گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد هشتم
2 / 4 24 شهر هدایت



پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی!... راه، راه توست و میزان، میزان توست و جایگاه، جایگاه توست.

امام باقر علیه السلام به نقل از ابو برزه : هنگامی که ما نزد پیامبر خدا بودیم، با دستش به علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره کرد و فرمود : «و [ بدانید] این است راه راستِ من. پس، از آن پیروی کنید و از راه ها[ ی دیگر ]پیروی مکنید».

المناقب ، ابن شهرآشوب به نقل از جابر بن عبد اللّه : پیامبر صلی الله علیه و آله یارانش را نزد خود آماده ساخت، آن گاه با دستش به علی علیه السلام اشاره کرد و فرمود : «این است راه راست . از آن پیروی کنید ...».

تفسیر العیّاشی به نقل از برید عجلی، از امام باقر علیه السلام ، درباره سخن خدای متعال : «و[ بدانید] این است راه راست. پس، از آن پیروی کنید و از راه ها[ ی دیگر ]که شما را پراکنده می سازند، پیروی مکنید» : [ فرمود : ]«آیا می دانی منظور از راه راست چیست؟». گفتم : نه. فرمود : «[ منظور،] ولایت علی علیه السلام و اوصیاست» . و فرمود : «می دانی منظور از «پس، از آن پیروی کنید» ، چیست؟» . گفتم : نه. فرمود : منظور، علی بن ابی طالب است که درود خدا بر او باد ».

امام باقر علیه السلام درباره آیه یاد شده : آل محمّد، همان راهی است که به آن، راهنمایی شده است.

2 / 4 24شهر هدایتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی شهر هدایت است. هر که وارد آن شد، رستگار شد و هر که از آن باز مانْد، نابود شد.

.


ص: 148

2 / 4 25الصِّدّیقُ الأَکبَرُ وَالفاروقُ الأَعظَمُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ الفاروقُ الأَعظَمُ ، وأنتَ الصِّدّیقُ الأَکبَرُ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :صِدّیقُ هذِهِ الاُمَّهِ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، وهُوَ الصِّدّیقُ الأَکبَرُ ، وَالفاروقُ الأَعظَمُ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :خُذوا بِحُجزَهِ هذَا الأَنزَعِ (3) یَعنی عَلِیّا علیه السلام فَإِنَّهُ الصِّدّیقُ الأَکبَرُ ، وهُوَ الفاروقُ یَفرُقُ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :الصِّدّیقونَ ثَلاثَهٌ : حَبیبٌ النَّجّارُ مُؤمِنُ آلِ یاسینَ ، وحِزییلُ مُؤمِنُ آلِ فِرعَونَ ، وعَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، وهُوَ أفضَلُهُم . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :الصِّدّیقونَ ثَلاثَهٌ:حَبیبٌ النَّجّارُ مُؤمِنُ آلِ یاسینَ الَّذی قالَ : «یَقَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ» (6) وحِزقیلُ مُؤمِنُ آلِ فِرعَونَ الَّذی قالَ : «أَتَقْتُلُونَ رَجُلاً أَن یَقُولَ رَبِّیَ اللَّهُ» (7) وعَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ الثّالِثُ ، وهُوَ أفضَلُهُم . (8)

.

1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 6 ح 13 عن یاسر الخادم عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام الحسین علیهم السلام وراجع الریاض النضره : ج 3 ص 106 .
2- .الطرائف : ص 94 ح 132 عن ابن عبّاس .
3- .الأنزع : الذی ینحسر شعر مقدّم رأسه ممّا فوق الجبین (النهایه : ج 5 ص 42 «نزع») .
4- .الأمالی للصدوق : ص 285 ح 316 و ص 772 ح 1048 ، بشاره المصطفی : ص 210 کلّها عن الحکم بن الصلت عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام ، بصائر الدرجات : ص 53 ح 2 عن الحکم بن الصلت عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، مشارق أنوار الیقین : ص 60 نحوه .
5- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 313 ح 8863 ، فضائل الصحابه لابن حنبل: ج2 ص628 ح1072 وفیه «خرتیل»بدل «حزییل»، النور المشتعل : ص 247 ح 67 ، المناقب للخوارزمی : ص310 ح 307 ، شواهد التنزیل : ج 2 ص 304 ح 938 وفی الثلاثه الأخیره «حزبیل» بدل «حزییل» ، المناقب لابن المغازلی : ص246 ح293 وفیه «خربیل»بدل «حزییل»؛ بشاره المصطفی: ص208 کلّها عن أبی لیلی ، تفسیر فرات : ص 354 ح 481 عن أبی أیّوب الأنصاری وفیهما «حزقیل» بدل «حزییل» .
6- .یس : 20 .
7- .غافر : 28 .
8- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 656 ح 1117 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 43 ح 8374 ، الصواعق المحرقه : ص 125 ، کفایه الطالب : ص 124 ، المناقب لابن المغازلی : ص 247 ح 294 وفیه «خربیل» بدل «حزقیل» ، الدرّ المنثور : ج 7 ص 53 ؛ تفسیر فرات : ص 354 ح 480 کلّها عن أبی لیلی ، الأمالی للصدوق : ص 563 ح 760 عن عبد الرحمن بن أبی لیلی رفعه نحوه .

ص: 149



2 / 4 25 صدّیق اکبر و فاروق اعظم

2 / 4 25صدّیق اکبر و فاروق اعظمپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو فاروق اعظمی و تو صدّیق (1) اکبری.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صدّیق این امّت، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب است. او «صدّیق اکبر» و «فاروق اعظم» است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دامن این پیشانی برآمده بی مو (یعنی علی علیه السلام ) را بچسبید؛ زیرا او صدّیق اکبر و فاروق است که جدا کننده حقّ و باطل است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صدّیقان، سه نفرند : حبیب نجّار (مؤمن آل یاسین)، حزییل (مؤمن آل فرعون) و علی بن ابی طالب که برترین آنان است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :صدّیقان، سه نفرند : حبیب نجّار یا مؤمن آل یاسین، که [ خدا درباره اش] گفت : «ای مردم! از این فرستادگان، پیروی کنید» ؛ حزقیل یا مؤمن آل فرعون ، که [ خداوند درباره اش] گفت : «آیا مردی را می کُشید که می گوید : «پروردگار من خداست»؟» ؛ و علی بن ابی طالب که سومین آنها و برترین آنان است.

.

1- .صدّیق ، کسی است که قولش با عملش می سازد . (م)

ص: 150

المعجم الکبیر عن أبی ذرّ وسلمان :أخَذَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِیَدِ عَلِیٍّ علیه السلام فَقالَ : ... هذَا الصِّدّیقُ الأَکبَرُ ، وهذا فاروقُ هذِهِ الاُمَّهِ یَفرُقُ بَینَ الحَقِّ وَالباطِلِ . (1)

راجع : ص 288 (الصدّیق الأکبر) و (الفاروق الأکبر) . ج 2 ص 202 (علی فاروق الاُمّه) .

2 / 4 26لَولاهُ لَم یُعرَفِ المُؤمِنونَ بَعدیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ،لَولاکَ لَما عُرِفَ المؤُمِنونَ بَعدی. (2)

.

1- .المعجم الکبیر: ج6ص269 ح6184،تاریخ دمشق: ج42ص41 ح8368 و8369 و ص 42 ح 8370 کلاهما عن أبی ذرّ و ح 8371 عن ابن عبّاس ، الاستیعاب : ج 4 ص 307 الرقم 3188 ، اُسد الغابه : ج 6 ص 265 الرقم 6214 ، الإصابه : ج7 ص294 الرقم 10484 والثلاثه الأخیره عن أبی لیلی الغفاری ؛ معانی الأخبار : ص402 ح64 عن ابن عبّاس ، الأمالی للطوسی: ص 250 ح 444 ، رجال الکشّی : ج 1 ص 114 الرقم 51 کلاهما عن أبی ذرّ وکلّها نحوه ، المناقب لابن شهرآشوب : ج2 ص6 .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 48 ح 187 عن داوود بن سلیمان الفرّا وأحمد بن عبد اللّه الهروی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للمفید : ص 213 ح 4 عن سلیمان بن خالد عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، شرح الأخبار: ج2 ص382 ح740 عن جابر ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 206 ، صحیفه الإمام الرضا علیه السلام : ص246 ح157؛ المناقب لابن المغازلی: ص70 ح 101 ، کنز العمّال : ج 13 ص 152 ح 36477 والثلاثه الأخیره عن أحمد بن عامر الطائی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله .

ص: 151



2 / 4 26 اگر او نبود، پس از من ، مؤمنانْ شناخته نمی شدند

المعجم الکبیر به نقل از ابوذر و سلمان : پیامبر خدا، دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود : «... این ، صدّیق اکبر است واین، فاروق این امّت است که بین حقّ و باطل، جدایی می افکنَد».

ر . ک : ص 289 (صدّیق اکبر) و (فاروق اکبر) . ج 2 ص 203 (علی فاروق امّت است) .

2 / 4 26اگر او نبود، پس از من ، مؤمنانْ شناخته نمی شدندپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! اگر تو نبودی، پس از من ، مؤمنان هرگز شناخته نمی شدند.

.


ص: 152

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : لَولا أنتَ لَم یُعرَفِ المُؤمِنونَ بَعدی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : لَولاکَ ما عُرِفَ المُنافِقونَ مِنَ المُؤمِنینَ . (2)

کفایه الأثر عن عمّار بن یاسر :أتَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ لَهُ : یا رَسولَ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ ، إنَّ عَلِیّا قَد جاهَدَ فِی اللّهِ حَقَّ جِهادِهِ . فَقالَ : لِأَنَّهُ مِنّی وأنَا مِنهُ ، وارِثُ عِلمی ، وقاضی دَینی ، ومُنجِزُ وَعدی ، وَالخَلیفَهُ بَعدی ، ولَولاهُ لَم یُعرَفِ المُؤمِنُ المَحضُ . (3)

2 / 4 27مَن خالَفَ طَریقَتَهُ ضَلَّرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أما إنَّکَ المُبتَلی وَالمُبتَلی بِکَ ، أما إنَّکَ الهادی مَنِ اتَّبَعَکَ ، ومَن خالَفَ طَریقَتَکَ فَقَد ضَلَّ إلی یَومِ القِیامَهِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :لَن تَضِلّوا ولَن تَهلِکوا وأنتُم فی مُوالاهِ عَلِیٍّ ، وإن خالَفتُموهُ فَقَد ضَلَّت بِکُمُ الطُّرُقُ وَالأَهواءُ فِی الغَیِّ ، فَاتَّقُوا اللّهَ فی ذِمَّهِ اللّهِ فَإِنَّ ذِمَّهَ اللّهِ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (5)

الإمام الباقر علیه السلام عن زید بن أرقم :کُنّا جُلوسا بَینَ یَدَیِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : أ لا أدُلُّکُم عَلی مَن إذَا استَرشَدتُموهُ لَن تَضِلّوا ولَن تَهلِکوا ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : هُوَ هذا وأشارَ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ثُمَّ قالَ : وآخوهُ ووازِروهُ وَاصدُقوهُ وَانصَحوهُ ؛ فَإِنَّ جَبرَئیلَ علیه السلام أخبَرَنی بِما قُلتُ لَکُم . (6)

.

1- .الأمالی للصدوق : ص157 ح150 ، بشاره المصطفی : ص155، کنز الفوائد : ج 2 ص 179 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 251 ح 167 و ص 494 ح 402 ، إعلام الوری : ج 1 ص 367 ؛ المناقب لابن المغازلی : ص 238 ح 285 کلّها عن جابر .
2- .الخصال : ص 580 ح 1 عن مکحول عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- .کفایه الأثر : ص 120 ، بحار الأنوار : ج 36 ص 326 ح 183 وفی آخره : «لم یعرف المؤمن المحض بعدی» .
4- .الأمالی للطوسی : ص 499 ح 1094 و ص 479 ح 1047 ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 555 ح 1067 کلّها عن زید بن علیّ عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام .
5- .ینابیع المودّه : ج 2 ص 285 ح 816 ؛ إحقاق الحقّ : ج 6 ص 57 و ج 16 ص 439 کلّها عن ابن عبّاس .
6- .المناقب لابن المغازلی : ص 245 ح 292 عن معروف بن خربوذ ؛ بشاره المصطفی : ص 208 .

ص: 153



2 / 4 27 هر که با راه او مخالفت کند ، گم راه شود

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : اگر تو نبودی، بعد از من ، مؤمنان شناخته نمی شدند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : اگر تو نبودی، منافقان از مؤمنانْ تشخیص داده نمی شدند.

کفایه الأثر به نقل از عمّار بن یاسر : خدمت پیامبر خدا رسیدم و به وی گفتم : ای پیامبر خدا! درود خدا بر تو باد! علی، در راه خدا آن گونه که باید ، مبارزه کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «چون او از من است و من از اویم. وارث دانش من ، پرداخت کننده وام هایم، به جای آورنده تعهّدات من و جانشین [ من ]بعد از من است ، و اگر او نبود، مؤمنِ خالص شناخته نمی شد» .

2 / 4 27هر که با راه او مخالفت کند، گم راه شودپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو آزمایش شونده هستی و به وسیله تو آزمایش خواهد شد. تو هدایتگر کسانی هستی که پیروی ات می کنند. آن که با راه تو مخالفت کند، تا روز قیامت، گم راه خواهد شد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تا آن گاه که در دوستی علی هستید، گم راه نمی شوید و هلاک نمی گردید؛ و اگر با او مخالفت کنید، خطاها و هواهای نفسانی، شما را به گم راهی می کشانند. از عهده الهی ، پروا داشته باشید، که همانا عهده خدا علی بن ابی طالب است.

امام باقر علیه السلام به نقل از زید بن ارقم : نزد پیامبر صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که فرمود : «آیا می خواهید شما را به کسی راهنمایی کنم که اگر از او راه جویید، هیچ گاه گم راه نشوید و به هلاکت نیفتید؟». گفتند : آری، ای پیامبر خدا! به علی بن ابی طالب علیه السلام ، اشاره کرد و فرمود : «این، همان است» و افزود : «با او برادری کنید، یاری اش رسانید، با او راستی ورزید و خیرخواهش باشید که جبرئیل علیه السلام مرا بر آنچه به شما گفتم، با خبر کرد» .

.


ص: 154

راجع : ج 2 ص 188 (أحادیث العصمه) .

2 / 4 28بابُ حِطَّهٍرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ بابُ حِطَّهٍ (1) ، مَن دَخَلَ مِنهُ کانَ مُؤمِنا ، ومَن خَرَجَ مِنهُ کانَ کافِرا . (2)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : مَثَلُکَ فی اُمَّتی مَثَلُ بابِ حِطَّهٍ فی بَنی إسرائیلَ ؛ فَمَن دَخَلَ فی وِلایَتِکَ فَقَد دَخَلَ البابَ کَما أمَرَهُ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :مَعاشِرَ النّاسِ ! إنَّ عَلِیّا صِدّیقُ هذِهِ الاُمَّهِ وفاروقُها ومُحَدَّثُها ، إنَّهُ هارونُها ویوشَعُها وآصَفُها وشَمعونُها ، إنَّهُ بابُ حِطَّتِها وسَفینَهُ نَجاتِها . (4)

راجع : ص 374 (المناقب المنثوره) . أهل البیت فی الکتاب والسنّه : القسم الثانی : معرفه أهل البیت / الفصل الثانی : مکانتهم / مثلهم مثل باب حطّه .

.

1- .هی فِعْله من حَطَّ الشیء یَحُطّه إذا أنزله وألقاه . ومنه الحدیث فی ذکر حطّه بنی إسرائیل،وهو قوله تعالی: «وَقُولُواْ حِطَّهٌ نَّغْفِرْ لَکُمْ خَطَیَکُمْ» (البقره : 58) أی قولوا حُطّ عنّا ذنوبنا ، وارتفعت علی معنی: مسألتنا حِطّه ، أو أمرنا حِطّه (النهایه : ج1 ص402 «حطط») .
2- .الصواعق المحرقه : ص 125 ، الفردوس : ج 3 ص 64 ح 4179 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 11 ص 603 ح 32910 نقلاً عن الدارقطنی فی الأفراد .
3- .الخصال : ص 574 ح 1 عن مکحول عن الإمام علیّ علیه السلام .
4- .الأمالی للصدوق : ص 83 ح 49 ، بشاره المصطفی : ص 153 ، روضه الواعظین : ص 113 کلّها عن عبداللّه بن عبّاس ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 13 ح 30 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه .

ص: 155



2 / 4 28 دروازه آمُرزش

ر . ک : ج 2 ص 189 (احادیث عصمت) .

2 / 4 28دروازه آمُرزش (1)پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، دروازه آمُرزش است. کسی که از آن وارد شود ، مؤمن است، و آن که از آن خارج شود، کافر است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : مَثَل تو در بین امّت من، مثل «دروازه آمرزش» در بین بنی اسرائیل است. آن که در ولایت تو در آید، از در، همان گونه که خداوند عز و جل به او دستور داده، وارد شده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم! علی، صدّیق، فاروق و محدَّث (2) این امّت است. او هارون، یوشع، آصف و شمعون امّت است. او دروازه آمُرزش و کشتی نجات امّت است.

ر . ک : ص 375 (فضیلت های پراکنده) . و اهل بیت در قرآن و حدیث : بخش دوم : شناخت اهل بیت / فصل دوم : منزلت اهل بیت / اهل بیت ، به سان باب حطّه .

.

1- .باب حطّه یا دروازه آمرزش ، اشاره به آیه 58 سوره بقره دارد که حطّه بنی اسرائیل را گزارش می دهد. باب حطّه ، یکی از درهای بیت المقدس و یا دروازه شهر اَریحا و یا دروازه اوّلین شهر است. تشبیه علی علیه السلام به باب حطّه ، بیان کننده آن است که تمسّک به آن حضرت ، موجب آمرزش گناهان می گردد. (م)
2- .محدَّث ، بنا به تفسیر امام باقر علیه السلام ، کسی است که با وی به غیب سخن گفته می شود و او می شنود ، ولی با فرشته روبه رو نمی شود و در خواب ، او را نمی بیند (ر . ک : بحار الأنوار : ج 11 ص 54) . (م)

ص: 156

2 / 4 29بابُ الجَنَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أنَا مَدینَهُ الجَنَّهِ وعَلِیٌّ بابُها ؛ فَمَن أرادَ الجَنَّهَ فَلیَأتِها مِن بابِها . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنَا مَدینَهُ الجَنَّهِ وأنتَ بابُها یا عَلِیُّ ، کَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ یَدخُلُها مِن غَیرِ بابِها . (2)

إرشاد القلوب عن ابن عبّاس :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : مَعاشِرَ النّاسِ ، اعلَموا أنَّ للّهِِ تعالی بَاباً مَن دَخَلَها أمِنَ مِنَ النّارِ ومِنَ الفَزَعِ الأَکبَرِ . فَقامَ إلَیهِ أبو سَعیدٍ الخُدرِیُّ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، اِهدِنا إلی هذَا البابِ حَتّی نَعرِفَهُ ؟ فَقالَ : هُوَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، سَیِّدُ الوَصِیّینَ وأمیرُ المُؤمِنینَ ، وأخو رَسولِ رَبِّ العالَمینَ ، وخَلیفَتُهُ عَلَی النّاسِ أجمَعینَ . (3)

راجع : ج 10 ص 504 (باب علم النبیّ) .

2 / 5الکَمالاتُ المَعنَوِیَّهُ2 / 5 1فیهِ خِصالُ الأَنبِیاءِ علیهم السلامرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی آدَمَ فی عِلمِهِ ، وإلی نوحٍ فی فَهمِهِ ، وإلی إبراهیمَ فی حِلمِهِ ، وإلی یَحیَی بنِ زَکَرِیّا فی زُهدِهِ ، وإلی موسَی بنِ عِمرانَ فی بَطشِهِ ، فَلیَنظُر إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (4)

.

1- .المناقب لابن المغازلی : ص 86 ح 127 ؛ الأمالی للطوسی : ص 577 ح 1193 کلاهما عن ابن عبّاس .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 378 ح 8974 ؛ الأمالی للطوسی : ص309 ح622 کلاهما عن الأصبغ بن نباته عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- .إرشاد القلوب : ص 293 ، مائه منقبه : ص 94 ح 41 .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 313 ح 8862 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 357 ، شواهد التنزیل : ج 1 ص 103 ح 117 وص 100 ح 116 نحوه ، ذخائر العقبی : ص 168 ، المناقب للخوارزمی : ص 83 ح 70 ، مقتل الحسین للخوارزمی : ج 1 ص 44 ولیس فیهما «إلی إبراهیم فی حلمه» وکلّها عن أبی الحمراء ، المناقب لابن المغازلی : ص 212 ح 256 عن أنس وفیه «من أراد أن ینظر إلی علم آدم ، وفقه نوح ، فلینظر إلی علیّ بن أبی طالب» فقط ؛ روضه الواعظین : ص 143 ، الأمالی للشجری : ج 1 ص 133 عن موسی بن إبراهیم المروزی عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «من أراد أن ینظر إلی موسی فی شدّه بطشه ، وإلی نوح فی حلمه ، فلینظر إلی علیّ بن أبی طالب» فقط .

ص: 157



2 / 4 29 دروازه بهشت است

2 / 5 کمالات معنوی

اشاره

2 / 5 1 دارای ویژگی های پیامبران علیهم السلام

2 / 4 29دروازه بهشت استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من شهرِ بهشتم و علی دروازه آن است. آن که بهشت را قصد کرده، باید از دروازه آن وارد شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : من شهرِ بهشتم و تو ای علی دروازه آنی. آن که می پندارد به بهشت از غیر دروازه آن داخل می شود، دروغ می گوید.

إرشاد القلوب به نقل از ابن عبّاس : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «ای مردم! بدانید که خداوند متعال را دری است که اگر کسی از آن وارد شود، از آتش و از دلهره بزرگ، در امان خواهد بود». ابو سعید خُدری برخاست و گفت : ای پیامبر خدا! ما را به این در، هدایت کن تا آن را بشناسیم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «او علی بن ابی طالب ، سرور اوصیا و امیر مؤمنان و برادر فرستاده پروردگار جهانیان و جانشین او بر همه مردم است».

ر . ک : ج 10 ص 505 (دروازه دانش پیامبر) .

2 / 5کمالات معنوی2 / 5 1دارای ویژگی های پیامبران علیهم السلامپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن که می خواهد به دانش آدم، فهم نوح، حلم ابراهیم، زهد یحیی بن زکریا و توانمندیِ موسی بن عمران بنگرد، باید به علی بن ابی طالب نگاه کند.

.


ص: 158

تاریخ دمشق عن أنس :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا أرادَ أن یَشهَرَ (1) عَلِیّا فی مَوطِنٍ أو مَشهَدٍ عَلا عَلی راحِلَتِهِ وأمَرَ النّاسَ أن یَنخَفِضوا دونَهُ ، وإنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله شَهَرَ عَلِیّا یَومَ خَیبَرَ فَقالَ : یا أیُّهَا النّاسُ ! مَن أحَبَّ أن یَنظُرَ إلی آدَمَ فی خَلقِهِ ، وأنَا فی خُلُقی ، وإلی إبراهیمَ فی خُلَّتِهِ ، وإلی موسی فی مُناجاتِهِ ، وإلی یَحیی فی زُهدِهِ ، وإلی عیسی فی سُنَّتِهِ ، فَلیَنظُر إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، إذا خَطَرَ بَینَ الصَّفَّینِ کَأَنَّما یَتَقَلَّعُ (2) مِن صَخرٍ أو یَتَحَدَّرُ مِن دَهرٍ (3) . (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :من أرادَ أن یَنظُرَ إلی آدَمَ فی عِلمِهِ ، وإلی نوحٍ فی تَقواهُ ، وإلی إبراهیمَ فی حِلمِهِ ، وإلی موسی فی هَیبَتِهِ ، وإلی عیسی فی عِبادَتِهِ ، فَلیَنظُر إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (5)

.

1- .فی المصدر : «یشهد» ، والتصحیح من نسخه تاریخ دمشق «ترجمه الإمام علیّ علیه السلام » تحقیق محمّد باقر المحمودی : (ج 2 ص 225) .
2- .فی صفته علیه الصلاه والسلام «إذا مشی تَقَلَّع» أراد قوّه مشیه ، کأنّه یرفع من الأرض رفعا قویّا (النهایه : ج 4 ص 101 «قلع») .
3- .کذا بالأصل ، وفی بعض النسخ ومختصر تاریخ دمشق : «صبب» بدل «دهر» ، والظاهر هو الصحیح .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 288 ح 8818 .
5- .مطالب السؤول : ص 22 ؛ بحار الأنوار : ج 39 ص 39 کلاهما نقلاً عن أحمد بن الحسین البیهقی فی کتابه «فضائل الصحابه» مرفوعا ، نهج الحقّ : ص 236 ، إرشاد القلوب : ص 217 .

ص: 159

تاریخ دمشق به نقل از انس : پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه می خواست علی علیه السلام را در جای و مکانی معرّفی کند، بر مَرکبش سوار می شد و به مردم می فرمود که در پیشش پایین تر بایستند و پیامبر خدا در روز خیبر، علی علیه السلام را معرّفی کرد و فرمود : «ای مردم! اگر کسی دوست دارد به آفرینش آدم، اخلاق من، خلیل بودن ابراهیم، مناجات موسی، زهد یحیی و روش عیسی بنگرد، به علی بن ابی طالب بنگرد که هنگامی که بین دو سپاه قرار گرفت، گویی از صخره ای کَنده می شود یا از سراشیبی فرود می آید.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که می خواهد به دانش آدم، تقوای نوح، حلم ابراهیم، هیبت موسی و عبادت عیسی بنگرد، به علی بن ابی طالب نگاه کند.

.


ص: 160

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی نوحٍ فی عَزمِهِ ، وإلی آدَمَ فی عِلمِهِ ، وإلی إبراهیمَ فی حِلمِهِ ، وإلی موسی فی فِطنَتِهِ ، وإلی عیسی فی زُهدِهِ ، فَلیَنظُر إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (1)

الأمالی للطوسی عن عبد اللّه بن مسعود :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسا فی جَماعَهٍ مِن أصحابِهِ إذ أقبَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : مَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی آدَمَ فی عِلمِهِ ، وإلی نوحٍ فی حِکمَتِهِ ، وإلی إبراهیمَ فی حِلمِهِ ، فَلیَنظُر إلی عَلِیِّ ابنِ أبی طالِبٍ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أعطَی اللّهُ عَلِیّا مِنَ الفَضلِ جُزءا لَو قُسِّمَ عَلی أهلِ الأَرضِ لَوَسِعَهُم ، وأعطاهُ مِنَ الفَهمِ جُزءا لَو قُسِّمَ عَلی أهلِ الأَرضِ لَوَسِعَهُم . شَبَّهتُ لینَهُ بِلینِ لوطٍ ، وخُلُقَهُ بِخُلُقِ یَحیی ، وزُهدَهُ بِزُهدِ أیّوبَ ، وسَخاءَهُ بِسَخاءِ إبراهیمَ ، وبَهجَتَهُ بِبَهجَهِ سُلَیمانَ بنِ داوودَ ، وقُوَّتَهُ بِقُوَّهِ داوودَ . (3)

الإمام الحسین علیه السلام :نَظَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ذاتَ یَومٍ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام وقَد أقبَلَ وحَولَهُ جَماعَهٌ مِن أصحابِهِ ، فَقالَ : مَن أرادَ أن یَنظُرَ إلی یوسُفَ فی جَمالِهِ ، وإلی إبراهیمَ فی سَخائِهِ ، وإلی سُلَیمانَ فی بَهجَتِهِ ، وإلی داوودَ فی قُوَّتِهِ ، فَلیَنظُر إلی هذا . (4)

.

1- .شرح نهج البلاغه : ج 9 ص 168 ، ینابیع المودّه : ج 1 ص363 ح 1 عن أبی الحمراء وفیه «هیبته» بدل «فطنته» وکلاهما نقلاً عن ابن حنبل والبیهقی ؛ بشاره المصطفی : ص 277 عن ابن عبّاس وفیه «سلمه» بدل «عزمه» و«داوود» بدل «عیسی».
2- .الأمالی للطوسی : ص 417 ح 938 ، الأمالی للمفید : ص14 ح 3 عن أبی إسحاق عن أبیه وفیه «خُلقه» بدل «علمه» ؛ کفایه الطالب : ص 122 ، ذخائر العقبی : ص 168 وفیه «إلی یوسف فی جماله» بدل «إلی آدم فی علمه» وکلاهما عن ابن عبّاس .
3- .الأمالی للصدوق : ص 57 ح 14 عن سلمه بن قیس ، روضه الواعظین : ص 124 .
4- .الأمالی للصدوق : ص 757 ح 1020 عن ثابت بن دینار الثمالی عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، روضه الواعظین : ص 143 ، بحار الأنوار : ج 39 ص 35 ح 2 .

ص: 161

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن که می خواهد به اراده نوح، دانش آدم، حلم ابراهیم، زیرکی موسی و زهد عیسی بنگرد، باید به علی بن ابی طالب نگاه کند.

الأمالی ، طوسی به نقل از عبد اللّه بن مسعود : پیامبر خدا در بین گروهی از یاران خود نشسته بود که علی بن ابی طالب که درودهای خدا بر او باد ، آمد. پیامبر خدا فرمود : آن که می خواهد به دانش آدم، حکمت نوح و حلم ابراهیم بنگرد، باید به علی بن ابی طالب نگاه کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند به علی، آن مقدار از فضل داده است که اگر بین ساکنان روی زمین تقسیم شود، همه را فرا خواهد گرفت، و از فهم ، آن مقدار داده است که اگر بین زمینیان تقسیم شود، همه را بسنده است. نرمش او را به نرمش لوط، اخلاقش را به اخلاق یحیی، زهدش را به زهد ایّوب، بخشندگی اش را به بخشندگی ابراهیم، زیبایی اش را به زیبایی سلیمان بن داوود و قدرتش را به توان داوود تشبیه کرده ام.

امام حسین علیه السلام :روزی پیامبر خدا در حالی که گروهی از یارانش در کنارش بودند، به علی علیه السلام نگاه کرد که از رو به رو می آمد. پس فرمود : «آن که می خواهد به جمال یوسف، بخشندگی ابراهیم، زیبایی سلیمان و قدرت داوود بنگرد، به این [ مرد ]نگاه کند» .

.


ص: 162

2 / 5 2أفضَلُکُمالأمالی للمفید عن أبی اُمامه الباهلی :وَاللّهِ لا یَمنَعُنی مَکانُ مُعاوِیَهَ أن أقولَ الحَقَّ فی عَلِیٍّ علیه السلام ، سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : عَلِیٌّ أفضَلُکُم ، وفِی الدّینِ أفقَهُکُم ، وبِسُنَّتی أبصَرُکُم ، ولِکِتابِ اللّهِ أقرَؤُکُم ، اللّهّمَّ إنّی اُحِبُّ عَلِیّا فَأَحِبَّهُ ، اللّهُمَّ إنّی اُحِبُّ عَلِیّا فَأَحِبَّهُ . (1)

تفسیر فرات عن عبد اللّه بن مسعود :غَدَوتُ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَرَضِهِ الَّذی قُبِضَ فیهِ ، فَدَخَلتُ المَسجِدَ وَالنّاسُ أحفَلَ (2) ما کانوا کَأَنَّ عَلی رُؤوسِهِمُ الطَّیرَ ، إذ أقبَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام حَتّی سَلَّمَ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَتَغامَزَ بِهِ بَعضُ مَن کانَ عِندَهُ ، فَنَظَرَ إلَیهِمُ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : أ لا تَسأَلونَ عَن أفضَلِکُم ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : أفضَلُکُم عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ؛ أقدَمُکُم إسلاما ، وأوفَرُکُم إیمانا ، وأکثَرُکُم عِلما ، وأرجَحُکُم حِلما ، وأشَدُّکُم للّهِِ غَضَبا ، وأشَدُّکُم نِکایَهً فِی الغَزوِ وَالجِهادِ . فَقالَ لَهُ بَعضُ مَن حَضَرَ : یا رَسولَ اللّهِ ، وإنَّ عَلِیّا قَد فُضِّلَنا بِالخَیرِ کُلِّهِ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أجَل ، هُوَ عَبدُ اللّهِ وأخو رَسولِ اللّهِ ؛ فَقَد عَلَّمتُهُ عِلمی ، وَاستَودَعتُهُ سِرّی ، وهُوَ أمینی عَلی اُمَّتی . (3)

.

1- .الأمالی للمفید : ص 90 ح 6 .
2- .حَفَلَ القومُ : اجتمعوا واحتشدوا (لسان العرب : ج 11 ص 157 «حفل») .
3- .تفسیر فرات : ص 496 ح 651 ، بحار الأنوار : ج 36 ص 144 ح 114 .

ص: 163



2 / 5 2 برترینِ شما

2 / 5 2برترینِ شماالأمالی ، مفید به نقل از ابو اُمامه باهِلی : سوگند به خدا، موقعیّت معاویه، مانع از آن نمی شود که درباره علی بن ابی طالب علیه السلام حق را بگویم. از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «علی، برترین شماست. در دین، داناترین و به سنّت من، آگاه ترین شماست و داناترین شما به کتاب خداست. پروردگارا ! من علی را دوست می دارم، تو نیز دوستش بدار. پروردگارا ! من علی را دوست می دارم. پس دوستش بدار».

تفسیر فرات به نقل از عبد اللّه بن مسعود : در همان بیماری ای که پیامبر خدا درگذشت، صبحگاهان به حضور وی رفتم. وارد مسجد شدم و مسجد ، مالامال از جمعیت بود و همه ساکت و بی حرکت بودند. ناگاه علی بن ابی طالب علیه السلام آمد و به پیامبر خدا سلام کرد. پاره ای از آنان که آن جا بودند، با چشم و دست به یکدیگر اشاره کردند . پیامبر خدا به آنان نگریست و فرمود : «آیا از برترینِ خودتان پرسش نمی کنید؟». گفتند : چرا ، ای پیامبر خدا! فرمود : «برترینِ شما علی بن ابی طالب است ؛ پیشتازترینِ شما در اسلام آوردن، با ایمان ترینِ شما، پر دانش ترینِ شما، بردبارترینِ شما، غضبناک ترینِ شما در راه خدا، و استوارترینِ شما در جنگ و مبارزه». برخی از آنانی که آن جا بودند، گفتند : ای پیامبر خدا ! یعنی علی بن ابی طالب در همه خوبی ها بر ما پیش است؟ فرمود : «آری. او بنده خدا و برادر پیامبر خداست. دانشم را به او یاد داده ام، رازهایم را نزد وی به امانت نهاده ام، و او امین من درمیان امّتم است».

.


ص: 164

2 / 5 3خَیرُ البَشَرِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ خَیرُ البَشَرِ ، مَن أبی فَقَد کَفَرَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن لَم یَقُل : عَلِیٌّ خَیرُ النّاسِ ، فَقَد کَفَرَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ خَیرُ البَشَرِ ، فَمَنِ امتَری (3) فَقَد کَفَرَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ خَیرُ البَشَرِ ، مَن شَکَّ فیهِ فَقَد کَفَرَ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ أنتَ خَیرُ البَشَرِ ، لا یَشُکُّ فیکَ إلّا کافِرٌ . (6)

الیقین عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :سَمِعتُهُ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِاُذُنَیَّ هاتَینِ یَقولُ وإلّا فَصَمَّتا : عَلِیٌّ بَعدی خَیرُ البَشَرِ ، مَن أبی فَقَد کَفَرَ . (7)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 372 ح 8970 و ح 8971 ، کنز العمّال : ج 11 ص 625 ح 33045 ؛ الأمالی للصدوق : ص 135 ح 132 ، بشاره المصطفی : ص 246 ، شرح الأخبار : ج 1 ص 144 ح 81 ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 315 ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 523 ح 1026 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 156 کلّها عن حذیفه ، المسترشد : ص 272 ح 83 عن أبی حذیفه .
2- .تاریخ بغداد : ج 3 ص 192 الرقم 1234 ، تهذیب التهذیب : ج 5 ص 250 ح 7379 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 372 الرقم 8969 کلّها عن عبد اللّه عن الإمام علیّ علیه السلام ، کنز العمّال : ج 11 ص 625 ح 33046 .
3- .امتری فیه وتماری : شکّ (لسان العرب : ج 15 ص 278 «مرا») .
4- .تاریخ بغداد : ج 7 ص 421 الرقم 3984 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 373 ح 8972 کلاهما عن جابر .
5- .الفردوس : ج 3 ص 62 ح 4175 عن جابر بن عبد اللّه .
6- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 59 ح 225 عن الحسن بن عبد اللّه الرازی ، الأمالی للصدوق : ص 136 ح 134 عن عبد اللّه بن محمّد بن علیّ التمیمی وکلاهما عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، مائه منقبه : ص 121 ح 66 عن علیّ الدعبلی عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام الحسین علیهم السلام .
7- .الیقین : ص270 ح94، الفضائل لابن شاذان: ص136 وفیه «شکّ»بدل «أبی»وراجع جامع الأحادیث للقمّی:ص295324.

ص: 165



2 / 5 3 بهترینِ انسان ها

2 / 5 3بهترینِ انسان هاپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، بهترینِ انسان هاست. هرکس نپذیرد، کافر شده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرکس نگوید که علی بهترینِ مردم است، کفر ورزیده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، بهترینِ انسان هاست. هر کس تردید کند، کافر شده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، بهترینِ انسان هاست. هر کس در آن شک کند، کفر ورزیده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو بهترینِ انسان هایی. جز کافر، [کسی] در تو تردید نمی کند.

الیقین به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری : با همین گوش هایم که اگر راست نمی گویم، کَر شوند از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «علی پس از من، بهترینِ انسان هاست. هرکس نپذیرد، کفر ورزیده است».

.


ص: 166

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ ابنَتی سَیِّدَهُ نِساءِ العالَمینَ ، وإنَّ بَعلَها لا یُقاسُ بِأَحَدٍ مِنَ النّاسِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا فاطِمَهُ ، أبشِری بِطیبِ النَّسلِ ، فَإِنَّ اللّهَ فَضَّلَ بَعلَکِ عَلی سائِرِ خَلقِهِ . (2)

الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام: سُئِلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن خیرِ النّاسِ ، فَقالَ : خَیرُها وأتقاها وأفضَلُها وأقرَبُها إلَی الجَنَّهِ أقرَبُها مِنّی ، ولا فیکُم أتقی ولا أقرَبُ إلَیَّ مِن عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (3)

المناقب لابن المغازلی عن مسروق :قالَت عائِشَهُ : یا مَسروقُ ، إنَّکَ مِن وُلدی ، وإنَّکَ مِن أحَبِّهِم إلَیَّ ، فَهَل عِندَکَ عِلمٌ مِنَ المُخدَجِ (4) ؟ قالَ : قُلتُ : نَعَم ، قَتَلَهُ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ عَلی نَهرٍ یُقالُ لِأَعلاهُ : تامَرّا ، ولِأَسفَلِهِ : النَّهرَوانُ ، بَینَ حَقایِقَ (5) وطَرفاءَ . قالَت : أبغِنی (6) عَلی ذلِکَ بَیِّنَهً . فَأَتَیتُها بِخَمسینَ رَجُلاً مِن کُلِّ خَمسٍ (7) بِعَشَرَهٍ وکانَ النّاسُ إذ ذاکَ أخماسا یَشهَدونَ أنَّ عَلِیّا علیه السلام قَتَلَهُ عَلی نَهرٍ یُقالُ لِأَعلاهُ : تامَرّا ، ولِأَسفَلِهِ : النَّهرَوانُ ، بَینَ حَقایِقَ وطَرفاءَ ، فَقُلتُ : یا اُمَّه ، أسأَلُکِ بِاللّهِ وبِحَقِّ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وبِحَقّی فَإِنّی مِن وُلدِکِ أیَّ شَیءٍ سَمِعتَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فیهِ ؟ قالَت : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : هُم شَرُّ الخَلقِ وَالخَلیقَهِ ، یَقتُلُهُم خَیرُ الخَلقِ وَالخَلیقَهِ ، وأقرَبُهُم عِندَ اللّهِ وَسیلَهً . (8)

.

1- .الفضائل لابن شاذان : ص 143 عن عائشه ، إحقاق الحقّ : ج 17 ص 31 نحوه وراجع تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 618 ح 5 .
2- .الإقبال : ج 3 ص 94 ، الطرائف : ص 111 ح 162 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 286 کلّها عن أسماء بنت عمیس عن فاطمه علیهاالسلام .
3- .ینابیع المودّه : ج 2 ص 274 ح 786 .
4- .هو ذو الثُدَیّه . ومُخدَج الید : أی ناقصها (تاج العروس : ج 3 ص 338 «خدج») .
5- .فی شرح نهج البلاغه : «لخاقیق» وهو الصحیح ظاهرا . واللَّخاقِیق واحِدها لُخقُوق ؛ وهی شقوق فی الأرض (لسان العرب : ج 10 ص 329 «لخق») .
6- .أبغاه الشیء : طلَبه له ، یقال : أبغِنی کذا ، وابغِ لی کذا (تاج العروس : ج 19 ص 205 «بغی») .
7- .فی المصدر : «خمسین» ، والتصحیح من شرح الأخبار ، وذلک إنّ الجیش کان علی خمسه أقسام ، فجاء إلیها من کلّ قسم بعشره .
8- .المناقب لابن المغازلی : ص 56 ح 79 ، شرح نهج البلاغه : ج2 ص 267 نقلاً عن مسند ابن حنبل ؛ شرح الأخبار : ج 1 ص141 ح 74 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 159 کلّها نحوه ، المسترشد : ص281 ح92، المناقب لابن شهر آشوب: ج3 ص70، الصراط المستقیم : ج 2 ص 70 وفی الثلاثه الأخیره قول النبیّ صلی الله علیه و آله . راجع : القسم السادس / وقعه النهروان / فتنه المارقین .

ص: 167

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دخترم سرورِ زنان جهان است و شوهرش با هیچ کس قابل قیاس نیست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای فاطمه ! تورا به داشتن پاک ترین نسل، بشارت می دهم؛ چون خداوند، شوهرت را بر دیگر مردم، برتری داده است.

امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش : از پیامبر خدا درباره بهترینِ مردم پرسیده شد. فرمود : «بهترین، با تقواترین و برترینِ مردم و نزدیک ترینِ مردم به بهشت، نزدیک ترین آنان به من است و بین شما، با تقواتر و نزدیک تر به من از علی بن ابی طالب نیست».

المناقب ، ابن مغازلی به نقل از مسروق : عایشه گفت : ای مسروق! تو از فرزندان من و یکی از محبوب ترین آنان نزد منی. آیا از مُخدَج، (1) چیزی می دانی؟ گفتم : آری. او را علی بن ابی طالب ، در کنار نهری که بالا دست آن را «تامَرّا» و قسمت پایین آن را «نهروان» می گویند، در بین «حقایق» و «طرفاء»، کُشت. گفت : برای این موضوع، بیّنه ای بیاور. من (مسروق) ، پنجاه نفر را آوردم که هر ده نفر از آنها از بین پنجاه نفر، انتخاب شده بودند چون مردم در آن روز، گروه های پنج نفری بودند ، آنها گواهی دادند که علی علیه السلام وی را در کنار نهری که به قسمت بالای آن «تامرّا» و به قسمت پایین آن «نهروان» می گویند، در بین «حقایق» و «طرفاء»، کُشت. گفتم : مادرم ! تو را به خدا و به حقّ پیامبر خدا و به حقّ خودم که از فرزندان توام سوگند، چه چیزی از پیامبر خدا درباره وی شنیده ای؟ گفت : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «آنان، بدترینِ مردم و آفریده ها هستند که بهترینِ مردم و آفریده ها و نزدیک ترین شان به خدا، آنان را خواهد کشت».

.

1- .مخدج ، همان حرقوص بن زهیر ، مشهور به ذو ثُدیَه ، از سران خوارج است که به سبب ناقص بودن دستش به وی «مُخدج» می گفتند و در جنگ نهروان کشته شد. (م)

ص: 168

2 / 5 4سَیِّدُ الشُّهَداءِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ سَیِّدُ الشُّهَداءِ ، وأبُو الشُّهَداءِ الغُرَباءِ . (1)

الأمالی للصدوق عن أنس بن مالک :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : یَدخُلُ عَلَیکُم مِن هذَا البابِ خَیرُ الأَوصِیاءِ ، وسَیِّدُ الشُّهَداءِ ، وأدنَی النّاسِ مَنزِلَهً مِنَ الأَنبِیاءِ . فَدَخَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وما لی لا أقولُ هذا یا أبَا الحَسَنِ ؛ وأنتَ صاحِبُ حَوضی ، وَالموفی بِذِمَّتی ، وَالمُؤَدّی عَنّی دَینی ! (2)

راجع : ج 7 ص 258 (بأبی الوحید الشهید) .

2 / 5 5اللّهُ انتَجاهُسنن الترمذی عن جابر :دَعا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا یَومَ الطّائِفِ فَانتَجاهُ (3) ، فَقالَ النّاسُ : لَقَد طالَ نَجواهُ مَعَ ابنِ عَمِّهِ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : مَا انتَجَیتُهُ ، ولکِنَّ اللّهَ انتَجاهُ . (4)

.

1- .الأمالی للشجری : ج 1 ص 154 عن موسی بن إبراهیم المروذی الأعور عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام .
2- .الأمالی للصدوق : ص 278 ح 309 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 388 ح 310 ، شرح الأخبار : ج 2 ص 476 ح 836 وفیه إلی «فقال» وکلاهما نحوه .
3- .انتجی القومُ وتَناجَوا : تَسارُّوا . وانتجاه : إذا اختصّه بمناجاته(لسان العرب : ج 15 ص 308 و 309 «نجا») .
4- .سنن الترمذی : ج 5 ص 639 ح3726 ، البدایه والنهایه : ج7 ص 357 ، المناقب للخوارزمی : ص 138 ح 155 ، مسند أبی یعلی : ج 2 ص 434 ح 2160 ، اُسد الغابه : ج 4 ص101 الرقم 3789 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 315 ح 8867 و ص316 ح 8869 و8870 ، المناقب لابن المغازلی : ص 125 ح163 و 164 ؛ تفسیر فرات : ص 471 ح 617 ، کشف الغمّه : ج1 ص 292 والثمانیه الأخیره نحوه .

ص: