گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و نهم
سوره مُدَّثِّر




برخیز و جهانیان را انذار کن !
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
1 یا اَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ
اي در بستر خواب آرمیده !
2 قُمْ فَاَنْذِرْ
برخیز و انذار کن ( و عالمیان را بیم ده ) .
با اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله هم « انذار » وقت خواب و استراحت گذشته و زمان قیام و تبلیغ فرارسیده است . تکیه بر خصوص
مخصوصا در آغاز کار ، تأثیر عمیقتري در بیدار کردن « انذار » به خاطر آن است که ، « نذیر » است و هم « بشیر »
ارواح خفته دارد .
در اینکه چرا پیامبر صلیاللهعلیهوآله در بستر آرمیده بود که این خطاب او را دعوت به قیام کرد ، مفسران احتمالات
زیادي دادهاند
( جزء بیست و نهم ( 155
که مناسبترین آنها ، تفسیر زیر است :
مشرکان عرب در آستانه موسم حج جمع شدند و سران آنها مانند ابوجهل ، ابوسفیان ، ولیدبن مغیره، نضربنحارث و ... به
مشورت پرداختند که در برابر سؤالات مردمی که از خارج به مکه میآیند و جسته گریخته مطالبی درباره ظهور
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله شنیدهاند، چه بگویند ؟
اگر هر کدام بخواهند جواب جداگانهاي بدهند ، یکی کاهنش خواند و دیگري مجنون و دیگري ساحر، این اختلاف آراء ، اثر
منفی خواهدگذاشت،باید با وحدتکلمه بهمبارزه تبلیغاتیبر ضدّپیامبر صلیاللهعلیهوآله برخیزند . بعد از گفتگو به اینجا رسیدند
جدایی افکندن میان دو همسر و پدر و ، « سِحر » است ، زیرا یکیاز آثار پدیده « ساحر » : که بهتر از همه این است که بگویند
فرزند است و پیامبر صلیاللهعلیهوآله با عرضه دین اسلام چنین کاري انجام داده بود .
این سخن به گوش پیامبر صلیاللهعلیهوآله رسید ، سخت ناراحت شد و بیمارگونه و غمگین به خانه آمد و در بستر آرمید که
آیات فوق نازل شده و اورا دعوت به قیام و مبارزه کرد .
156 ) سوره مُدَّثِّر )
انذار کن ) بیان نمیکند که درباره چه چیز یا چه موضوعی انذار کند و این در حقیقت براي ) « فَاَنْذِرْ » قابل توجه اینکه جمله
بیان عمومیت است ، یعنی درباره بتپرستی و شرك و کفر و ظلم و بیدادگري و فساد ، درباره عذاب الهی و حساب محشر
صفحه 59 از 78
و ... به مردم هشدار ده ، در ضمن هم شامل عذاب دنیا میشود و هم عذاب آخرت و هم نتایج سوء اعمال انسان که
دامنگیر او خواهد شد .
برنامه پنجگانه قرآن براي هدایت انسانها
3 وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ
و پروردگارت را بزرگ شمار .
1 به دنبال دعوت به قیام و انذار ، پنج دستور مهم به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله میدهد که سرمشقی است براي دیگران
و نخستین دستور درباره" توحید "است .
( جزء بیست و نهم ( 157
میفرماید: غیر او را در بوته فراموشی بیفکن و خط سرخ بر تمام معبودهاي دروغین درکش و هرگونهآثار شرك و بتپرستی را
محو کن .
یکی از مصداقهاي آن است که در روایات نیز به آن « اللّه اَکبر » نیست ، هرچند گفتن « اللّه اَکبر » تنها گفتن « فَکَبِّرْ » منظوراز جمله
اشاره شده است ، بلکه منظور این است که خداي خود را بزرگ بشمار ، هم از نظر اعتقاد ، هم عمل ، هم در سخن و او را متصف
به اوصاف جمال و و منزهازهرگونه عیب و نقص بدان، بلکهاو را از اینکه در توصیفبگنجد، برتر بدان ، همانگونه که در روایات
این است که خدا برتر از آن است که توصیف شود و در فکر انسان « اَللّه اَکْبَرُ » اهل بیت علیهمالسلام آمده است که معنی
دارد که فقط تنزیه از هرگونه عیب و نقص است . « تسبیح » مفهومی گستردهتر از « تکبیر » بگنجد ، بنابراین
4 وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ
و لباست را پاك کن !
2 به دنبال مسأله توحید ، دومین دستور را به
158 ) سوره مُدَّثِّر )
"پاکیزگی از آلودگیها " میدهد .
ممکن است کنایهاز عمل انسان باشد، زیرا اعمال هرکس بهمنزله لباس اوست و ظاهر او بیانگر باطن « لِباس » تعبیر به
اوست.
بعضی نیز گفتهاند منظور از لباس در اینجا قلب و روح و جان است ، یعنی قلبت را از هرگونه آلودگی پاك کن ، جایی که
باید لباس تطهیر شود ، صاحب لباس اولویت دارد .
بعضی نیز آن را به همان لباس ظاهر تفسیر کردهاند ، چراکه پاکیزگی لباس ظاهر از مهمترین نشانههاي شخصیت ،
تربیت و فرهنگ انسان است .
شما لباس همسران خود هستید و آنها نیز لباس شما ، چراکه » : بعضی نیز آن را به همسران تفسیر کردهاند ، چراکه قرآن میگوید
187 / بقره ) . ) « حفظ آبروي یکدیگر میکنید و زینت یکدیگرید
جمعمیاناینمعانی نیز ممکن است. درحقیقتآیه اشارهبهاین نکته نیز دارد که رهبران الهی هنگامی میتوانند نفوذ کلمه داشته باشند
که
( جزء بیست و نهم ( 159
دامانشان از هرگونه آلودگی پاك باشد و تقوا و پرهیزگاریشان از هر نظر مسلم گردد و لذا به دنبال فرمان قیام و انذار ، فرمان
صفحه 60 از 78
پاکدامنی میدهد .
5 وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ
و ازپلیديهابپرهیز !
3 در سومین دستور میفرماید" : ازپلیديها و آنچه موجب عذاب الهی است، بپرهیز !"
در اصل بهمعناي اضطراب و تزلزل است و سپس به هرگونه شرك ، بتپرستی ، وسوسههاي شیطانی ، اخلاق ذمیمه و « رُجْز »
عذاب الهی که مایه اضطراب انسان میگردد و او را از مسیر صحیح منحرف میکند ، اطلاق شده است . برخی نیز آن را به معنی
عذاب و برخی به معنی رجس و پلیدي میدانند .
به هر حال آیه مفهوم جامعی دارد که هرگونه انحراف و عمل زشت و پلید و هرکاري را که موجب خشم و عذاب الهی در
دنیا و آخرتمیگردد، شامل میشود .
160 ) سوره مُدَّثِّر )
مسلم است پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله حتی قبل از نبوت از این امور پرهیز و هجران داشت و تاریخ زندگی او که دوست و دشمن
به آن معترفند ، نیز گواه بر این معنی است ، ولی در اینجا به عنوان یک اصل اساسی در مسیر دعوت الی اللّه و نیز به عنوان یک
الگو و اسوه براي همگان روي آن تکیه شده است .
6 وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ
و منت نگذار و فزونی نطلب !
4 و در چهارمین دستور میفرماید" : منّت نگذار و فزونی نطلب !"
در اینگونه موارد به معنی سخن و گفتاري است که بیانگر اهمیت نعمتی است که انسان به دیگري ، « منّت » از ماده « لا تَمْنُنْ »
طلب فزونی ) روشن میشود ، چراکه اگر انسان خدمتش را ناچیز بشمرد ، ) « استکثار » داده است و از اینجا رابطه آن با مسأله
انتظار پاداشی ندارد ، تا چه رسد به اینکه فزونی بطلبد و بهاین ترتیب منّت گذاردن
( جزء بیست و نهم ( 161
است ، عملی که ارزش نعمت را به کلی از بین میبرد. در بعضی روایات آمده که معنی آیه این است : « استکثار » همیشه سرچشمه
1) نهی از منّت و فزونی طلبیدن و ). « لا تُعْطِ تَلْتَمِسْ اَکْثَرَ مِنْها : چیزي را به دیگري عطا نکن که انتظار بیشتر از آن را داشته باشی »
هرگونه منّت گذاردن بر خالق و خلق را شامل میشود . بر پروردگارت منّت مگذار که براي او جهاد و تلاش میکنی ، چراکه او بر
تو منّت گذارده که این مقام منیع را به تو ارزانی داشته است .
بدان و عبادت را « تقصیر » و « قصور » همچنین عبادت و اطاعت و اعمال صالحت را بسیار مشمار ، بلکه همیشه خود رادر سرحدّ
یک نوع توفیق بزرگالهی براي خودت محسوب دار .
به تعبیر دیگر نباید قیام و انذار تو ، نشر توحید و بیان عظمت پروردگار ، تطهیر ثیاب و پرهیز از هرگونه گناه را مایه منّت بر خداوند
. جلد 5 ، صفحه 454 ، « نورالثقلین » -1
162 ) سوره مُدَّثِّر )
بشمري ، یا آنها را بزرگ بدانی ، بلکه باید اینها را هدایاي گرانبهایی از سوي پروردگارت بدانی و به خاطر آن ممنون باشی و
آنچنان در عشق و محبّتاو غرقشويکه اینکارهايمهمرابسیارناچیز حسابکنی.
و نیز اگر خدمتی به خلق میکنی، چه درجهات معنوي باشد، مانند تبلیغ و هدایت و چه در جهات مادي ، مانند انفاق و بخشش
، هیچکدام را نباید با منّت یا انتظار جبران ، آن هم جبرانی فزونتر توأمنماییچراکهمنّت،اعمالنیکراباطل و بیاثرمیکند. ( یا
صفحه 61 از 78
. « 264 / بقره » ( لاذي 􀂛 اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ ا
7 وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ
وبهخاطرپروردگارتشکیباییکن!
5 در این آیه به آخرین دستور در این زمینه اشاره کرده ، میگوید : در طریق اداي این رسالت بزرگ، شکیبایی کن و دربرابر
آزار مشرکان و دشمنان جاهل و نادان صابرباش ، در طریق عبودیت و اطاعت فرمان خدا استقامت نما و در جهاد با نفس و
در میدان جهاد با دشمن شکیبا باش .
( جزء بیست و نهم ( 163
مسلم است که صبر و شکیبایی اساس و ضامن اجراي همه برنامههاي گذشته است ، اصولًا مهمترین سرمایه راه تبلیغ و هدایت همین
» : صبر و شکیبایی است و لذا بارها در قرآن مجید روي آن تکیه شده است و به همین دلیل در گفتار امیرمؤمنان علی میخوانیم
(1). « اَلصَّبْرُ مِنَ الاْیمانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ : صبر و استقامت در برابر ایمان مانند سر است در برابر تن
قالَ اللّه تَعالی : اِذا وَجَّهْتُ اِلی عَبْدٍ مِنْ عَبیدي مُصیبَۀً » : در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمده که در مورد اجر صابران میگوید
فی بَدَنِهِ اَوْ مالِهِ اَوْ وَلَدِهِ ، ثُمَّ اسْتَقْبَلَ ذلِکَ بِ َ ص بْرٍ جَمیلٍ ، اِسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ یَوْمَ الْقِیامَۀِ اَنْ اَنْصِبَ لَهُ میزانا اَوْ اَنْشُرَ لَهُ دیوانا : خداوند
میفرماید : هنگامی که مصیبتی متوجه یکی از بندگانم در بدن یا مال یا
. کلمات قصار 82 ، « نهج البلاغه » -1
164 ) سوره مُدَّثِّر )
فرزندشمیکنم و اوباصبرجمیلباآنمقابلهمیکند،حیامیکنمکه در قیامت میزان سنجش اعمال براي او نصب کنم و یا نامهعملاو را
(1). « بگشایم
پایان سوره مُدَّثِّر
. جلد 29 ،صفحه 120 ،« روحالمعانی » -1
( جزء بیست و نهم ( 165
سوره