گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد هشتم
2 / 5 4 سَرورِ شهیدان



2 / 5 5 رازگوییِ خدا با او

2 / 5 4سَرورِ شهیدانپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، سرور شهیدان و پدر شهیدانِ غریب است.

الأمالی ، صدوق به نقل از انس بن مالک : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «از این در، بهترینِ اوصیا، سرورِ شهیدان و نزدیک ترینِ مردم نسبت به جایگاه پیامبران، وارد خواهد شد»، و علی بن ابی طالب علیه السلام ، داخل شد. پیامبر خدا فرمود : «چرا چنین نگویم ای ابو الحسن ، حالْ آن که همنشین من در [ کنار ]حوض و وفا کننده به تعهّداتم و پرداخت کننده وام هایم هستی؟!».

ر . ک : ج 7 ص 259 (پدرم فدای شهید تنها !) .

2 / 5 5رازگوییِ خدا با اوسنن التِّرمِذی به نقل از جابر : در جنگ طائف، پیامبر خدا، علی علیه السلام را خواست و با او به نجوا پرداخت. مردم گفتند : نجوای پیامبر صلی الله علیه و آله با پسر عمویش به درازا کشید. پیامبر خدا فرمود : «من با او به نجوا نپرداختم؛ بلکه خداوند با او نجوا کرد».

.


ص: 170

المعجم الکبیر عن جابر :لَمّا کانَ یَومُ غَزوَهِ الطّائِفِ قامَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله مَعَ عَلِیٍّ علیه السلام مَلِیّا (1) مِنَ النَّهارِ ، فَقالَ لَهُ أبو بَکرٍ : یا رَسولَ اللّهِ ، لَقَد طالَت مُناجاتُکَ عَلِیّا مُنذُ الیَومِ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ما أنَا انتَجَیتُهُ ، ولکِنَّ اللّهَ انتَجاهُ . (2)

الإرشاد عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَمّا خَلا بِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام یَومَ الطّائِفِ ، أتاهُ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ ، فَقالَ : أ تُناجیهِ دونَنا وتَخلو بِهِ دونَنا ؟ ! فَقالَ : یا عُمَرُ ، ما أنَا انتَجَیتُهُ بَلِ اللّهُ انتَجاهُ . (3)

تاریخ دمشق عن جابر :لَمّا کانَ یَومُ الطّائِفِ ناجی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیّا طَویلاً ، فَلَحِقَ أبا بَکرٍ وعُمَرَ فَقالا : طالَت مُناجاتُکَ عَلِیّا یا رَسولَ اللّهِ ! قالَ : ما أنَا اُناجیهِ ، ولکِنَّ اللّهَ انتَجاهُ . (4)

الأمالی للطوسی عن جابر :ناجی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام یَومَ الطّائِفِ فَأَطالَ مُناجاتَهُ، فَرَأَی الکَراهَهَ فی وُجوهِ رِجالٍ فَقالوا : قَد أطالَ مُناجاتَهُ مُنذُ الیَومِ ! فَقالَ: ما أنَا انتَجَیتُهُ ، ولکِنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ انتَجاهُ . (5)

.

1- .المَلِیّ:هو الطائفه من الزمان لا حَدَّ لها ، یقال : مضی مَلِیّ من النهار: أی طائفه منه (النهایه: ج4 ص363 «ملا»).
2- .المعجم الکبیر : ج 2 ص 186 ح 1756 ، تاریخ بغداد : ج 7 ص 402 الرقم 3945 ، المناقب لابن المغازلی : ص 124 ح 162 و ص 126 ح 166 کلّها نحوه .
3- .الإرشاد : ج 1 ص 153 ، إعلام الوری : ج 1 ص 235 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 205 ح 125 عن مجاهد نحوه .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 315 ح 8866 و ص 316 ح 8871 ؛ الاختصاص : ص 200 ، بصائر الدرجات : ص 411 ح 4 و ح 8 کلّها نحوه وراجع المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 222 .
5- .الأمالی للطوسی : ص 260 ح 472 و ص 331 ح 662 ، بشاره المصطفی : ص 236 وفیهما «إنّ رسول اللّه صلی الله علیه و آله دعا علیّا علیه السلام وهو محاصر الطائف ، فکان القوم استشرفوا لذلک وقالوا ...» ؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 316 ح 8868 وراجع الاختصاص : ص 327 و 328 وبصائر الدرجات : ص 410 ح 2 و ص 411 ح 5 وشرح نهج البلاغه : ج 9 ص 173 .

ص: 171

المعجم الکبیر به نقل از جابر : هنگامی که جنگ طائف به راه افتاد، پیامبر صلی الله علیه و آله ، مقداری از روز را با علی علیه السلام به نجوا پرداخت. ابوبکر به وی گفت : ای پیامبر خدا! گفتگوی مخفیانه ات با علی در این روز ، به درازا کشید. پیامبر خدا فرمود : «من با او به نجوا نپرداختم؛ بلکه خدا با وی نجوا کرد».

الإرشاد به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری : هنگامی که پیامبر خدا با علی بن ابی طالب علیه السلام در جنگ طائف، خلوت کرد ، عمر بن خطّاب آمد و گفت : آیا با او گفتگو می کنی، نه با ما، و با او خلوت می کنی، نه با ما؟ پیامبر خدا فرمود : «ای عمر! من با او گفتگوی مخفیانه نمی کردم؛ بلکه خداوند با او به راز، گفتگو می کرد».

تاریخ دمشق به نقل از جابر : در جنگ طائف، هنگامی که پیامبر خدا با علی علیه السلام به مدّت طولانی به نجوا پرداخت، ابوبکر و عمر به آنان پیوستند و گفتند : ای پیامبر خدا! نجوایت با علی به درازا کشید! فرمود : «من با او نجوا نمی کردم؛ بلکه خداوند با او نجوا می کرد».

الأمالی ، طوسی به نقل از جابر : پیامبر خدا در جنگ طائف با علی علیه السلام به نجوا پرداخت و گفتگویش را طولانی کرد. از این رو ، ناخشنودی را در چهره گروهی از مردم دید. آنان گفتند : گفتگویش با او در این روز، به درازا کشید. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «من با او نجوا نکردم؛ بلکه خداوند عز و جل با وی نجوا کرد».

.


ص: 172

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله انتَجی عَلِیّا علیه السلام یَومَ الطّائِفِ ، فَقالَ أصحابُهُ : یا رَسولَ اللّهِ ، انتَجَیتَ عَلِیّا مِن بَینِنا وهُوَ أحدَثُنا سِنّا ! فَقالَ : ما أنَا اُناجیهِ ، بَلِ اللّهُ یُناجیهِ . (1)

2 / 5 6اللّهُ ورَسولُهُ وجَبرَئیلُ عَنهُ راضونَالمعجم الکبیر عن أبی رافع :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَعَثَ عَلِیّا مَبعَثا ، فَلَمّا قَدِمَ قالَ لَهُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اللّهُ ورَسولُهُ وجِبریلُ علیهم السلام عَنکَ راضونَ . (2)

شرح الأخبار عن جابر بن عبد اللّه :لَمّا أن قَدِمَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام عَلی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِفَتحِ خَیبَرَ ، قالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، إنّی اُخبِرتُ خَبَرَکَ واُوتیتُ مُنایَ فیکَ ، وإنّی عَنکَ راضٍ . قالَ : فَدَمَعَت عَینا عَلِیٍّ علیه السلام ، فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لا تَبکِ ، فَإِنَّ اللّهَ ومَلائِکَتَهُ ورُسُلَهُ وجَبرائیلَ ومیکائیلَ وإسرافیلَ عَنکَ راضونَ ، ولَولا أن تَقولَ اُمَّتی فیکَ ما قالَتِ النَّصاری فِی المَسیحِ لَقُلتُ الیَومَ فیکَ مَقالاً لا تَمُرُّ عَلی مَلَأٍ مِنَ النّاسِ قَلّوا أو کَثُروا إلّا أخَذُوا التُّرابَ مِن تَحتِ قَدَمَیکَ ، وفَضلَ طَهورِکَ ، یَلتَمِسونَ بِهِ البَرَکَهَ ویَستَشفونَ بِهِ . (3)

.

1- .الاختصاص : ص 200 ، بصائر الدرجات : ص 412 ح 9 کلاهما عن منصور بن حازم .
2- .المعجم الکبیر : ج 1 ص 319 ح 946 .
3- .شرح الأخبار : ج 2 ص 412 ح 758 و ح 757 عن عبد اللّه بن عبّاس ، الاختصاص : ص 150 ، تفسیر فرات : ص 406 ح 543 عن عمیر و ح 544 عن القاسم وکلّها نحوه .

ص: 173



2 / 5 6 خشنودیِ خدا و پیامبرش و جبرئیل، از او

امام صادق علیه السلام :در جنگ طائف ، پیامبر خدا با علی علیه السلام نجوا کرد . یاران پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند : ای پیامبر خدا! از میان ما با علی که کوچک ترین ماست ، به نجوا پرداختی! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «من با او نجوا نکردم؛ بلکه خداوند با وی نجوا کرد».

2 / 5 6خشنودیِ خدا و پیامبرش و جبرئیل، از اوالمعجم الکبیر به نقل از ابو رافع : پیامبر خدا، علی علیه السلام را به مأموریتی فرستاد. هنگامی که باز گشت، پیامبر خدا به وی فرمود : «خدا و پیامبرش و جبرئیل، از تو خشنودند».

شرح الأخبار به نقل از جابر بن عبد اللّه : هنگامی که امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام ، پس از فتح خیبر نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد، پیامبر خدا به وی فرمود : «ای علی! از جریان تو خبردار شدم و آرزویم درباره تو برآورده شد و من از تو راضی ام». اشک از دیدگان علی علیه السلام جاری شد. پیامبر خدا به وی فرمود : «گریه نکن؛ چرا که خدا و فرشتگانش و پیامبرانش و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل، از تو راضی اند. اگر نبود [ بیمِ ] آن که امّت من درباره تو همان سخنی را بگویند که ترسایان درباره مسیح علیه السلام گفتند، امروز درباره تو سخنی می گفتم که بر هیچ جمعی چه کم باشند و چه بسیار نمی گذشتی، جز آن که خاک زیر پایت را برمی داشتند و افزونِ آب وضوی تو را برمی گرفتند و از آن، برکت می جُستند و شفا می طلبیدند».

.


ص: 174

المحاسن والمساوئ عن عطاء :کانَ لِعَلِیٍّ علیه السلام مَوقِفٌ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ الجُمُعَهِ ؛ إذا خَرَجَ أخَذَ بِیَدِهِ ، فَلا یَخطو خُطوَهً إلّا قالَ : اللّهُمَّ هذا عَلِیٌّ اتَّبَعَ مَرضاتِکَ فَارضَ عَنهُ . حَتّی یَصعَدَ المِنبَرَ . (1)

راجع : ص 248 (لولا مخافه الغلوّ) .

2 / 5 7ما کُتِبَ عَلَیهِ ذَنبٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ حافِظَی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ لَیَفتَخِرانِ عَلی جَمیعِ الحَفَظَهِ بِکَینونَتِهِما مَعَ عَلِیٍّ ؛ وذلِکَ أنَّهُما لَم یَصعَدا إلَی اللّهِ تَعالی بِشَیءٍ مِنهُ یُسخِطُ اللّهَ تَعالی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مَلَکَی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ لَیَفتَخِرانِ عَلی سائِرِ الأَملاکِ بِکَونِهِما مَعَ عَلِیٍّ ؛ لِأَ نَّهُما لَم یَصعَدا إلَی اللّهِ مِنهُ قَطُّ بِشَیءٍ یُسخِطُهُ . (3)

الإمام الصادق علیه السلام :أقبَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَوما واضِعا یَدَهُ عَلی کَتِفِ العَبّاسِ فَاستَقبَلَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام ، فَعانَقَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وقَبَّلَ ما بَینَ عَینَیهِ ، ثُمَّ سَلَّمَ العَبّاسُ عَلی عَلِیٍّ فَرَدَّ عَلَیهِ رَدّا خَفیفا ، فَغَضِبَ العَبّاسُ فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، لا یَدَعُ عَلِیٌّ زَهوَهُ (4) ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَبّاسُ ، لا تَقُل ذلِکَ فی عَلِیٍّ ، فَإِنّی لَقیتُ جَبرَئیلَ آنِفا فَقالَ لی : لَقِیَنِی المَلَکانِ المُوَکَّلانِ بِعَلِیٍّ السّاعَهَ فَقالا : ما کَتَبنا عَلَیهِ ذَنبا مُنذُ وُلِدَ إلی هذَا الیَومِ . (5)

.

1- .المحاسن والمساوئ : ص 42 .
2- .تاریخ بغداد : ج 14 ص 50 الرقم 7391 و ص 49 ، المناقب لابن المغازلی : ص 128 ح 168 کلّها عن عمّار بن یاسر ، المناقب للخوارزمی : ص 316 ح 315 عن ثابت ، مقتل الحسین للخوارزمی : ج 1 ص 37 عن حمّاد بن ثابت ؛ علل الشرائع : ص 8 ح 5 ، کنز الفوائد : ج 1 ص 348 کلاهما عن عمّار بن یاسر ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 718 ح 12 عن عمّار بن ثابت .
3- .المناقب لابن المغازلی : ص 127 ح 167 عن جابر .
4- .الزهو : الکِبر والفخر والعظمه (لسان العرب : ج 14 ص 360 «زها») .
5- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 364 عن ابن أبی یسار .

ص: 175



2 / 5 7 گناهی بر وی نوشته نشده

المحاسن والمساوئ به نقل از عطاء : در روزهای جمعه، علی علیه السلام نزد پیامبر صلی الله علیه و آله جایگاهی داشت، به گونه ای که هرگاه به [ سوی نمازِ] جمعه می رفت، دست علی علیه السلام را می گرفت و گام از گام برنمی داشت، جز آن که می گفت : «پروردگارا ! این علی است که در پیِ خشنودی توست. پس ، از او خشنود باش» تا بر منبر می رفت.

ر . ک : ص 249 ( اگر از غلو نمی هراسیدم) .

2 / 5 7گناهی بر وی نوشته نشدهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو مَلَک نگهبان علی بن ابی طالب، به خاطر همراه بودن با علی، بر همه نگهبانان، فخر می فروشند؛ چرا که هیچ چیزی که خشم خدا را برانگیزد، از او نزد خدا نمی بَرند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو فرشته علی بن ابی طالب، به خاطر همراه بودن با علی، بر دیگر نگهبانان، فخر می فروشند؛ چرا که آن دو، هیچ گاه چیزی را که موجب خشم خدا شود، از او نزد خدا نبرده اند.

امام صادق علیه السلام :روزی پیامبر خدا ، دست بر شانه عبّاس می آمد. امیر مؤمنان، به استقبال او شتافت. پیامبر خدا با وی معانقه کرد و پیشانی اش را بوسید. آن گاه عبّاس به علی علیه السلام سلام کرد و او پاسخی کوتاه داد. عبّاس به خشم آمد و گفت : ای پیامبر خدا! علی، تکبّر خود را رها نمی کند! پیامبر خدا فرمود : «ای عبّاس! این سخن را درباره علی مگو. لحظه ای پیش، جبرئیل را دیدم که به من گفت : دو فرشته مأمور بر علی را هم اکنون دیدم. گفتند : از روزی که وی به دنیا آمده ، تاکنون، هیچ گناهی بر وی ننوشته ایم» .

.


ص: 176

راجع : ج 2 ص 188 (أحادیث العصمه) .

2 / 5 8ذِکرُهُ عِبادَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ذِکرُ عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :النَّظَرُ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ عِبادَهٌ ، وذِکرُهُ عِبادَهٌ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :ذِکرُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ عِبادَهٌ ، وذِکری عِبادَهٌ ، وذِکرُ عَلِیٍّ عِبادَهٌ ، وذِکرُ الأَئِمَّهِ مِن وُلدِهِ عِبادَهٌ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :زَیِّنوا مَجالِسَکُم بِذِکرِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (4)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 356 ح 8949 ، الفردوس : ج 2 ص 244 ح 3151 ، المناقب لابن المغازلی : ص 206 ح 243 ، المناقب للخوارزمی : ص 362 ح 376 ؛ مائه منقبه : ص 123 ح 68 کلّها عن عائشه ، الاختصاص : ص 224 عن ابن عبّاس .
2- .الأمالی للصدوق : ص 201 ح 216 عن محمّد بن عماره ، مائه منقبه : ص 155 ح 100 عن محمّد بن زکریّا ، جامع الأخبار : ص 55 ح 70 عن محمّد بن عماره عن أبیه وکلّها عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 202 عن عمّار ومعاذ وعائشه ، روضه الواعظین : ص 129 ؛ المناقب للخوارزمی : ص 32 ح 2 عن محمّد بن عماد ، کفایه الطالب : ص 252 عن محمّد بن عمّار وکلاهما عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله .
3- .الاختصاص : ص 224 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 36 ص 370 ح 234 .
4- .بشاره المصطفی : ص 61 عن إبراهیم بن موسی عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام الحسین علیهم السلام عن جابر بن عبد اللّه ، العمده : ص 399 ح 724 عن عائشه ، بحار الأنوار : ج 38 ص 199 ح 8 .

ص: 177



2 / 5 8 یاد او عبادت است

ر . ک : ج 2 ص 189 (احادیث عصمت) .

2 / 5 8یاد او عبادت استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یاد علی، عبادت است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نگاه کردن به علی بن ابی طالب، عبادت است و یاد او [ نیز] عبادت است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :یاد خدای عز و جل عبادت است. یاد من، عبادت است. یاد علی، عبادت است و یاد پیشوایان از فرزندان وی، عبادت است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مجالس خود را با یاد علی بیارایید.

.


ص: 178

2 / 5 9النَّظَرُ إلَیهِ عِبادَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :النَّظَرُ إلی عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :النَّظَرُ إلی وَجهِ عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (2)

تاریخ بغداد عن أبی هریره :رَأَیتُ مَعاذَ بنَ جَبَلٍ یُدیمُ النَّظَرَ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ، فَقُلتُ : ما لَکَ تُدیمُ النَّظَرَ إلی عَلِیٍّ علیه السلام کَأَنَّکَ لَم تَرَهُ ؟ فَقالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ إلی وَجهِ عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (3)

الأمالی للطوسی عن حجر المدری :قَدِمتُ مَکَّهَ وبِها أبو ذَرٍّ جُندَبُ بنُ جُنادَهَ ، وقَدِمَ فی ذلِکَ العامِ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ حاجّا ، ومَعَهُ طائِفَهٌ مِنَ المُهاجِرینَ وَالأَنصارِ فیهِم عَلِیُّ ابنُ أبی طالِبٍ علیه السلام ، فَبَینا أنَا فِی المَسجِدِ الحَرامِ مَعَ أبی ذَرٍّ جالِسٌ إذ مَرَّ بِنا عَلِیٌّ علیه السلام ووَقَفَ یُصَلّی بِإِزائِنا ، فَرَماهُ أبو ذَرٍّ بِبَصَرِهِ ، فَقُلتُ : یَرحَمُکَ اللّهُ یا أبا ذَرٍّ ، إنَّکَ لَتَنظُرُ إلی عَلِیٍّ فَما تَقلَعُ عَنهُ ! قالَ : إنّی أفعَلُ ذلِکَ ، وقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ إلی عَلِیٍّ عِبادَهٌ ، وَالنَّظَرُ إلَی الوالِدَینِ بِرَأفَهٍ ورَحمَهٍ عِبادَهٌ ، وَالنَّظَرُ فِی الصَّحیفَهِ یَعنی صَحیفَهَ القُرآنِ عِبادَهٌ ، وَالنَّظَرُ إلَی الکَعبَهِ عِبادَهٌ . (4)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 152 ح 4681 ، المعجم الکبیر : ج 18 ص 110 ح 207 ، الفردوس : ج4 ص 294 ح 6866 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 353 ح 8940 و8941 کلّها عن عمران بن حصین و ص 351 ح 8936 عن ابن مسعود و ص 355 ح8944 عن جابر و ح8946 عن ثوبان و ح 8947 ، حلیه الأولیاء : ج 2 ص 183 کلاهما عن عائشه ، الصواعق المحرقه : ص 123 عن ابن مسعود ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 246 ح 160 عن عمران بن حصین و ص 248 ح 166 عن عائشه .
2- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 152 ح 4682 وص153 ح4683 ، المعجم الکبیر : ج 10 ص 77 ح 10006 ، حلیه الأولیاء : ج 5 ص 58 ، المناقب للخوارزمی : ص 361 ح 373 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 351 ح 8935 و ح 8937 و ص 352 ح 8938 و ح 8939 کلّها عن ابن مسعود و ص 355 ح 8945 عن أنس ، المناقب لابن المغازلی : ص 207 ح 244 ، الفردوس : ج 4 ص 294 ح 6865 کلاهما عن معاذ بن جبل ؛ الأمالی للصدوق : ص 444 ح 591 عن أبی هریره ، الأمالی للطوسی : ص 350 ح 722 عن عمران بن حصین .
3- .تاریخ بغداد : ج2 ص51 الرقم 448 ، تاریخ دمشق : ج42 ص352؛ المسترشد : ص 293 ح 109 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 202 .
4- .الأمالی للطوسی: ص455 ح1016،المناقب لابن شهر آشوب: ج 3 ص 202 نحوه .

ص: 179



2 / 5 9 نگاهِ به او عبادت است

2 / 5 9نگاهِ به او عبادت استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نگاه کردن به علی، عبادت است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نگاه کردن به چهره علی، عبادت است.

تاریخ بغداد به نقل از ابو هریره : معاذ بن جبل را دیدم که بر علی بن ابی طالب علیه السلام خیره می شد. گفتم : چه شده که به علی، خیره نگاه می کنی؟ گویی که هیچ گاه او را ندیده ای؟ گفت : از پیامبر خدا شنیدم که فرمود : «نگاه کردن به چهره علی، عبادت است».

الأمالی ، طوسی به نقل از حجر مدری : به مکّه آمدم و ابوذر جندب بن جناده هم آن جا بود و عمر بن خطّاب هم در آن سال برای حج گزاردن آمده بود. همراه وی گروهی از مهاجران و انصار و از جمله علی بن ابی طالب علیه السلام بودند. هنگامی که با ابوذر در مسجدالحرام نشسته بودم، علی علیه السلام از کنارمان گذشت و روبه روی ما به نماز ایستاد. ابوذر، چشم به وی دوخت. گفتم : خدا رحمتت کند، ابوذر! تو به علی نگاه می کنی و چشم از وی برنمی داری؟ گفت : من این کار را می کنم، چون از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «نگاه کردن به علی ، عبادت است. نگاه کردن با مهر و رحمت به پدر و مادر، عبادت است. نگاه کردن به ورقه (یعنی ورقه قرآن)، عبادت است، ونگاه کردن به کعبه، عبادت است».

.


ص: 180

الریاض النضره عن جابر :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : عُد عِمرانَ بنَ الحُصَینِ فَإِنَّهُ مَریضٌ ، فَأَتاهُ وعِندَهُ مُعاذٌ وأبو هُرَیرَهُ ، فَأَقبَلَ عِمرانُ یُحِدُّ النَّظَرَ إلی عَلِیٍّ ، فَقالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ إلی عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (1)

تاریخ دمشق عن عائشه :قُلتُ لِأَبی : إنّی أراکَ تُطیلُ النَّظَرَ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ! فَقالَ لی : یا بُنَیَّهُ ، سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ فی وَجهِ عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (2)

جامع الأحادیث للقمّی عن عائشه :دَخَلَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام عَلی أبی فی مَرَضِهِ الَّذی قَبَضَهُ اللّهُ فیهِ ، فَجَعَلَ أبی یَنظُرُ إلَیهِ فَما یُزیغُ بَصَرَهُ عَنهُ . فَلَمّا خَرَجَ عَلِیٌّ علیه السلام فَقُلتُ : یا أبَهِ ، رَأَیتُکَ تَنظُرُ إلی عَلِیٍّ علیه السلام فَما تُزیغُ بَصَرَکَ عَنهُ ! قالَ : یا بُنَیَّهُ ، إن أفعَل هذا فَقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ إلی عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (3)

تاریخ دمشق عن یونس مولی الرشید :کُنتُ واقِفا عَلی رَأسِ المَأمونِ وعِندَهُ یَحیَی بنُ أکثَمَ القاضی ، فَذَکَروا عَلِیّا وفَضلَهُ ، فَقالَ المَأمونُ : سَمِعتُ الرَّشیدَ یَقولُ : سَمِعتُ المَهدِیَّ یَقولُ : سَمِعتُ المَنصورَ یَقولُ : سَمِعتُ أبی یَقولُ : سَمِعتُ جَدّی یَقولُ سَمِعتُ ابنَ عَبّاسٍ یَقولُ : رَجَعَ عُثمانُ إلی عَلِیٍّ فَسَأَلَهُ المَصیرَ إلَیهِ ، فَصار إلَیهِ ، فَجَعَلَ یَحُدُّ النَّظَرَ إلَیهِ ، فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ : ما لَکَ یا عُثمانُ ، ما لَکَ تَحُدُّ النَّظَرَ إلَیَّ ؟ قالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : النَّظَرُ إلی عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (4)

.

1- .الریاض النضره : ج 3 ص 197 ، ذخائر العقبی : ص 171 وراجع المناقب للخوارزمی : ص 361 ح 374 وتاریخ دمشق : ج 42 ص 354 ح 8942 .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 350 ح 8933 و ح 8932 نحوه ، الریاض النضره : ج 3 ص 196 ، المناقب لابن المغازلی : ص 210 ح 252 و ح 253 .
3- .جامع الأحادیث للقمّی : ص 249 ح 12 ، مائه منقبه : ص 138 ح 84 وفی آخره «إلی وجه علیّ» بدل «إلی علیّ» وراجع المناقب للخوارزمی : ص 362 ح 375 .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 350 ح 8934 .

ص: 181

الریاض النضره به نقل از جابر : پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود : «از عمران بن حصین، عیادت کن که بیمار است». علی علیه السلام به دیدار وی رفت . معاذ و ابو هریره هم نزد او بودند. عمران، چشم بر علی علیه السلام تیز کرد و گفت : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «نگاه کردن به علی ، عبادت است».

تاریخ دمشق به نقل از عایشه : به پدرم گفتم : تو را می بینم که به علی بن ابی طالب ، نگاه طولانی می کنی؟! در پاسخم گفت : دخترکم! از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «نگاه کردن به چهره علی، عبادت است».

جامع الأحادیث به نقل از عایشه : علی بن ابی طالب ، در بیماری پدرم که در آن درگذشت، بر وی وارد شد. پدرم شروع به نگاه کردن به او کرد و چشم از او برنمی داشت. هنگامی که علی علیه السلام بیرون رفت، گفتم : پدر! دیدم که به علی نگاه می کردی و چشم از وی بر نمی داشتی؟! گفت : دخترکم! اگر چنین کاری می کنم، به دلیل آن است که از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «نگاه کردن به علی، عبادت است».

تاریخ دمشق به نقل از یونس ، آزاد شده رشید : من بالای سرِ مأمون ایستاده بودم و یحیی ابن اکثم قاضی، (1) نزد وی بود. از علی علیه السلام و فضایلش یاد کردند. مأمون گفت : از رشید شنیدم که می گفت از مهدی شنیدم که می گفت از منصور شنیدم که می گفت از پدرم شنیدم که می گفت از جدّم شنیدم که می گفت از ابن عبّاس شنیدم که می گفت : عثمان، نزد علی علیه السلام برگشت و از وی خواست که نزد وی آید و علی علیه السلام ، نزد او رفت. عثمان به علی علیه السلام خیره شد . علی علیه السلام به وی گفت : «عثمان! تو را چه شده است که چنین خیره به من نگاه می کنی؟». عثمان گفت : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «نگاه کردن به علی، عبادت است».

.

1- .یحیی بن اکثم ، در زمان مأمون ، هفتمین خلیفه عبّاسی ، قاضی بصره و نیز قاضی القضات بغداد بود . مأمون ، فرزند هارون الرشید ، پنجمین خلیفه عبّاسی بود ، مهدی سومین خلیفه و منصور ، دومین خلیفه عبّاسی به شمار می آید. پدر منصور ، محمّد و کنیه اش ابو جعفر بود. محمّد ، فرزند علی و علی ، فرزند عبد اللّه بن عبّاس بود .

ص: 182

2 / 5 10مَغفورٌ لَهُرسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أ لا اُعَلِّمُکَ کَلِماتٍ إذا قُلتَهُنَّ غَفَرَ اللّهُ لَکَ وإن کُنتَ مَغفورا لَکَ ؟ قالَ : قُل : لا إلهَ إلَا اللّهُ العَلِیُّ العَظیمُ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ الحَلیمُ الکَریمُ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ ، سُبحانَ اللّهِ رَبِّ العَرشِ العَظیمِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أ لا اُعَلِّمُکَ کَلِماتٍ إذا قُلتَهُنَّ غُفِرَ لَکَ مَعَ أنَّهُ مَغفورٌ لَکَ ؟ لا إلهَ إلَا اللّهُ الحَلیمُ الکَریمُ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ العَلِیُّ العَظیمُ ، سُبحانَ اللّهِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبعِ ورَبِّ العَرشِ العَظیمِ ، الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أ لا اُعَلِّمُکَ دُعاءً تَدعو بِهِ لَو کانَ عَلَیکَ مِثلُ عَدَدِ الذَّرِّ ذُنوبا لَغُفِرَت لَکَ مَعَ أنَّهُ مَغفورٌ لَکَ ؟ قُل : اَللّهُ لا إلهَ إلَا أنتَ الحَکیمُ الکَریمُ ، تَبارَکتَ سُبحانَکَ رَبِّ العَرشِ العَظیمِ . (3)

.

1- .سنن الترمذی:ج5ص529 ح3504،فضائل الصحابه لابن حنبل: ج 2 ص 616 ح 1053 کلاهما عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام و ص 711 ح 1216 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 333 ح 1363 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 149 ح 4670 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 81 ح 29 والأربعه الأخیره عن عبد الرحمن بن أبی لیلی عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الاستیعاب : ج 3 ص 204 الرقم 1875 والخمسه الأخیره نحوه .
2- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 200 ح 712 ، خصائص أمیر المؤمنین للنسائی : ص 76 ح 24 و ص 78 ح 25 کلّها عن عبد اللّه بن سلمه عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- .المعجم الکبیر : ج 5 ص 192 ح 5060 عن زید بن أرقم وعمرو بن ذی مرّ .

ص: 183



2 / 5 10 بخشوده شده

2 / 5 10بخشوده شدهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : آیا می خواهی کلماتی به تو بیاموزم که اگر آنها را بگویی، خداوند ، تو را ببخشاید ، با آن که تو بخشوده هستی؟ بگو : خدایی جز خدای والا مرتبه عظیم نیست. خدایی جز خدای حلیم و کریم نیست. خدایی جز «اللّه » نیست. منزّه است خدایی که پروردگار عرش عظیم است!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : آیا کلماتی را به تو بیاموزم که اگر آنها را بگویی، بخشیده می شوی با آن که تو بخشوده هستی؟ [ بگو :] خدایی جز خدای حلیم و کریم نیست. خدایی جز خدای والای عظیم نیست. منزّه است خدایی که پروردگار آسمان های هفتگانه و پروردگارِ عرش عظیم است. سپاس، از آنِ خداوند پروردگارِ جهانیان است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! با آن که تو بخشوده شده ای، آیا دعایی به تو بیاموزم که اگر گناهان تو به شمار ذرّه ها باشد، آن را بخوانی و بخشوده شوی؟ بگو : خدایا! خدایی جز تویِ حکیم و کریم نیست. خُجسته ای تو، منزهی تو، ای پروردگار عرش عظیم!

.


ص: 184

2 / 6المَقاماتُ الاُخرَوِیَّهُ2 / 6 1أوَّلُ مَن یُصافِحُنیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ أوَّلُ مَن آمَنَ بی ، وأوَّلُ مَن یُصافِحُنی یَومَ القِیامَهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله وهُوَ آخِذٌ بِیَدِ عَلِیٍّ علیه السلام : إنَّ هذا أوَّلُ مَن آمَنَ بی ، وهُوَ أوَّلُ مَن یُصافِحُنی یَومَ القِیامَهِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله وهُوَ آخِذٌ بِیَدِ عَلِیٍّ علیه السلام : هذا أوَّلُ مَن یُصافِحُنی یَومَ القِیامَهِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :سَتَکونُ مِن بَعدی فِتنَهٌ ، فَإِذا کانَ ذلِکَ فَالزَموا عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ؛ فَإِنَّهُ أوَّلُ مَن یَرانی ، وأوَّلُ مَن یُصافِحُنی یَومَ القِیامَهِ . (4)

.

1- .أنساب الأشراف : ج 2 ص 362 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 41 ح 8369 و ص 42 ح 8370 وفیه «أنت» بدل «علیّ» ؛ الإرشاد : ج 1 ص 31 ، الأمالی للطوسی : ص 250 ح 444 و ص 148 ح 242 ، رجال الکشّی : ج 1 ص 114 الرقم 51 ، الأمالی للصدوق : ص 274 ح 304 ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 4 ح 4 وفیهما «هذا» بدل «علیّ» ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 535 ح 1037 و ج 1 ص277 ح191 و ص 284 ح200 ، إعلام الوری : ج1 ص360، بشاره المصطفی : ص 103 وفی الأربعه الأخیره «أنت» بدل «علیّ» و ص 85 کلّها عن أبی ذرّ ، الفضائل لابن شاذان : ص 123 عن أبی ذرّ وسلمان وفیه «إنّه» بدل «علیّ» .
2- .المعجم الکبیر : ج 6 ص 269 ح 6184 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 41 ح 8368 کلاهما عن سلمان وأبی ذرّ و ص 42 ح 8371 و ص 43 ح 8373 ؛ معانی الأخبار : ص 402 ح 64 والثلاثه الأخیره عن ابن عبّاس ، الأمالی للطوسی : ص 210 ح 361 ، بشاره المصطفی : ص 108 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 267 ح179 وص280 ح194 والأربعه الأخیره عن سلمان وأبی ذرّ.
3- .تاریخ بغداد : ج 9 ص 453 الرقم 5085 عن ابن عبّاس ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 6 .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 450 ح 9026 ، اُسد الغابه : ج 6 ص265 الرقم 6214 ، الاستیعاب : ج4 ص 307 الرقم 3188 ، الإصابه: ج 7 ص 294 الرقم 10484 وفیه «آمن بی» بدل «یرانی» ؛ بشاره المصطفی : ص 152 کلّها عن أبی لیلی .

ص: 185



2 / 6 مقام های اُخروی

اشاره

2 / 6 1 اوّلین کسی که در قیامت با من دست خواهد داد

2 / 6مقام های اُخروی2 / 6 1اوّلین کسی که در قیامت با من دست خواهد دادپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، اوّلین کسی است که به من ایمان آورد، و اوّلین کسی است که در روز قیامت با من دست خواهد داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که دست علی علیه السلام را گرفته بود : این، اوّلین کسی است که به من ایمان آورد و اوّلین کسی است که در روز قیامت با من دست خواهد داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که دست علی علیه السلام را گرفته بود : این، اوّلین کسی است که روز قیامت با من دست خواهد داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پس از من، فتنه ای خواهد بود. اگر چنین شد، همراه علی بن ابی طالب باشید؛ چون وی اوّلین کسی است که مرا می بیند، و اوّلین کسی است که روز قیامت با من دست خواهد داد.

.


ص: 186

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ أوَّلُ مَنِ اتَّبَعَنی ، وهُوَ أوَّلُ مَن یُصافِحُنی بَعدَ الحَقِّ . (1)

الإصابه عن لیلی الغفاریّه :کُنتُ أغزو مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَاُداوِی الجَرحی وأقومُ عَلَی المَرضی ، فَلَمّا خَرَجَ عَلِیٌّ إلَی البَصرَهِ خَرَجتُ مَعَهُ ، فَلَمّا رَأَیتُ عائِشَهَ أتَیتُها ، فَقُلتُ : هَل سَمِعتِ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَضیلَهً فی عَلِیٍّ ؟ قالَت : نَعَم ، دَخَلَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ مَعی ، وعَلَیهِ جَردُ قَطیفَهٍ (2) ، فَجَلَسَ بَینَنا ، فَقُلتُ : أما وَجَدتَ مَکانا هُوَ أوسَعُ لَکَ مِن هذا ؟ ! فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : یا عائِشَهُ دَعی لی أخی ؛ فَإِنَّهُ أوَّلُ النّاسِ إسلاما ، وآخِرُ النّاسِ بی عَهدا ، وأوَّلُ النّاسِ لی لُقِیّا یَومَ القِیامَهِ . (3)

2 / 6 2صاحِبُ لِوائیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ أخی ، وصاحِبُ لِوائی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِی علیه السلام : أنتَ صاحِبُ لِوائی فِی الآخِرَهِ ، کَما أنتَ صاحِبُ لِوائی فِی الدُّنیا . (5)

.

1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 59 ح 228 عن الحسن بن عبد اللّه الرازی التمیمی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
2- .القطیفه : کساء له خمل (النهایه : ج 4 ص 84 «قطف») .
3- .الإصابه : ج 8 ص 307 الرقم 11731 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 45 ح 8376 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 287 الرقم 204 نحوه .
4- .کشف الغمّه : ج 1 ص 327 عن جابر .
5- .الأمالی للصدوق : ص 411 ح 533 ، بشاره المصطفی : ص 55 کلاهما عن أبی سعید عقیصا عن الإمام الحسین عن أبیه علیهماالسلام .

ص: 187



2 / 6 2 پرچمدار من

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی علیه السلام ، اوّلین کسی بود که از من پیروی کرد، و اوّلین کسی است که بعد از حق تعالی [ در قیامت]، با من دست می دهد.

الإصابه به نقل از لیلی غفاری : من همراه پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ شرکت می کردم، به مداوای مجروحان می پرداختم و بیماران را پرستاری می کردم. هنگامی که علی علیه السلام به سوی بصره حرکت کرد، همراه وی خارج شدم. وقتی عایشه را دیدم، نزدش رفتم و گفتم : آیا از پیامبر خدا درباره علی علیه السلام فضیلتی شنیده ای؟ گفت : آری. علی بر پیامبر خدا وارد شد و او با من بود و شَمَدی بر وی بود. علی ، بین من و پیامبر صلی الله علیه و آله نشست. گفتم : جایی پیدا نکردی که وسیع تر از این جا باشد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای عایشه! برادرِ مرا رها کن. او اوّلین کسی بود که اسلام آورد و آخرین کسی است که با من وداع می کند و در روز قیامت، اوّلین ملاقات کننده با من است».

2 / 6 2پرچمدار منپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی، برادر من و پرچمدار من است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو پرچمدار من در آخرتی، چنان که در دنیا پرچمدار من بودی.

.


ص: 188

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ صاحِبُ لِوائی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (1)

تاریخ دمشق عن أنس بن مالک :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ : بِأَبی (2) واُمّی ، مَن صاحِبُ لِوائِکَ یَومَ القِیامَهِ ؟ قالَ : صاحِبُ لِوائی فِی دارِ الدُّنیا وأومَأَ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبیطالِبٍ أمینی غَدا فِی القِیامَهِ ، وصاحِبُ رایَتی فِی القِیامَهِ ، عَلِیٌّ مَفاتیحُ خَزائِنِ رَحمَهِ رَبّی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : سَأَلتُ رَبّی عَزَّ وجَلَّ أن یَجعَلَکَ حامِلَ لِوائی ؛ وهُوَ لِواءُ اللّهِ الأَکبَرُ ، عَلَیهِ مَکتوبٌ : المُفلِحونَ الفائِزونَ بِالجَنَّهِ ، فَأَعطانی . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ أمامی ، وبِیَدِهِ لِوائی ؛ وهُوَ لِواءُ الحَمدِ ، مَکتوبٌ عَلَیهِ : لا إلهَ إلَا اللّهُ ، المُفلِحون هُمُ الفائِزونَ بِاللّهِ . (6)

.

1- .الخصال : ص 429 ح 8 عن جابر بن یزید عن الإمام الباقر عن أبیه عن جدّه علیهم السلام و ص 552 ح 30 عن أبی سعید الورّاق عن أبیه عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الأمالی للصدوق : ص 175 ح 178 عن ابن عبّاس ، و ص 116 ح 101 عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الأمالی للطوسی : ص 550 ح 1168 عن أبی ذرّ ، الاحتجاج : ج 1 ص 312 ح 53 عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 388 ح 309 عن زید بن علیّ عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ؛ الفردوس : ج 5 ص 332 ح 8346 عن اُبیّ .
2- .فی المصدر : «باُمّی» ، والتصحیح من نسخه تاریخ دمشق «ترجمه الإمام علیّ علیه السلام » تحقیق محمّد باقر المحمودی : (ج 1 ص 147 ح 212 ) .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 75 ح 8420 .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 330 ح 8892 ، حلیه الأولیاء : ج 1 ص 66 ، المناقب للخوارزمی : ص 311 ح 311 کلّها عن أنس بن مالک ، الفردوس: ج5 ص367 ح8458 عن ابن عبّاس.
5- .الخصال : ص 314 ح 94 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 278 ح16 کلاهما عن یاسر الخادم و ج2 ص30 ح35 عن أحمد بن عامر وأحمد بن عبد اللّه وداود بن سلیمان ، صحیفه الإمام الرضا علیه السلام : ص 48 ح 33 ؛ المناقب للخوارزمی : ص 293 ح 280 کلاهما عن أحمد بن عامر وکلّها عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، کنز العمّال : ج 13 ص 152 ح 36476 .
6- .معانی الأخبار : ص 116 ح 1 ، علل الشرائع : ص 165 ح 6 ، الأمالی للصدوق : ص 178 ح 180 ، بصائر الدرجات : ص 417 ح 11 ، روضه الواعظین : ص 127 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 147 ح 6 کلّها عن أبی سعید الخدری .

ص: 189

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو پرچمدار من در دنیا و آخرتی.

تاریخ دمشق به نقل از انس بن مالک : از پیامبر خدا پرسیدم و گفتم : پدر و مادرم فدایت! چه کسی در روز قیامت، پرچمدار توست؟ در حالی که به علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره می کرد، فرمود : «[ همان ]صاحب پرچمم در دنیا».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب، امین من در روز قیامت و پرچمدار من در قیامت است. علی، کلید خزانه های رحمت پروردگارم است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : از پروردگارم عز و جل درخواست کردم که تو را [ در قیامت ]پرچمدارم قرار دهد؛ همان که پرچم بزرگ خدای است و بر آن نوشته شده : «رستگاران، دست یابندگان به بهشت اند»، و خداوند، درخواستم را پاسخ داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب [ در قیامت]، پیشاپیش من است و در دست وی، پرچم من قرار دارد؛ پرچم حمد و ستایش، که بر آن نوشته شده : «خدایی جز اللّه نیست. رستگاران، آنانی هستند که به وسیله خدا کامیاب شده اند».

.


ص: 190

الإمام الباقر علیه السلام عن جابر بن عبد اللّه :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : أوَّلُ مَن یَدخُلُ الجَنَّهَ مِنَ النَّبِیّینَ وَالصِّدّیقینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، فَقامَ إلَیهِ أبو دُجانَهَ فَقالَ لَهُ : أ لَم تُخبِرنا عَنِ اللّهِ تَعالی أنَّهُ أخبَرَکَ أنَّ الجَنَّهَ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الأَنبِیاءِ حَتّی تَدخُلَها أنتَ ، وعَلَی الاُمَمِ حَتّی تَدخُلَها اُمَّتُکَ ؟ ! قالَ : بَلی ، ولکِن أما عَلِمتَ أنَّ حامِلَ لِواءِ الحَمدِ أمامَهُم ! وعَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ حامِلُ لِواءِ الحَمدِ یَومَ القِیامَهِ بَینَ یَدَیَّ ؛ یَدخُلُ بِهِ الجَنَّهَ وأنَا عَلی أثَرِهِ . فَقامَ عَلِیٌّ علیه السلام وقَد أشرَقَ وَجهُهُ سُرورا ویَقولُ : الحَمدُ للّهِِ الَّذی شَرَّفَنا بِکَ یا رَسولَ اللّهِ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ أمامی یَومَ القِیامَهِ ، فَیُدفَعُ إلَیَّ لِواءُ الحَمدِ فَأَدفَعُهُ إلَیکَ ، وأنتَ تَذودُ النّاسَ عَن حَوضِهِ (2) . (3)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ مَعی ؛ مَعَکَ لِواءُ الحَمدِ وأنتَ تَحمِلُهُ ، وأعطانی أنَّکَ وَلِیُّ المُؤمِنینَ مِن بَعدی . (4)

.

1- .المناقب للخوارزمی : ص317 ح319 عن محمّد بن الحسین المعروف بشلقان ؛ مائه منقبه : ص 104 ح 49 عن محمّد بن الحسن المعروف بالسیلق وکلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، شرح الأخبار : ج 2 ص 472 ح 829 عن ابن عبّاس ، تفسیر فرات : ص 456 ح 597 ، کشف الغمّه : ج1 ص 321 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 629 ح 2 والأربعه الأخیره نحوه ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 229 وفیه إلی «علی أثره» .
2- .کذا ، وفی کنز العمّال نقلاً عن المصدر : «عن حوضی» .
3- .تاریخ دمشق : ج 35 ص 338 ح 7209 عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 13 ص 145 ح 36455 وراجع تفسیر فرات : ص 494 ح 646 .
4- .تاریخ بغداد : ج 4 ص 339 الرقم 2167 عن عمر بن علیّ عن أبیه علیه السلام ، کنز العمّال : ج 11 ص 625 ح 33047 و ج 13 ص 129 ح 36411 .

ص: 191

امام باقر علیه السلام : به نقل از جابر بن عبد اللّه : از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : «اوّلین کسی که از بین پیامبران و صدّیقان به بهشتْ وارد می شود، علی بن ابی طالب است». ابو دُجانه برخاست و گفت : مگر از طرف خدا به ما خبر ندادی که او به تو خبر داده که بهشت بر پیامبرانْ حرام است تا آن که تو داخل آن شوی، و بر امّت ها حرام است تا آن که امّت تو بر آن وارد شوند؟ فرمود : «آری؛ ولی مگر نمی دانی که حامل پرچم حمد (درفش ستایش) پیشاپیش آنان است و علی بن ابی طالب ، در روز قیامت ، پیشاپیش من، حامل پرچم حمد است که وارد بهشت می شود و من، پشتِ سر او وارد می شوم؟». علی علیه السلام در حالی که چهره اش از شادمانی می درخشید، برخاست و گفت : ای پیامبر خدا! ستایش ، خدایی را که به تو ما را شرف بخشید.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو در روز قیامت، پیشاپیش منی. پرچم حمد (درفش ستایش) به من داده می شود و من آن را به تو می سپارم و تو مردم [ منافق و...] را از حوض، دور می کنی.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو با منی. پرچم حمد با توست و تو آن را به دوش می کشی، و [ خداوند ، این موهبت را ]به من عطا کرده که تو پس از من، ولیّ مؤمنان باشی.

.


ص: 192

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : أنتَ مَعی ، ومَعَنا لِواءُ الحَمدِ وهُوَ بِیَدِکَ ، تَسیرُ بِهِ أمامی ، تَسبِقُ بِهِ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ عَلِیٍّ علیه السلام : إنَّ (2) لِوائی مَعَهُ یَومَ القِیامَهِ ، وتَحتَهُ آدَمُ وما وَلَدَ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ رُفِعَت لِهذِهِ الاُمَّهِ أعلامٌ ، فَأَوَّلُ الأَعلامِ لِوائِیَ الأَعظَمُ مَعَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، وَالنّاسُ أجمَعینَ تَحتَ لِوائِهِ ، یُنادی مُنادٍ : هذَا الفَضَلُ یَابنَ أبی طالِبٍ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ یَومُ القِیامَهِ أتانی جَبرَئیلُ علیه السلام وبِیَدِهِ لِواءُ الحَمدِ ؛ وهُوَ سَبعونَ شِقَّهً (5) ، الشِّقَّهُ مِنهُ أوسَعُ مِنَ الشَّمسِ وَالقَمَرِ ، فَیَدفَعُهُ إلَیَّ ، فَآخُذُهُ وأدفَعُهُ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (6)

فضائل الصحابه لابن حنبل عن محدوج بن زید :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله آخی بَینَ المُسلِمینَ ثُمَّ قالَ : یا عَلِیُّ ، أنتَ أخی ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی غَیرَ أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی ، أما عَلِمتَ یا عَِلیُّ أنَّهُ أوَّلُ مَن یُدعی بِهِ یَومَ القِیامَهِ یُدعی بی ، فَأَقومُ عَن یَمینِ العَرشِ فی ظِلِّهِ فَاُکسی حُلَّهً خَضراءَ مِن حُلَلِ الجَنَّهِ ، ثُمَّ یُدعی بِالنَّبِیّینَ بَعضُهُم عَلی أثَرِ بَعضٍ ، فَیَقومونَ سِماطَینِ (7) عَن یَمینِ العَرشِ ویُکسَونَ حُلَلاً خَضراءَ مِن حُلَلِ الجَنَّهِ ؟ ألا وإنّی اُخبِرُکَ یا عَلِیُّ أنَّ اُمَّتی أوَّلُ الاُمَمِ یُحاسَبونَ یَومَ القِیامَهِ ، ثُمَّ أبشِر (8) أوَّلُ مَن یُدعی بِکَ لِقَرابَتِکَ مِنّی ومَنزِلَتِکَ عِندی ، ویُدفَعُ إلَیکَ لِوائی ؛ وهُوَ لِواءُ الحَمدِ ، فَتَسیرُ بِهِ بَینَ السِّماطینِ ، آدَمُ علیه السلام وجَمیعُ خَلقِ اللّهِ یَستَظِلّونَ بِظِلِّ لِوائی یَومَ القِیامَهِ ، وطولُهُ مَسیرَهُ ألفِ سَنَهٍ ، سِنانُهُ یاقوتَهٌ حَمراءُ ، قُضُبُهُ فِضَّهٌ بَیضاءُ ، زُجُّهُ (9) دُرَّهٌ خَضراءُ ، لَهُ ثَلاثُ ذَوائِبَ مِن نورٍ ؛ ذُؤابَهٌ فِی المَشرِقِ ، وذُؤابَهٌ فِی المَغرِبِ ، وَالثّالِثَهُ وَسَطَ الدُّنیا ، مَکتوبٌ عَلَیهِ ثَلاثَهُ أسطُرٍ ؛ الأَوَّلُ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، وَالثّانی : الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ ، وَالثّالِثُ : لا إلهَ إلَا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ ، طولُ کُلِّ سَطرٍ [مَسیرَهُ] ألفِ سَنَهٍ ، وعَرضُهُ مَسیرَهُ ألفِ سَنَهٍ . فَتَسیرُ بِاللِّواءِ وَالحَسَنُ عَن یَمینِکَ وَالحُسَینُ عَن یَسارِکَ ، حَتّی تَقِفَ بَینی وبَینَ إبراهیمَ فی ظِلِّ العَرشِ ، ثُمَّ تُکسی حُلَّهً خَضراءَ مِنَ الجَنَّهِ ، ثُمَّ یُنادی مُنادٍ مِن تَحتِ العَرشِ : نِعمَ الأَبُ أبوکَ إبراهیمُ ، ونِعمَ الأَخُ أخوکَ عَلِیٌّ . أبشِر یا عَلِیُّ ! إنَّکَ تُکسی إذا کُسیتُ ، وتُدعی إذا دُعیتُ ، وتُحَیّی إذا حُیّیتُ (10) . (11)

.

1- .المناقب للخوارزمی : ص 359 ح 371 عن عمر بن علیّ عن أبیه علیه السلام .
2- .فی المصدر : «إنّه» ، والصحیح ما أثبتناه کما فی کنز العمّال .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 331 ح 8894 ، کنز العمّال : ج 13 ص 154 ح 36479 نقلاً عن الواهیات وکلاهما عن الحارث عن الإمام علیّ علیه السلام وراجع الخصال : ص 415 ح 5 وعلل الشرائع : ص 173 ح 1 والأمالی للصدوق : ص 354 ح 432 وشرح الأخبار : ج 2 ص 464 ح 814 .
4- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 175 عن ابن مسعود .
5- .أی : قِطعه (النهایه : ج 2 ص 491 «شقق») .
6- .الأمالی للصدوق : ص 756 ح 1019 ، الخصال : ص 583 ح 7 کلاهما عن ابن عبّاس ، روضه الواعظین : ص 123 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 228 کلّها نحوه وراجع عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 304 ح 63 وبشاره المصطفی: ص126 وص221.
7- .سِماطَین : أی صَفَّین ؛ وکلّ صفّ من الرجال سِماط (لسان العرب : ج 7 ص 325 «سمط») .
8- .وفی المناقب للخوارزمی : «ثمّ أنت» ، وفی المناقب لابن المغازلی : «ثمّ إنّه» .
9- .الزُّجّ : الحدیده التی تُرکّب فی أسفل الرمح ، والسنان یُرکّب عالیته (لسان العرب : ج 2 ص 285 «زجج») .
10- .فی المناقب للخوارزمی : «وتُحبی إذا حُبِیت» ؛ من الحِباء : العَطاء بلا مَنّ ولا جزاء (لسان العرب : ج 14 ص 162 «حبا») .
11- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 663 ح 1131 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 53 ح 8389 نحوه ، المناقب لابن المغازلی : ص 42 ح 65 عن أبی زید الباهلی ، المناقب للخوارزمی : ص 140 ح 159 ؛ الأمالی للصدوق : ص 402 ح 520 عن مخدوج بن زید الذهلی ، المناقب للکوفی : ج 3 ص 301 ح 221 کلاهما نحوه وراجع شرح نهج البلاغه : ج 9 ص 169 .

ص: 193

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : تو با منی و پرچم حمد با ما و در دست توست، و تو پیشاپیش من ، آن را می بَری و به خاطر آن، بر اوّلین و آخرین، پیشی می گیری.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در توصیف علی علیه السلام : پرچم من در روز قیامت با اوست و زیر این پرچم، آدم علیه السلام و همه فرزندان آدم قرار دارند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در روز قیامت، برای این امّت، پرچم هایی برافراشته می شود. اوّلینِ پرچم ها، پرچم بزرگ من است که به دست علی بن ابی طالب است و همه مردم، در زیر این پرچم اند و آواز دهنده ای آواز می دهد : برتری این است، ای پسر ابو طالب!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :وقتی قیامت شد، جبرئیل پرچم حمد را در دست گرفته ، به نزد من خواهد آمد . این پرچم، هفتاد تکّه خواهد داشت که هر تکّه آن، گسترده تر از خورشید و ماه است. آن را به من خواهد داد و من آن را خواهم گرفت و به علی بن ابی طالب خواهم داد.

فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از محدوج بن زید : پیامبر خدا بین مسلمانان، پیمان برادری بست و آن گاه فرمود : «ای علی! تو برادر منی. جایگاه تو نسبت به من، جایگاه هارون نسبت به موسی علیه السلام است، جز آن که پس از من پیامبری نیست. ای علی! آیا می دانی اوّلین کسی که در روز قیامت فراخوانده شود، منم. من از سمت راست عرش، از سایه آن برخواهم خاست و با حریری سبز از حریرهای بهشتی ، پوشانده خواهم شد. آن گاه پیامبران، یکی پس از دیگری فراخوانده می شوند و از سمت راست عرش، به دو صف برخواهند خاست و با حریرهایی سبز از حریرهای بهشتی ، پوشانده خواهند شد؟ هان ای علی! من به تو خبر می دهم امّت من، اوّلین امّت از بین امّت هاست که روز قیامت، حسابرسی می شوند و به تو بشارت می دهم که به جهت نزدیکی ات به من و جایگاهت در نزد من، اوّلین کسی هستی که فراخوانده می شوی و پرچم من به تو داده می شود. این، پرچمِ حمد (ستایش) است که در بین صف ها آن را خواهی بُرد و آدم علیه السلام و همه آفریده های خدا در روز قیامت، در سایه پرچم من سایه می گیرند. طول پرچم، راه هزار ساله است. سرنیزه آن ، یاقوت سرخ است. تیرک آن، نقره سفید است و تَه تیرک آن، دُرّ سبز است. دارای سه دنباله از نور است : دنباله ای در شرق، دنباله ای در غرب، و دنباله ای در میان دنیا که سه سطر بر آن نوشته شده است : [ سطر ]اوّل، «بسم اللّه الرحمن الرحیم». [ سطر] دوم ، «الحمد للّه ربّ العالمین». [ سطر] سوم، «لا اله الّا اللّه ، محمّد رسول اللّه ». درازای هر سطر، هزار سال راه و پهنای آن، هزار سال راه است . تو پرچم را می بَری و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ تو، تا آن که در بین من و ابراهیم علیه السلام در سایه عرش، درنگ می کنی. آن گاه، با حریر سبز بهشتی ، پوشانده می شوی و آن گاه، آواز دهنده ای از زیر عرش، آواز می دهد : «[ای محمد! ]بهترین پدر، پدر تو ابراهیم، و بهترین برادر، برادر تو علی است». بشارتت می دهم ای علی که هرگاه لباس پوشانده شوم، لباس پوشانده می شوی، و هرگاه فراخوانده شوم، فراخوانده می شوی، و هرگاه خوشامد گفته شوم، خوشامد گفته خواهی شد!

.


ص: 194

راجع : ج 10 ص 462 (صاحب رایه النبیّ) .

.


ص: 195

ر . ک : ج 10 ص 463 (صاحب بیرق پیامبر) .

.


ص: 196

2 / 6 3صاحِبُ حَوضیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ صاحِبُ حَوضی یَومَ القِیامَهِ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ... أنتَ صاحِبُ حَوضی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ... صاحِبُ حَوضی وشَفاعَتی . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ مَعی غَدا فِی القِیامَهِ عَلی حَوضی ، وصاحِبُ لِوائی ، ومَعی غَدا عَلی مَفاتیحِ خَزائِنِ جَنَّهِ رَبّی . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ صاحِبی عَلَی الحَوضِ غَدا ، وأنتَ صاحِبی فِی المَقامِ المَحمودِ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ أمینی فِی القِیامَِه عَلی حَوضی ، وصاحِبُ لِوائی ، ومُعینی غَدا فِی القِیامَهِ عَلی مَفاتیحِ خَزائِنِ جَنَّهِ رَبّی . (6)

عنه صلی الله علیه و آله :یا فاطِمَهُ ، إنّی غَدا مُقیمٌ عَلِیّا عَلی حَوضی ، یَسقی مَن عَرَفَ مِن اُمَّتی . (7)

.

1- .المعجم الأوسط : ج 1 ص 67 ح 188 ، المناقب للخوارزمی : ص 310 ح 308 کلاهما عن أبی هریره وجابر .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 294 ح 47 ، الأمالی للصدوق : ص 116 ح 101 کلاهما عن الحسین بن خالد عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام و ص 278 ح 309 عن أنس و ص 383 ح 489 ، بشاره المصطفی : ص 54 ، الصراط المستقیم : ج 1 ص 285 والثلاثه الأخیره عن ابن عبّاس ، مشارق أنوار الیقین : ص 52 عن جابر بن عبد اللّه عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
3- .الأمالی للصدوق : ص 175 ح 178 ، بشاره المصطفی : ص 198 کلاهما عن ابن عبّاس .
4- .تاریخ بغداد : ج 14 ص 99 الرقم 7441 عن أنس .
5- .الأمالی للصدوق : ص 411 ح 533 ، بشاره المصطفی : ص 55 کلاهما عن أبی سعید عقیصا عن الإمام الحسین عن أبیه علیهماالسلام .
6- .بشاره المصطفی : ص 200 .
7- .المناقب لابن المغازلی : ص 151 ح 188 ؛ الفضائل لابن شاذان : ص 102 کلاهما عن ابن عبّاس وفیه «یرد علیه» بدل «عرف» .