گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
ح هنگام وضو گرفتن



1481.نهج البلاغه :الشکر ، ابن ابی الدنیا به نقل از اَصبغ بن نُباته : علی علیه السلام ... هرگاه [ از مستراح ]خارج می شد ، به شکمش دست می کشید و می گفت : «چه نعمت بزرگی است ، و کاش بندگان ، شکر این نعمت را می دانستند!».ح هنگام وضو گرفتن1483.الإرشاد عن أبی سلمان المؤذّن عن زید بن أرقم :کتاب من لا یحضره الفقیه :امیر مؤمنان ، هرگاه وضو می گرفت ، می گفت : «به نام خدا ، و به [ یاری ]خدا، و بهترین نام ها از آنِ خداست . بزرگ ترینِ نام ها برای خداست، و قاهر است بر آنچه در آسمان است ، و قاهر است بر آنچه در زمین است . سپاس ، خدایی را که هر چیز زنده ای را از آب ، قرار داده است و دلم را به ایمان ، زنده کرده است. بار خدایا! بر من ببخش ، و پاکم ساز ، و به نیکویی سرنوشتم را رقم زن ، و هر آنچه را که دوست دارم ، به من بنمای و از پیش خود ، خیرات را بر من بگشای ، ای شنوای دعا !1484.المعجم الأوسط عن زاذان :امام علی علیه السلام :شایسته است که انسان تا نام خدا را نبرد ، وضو نگیرد و پیش از آن که آب را لمس کند ، بگوید : «به نام خدا و به [ یاری ] خدا . بار خدایا! مرا از بسیارْ توبه کنندگان قرار ده، و مرا از پاکیزگان قرار ده» .

و هرگاه وضو را به پایان رساند ، بگوید : «گواهی می دهم که خدایی جز خدای واحد نیست ، و او شریک ندارد ، و گواهی می دهم که محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست».1485.فضائل الصحابه عن زاذان أبی عمر عن رجل حدّثه :امام علی علیه السلام هرگاه از وضو فارغ می شد : بار خدایا! مرا از بسیارْ توبه کنندگان قرار ده، و مرا از پاکیزگان قرار ده».

.


ص: 142

1486.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :بَینا أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام قاعِدٌ ومَعَهُ ابنُهُ مُحَمَّدٌ ، إذ قالَ : یا مُحَمَّدُ ، ائتِنی بِإِناءٍ مِن ماءٍ . فَأَتاهُ بِهِ فَصَبَّهُ بِیَدِهِ الیُمنی عَلی یَدِهِ الیُسری ، ثُمَّ قالَ : الحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ الماءَ طَهورا ولَم یَجعَلهُ نَجِسا .

ثُمَّ استَنجی فَقالَ : اللّهُمَّ حَصِّن فَرجی وأعِفَّهُ ، وَاستُر عَورَتی ، وحَرِّمها عَلَی النّارِ .

ثُمَّ استَنشَقَ فَقالَ : اللّهُمَّ لا تُحَرِّم عَلَیَّ ریحَ الجَنَّهِ ، وَاجعَلنی مِمَّن یَشُمُّ ریحَها وطیبَها ورَیحانَها .

ثُمَّ تَمَضمَضَ فَقالَ : اللّهُمَّ أنطِق لِسانی بِذِکرِکَ ، وَاجعَلنی مِمَّن تَرضی عَنهُ .

ثُمَّ غَسَلَ وَجهَهُ فَقالَ : اللّهُمَّ بَیِّض وَجهی یَومَ تَسوَدُّ فیهِ الوُجوهُ ، ولا تُسَوِّد وَجهی یَومَ تَبیَضُّ فیهِ الوُجوهُ .

ثُمَّ غَسَلَ یَمینَهُ فَقالَ : اللّهُمَّ أعطِنی کِتابی بِیَمینی وَالخُلدَ بِیَساری .

ثُمَّ غَسَلَ شِمالَهُ فَقالَ : اللّهُمَّ لا تُعطِنی کِتابی بِشِمالی ولا تَجعَلها مَغلولَهً إلی عُنُقی ، وأعوذُ بِکَ مِن مُقَطَّعاتِ النِّیرانِ .

ثُمَّ مَسَحَ رَأسَهُ فَقالَ : اللّهُمَّ غَشِّنی بِرَحمَتِکَ وبَرَکاتِکَ وعَفوِکَ .

ثُمَّ مَسَحَ عَلی رِجلَیهِ فَقالَ : اللّهُمَّ ثَبِّت قَدمی عَلَی الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فیهِ الأَقدامُ ، وَاجعَل سَعیی فیما یُرضیکَ عَنّی .

ثُمَّ التَفَتَ إلی مُحَمَّدٍ فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، مَن تَوَضَّأَ بِمِثلِ ما تَوَضَّأتُ وقالَ مِثلَ ما قُلتُ خَلَقَ اللّهُ لَهُ مِن کُلِّ قَطرَهٍ مَلَکا یُقَدِّسُهُ ویُسَبِّحُهُ ویُکَبِّرُهُ ویُهَلِّلُهُ ویُکتَبُ لَهُ ثَوابُ ذلِکَ . (1) .

1- .الکافی : ج 3 ص 70 ح 6 ، تهذیب الأحکام : ج 1 ص 53 ح 153 ، الأمالی للصدوق : ص 649 ح 883 ، المحاسن : ج 1 ص 116 ص 118 کلّها عن عبد الرحمن بن کثیر ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج1 ص 41 ح 84 ، بحار الأنوار : ج80 ص 318 ح 12 .

ص: 143

1487.عنه علیه السلام :امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان ، زمانی با پسرش محمّد ، نشسته بود . فرمود : «ای محمّد! ظرف آبی برای من بیاور» . محمّد ، ظرف را آورد . با دست راست ، آب را بر دست چپ ریخت و آن گاه گفت : «سپاسْ خدایْ را که آب را پاک قرار داد و آن را ناپاک نیافرید».

آن گاه اِستِنجا کرد و گفت : «پروردگارا! دامنم را پاک و عفیف بدار ، عورتم را بپوشان و آنها را بر آتش، حرام کن».

سپس استنشاق (1) کرد و گفت : «بار خدایا! بوی بهشت را بر من حرام مساز و مرا از جمله کسانی قرار ده که بوی بهشت و عطر و گُل آن را می بویند».

آن گاه ، آب را مَضمَضه (2) کرد و گفت : «بار خدایا! زبانم را به یادت گویا ساز و مرا از کسانی قرار ده که از آنان خشنودی».

آن گاه صورتش را شست و گفت : «بار خدایا! چهره ام را در روزی که در آن ، چهره ها سیاه می گردند ، سفید گردان و در روزی که چهره ها سفید می شوند ، چهره ام را سیاه مکن».

آن گاه دست راست خود را شست و گفت : «بار خدایا! نامه عملم را به دست راستم و [ جواز ]بهشت جاودان را به دست چپم بده».

و سپس دست چپ خود را شست و گفت : «بار خدایا! نامه عملم را به دست چپم مده و آن را به گردنم غُل مکن ، و از پاره های آتش به تو پناه می برم».

آن گاه سرش را مسح کرد و گفت : «بار خدایا! مرا در رحمت، برکت و گذشتت غرق کن».

سپس پاهایش را مسح کرد و گفت : «بار خدایا! گام هایم را در روزی که قدم ها بر [ پل ]صراطْ لرزان اند ، استوار ساز و تلاشم را در چیزی قرار ده که موجب خشنودی ات از من می گردد».

آن گاه رو به محمّد کرد و فرمود : «ای محمّد! هرکس مثل وضو گرفتن من وضو بگیرد و آنچه را که من گفتم ، بگوید ، خداوند از هر قطره ای [ از وضویش ]فرشته ای می آفریند که خدا را تقدیس و تسبیح می کنند و تکبیر و تهلیل می گویند ، و خداوند ، ثواب آن را برای او می نویسد». .

1- .آب در بینی چرخاندن .
2- .آب در دهان چرخاندن .

ص: 144

ط : عِندَ دُخولِ المَسجِدِ1489.عنه علیه السلام ( فِی الدُّعاءِ المَنسوبِ إلَیهِ ) الإمام علیّ علیه السلام إذا دَخَلَ المَسجِدَ : بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ ، السَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا النَّبِیُّ ورَحمَهُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ ، السَّلامُ عَلَینا وعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ . (1)ی : إذا بَرَزَ لِلسَّفَرِ1491.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام إذا بَرَزَ لِلسَّفَرِ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، الحَمدُ لِلّهِ الَّذی هَدانا لِلإِسلامِ ، وجَعَلَنا مِن خَیرِ اُمَّهٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ ، «سُبْحَنَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» (2) ، اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن وَعثاءِ (3) السَّفَرِ ، وکَآبَهِ المُنقَلَبِ ، وسوءِ المَنظَرِ فِی الأَهلِ وَالمالِ وَالوَلَدِ ، اللّهُمَّ أنتَ الصّاحِبُ فِی السَّفَرِ ، وَالخَلیفَهُ فِی الأَهلِ ، وَالمُستَعانُ عَلَی الأَمرِ ، اطوِ لَنَا البَعیدَ ، وسَهِّل لَنَا الحُزونَهَ ، وَاکفِنَا المُهِمَّ ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (4)ک : عِندَ الرُّکوبِ1493.عنه علیه السلام :عمل الیوم واللیله عن الحارث :أ نَّهُ [ عَلِیّا علیه السلام ]خَرَجَ مِن بابِ القَصرِ ، فَوَضَعَ رِجلَهُ فِی الغَرزِ (5) ، فَقالَ : بِسمِ اللّهِ . فَلَمَّا استَوی عَلَی الدّابَّهِ قالَ : الحَمدُ لِلّهِ الَّذی کَرَّمَنا ، وحَمَلَنا فِی البَرِّ وَالبَحرِ ، ورَزَقَنا مِنَ الطَّیِّباتِ ، وفَضَّلَنا عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقَ تَفضیلاً ، سُبحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وما کُنّا لَهُ مُقرِنینَ ، وإنّا إلی رَبِّنا لَمُنقَلِبونَ .

ثُمَّ قالَ : رَبِّ اغفِر لی إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ .

ثُمَّ قالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ لَعَجِبَ مِن عَبدِهِ إذا قالَ : رَبِّ اغفِر لی إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ . (6) .

1- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 150 ، بحار الأنوار : ج 84 ص 23 ح 12 .
2- .الزخرف : 13 .
3- .الوعثاء فی السفر : المشقّه والشدّه (تاج العروس : ج 3 ص 278 «وعث») .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 347 .
5- .الغَرْز : رِکاب کُورِ الجمَل إذا کان من جِلدٍ أو خَشَبٍ ، وقیل : هو الکُور مُطلقا ، مِثل الرکاب للسَّرج (النهایه : ج 3 ص 359 «غرز») .
6- .عمل الیوم واللیله لابن السنی : ص 176 ح 499 ؛ بحار الأنوار : ج 76 ص 294 ح 20 .

ص: 145



ط هنگام وارد شدن به مسجد

ی به هنگام سفر

ک به هنگام سوار شدن

ط هنگام وارد شدن به مسجد1495.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام هرگاه داخل مسجد می شد : به نام خدا و به [ یاری ] خدا! سلام بر تو ای پیامبر و رحمت و برکت خدا بر تو باد! سلام بر ما و بر بندگان صالح خدا!ی به هنگام سفر1497.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام هرگاه برای سفر خارج می شد : گواهی می دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست . گواهی می دهم که محمّد ، بنده و فرستاده اوست . سپاسْ خدایی را که ما را به اسلام هدایت کرد و ما را از بهترین امّتی که درمیان مردمْ پدید آمده اند ، قرار داد . «منزّه است کسی که این [ مَرکب ] را برای ما رام کرد ، و[ گرنه ] ما را یارای [ رام ساختن ]آن نبود» .

بار خدایا! از سختی های سفر، رنج بازگشت و ناخوشایندی در اهل و مال و فرزند ، به تو پناه می برم . بار خدایا! تو همراه در سفری و جانشینِ در خاندان و یاری رسانِ در کار . دور را بر ما نزدیک ساز، درشتی را آسان گردان، و سختی های ما را بسنده باش ، همانا که تو بر هر چیزی توانایی.ک به هنگام سوار شدن1499.الفتوح ( فی ذِکرِ عَلِیٍّ علیه السلام بَعدَما راسَلَ أهل ) عمل الیوم واللیله به نقل از حارث : [ علی علیه السلام ]از درِ قصر (دارالحکومه) خارج شد و پای خود را در رکاب گذاشت و گفت : «به نام خدا!».

هنگامی که روی چارپا قرار گرفت ، گفت : «سپاسْ خدایی را که تکریممان کرد و در خشکی و دریا سوارمان ساخت، از پاکی ها روزی مان کرد و ما را بر بسیاری از آفریده هایش برتری بخشید . منزّه است کسی که این [ مَرکب ] را برای ما رام ساخت ، و[ گرنه] ما را یارای [ رام ساختن] آن نبود و ما به سوی پروردگارمان بازخواهیم گشت ».

آن گاه گفت : «بار خدایا! بر من ببخش ؛ چرا که گناهان را جز تو کسی نمی بخشد».

سپس گفت : «از پیامبر خدا شنیدم که می فرمود : خدا را عز و جل از بنده اش خوش می آید ، هنگامی که بنده بگوید : پروردگارا! بر من ببخش؛ چرا که گناهان را جز تو کسی نمی بخشد ».

.


ص: 146

1500.الإمام علیّ علیه السلام :الأمالی للطوسی عن علیّ بن ربیعه الأسدی :رَکِبَ عَلِیُّ بنُ أبیطالِبٍ علیه السلام ، فَلَمّا وَضَعَ رِجلَهُ فِی الرِّکابِ قالَ : بِسمِ اللّهِ . فَلَمَّا استَوی عَلَی الدّابَّهِ قالَ : الحَمدُ لِلّهِ الَّذی أکرَمَنا ، وحَمَلَنا فِی البَرِّ وَالبَحرِ ، ورَزَقَنا مِنَ الطَّیِّباتِ ، وفَضَّلَنا عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقَ تَفضیلاً ، «سُبْحَنَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» . ثُمَّ سَبَّحَ اللّهَ ثَلاثا ، وحَمِدَ اللّهَ ثَلاثا . وکَبَّرَ اللّهَ ثَلاثا ثُمَّ قالَ : رَبِّ اغفِر لی فَإِنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ .

ثُمَّ قالَ : کَذا فَعَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله هذا ، وأنَا رَدیفُهُ . (1)ل : إذا عَثَرَت بِهِ دابَّتُهُ1502.عنه علیه السلام :الإمام الباقر علیه السلام :کانَ عَلِیٌّ علیه السلام إذا عَثَرَت بِهِ دابَّتُهُ قالَ : اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن زَوالِ نِعمَتِکَ ، ومِن تَحویلِ عافِیَتِکَ ، ومِن فَجأَهِ نَقِمَتِکَ . (2)م : إذا سَمِعَ نَعیَ الرَّجُلِ1504.مجابو الدعوه عن أبی بشیر الشَّیبانی :الإمام علیّ علیه السلام إذا جاءَهُ نَعیُ الرَّجُلِ الغائِبِ قالَ : إنّا لِلّهِ وإنّا إلَیهِ راجِعونَ ، اللّهُمَّ ارفَع درَجَتَهُ فِی المُهتَدینَ ، وَاخلُفهُ فی تَرِکَتِهِ فِی الغابِرینَ ، ونَحتَسِبُهُ عِندَکَ یا رَبَّ العالَمینَ ، اللّهُمَّ ولا تَحرِمنا أجرَهُ ، ولا تَفتِنّا بَعدَهُ . (3) .

1- .الأمالی للطوسی : ص 515 ح 1126 ، بحار الأنوار : ج76 ص 295 ح 23 و ص 299 ح 38 .
2- .قرب الإسناد : ص 84 ح 275 عن مسعده بن زیاد عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج76 ص 296 ح 24 .
3- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 3 ص 488 ح 6422 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 3 ص 243 ح 1 نحوه وکلاهما عن عبد اللّه بن عبد الرحمن بن أبزی .

ص: 147



ل هنگام سِکَندری خوردن چارپا

م هنگام شنیدن خبر مرگ کسی

1505.الجمل ( فی خُروجِ عُثمانَ بنِ حُنَیفٍ مِن حَبسِ البَصرَ ) الأمالی ، طوسی به نقل از علی بن ربیعه اسدی : علی بن ابی طالب علیه السلام سوار شد و هنگامی که پایش را در رکاب گذاشت ، گفت : «به نام خدا!» و زمانی که روی چارپا آرام گرفت ، گفت : «سپاسْ خدایی که ما را اِکرام کرد و در خشکی و دریا حمل کرد، از پاکیزه ها روزی مان داد و ما را بر بسیاری از آفریدگانش برتری بخشید . «و منزّه است کسی که این [ مَرکب ] را برای ما رام کرد ، و[ گرنه ] ما را یارای [ رام ساختن ]آن نبود» .

آن گاه ، سه بار خدا را تسبیح ، سه بار تحمید و سه بار تکبیر گفت و آن گاه افزود : «بار خدایا! بر من ببخش؛ چرا که جز تو کسی گناهان را نمی بخشد» .

آن گاه فرمود : «پیامبر خدا چنین می کرد و من پشت سرش سوار بودم».ل هنگام سِکَندری خوردن چارپا1507.شرح الأخبار عن الأصبغ بن نباته :امام باقر علیه السلام :هرگاه چارپای علی علیه السلام سِکَندری می خورد ، می گفت : «بار خدایا! من از زوال نعمتت و از تغییر عافیتت [ که به من ارزانی داشته ای ] و از ناگهانی بودن انتقامت به تو پناه می برم».م هنگام شنیدن خبر مرگ کسی1509.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام هرگاه خبر مرگ شخص غایب به وی می رسید : همه از خداییم و به سوی او برمی گردیم. بار خدایا! مقام او را در بین هدایت شدگان ، بلند گردان ، و در میان بازماندگانش جانشین [ او ] باش . مصیبت او را به حساب تو می گذاریم ، ای پروردگار جهانیان! بار خدایا! ما را از اجر[ تحمّل مصیبت ] او محروم مساز و پس از او ما را به فتنه گرفتار مساز.

.


ص: 148

ن : إذا صَعِدَ عَلَی الصَّفا1511.شرح الأخبار :الکافی عن علیّ بن النعمان یرفعه :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا صَعِدَ الصَّفَا استَقبَلَ الکَعبَهَ ، ثُمَّ رَفَعَ یَدَیهِ ثُمَّ یَقولُ :

اللّهُمَّ اغفِر لی کُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ قَطُّ ، فَإِن عُدتُ فَعُد عَلَیَّ بِالمَغفِرَهِ فَإِنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ . اللّهُمَّ افعَل بی ما أنتَ أهلُهُ ، فَإِنَّکَ إن تَفعَل بی ما أنتَ أهلُهُ تَرحَمنی ، وإن تُعَذِّبنی فَأَنتَ غَنِیٌّ عَن عَذابی وأنَا مُحتاجٌ إلی رَحمَتِکَ ، فَیا مَن أنَا مُحتاجٌ إلی رَحمَتِهِ ارحَمنی . اللّهُمَّ فَلا تَفعَل بی ما أنَا أهلُهُ ، فَإِنَّکَ إن تَفعَل بی ما أنَا أهلُهُ تُعَذِّبنی ولَم تَظلِمنی ، أصبَحتُ أتَّقی عَدلَکَ ولا أخافُ جَورَکَ . فَیا مَن هُوَ عَدلٌ لا یَجورُ ، ارحَمنی . (1)س : عِندَ التَّهنِئَهِ لِلقادِمِ مِن مَکَّهَ1513.وقعه صفّین :الإمام علیّ علیه السلام :إذا قَدِمَ أخوکَ مِن مَکَّهَ فَقَبِّل بَینَ عَینَیهِ ... وإذا هَنَّأتُموهُ فَقولوا لَهُ : قَبِلَ اللّهُ نُسُکَکَ ، ورَحِمَ سَعیَکَ ، وأخلَفَ عَلَیکَ نَفَقَتَکَ ، ولا جَعَلَهُ آخِرَ عَهدِکَ بِبَیتِهِ الحَرامِ . (2)ع : عِندَما مَدَحَهُ قَومٌ فی وَجهِهِ1515.المناقب للکوفی عن یوسف بن أبی روق :الإمام علیّ علیه السلام لَمّا مَدَحَهُ قَومٌ فی وَجهِهِ : اللّهُمَّ إنَّکَ أعلَمُ بی مِن نَفسی ، وأنَا أعلَمُ بِنَفسی مِنهُم ، اللّهُمَّ اجعَلنا خَیرا مِمّا یَظُنُّونَ ، وَاغفِر لَنا ما لا یَعلَمونَ . (3) .

1- .الکافی : ج 4 ص 432 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 147 ح 482 .
2- .الخصال : ص 635 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 99 ص 385 ح 9 و ج 10 ص 113 ح 1 .
3- .نهج البلاغه : الحکمه100 والخطبه 193 نحوه ، بحار الأنوار : ج34 ص343 ح1165 و ج41 ص59 ح12.

ص: 149



ن به هنگام صعود بر کوه صفا

س به هنگام تهنیت گفتن به مسافر مکّه

ع به هنگام ستودن او در پیش رویش

ن به هنگام صعود بر کوه صفا1517.الاستیعاب :الکافی به نقل از علی بن نعمان ، به صورت مرفوع : امیر مؤمنان ، هرگاه به بالای کوه صفا می رفت ، رو به کعبه می ایستاد و دست هایش را بلند می کرد و می گفت : «بار خدایا! هر گناهی را که انجام داده ام ، بر من ببخش ، و اگر دوباره به گناه برگشتم ، دوباره بر من ببخش؛ چرا که تو بخشاینده و مهربانی .

بار خدایا! با من بدان گونه که تو شایسته آنی ، رفتار کن ؛ چرا که اگر بدان گونه که شایسته ای با من رفتار کنی ، به من رحم می کنی ، و اگر عذابم کنی ، تو بی نیاز از عذاب منی و من محتاج رحمت توام . پس ای آن که محتاج رحمت اویم! بر من رحم کن.

بار خدایا! بدان سان که من شایسته آنم ، با من رفتار مکن ؛ چرا که اگر آن سان که شایسته آنم با من رفتار کنی ، مرا عذاب می کنی ، بدون آن که بر من ستم کنی . من از عدل تو در هراسم و از ستم تو هراسی ندارم . ای آن که عادلی و ستم نمی کنی ، به من رحم کن!س به هنگام تهنیت گفتن به مسافر مکّه1519.الغارات :امام علی علیه السلام :هرگاه برادرت از مکّه آمد ، پیشانی اش را ببوس ... و هرگاه خواستید به وی تهنیت گویید، بگویید : «خداوند ، عبادتت را بپذیرد ، و سعیَت را مورد لطف قرار دهد ، و مخارجت را جبران سازد ، و آن را آخرین زیارت بیت اللّه الحرام از جانب تو قرار ندهد».ع به هنگام ستودن او در پیش رویش1521.الإرشاد عن الولید بن الحارث وغیره عن رجالهم :امام علی علیه السلام هنگامی که گروهی او را پیش رویش ستایش کردند : بار خدایا! تو به من از خودم داناتری ، و من از آنان نسبت به خودم آگاه ترم . بار خدایا! ما را بهتر از آنچه که آنان می پندارند ، قرار ده ، و آنچه را که آنان نمی دانند ، بر ما ببخش.

.


ص: 150

ف : عِندَ النَّظَرِ فِی المِرآهِ1523.الإمام الباقر علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :إذا نَظَرَ أحَدُکُم فِی المِرآهِ فَلیَقُل : الحَمدُ لِلّهِ الَّذی خَلَقَنی فَأَحسَنَ خَلقی ، وصَوَّرَنی فَأَحسَنَ صورَتی ، وزانَ مِنّی ما شانَ مِن غَیری ، وأکرَمَنی بِالإِسلامِ . (1)3 / 3 10أدعِیَتُهُ فِی الأَوقاتِ الخاصَّهِأ : عِندَ الصَّباحِ1527.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ عَلِیّا صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وَآلِهِ کانَ یَقولُ إذا أصبَحَ : سُبحانَ اللّهِ المَلِکِ القُدُّوسِ ثَلاثا اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِن زَوالِ نِعمَتِکَ ، ومِن تَحویلِ عافِیَتِکَ ، ومِن فَجأَهِ نَقِمَتِکَ ، ومِن دَرکِ الشَّقاءِ ، ومِن شَرِّ ما سَبَقَ فِی اللَّیلِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِعِزَّهِ مُلکِکَ ، وشِدَّهِ قُوَّتِکَ ، وبِعَظیمِ سُلطانِکَ ، وبِقُدرَتِکَ عَلی خَلقِکَ . (2)1528.المصنّف عن عبیده :الإمام علیّ علیه السلام مَن دُعاءٍ لَهُ فِی الصَّباحِ : اللّهُمَّ أحیِنی وأمِتنی عَلَی الکِتابِ وَالسُّنَّهِ ، وسَلِّمنی مِنَ الأَهواءِ وَالبِدعَهِ ، وَالزَّیغِ وَالشُّبهَهِ ، وَاعصِمنی مِنَ الحَیرَهِ وَالضَّلالَهِ ، وَالحُمقِ وَالجَهالَهِ ، ومِن سوءِ البَلاءِ وَالفِتنَهِ ، وقِلَّهِ الفَهمِ وَالمَعرِفَهِ ، وَاتِّصالِ الغَفلَهِ بِطولِ المُدَّهِ ، وغَلَبَهِ الشَّهوَهِ ، إنَّکَ لَطیفٌ لِما تَشاءُ ، یا أرحَمَ الرَّاحِمینَ . (3)1529.المصنّف عن عبید اللّه بن أبی رافع :عنه علیه السلام کانَ یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی وهذَا النَّهارَ خلَقانِ مِن خَلقِکَ ، اللّهُمَّ لا تَبتَلِنی بِهِ ولا تَبتَلِهِ بی ، اللّهُمَّ ولا تُرِهِ مِنّی جُرأَهً عَلی مَعاصیکَ ، ولا رُکوبا لِمَحارِمِکَ ، اللّهُمَّ اصرِف عَنّی الأَزلَ وَاللَأواءَ (4) وَالبَلوی وسوءَ القَضاءَ وشَماتَهَ الأَعداءِ ومَنظَرَ السَّوءِ فی نَفسی ومالی . (5) .

1- .الخصال : ص 612 ح 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : ص 102 ، بحار الأنوار : ج 10 ص 91 ح 1 .
2- .الکافی : ج 2 ص 527 ح 16 عن عبد اللّه بن میمون ، عدّه الداعی : ص 251 من دون إسنادٍ إلی المعصوم وفیه «الکتاب» بدل «اللیل» وزاد فیه «ومن سوء القضاء» بعد «الشقاء» ، بحار الأنوار : ج86 ص 283 ح 46 نقلاً عن البلد الأمین ولم نجده فیه .
3- .نهج السعاده : ج6 ص 287 نقلاً عن الصحیفه العلویّه الثانیه عن کنوز النجاح للطبرسی .
4- .اللأواء : الشدّه وضیق المعیشه (لسان العرب : ج15 ص 238 «لأی») .
5- .الکافی : ج2 ص 525 ح 12 عن محمّد بن علیّ رفعه ، بحار الأنوار : ج86 ص 291 ح 52 .

ص: 151



ف به هنگام نگریستن در آیینه

3 / 3 10 دعاهای او در وقت های مخصوص

الف هنگام صبح

ف به هنگام نگریستن در آیینه1531.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :هرگاه هر کدام از شما در آیینه نگریست ، بگوید: «سپاسْ خدایی را که مرا آفرید ، و آفرینشم را نیکو قرار داد ، و چهره پردازی ام کرد ، و چهره ام را نیکو پرداخت ، و آنچه را که در دیگران زشت گردانْد ، در من زیبا ساخت ، و مرا به اسلام آوردن ، کرامت بخشید».3 / 3 10دعاهای او در وقت های مخصوصالف هنگام صبح1535.عنه علیه السلام ( مِن کَلامٍ لَهُ فی تَوبیخِ بَعضِ أصحابِهِ ) امام صادق علیه السلام :علی که درود خداوند بر او و خاندانش باد هر صبح می گفت: «منزّه است خداوند فرمانروای قُدّوس (سه بار) . بار خدایا! از زوال نعمتت و تغییر عافیتت و از ناگهانی درآمدن بلایت، و از تبعات شقاوت ، و از شر آنچه در این شبْ مقرّر شده ، به تو پناه می برم . بار خدایا! من به عزّت فرمانروایی ات و شدّت توانت و به بزرگی سلطنتت و به قدرتت بر بندگانت از تو درخواست می کنم».1536.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام در دعاهایش به هنگام صبح : بار خدایا! مرا بر کتاب و سنّت ، زنده بدار و بمیران ، و از هواهای نفسانی و بدعت ، تردید و شبهه ، سلامتم دار ، و از سرگردانی و گمْ راهی، نادانی و حماقت، بدی بلا و فتنه، کم فهمی و کم دانی، گِرِه خوردن غفلت به درازی زمان ، و غلبه شهوت ، نگهم دار که تو بر آنچه بخواهی ، لطیفی ، ای مهربان ترینِ مهربانان!1537.عنه علیه السلام ( بَعدَ تَخاذُلِ النّاسِ عَن نُصرَهِ مُحَمَّدِ بن ) امام علی علیه السلام همواره می گفت : بار خدایا! من و این روز ، دو آفریده از آفریده هایت هستیم . بار خدایا! مرا به او ، و او را به من مبتلا مساز . بار خدایا! او را ناظر بر جرئت من بر نافرمانی ات و انجام دادن حرام هایت قرار مده . بار خدایا! از من نابودی، دستْ تنگی، گرفتاری، بد سرنوشتی، ملامت دشمن و ناخوشایندی را ، چه در مال و چه در جانم دور ساز.

.


ص: 152

1538.الإمام الحسن علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن أصبَحَ ولَم یَقُل هذِهِ الکَلِماتِ خیفَ عَلَیهِ فَواتُ الرِّزقِ ؛ وهِیَ : الحَمدُ لِلّهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ ، ولَم یَترُکنی عُمیانَ القَلبِ ، الحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّهِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، الحَمدُ لِلّهِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ ولَم یَجعَلهُ فی أیدِی النّاسِ ، الحَمدُ لِلّهِ الَّذی سَتَرَ عَورَتی ولَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ . (1)راجع : ص 220 (بعد صلاه الصبح) .

ب : عِندَ المَساءِ1541.المعجم الکبیر عن الحسن :الإمام علیّ علیه السلام فِی المَساءِ : أصبَحنا لِلّهِ شاکِرینَ ، وأمسَینا لِلّهِ حامِدینَ ، فَلَکَ الحَمدُ کَما أمسَینا لَکَ مُسلِمینَ سالِمینَ . (2)ج : فی جَوفِ اللَّیلِ1543.الإمام الحسین علیه السلام ( مِن دُعائِهِ یَومَ عاشوراءَ ) الإمام علیّ علیه السلام فی جَوفِ اللَّیلِ : إلهی کَم مِن موبِقَهٍ حَمَلتَ عَنّی فقَابَلتَها بِنِعمَتِکَ ، وکَم مِن جَریرَهٍ تَکَرَّمتَ عَن کَشفِها بِکَرَمَِک ، إلهی إن طالَ فی عِصیانِکَ عُمُری ، وعَظُمَ فِی الصُّحُفِ ذَنبی ، فَما أنَا مُؤَمِّلٌ غَیرَ غُفرانِکَ ، ولا أنَا بِراجٍ غَیرَ رِضوانِکَ ... إلهی اُفَکِّرُ فی عَفوِکَ فَتهونُ عَلَیَّ خَطیئَتی ، ثُمَّ أذکُرُ العَظیمَ مِن أخذِکَ فَتَعظُمُ عَلَیَّ بَلِیَّتی ... آهِ إن أنَا قَرَأتُ فِی الصُّحُفِ سَیِّئَهً أنَا ناسیها وأنتَ مُحصیها ! فَتَقولُ : خُذوهُ ، فَیالَهُ مِن مَأخوذٍ لا تُنجیهِ عَشیرَتُهُ ، ولا تَنفَعُهُ قَبیلَتُهُ ! یَرحَمُهُ المَلَأُ إذا اُذِنَ فیهِ بِالنِّداءِ ... آهِ مِن نارٍ تُنضِجُ الأَکبادَ وَالکُلی ! آهِ مِن نارٍ نَزّاعَهٍ لِلشَّوی ! آهِ مِن غَمرَهٍ مِن مُلهَباتٍ (3) لَظی ! . (4) .

1- .المصباح للکفعمی : ص 226 وراجع الدعوات : ص 81 ح 204 .
2- .الکافی : ج2 ص 525 ح 12 عن محمّد بن علیّ رفعه ، بحار الأنوار : ج86 ص 291 ح 52 .
3- .وفی نسخه : «لهبات» .
4- .الأمالی للصدوق : ص137 ح 136 ، تنبیه الخواطر : ج2 ص 157 ، روضه الواعظین : ص126 کلّها عن أبی الدرداء ، بحار الأنوار : ج 41 ص 11 ح 1 و ج 87 ص 195 ح 2 .

ص: 153



ب شامگاهان

ج در دل شب

1544.ینابیع المودّه :امام علی علیه السلام :هر کس وارد صبح شود و این جملات را نگوید ، بیم از دست دادن روزی بر وی می رود . آن جملات ، اینها هستند: سپاسْ خدایی راست که خود را بر من شناسانْد و مرا کورْ دل رها نکرد . سپاسْ خدایی راست که مرا از امّت محمد صلی الله علیه و آله قرار داد . سپاسْ خدایی راست که روزی ام را در دست خویش قرار داد و در دست مردم ، قرار نداد . سپاسْ خدایی راست که عیب هایم را پوشاند و بین مردم ، رسوایم نگردانْد.ر . ک : ص 221 (پس از نماز صبح) .

ب شامگاهان1547.الإمام زین العابدین علیه السلام :امام علی علیه السلام در شامگاهان : شکرگزار خداوند ، صبح کردیم و سپاسگزار به شام درآمدیم . سپاسْ تو راست ، چنان که به شام در آمدیم ، مسلمان و بر حالِ سلامت.ج در دل شب1549.الملهوف :امام علی علیه السلام در دل شب : خدای من! چه گناهان بزرگی را [که از من سر زد] بردباری نمودی و آنها را با نعمت هایت پاسخ دادی ! و چه بسیار نافرمانی هایی که به کَرَمت ، از آشکارسازی آنها گذشتی . خدای من! اگر در نافرمانی تو عمرم طولانی گردد و در نامه عمل ، گناهم بزرگ شود ، من جز بخشش تو را آرزومند نخواهم بود و جز خشنودی تو را امیدوار نخواهم گشت ... .

خدای من! وقتی درباره گذشت تو می اندیشم ، خطاهایم در نظرم کوچک می گردند . آن گاه ، عظمت بازخواست تو را به یاد می آورم ، و گرفتاری ام بزرگ می نماید... آه از آن وقت که من در نامه عمل ، بدی ای را بخوانم که فراموش کرده ام و تو آن را به شمار آورده ای و می فرمایی : «بگیریدش!».

وای به حال بنده ای که اقوامش نمی توانند نجاتش دهند و قبیله اش نمی توانند به او سودی برسانند و اگر اجازه بانگ زدن به او داده شود، همه به حالش دل می سوزانند! ... آه از آتشی که دل و جگر را کباب می کند! آه از آتشی که پوست سر و اندام را می کَند! آه از طغیان زبانه های آتش!

.


ص: 154

راجع : ص 30 (قصص من عبادته) .

د : لَیلَهَ الجُمُعَهِ1552.مقتل الحسین :الإقبال :ومِنَ الدَّعَواتِ فی هذِهِ اللَّیلَهِ ما رَوَیناهُ بِإِسنادِنا إلی جَدّی أبی جَعفَرٍ الطّوسِیِّ قالَ : رُوِیَ أنَّ کُمَیلَ بنَ زِیادٍ النَّخَعِیَّ رَأی أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام ساجِدا یَدعو بِهذَا الدُّعاءِ فی لَیلَهِ النِّصفِ مِن شَعبانَ .

أقولُ : ووَجَدتُ فی رِوایَهٍ اُخری ما هذا لَفظُها : قالَ کُمَیلُ بنُ زِیادٍ : کُنتُ جالِسا مَعَ مَولایَ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فی مَسجِدِ البَصرَهِ ومَعَهُ جَماعَهٌ مِن أصحابِهِ ، فَقالَ بَعضُهُم : ما مَعنی قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» (1) ؟

قالَ علیه السلام : لَیلَهُ النِّصفِ مِن شَعبانَ ، وَالَّذی نَفسُ عَلِیٍّ بِیَدِهِ ! إنَّهُ ما مِن عَبدٍ إلّا وجَمیعُ ما یَجری عَلَیهِ مِن خَیرٍ وشَرٍّ مَقسومٌ لَهُ فی لَیلَهِ النِّصفِ مِن شَعبانَ إلی آخِرِ السَّنَهِ فی مِثلِ تِلکَ اللَّیلَهِ المُقبِلَهِ ، وما مِن عَبدٍ یُحییها ویَدعو بِدُعاءِ الخِضرِ علیه السلام إلّا اُجیبَ لَهُ .

فَلَمَّا انصَرَفَ طَرَقتُهُ لَیلاً ، فَقالَ علیه السلام : ما جاءَ بِکَ یا کُمَیلُ ؟

قُلتُ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ دُعاءُ الخِضرِ !

فَقالَ : اِجلِس یا کُمَیلُ ، إذا حَفِظتَ هذَا الدُّعاءَ فَادعُ بِهِ کُلَّ لَیلَهِ جُمُعَهٍ ، أو فِی الشَّهرِ مَرَّهً ، أو فِی السَّنَهِ مَرَّهً ، أو فی عُمُرِکَ مَرَّهً ، تُکفَ وتُنصَر وتُرزَق ولَن تَعدَمَ المَغفِرَهَ . یا کُمَیلُ أوجَبَ لَکَ طولُ الصُّحبَهِ لَنا أن نَجودَ لَکَ بِما سَأَلتَ ، ثُمَّ قالَ : اُکتُب :

اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِرَحمَتِکَ الَّتی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ ، وبِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرتَ بِها کُلَّ شَیءٍ ، وخَضَعَ لَها کُلُّ شَیءٍ ، وذَلَّ لَها کُلُّ شَیءٍ ، وبِجَبَروتِکَ الَّتی غَلَبتَ بِها کُلَّ شَیءٍ ، وبِعِزَّتِکَ الَّتی لا یَقومُ لَها شَیءٌ ، وبِعَظَمَتِکَ الَّتی مَلَأَت أرکانَ کُلِّ شَیءٍ ، وبِسُلطانِکَ الَّذی عَلا کُلَّ شَیءٍ ، وبِوَجهِکَ الباقی بَعدَ فَناءِ کُلِّ شَیءٍ ، وبِأَسمائِکَ الَّتی غَلَبَت (2) أرکانَ کُلَّ شَیءٍ ، وبِعِلمِکَ الَّذی أحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ ، وبِنورِ وَجهِکَ الَّذی أضاءَ لَهُ کُلُّ شَیءٍ ، یا نورُ یا قُدّوسُ ، یا أوَّلَ الأَوَّلینَ ، ویا آخِرَ الآخِرینَ .

اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَهتِکُ العِصَمَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ النِّقَمَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَمَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاءَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُنزِلُ البَلاءَ [اللّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَقطَعُ الرَّجاءَ] (3) ، اللّهُمَّ اغفِر لی کُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ ، وکُلَّ خَطیئَهٍ أخطَأتُها .

اللّهُمَّ إنّی أتَقَرَّبُ إلَیکَ بِذِکرِکَ ، وأستَشفِعُ بِکَ إلی نَفسِکَ ، وأسأَلُکَ بِجودِکَ أن تُدنِیَنی مِن قُربِکَ ، وأن توزِعَنی شُکرَکَ ، وأن تُلهِمَنی ذِکرَکَ .

اللّهُمَّ إنّی أسأَ لَُک سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خاشِعٍ ، أن تُسامِحَنی وتَرحَمَنی ، وتَجعَلَنی بِقَسمِکَ راضِیا قانِعا ، وفی جَمیعِ الأَحوالِ مُتَواضِعا .

اللّهُمَّ وأسأَلُکَ سُؤالَ مَنِ اشتَدَّت فاقَتُهُ ، وأنزَلَ بِکَ عِندَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ ، وعَظُمَ فیما عِندَکَ رَغبَتُهُ .

اللّهُمَّ عَظُمَ سُلطانُکَ ، وعَلا مَکانُکَ ، وخَفِیَ مَکرُکَ ، وظَهَرَ أمرُکَ ، وغَلَبَ جُندُکَ (4) ، وجَرَت قُدرَتُکَ ، ولا یُمکِنُ الفِرارُ مِن حُکومَتِکَ .

اللّهُمَّ لا أجِدُ لِذُنوبی غافِرا ، ولا لِقَبائِحی ساتِرا ، ولا لِشَیءٍ مِن عَمَلِیَ القَبیحِ بِالحَسَنِ مُبَدِّلاً غَیرَکَ لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَکَ وبِحَمدِکَ ، ظَلَمتُ نَفسی وتَجَرَّأتُ بِجَهلی ، وسَکَنتُ إلی قَدیمِ ذِکرِکَ لی ، ومَنِّکَ عَلَیَّ .

اللّهُمَّ مَولایَ کَم مِن قَبیحٍ سَتَرتَهُ ، وکَم مِن فادِحٍ مِنَ البَلاءِ أقَلتَهُ ، وکَم مِن عِثارٍ وَقَیتَهُ ، وکَم مِن مَکروهٍ دَفَعتَهُ ، وکَم مِن ثَناءٍ جَمیلٍ لَستُ أهلاً لَهُ نَشَرتَهُ !

اللّهُمَّ عَظُمَ بَلائی ، وأفرَطَ بی سُوءُ حالی ، وقَصُرَت بی أعمالی ، وقَعَدَت بی أغلالی ، وحَبَسَنی عَن نَفعی بُعدُ آمالی (5) ، وخَدَعَتنِی الدُّنیا بِغُرورِها ، ونَفسی بِخِیانَتِها (6) ومِطالی یا سَیِّدی ، فَأَسأَلُکَ بِعِزَّتِکَ أن لا یَحجُبَ عَنکَ دُعائی سوءُ عَمَلی وفِعالی ، ولا تَفضَحنی بِخَفِیِّ مَا اطَّلَعتَ عَلَیهِ مِن سَریرَتی ، ولا تُعاجِلنی بِالعُقوبَهِ عَلی ما عَمِلتُهُ فی خَلَواتی مِن سوءِ فِعلی وإساءَتی ، ودَوامِ تَفریطی وجَهالَتی ، وکَثرَهِ شَهَواتی وغَفلَتی . وکُنِ اللّهُمَّ بِعِزَّتِکَ لی فی کُلِّ الأَحوالِ رَؤوفا ، وعَلَیَّ فی جَمیعِ الاُمورِ عَطوفا .

إلهی ورَبّی مَن لی غَیرُکَ أسأَلُهُ کَشفَ ضُرّی ، وَالنَّظَرَ فی أمری .

إلهی ومَولایَ أجرَیتَ عَلَیَّ حُکما اتَّبَعتُ فیهِ هَوی نَفسی ، ولَم أحتَرِس مِن تَزیینِ عَدُوّی ، فَغَرَّنی بِما أهوی ، وأسعَدَهُ عَلی ذلِکَ القَضاءُ ، فَتَجاوَزتُ بِما جَری عَلَیَّ مِن ذلِکَ مِن نَقضِ (7) حُدودِکَ ، وخالَفتُ بَعضَ أوامِرِکَ ، فَلَکَ الحَمدُ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ ، ولا حُجَّهَ لی فیما جَری عَلَیَّ فیهِ قَضاؤُکَ ، وألزَمَنی حُکمُکَ وبَلاؤُکَ .

وقَد أتَیتُکَ یا إلهی بَعدَ تَقصیری وإسرافی عَلی نَفسی ، مُعتَذِرا نادِما مُنکَسِرا ، مُستَقیلاً مُستَغفِرا مُنیبا ، مُقِرّا مُذعِنا مُعتَرِفا ، لا أجِدُ مَفَرّا مِمّا کانَ مِنّی ، ولا مَفزَعا أتَوَجَّهُ إلَیهِ فی أمری ، غَیرَ قَبولِکَ عُذری ، وإدخالِکَ إیّایَ فی سَعَهٍ مِن رَحمَتِکَ .

إلهی فَاقبَل عُذری ، وَارحَم شِدَّهَ ضُرّی ، وفُکَّنی مِن شَدِّ وَثاقی . یا رَبِّ ارحَم ضَعفَ بَدَنی ، ورِقَّهَ جِلدی ، ودِقَّهَ عَظمی ، یا مَن بَدَأَ خَلقی وذِکری وتَربِیَتی وبِرّی وتَغذِیَتی ، هَبنی لِابتِداءِ کَرَمِکَ ، وسالِفِ بِرِّکَ بی .

إلهی وسَیِّدی ورَبّی ، أ تُراکَ مُعَذِّبی بِالنّارِ بَعدَ تَوحیدِکَ ، وبَعدَمَا انطَوی عَلَیهِ قَلبی مِن مَعرِفَتِکَ ، ولَهِجَ بِهِ لِسانی مِن ذِکرِکَ ، وَاعتَقَدَهُ ضَمیری مِن حُبِّکَ ، وبَعدَ صِدقِ اعتِرافی ودُعائی خاضِعا لِرُبوبِیَّتِکَ ، هَیهاتَ أنتَ أکرَمُ مِن أن تُضَیِّعَ مَن رَبَّیتَهُ ، أو تُبَعِّدَ مَن أدنَیتَهُ ، أو تُشَرِّدَ مَن آوَیتَهُ ، أو تُسَلِّمَ إلَی البَلاءِ مَن کَفَیتَهُ ورَحِمتَهُ !

ولَیتَ شِعری یا سَیِّدی وإلهی ومَولایَ ! أ تُسَلِّطُ النّارَ عَلی وُجوهٍ خَرَّت لِعَظَمَتِکَ ساجِدَهً ، وعَلی ألسُنٍ نَطَقَت بِتَوحیدِکَ صادِقَهً ، وبِشُکرِکَ مادِحَهً ، وعَلی قُلوبٍ اعتَرَفَت بِإِلهِیَّتِکَ مُحَقِّقَهً ، وعَلی ضَمائِرَ حَوَت مِنَ العِلمِ بِکَ حَتّی صارَت خاشِعَهً ، وعَلی جَوارِحَ سَعَت إلی أوطانِ تَعَبُّدِکَ طائِعَهً ، وأشارَت بِاستِغفارِکَ مُذعِنَهً ؟ ! ما هکَذَا الظَّنُّ بِکَ ، ولا اُخبِرنا بِفَضلِکَ عَنکَ ، یا کَریمُ ، یا رَبِّ وأنتَ تَعلَمُ ضَعفی عَن قَلیلٍ مِن بَلاءِ الدُّنیا وعُقوباتِها ، وما یَجری فیها مِنَ المَکارِهِ عَلی أهلِها ، عَلی أنَّ ذلِکَ بَلاءٌ ومَکروهٌ قَلیلٌ مَکثُهُ ، یَسیرٌ بَقاؤُهُ ، قَصیرٌ مُدَّتُهُ ، فَکَیفَ احتِمالی لِبَلاءِ الآخِرَهِ ، وجَلیلِ وُقوعِ المَکارِهِ فیها ؟ ! وهُوَ بَلاءٌ تَطولُ مُدَّتُهُ ، ویَدومُ مَقامُهُ ، ولا یُخَفَّفُ عَن أهلِهِ ، لِأَ نَّهُ لا یَکونُ إلّا عَن غَضَبِکَ وَانتِقامِکَ وسَخَطِکَ ، وهذا ما لا تَقومُ لَهُ السَّماواتُ وَالأَرضُ ، یا سَیِّدی فَکَیفَ بی وأنَا عَبدُکَ الضَّعیفُ ، الذَّلیلُ الحَقیرُ ، المِسکینُ المُستَکینُ ؟ !

یا إلهی ورَبّی وسَیِّدی ومَولایَ ، لِأَیِّ الاُمورِ إلَیکَ أشکو ، ولِما مِنها أضِجُّ وأبکی ؟ ! لِأَلیمِ العَذابِ وشِدَّتِهِ ، أم لِطولِ البَلاءِ ومُدَّتِهِ ، فَلَئِن صَیَّرتَنی فِی العُقوباتِ (8) مَعَ أعدائِکَ ، وجَمَعتَ بَینی وبَینَ أهلِ بَلائِکَ ، وفَرَّقتَ بَینی وبَینَ أحِبّائِکَ وأولِیائِکَ ، فَهَبنی یا إلهی وسَیِّدی ومَولایَ ورَبّی صَبَرتُ عَلی عَذابِکَ ، فَکَیفَ أصبِرُ عَلی فِراقِکَ ؟ وَهبنی صَبَرتُ عَلی حَرِّ نارِکَ ، فَکَیفَ أصبِرُ عَنِ النَّظَرِ إلی کَرامَتِکَ ؟ أم کَیفَ أسکُنُ فِی النّارِ ورَجائی عَفوُکَ ؟ !

فَبِعِزَّتِکَ یا سَیِّدی ومَولایَ اُقسِمُ صادِقا ، لَئِن تَرَکتَنی ناطِقا لَأَضِجَّنَّ إلَیکَ بَینَ أهلِها ضَجیجَ الآمِلینَ ، ولَأَصرُخَنَّ إلَیکَ صُراخَ المُستَصرِخینَ ، ولَأَبکِیَنَّ عَلَیکَ بُکاءَ الفاقِدینَ ، ولَاُنادِیَنَّکَ أینَ کُنتَ یا وَلِیَّ المُؤمِنینَ ؟ ! یا غایَهَ آمالِ العارِفینَ ، یا غِیاثَ المُستَغیثینَ ، یا حَبیبَ قُلوبِ الصّادِقینَ ، ویا إلهَ العالَمینَ !

أفَتُراکَ سُبحانَکَ یا إلهی وبِحَمدِکَ تَسمَعُ فیها صَوتَ عَبدٍ مُسلِمٍ سُجِنَ فیها بِمُخالَفَتِهِ ، وذاقَ طَعمَ عَذابِها بِمَعصِیَتِهِ ، وحُبِسَ بَینَ أطباقِها بِجُرمِهِ وجَریرَتِهِ ، وهُوَ یَضِجُّ إلَیکَ ضَجیحَ مُؤَمِّلٍ لِرَحمَتِکَ ، ویُنادیکَ بِلِسانِ أهلِ تَوحیدِکَ ، ویَتَوَسَّلُ إلَیکَ بِرُبوبِیَّتِکَ ؟ !

یا مَولایَ فَکَیفَ یَبقی فِی العَذابِ وهُوَ یَرجو ما سَلَفَ مِن حِلمِکَ ؟ ! أم کَیفَ تُؤلِمُهُ النّارُ وهُوَ یَأمُلُ فَضلَکَ ورَحمَتَکَ ؟ ! أم کَیفَ تُحرِقُهُ لَهبُها (9) وأنتَ تَسمَعُ صَوتَهُ وتَری مَکانَهُ ؟ أم کَیفَ یَشتَمِلُ عَلَیهِ زَفیرُها وأنتَ تَعلَمُ ضَعفَهُ ؟ أم کَیفَ یَتَقَلقَلُ (10) بَینَ أطباقِها وأنتَ تَعلَمُ صِدقَهُ ؟ أم کَیفَ تَزجُرُهُ زَبانِیَتُها وهُوَ یُنادیکَ یا رَبَّهُ ؟ أم کَیفَ یَرجو فَضلَکَ فی عِتقِهِ مِنها فَتَترُکُهُ فیها (11) ؟

هَیهاتَ ما ذلِکَ الظَّنُّ بِکَ ، ولَا المَعروفُ مِن فَضلِکَ ، ولا مُشبِهٌ لِما عامَلتَ بِهِ المُوَحِّدینَ مِن بِرِّکَ وإحسانِکَ !

فَبِالیَقینِ أقطَعُ لَولا ما حَکَمتَ بِهِ مِن تَعذیبِ جاحِدیکَ ، وقَضَیتَ بِهِ مِن إخلادِ مُعانِدیکَ ، لَجَعَلتَ النّارَ کُلَّها بَردا وسَلاما ، وما کانَ لِأَحَدٍ فیها مَقَرّا ولا مُقاما ، لکِنَّکَ تَقَدَّسَت أسماؤُکَ أقسَمتَ أن تَملَأَها مَِن الکافِرینَ ، مِنَ الجِنَّهِ وَالنّاسِ أجمَعینَ ، وأن تُخَلِّدَ فیهَا المُعانِدینَ ، وأنتَ جَلَّ ثَناؤُکَ قُلتَ مُبتَدِئا وتَطَوَّلتَ بِالإِنعامِ مُتَکَرِّما «أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَا یَسْتَوُونَ» (12) .

إلهی وسَیِّدی فَأَسأَلُکَ بِالقُدرَهِ الَّتی قَدَّرتَها ، وبِالقَضِیَّهِ الَّتی حَتَمتَها وحَکَمتَها ، وغَلَبتَ مَن عَلَیهِ أجرَیتَها ، أن تَهَبَ لی فی هذِهِ اللَّیلَهِ ، وفی هذِهِ السّاعَهِ کُلَّ جُرمٍ أجرَمتُهُ ، وکُلَّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ ، وکُلَّ قَبیحٍ أسرَرتُهُ ، وکُلَّ جَهلٍ عَمِلتُهُ ، کَتَمتُهُ أو أعلَنتُهُ ، أخفَیتُهُ أو أظهَرتُهُ ، وکُلَّ سَیِّئَهٍ أمَرتَ بِإِثباتِهَا الکِرامَ الکاتِبینَ ، الَّذینَ وَکَّلتَهُم بِحِفظِ ما یَکونُ مِنّی ، وجَعَلتَهُم شُهودا عَلَیَّ مَعَ جَوارِحی ، وکُنتَ أنتَ الرَّقیبَ عَلَیَّ مِن وَرائِهِم ، وَالشّاهِدَ لِما خَفِیَ عَنهُم ، وبِرَحمَتِکَ أخفَیتَهُ ، وبِفَضلِکَ سَتَرتَهُ . وأن تُوَفِّرَ حَظّی مِن کُلِّ خَیرٍ تُنزِلُهُ (13) ، أو إحسانٍ تُفَضِّلُهُ (14) ، أو بِرٍّ تَنشُرُهُ (15) أو رِزقٍ تبَسُطُهُ (16) ، أو ذَنبٍ تَغفِرُهُ ، أو خَطَاً تَستُرُهُ .

یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ ، یا إلهی وسَیِّدی ومَولایَ ومالِکَ رِقّی ، یا مَن بِیَدِهِ ناصِیَتی ، یا عَلیما بِضُرِّی (17) ومَسکَنَتی ، یا خَبیرا بِفَقری وفاقَتی . یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ ، أسأَلُکَ بِحَقِّکَ وقُدسِکَ وأعظَمِ صِفاتِکَ ، وأسمائِکَ ، أن تَجعَلَ أوقاتی فِی اللَّیلِ وَالنَّهارِ بِذِکرِکَ مَعمورَهً ، وبِخِدمَتِکَ مَوصولَهً ، وأعمالی عِندَکَ مَقبولَهً ، حَتّی تَکونَ أعمالی وأورادی (18) کُلُّها وِردا واحِدا ، وحالی فی خِدمَتِکَ سَرمَدا .

یا سَیِّدی یا مَن عَلَیهِ مُعَوَّلی ، یا مَن إلَیهِ شَکَوتُ أحوالی . یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ ، قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارِحی ، وَاشدُد عَلَی العَزیمَهِ جَوانِحی ، وهَب لِیَ الجِدَّ فی خَشیَتِکَ وَالدَّوامِ فِی الاِتِّصالِ بِخِدمَتِکَ ، حَتّی أسرَحَ إلَیکَ فی مَیادینِ السّابِقینَ ، واُسرِعَ إلَیکَ فِی المُبادِرینَ (19) ، وأشتاقَ إلی قُربِکَ فِی المُشتاقینَ ، وأدنُوَ مِنکَ دُنُوَّ المُخلِصینَ ، وأخافَکَ مَخافَهَ الموقِنینَ ، وأجتَمِعَ فی جِوارِکَ مَعَ المُؤمِنینَ .

اللّهُمَّ ومَن أرادَنی بِسوءٍ فَأَرِدهُ ، ومَن کادَنی فَکِدهُ ، وَاجعَلنی مِن أحسَنِ عِبادِکَ نَصیبا عِندَکَ ، وأقرَبِهِم مَنزِلَهً مِنکَ ، وأخَصِّهِم زُلفَهً لَدَیکَ ، فَإِنَّهُ لا یُنالُ ذلِکَ إلّا بِفَضلِکَ ، وجُد لی بِجودِکَ ، وَاعطِف عَلَیَّ بِمَجدِکَ ، وَاحفَظنی بِرَحمَتِکَ ، وَاجعَل لِسانی بِذِکرِکَ لَهِجا ، وقَلبی بِحُبِّکَ مُتَیَّما ، ومُنَّ عَلَیَّ بِحُسنِ إجابَتِکَ ، وأقِلنی عَثرَتی ، وَاغفِر زَلَّتی ، فَإِنَّکَ قَضَیتَ عَلی عِبادِکَ بِعِبادَتِکَ ، وأمَرتَهُم بِدُعائِکَ ، وضَمِنتَ لَهُمُ الإِجابَهَ .

فَإِلَیکَ یا رَبِّ نَصَبتُ وَجهی ، وإلَیکَ یا رَبِّ مَدَدتُ یَدی ، فَبِعِزَّتِکَ استَجِب لی دُعائی ، وبَلِّغنی مُنایَ ، ولا تَقطَع مِن فَضلِکَ رَجائی ، وَاکفِنی شَرَّ الجِنِّ وَالإِنسِ مِن أعدائی ، یا سَریعَ الرِّضَا اغفِر لِمَن لا یَملِکُ إلَا (20) الدُّعاءَ فَإِنَّکَ فَعّالٌ لِما تَشاءُ .

یا مَنِ اسمُهُ دَواءٌ ، وذِکرُهُ شِفاءٌ ، وطاعَتُهُ غِنیً ، ارحَم مَن رَأسُ مالِهِ الرَّجاءُ ، وسِلاحُهُ البُکاءُ . یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ ، یا نورَ المُستَوحِشینَ فِی الظُّلَمِ ، یا عالِما لا یُعلَّمُ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَافعَل بی ما أنتَ أهلُهُ، وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ (21) وَالأَئِمَّهِ المَیامینَ مِن آلِهِ وسَلَّمَ تَسلیما . (22) .

1- .الدخان : 4 .
2- .وفی نسخه : «عَلَت» .
3- .أثبتنا ما بین المعقوفین من مصباح الزائر .
4- .وفی نسخه : «قهرک» .
5- .وفی نسخه : «أملی» .
6- .وفی نسخه : «بجنایتها» .
7- .وفی نسخه : «بعض» .
8- .وفی نسخه : «للعقوبات» .
9- .وفی نسخه : «لَهیبُها» .
10- .وفی نسخه : «یَتَغَلغَل» .
11- .وفی نسخه : «أم کیف تنزله فیها وهو یرجو فضلک فی عتقه منها فتترکه» .
12- .السجده : 18 .
13- .وفی نسخه : «أنزلته» .
14- .وفی نسخه : «فضّلته» .
15- .وفی نسخه : «نشرته» .
16- .وفی نسخه : «بسطته» .
17- .فی نسخه : «بفقری» .
18- .وفی نسخه : «إرادتی» .
19- .وفی نسخه : «البارزین» .
20- .وفی نسخه : «غیر» .
21- .فی مصباح المتهجّد : «رسوله» بدل «محمّد» .
22- .الإقبال : ج 3 ص 331 ، مصباح المتهجّد : ص 844 ح 910 ، مصباح الزائر : ص 317 ، المصباح للکفعمی : ص 737 ، البلد الأمین : ص 188 .