گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد بیست و نهم
سوره اِنسان ( دهر ، هَل اَتی )




سندي بزرگ بر فضیلت اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآله
لابْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُورا 􀂛 5 اِنَّ ا
ابرار(نیکان)ازجامیمینوشندکهباعطرخوشیآمیختهاست.
شأن نزول
میگوید:حسنوحسین علیهماالسلام بیمارشدند، پیامبر صلیاللهعلیهوآله با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به علی « ابنعباس »
علی و فاطمه علیهاالسلام و فضّه که خادمه آنها بود ، « اي ابوالحسن! خوببود نذريبراي شفايفرزندانخود میکردي » : فرمودند
، نذر کردند که اگر آنها شفا یابند،سهروزروزهبگیرند(طبقبعضیاز روایاتحسنوحسین علیهماالسلام نیز گفتند: ما هم نذر
میکنیم روزه بگیریم ).
چیزي نگذشت که هر دو شفا یافتند ، در حالی که از نظر مواد غذایی،درمضیقهبودند، علی سهمن جو قرضنمود و فاطمه
علیهاالسلام یکسوم آن را آرد کرده و نان پخت . در هنگام افطار سائلی بر درِ خانه
( جزء بیست و نهم ( 175
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ بَیْتِ مُحَمَّد صلیاللهعلیهوآله : سلامبر شمااي خاندان محمد صلیاللهعلیهوآله ، مستمندي از » : ایشان آمد و گفت
آنها همگی مسکین را بر . « مستمندان مسلمین هستم ، غذایی به من بدهید ، خداوند به شما از غذاهاي بهشتی مرحمت کند
خود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جُز آب ننوشیدند .
روزدوم را همچنان روزهگرفتند و موقعافطار وقتی غذا ( نان جوین ) را آماده کرده بودند، یتیمی بر درِ خانه آمد، آنروز نیز ایثار
کردند و غذاي خود را به او دادند ( بار دیگر با آب افطار کردند و روز بعد را نیز روزه گرفتند ) .
در سومین روز اسیري هنگام غروب آفتاب بر درِ خانه آمد ، باز سهم غذاي خود رابه او دادند ، صبح که شد، علی ، دست حسن و
صفحه 65 از 78
حسین علیهماالسلام را گرفته بود و خدمت پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمدند . هنگامی که پیامبر صلیاللهعلیهوآله آنها را مشاهده کرد
، « این حالی را که در شما میبینم ، براي من بسیار گران است » : ، دید از شدت گرسنگی میلرزند . فرمود
176 ) سوره اِنسان )
سپسبرخاست و باآنها حرکت کرد . هنگامی که وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شد ، دید در محراب عبادت ایستاده ، در حالی که
از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودي نشسته ، پیامبر صلیاللهعلیهوآله ناراحتشد.درهمینوقت
اي محمد صلیاللهعلیهوآله ! این سوره را بگیر ، خداوند به خاطر داشتن چنین خاندانی به تو تهنیت » : جبرئیلنازلگشت و گفت
کانَ سَ عْیُکُمْ » تا آیه « لابْرار 􀂛 اِنَّ ا » هَلْ اَتی ) را بر او خواند ( بعضی گفتهاند که از آیه ) « انسان » سپس سوره . « میگوید
که مجموعا هیجده آیه است ، در اینجا نازل گشت ) . « مَشْکُورا
میان روایات زیادي که « قدر مشترك » به عنوان « الغدیر » آنچه را در بالا آوردیم ، نصّ حدیثی است که با کمی اختصار در
دراینباره نقل شده ، آمده است و در همان کتاب از 34 نفر علماي معروف اهل سنّت نام میبرد که این حدیث را در کتابهاي
خود آوردهاند ( با ذکر نام کتاب و صفحه آن ). به این ترتیب روایت فوق از روایاتی است که در میان اهلسنت مشهور بلکه
( متواتر است .( 1
( جزء بیست و نهم ( 177
و اما علماي شیعه همه اتفاق نظر دارند که این هیجده آیه یا مجموع این سوره ، در ماجراي فوق نازل شده است و همگی بدون
استثناء در کتب تفسیر یا حدیث ، روایت مربوط به آن را به عنوان یکی از افتخارات و فضایل بزرگ علی و فاطمه زهرا علیهاالسلام
و فرزندانشان علیهمالسلام آوردهاند. حتی چنانکه در آغاز سوره گفتیم ، این مطلب به قدري معروف و مشهور است که در
آمده است . « امام شافعی » اشعار شُعراء و حتی در شعر معروف
مفسر « آلوسی » نکتهاي را که در اینجا لازم به یادآوري میدانیم ، این است که به گفته جمعی از دانشمندان اسلامی از جمله
که غالبا در قرآن مجید در « حور العین » معروف اهل سنّت ، بسیاري از نعمتهاي بهشتی در این سوره برشمرده شده است ولی از
شمار نعمتهاي بهشتی آمده ، مطلقا سخنی مطرح نیست ، ممکن است این امر به خاطر نزول
. جلد 3 ، صفحه 107 تا 111 ، « الغدیر » -1
178 ) سوره اِنسان )
به « حور » این سوره درباره فاطمه زهرا و همسر و فرزندانش علیهمالسلام باشد که به احترام بانوي اسلام علیهاالسلام ذکري از
( میان نیامده است .( 1
میگویند و از آنجا « بَرّ » در اصل به معنی" وسعت و گستردگی "است و به همین جهت صحراهاي وسیع را « بَرٌّ » جمع « اَبْرار »
با کسر باء ) به معنی ) « بِرّ » که افراد نیکوکار اعمالشان ، نتایج گستردهاي در سطح جامعه دارد ، این واژه بر آنها اطلاق میشود و
بهمعنی " نیکی توأم با توجه "است ، در « بَرّ » این است که ، « خیر » "نیکوکاري "است . بعضی گفتهاند فرق بین آن و
معنی اعمّی دارد . ، « خیر » حالی که
درلغت معانیمتعددي دارد و یکیاز معانی معروفش" بوي خوش "است و نیز گیاهیاست خوشبو و از دیگر معانیاش « کافُور »
همان " کافور "معمولی است که بوي تندي دارد و براي مصارف طبی از جمله ضدعفونی کردن، بهکار میرود .
. جلد 29 ، صفحه 158 ، « روح المعانی » -1
( جزء بیست و نهم ( 179
به هر حال طبق آیه فوق این شراب طهور بهشتی بسیار معطر و خوشبو است که هم ذائقه از آن لذت میبرد و هم شامّه
صفحه 66 از 78
.
پاداش عظیم ابرار
تقسیم کرد ، اشاره کوتاهی به مجازات و کیفر « کفرانکننده » و « شکرگزار » در آیات گذشته بعد از آنکه انسانها را به دو گروه
سختکفرانکنندگان کرده بود ، آیات مورد بحث بهسراغ پاداشهاي شکرگزاران و ابرار ( نیکان و پاکان ) میرود و نکات
جالبی در این زمینه یادآوري میکند .
6 عَیْنا یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ یُفَجِّروُنَها تَفْجیرا
از چشمهايکه بندگان خاص خدا از آن مینوشند و از هر جا بخواهند آن را جاري میسازند.
گرفته شده که به معنی شکافتن وسیع است ، خواه شکافتن زمین باشد یاچیز « فَجْر » در اصل از ریشه « تَفْجیر » از ماده « یُفَجِّروُنَ »
« فَجْر » دیگر و از آنجاکه نور صبح گویی پرده شبرا میشکافد ، به آن
180 ) سوره اِنسان )
میگویند که پرده حیا و پاکی را دریده و از مسیر حق خارج شده است ، اما در آیه « فاجِر » گفتهاند و به شخص فاسق از این رو
مورد بحث به معنی " شکافتن زمین "است. این چشمه شراب طهور چنان در اختیار ابرار و عباداللّه است که هرجا اراده کنند ، از
این چشمهاي است در » : همانجا سر برمیآورد و جالب اینکه در حدیثی از امام باقر نقل شده که در توصیف آن فرمود
(1). « خانه پیغمبر اسلام صلیاللهعلیهوآله که از آنجا به خانه سایر پیامبران و مؤمنان جاري میشود
آري همانگونه که در دنیا چشمههاي علم و رحمت از خانه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به سوي بندگان خدا و نیکان
سرازیر میشود ، در آخرت که تجسم بزرگی از این برنامه است ، چشمه شراب طهور الهی از همین بیت وحی
میجوشد و شاخههاي آن به خانههاي مؤمنان سرازیر میگردد .
. جلد 29 ، صفحه 155 ،« روحالمعانی » -1
( جزء بیست و نهم ( 181
ذکر « شرابِ طهورِ معطّرِ خاصی » قابل توجه اینکه در میان نعمتهاي فراوان بهشتی که در این سوره آمده است ، نخستین نعمت
شده و این شاید به خاطر آن است که پس از فراغ از حساب محشر در نخستین گام که در بهشت مینهند ، با نوشیدن از این شراب
، هرگونه اندوه و ناراحتی و ناخالصی را از درون جان خود میشویند و سرمست از عشق حق ، به استفاده از سایر مواهب
بهشتی میپردازند .
اوصاف پنجگانه نیکان که آنها را مستحقّ بهشت میسازد
دارند ، پرداخته و با ذکر پنج وصف دلیل استحقاق آنها را نسبت « عباداللّه » و « ابرار » در این آیات به ذکر اعمال و اوصافی که
به اینهمه نعمتهاي بیمانند توضیح میدهد .
1 آنها به نذر خود وفا میکنند .
2 از روزي که عذاب و شرّ آن گسترده است، میترسند .
اِنسان əȘљ (182)
3 اطعام میکنند .
4 در اعمال خود اخلاص دارند .
صفحه 67 از 78
5 درهرحالیازخداوندخوفدارند.
7 یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْما کانَشَرُّهُ مُسْتَطیرا
آنها به نذر خود وفا میکنند و از روزي که عذابش گسترده است، میترسند .
به معنی " گسترده و پراکنده "است و اشاره به عذابهاي گوناگون و وسیع آن روز عظیم میباشد . « مُسْتَطیر »
به هر حال وقتی آنها به نذرهایی که بر خویشتن واجب کردهاند ، وفا میکنند ، به طریق اولی واجبات الهی را
محترم شمرده و در انجام آن میکوشند .
ترس آنها از شرّ آن روز بزرگ اشاره به ایمانشان به مسأله معاد و احساس مسؤولیت شدید در برابر فرمان الهی است .
آنها به خوبی معاد را باور کردهاند و به تمام کیفرهاي بدکاران در
( جزء بیست و نهم ( 183
آن روز ایمان دارند و اثر این ایمان در اعمالشان کاملًا نمایان است.
8 وَیُطْعِمُونَالطَّعامَ عَلیحُبِّهِمِسْکینا وَ یَتیما وَ اَسیرا
و غذاي (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به مسکین و یتیم و اسیر میدهند .
اطعام کردن آنها ساده نیست ، بلکه توأم با ایثار در هنگام نیاز شدید است و از سوي دیگر اطعامی است گسترده که
شامل میشود و به این ترتیب رحمتشان عام و خدمتشان « اسیر » و « یتیم » و « مسکین » انواع نیازمندان را از
گسترده است .
به " طعام "بازمیگردد، یعنی در عین اینکه علاقه به طعام دارند ، آن را انفاق میکنند ، « عَلی حُبِّهِ » ضمیر در
.
روشن است اما اینکه این اسیر اشاره به کدام اسیر است، در میان مفسران گفتگو است . « اَسیر » و « یَتیم » و « مِسْکین » معنی
بسیاري گفتهاند منظور اسیرانی است که از مشرکان و کفار میگرفتند و به قلمرو حکومت اسلامی در مدینه میآوردند .
184 ) سوره اِنسان )
در اینجا این سؤال پیش میآید که مطابق شأن نزول، مرد اسیر هنگام افطار بر درِ خانه علی آمد ، مگر اسیران زندانی نبودند ؟
اما با توجه به یک نکته پاسخ این سؤال روشن میشود که طبق نقل تواریخدر زمانپیامبر صلیاللهعلیهوآله مطلقازندانیوجودنداشت
مراقب آنها باشید و به آنها نیکی » : وحضرت صلیاللهعلیهوآله اسیران را تقسیمکرده وبه دست مسلمانان میسپرد و میفرمود
و گاه که توانایی بر تأمین غذاي آنها نداشتند ، از دیگر مسلمانان براي اطعام اسیران کمک میگرفتند و آنها را همراه « کنید
خود و یا حتی بدون همراهی خود به سراغ سایر مسلمانان میفرستادند تا به آنها کمک کنند ، زیرا در آن موقع مسلمانان
سخت در مضیقه بودند .
البته بعدا که حکومت اسلامی گسترش پیدا کرد و تعداد اسیران بالا گرفت و حتی مجرمان با گسترش دامنه حکومت ، زیاد
شدند ، زندان به وجود آمد و ارتزاق اسیران و مجرمان از طریق بیتالمال صوت میگرفت .
( جزء بیست و نهم ( 185
سیر کردن گرسنگان از بهترین حسنات است
نه تنها در آیات مورد بحث اطعام طعام را یکی از کارهاي برجسته ابرار و عباداللّه میشمرد ، بلکه در بسیاري از آیات قرآن
روي این معنی تکیه و تأکید شده است و نشان میدهد این کار در پیشگاهخدا محبوبیتخاصیدارد .
صفحه 68 از 78
و اگر نگاه به دنیاي امروز کنیم که طبق اخبار منتشره هر سال میلیونها نفر از گرسنگی میمیرند ، در حالی که در مناطق دیگر دنیا
آنقدر غذاي اضافی به زبالهدانها میریزند که حسابی براي آن نیست ، اهمیتایندستوراسلامیازیکسو و دوريدنیايامروز
ازموازین اخلاقی از سوي دیگر روشن میگردد .
در روایات و احادیث اسلامی نیز تأکید بسیاري در این زمینه دیده میشود که به عنوان نمونه چند حدیث را در اینجا
میآوریم ؛
مَنْ اَطْعَمَ ثَلاثَۀَ نَفَرٍ مِنَالْمُسْلِمینَ اَطْعَمَهُاللّهُ مِنْ ثَلاثِ جَنانٍ فی مَلَکُوتِ » : 1 در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمده
186 ) سوره اِنسان )
السَّمواتِ : کسی که سه نفر از مسلمانان را اطعام کند ، خداوند او را از سه باغ بهشتی در ملکوت آسمانها اطعام خواهد
(1). « کرد
لاجْرِ فِی الاْخِرَةِ لامَلَکٌ مُقَرَّبٌ ، وَ لا 􀂛 مَنْ اَطْعَمَ مُؤْمِنا حَتّی یُشْبِعَهُ لَمْ یَدْرِ اَحَ دٌ مِنْ خَلْقِ اللّهِ ما لَهُ مِنَ ا » : 2 و امام صادق فرمودهاند
نَبِیٌّ مُرْسَلٌ اِلاَّ اللّهُ رَبُّ الْعالَمینَ : کسی که مؤمنی را اطعام کند تا سیر شود ، احدي از خلق خدا نمیداند چقدر در آخرت پاداش
. « دارد و نه فرشتگان مقرّب الهی و نه پیامبران مرسل ، جُز خداوند که پروردگار عالمیان است
لََانْ اُطْعِمَ مُؤْمِنا مُحْتاجا اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ اَنْ اَزوُرَهُ وَ لََانْ اَزوُرَهُ » : 3 در حدیث دیگري از همان امام علیهالسلام آمده است که فرمود
اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ اَنْ اُعْتِقَ عَشَرَ رِقابٍ : اگر مؤمن نیازمندي را اطعام کنم ، نزد من محبوبتر است از اینکه تنها به دیدار او بروم و اگر به
. جلد 2 ، باب اطعام المؤمن ، حدیث 3 و 6 ، « اصول کافی »-1
( جزء بیست و نهم ( 187
(1). « دیدار او بروم ، نزد من محبوبتر است از این که ده برده را آزاد کنم
قابل توجه اینکه در روایات تنها روي نیازمندان و گرسنگان تکیه نشده، بلکه در بعضی صریحا آمده است که" اطعام مؤمنان،
هرچند بی نیاز باشند، "همچون آزاد کردن برده است و این نشان میدهد که هدف از این کار علاوه بر رفع نیازمنديها، جلب
محبت و تحکیم پیوندهاي دوستی و صمیمیت است، به عکس آنچه در دنیاي مادي امروز معمول است که گاه دو دوست نزدیک،
یا دو خویشاوند به مهمانخانهاي میروند ، هرکدام باید سهم خود را بپردازند ، گویی مسأله میهمانیکردن مخصوصا
نفراتبسیار براي آنان بسیار شگفتآور است .
در بعضی از روایات نیز تصریح شده که اطعام گرسنگان به طور مطلق ( هرچند مؤمن و مسلمان هم نباشند ) از افضل اعمال است ،
مِنْ اَفْضَلِ » : چنانکه در روایتی از پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله آمده که فرمود
. جلد 2 ، باب اطعام المؤمن ، حدیث 18 ، « اصول کافی » -1
188 ) سوره اِنسان )
عْمالِ عِنْدَ اللّهِ اِبْرادُ الْکِبادِ الْحارَّةِ وَ اِشْباعُ الْکِبادِ الْجائِعَۀِ وَ الَّذي نَفْسُ مُحَمَّدٍ صلیاللهعلیهوآله بِیَدِهِ لا یُؤْمِنُ بی عَبْدٌ یَبیتُ 􀂛 الا
شَبْعانَ وَ اَخُوهُ اَوْ قالَ جارُهُ الْمُسْلِمُ جائِعٌ : یکی از برترین اعمال نزد خدا ، خنک کردن جگرهاي داغ است و سیر کردن
شکمهاي گرسنه ، سوگند به کسی که جان محمد صلیاللهعلیهوآله در دست اوست ، بندهاي که شب سیر بخوابد و برادر یا فرمود
(1). « همسایه مسلمانش گرسنه باشد ، به من ایمان نیاورده است
ذیل حدیث فوق گرچه درباره سیر کردن مسلمانان است ، ولی آغاز آن هر تشنه و گرسنهاي را شامل میشود و بعید نیست
گستردگی مفهوم آن حتی حیوانات را نیز شامل شود .
9 اِنَّمانُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِاللّهِ لانُریدُمِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُورا
صفحه 69 از 78
(و میگویند:)ما شمارا برايخدا اطعاممیکنیم و هیچ پاداش
. جلد 74 ، صفحه 369 ،« بحار الانوار » -1
( جزء بیست و نهم ( 189
و تشکري از شما نمیخواهیم.
این برنامه منحصر به مسأله اطعام نیست که تمام اعمالشان مخلصانه و براي ذات پاك خداوند است و هیچ چشمداشتی به پاداش
مردم وحتی تقدیر و تشکر آنها نیست و اصولًا در اسلام ، ارزش عمل بهخلوص نیّت است وگرنه اعمالی که انگیزههاي غیر الهی
داشته باشند ، خواه ریاکارانه باشد و یا به خاطر هواي نفس و یا تشکر و قدردانی مردم یا پاداش مادي ، هیچگونه ارزش معنويو
لاعْمالُ بِالنِّیّاتِ ) اشاره به همینمعنیاست . 􀂛 الهی ندارد و حدیث مشهور پیامبر صلیاللهعلیهوآله ( لا عَمَلَ اِلاّ بِالنِّیَّۀِ وَ اِنَّمَا ا
جسمانی ندارد و این همان چیزي است که در سایر آیات قرآن « صورت » همان ذات خدا است وگرنه خدا « وَجْهُ اللّه » منظور از
وَ ما تُنْفِقُونَ اِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللّهِ : شما جُز براي خداوند » : نیز روي آن تکیه و تأکید شده است ، در آیه 272 سوره بقره میخوانیم
. « انفاق نکنید
190 ) سوره اِنسان )
10 اِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْما عَبُوسا قَمْطَریرا
ماازپروردگارمان خائفیم، درآنروز کهعبوسوشدیداست.
این سخن ممکن است زبان حال ابرار باشد یا زبان قال آنها .
از صفات انسان است و به کسی میگویند که « عَبُوس » سخت ) با اینکه ) « قَمْطَریر » و « عَبُوس » تعبیراز روز قیامت به روز
قیافهاش را در هم کشیده ، به خاطر تأکید بر وضع وحشتناك آن روز است ، یعنی آنقدر حوادث آن روز سخت و ناراحتکننده
است که نهتنها انسانها در آن روز عبوسند ، بلکه گویی خود آن روز نیز عبوس است .
در اینجا سؤالی پیش میآید و آن اینکه اگر ابرار تنها براي ذات پاك خدا کار میکنند ، پس چرا میگویند ما از عذاب روز
قیامت بیمناکیم، آیا انگیزه الهی با انگیزه ترساز عذاب قیامت ، سازگار است ؟
اما با توجه به یک نکته پاسخ این سؤال روشن میشود و آن اینکه آنها به هر حال به خاطر خدا گام برمیدارند و اگر از عذاب
قیامت میترسند، به خاطر آن است که عذاب الهی است و اگر به نعمتهاي
( جزء بیست و نهم ( 191
در فقه مطرح است که « نیّت عبادت » بهشتی علاقه دارند ، چون این نعمتها از ناحیه او است و این همان چیزي است که درباره
میگویند : قصد قربت در عبادات منافات با انگیزه علاقه به ثواب و ترس از عذاب و یا حتی کسب مواهب مادي این دنیا از سوي
داعی بر » خداوند ( مانند نماز اِسْتِسْقاء براي نزول باران ) ندارد ، زیرا همه اینها بازگشت به خداوند میکند و به اصطلاح از قبیل
است ، هرچند مرحله عالی عبادت این است که علاقه به نعمتهاي بهشت و ترس از عذاب دوزخنیزانگیزهآن نباشد ، « داعی
انجام گیرد . « حُبّا لِلّه » بلکهیکپارچه به عنوان
نکته قابل توجه اینکه دومین وصف از اوصاف پنجگانه و پنجمین وصف ، هر دو مسأله خوف است ، با این تفاوت که در اولی
تنها سخن از خوف روز قیامت است و در دومی خوف از پروردگار در روز قیامت ، در یک مورد روز قیامت چنین
توصیف شده که شرّ آن گسترده است و در مورد دیگر عبوس و شدید است که در واقع یکی گستردگی
کمّی آن را میرساند و دیگري گستردگی کیفی آن را .
192 ) سوره اِنسان )
صفحه 70 از 78
11 فَوَقیهُمُ اللّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقّیهُمْ نَضْرَةً وَ سُروُرا
از این رو خداوند آنها را از شرّ آن روز نگه میدارد و از آنها استقبال میکند، در حالی که شادمان و مسرورند .
در این آیه بهنتیجه اجمالی اعمال نیک و نیات پاکی که ابرار دارند، اشاره کرده و میفرماید : به خاطر همینها خداوند آنها را از
شرّ آن روز نگهداريمیکند و در حالی که باطراوت و مسرور و شادمانهستند، از آنها استقبال میکند .
به معنی طراوت و خرمی و شادابی خاصی است که بر اثر وفور نعمت و رفاه به انسان دست میدهد ، رنگ رخسار « نَضْ رَة »
آنها نیز در آن روز از آرامش و نشاط درونی آنان خبر میدهد.
بنابراین اگر در دنیا به خاطر احساس مسؤولیت از آن روز بیمناك بودند ، خداوند در عوض آنها را در آن روز غرق
شادمانی و سرور میکند .
( جزء بیست و نهم ( 193
از تعبیرهاي بسیار جالبی است که نشان میدهد خداوند بزرگ ازاین میهمانانگرانقدر بالطف خاصش استقبال « لَقّیهُمْ » تعبیر به
میکند و آنهاراکه غرق شادي و سرورند ، در سایه رحمتش جاي میدهد .
پایان سوره اِنسان
194 ) سوره اِنسان )
سوره