گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و نهم
سوره مَعارج




سوره مَعارج
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
عذاب فوري
صفحه 30 از 78
1 سَأَلَ سآئِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ
تقاضاکنندهاي ، تقاضاي عذابی کرد که واقع شد .
2 لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ
این عذاب مخصوص کافران است و هیچکس نمیتواند آن را دفع کند .
این تقاضاکننده" ، نعمان بن حارث "یا" نضر بن حارث "بود که به هنگام منصوب شدن علی به مقام خلافت و ولایت در غدیر خم
آیا این از ناحیه توست یا از ناحیه » : و پخش شدن این خبر در شهرها بسیار خشمگین گشت و خدمت رسول خدا آمد و گفت
او بیشتر ناراحت شد . « از ناحیه خداست » : پیامبر صلیاللهعلیهوآله صریحا فرمود ؟ « خداوند
66 ) سوره مَعارج )
و در اینهنگام سنگیفرودآمد و بر « خداوندا! اگر این حقاست و از ناحیه توست، سنگی از آسمان بر ما فرودآور » : و گفت
سراوخورد و اوراکشت.
همین مضمون را بسیاري از مفسران اهل سنّت و راویان حدیث با مختصري تفاوت نقل کردهاند .
آنرا از سینفر ازعلماي معروف اهل سنت با ذکر مدرك و نقل عین عبارت ، آورده است ، از « الغدیر » در « علامه امینی » مرحوم
جمله :
. « حافظ ابوعبید هروي » تفسیر غریب القرآن
. « القرطبی » تفسیر ابوبکر یحیی
. « شمس الدین شافعی » تفسیر سراج المنیر
کتاب سیره حلبی .
( و غیر این ها .( 1
19 اِنَّ الاِْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعا
. جلد 1 ، صفحه 239 تا 246 ، « الغدیر » -1
( جزء بیست و نهم ( 67
انسان، حریص و کم طاقت آفریده شدهاست .
20 اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوُعا
هنگامی که بدي به او رسد ، بیتابی میکند .
21 وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعا
و هنگامی که خوبی به او رسد ، مانع دیگران میشود .
را به معنی" حریص "تفسیرکردهاند و جمعی دیگر آن را به معنی " کمطاقت و « هَلُوع » جمعی از مفسران و ارباب لغت
بخیل"گرفتهاند. البته این دو صفت لازم و ملزوم یکدیگرند و هردو در معنیحریص، جمع میباشند، زیرا آدمهاي حریص غالبا
بخیلند و در برابرحوادث ناگوار کمتحمل و البته عکس آن نیز صادق میباشد.
سازگاري و جمع بین آیاتمتفاوت در مورد صفات انسان
دراینجا سهسؤال بهشرحزیر مطرحاستکه بایدبه آنها پاسخ داد :
1 اگر خداوند انسان را براي سعادت و کمال آفریده ، چگونه در طبیعت او شر و بدي را قرار داده است ؟
صفحه 31 از 78
68 ) سوره مَعارج )
2 آیا ممکن است خداوند چیزي را با صفتی بیافریند و سپس آفرینش خود را مذمّت کند؟
. « لَقَدْ خَلَقْنَاالاِْنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقْویم: ما انسان را با بهترین صورت و ساختمان آفریدیم »: صریحا میگوید « تین » 3 قرآندرآیه 4 سوره
« اَحْسَن تَقْویم » مسلما منظور این نیست که ظاهر انسان خوب و باطنش زشت و بد است ، بلکه کلّ خلقت انسان به صورت
است و همچنین آیات دیگري که مقام والاي انسان را میستایند ، این آیات با آیه مورد بحث چگونه سازگار است ؟
پاسخ همه این سؤالات با توجه به یک نکته روشن میشود و آن این است که خداوند نیروها و غرایز و صفاتی را در انسان آفریده
است که اینها بالقوّه وسیله تکامل و ترقّی و سعادت او محسوب میشوند ، بنابراین صفات و غرایز مزبور ذاتا بد نیست ، بلکه وسیله
کمال است ، اما هنگامی که همین صفات در مسیر انحرافی قرار گیرد و از آن سوءاستفاده شود ، مایه نکبت و بدبختی و شرّ و
فساد خواهد بود .
( جزء بیست و نهم ( 69
براي مثال همین حرص نیرویی است که به انسان اجازه نمیدهد به زودي از تلاش و کوشش بازایستد و با رسیدن به نعمتی سیر
شود ، این یک عطش سوزان است که بر وجود انسان مسلّط است ، اگر این صفت در مسیر تحصیل علم و دانش به کار افتد و
انسان حریص در علم و یا به تعبیر دیگرتشنه و عاشق بیقرار علم باشد، مسلما مایه کمال اوست ، اما اگر آن در مسیر مادیات به کار
افتد ، مایه شر و بدبختی و بُخل میگردد .
به تعبیر دیگر : این صفت شاخهاي از حُبّ ذات است و میدانیم حُبّ ذات چیزي است که انسان را به سوي کمال میفرستد ،
اما اگر در مسیر انحرافی واقع شود ، به سوي انحصارطلبی ، بخل ، حسد و مانند آن پیش میرود .
در مورد مواهب دیگر نیز مطلب همین گونه است ، خداوند قدرت عظیمی در دل اتم آفریده که مسلما مفید و سودمند است ، ولی
هرگاه از این قدرت درونی اتم سوء استفاده شود و از آن بمبهاي ویرانگر بسازند ، نه نیروگاههاي برق و وسایل صنعتی دیگر ،
این مایه شر و
70 ) سوره مَعارج )
فساد خواهد بود. و با توجه به بیان فوق ، میتوان میان تمام آیاتی که در قرآن مجید درباره انسان وارد شده است ، جمع
کرد .
ویژگیهاي نُهگانه انسانهاي شایسته
22 اِلاَّ الْمُصَلّینَ
مگر نمازگزاران .
23 اَلَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ
آنهاکه نمازها را مرتّبا به جامیآورند .
این نخستین ویژگی و خصوصیت آنها است که ارتباط مستمر با درگاه پروردگار متعال دارند و این ارتباط از طریق نماز تأمین
میگردد ، نمازي که انسان را از فحشاء و منکر باز میدارد ، نمازي که روح و جان انسان را پرورش میدهد ، او را همواره به یاد
خدا میدارد و این توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرورفتن در دریاي شهوات و اسارت در چنگال شیطان و هواي نفس
میشود. بدیهی است منظور از مداومت بر نماز این نیست که همیشه در حال نماز باشند ، بلکه منظور این است که در اوقات معین
، نماز را انجام میدهند .
صفحه 32 از 78
( جزء بیست و نهم ( 71
» : اصولًاهرکار خیريآنگاه درانساناثر مثبتمیگذاردکه تداوم داشته باشد ، لذادر حدیثیازپیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آمده است
(1).« لاعْمالِ اِلَی اللّهِ مادامَ وَ اِنْ قَلَّ: محبوبترین اعمال نزد خدا چیزي است که مداومت داشته باشد، هرچند کم باشد 􀂛 اِنَّ اَحَبَّ ا
« وَ الَّذینَ هُمْ عَلی صَ لاتِهِمْ یُحافِظُونَ » این آیه اشاره به نافله است و آیه » : در حدیثی از امام باقر نقل شده که فرمود
(2). « ناظر به نماز فریضه است
این تفاوت ممکن است از اینجا باشد که تعبیر به" محافظت ، "مناسبِ نمازهايواجباستکه دقیقاآنهاراباید در وقتهايمعیّن
انجام داد، اما تعبیر به" تداوم، "مناسبِ نمازهاي مستحب است، چراکه انسان میتواند آنها را انجام دهد و گاه ترك کند .
جلد 2، صفحه 160 (ماده دوام). ،« المعجمالمفهرس لَاِلفاظالحدیث » -1
. جلد 5 ، صفحه 416 ، « نور الثقلین » -2
72 ) سوره مَعارج )
24 وَ الَّذینَ فی اَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ
و آنها که در اموالشان حقّ معلومی است .
25 لِلسّائِلِ وَ الْمَحْروُمِ
براي تقاضاکنندگان و محرومان .
چیزي غیر از زکات است که انسان بر خود لازم میشمرد که به نیازمندان دهد . شاهد این تفسیر « حَقٌّ مَعْلُوم » مراد از
آري » : حدیثی از امام صادق است که : وقتی از تفسیر این آیه سؤال کردند که آیا این چیزي غیر از زکات است ؟ فرمود
این درباره کسی است که خداوند ثروت و مالی به او میبخشد و او به مقدار هزار یا دوهزار یا سههزار یا بیشتر و کمتر از آن جدا
(1). « کرده و با آن صله رَحِم میکند و مشقّت را از قوم خود برمیدارد
کسی است « سائل » ایناستکه « محروم » و « سائل » تفاوت میان
. جلد 5، صفحه 417 ، حدیث 25 و 27 ،« نورالثقلین » - 1 و 2
( جزء بیست و نهم ( 73
کسی است که شرم و حیا مانع تقاضاي اوست. در این زمینه در حدیثی « محروم » که حاجت خود را میگوید و تقاضا میکند و
« محروم کسی است که زحمت در کسب و کار میکشد ، ولی زندگی او پیچیده شده است » : از امام صادق نیز آمده است
(1).
این حدیث نیز مناسب همان تفسیري است که ذکر شده ، زیرا چنین اشخاصی کمتر روي سؤال دارند .
26 وَ الَّذینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدّینِ
و آنها که به روز جزا ایمان دارند .
27 وَ الَّذینَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ
و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند .
28 اِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ
چرا که هیچگاه خودرا از عذابپروردگار درامان نمیبینند.
74 ) سوره مَعارج )
که فعلمضارع است و دلالت بر استمرار دارد ، آنها « یُ َ ص دِّقُونَ » آنها از یک سو ایمان به روز جزا دارند و با توجه به تعبیر
صفحه 33 از 78
پیوسته توجه دارند که حساب و کتاب و جزایی در کار است .
آنها هرگز » : ولی از آنجا که ممکن است کسی ایمان به روز جزا داشته باشد ، اما خود را مشمول مجازات نشمرد ، میگوید
یعنی دائما احساس مسؤولیت میکنند و حسنات خود را ناچیز و سیّئات خویش را بزرگ محسوب « خود را در امان نمیبینند
خَفِ اللّهَ خَوْفا اَنَّکَ لَوْ اَتَیْتَهُ بِحَسَ ناتِ » : میدارند ، لذا در حدیثی از امیرمؤمنان آمده است که به فرزندش نصیحت کرد و فرمود
لارْضِ غَفَرَها لَکَ : ( فرزندم ! ) آنچنان از خدا خائف 􀂛 لارْضِ لَمْ یَقْبَلْها مِنْکَ وَ ارْجُ اللّهَ رَجاءً اَنَّکَ لَوْ اَتَیْتَهُ بِسَ یِّئاتِ اَهْلِ ا 􀂛 اَهْلِ ا
باش که اگر تمام حسنات مردم روي زمین را بیاوري ، احتمال بده از تو نپذیرد و آنچنان به او امیدوار باش که اگر تمام
(1). « گناهان اهل زمین را داشته باشی ، احتمال ده تو را بیامرزد
( جزء بیست و نهم ( 75
لَنْ یُدْخِلَ الْجَنَّۀَ اَحَدا عَمَلُهُ قالُوا وَ لا اَنْتَ یا رَسُولَ اللّه ؟ قالَ وَ لا اَنَا ، اِلاّ اَنْ یَتَغَمَّدَنِیَ » : حتی خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمود
اللّهُ بِرَحْمَتِهِ : هیچکس با عملش وارد بهشت نمیشود ، عرض کردند : حتی خودشما ايرسولخدا؟ فرمود: آري، من هم چنین
. « هستم، مگرآنکه رحمت خدا شامل من شود
29 وَ الَّذینَ هُمْ لِفُروُجِهِمْ حافِظُونَ
و آنها که دامان خویش را از بیعفّتی حفظ میکنند .
32 وَ الَّذینَ هُمْ لَاِماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ
و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند .
معنی وسیعی دارد که نه تنها امانتهاي مادي مردم را از هر نوع دربرمیگیرد ، بلکه امانتهاي الهی و پیامبران و « اَمانَۀ »
پیشوایان معصوم همه را شامل میشود .
. صفحه 113 ،« جامعالاخبار » -1
76 ) سوره مَعارج )
هریک از نعمتهاي الهی امانتی از امانات او است ، پُستهاي اجتماعی و خصوصا" پست حکومت "از مهمترین امانات است و لذا
لاماناتِ اِلی اَهْلِها ) 􀂛 در حدیثی از امام باقر و امام صادق علیهماالسلام در تفسیر آیه 58 سوره نساء ( اِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا ا
(1). « ولایت و حکومت را به اهلش واگذارید » : صریحا آمده است که
لامانَۀَ 􀂛 اِنّا عَرَضْ نَا ا » : در آیه 72 سوره احزاب نیز مسأله تکلیف و مسؤولیت به عنوان یک امانت بزرگ الهی معرفی شده است
و از همه مهمتر دین و آیین خدا و کتاب قرآن ، امانت بزرگ اوست که باید در حفظ آن « رْضِ 􀂛 عَلَی السَّمواتِ وَ الا
کوشید .
هر گونه « عهد » نیز مفهوم وسیعی دارد که هم عهدهاي مردمی را شامل میشود و هم عهدها و پیمانهاي الهی را. زیرا « عَهْد »
التزام و تعهدي است که انسان نسبت به دیگري میدهد و بدون شک کسی که
. جلد 1،صفحه 380 ،« تفسیربرهان » -1
( جزء بیست و نهم ( 77
ایمان به خدا و پیامبر او میآورد ، با این ایمان تعهدات وسیعی را پذیرفته است .
33 وَ الَّذینَ هُمْ بِشَهاداتِهِمْ قآئِمُونَ
و آنهاکه قیام به اداي شهادت حق مینمایند .
قرآن در این آیه کریمه و آیات متعددي مسلمانان را دعوت به اداي شهادت حق کرده و کتمان را گناه شمرده است . ( 1) در فقه
صفحه 34 از 78
اسلامی نیز شهادت اهمیت خاصی دارد و پایه اثبات بسیاري از حقوق فردي و اجتماعی شمرده شده و احکام ویژهاي
دارد .
آنها که میگویند : چرا ما با شهادت و گواهی دادن بر ضدّ این و آن مثلًا نان زن و بچه آنها را قطع کنیم یا عداوت اینها را
بخریم و دردسر براي خود بیافرینیم ، افرادي بیاعتنا به حقوق انسانی و فاقد روح اجتماعی و غیرمتعهد نسبت به اجراي عدالتند .
283 و 140 / بقره ، 106 / مائده و 2 / طلاق . -1
78 ) سوره مَعارج )
34 وَ الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ
و آنها که بر نماز مواظبت دارند .
در اینجا اشاره به" نماز واجب "و در آیه گذشته اشاره به" نماز نافله "دارد . « نماز »
« حفظ آداب و شرایط و ارکان و خصوصیات آن » نماز بوده ، اما در اینجا سخناز « تداوم » البته در نخستین وصف اشاره به
است ، آدابی که هم ظاهر نماز را از آنچه مایه فساد است ، حفظ میکند و هم روح نماز راکه حضور قلب است ، تقویت
مینماید و هم موانع اخلاقی را که سدّ راه قبول آن است از بین میبرد ، بنابراین هرگز تکرار محسوب نمیشود .
این آغاز و پایان نشان میدهد که در میان تمام این اوصاف نهگانه انسانهاي برجسته و شایسته توجه بهنماز برترین و مهمترین
مهمترین وسیلهتهذیبنفوس و پاکسازيجامعه و » و « مکتب عالی تربیت » آنهاست ، چرا چنین نباشد ، در حالیکه نماز
است . « ستوناصلی خیمه دین
( جزء بیست و نهم ( 79
35 اُولئِکَ فی جَنّاتٍ مُکْرَمُونَ
این افراد در باغهاي بهشتی گرامیند .
و در پایان این سخن مسیر نهایی صاحبان این اوصاف را بیان میکند ، همانگونه که در آیاتگذشته مسیرنهایی مجرمان را شرح
داد.
چرا گرامی نباشند ؟ در حالی که میهمانهاي خدا هستند و خداوند قادر و رحمان تمام وسایل پذیرایی را براي آنها فراهم
اشاره به نعمتهاي مادي و معنوي است که شامل حال این گروه ( « مُکْرَمُون » و « جَنّات » ) ساخته و در حقیقت دو تعبیر
است .
پایان سوره مَعارج
80 ) سوره مَعارج )
سوره