثلَ ما تَقولُ ، ثُمَّ قالَ : یا عَلِیُّ ، أَ تقبَلُ وَصِیَّتی ، وتَقضی دَینی ، وتُنجِزُ مَوعِدی ؟ قالَ : فَخَنَقَتهُ العَبرَهُ ولَم یَستَطِع أن یُجیبَهُ ، ولَقَد رَأی رَأسَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَذهَبُ ویَجیءُ فی حِجرِهِ ، ثُمَّ أعادَ عَلَیهِ ، فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام : نَعَم بِأَبی أنتَ واُمّی یا رَسولَ اللّهِ . فَقالَ : یا بِلالُ ، ائتِ بِدِرعِ رَسولِ اللّهِ ، فَأَتی بِها ، ثُمَّ قالَ : یا بِلالُ ، ائتِ بِرایَهِ رَسولِ اللّهِ ، فَأَتی بِها ، ثُمَّ قالَ : یا بِلالُ ، ائتِ بِبَغلَهِ رَسولِ اللّهِ بِسَرجِها ولِجامِها ، فَأَتی بِها ، ثُمَّ قالَ : یا عَلِیُّ ، قُم فَاقبِض هذا بِشَهادَهِ مَن فِی البَیتِ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ ، کَی لا یُنازِعَکَ فیهِ أحَدٌ مِن بَعدی ، قالَ : فَقامَ عَلِیٌّ علیه السلام وحَمَلَ ذلِکَ حَتَّی استَودَعَ جَمیعَ ذلِکَ فی مَنزِلِهِ ثُمَّ رَجَعَ . (4)

.

1- .المراد یوم غدیر خمّ ، لأنّ موقعه قریب من الجحفه .
2- .خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 42 ح 8 ، البدایه والنهایه : ج 5 ص 212 وفیه «إنّ اللّه » بدل «أنا» .
3- .کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 655 ح 11 ، الاحتجاج : ج 1 ص 355 ح 56 وفیه «وتؤدّی دَینی وغراماتی» بدل «تؤدّی أمانتی» وکلاهما عن سلیم بن قیس .
4- .علل الشرائع : ص 168 ح 2 و ح 3 وراجع ص 166 ح 1 والکافی : ج 1 ص 236 ح 9 والأمالی للطوسی : ص 572 ح 1186 .

ص: 81

خصائص أمیر المؤمنین ، نسائی به نقل از سعد بن ابی وقّاص : در روز جحفه (روز غدیر خم) از پیامبر خدا شنیدم که دست علی علیه السلام را گرفته، سخنرانی می کرد. سپاسِ خدای را به جای آورد و بر او درود فرستاد. سپس فرمود : «ای مردم! آیا من ولیّ شمایم؟». گفتند : درست است ای پیامبر خدا! تو ولیّ مایی. آن گاه دست علی علیه السلام را گرفت و بلند کرد و فرمود : «این، ولیّ من است و بدهی هایم را از طرف من ادا خواهد کرد. من دوست آنم که دوستش بدارد، و دشمن آنم که دشمنش بدارد».

امام علی علیه السلام :ای طلحه! آیا چنین نیست که پیامبر خدا به من فرمود و شما هم می شنیدید که : «ای برادرم! جز تو کسی بدهی های مرا نمی پردازد و ذمّه مرا آزاد نمی کند. تو ذمّه مرا آزاد می کنی و امانت های مرا [ به صاحبانش ]برمی گردانی»؟

علل الشرائع به نقل از زید بن علی علیه السلام : هنگامی که درگذشتِ پیامبر خدا فرا رسید و سرِ وی در دامن علی علیه السلام بود و خانه، پُر از مهاجران و انصار بود و عبّاس، جلوی پیامبر خدا نشسته بود، ایشان فرمود : «ای عبّاس! آیا وصیّت مرا قبول می کنی و بدهی های مرا می پردازی و به وعده هایم وفا می کنی؟». عبّاس گفت : من مردی کهن سال و عیالوارم و دارایی ای ندارم. پیامبر صلی الله علیه و آله سه بار این پیشنهاد را تکرار کرد و [ عبّاس ]در هر بار، همان پاسخ ها را می داد . پیامبر خدا فرمود : «آن را به کسی می سپارم که به درستی آن را انجام دهد و مثل آنچه که تو گفتی ، نگوید». آن گاه فرمود : «ای علی! آیا وصیّت مرا می پذیری، بدهی هایم را می پردازی و تعهّداتم را انجام می دهی؟». بغض، گلوی علی علیه السلام را گرفت و نتوانست پاسخ پیامبر صلی الله علیه و آله را بگوید؛ چرا که می دید سرِ پیامبر خدا در دامنش تکان می خورَد. پیامبر صلی الله علیه و آله بار دیگر فرمود. علی علیه السلام در پاسخ گفت : آری، پدر و مادرم فدایت، ای پیامبر خدا! آن گاه پیامبر خدا فرمود : «ای بلال! سپر پیامبر خدا را بیاور»، و آورد. آن گاه فرمود : «ای بلال! پرچم پیامبر خدا را بیاور»، و آورد. آن گاه فرمود : «استر پیامبر خدا را با زین و افسارش بیاور»، و آورد. آن گاه فرمود : «ای علی! به گواهی کسانی از مهاجران و انصار که [ این جا] در خانه هستند، اینها را برای خود بردار تا پس از من کسی با تو در آن درگیر نشود». علی علیه السلام برخاست و همه را بُرد و در خانه اش گذاشت و برگشت.

.


ص: 82

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أمَرَنی فی وَصِیَّتِهِ بِقَضاءِ دُیونِهِ وعِداتِهِ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، قَد عَلِمتَ أنَّهُ لَیسَ عِندی مالٌ ، فَقالَ : سَیُعینُکَ اللّهُ . فَما أرَدتُ أمرا مِن قَضاءِ دُیونِهِ وعِداتِهِ إلّا یَسَّرَهُ اللّهُ لی ، حَتّی قَضَیتُ دُیونَهُ وعِداتِهِ ، وأحصَیتُ ذلِکَ فَبَلَغَ ثَمانینَ ألفا ، وبَقِیَ بَقِیَّهٌ أوصَیتُ الحَسَنَ أن یَقضِیَها . (1)

المناقب لابن شهر آشوب عن قتاده :بَلَغَنا أنَّ عَلِیّا علیه السلام نادی ثَلاثَهَ أعوامٍ بِالمَوسِمِ : مَن کانَ لَهُ عَلی رَسولِ اللّهِ دَینٌ فَلیَأتِنا نَقضِ (2) عَنهُ . (3)

.

1- .الخصال : ص 578 ح 1 عن مکحول .
2- .فی المصدر : «نقضی» ، والصحیح ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار .
3- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 132 ، بحار الأنوار : ج 38 ص 74 .

ص: 83

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا در وصیّتش به من، فرمان به پرداخت وام ها و تعهّداتش داد. گفتم : ای پیامبر خدا! می دانی که من مالی ندارم. فرمود : «خداوند، یاری ات خواهد کرد». پس از آن، هرگاه خواستم بخشی از بدهی ها و تعهّداتش را بپردازم، خداوند، آن را برایم آسان ساخت. بدهی ها و تعهّداتش را پرداختم، آن را شمردم و دیدم که هشتاد هزار [ سکّه] شد. مقداری از آن مانْد. به حسن ، وصیّت کردم تا آن را بپردازد.

المناقب ، ابن شهرآشوب به نقل از قتاده : شنیده ایم که سه سال در هنگام حج، علی علیه السلام بانگ می زد : «هرکس وامی از او برعهده پیامبر خداست، پیش ما بیاید تا وامش را بپردازیم».

.


ص: 84

2 / 3 9وَلِیّی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِمسند ابن حنبل عن ابن عبّاس :قالَ [رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ]لِبَنی عَمِّهِ : أیُّکُم یُوالینی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ؟ وعَلِیٌّ مَعَهُ جالِسٌ فَأَبَوا ، فَقالَ عَلِیٌّ : أنَا اُوالیکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . قالَ : أنتَ وَلِیّی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . قالَ : فَتَرَکَهُ ثُمَّ أقبَلَ عَلی رَجُلٍ مِنهُم فَقالَ : أیُّکُم یُوالینی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ؟ فَأَبَوا ، قالَ : فَقالَ عَلِیٌّ : أنَا اُوالیکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ، فَقالَ : أنتَ وَلِیّی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (1)

المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :إنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله قالَ [لِبَنی عَمِّهِ] : أیُّکُم یَتَوَلّانی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ؟ فَقالَ لِکُلِّ رَجُلٍ مِنهُم : أ تَتَوَلّانی (2) فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ؟ فَقالَ : لا ، حَتّی مَرَّ عَلی أکثَرِهِم ، فَقالَ عَلِیٌّ : أنَا أتَوَلّاکَ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . فَقالَ : أنتَ وَلِیّی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (3)

المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :قالَ [رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ] لِبَنی عَمِّهِ : أیُّکُم یَتَوَلّانی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ؟ ثَلاثا حَتّی مَرَّ عَلی آخِرِهِم ، فَقالَ عَلِیٌّ : یا نَبِیَّ اللّهِ ، أنَا وَلِیُّکَ فِی الدُّنیا وفِی الآخِرَهِ . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : أنتَ وَلِیّی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (4)

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 709 ح 3062 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 98 ح 8439 و ص 100 ح 8446 و ص 101 ح 8453 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 684 ح 1168 ، ذخائر العقبی : ص 157 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 338 والخمسه الأخیره نحوه .
2- .فی المصدر : «أ یتولّانی» ، والصحیح ما أثبتناه کما فی المعجم الأوسط .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 145 ح 4655 و ص 143 ح 4652 نحوه ، المعجم الأوسط : ج 3 ص 165 ح 2815 .
4- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 77 ح12593 ، الإصابه : ج4 ص467 الرقم 5704 ، السنّه لابن أبی عاصم : ص 589 ح 1351 کلاهما نحوه وراجع خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 71 ح 23 .

ص: 85



2 / 3 9 ولیّ من در دنیا و آخرت

2 / 3 9ولیّ من در دنیا و آخرتمسند ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس : [ پیامبر خدا] به عموزادگانش فرمود : «کدام یک از شما در دنیا و آخرت، ولیّ من خواهد بود؟» علی علیه السلام هم در کنارش نشسته بود که سر بر تافتند. علی علیه السلام گفت : من در دنیا و آخرت، ولیّ ات خواهم بود. فرمود : «تو ولیّ من در دنیا و آخرتی». [ راوی گوید :] علی علیه السلام را گذاشت و به یکی از آنان رو کرد و فرمود : «کدام یک از شما در دنیا و آخرت، ولیّ من خواهد بود؟». سر برتافتند. علی علیه السلام گفت : من در دنیا و آخرت یار و یاورت خواهم بود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تو ولیّ من در دنیا و آخرتی».

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس : پیامبر خدا [ به عموزادگانش ]فرمود : «کدام یک از شما ولیّ من در دنیا و آخرت می شود» . به هر کدام از آنان فرمود : «آیا در دنیا و آخرت، مرا ولیّ می شوی؟»، پاسخ «نه» می داد، تا آن که به بسیاری از آنان فرمود. علی علیه السلام گفت : من در دنیا و آخرت، ولیّ ات خواهم بود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «تو ولیّ من در دنیا و آخرتی».

المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس : [پیامبر خدا ]به عموزادگانش فرمود : «کدام یک از شما در دنیا و آخرت، ولیّ من می شود؟». سه بار تکرار کرد تا به آخرین آنان رسید. علی علیه السلام گفت : ای پیامبر خدا! من ولیّ تو در دنیا و آخرتم. پیامبر فرمود : «تو ولیّ من در دنیا و آخرتی».

.


ص: 86

2 / 3 10حَیاتُهُ ومَوتُهُ مَعیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أبشِر یا عَلِیُّ ، حَیاتُکَ ومَوتُکَ مَعی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : حَیاتُکَ حَیاتی ، ومَوتُکَ مَوتی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ألا وإنّی أخوکَ یا عَلِیُّ ، وأنتَ مَعی فی کُلِّ دارِ کَرامَهٍ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (3)

2 / 4المَکانَهُ السِّیاسِیَّهُ وَالِاجتِماعِیَّهُ2 / 4 1أنَا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الاُمَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنا وعَلِیٌّ أبَوا هذِهِ الاُمَّهِ . (4)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 7 ص 308 ح 7217 ، اُسد الغابه : ج 2 ص 618 الرقم 2404 ، الإصابه : ج 3 ص 263 الرقم 3881 وفیه «فإنّ حیاتک...» ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 366 ح 8957 وص367 ح 8958 کلّها عن شراحیل بن مرّه و ح 8959 ، کنز العمّال : ج 11 ص 615 ح 32984 کلاهما عن شرحبیل بن مرّه ؛ کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 569 ح 2 وفیه «فإنّ حیاتک . ..» .
2- .الفصول المختاره : ص 262 عن الحارث الأعور عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- .المناقب للخوارزمی ، طبعه مکتبه نینوی الحدیثه : ص 84 .
4- .کمال الدین : ص 261 ح 7 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للصدوق : ص 65 ح 30 ، بشاره المصطفی : ص 160 کلاهما عن ثابت بن أبی صفیّه عن الإمام زین العابدین عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله .

ص: 87