گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
و به هنگام نگریستن به هلال ماه



و به هنگام نگریستن به هلال ماه1566.رجال الکشّی عن یونس بن عبد الرحمن :امام علی علیه السلام هرگاه به ماه می نگریست : بار خدایا! ما را هدایت یافته ترین کسانی که به آن (ماه) می نگرند ، و پاک ترین کسانی که آن (ماه) بر ایشان می تابد ، قرار ده.1567.الکافی عن مالک بن عطیّه عن بعض أصحاب أبی عبد اللّامام علی علیه السلام هرگاه به ماه می نگریست : بار خدایا! از تو خیر این ماه ، پیروزی، یاری، برکت، پاکی، رزق و نور آن را خواستارم.1568.رجال الکشّی عن حفص بن عمرو النخعی :امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان که درود خداوند بر او باد ، هرگاه هلال ماه رمضان را می دید ، رو به قبله می ایستاد و می گفت: «بار خدایا! رمضان را با امنیّت ، ایمان، سلامت ، اسلام و عافیت پُرجلال ، برایمان بیاغاز . بار خدایا! روزه و نماز و خواندن قرآن را در آن ، روزی مان کن . بار خدایا! آن را برای ما سلامت دار ، و آن را از ما سلامت دار ، و ما را در آن ، سلامت دار».1569.رجال الکشّی عن إسحاق بن عمّار :امام علی علیه السلام از جمله سخنانش در هنگام دیدن هلال : ای آفریده فرمانبر خدای ، ای ماهِ شتابنده ، ای در رفت و آمد در فلک تدبیر، و ای حرکت کننده در منزل های تقدیر! ایمان آوردم به آن که با تو تاریکی ها را نورانی کرد و با تو به شب های تار روشنایی بخشید . تو را نشانه ای از نشانه های فرمانروایی خود قرار داد ، با زیادت و نقصان ، و طلوع کردن و غروب کردن ، و روشنایی و کسوف به کارت گرفت و در همه اینها تو فرمانبر او و در انجام دادن اراده اش شتابان بودی.

منزّه است او! چه نیکو تدبیر کرده آنچه را تدبیر کرده است و چه پُر استحکام ساخته آنچه را که در مُلکش ساخته است و تو را خداوند ، آغاز ماهی جدید برای کاری جدید قرار داده است . خداوند ، تو را آغاز امنیت و ایمان و سلامت و اسلام قرار دهد ؛ آغاز مصونیت از آفات و سلامت از بدی ها.

بار خدایا! ما را هدایت یافته ترین کسانی قرار ده که [ این هلال ] بر آنها طلوع می کند ، و پاک ترین کسانی که به آن می نگرند ، و بر محمّد و خاندان او درود فرست . بار خدایا! چنین و چنان (1) در حقّ من انجام ده ، ای مهربان ترینِ مهربانان!

.

1- .اشاره است به درخواست حاجات .

ص: 182

1570.دلائل الإمامه عن محمّد بن راشد عن أبیه : جاءَ رَ ( وهُوَ فی مَسجِدِ رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و ) عنه علیه السلام کانَ إذا نَظَرَ إلَی الهِلالِ قالَ : أیُّهَا الخَلقُ المُطیعُ لِلّهِ ، الدّائِرُ السَّریعُ ، المُتَرَدِّدُ فی مَنازِلِ التَّقدیرِ ، المُتَصَرِّفُ فی فَلَکِ التَّدبیرِ ، آمَنتُ بِمَن نَوَّرَ بِکَ الظُّلَمَ ، وأوضَحَ بِکَ البُهَمَ ، وجَعَلَکَ آیَهً مِن آیاتِ مُلکِهِ ، وعَلامَهً مِن عَلاماتِ سُلطانِهِ . فَامتَهَنَکَ بِالزِّیادَهِ وَالنُّقصانِ ، وَالطُّلوعِ وَالاُفولِ ، وَالإِنارَهِ وَالکُسوفِ ، فی کُلِّ ذلِکَ أنتَ لَهُ مُطیعٌ ، وإلی إرادَتِهِ سَریعٌ .

سُبحانَهُ فَما أعجَبَ ما دَبَّرَ فی أمرِکَ ، وألطَفَ ما صَنَعَ فی شَأنِکَ ! جَعَلَکَ مِفتاحَ شَهرٍ لِأَمرٍ حادِثٍ ، جَعَلَکَ اللّهُ هِلالَ بَرَکَهٍ لا تَمحَقُهُ الأَیّامُ ، وطَهارَهٍ لا تُدَلِّسُهُ الأَعوامُ ، هِلالَ أمنَهٍ مِنَ الآفاتِ ، وسَلامَهٍ مِنَ السَّیِّئاتِ ، هِلالَ سَعدٍ لا نَحسَ فیهِ ، ویُمنٍ لا نَکدَ فیهِ ، ویُسرٍ لا یُمازِجُهُ عُسرٌ ، وخَیرٍ لا یَشوبُهُ شَرٌّ ، هَلالَ أمنٍ وإیمانٍ ونِعمَهٍ وإحسانٍ ، وسَلامَهٍ وإسلامٍ .

اللّهُمَّ اجعَلنا مِن أرضی مَن طَلَعَ عَلَیهِ ، وأزکی مَن نَظَرَ إلَیهِ ، وأسعَدَ مَن تَعَبَّدَ لَکَ فیهِ !

اللّهُمَّ وَفِّقنا لِلتَّوبَهِ ، وَاعصِمنا مِنَ الحَوبَهِ (1) ، وأوزِعنا شُکرَ النِّعمَهِ ، وأَلبِسنا خَیرَ العافِیَهِ ، وأتمِم عَلَینا بِاستِکمالِ طاعَتِکَ فیهِ المِنَّهَ لَکَ إنَّکَ المَنّانُ الحَمیدُ . (2) .

1- .الحَوبه : الحاجَه (النهایه : ج 1 ص 455 «حوب») .
2- .دستور معالم الحکم : ص 106 .

ص: 183

1571.الکافی عن حمّاد بن عثمان عن المسمعی :امام علی علیه السلام هرگاه به هلال ماه می نگریست : ای آفریده فرمانبر خدا، چرخانِ پُر شتاب ، رفت و آمد کننده در منزل های تقدیر، و گردان در فلک تدبیر! ایمان آوردم به کسی که به وسیله تو تاریکی ها را روشن کرد، و توسط تو شب های تار را روشنایی بخشید ، تو را نشانی از نشان های قدرتش قرار داد ، و علامتی از علامت های فرمانروایی اش کرد و با افزونی و کاستی، طلوع و غروب ، و نورافشانی و کسوف ، تو را به کار گرفت و تو در همه این کارها فرمانبرِ اویی و به سوی خواست او شتابانی.

منزّه است او! چه قدر شگفت است تدبیری که او در کار تو بسته است ! و چه قدر لطیف است آنچه در باره تو کرده است! تو را کلید ماهی نو برای کاری نو قرار داده است . خداوند ، تو را ماه برکتی قرار دهد که روزگاران ، آن را از بین نمی برند ، و ماه پاکی ای قرار دهد که سال ها آن را آلوده نمی کنند ؛ ماه امنیّت از آفات و سلامت از بدی ها، ماه خجسته ای که در آن ، نُحوستی نیست ، و مبارکی ای که نامیمونی ای بِدان راه ندارد ، و آسانی ای که با سختی نمی آمیزد ، و خیری که هیچ شرّی آن را نمی آلاید ؛ ماه امنیّت و ایمان، نعمت و بخشندگی ، و سلامت و اسلام.

بار خدایا! ما را از خشنودترین کسانی که [ این ماه ] بر آنها می تابد ، و پاک ترین کسانی که به آن می نگرند ، و خوش بخت ترین کسانی که در این ماه برای تو عبادت می کنند ، قرار ده .

بارخدایا! توفیق توبه بما بده ، و از بینوایی حفظمان کن ، و شکر نعمتت را روزی مان گردان و بهترین جامه سلامت را برما بپوشان ، و با تکمیل نمودن فرمانبری ما از خویش در این ماه ، منّت خود را بر ما تمام کن که تو مهربان و ستوده ای . .


ص: 184

ز : إذا نَظَرَ إلَی الشَّمسِ1573.دلائل الإمامه عن أبی بصیر وداوود الرّقّی ومعاویهالإمام علیّ علیه السلام إذا نَظَرَ إلَی الشَّمسِ : أیَّتُهَا الشَّمسُ البَدیعَهُ التَّصویرِ ، المُعجِزَهُ التَّقدیرِ ، الَّتی جُعِلَت سِراجا لِلأَبصارِ نَفعا بِسُکّانِ الأَمصارِ ، شُروقُکِ حَیاهٌ وغُروبُکِ وَفاهٌ ، إن طَلَعتِ بِأَمرٍ عَزیزٍ ، وإن رَجَعتِ إلی مُستَقَرٍّ حَریزٍ ، أسأَلُ الَّذی زَیَّنَ بِکِ السَّماءَ ، وألبَسَکِ الضِّیاءَ ، وصَدَّعَ لَکِ أرکانَ المَطالِعِ ، وحَجَبَکِ بِالشُّعاعِ اللّامِعِ ، فَلا یُشرِفُ بِکِ شَیءٌ إلَا امتَحَقَ (1) ، ولا یُواجِهُکِ بَشَرٌ إلَا احتَرَقَ ، أن یَهَبَ لَنا بِکِ مِنَ الصِّحَّهِ ودَفعِ العِلَّهِ ، ورَدِّ الغُربَهِ وکَشفِ الکُربَهِ ، وأن یَقِیَنا مِنَ الزَّلَلِ ، ومُتابَعَهِ الهَوی ، ومُصاحَبَهِ الرَّدی ، وأن یَمُنَّ عَلَینا مِنَ العُمُرِ بِأَطوَلِهِ ، ومِنَ العَمَلِ بِأَفضَلِهِ ، وأن یَجعَلَکِ لِقَضاءٍ جَدیدٍ سَعیدٍ ، یُؤذِنُ بِلِباسِ الصِّحَّهِ ، ویَضمَنُ دِفاعَ النَّقِمَهِ .

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأتمِم عَلَینا آلاءَکَ الَّتی أولَیتَنیها ، وَاحرُس عَلَینا عَوارِفَکَ الَّتی أسدَیتَنیها ، إنَّکَ وَلِیُّ الإِحسانِ ، وواهِبُ الاِمتِنانِ ، ذُو الطَّولِ الشَّدیدِ ، فَعّالٌ لِما یُریدُ ، وَالحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ ، وهُوَ حَسبُنا ونِعمَ الوَکیلُ . 2 .

1- .المَحقُ : النقصُ والمَحو والإبطال (النهایه : ج 4 ص 303 «محق») .

ص: 185



ز هنگامی که به خورشید می نگریست

ز هنگامی که به خورشید می نگریست1575.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام هنگامی که به خورشید می نگریست : ای خورشید نوتصویر! ای معجزه تقدیر! ای آن که برای بهره گیری ساکنان شهرها ، چراغی برای دیدن ، قرار داده شده است! طلوع تو زندگی و غروب تو مرگ است . هرگاه طلوع کنی ، برای کار بزرگی است و هر زمان برگردی ، به جایی محفوظ برمی گردی . از آن کس که آسمان را به وسیله تو آراسته ، و به تو لباس نور پوشانده، پایه های طلوع گاه را برای تو شکافته ، و با نور درخشان ، تو را پوشانده است به گونه ای که هیچ چیز بر تو اِشراف پیدا نمی کند ، جز آن که از بین می رود ، و انسانی با تو روبه رو نمی گردد ، جز آن که می سوزد ، در خواست می کنم که [ برکت ] به وجود تو به ما سلامت و دفع گرفتاری ، بازگشت غریبان ما و گشایش ناراحتی ها را ببخشد، ما را از لغزش و پیروی هوس و همراهی با پستی نگه دارد، و بر ما با طولانی ترین عمر و بهترین عمل ، منّت نهد و تو را برای سرنوشت جدید و خوش بختی قرار دهد که در آن به ما لباس سلامت بخشد و برای ما دفع کیفر را ضمانت کند.

بار خدایا ! بر محمّد و خاندان محمد درود فرست ، و نعمت هایت را که به ما دادی بر ما کامل کن ، و بخشش هایی را که برای ما در نظر گرفتی ، نگه دار . تو صاحب احسان و بخشنده بخشش هایی، بسیار قدرتمندی و هر چه بخواهی ، انجام می دهی .

و سپاسْ خدایی را که پروردگار جهانیان است که او ما را بَسنده و بهترین وکیل است.

.


ص: 186

ح : کُلَّ یَومٍ مِن رَجَبٍ1577.الإمام علیّ علیه السلام :اللّهُمَّ یا ذَا المِنَنِ السَّابِغَهِ ، وَالآلاءِ الوازِعَهِ ، وَالرَّحمَهِ الواسِعَهِ ، وَالقُدرَهِ الجامِعَهِ ، وَالنِّعَمِ الجَسیمَهِ ، وَالمَواهِبِ العَظیمَهِ ، وَالأَیادِی الجَمیلَهِ ، وَالعَطایَا الجَزیلَهِ ، یا مَن لا یُنعَتُ بِتَمثیلٍ ، ولا یُمَثَّلُ بِنَظیرٍ ، ولا یُغلَبُ بِظَهیرٍ ، یا مَن خَلَقَ فَرَزَقَ ، وألهَمَ فَأَنطَقَ ، وَابتَدَعَ فَشَرَعَ ، وعَلا فَارتَفَعَ ، وقَدَّرَ فَأَحسَنَ، وصَوَّرَ فَأَتقَنَ ، وَاحتَجَّ فَأَبلَغَ ، وأنعَمَ فَأَسبَغَ ، وأعطی فَأَجزَلَ ، ومَنَحَ فَأَفضَلَ ، یا مَن سَما فِی العِزِّ فَفاتَ خَواطِرَ الأَبصارِ ، ودَنا فِی اللُّطفِ فَجازَ هَواجِسَ الأَفکارِ ، یا مَن تَوَحَّدَ بِالمُلکِ فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکوتِ سُلطانِهِ ، وتَفَرَّدَ بِالکِبرِیاءِ وَالآلاءِ ، فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَروتِ شَأنِهِ ، یا مَن حارَت فی کِبرِیاءِ هَیبَتِهِ دَقائِقُ لَطائِفِ الأَوهامِ ، وَانحَسَرَت دونَ إدراکِ عَظَمَتِهِ خَطائِفُ أبصارِ الأَنامِ ، یا مَن عَنَتِ الوُجوهُ لِهَیبَتِهِ ، وخَضَعَتِ الرِّقابُ لِعَظَمَتِهِ ، ووَجِلَتِ القُلوبُ مِن خیفَتِهِ .

أسأَلُکَ بِهذِهِ المِدحَهِ الَّتی لا تَنبَغی إلّا لَکَ ، وبِما وَأَیتَ بِهِ عَلی نَفسِکَ لِداعیکَ مِنَ المُؤمِنینَ ، وبِما ضَمِنتَ الإِجابَهَ فیهِ عَلی نَفسِکَ لِلدّاعینَ ، یا أسمَعَ السّامِعینَ ، ویا أبصَرَ المُبصِرینَ ، ویا أنظَرَ النّاظِرینَ ، ویا أسرَعَ الحاسِبینَ ، ویا أحکَمَ الحاکِمینَ ، ویا أرحَمَ الرّاحِمینَ ! صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ ، وعَلی أهلِ بَیتِهِ الطّاهِرینَ الأَخیارِ ، وأن تَقسِمَ لی فی شَهرِنا هذا خَیرَ ما قَسَمتَ ، وأن تَحتِمَ لی فی قَضائِکَ خَیرَ ما حَتَمتَ وتَختِمَ لی بِالسَّعادَهِ فیمَن خَتَمتَ ، وأحیِنی ما أحیَیتَنی مَوفورا ، وأمِتنی مسَرورا ومَغفورا ، وتَوَلَّ أنتَ نَجاتی مِن مَسأَلَهِ البَرزَخِ ، وَادرَأ عَنّی مُنکَرا ونَکیرا ، وأرِ عَینی مُبَشِّرا وبَشیرا ، وَاجعَل لی إلی رِضوانِکَ وجِنانِکَ مَصیرا ، وعَیشا قَریرا ، ومُلکا کَبیرا ، وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ بُکرَهً وأصیلاً ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ .

ثُمَّ تَقولُ : مِن غَیرِ تِلکَ الرِّوایَهِ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِعَقدِ عِزِّکَ عَلی أرکانِ عَرشِکَ ، ومُنتَهی رَحمَتِکَ مِن کِتابِکَ ، وَاسمِکَ الأَعظَمِ ، وذِکرِکَ الأَعلَی الأَعلی ، وکَلِماتِکَ التّامّاتِ کُلِّها أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأسأَلُکَ ما کانَ أوفی بِعَهدِکَ ، وأقضی لِحَقِّکَ ، وأرضی لِنَفسِکَ ، وخَیرا لی فِی المَعادِ عِندَکَ ، وَالمَعادِ إلَیکَ ، أن تُعطِیَنی جَمیعَ ما اُحِبُّ ، وتَصرِفَ عَنّی جَمیعَ ما أکرَهُ ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرَّاحِمینَ . (1) .

1- .الإقبال : ج 3 ص 212 عن محمّد بن أبی الرواد الرواسی عن الإمام المهدی علیه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 802 ح 865 ، المصباح للکفعمی : ص 699 کلاهما من دون إسنادٍ إلی المعصوم ، وإنّما قال فی الإقبال فی نهایه الدعاء : «وجدنا هذا الدعاء وهذه الزیادات فیه مرویّا عن مولانا أمیر المؤمنین صلوات اللّه وسلامه علیه» ، بحار الأنوار : ج 98 ص 391 ح 1 .

ص: 187



ح دعای روزانه ماه رجب

ح دعای روزانه ماه رجب1579.التدوین عن موسی بن عبیده العسکری :امام علی علیه السلام :بار خدایا! ای صاحب الطاف فراوان و نعمت های گوناگون و رحمت گسترده و قدرت کامل و نعمت های بزرگ و بخشش های سترگ و یاری های زیبا و عطاهای فراوان! ای آن که با مثال زدن ، توصیف نمی گردی ، و به مانند ، تشبیه نمی شوی ، و به کمک و پشتیبانی مغلوب نمی گردی!

ای آن که آفرید و روزی داد، الهام کرد و گویا گرداند، نوآوری کرد و آغاز نمود ، بلندمرتبه و والا است ، اندازه گیری کرد و نیک نگاشت ، صورتگری کرد و استوار ساخت، حجّت آورد و رساند، نعمت داد و گستراند ، بخشید و افزود ، و عنایت کرد و برتری داد!

ای آن که در عزّت ، مقام بلند دارد ، چنان که از نگاه دیده ها برون است و در لطف ، نزدیک است ، چنان که در افکارْ خطور می کند!

ای آن که در حکمرانی ، یکتاست و شریکی برای او در قلمرو فرمانروایی اش نیست ، و در نعمت ها و بزرگی ها ، یگانه ای است که در جبروت مقام خود ، ضدی ندارد!

ای که در بزرگی هیبت او ، اندیشه ها و افکار نازک بین ، حیران می مانند ، و جهش دیده مردم در برابر درک عظمتش سرشکسته می گردد! ای آن که چهره ها در برابر هیبت او سرافکنده اند و گردن ها در برابر عظمتش فروتن اند و دل ها از بیمش لرزان اند !

با این ستایش که جز برای تو شایسته نیست ، و به خاطر آنچه بر خودت مقرّر کردی برای مؤمنانی که تو را می خوانند ، و به خاطر این که پاسخ مثبت دادن به خوانندگان خویش را ضمانت نمودی ، از تو درخواست می کنم ای شنواترین شنوندگان و بیناترینِ بینایان و مراقب ترینِ مراقبان و سریع ترین حسابگران ! ای احکم الحاکمین و ای ارحم الراحمین! بر محمّد ، خاتم پیامبران و بر خاندان پاک و برگزیده او درود فرست ، و در این ماه ، بهترین چیزی را که قسمت خواهی کرد ، برای من قسمت کن ، و در مقدّراتت ، بهترین چیزی را که خود ، در سرنوشت رقم زده ای، برای من رقم زن ، و مرا در جمع آنان که عاقبتشان را به سعادتمندی ختم می کنی ، مقرّر فرما ، و هر مقدار که مرا زنده نگه می داری ، برخوردارْ زنده نگه دار ، و مرا شادمان و آمرزیده بمیران و خودت نجاتم را از پرسش برزخ ، متولّی باش ، و نکیر و منکِر (دو فرشته پرسشگر قبر) را از من بگردان ، و بشیر و مبشّر را به من بنمایان ، و برای من به خشنودی و بهشتت و زندگی خوش و فرمانروایی بزرگ ، راهی قرار ده ، و صبحگاهان و شبانگاهان بر محمّد و خاندانش درود خدا باد ، ای مهربان ترینِ مهربانان!

[ در روایت دیگری آمده که سپس فرمود : ] بار خدایا! من به [ حقّ] گِرِه عزّتت بر ارکان عرش ، و نهایت مهربانی ات در قرآن ، و اسم اعظمت و یاد برتر و برترینت ، و کلمه های تمامت از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان او درود فرستی ، و از تو می خواهم که به من ، هر چه را که به عهد تو وفا کننده تر ، و برای حقّ تو ادا کننده تر، و برای تو خشنود کننده تر ، و برای من در روز بازگشت به نزدت و به سویت بهتر است ، تا آن جا که دوست دارم ، بدهی ، و از من هر آنچه را دوست ندارم ، برگردانی ؛ چرا که تو بر هر چیزی توانایی . به رحمتت ، ای مهربان ترینِ مهربانان!

.


ص: 188

ط : یَومَ النِّصفِ مِن رَجَبٍ1581.الکافی عن أحمد بن عمر :الإمام الصادق علیه السلام :دَخَلَ عَدِیُّ بنُ ثابِتٍ الأَنصارِیُّ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فی یَومِ النِّصفِ مِن رَجَبٍ ، وهُوَ یُصَلّی ، فَلَمّا أسمَعَ حِسَّهُ أومَأَ بِیَدِهِ إلی خَلفِهِ أن قِف .

قالَ عَدِیٌّ : فَوَقَفتُ فَصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ ، لَم نَرَ أحَدا صَلّاها قَبلَهُ ولا بَعدَهُ ، فَلَمّا سَلَّمَ بَسَطَ یَدَهُ وقالَ :

اللّهُمَّ یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ ، ویا مُعِزَّ المُؤمِنینَ ، أنتَ کَهفی حینَ تُعیِینِی المَذاهِبُ ، وأنتَ بارِئُ خَلقی رَحمَهً بی ، وقَد کُنتَ عَن خَلقی غَنِیّا ، ولَولا رَحمَتُکَ لَکُنتُ مِنَ الهالِکینَ ، وأنتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصرِ عَلی أعدائی ، ولَولا نَصرُکَ إیّایَ لَکُنتُ مِنَ المَفضوحینَ . یا مُرسِلَ الرَّحمَهِ مِن مَعادِنِها ، ومُنشِئَ البَرَکَهِ مِن مَواضِعِها ، یا مَن خَصَّ نَفسَهُ بِالشُّموخِ وَالرِّفعَهِ ، فَأَولِیاؤُهُ بِعِزِّهِ یَتَعَزَّزونَ ، یا مَن وَضَعَت لَهُ المُلوکُ نیرَ المَذَلَّهِ عَلی أعناقِهِم ، فَهُم مِن سَطَواتِهِ خائِفونَ .

أسأَلُکَ بِکَینُونِیَّتِکَ الَّتی اشتَقَقتَها مِن کِبرِیائِکَ ، وأسأَلُکَ بِکِبرِیائِکَ الَّتی اشتَقَقتَها مِن عِزَّتِکَ ، وأسأَلُکَ بِعِزَّتِکَ الَّتی استَوَیتَ بِها عَلی عَرشِکَ فَخَلَقتَ بِها جَمیعَ خَلقِکَ فَهُم لَکَ مُذعِنونَ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ .

قالَ : ثُمَّ تَکَلَّمَ بِشَیءٍ خَفِیَ عَنّی ، ثُمَّ التَفَتَ إلَیَّ فَقالَ :

یا عَدِیُّ أ سَمِعتَ ؟ قُلتُ : نَعَم . قالَ : أ حَفِظتَ ؟ قُلتُ : نَعَم .

قالَ : وَیحَکَ احفَظهُ وَاعرِبهُ ! فَوَالَّذی فَلَقَ الحَبَّهَ ونَصَبَ الکَعبَهَ وبَرَأَ النَّسَمَهَ ! ما هُوَ عِندَ أحَدٍ مِن أهلِ الأَرضِ ، ولا دَعا بِهِ مَکروبٌ إلّا نَفَّسَ اللّهُ کُربَتَهُ . (1) .

1- .الإقبال : ج3 ص 237 ، مصباح الزائر : ص310 وراجع بحار الأنوار : ج86 ص 225 ح 45 .

ص: 189



ط نیمه رجب

ط نیمه رجب1583.رجال الکشّی عن علیّ بن أبی حمزه البطائنی :امام صادق علیه السلام :عَدیّ بن ثابت انصاری ، در نیمه رجب بر امیر مؤمنان وارد شد ، در حالی که ایشان نماز می خواند . علی علیه السلام هنگامی که صدای آمدن او را شنید ، با دست ، اشاره کرد که پشت سرش بِایستد.

عدی گفت : ایستادم . چهار رکعت نماز گزارد و من پیش از او و پس از او کسی را ندیدم که چنین نمازی بخواند . هنگامی که سلام نماز را داد ، دست خود را گشود و گفت :

«بار خدایا! ای خوار کننده هر ستمگر! ای عزّت بخش مؤمنان! تو پناه منی ، هرگاه راه ها مرا حیران سازند . تو آفریننده من از روی رحمت بر منی ، در حالی که از آفرینش من بی نیاز بودی ، و اگر رحمت تو نبود ، من از نابود شدگان بودم . تو یاور من در پیروزی بر دشمنانم هستی و اگر یاری تو به من نبود ، من از رسواشدگان می بودم .

ای آن که رحمت را از معدن های آن می فرستد و برکت را از منابع آن ، ایجاد می کند! ای آن که خویش را به بلندی و بلندْمرتبگی ویژه ساخت! ای آن که دوستانش به عزّت او عزّت می ورزند! ای آن که حکمرانان در برابرش طوق خواری برگردن می افکنند و از هیبت او بیمناک اند!

از تو ، به [ حقّ ] آفرینشت که آن را از کبریایی ات مشتق کردی و به [ حقّ ]کبریایی ات که آن را از عزّتت برآوردی ، درخواست می کنم ، و از تو به [ حقّ ]عزّتت که با آن برعرشت استقرار یافتی و به وسیله آن ، همه آفریده هایت را آفریده ای و آنان به [ خدایی ] تو معترف اند ، درخواست می کنم که بر محمّد و اهل بیتش درود فرستی» .

[ عدی] گفت : آن گاه چیزی گفت که از من پوشیده مانْد و سپس به من توجّه کرد و فرمود : «ای عدی! آیا شنیدی؟» .

گفتم : آری.

فرمود : «حفظ کردی؟».

گفتم : آری.

فرمود : «وای بر تو! حفظ کن و بیان کن . سوگند به آن که دانه را شکافت و کعبه را بر نهاد و جانداران را آفرید ، این [ دعا ]در نزد هیچ یک از اهل زمین نیست ، و هیچ غمگینی این دعا را نمی خوانَد ، مگر آن که خدا غمش را برطرف می سازد».

.


ص: 190

ی : شَهرَ شَعبانَالمُناجاهُ الشَّعبانِیَّهُ1586.الکافی عن داوود النهدی عن بعض أصحابنا :الإقبال عن ابن خالویه :إنَّها [أیِ المُناجاهَ الشَّعبانِیَّهَ ]مُناجاهُ أمیرِ المُؤمِنینَ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ وَالأَئِمَّهِ مِن وُلدِهِ علیهم السلام ، کانوا یَدعونَ بِها فی شَهرِ شَعبانَ :

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاسمَع دُعائی إذا دَعَوتُکَ ، وَاسمَع نِدائی إذا نادَیتُکَ ، وَأَقبِل عَلَیَّ إذا ناجَیتُکَ ، فَقَد هَرَبتُ إلَیکَ ، ووَقَفتُ بَینَ یَدَیکُ مُستَکینا لَکَ مُتَضَرِّعا إلَیکَ ، راجِیا لِما لَدَیکَ ، تَرانی وتَعلَمُ ما فی نَفسی ، وتُخبِرُ حاجَتی وتَعرِفُ ضَمیری ، ولا یَخفی عَلَیکَ أمرُ مُنقَلَبی ومَثوایَ ، وما اُریدُ أن اُبدِئَ بِهِ مِن مَنطِقی ، وأتَفَوَّهُ بِهِ مِن طَلِبَتی ، وأرجوهُ لِعافِیَتی ، وقَد جَرَت مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکونُ مِنّی إلی آخِرِ عُمُری ، مِن سَریرَتی وعَلانِیَتی ، وبِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیرِکَ زِیادَتی ونَقصی ، ونَفعی وضَرّی .

إلهی إن حَرَمتَنی فَمَن ذَا الَّذی یَرزُقُنی ؟ ! وإن خَذَلتَنی فَمَن ذَا الَّذی یَنصُرُنی ؟ !

إلهی أعوذُ بِکَ مِن غَضَبِکَ وحُلولِ سَخَطِکَ .

إلهی إن کُنتُ غَیرَ مُستَأهِلٍ لِرَحمَتِکَ فَأَنتَ أهلٌ أن تَجودَ عَلَیَّ بِفَضلِ سَعَتِکَ .

إلهی کَأَ نّی بِنَفسی واقِفَهٌ بَینَ یَدَیکَ ، وقَد أظَلَّها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیکَ ، فَفَعَلتَ ما أنتَ أهلُهُ ، وتَغَمَّدتَنی بِعَفوِکَ . إلهی إن عَفَوتَ فَمَن أولی مِنکَ بِذلِکَ ؟ ! وإن کانَ قَد دَنا أجَلی ولَم یُدنِنی مِنکَ عَمَلی ، فَقَد جَعَلتُ الإِقرارَ بِالذَّنبِ إلَیکَ وَسیلَتی . إلهی قَد جُرتُ عَلی نَفسی فِی النَّظَرِ لَها ، فَلَهَا الوَیلُ إن لَم تَغفِر لَها ! إلهی لَم یَزَل بِرُّکَ عَلَیَّ أیّامَ حَیاتی ، فَلا تَقطَع بِرَّکَ عَنّی فی مَماتی . إلهی کَیفَ آیَسُ مِن حُسنِ نَظَرِکَ لی بَعدَ مَماتی ، وأنتَ لَم تُوَلِّنی إلَا الجَمیلَ فی حَیاتی ؟ ! إلهی تَوَلَّ مِن أمری ما أنتَ أهلُهُ ، وعُد عَلَیَّ بِفَضلِکَ عَلی مُذنِبٍ قَد غَمَرَهُ جَهلُهُ .

إلهی قَد سَتَرتَ عَلَیَّ ذُنوبا فِی الدُّنیا ، وأنَا أحوَجُ إلی سَترِها عَلَیَّ مِنکَ فِی الاُخری . إلهی قَد أحسَنتَ إلَیَّ إذ لَم تُظهِرها لِأَحَدٍ مِن عِبادِکَ الصّالِحینَ ، فَلا تَفضَحنی یَومَ القِیامَهِ عَلی رُؤوسِ الأَشهادِ . إلهی جودُکَ بَسَطَ أمَلی ، وعَفوُکَ أفضَلُ مِن عَمَلی . إلهی فَسُرَّنی بِلِقائِکَ یَومَ تَقضی فیهِ بَینَ عِبادِکَ . إلهِی اعتِذاری إلَیکَ اعتِذارُ مَن لَم یَستَغنِ عَن قَبولِ عُذرِهِ ، فَاقبَل عُذری یا أکرَمَ مَنِ اعتَذَرَ إلَیهِ المُسیؤونَ .

إلهی لا تَرُدَّ حاجَتی ، ولا تُخَیِّب طَمَعی ، ولا تَقطَعَ مِنکَ رَجائی وأمَلی . إلهی لَو أرَدتَ هَوانی لَم تَهدِنی ، ولَو أرَدتَ فَضیحَتی لَم تُعافِنی . إلهی ما أظُنُّکَ تَرُدُّنی فی حاجَهٍ قَد أفنَیتُ عُمُری فی طَلَبِها مِنکَ . إلهی فَلَکَ الحَمدُ أبَدا أبَدا دائِما سَرمَدا ، یَزیدُ ولا یَبیدُ کمَا تُحِبُّ وتَرضی .

إلهی إن أخَذتَنی بِجُرمی أخَذتُکَ بِعَفوِکَ، وإن أخَذتَنی بِذُنوبی أخَذتُکَ بِمَغفِرَتِکَ، وإن أدخَلتَنِی النّارَ أعلَمتُ أهلَها أ نّی اُحِبُّکَ . إلهی إن کانَ صَغُرَ فی جَنبِ طاعَتِکَ عَمَلی فَقَد کَبُرَ فی جَنبِ رَجائِکَ أمَلی . إلهی کَیفَ أنقَلِبُ مِن عِندِکَ بِالخَیبَهِ مَحروما ، وقَد کانَ حُسنُ ظَنّی بِجودِکَ أن تَقلِبَنی بِالنَّجاهِ مَرحوما ؟ ! إلهی وقَد أفنَیتُ عُمُری فی شِرَّهِ السَّهوِ عَنکَ ، وأبلَیتُ شَبابی فی سَکرَهِ التَّباعُدِ مِنکَ . إلهی فَلَم أستَیقِظ أیّامَ اغتِراری بِکَ ، ورُکونی إلی سَبیلِ سَخَطِکَ . إلهی وأنَا عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ ، قائِمٌ بَینَ یَدَیکَ ، مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إلَیکَ . إلهی أنَا عَبدٌ أتَنَصَّلُ إلَیکَ مِمّا کُنتُ اُواجِهُکَ بِهِ مِن قِلَّهِ استِحیائی مِن نَظَرِکَ ، وأطلُبُ العَفوَ مِنکَ إذِ العَفوُ نَعتٌ لِکَرَمِکَ .

إلهی لَم یَکُن لی حَولٌ فَأَنتَقِلَ بِهِ عَن مَعصِیَتِکَ إلّا فی وَقتٍ أیقَظتَنی لِمَحَبَّتِکَ ، وکَما أرَدتَ أن أکونَ کُنتُ ، فَشَکَرتُکَ بِإِدخالی فی کَرَمِکَ ، ولِتَطهیرِ قَلبی مِن أوساخِ الغَفلَهِ عَنکَ . إلهِی انظُر إلَیَّ نَظَرَ مَن نادَیتَهُ فَأَجابَکَ ، وَاستَعمَلتَهُ بِمَعونَتِکَ فَأَطاعَکَ ، یا قَریبا لا یَبعُدُ عَنِ المُغتَرِّ بِهِ ، ویا جَوادا لا یَبخَلُ عَمَّن رَجا ثَوابَهُ . إلهی هَب لی قَلبا یُدنیهِ مِنکَ شَوقُهُ ، ولِسانا یَرفَعُهُ إلَیکَ صِدقُهُ ، ونَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنکَ حَقُّهُ . إلهی إنَّ مَن تَعَرَّفَ بِکَ غَیرُ مَجهولٍ ، ومَن لاذَ بِکَ غَیرُ مَخذولٍ ، ومَن أقبَلتَ عَلَیهِ غَیرُ مَملوکٍ (1) .

إلهی إنَّ مَنِ انتَهَجَ بِکَ لَمُستَنیرٌ ، وإنَّ مَنِ اعتَصَمَ بِکَ لَمُستَجیرٌ ، وقَد لُذتُ بِکَ . یا إلهی فَلا تُخَیِّب ظَنّی مِن رَحمَتِکَ ، ولا تَحجُبنی عَن رَأفَتِکَ . إلهی أقِمنی فی أهلِ وِلایَتِکَ مُقامَ رَجاءِ الزِّیادَهِ مِن مَحَبَّتِکَ . إلهی وألهِمنی وَلَها بِذِکرِکَ إلی ذِکرِکَ ، وَاجعَل هَمّی فی رَوحِ نَجاحِ أسمائِکَ ومَحَلِّ قُدسِکَ . إلهی بِکَ عَلَیکَ إلّا ألحَقتَنی بِمَحَلِّ أهلِ طاعَتِکَ ، وَالمَثوَی الصّالِحِ مِن مَرضاتِکَ ، فَإِنّی لا أقدِرُ لِنَفسی دَفعا ، ولا أملِکُ لَها نَفعا . إلهی أنَا عَبدُکَ الضَّعیفُ المُذنِبُ ، ومَملوکُکَ المَعیبُ ، فَلا تَجعَلنی مِمَّن صَرَفتَ عَنهُ وَجهَکَ ، وحَجَبَهُ سَهوُهُ عَن عَفوِکَ .

إلهی هَب لی کَمالَ الاِنقِطاعِ إلَیکَ ، وأنِر أبصارَ قُلوبِنا بِضِیاءِ نَظَرِها إلَیکَ ، حَتّی تَخرِقَ أبصارُ القُلوبِ حُجُبَ النّورِ ، فَتَصِلَ إلی مَعدِنِ العَظَمَهِ ، وتَصیرَ أرواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزِّ قُدسِکَ . إلهی وَاجعَلنی مِمَّن نادَیتَهُ فَأَجابَکَ ، ولاحَظتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ ، فَناجَیتَهُ سِرّا وعَمِلَ لَکَ جَهرا . إلهی لَم اُسَلِّط عَلی حُسنِ ظَنّی قُنوطَ الإِیاسِ ، ولَا انقَطَعَ رَجائی مِن جَمیلِ کَرَمِکَ . الهی إن کانَتِ الخَطایا قَد أسقَطَتنی لَدَیکَ فَاصفَح عَنّی بِحُسنِ تَوَکُّلی عَلَیکَ . إلهی إن حَطَّتنِی الذُّنوبُ مِن مَکارِمِ لُطفِکَ ، فَقَد نَبَّهَنِی الیَقینُ إلی کَرَمِ عَطفِکَ . إلهی إن أنامَتنِی الغَفلَهُ عَنِ الاِستِعدادِ لِلِقائِکَ ، فَقَد نَبَّهَتنِی المَعرِفَهُ بِکَرَمِ آلائِکَ .

إلهی إن دَعانی إلَی النّارِ عَظیمُ عِقابِکَ ، فَقَد دَعانی إلَی الجَنَّهِ جَزیلُ ثَوابِکَ . إلهی فَلَکَ أسأَلُ ، وإلَیکَ أبتَهِلُ وأرغَبُ ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وأن تَجعَلَنی مِمَّن یُدیمُ ذِکرَکَ ، ولا یَنقُضُ عَهدَکَ ، ولا یَغفُلُ عَن شُکرِکَ ، ولا یَستَخِفُّ بِأَمرِکَ . إلهی وأَلحِقنی بِنورِ عِزِّکَ الأَبهَجِ ، فَأَکونَ لَکَ عارِفا ، وعَن سِواکَ مُنحَرِفا ، ومِنکَ خائِفا مُراقِبا ، یا ذَا الجَلالِ وَالإِکرامِ . وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ رَسولِهِ وآلِهِ الطّاهِرینَ وسَلَّمَ تَسلیما کَثیرا . (2) .

1- .وفی نسخه : «مملول» .
2- .الإقبال : ج3 ص 295 ، بحار الأنوار : ج94 ص 96 ح 13 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی .

ص: 191



ی ماه شعبان

مناجات شعبانیّه

ی ماه شعبانمناجات شعبانیّه1589.رجال الکشّی عن محمّد بن الفضیل :الإقبال به نقل از ابن خالویِه : این ، مناجات امیرمؤمنان علی بن ابی طالب و امامان از نسل ایشان است که در هر ماه شعبان آن را می خواندند:

«بار خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست و هرگاه دعایت می کنم ، دعایم را بشنو و هرگاه صدایت می زنم، به صدایم گوش فرا ده و هرگاه با تو مناجات می کنم، به من توجّه کن که من به سوی تو گریخته ام و ذلیلانه ، در پیشگاهت ایستاده ام و به سوی تو زاری می کنم . به آنچه نزد توست ، امید دارم . مرا می بینی و آنچه را در دلم هست ، می دانی و از حاجتم خبرداری و از درونم آگاهی و پایان کار و جایگاهم بر تو پنهان نیست و یا آنچه که می خواهم به زبانم بیان کنم و یا درخواستی که می خواهم در باره اش سخن بگویم و برای عاقبتم به آن امید دارم .

مقدّراتت بر من و در آنچه که در ظاهر و باطنم تا آخر عمرم از من سر می زند ، جاری است ، ای آقای من! و فزونی و کاهش و سود و زیان من به دست توست ، و نه به دست دیگری.

خدای من! اگر مرا محروم کنی ، چه کسی مرا روزی خواهد داد؟ و اگر تنهایم گذاری ، چه کسی یاری ام خواهد کرد؟

خدای من! از خشم و ناخشنودی تو به تو پناه می برم .

خدای من! اگر من شایسته رحمت تو نیستم ، تو شایسته آن هستی که به فضل گسترده ات بر من ببخشایی .

خدای من! گویی در پیشگاهت ایستاده ام و توکّل نیکویم به تو ، بر من سایه افکنده است و تو آنچه را که شایسته توست ، انجام می دهی و مرا در گذشت خود فرو برده ای.

خدای من! اگر از من درگذری ، چه کسی شایسته تر از تو برای این کار است ؟ و اگر مرگم نزدیک شده است و کردارم مرا به تو نزدیک نساخته است، اقرار به گناه را وسیله ای به سوی تو قرار داده ام.

خدای من! در توجّه به خویش بر خود ستم کردم و اگر مرا نیامرزی ، پس وای بر من!

خدای من! در طول زندگی ام همواره به من نیکی کردی . پس نیکی خود را به هنگام مرگم از من قطع مکن .

خدای من! چگونه از نگاه نیکوی تو پس از مرگم ناامید شوم ، حالْ آن که در زندگی ام ، جز نیکی به من نکردی ؟

خدای من! کارهای مرا آن گونه که شایسته توست ، سرپرستی کن و به فضل خود ، بر گنهکاری که نادانی او را فراگرفته ، توجّه فرما.

خدای من! گناهانی را در دنیا برای من پوشیده داشتی که من به پوشیده داشتن آنها در آخرتْ نیازمندترم ، خدایا! تو بر من نیکی کردی که آنها را بر هیچ یک از بندگان صالحت آشکار نکردی . پس در روز قیامت ، در برابر همه مردم ، مرا رسوا مساز .

خدای من! گشاده دستیِ تو امید مرا گسترش داده ، و گذشت تو برتر از عمل من است .

خدای من! در روزی که بین بندگانت داوری می کنی ، مرا با دیدارت شادمان ساز .

خدای من! عذرخواهی من به درگاهت ، عذرخواهی کسی است که از پذیرش عذرش بی نیاز نیست . پس عذرم را بپذیر ، ای کریم ترین کسی که گنهکاران در نزدش عذرخواهی می کنند !

خدای من! حاجتم را رد مکن و امیدم را ناامید مکن ، و امید و آرزویم را از خودت قطع مفرما .

خدای من! اگر می خواستی خوارم کنی ، هدایتم نمی کردی ، و اگر می خواستی رسوایم سازی ، آسودگی ام نمی بخشیدی .

خدای من! به تو چنین گمانی نمی برم که حاجتی را که عمرم را در طلب آن سپری کرده ام ، رد کنی .

خدای من! سپاسِ همواره و همواره ، همیشه و بی پایان ، فزونی یابنده و کاستی ناپذیر ، از آنِ توست ، همان گونه که دوست داری و خشنودی.

خدای من! اگر به جرمم مرا بگیری ، به عفوت تو را می گیرم ، و اگر به گناهانم مرا بگیری ، به گذشتت تو را می گیرم ، و اگر مرا به دوزخ اندازی ، به همه دوزخیانْ اعلام خواهم کرد که دوستت دارم.

خدای من! اگر در برابر اطاعت از تو اعمالم اندک است ، در کنار امیدواری به تو آرزوهایم بزرگ است .

خدای من! چگونه از نزد تو دست خالی و ناامید بروم ، حالْ آن که چشمداشت من به بخشش تو آن است که مرا نجات یافته بازگردانی؟

خدای من! عمرم را در حرص فراموشی تو گذراندم و جوانی ام را در مستی دوری از تو نابود کردم .

خدای من! در روزگار مغرور شدنم بر تو و گرایشم به راه خشم تو ، بیدار نشدم .

خدای من! بنده تو و فرزند بنده تو ام که در پیشت ایستاده ام و به امید کَرَم تو به تو متوسّل شده ام .

خدای من! بنده ای هستم که از کم حیایی خود در برابر نظر تو ، که با آن با تو رودررو می شدم ، عذر می خواهم و از تو درخواست گذشت دارم؛ چرا که گذشت ، زیب بزرگواری توست.

خدای من! برای من توانی نبود تا به وسیله آن از نافرمانی ات بیرون رَوم ، مگر آن گاه که برای محبّتت مرا بیدار کردی و آن گونه که خواستی باشم ، شدم . پس تو را شکر می گویم ، برای این که مرا در کَرَمت داخل کردی و برای پاک کردن دل من از چرک های غفلت از خودت .

خدای من! به من ، چونان کسی بنگر که تو را می خوانَد و پاسخش می دهی و به یاری خود به کارش گرفته ای و او اطاعتت کرده است . ای نزدیکی که از فریفته خود دور نیستی! ای بخشنده ای که بر آن که امید پاداش دارد ، بخل نمی ورزی!

خدای من! به من دلی ده که شوقش مرا به تو نزدیک سازد ، و زبانی که راستگویی اش او را به سوی تو کشانَد ، و توجهی که حقّش ، او را به تو نزدیک کند .

خدای من! کسی که با تو شناخته شده باشد ، ناشناخته نیست ، و آن که به تو پناه بَرَد ، وامانده نیست ، و آن که تو به او روی آوری ، آزاد است.

خدای من! کسی که با تو راه جوید ، به نور راه برده است ، و آن که به تو متوسّل شده ، به پناهگاه راه یافته است ، و من به تو پناه جسته ام.

خدای من! امید من را به رحمتت ناکام مکن ، و از لطفت محرومم مساز .

خدای من! مرا در بین دوستانت در جایگاه امید به فزونی محبّتت بنشان .

خدای من! به من شیدایی یاد پیاپی خود را الهام کن ، و همّتم را در معنویت پیروزی نام های تو و جایگاه قدس خود قرار ده .

خدای من! سوگند به خودت ، بر توست که مرا به جایگاه اهل اطاعتت و جایگاه شایسته ای از خشنودی ات ملحق کنی ؛ چرا که من خود نمی توانم زیانی را برطرف کنم و یا نفعی را به سوی خود جلب کنم.

خدای من! بنده ضعیف و گناهکار و بنده عیبدار تو ام . مرا از آنانی قرار مده که از ایشان روی گردانده ای و اشتباهاتشان آنها را از گذشت تو محروم ساخته است.

خدای من! مرا به کمال جدایی از غیر خود عنایت کن ، و دیده دل های ما را به نور نگریستن به سوی خودت روشنی بخش، تا دیده دل ها ، حجاب های نور را بشکافد و به معدن عظمتت متّصل گردد ، و روح هایمان به عزّت مقدّس تو بیاویزند.

خدای من! مرا از کسانی قرار ده که آنها را خوانده ای و پاسخ داده اند و به ایشان توجّه کرده ای و در برابر شکوهت بیهوش گشته اند ، و با آنان به خفا راز گفته ای و آنان در آشکارا عمل کرده اند.

خدای من! انبوه ناامیدی ها را بر خوش گمانی خودم مسلّط نمی کنم ، و امیدم را از کرامت های زیبایت نمی بُرم .

خدای من! اگر خطاها مرا در نزدت حقیر کرده اند ، به حقّ توکّل نیکویی که به تو دارم ، از من درگذر .

خدای من! اگر گناهانم مرا از [ دستیابی به ]لطف های بزرگت فرو کشیده اند ، یقینم به بزرگی مهرت مرا بیدار کرده است.

خدای من! اگر غفلتْ مرا از آماده شدن برای دیدارت باز داشته است ، معرفتِ عظمت نعمت هایت مرا بیدار کرده است .

خدای من! اگر کیفر بزرگت مرا به دوزخ می خوانَد ، فراوانی پاداشت مرا به جنّت می خوانَد .

خدای من! از تو درخواست می کنم، در پیشگاه تو زاری می کنم و به تو امید می بَرم و از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرستی و مرا از کسانی قرار دهی که همواره تو را یاد می کنند و پیمانت را نمی شکنند و از شکرت غافل نیستند و فرمانت را سبُک نمی شمارند.

خدای من! مرا به نور عزّت پرسرور خود ، ملحق کن تا عارف به تو گردم و از غیر تو روی بگردانم و از تو بیمناک و مراقب خواست تو باشم . ای صاحب شکوه و بخشندگی! درود خدا و سلامِ فراوان وی بر محمّد ، پیامبر خدا و خاندان پاکش باد!

.


ص: 192

. .


ص: 193

. .


ص: 194

. .


ص: 195

. .


ص: 196

. .


ص: 197

. .


ص: 198

3 / 3 11أدعِیَتُهُ إذا قامَ إلَی الصَّلاهِأ : بَینَ الأَذانِ وَالإِقامَهِ1593.الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام یَقولُ لِأَصحابِهِ : مَن سَجَدَ بَینَ الأَذانِ وَالإِقامَهِ فَقالَ فی سُجودِهِ : «رَبِّ لَکَ سَجَدتُ خاضِعا خاشِعا ذَلیلاً» ، یَقولُ اللّهُ تَعالی : مَلائِکَتی وعِزَّتی وجَلالی ! لَأَجعَلَنَّ مَحَبَّتَهُ فی قُلوبِ عِبادِیَ المُؤمِنینَ ، وهَیبَتَهُ فی قُلوبِ المُنافِقینَ . (1)ب : قَبلَ أن یَستَفتِحَ1595.الإمام الهادی علیه السلام ( مِن کِتابِهِ فی أمرِ فارِسِ بنِ حاتِمٍ ) الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَقولُ : مَن قالَ هذَا القَولَ کانَ مَعَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ إذا قامَ قَبلَ أن یَستَفتِحَ الصَّلاهَ :

اللّهُمَّ إنّی أتَوَجَّهُ إلَیکَ بِمُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، واُقَدِّمُهُم بَینَ یَدَی صَلاتی ، وأتَقَرَّبُ بِهِم إلَیکَ ، فَاجعَلنی بِهِم وَجیها فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ ومِنَ المُقَرَّبینَ ، مَنَنتَ عَلَیَّ بِمَعرِفَتِهِم فَاختِم لی بِطاعَتِهِم ومَعرِفَتِهِم ووِلایَتِهِم ، فَإِنَّهَا السَّعادَهُ وَاختِم لی بِها ، فَإِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ .

ثُمَّ تُصَلّی ، فَإِذَا انصَرَفتَ قُلتَ :

اللّهُمَّ اجعَلنی مَعَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فی کُلِّ عافِیَهٍ وبَلاءٍ ، وَاجعَلنی مَعَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ فی کُلِّ مَثویً ومُنقَلَبٍ ، اللّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیاهُم ، ومَماتی مَماتَهُم ، وَاجعَلنی مَعَهُم فِی المَواطِنِ کُلِّها ، ولا تُفَرِّق بَینی وبَینَهُم ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (2) .

1- .فلاح السائل : ص272 ح 163 عن بکر بن محمّد الأزدی ، بحار الأنوار : ج84 ص 152 ح 48 .
2- .الکافی : ج 2 ص 544 ح 1 عن علیّ بن النعمان عن بعض أصحابه ، بحار الأنوار : ج 84 ص 370 ح 22 ولیس فیه من «ثمّ تصلّی ...» و ص 371 نقلاً عن اختیار ابن الباقی و ج 86 ص 43 ح 52 وفیه ذیله .

ص: 199



3 / 3 11 دعاهای او به هنگام به پاداشتن نماز

الف بین اذان و اقامه

ب پیش از آغاز نماز

3 / 3 11دعاهای او به هنگام به پاداشتن نمازالف بین اذان و اقامه1599.الإمام الهادی علیه السلام ( فی کِتابِهِ إلَی العُبَیدِیِّ ) امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام به یارانش می فرمود : «هرکس بین اذان و اقامه ، سجده کند و و در سجده اش بگوید : پروردگارا! با فروتنی و خاکساری و افتادگی برای تو سجده می کنم ، خداوند متعال می فرماید : فرشتگان من! به عزّت و شکوهم سوگند که محبّت او را در دل بندگان مؤمنم و هیبتش را در دل منافقان خواهم افکند ».ب پیش از آغاز نماز1601.رجال الکشّی عن محمّد بن عیسی :امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان می فرمود : «هرکس پیش از آن که نمازش را شروع کند، وقتی ایستاد ، این سخنان را بگوید ، با محمّد صلی الله علیه و آله و خاندان او خواهد بود:

بار خدایا! من به حقّ محمّد و خاندان محمّد ، روی به سوی تو آوردم و آنان را پیشْ داشتِ نمازم قرار می دهم و به واسطه آنان ، به تو نزدیکی می جویم . به خاطر آنان ، مرا در دنیا و آخرت ، آبرودار قرار ده و از مقرّبانْ مقرّر فرما. به شناخت آنان بر من منّت نهادی ، پس به پیروی و شناخت و ولایتشان ، [ عمر ] مرا به پایان بر که این پایان ، خوش بختی است . این خوش بختی را بر من مقرّر فرما که تو بر هر چیزی توانایی .

آن گاه نماز بگزار و هرگاه نماز را به پایان آوردی، بگو:

بار خدایا! در هر عافیت و بلا ، مرا همراه محمّد و خاندان محمّد قرار ده ، و در هر جایگاه و بازگشتگاه ، مرا با محمّد و خاندان محمّد قرار ده .

بار خدایا! زندگی ام را زندگی آنان ، و مرگم را مرگ آنان قرار ده ، و در هر جایی مرا با آنان دار ، و بین من و آنان ، جدایی میفکن که تو بر هر چیزی توانایی ».

.


ص: 200

1602.رجال الکشّی عن سهل بن زیاد الآدمی :عنه علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَقولُ لِأَصحابِهِ : مَن أقامَ الصَّلاهَ وقالَ قَبلَ أن یُحرِمَ ویُکَبِّرَ :

یا مُحسِنُ قَد أتاکَ المُسیءُ ، وقَد أمَرتَ المُحسِنَ أن یَتَجاوَزَ عَنِ المُسیءِ ، وأنتَ المُحسِنُ وأنَا المُسیءُ ، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وتَجاوَز عَن قَبیحِ ما تَعلَمُ مِنّی .

فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : مَلائِکَتِی اشهَدوا أ نّی قَد عَفَوتُ عَنهُ ، وأرضَیتُ عَنهُ أهلَ تَبِعاتِهِ . (1)1603.الإمام علیّ علیه السلام :إذَا استَفتَحتَ الصَّلاهَ فَقُل :

اللّهُ أکبَرُ ، وَجَّهتُ وَجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَالأَرضَ ، حَنیفا مُسلِما وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ . إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ ، وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمِرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ . (2)ج : إذا رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ الرُّکوعِ1605.إثبات الوصیّه :المصنّف لابن أبی شیبه عن الحارث :کانَ عَلِیٌّ علیه السلام إذا رَفَعَ رَأسَهُ مِنَ الرُّکوعِ قالَ : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، اللّهُمَّ رَبَّنا لَکَ الحَمدُ ، بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ . (3) .

1- .فلاح السائل : ص 277 ح 169 عن بکر بن محمّد الأزدی ، بحار الأنوار : ج84 ص 375 ح 29 .
2- .دعائم الإسلام: ج1 ص157، بحار الأنوار: ج84 ص377 ح30.
3- .المصنّف لابن أبی شیبه : ج 1 ص 278 ح 4 ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 166 ح 2914 نحوه ، الدعاء للطبرانی : ص 189 ح 576 ولیس فیه «سمع اللّه لمن حمده» ، کنز العمّال : ج 8 ص 228 ح 22677 .

ص: 201



ج گاهِ بلند کردن سر از رکوع

1606.رجال الکشّی عن محمّد بن موسی الهمدانی :امام صادق علیه السلام :امیرمؤمنان به یارانش می فرمود : «هر کس نماز به پا دارد و پیش از آن که احرام بندد و تکبیر گوید، بگوید: ای نیکوکار! زشتکار به درگاهت آمده و خود ، فرمان دادی که نیکوکار ، از زشتکار درگذرد و تو نیکوکاری و من زشتکار . پس به حقّ محمّد و خاندان محمّد ، بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و از هر زشتی ای که از من می دانی ، درگذر ، خداوند متعال می گوید : فرشتگان من! گواه باشید که من او را بخشیدم و آنهایی را که حقّی به عهده او دارند ، راضی ساختم ».1607.الغیبه عن علیّ بن محمّد بن زیاد الصیمری :امام علی علیه السلام :هرگاه می خواهی نماز را آغاز کنی ، بگو : «خدا بزرگ است . از سر حق گرایی و فرمانبرداری روی خویش را به سوی آن که آسمان ها و زمین را به وجود آورد ، کردم و من از مشرکان نیستم. نمازم، عبادتم، زندگی و مرگم ، از آنِ خداوند ، پروردگار جهانیان است . او یکتا و بی شریک است . به این کار ، فرمان یافته ام و از مسلمانانم» (1) .ج گاهِ بلند کردن سر از رکوع1609.الاحتجاج {-1-} ( فی ذِکرِ تَوقیعٍ خَرَجَ مِنَ النّاحِیَهِ المُقَ ) المصنَّف ، ابن ابی شیبه به نقل از حارث : علی علیه السلام هرگاه سر خویش را از رکوع برمی داشت ، می گفت : «خداوند ، صدای هرکسی را که او را سپاس می گوید ، می شنود . بار خدایا! ای پروردگار ما! سپاس ، از آنِ توست . به توان و قدرت تو می ایستم و می نشینم».

.

1- .مضمون آیه 161 163 سوره انعام .

ص: 202

د : فِی السُّجودِالأمالی للصدوق عن الأصبغ بن نباته :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَقولُ فی سُجودِهِ : اُناجیکَ یا سَیِّدی کَما یُناجِی العَبدُ الذَّلیلُ مَولاهُ ، وأطلُبُ إلَیکَ طَلَبَ مَن یَعلَمُ أَ نَّکَ تُعطی ولا یَنقُصُ مِمّا عِندَکَ شَیءٌ ، وأستَغفِرُکَ استِغفارَ مَن یَعلَمُ أ نَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ ، وأتَوَکَّلُ عَلَیکَ تَوَکُّلَ مَن یَعلَمُ أ نَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام فِی السُّجودِ : اللّهُمَّ لَکَ سَجَدتُ ، ولَکَ أسلَمتُ ، وبِکَ آمَنتُ ، وعَلَیکَ تَوَکَّلتُ وأنتَ رَبّی ، سَجَدَ لَکَ سَمعی وبَصَری ولَحمی ودَمی وعِظامی وعَصَبی وشَعری وبَشَری ، سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ . (2)

ه : بَینَ السَّجدَتَینِ :الإمام علیّ علیه السلام کانَ یَقولُ بَینَ السَّجدَتَینِ : اللّهُمَّ اغفِر لی وَارحَمنی ، وَاجبُرنی وَارفَعنی . (3)

و : فی سَجدَهِ الشُّکرِالإمام علیّ علیه السلام فی سَجدَهِ الشُّکرِ : وَعَظتَنی فَلَم أتَّعِظ ! وزَجَرتَنی عَن مَحارِمِکَ فَلَم أنزَجِر ! وعَمَرتَنی أیادِیَکَ فَما شَکَرتُ ! عَفوَکَ عَفوَکَ یا کَریمُ ، أسأَلُکَ الرّاحَهَ عِندَ المَوتِ ، وأسأَلُکَ العَفوَ عِندَ الحِسابِ . (4)

.

1- .الأمالی للصدوق : ص 327 ح 385 ، روضه الواعظین : ص 358 ، المزار الکبیر : ص 260 ح 10 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 227 ح 47 و ج 100 ص 304 .
2- .المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 163 ح 2902 عن عاصم بن ضمره ، کنز العمّال : ج 8 ص 224 ح 22662 .
3- .الدعاء للطبرانی : ص 197 ح 615 عن الحارث .
4- .الکافی : ج 3 ص 327 ح 21 عن سعدان عن رجل عن الإمام الصادق علیه السلام ، البلد الأمین : ص 17 ، المصباح للکفعمی : ص 43 وفی صدره «کان یقول فی سجده الشکر بعد الفریضه» ، عوالی اللآلی : ج 1 ص 334 ح 96 ولیس فیها «أسألک الراحه ...» ، بحار الأنوار : ج 86 ص 215 ح 29 .

ص: 203



د در سجده

ه بین دو سجده

و در سجده شکر

د در سجدهالأمالی ، صدوق به نقل از اَصبغ بن نُباته : امیرمؤمنان در سجده اش می گفت : «سرور من! با تو همچون مناجات بنده ذلیلی با مولای خود ، مناجات می کنم . از تو همچون کسی که می داند تو می بخشی و چیزی از آنچه در نزدت هست ، کاسته نمی شود ، در خواست می کنم ، و چون کسی که می داند به غیر از تو کسی گناهان را نمی بخشد، از درگاهت آمرزش می طلبم ، و چون کسی که می داند تو بر هر چیزی توانایی ، به تو تکیه می کنم».

امام علی علیه السلام در سجده : بار خدایا! برای تو سجده می کنم، تسلیم تو ام، به تو ایمان دارم، بر تو تکیه می کنم و تو پروردگار منی. گوشم، چشمم، گوشتم، خونم، استخوانم، رگم، مویم و پوستم بر تو سجده می کنند. خداوند ، منزّه است؛ خداوند ، منزّه است؛ خداوند ، منزّه است.

ه بین دو سجدهامام علی علیه السلام بین دو سجده : بار خدایا! مرا ببخشا و بر من رحم کن، توانگرم ساز و منزلتم را بلند گردان .

و در سجده شکرامام علی علیه السلام در سجده شکر : پندم دادی ، پند نگرفتم؛ از حرام هایت برحذرم داشتی ، حذر نکردم؛ کمک هایت را در تمام عمرم دریغ نداشتی و من شکر نکردم . بخششت را، بخششت را می خواهم ، ای کریم! از تو آسایش به هنگام مرگ را می خواهم و گذشت به هنگام حسابرسی را می طلبم.

.


ص: 204

عنه علیه السلام فی سَجدَهِ الشُّکرِ : یا مَن (1) لایَزیدُهُ کَثرَهُ الدُّعاءِ (2) إلّا سَعَهً وعَطاءً ، یا مَن لا تَنفَدُ خَزائِنُهُ ، یا مَن لَهُ خَزائِنُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ، یا مَن لَهُ خَزائِنُ ما دَقَّ وجَلَّ ، لا تَمنَعُکَ إساءَتی مِن إحسانِکَ ، أنتَ (3) تَفعَلُ بِیَ الَّذی أنتَ أهلُهُ ، فَأَنتَ أهلُ الکَرَمِ وَالجودِ وَالعَفوِ وَالتَّجاوُزِ ، یا رَبِّ یا اللّهُ ، لا تَفعَل بِیَ الَّذی أنَا أهلُهُ ، فَإِنّی أهلُ العُقوبَهِ وقَدِ استَحقَقتُها ، لا حُجَّهَ لی ولا عُذرَ لی عِندَکَ ، أبوءُ لَکَ بِذُنوبی کُلِّها ، وأعتَرِفُ بِها کَی تَعفُوَ عَنّی ، وأنتَ أعلَمُ بِها مِنّی ، أبوءُ لَکَ بِکُلِّ ذَنبٍ أذنَبتُهُ ، وکُلِّ خَطیئَهٍ احتَمَلتُها (4) ، وکُلِّ سَیِّئَهٍ عَمِلتُها ، رَبِّ اغفِر وَارحَم وتَجاوَز عَمّا تَعلَمُ ، إنَّکَ أنتَ الأَعَزُّ الأَکرَمُ . (5)

ز : فی رُکوعِ صَلاهِ الخَوفِ وفی سَجدَتِهاالإمام الباقر علیه السلام :کانَ عَلِیٌّ علیه السلام یُصَلّی صَلاهَ الخَوفِ عَلَی الدّابَّهِ مُستَقبِلَ القِبلَهِ ، ثُمَّ یَرکَعُ ویَقولُ : لَکَ خَشَعتُ وبِکَ آمَنتُ وأنتَ رَبّی . ثُمَّ یَخفِضُ رَأسَهُ مِنَ الرُّکوعِ مِن غَیرِ أن یَمَسَّ جَبهَتَهُ شَیءٌ ، ثُمَّ یَقولُ : لَکَ سَجَدتُ وبِکَ آمَنت وأنتَ رَبّی . (6)

.

1- .زاد فی نزهه الناظر ودلائل الإمامه فی أوّل الدعاء : «یا من لا یزیده إلحاح الملحّین إلّا جودا وکرما» وأورد هذه الجمله فی کمال الدین بدل الجمله الاُولی فی المتن .
2- .فی فلاح السائل : «العطاء» .
3- .وفی نسخه : «أن» .
4- .فی کمال الدین ونزهه الناظر : «أخطأتها» .
5- .الغیبه للطوسی : ص 261 ح 227 ، دلائل الإمامه : ص 544 ح 523 ، نزهه الناظر : ص 149 ، کمال الدین : ص 471 ح 24 نحوه ، فلاح السائل : ص 324 ح 216 کلّها عن أبی نعیم محمّد بن أحمد الأنصاری عن الإمام المهدی علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 52 ص 7 ح 5 .
6- .النوادر للراوندی : ص 198 ح 371 ، الجعفریّات : ص 47 نحوه وکلاهما عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .

ص: 205



ز در رکوع و سجده نماز خوف

امام علی علیه السلام در سجده شکر : ای آن که فراوانی خواهش از او ، جز گسترش و فزونیِ عطا را موجب نمی گردد! ای آن که گنج هایش پایان نمی پذیرد! ای آن که گنج های آسمان ها و زمین ، از آنِ اوست! ای آن که گنج های کوچک و بزرگ ، از آنِ اوست! بدی من ، تو را از احسانت باز نمی دارد . تو بر من بر پایه آنچه شایسته آنی ، رفتار کن که تو شایسته کَرَم، بخشش، عفو و گذشتی . ای پروردگار! ای خدا! با من بر اساس شایستگی من رفتار مکن که من شایسته عقوبتم و خود خویشتن را دستخوش این عقوبت ساخته ام. مرا حجّتی و بهانه ای در پیشگاه تو نیست . با همه گناهانم به درگاه تو بازگشته ام و بدانها اعتراف می کنم تا از من درگذری و تو از من به آنها آگاه تری . با هر گناهی که کرده ام و هر خطایی که مرتکب شده ام و هر بدی ای که انجام داده ام ، به حضورت باز می گردم . بار خدایا! ببخش، رحم کن و از هر آنچه می دانی ، درگذر که تو عزیزترین و بخشنده ترین هستی .

ز در رکوع و سجده نماز خوفامام باقر علیه السلام :علی علیه السلام بر روی چارپا و رو به قبله ، نماز خوف می خوانْد و رکوع می کرد و می گفت : «برای تو فروتنی می کنم و به تو ایمان آورده ام و تو پروردگار منی» . آن گاه سرش را از رکوع [ برای سجده ] پایین می آورد ، بی آن که پیشانی اش با چیزی تماس پیدا کند و می گفت : «تو را سجده می کنم و به تو ایمان آورده ام و تو پروردگارم هستی».

.


ص: 206

ح : فی سُجودِ العَزائِمِکتاب من لا یحضره الفقیه :رُوِیَ أ نَّهُ [ عَلِیّا علیه السلام ]یَقولُ فی سَجدَهِ العَزائِمِ : لا إلهَ إلَا اللّهُ حَقّا حَقّا ، لا إله إلَا اللّهُ إیمانا وتَصدیقا ، لا إلهَ إلَا اللّهُ عُبودِیَّهً ورِقّا ، سَجَدتُ لَکَ یا رَبِّ تَعَبُّدا ورِقّا ، لا مُستَنکِفا ولا مُستَکبِرا ، بَل أنَا عَبدٌ ذَلیلٌ خائِفٌ مُستَجیرٌ . ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ ثُمَّ یُکَبِّرُ . (1)

ط : إذا نَهَضَ مِنَ الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِالإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلِیٌ علیه السلام إذا نَهَضَ مِنَ الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ قالَ : بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ . (2)

ی : فِی القُنوتِتاریخ دمشق عن محمّد ابن الحنفیّه :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا فَرَغَ مِن وَترِهِ رَفَعَ یَدَیهِ إلَی السَّماءِ وقالَ : اللّهُمَّ حاجَتِیَ العُظمَی الَّتی إن قَضَیتَها لَم یَضُرَّنی ما مَنَعتَنی ، وإن مَنَعتَنی لَم یَنفَعنی ما أعطَیتَنی ، فَکاکَ الرِّقابِ فُکَّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ . رَبِّ ما أنَا إن تَقصِد قَصدی بِغَضَبٍ مِنکَ یَدومُ عَلَیَّ ، فَوَعِزَّتِکَ ما یُحَسِّنُ مُلکَکَ إحسانی ، ولا تُقَبِّحُهُ إساءَتی ، ولا یَنقُصُ مِن خَزائِنِکَ غَنائی ، ولا یَزیدُ فیها فَقری . یا مَن هُوَ هکَذَا ، اسمَع دُعائی ، وأجِب نِدائی ، وأقِلنی عَثرَتی ، وَارحَم غُربَتی ووَحشَتی ، ووَحدَتی فی قَبری ، ها أنَا ذا یا رَبِّ بِرُمَّتی . ویَأخُذُ بِتَلابیبِهِ ، ثُمَّ یَرکَعُ . (3)

.

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 306 ح 922 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 88 ح 327 ، الاستبصار : ج 1 ص 338 ح 1268 کلاهما عن رفاعه بن موسی ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 164 وفیه «عن علیّ علیه السلام أ نّه کان یقول إذا نهض من السجود للقیام ...» .
3- .تاریخ دمشق : ج 54 ص 353 .

ص: 207



ح در سجده عزائم (سوره های سجده دار)

ط هنگام برخاستن در دو رکعت نخست

ی در قنوت

ح در سجده عزائم (سوره های سجده دار)کتاب من لایحضره الفقیه :روایت شده که [ علی علیه السلام ] در سجده عزائم می گفت : به حق ، به حق ، خدایی جز خدای یگانه نیست . از روی ایمان و تصدیق ، گواهی می دهم خدایی جز خدای یگانه نیست . از روی بندگی و عبودیّت اقرار می کنم ، خدایی جز خدای یگانه نیست . بار خدایا! بنده وار و برده وار ، نه نپذیرنده و متکبّرانه ، برای تو سجده می کنم ؛ بلکه من بنده ای خوار ، بیمناک و پناهجویم» . آن گاه سرش را بلند می کرد و تکبیر می گفت.

ط هنگام برخاستن در دو رکعت نخستامام صادق علیه السلام :علی علیه السلام هرگاه از دو رکعتِ نخست برمی خاست ، می گفت : «به توان تو و قدرت تو برمی خیزم و می نشینم».

ی در قنوتتاریخ دمشق به نقل از محمّد بن حنفیّه : امیر مؤمنان ، هرگاه از [ حمد و سوره ]نماز وَتر فارغ می شد ، دستش را به سوی آسمان بلند می کرد و می گفت : «بار خدایا! حاجت بزرگ من که اگر آن را روا داری ، هر چیزی که مرا از آن منع کنی ، به من زیان نخواهد رساند ، و اگر از آن مَنعم کنی ، هر چیزی که به من ببخشی برای من سودی نخواهد داشت . ای بسیار رها کننده! رهاییم از آتش دوزخ است. پروردگارا! من که ام که با غضبت بر امری قصد مرا کنی؟ سوگند به عزّت تو که نیکی من ، ملک تو را نیکو نخواهد ساخت ، و بدی من آن را زشت نخواهد گردانْد ، و بی نیازی من ، از گنجینه تو نخواهد کاست ، و نیازمندی من ، بدان نخواهد افزود . ای آن که چنین هستی! دعای مرا بشنو و ندای مرا پاسخ ده . از لغزش هایم درگذر و بر غربت، وحشت و تنهایی ام درگور ، رحم کن . آری من چنین هستم ، ای پروردگار!» . آن گاه به لبّیک گویی می پرداخت و رکوع می کرد.

.


ص: 208

عنه علیه السلام فی قُنوتِهِ فی مَسجِدِ بَنی کاهِلٍ : اللّهُمَّ إنّا نَستَعینُکَ ونَستَغفِرُکَ ونَستَهدیکَ ، ونُؤمِنُ بِکَ ونَتَوَکَّلُ عَلَیکَ ، ونُثنی عَلَیکَ الخَیرَ ولا نَکفُرُکَ ، ونَخلَعُ ونَترُکُ مَن یُنکِرُکَ . اللّهُمَّ إیّاکَ نَعبُدُ ولَکَ نُصَلّی ونَسجُدُ ، وإلَیکَ نَسعی ونَحفِدُ ، ونَرجو رَحمَتَکَ ونَخشی عَذابَکَ ، إنَّ عَذابَکَ لِلکافِرینَ مُخلِقٌ (1) . اللّهُمَّ اهدِنا فیمَن هَدَیتَ ، وعافِنا فیمَن عافَیتَ ، وتَوَلَّنا فیمَن تَوَلَّیتَ ، وبارِک لَنا فیما أعطَیتَ ، وقِنا شَرَّ ما قَضَیتَ إنَّکَ تَقضی ولا یُقضی عَلَیکَ ، إنَّهُ لا یَذِلُّ مَن والَیتَ ، ولا یَعِزُّ مَن عادَیتَ ، تَبارَکتَ رَبَّنا وتَعالَیتَ ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ «رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَآ إِن نَّسِینَآ أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَیْنَآ إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَهَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلَنَا فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَفِرِینَ» (2) . (3)

ک : فی قُنوتِ الوَترِالإمام علیّ علیه السلام :اللّهُمَّ خَلَقتَنی بِتَقدیرٍ وتَدبیرٍ وتَبصیرٍ بِغَیرِ تَقصیرٍ ، وأخرَجتَنی مِن ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ ، اُحاوِلُ الدُّنیا ثُمَّ اُزاوِلُها ، ثُمَّ اُزایِلُها ، وآتَیتَنی فیهَا الکَلَأَ وَالمَرعی ، وبَصَّرتَنی فیهَا الهُدی ، فَنِعمَ الرَّبُّ أنتَ ونِعمَ المَولی ، فَیا مَن کَرَّمَنی وشَرَّفَنی ونَعَّمَنی أعوذُ بِکَ مِنَ الزَّقُّومِ ، وأعوذُ بِکَ مِنَ الحَمیمِ ، وأعوذُ بِکَ مِن مَقیلٍ (4) فِی النّارِ بَینَ أطباقِ النّارِ فی ظِلالِ النّارِ یَومَ النّارِ یا رَبِّ النّارِ . اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مَقیلاً فِی الجَنَّهِ بَینَ أنهارِها وأشجارِها وثِمارِها ورَیحانِها وخَدَمِها وأزواجِها . اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ خَیرَ الخَیرِ : رِضوانَکَ وَالجَنَّهَ ، وأعوذُ بِکَ مِن شَرِّ الشَّرِّ : سَخَطِکَ وَالنّارِ . هذا مَقامُ العائِذِ بِکَ مِنَ النّارِ ثَلاثَ مَرّاتٍ . اللّهُمَّ اجعَل خَوفَکَ فی جَسَدی کُلِّهِ ، وَاجعَل قَلبی أشَدَّ مَخافَهً لَکَ مِمّا هُوَ ، وَاجعَل لی فی کُلِّ یَومٍ ولَیلَهٍ حَظّا ونَصیبا مِن عَمَلٍ بِطاعَتِکَ وَاتِّباعِ مَرضاتِکَ . اللّهُمَّ أنتَ مُنتَهی غایَتی ، ورَجائی ومَسأَلَتی وطَلِبَتی . أسأَلُکَ یا إلهی کَمالَ الإِیمانِ ، وتَمامَ الیَقینِ ، وصِدقَ التَّوَکُّلِ عَلَیکَ ، وحُسنَ الظَّنِّ بِکَ . یا سَیِّدی ، اجعَل إحسانی مُضاعَفا ، وصَلاتی تَضَرُّعا ، ودُعائی مُستَجابا ، وعَمَلی مَقبولاً ، وسَعیی مَشکورا ، وذَنبی مَغفورا ، ولَقِّنی مِنکَ نَضرَهً وسُرورا ، وصَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ . (5)

.

1- .فی بحار الأنوار : «بالکفّار مُلحَقٌ» ، وفی المزار للشهید : «کان بالکافرین محیطا» ، وهما أنسب ممّا فی المتن .
2- .البقره : 286 .
3- .مصباح الزائر : ص 116 ، المزار للشهید الأوّل : ص 276 ، بحار الأنوار : ج100 ص 452 ح 27 .
4- .المَقیلُ : الموضعُ (لسان العرب : ج 11 ص 577 «مقل») .
5- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 491 ح 1412 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 269 ح 67 .

ص: 209



ک در قنوت نماز وَتْر

امام علی علیه السلام در قنوت خود در مسجد بنی کاهل : بار خدایا! ما از تو کمک می خواهیم، طلب بخشش می کنیم و درخواست هدایت داریم، به تو ایمان داریم و بر تو توکّل می کنیم و بر خوبی ها ثنایت می گوییم و به تو کفر نمی ورزیم و آن را که منکر توست ، ترک می کنیم و رهایش می سازیم . بار خدایا! تو را می پرستیم، برای تو نماز می خوانیم و سجده می کنیم و برای تو سعی می کنیم و به سوی طاعت تو می شتابیم و رحمت تو را امید می بریم و از عذابت می ترسیم ؛ چرا که عذابت سزاوار کافران است. بار خدایا! با آنان که هدایت کردی ، هدایتمان کن و در جمع آنان که عافیتشان دادی ، عافیتمان ده و با آنان که دوستشان داشتی،دوستمان بدار و آنچه را که عنایت کردی، برای ما مبارک ساز و از شرّ آنچه که حکم کردی،محفوظمان دار ؛ چون که تو حکم می کنی و کسی بر تو حکم نمی کند. همانا آن که تو دوستش بداری ، ذلیل نمی گردد و آن که تو دشمنش بداری ، عزت نمی یابد . پروردگارا! مبارک و بلندمرتبه ای. از تو طلب بخشش می کنم و به سوی تو برمی گردم . «پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم ، بر ما مگیر . پروردگارا! هیچ بارگرانی را بر [ دوش ] ما مگذار ؛ آن گونه که بر [ دوش ] کسانی که پیش از ما بودند ، نهادی . پروردگارا! آنچه تاب آن را نداریم ، بر ما تحمیل مکن و از ما درگذر و ما را ببخشای و بر ما رحمت آور . سرور ما تویی . پس ما را برگروه کافران ، پیروز کن» .

ک در قنوت نماز وَتْرامام علی علیه السلام :بار خدایا! با تقدیر و با تدبیر و با بصیرت و بدون کوتاهی مرا آفریدی ، و به قدرت و توان خود ، مرا از تاریکی های سه گانه بیرونم آوردی . در دنیا تلاش می کنم ، گِرد می آورم و آن گاه از آن جدا می شوم . در دنیا به من آب و نان دادی و دیدم را به هدایت ، بینا ساختی . چه نیک پروردگار و مولایی ، تو. ای آن که اکرامم کردی و شریفم داشتی و نعمتم دادی! از زقّوم (1) به تو پناه می برم و از حَمیم 2 به تو پناه می برم ، از بستری در آتش ، در بین طبقه های آتش ، در سایه های آتش ، در روز آتش به تو پناه می برم ، ای پروردگار آتش! بار خدایا! از تو بستری در بهشت در بین نهرها، درخت ها، میوه ها، گُل ها، خدمتکاران و همسرانِ آن جا می خواهم . بار خدایا! من از تو بهترینِ بهترها ، رضوان و بهشت تو را می خواهم ، و از بدترین بدها و خشم و آتش تو به تو پناه می برم. این ، جایگاه کسی است که از آتش به تو پناه برده است (و این جمله را سه مرتبه تکرار کرد). بار خدایا! بیمت را در همه جسمم قرار ده ، و دلم را پُر بیم تر از آنچه هست ، قرار ده ، و در هر روز و شب ، بهره و نصیبی از کار بر طبق اطاعتت و جلب خشنودی ات برای من قرار ده . بار خدایا! تو نهایتِ مقصود من و امید من و خواست من و درخواستم هستی. ای خدای من! از تو کمال ایمان، تمامت یقین و توکّل راستین بر تو و خوش گمانی در حقّ تو را می طلبم. ای سرور من! نیکی های مرا دو چندان ، نمازم را خاشعانه ، دعایم را به اجابتْ رسیده، عملم را پذیرفته، تلاشم را قدرْ شناخته، و گناهم را بخشیده قرار ده ، و از طرف خویش ، شادابی و سرور به من عطا کن و بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست .

.

1- .. زقّوم به میوه ای تلخ در جهنم و حمیم به آب بسیار داغِ دوزخ ، اطلاق می شود. (م)

ص: 210

ل : فی صَلاهِ العیدَینِالإمام الباقر علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا کَبَّرَ فِی العیدَینِ قالَ بَینَ کُلِّ تَکبیرَتَینِ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ صلی الله علیه و آله ، اللّهُمَّ أهلَ الکِبرِیاءِ وَالعَظَمَهِ ، وأهلَ الجودِ وَالجَبَروتِ ، وأهلَ العَفوِ وَالرَّحمَهِ ، وأهلَ التَّقوی وَالمَغفِرَهِ ، أسأَلُکَ فی هذَا الیَومِ الَّذی جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عیدا ، ولِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ذُخرا ومَزیدا ، أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ کَأَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلی عَبدٍ مِن عِبادِکَ ، وصَلِّ عَلی مَلائِکَتِکَ المُقَرَّبینَ ورُسُلِکَ ، وَاغفِر لِلمُؤمِنینَ وَالمُؤمِناتِ وَالمُسلِمینَ وَالمُسلِماتِ الأَحیاءِ مِنهُم وَالأَمواتِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مِن خَیرِ ما سَأَلَکَ عِبادُکَ المُرسَلونَ ، وأعوذُ بِکَ مِن شَرِّ ما عاذَ بِکَ مِنهُ عِبادُکَ المُرسَلونَ . (1)

.

1- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 140 ح 315 عن جابر .

ص: 211



ل نماز عیدین

ل نماز عیدینامام باقر علیه السلام :امیر مؤمنان ، هرگاه در نمازهای عید ، تکبیر می گفت ، در بین دو تکبیر می گفت : «گواهی می دهم که خدایی جز خدای یگانه بی شریک نیست . گواهی می دهم که محمّد صلی الله علیه و آله ، بنده و فرستاده اوست . بار خدایا! ای شایسته کبریا و عظمت ، و شایسته بخشش و جَبَروت ، و شایسته گذشت و رحمت، و شایسته ترس و آمرزش! از تو در این روز که آن را برای مسلمانان عید و برای محمد صلی الله علیه و آله اندوخته و فزونی قراردادی درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد ، مانند بهترین درودی که بر بنده ای از بندگانت می فرستی ، بفرست ، و بر فرشتگان مقرّب و پیامبرانت درود فرست ، و زنان و مردان مؤمن و زنان و مردان مسلمان ، زندگان و درگذشتگان آنان را بیامرز . بار خدایا! من از تو از بهترین چیزهایی را که بندگان فرستاده تو درخواست کردند ، درخواست می کنم ، و از شرّ هر چیزی که از آن ، بندگان فرستاده تو پناه می جویند ، پناه می جویم».

.


ص: 212

الإمام علیّ علیه السلام خَطَبَ یَومَ الأَضحی ، فَکَبَّرَ وقالَ : اللّهُ أکبَرُ ، اللّهُ أکبَرُ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ وَاللّهُ أکبَرُ ، اللّهُ أکبَرُ ، ولِلّهِ الحَمدُ ، اللّهُ أکبَرُ عَلی ما هَدانا ، ولَهُ الشُّکرُ عَلی ما أبلانا ، وَالحَمدُ لِلّهِ عَلی ما رَزَقَنا مِن بَهیمَهِ الأَنعامِ ، اللّهُ أکبَرُ زِنَهَ عَرشِهِ ، ورِضا نَفسِهِ ، ومِدادَ کَلِماتِهِ ، وعَدَدَ قَطرِ سَماواتِهِ ، ونُطَفِ بُحورِهِ ، لَهُ الأَسماءُ الحُسنی ، ولَهُ الحَمدُ فِی الآخِرَهِ وَالاُولی حَتّی یَرضی وبَعدَ الرِّضی ، إنَّهُ هُوَ العَلِیُّ الکَبیرُ ، اللّهُ أکبَرُ کَبیرا مُتَکَبِّرا ، وإلها عَزیزا مُتَعَزِّزا ، ورَحیما عَطوفا مُتَحَنِّنا ، یَقبَلُ التَّوبَهَ ویُقیلُ العَثرَهَ ، ویَعفو بَعدَ القُدرَهِ ، ولا یَقنَطُ مِن رَحمَهِ اللّهِ إلَا القَومُ الضّالّونَ ، اللّهُ أکبَرُ کَبیرا ، ولا إلهَ إلَا اللّهُ مُخلِصا ، وسُبحانَ اللّهِ بُکرَهً وأصیلاً ، وَالحَمدُ لِلّهِ نَحمَدُهُ ونَستَعینُهُ ونَستَغفِرُهُ ونَستَهدیهِ ، وأشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، مَن یُطِعِ اللّهَ ورَسولَهُ فَقَدِ اهتَدی وفازَ فَوزا عَظیما ، ومَن یَعصِهِما فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعیدا . (1)

م : إذا خَتَمَ القُرآنَالإمام زین العابدین علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا خَتَمَ القُرآنَ قالَ : اللّهُمَّ اشرَح بِالقُرآنِ صَدری ، وَاستَعمِل بِالقُرآنِ بَدَنی ، ونَوِّر بِالقُرآنِ بَصَری ، وأطلِق بِالقُرآنِ لِسانی ، وأَعِنّی عَلَیهِ ما أبقَیتَنی فَإِنَّهُ لا حَولَ ولا قُوَّهَ إلّا بِکَ . (2)

کنز العمّال عن زِرِّ بن حبیش :قَرَأتُ القُرآنَ مِن أوَّلِهِ إلی آخِرِهِ عَلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، فَلَمّا بَلَغتُ الحَوامیمَ قالَ : لَقَد بَلَغتَ عَرائِسَ القُرآنِ . فَلَمّا بَلَغتُ رَأسَ ثِنتَینِ وعِشرینَ آیَهً مِن حمعسق «وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ» (3) الآیَهَ ، بَکی حَتَّی ارتَفَعَ نَحیبُهُ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَی السَّماءِ وقالَ : یا زِرُّ أمِّن عَلی دُعائی ، ثُمَّ قالَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ إخباتَ المُخبِتینَ ، وإخلاصَ المُوقِنینَ ، ومُرافَقَهَ الأَبرارِ ، وَاستِحقاقَ حَقائِقِ الإِیمانِ ، وَالغَنیمَهَ مِن کُلِّ بِرٍّ ، وَالسَّلامَهَ مِن کُلِّ إثمٍ ، ووُجوبَ رَحمَتِکَ ، وعَزائِمَ مَغفِرَتِکَ ، وَالفَوزَ بِالجَنَّهِ ، وَالنَّجاهَ مِنَ النّارِ . یا زِرُّ إذا خَتَمتَ فَادعُ بِهذِهِ ، فَإِنَّ حَبیبی رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أمَرَنی أن أدعُوَ بِهِنَّ عِندَ خَتمِ القُرآنِ . (4)

.

1- .مصباح المتهجّد : ص 662 ح 730 عن عبد الرحمن بن جندب عن أبیه ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 518 ح 1484 نحوه ، بحار الأنوار : ج 91 ص 99 ح 4 .
2- .مصباح المتهجّد : ص 323 ح 431 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 209 ح 6 .
3- .الشوری : 22 .
4- .کنز العمّال : ج 2 ص 351 ح 4221 نقلاً عن ابن النجّار ، المناقب للخوارزمی : ص 86 ح 76 ، کفایه الطالب : ص 333 ؛ مکارم الأخلاق : ج 2 ص 139 ح 2349 وفیه من «اللّهُمَّ ...» ، بحار الأنوار : ج 92 ص 206 ح 1 و 2 نقلاً عن مصباح الأنوار .

ص: 213



م هنگام ختم قرآن

امام علی علیه السلام در سخنرانی روز عید قربان ، پس از تکبیر : خدا بزرگ است . خدا بزرگ است. خدایی جز خدای یگانه نیست . خدا بزرگ است . خدا بزرگ است . سپاس ، از آنِ خداست . خدا بزرگ است بر آنچه که ما را هدایت کرد و شکر برای اوست ، به خاطر آنچه که ما را بدان آزمود . سپاس ، از آنِ خداست برای آنچه که از چارپایان اهلی به ما روزی کرد . خدا بزرگ است؛ اندازه عرشش و خشنودی اش و مرکب کلماتش و شمار قطرات باران آسمان هایش، و قطرات آب دریاهایش . بهترینِ نام ها از آنِ اوست ، و در دنیا و آخرت ، سپاسْ او راست تا خشنود شود و حتی پس از خشنودی ، او همان بلندمرتبه بزرگ است . خدا بزرگ است؛ بزرگ و متکبّر ؛ خدایی عزیز و عزّتمند ؛ مهربانی که با عنایت و پُرلطف، توبه را می پذیرد و از گناهان در می گذرد ، و پس از توانایی می بخشد ، و جز گروه گم راه ، کسی از رحمت او نا امید نمی گردد . خدا بزرگ است ؛ از سرِ اخلاص [می گویم که ]خدایی جز خدای یکتا نیست . منزّه است خداوند، صبحگاهان و شامگاهان . سپاس ، از آنِ خداست . او را سپاس می گوییم، از او یاری می جوییم، از او آمرزش می طلبیم و از او هدایت می خواهیم ؛ و گواهی می دهم که خدایی جز خدای یگانه نیست . تنهاست و شریکی برای او نیست و محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده اوست . هر کس خدا و پیامبرش را پیروی کند ، هدایت یافته است و به رستگاری بزرگی رسیده است ، و هر کس آنان را نافرمانی نماید ، به گم راهی دور و درازی گرفتار آمده است.

م هنگام ختم قرآنامام زین العابدین علیه السلام :امیر مؤمنان ، هرگاه قرآن را ختم می کرد ، می گفت : «بار خدایا! سینه ام را با قرآن ، فراخ ساز و تنم را با قرآن به کار گیر، دیده ام را با قرآن بینا گردان، زبانم را با قرآن ، گویا ساز و تا هنگامی که مرا زنده نگه می داری ، در [ کار ]قرآن ، یاری ام کن؛ چرا که جز با تو قدرت و توانی نیست.

کنز العمّال به نقل از زِرّ بن حُبَیش : قرآن را از آغاز تا پایان ، پیش علی بن ابی طالب علیه السلام خواندم . هنگامی که به سوره های «حوامیم» رسیدم ، فرمود : «به عروس های قرآن رسیدی» و هنگامی که به آغاز آیه بیست و دوم از سوره «شورا» : «و کسانی که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند ، در باغ های بهشت اند» رسیدم ، گریست ، به گونه ای که صدای گریه اش بلند شد و آن گاه ، سر به آسمانْ بلند کرد و فرمود : «ای زِر ! بر دعای من آمین بگو» و سپس گفت: « بار خدایا! از تو فروتنیِ فروتنان، اخلاصِ یقین کنندگان، همراهیِ خوبان، شایستگیِ حقایق ایمان، بهره وری از هر خوبی ، سلامت از هرگناه، وجوب رحمتت، موجبات گذشتت، دستیابی به بهشت و نجات از دوزخ را درخواست می کنم . ای زِر! هرگاه قرآن را ختم کردی ، این دعا را بخوان ؛ چرا که دوستم پیامبر خدا به من فرمان داد که به هنگام ختم قرآن ، این دعاها را بخوانم».

.


ص: 214

3 / 3 12أدعِیَتُهُ فی تَعقیبِ الصَّلَواتِأ : بَعدَ کُلِّ صَلاهٍ مَکتوبَهٍالإمام علیّ علیه السلام کانَ یَقولُ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاهٍ مَکتوبَهٍ : تَمَّ نورُکَ فَهَدَیتَ فَلَکَ الحَمدُ . وعَظُمَ حِلمُکَ فَعَفَوتَ فَلَکَ الحَمدُ ، وبَسَطتَ یَدَکَ فَأَعطَیتَ فَلَکَ الحَمدُ . رَبَّنا وَجهُکَ أکرَمُ الوُجوهِ ، وجاهُکَ خَیرُ الجاهِ ، وعَطِیَّتُکَ أنفَعُ العَطِیّاتِ وأهنَؤُها ، تُطاعُ رَبَّنا فَتَشکُرُ ، وتُعصی ربَّنا فَتَغفِرُ ، تُجیبُ دُعاءَ المُضطَرِّ ، وتَشفِی السَّقیمَ ، وتُنجی مِنَ الکَربِ ، وتَقبَلُ التَّوبَهَ ، وتَغفِرُ الذُّنوبَ ، لا یَجزی بِآلائِکَ أحَدٌ ، ولا یُحصی نِعمَتَکَ قَولُ قائِلٍ . (1)

.

1- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 169 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 35 ح 41 ؛ کنز العمّال : ج 2 ص 640 ح 4963 نقلاً عن جعفر فی الذکر وأبی القاسم إسماعیل بن محمّد بن فضل فی أمالیه عن عاصم بن ضمره نحوه .

ص: 215



3 / 3 12 دعاهای او در پیِ نمازها

الف در پیِ هر نماز واجب

3 / 3 12دعاهای او در پیِ نمازهاالف در پیِ هر نماز واجبامام علی علیه السلام در پی هر نماز واجب : [ خداوندا! ]نور تو کامل است . پس هدایت کردی . پس سپاس ، برای توست . و بردباری ات عظیم است . پس گذشت کردی . پس سپاس ، برای توست . دستت را گشودی و بخشیدی . پس سپاس ، برای توست. پروردگار ما ! روی تو بخشنده ترینِ روی هاست و مقام تو ، بهترین مقام . بخشش تو پرسودترینِ بخشش ها و گواراترینِ آنهاست . پروردگار ما ! فرمان برده می شوی و سپاس می گویی، نافرمانی می شوی و می بخشی، دعای درمانده را پاسخ می دهی و بیمار را شفا می بخشی و از غم ، نجات می دهی، توبه می پذیری و از گناهان ، در می گذری . هیچ کس نمی تواند بخشش های تو را پاسخ دهد ، و هیچ گوینده ای نمی تواند نعمت های تو را به گفتار ، بشمارد.

.


ص: 216

عنه علیه السلام فی تَعقیبِ کُلِّ صَلاهٍ : إلهی هذِهِ صَلاتی صَلَّیتُها لا لِحاجَهٍ مِنکَ إلَیها ، ولا رَغبَهٍ مِنکَ فیها ، إلّا تَعظیما وطاعَهً وإجابَهً لَکَ إلی ما أمَرتَنی بِهِ ، إلهی إن کانَ فیها خَلَلٌ أو نَقصٌ مِن نِیَّتِها أو قِیامِها أو قِراءَتِها أو رُکوعِها أو سُجودِها ، فَلا تُؤاخِذنی وتَفَضَّل عَلَیَّ بِالقَبولِ وَالغُفرانِ ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (1)

الأمالی للمفید عن محمّد ابن الحنفیّه :بَینا أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام یَطوفُ بِالبَیتِ ، إذا رَجُلٌ مُتَعَلِّقٌ بِالأَستارِ ، وهُوَ یَقولُ : «یا مَن لا یَشغَلُهُ سَمعٌ عَن سَمعٍ ، یا مَن لا یُغَلِّطُهُ السّائِلونَ ، یا مَن لا یُبرِمُهُ إلحاحُ المُلِحّینَ ، أذِقنی بَردَ عَفوِکَ ، وحَلاوَهَ رَحمَتِکَ» . فَقالَ لَهُ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : هذا دُعاؤُکَ ؟ قالَ لَهُ الرَّجُلُ (2) : وقَد سَمِعتَهُ ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَادعُ بِهِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاهٍ ، فَوَاللّهِ ما یَدعو بِهِ أحَدٌ مِنَ المُؤمِنینَ فی أدبارِ الصَّلاهِ إلّا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ ، ولَو کانَت عَدَدَ نُجومِ السَّماءِ وقَطرِها ، وحَصباءِ الأَرضِ وثَراها . (3)

الإمام علیّ علیه السلام فی تَعقیبِ کُلِّ صَلاهٍ : اللّهُمَّ اغفِر لی ما قَدَّمتُ وما أخَّرتُ ، وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ ، وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّی ، أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، لا إلهَ إلّا أنتَ . (4)

.

1- .المصباح للکفعمی : ص 30 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 38 ح 45 نقلاً عن البلد الأمین ولیس فیه «نیّتها أو قیامها أو قراءتها» .
2- .الرجل هو الخضر علیه السلام ، وقد صُرّح بذلک فی ذیل الروایه .
3- .الأمالی للمفید : ص 92 ح 8 ، فلاح السائل : ص 302 ح 204 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 247 عن محمّد بن یحیی نحوه ، بحار الأنوار : ج 39 ص 133 ح 5 ؛ عیون الأخبار لابن قتیبه : ج 2 ص 285 عن محمّد بن بشر العبدی عن بعض أشیاخه ، أخبار مکّه للفاکهی : ج 2 ص 279 ح 1524 عن محمّد بن یحیی وکلاهما نحوه ، کنز العمّال : ج 2 ص 640 ح 4964 نقلاً عن الدینوری وابن عساکر نحوه .
4- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 170 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 36 ح 41 .

ص: 217

امام علی علیه السلام در پی هر نمازی : خدای من! این ، نماز من است که آن را به جا آوردم ، نه برای نیازمندی تو به آن و رغبت تو در آن ؛ [ بلکه] تنها برای بزرگداشت، فرمانبری و اجابت تو در آنچه که مرا بدان امر کرده ای . خدای من! اگر در نیّت، قیام، قرائت، رکوع و یا سجود آن ، نقص و یا خللی وجود دارد ، مرا بدان مگیر ، و با پذیرش و بخشش بر من منّت نِه ، به [ حقّ ] رحمتت ، ای مهربان ترینِ مهربانان !

الأمالی ، مفید به نقل از محمّد بن حنفیّه : هنگامی که علی بن ابی طالب علیه السلام دور خانه کعبه طواف می کرد ، مردی (1) را دید که به پرده کعبه چنگ افکنده و می گوید : ای آن که شنیدن سخنی ، او را از شنیدن سخن دیگری باز نمی دارد! ای آن که درخواست کنندگان ، او را به اشتباه نمی افکنند! ای آن که اصرارِ اصرارکنندگان ، او را خسته نمی سازد! به من خُنَکایِ گذشت خود و شیرینی رحمتت را بچشان . امیرمؤمنان فرمود : «این دعای توست؟» . مرد به وی گفت : آیا شنیدی؟ فرمود : «آری» و افزود : «در پی هر نمازی آن را بخوان . به خدا سوگند ، هیچ مؤمنی در پیِ نمازش این دعا را نمی خواند ، مگر آن که خداوند ، گناهان او را می بخشد ، گرچه به شمارِ ستارگان و قطرات باران آسمان و ریگ ها و ذرات خاک زمین باشد» . (2)

امام علی علیه السلام در پی هر نمازی : بار خدایا! بر من ببخش هر آنچه را که پیش فرستادم و یا پس داشتم، هر آنچه را که مخفی کردم و یا آشکار ساختم، و هر آنچه را که تو بدان از من داناتری ؛ چرا که تو پیش دارنده و تأخیر اندازنده ای و جز تو خدایی نیست.

.

1- .در دنباله روایت ، تصریح شده است که آن مرد ، خضر علیه السلام بود .
2- .بدیهی است که شرط اصلی مغفرت الهی توبه حقیقی است و مقصود این نیست که هر کس هر چه گناه می خواهد ، انجام دهد و با خواندن الفاظ این دعا بعد از نمازها مشمول رحمت خداوند متعال می گردد . (م)

ص: 218

عنه علیه السلام :مَن أرادَ أن یُکتالَ لَهُ بِالمِکیالِ الأَوفی فَلیَقُل فی دُبُرِ کُلِّ صَلاهٍ : «سُبْحَنَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ * وَ سَلَمٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ * وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِینَ» (1) . (2)

عنه علیه السلام مِن دُعائِهِ بَعدَ الصَّلاهِ المَکتوبَهِ : اللّهُمَّ لَکَ صَلَّیتُ ، وفی صَلاتی ما قَد عَلِمتَ مِنَ النُّقصانِ وَالعَجَلَهِ وَالسَّهوِ وَالغَفلَهِ وَالکَسَلِ وَالفَترَهِ وَالنِّسیانِ وَالرِّیاءِ والسُّمعَهِ وَالشَّکِّ وَالمُدافَعَهِ وَالرَّیبِ وَالعُجبِ وَالفِکرِ وَالتَّلَبُّثِ (3) عَن إقامَهِ کَمالِ فَرضِکَ ، فَأَسأَلُکَ یا إلهی أن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأن تُحَوِّلَ نُقصانَها تَماما ، وعَجَلَتی فیها تَثَبُّتا وتَمَکُّنا ، وسَهوی تَیَقُّظا ، وغَفلَتی مُواظَبَهً ، وکَسَلی نَشاطا ، وفَترَتی قُوَّهً (4) ، ونِسیانی مُحافَظَهً ، ومُدافَعَتی مُرابَطَهً ، ورِیائی إخلاصا ، وسُمعَتی تَسَتُّرا ، وشَکّی یَقینا ، ورَیبی بَیانا ، وفِکری خُشوعا ، وتَحَیُّری خُضوعا ، فَإِنّی لَکَ صَلَّیتُ ، وإلَیکَ تَوَجَّهتُ ، وبِکَ آمَنتُ ، وإیّاکَ قَصَدتُ ، فَاجعَل لی فی صَلاتی ودُعائی رَحمَهً وبَرَکَهً تُکَفِّرُ بِها سَیِّئاتی ، وتُکرِمُ بِها مَقامی ، وتُبَیِّضُ بِها وَجهی ، وتُزَکِّی بِها عَمَلی ، وتَحُطُّ بِها وِزری ، اللّهُمَّ احطُط بِها عَنّی ثِقلی ، وَاجعَل ما عِندَکَ خَیرا لی مِمّا تَقطَعُ عَنّی . الحَمدُِللّهِ الَّذی قَضی عَنّی فَریضَهً مِنَ الصَّلَواتِ الَّتی کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابا مَوقوتا ، یا اللّهُ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (5)

.

1- .الصافّات : 180 182 .
2- .قرب الإسناد : ص 33 ح 107 عن بکر بن محمّد عن الإمام الصادق علیه السلام ، دعائم الإسلام : ج 1 ص 167 ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 73 ح 2176 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 23 ح 23 ؛ المصنّف لعبد الرزّاق : ج 2 ص 237 ح 3196 عن الأصبغ بن نباته ، کنز العمّال : ج 2 ص 639 ح 4962 .
3- .اللَّبْث : الإبطاء والتأخّر (النهایه : ج 4 ص 224 «لبث») .
4- .فی المصدر : «قرّه» ، والصحیح ما أثبتناه کما فی فلاح السائل .
5- .بحار الأنوار : ج 86 ص 54 ح 60 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی ، فلاح السائل : ص 327 ح 217 عن أحمد بن عبد اللّه بن خانبه فی کتابه الذی صحّحه الإمام العسکری علیه السلام نحوه .

ص: 219

امام علی علیه السلام :هر کس که می خواهد [ در قیامت ]با پیمانه ای پُر برای او پیمانه شود [ ، یعنی پاداش کامل داده شود] ، در پیِ هر نمازی بگوید : «منزّه است پروردگار تو، پروردگار شکوهمند، از آنچه وصف می کنند ؛ و درود بر فرستادگان، و ستایش، ویژه خدا، پروردگار جهانیان است» .

از دعاهای علی علیه السلام در پیِ نمازهای واجب : بار خدایا! برای تو نماز گزاردم و تو خود ، هر نقص، شتاب، اشتباه، غفلت، کسلی، سستی، فراموشی ، ریا، خودنمایی، تردید، تأخیر ، دودلی، خود بزرگ بینی، وسوسه و کوتاهی در انجام دادن کامل واجبت را که در نمازم هست ، می دانی . پس، خدای من! از تو می خواهم بر محمّد و خاندان او درود فرستی ، و نقصان آن را کمال، شتابم را ثبات و آرامش، اشتباهم را توجّه، غفلتم را مواظبت، کسالتم را نشاط، سستی ام را استواری، فراموشی ام را حراست ، تأخیرم را التزام ، ریایم را اخلاص، خود نمایی ام را مخفیکاری، تردیدم را یقین، دودلی ام را آشکاری، فکرم را خاکساری ، و تحیّرم را فروتنی گردانی. من برای تو نماز گزاردم، و به تو روی کردم، و به تو ایمان دارم و تو را قصد کرده ام . پس در نمازم و دعایم ، رحمت و برکتی قرار ده که بدی هایم را بپوشاند و با آن ، مقامم والا گردد، چهره ام سفید شود، کردارم پاک شود و گناهانم فرو ریزد. بار خدایا! به وسیله نمازم ، سنگین باری ام را کم کن و آنچه را که نزد توست ، برای من بهتر از آنی قرار ده که از من بُریده ای. سپاس ، خدای را که نماز واجبی را از نمازهایی که برای مؤمنان ، زمانمند مقرّر کرده است ، از دوش من برداشت . ای خدا! ای مهربان ترینِ مهربانان!

.


ص: 220

ب : بَعدَ صَلاهِ الصُّبحِبحار الأنوار عن الاختیار :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَدعو بَعدَ رَکعَتَیِ الفَجرِ بِهذَا الدُّعاءِ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ . اللّهُمَّ یا مَن دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطقِ تَبَلُّجِهِ ، وسَرَّحَ قِطَعَ اللَّیلِ المُظلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجلُجِهِ ، وأتقَنَ صُنعَ الفَلَکِ الدَّوّارِ فی مَقادیرِ تَبَرُّجِهِ ، وشَعشَعَ ضِیاءَ الشَّمسِ بِنورِ تَأَجُّجِهِ ، یا مَن دَلَّ عَلی ذاتِهِ بِذاتِهِ ، وتَنَزَّهَ عَن مُجانَسَهِ مَخلوقاتِهِ ، وجَلَّ عَن مُلائَمَهِ کَیفِیّاتِهِ ، یا مَن قَرُبَ مِن خَطَراتِ الظُّنونِ ، وبَعُدَ عَن لَحَظاتِ العُیونِ ، وعَلِمَ بِما کانَ قَبلَ أن یَکونَ ، یا مَن أرقَدَنی فی مِهادِ أمنِهِ وأمانِهِ ، وأیقَظَنی إلی ما مَنَحَنی بِهِ مِن مِنَنِهِ وإحسانِهِ ، وکَفَّ أکُفَّ السّوءِ عَنّی بِیَدِهِ وسُلطانِهِ . صَلِّ اللّهُمَّ عَلَی الدَّلیلِ إلَیکَ فِی اللَّیلِ الأَلْیَلِ ، وَالماسِکِ مِن أسبابِکَ بِحَبلِ الشَّرَفِ الأَطوَلِ ، وَالنّاصِعِ الحَسَبِ فی ذِروَهِ (1) الکاهِلِ الأَعْبَلِ (2) ، وَالثّابِتِ القَدَمِ عَلی زَحالیفِها (3) فِی الزَّمَنِ الأَوَّلِ ، وعَلی آلِهِ الأَخیارِ المُصطَفَینَ الأَبرارِ . وَافتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحمَهِ وَالفَلاحِ ، وألبِسنِی اللّهُمَّ مِن أفضَلِ خِلَعِ الهِدایَهِ وَالصَّلاحِ ، وَاغرِس اللّهُمَّ بِعَظَمَتِکَ فی شِربِ جَنانی یَنابیعَ الخُشوعِ ، وأَجرِ اللّهُمَّ لِهَیبَتِکَ مِن آماقی زَفَراتِ الدُّموعِ ، وأدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ (4) الخُرقِ مِنّی بِأَزِمَّهِ القُنوعِ . إلهی إن لَم تَبتَدِئنِی الرَّحمَهُ مِنکَ بِحُسنِ التَّوفیقِ ، فَمَنِ السّالِکُ بی إلَیکَ فی واضِحِ الطَّریقِ ! وإن أسلَمَتنی أناتُکَ لِقائِدِ الأَمَلِ وَالمُنی ، فَمَنِ المُقیلُ عَثَراتی مِن کَبَواتِ الهَوی ! وإن خَذَلَنی نَصرُکَ عِندَ مُحارَبَهِ النَّفسِ وَالشَّیطانِ ، فَقَد وَکَلَنی خِذلانُکَ إلی حَیثُ النَّصَبِ وَالحِرمانِ . إلهی أ تَرانی ما أتَیتُکَ إلّا مِن حَیثُ الآمالِ ؟ ! أم عَلِقتُ بِأَطرافِ حِبالِکَ إلّا حینَ باعَدَتنی ذُنوبی عَن دارِ الوِصالِ ، فَبِئسَ المَطِیَّهُ الَّتِی امتَطَت نَفسی مِن هَواها ! فَواها لَها لِما سَوَّلَت لَها ظُنونُها ومُناها ! وتَبّا لَها لِجُرأَتِها عَلی سَیِّدِها ومَولاها ! إلهی قَرَعتُ بابَ رَحمَتِکَ بِیَدِ رَجائی ، وهَرَبتُ إلَیکَ لاجِئا مِن فَرطِ أهوائی ، وعَلَّقتُ بِأَطرافِ حِبالِکَ أنامِلَ وَلائی ، فَاصفَحِ اللّهُمَّ عَمّا کُنتُ أجرَمتُهُ مِن زَلَلی وخَطَئی ، وأقِلنی مِن صَرعَهِ دائی ، فَإِنَّکَ سَیِّدی ومَولایَ ومُعتَمَدی ورَجائی ، وأنتَ غایَهُ مَطلوبی ومُنایَ فی مُنقَلَبی ومَثوایَ . إلهی کَیفَ تَطرُدُ مِسکینا التَجَأَ إلَیکَ مِنَ الذُّنوبِ هارِبا ؟ ! أم کَیفَ تُخَیِّبُ مُستَرشِدا قَصَدَ إلی جَنابِکَ صاقِباً (5) ؟ ! أم کَیفَ تَرُدُّ ظَمآنا وَرَدَ إلی حِیاضِکَ شارِبا ؟ ! کَلّا وحِیاضُکَ مُترَعَهٌ فی ضَنکِ المَحولِ ، وبابُکُ مَفتوحٌ لِلطَّلَبِ وَالوُغولِ ، وأنتَ غایَهُ المَسؤولِ ، ونِهایَهُ المَأمولِ . إلهی هذِهِ أزِمَّهُ نَفسی عَقَلتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِکَ ، وهذِهِ أعباءُ ذُنوبی دَرَأتُها بِعَفوِکَ ورَحمَتِکَ ، وهذِهِ أهوائِیَ المُضِلَّهُ وَکَلتُها إلی جَنابِ لُطفِکَ ورَأفَتِکَ ، فَاجعَلِ اللّهُمَّ صَباحی هذا نازِلاً عَلَیَّ بِضِیاءِ الهُدی ، وَالسَّلامَهِ فِی الدّینِ وَالدُّنیا ، ومَسائی جُنَّهً مِن کَیدِ العِدی ، ووِقایَهً مِن مُردِیاتِ الهَوی ، إنَّکَ قادِرٌ عَلی ما تَشاءُ ، تُؤتِی المُلکَ مَن تَشاءُ ، وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ ، وتُعِزُّ مَن تَشاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشاءُ ، بِیَدِکَ الخَیرُ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، تولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهارِ وتولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیلِ ، وتُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّتِ وتُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیِّ ، وتَرزُقُ مَن تَشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ . سُبحانَکَ اللّهُمَّ وبِحَمدِکَ ! مَن ذا یَعرِفُ قَدرَکَ فَلا یَخافُکَ ؟ ! ومَن ذا یَعلَمُ ما أنتَ فَلا یَهابُکَ ؟ ! ألَّفتَ بِمَشِیَّتِکَ الفِرَقَ ، وفَلَقتَ بِقُدرَتِکَ الفَلَقَ ، وأنَرتَ بِکَرَمِکَ دَیاجِیَ الغَسَقِ ، وأنهَرتَ المِیاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخیدِ (6) عَذبا واُجاجا ، وأنزَلتَ مِنَ المُعصِراتِ ماءً ثَجّاجا ، وجَعَلتَ الشَّمسَ وَالقَمَرَ لِلبَرِیَّهِ سِراجا وَهّاجا ، مِن غَیرِ أن تُمارِسَ فیمَا ابتَدَأتَ بِهِ لُغوبا ولا عِلاجا . فَیا مَن تَوَحَّدَ بِالعِزِّ وَالبَقاءِ ، وقَهَرَ عِبادَهُ بِالمَوتِ وَالفَناءِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ الأَتقِیاءِ ، وَاسمَع نِدائی ، وَاستَجِب دُعائی ، وحَقِّق بِفَضلِکَ أمَلی ورَجائی ، یا خَیرَ مَن دُعِیَ لِکَشفِ الضُّرِّ ، وَالمَأمولِ لِکُلِّ یُسرٍ وعُسرٍ ، بِکَ أنزَلتُ حاجَتی ، فَلا تَرُدَّنی مِن سَنِیِّ مَواهِبِکَ خائِبا ، یا کَریمُ یا کَریمُ یا کَریمُ ، ولا حَولَ ولا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ . ثُمَّ یَسجُدُ ویَقولُ : إلهی قَلبی مَحجوبٌ ، ونَفسی مَعیوبٌ ، وعَقلی مَغلوبٌ ، وهَوائی غالِبٌ ، وطاعَتی قَلیلَهٌ ، ومَعصِیَتی کَثیرَهٌ ، ولِسانی مُقِرٌّ بِالذُّنوبِ ، فَکَیفَ حیلَتی یا سَتّارَ العُیوبِ ، ویا عَلّامَ الغُیوبِ ، ویاکاشِفَ الکُروبِ ؟ ! اغفِر ذُنوبی کُلَّها بِحُرمَهِ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (7)

.

1- .ذِروَه کلّ شیء : أعلاه (لسان العرب : ج 14 ص 284 «ذرا») .
2- .الکاهل : مقدّم أعلی الظهر (النهایه : ج 4 ص 214 «کهل») . والأعْبَل : الجبل الأبیض الحجاره (تاج العروس : ج 15 ص 460 «عبل») .
3- .الزُّحلوفهُ : المکانُ الزَّلِقُ (لسان العرب : ج 9 ص 131 «زحلف») .
4- .النَّزَقُ : خفّه فی کلّ أمر ، وعجله فی جهل وحُمق (لسان العرب : ج 10 ص 352 «نزق») .
5- .الصَّقَبُ : القُربُ والمُلاصَقَه (النهایه : ج 3 ص 41 «صقب») .
6- .الصَّیخود : الصخرهُ الشدیده (النهایه : ج 3 ص 14 «صخد») .
7- .بحار الأنوار : ج 87 ص 339 ح 19 و ج 94 ص 243 ح 11 کلاهما نقلاً عن اختیار ابن الباقی .

ص: 221



ب پس از نماز صبح

ب پس از نماز صبحبحار الأنوار به نقل از الاختیار : امیر مؤمنان ، پس از دو رکعت نماز صبح ، این دعا را می خواند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بار خدایا! ای آن که زبان صبح را با گویایی پرتو تابناک آن بیرون آورد ، و پاره های تاریک شب را با توده های سیاه و سرگردانْ جاری ساخت ، و ساخت فلک دوّار را در اندازه های آشکار و زیبا ، استوار گردانید ، و روشنایی خورشید را به نور گرمش پرتو افکن نمود! ای آن که به ذاتش بر ذاتش رهنماست ، و از همجنس بودن با آفریده هایش منزّه است ، و از سازگاری با کیفیّات [ آفریده هایش] برتر است! ای آن که به گمان ها و اندیشه ها نزدیک و از نگرش دیده به دور است و به هر چیزی پیش از بودن آن ، آگاهی دارد! ای آن که در بستر آرامش و پناهش به خوابم بُرد و به آنچه که از نیکویی ها و بخشش هایش به من داد ، بیدارم ساخت و با قدرت و سلطنت خود ، پنجه های بدی را از من باز داشت! بار خدایا! بر آن که در شب تار به سویت راهنمایی کرد ، و از بین دستاویزهایت به ریسمان بلند شرافت چنگ زد ، آن پاکْ نژادی که بر قلّه بلند پاکی حَسَب دارد ، و در دوران نخست ( جاهلیت ) در لغزشگاه ها استوار مانْد و نیز بر خاندان نیکوکار برگزیده و نیکش درود فرست. بار خدایا! درهای صبحگاهان را به کلیدهای رحمت و رستگاری بر ما بگشای . بار خدایا! بهترین جامه های هدایت و خیر را بر من بپوشان ، و به عظمتت در آبشخور جانم چشمه های فروتنی را جاری ساز . بار خدایا! در برابر هیبتت ، از گوشه های چشمم قطرات اشک را جاری گردان . بار خدایا! به زمام قناعت ، شتابِ نادانی مرا ادب کن. خدای من! اگر با رحمتت خوش توفیقی برایم در آغاز حاصل نشده بود ، چه کسی در راه واضح ، مرا به سوی تو می آورْد؟ و اگر مدارایت مرا به دست امید و آرزو می سپُرد ، چه کسی نادیده گیرنده لغزش هایم از پرتگاه هوای نفس می گشت؟ و اگر به هنگام مبارزه با نفس و شیطان ، یاری ات از من بُریده می شد، بی یاور گذاشتن من از جانب تو ، مرا به رنج و محرومیّت می کشاند . خدای من! مرا می بینی که جز از راه آرزوها به درگاهت نیامده ام بلکه چون گناهان مرا از دار وصال تو دور کند ، جز به ریسمان [لطف تو] چنگ نمی زنم . هوی و هوس چه زشت مَرکبی است که نفس من سوارش شده است ! وای بر او از آنچه گمان ها و آرزوها برایش آراسته اند ، و هلاک باد به خاطر جسارتش بر سرور و مولایش! خدای من! درِ رحمتت را به دست امید کوبیدم ، و از زیاده روی های هوایم ، پناهجویان به سویت گریختم ، و سرْ انگشتان دوستی ام را به رشته های ریسمانت آویختم . پس بار خدایا از جرم هایی که به خاطر لغزش و خطاهایم انجام داده ام ، چشمپوشی کن و از در افتادن به وادی هلاکتْ نگاهم دار ؛ چرا که تو سرور، مولا، تکیه گاه و امیدم هستی و تو نهایتِ خواسته ها و آرزوهایم در دنیا و عُقبایی. خدای من! چگونه بینوایی را که گریزان از گناهان به تو پناه آورده ، طرد می کنی؟ و چگونه هدایتجویی را که خواهان تقرّب به درگاه توست ، نا امید می گردانی؟ و یا تشنه کامی را که جویای آب به آبگیرهایت گام نهاده ، باز می گردانی؟ هرگز! آبگیرهایت در خشک سالی ها ، سختْ لبریزند ، و درِ خانه ات برای خواستن و درآمدن ، باز است ، و تو نهایتِ مطلوب و کمال آرزوهایی. خدای من! این ، زمام نَفْسم است که به رشته اراده ات گِرِه زده ام ، و این ، بار گناهم است که به گذشت و رحمتت دورش می سازم ، و اینها ، هواهای گم راه کننده ام هستند که به درگاه لطف و مهرت ، وا می گذارمشان . پس بار خدایا! چنان کن که این صبح با نور هدایت و با سلامتی در دین و دنیا بر من بدمد ، و شبم را سپری برای نیرنگ دشمنانم ، و نگهداری بر هلاکت جویی های نَفْسم قرار ده ، که تو بر هر چیزی که بخواهی ، توانمندی؛ به هر کس که بخواهی ، زمامداری می دهی ، و از هر کس که بخواهی ، زمامداری را می ستانی؛ هر کس را بخواهی عزّت می بخشی ، و هر کس را بخواهی ، خوار می سازی؛ خیر در دست توست و بر هر چیزی توانمندی؛ شب را در روز ، و روز را در شب فرو می بری، زنده را از مرده ، و مرده را از زنده بیرون می کنی ، و به هر کس که بخواهی ، بی حساب ، روزی می دهی . بار خدایا! منزّهی و ستایشت می گویم . کیست که بزرگی ات را بشناسد و از تو نهراسد؟ و کیست که بداند تو کیستی و بزرگت نشمارد؟ به اراده ات ، جدایی ها را اُلفت بخشیدی ، و به قدرتت سپیده دم را شکافتی ، و تاریکی های شب را به کَرَمت نورانی ساختی ، و آب های شیرین و شور را ، از درون صخره ها جاری گردانیدی ، و از ابرها آبِ ریزان فرو فرستادی ، و خورشید و ماه را چراغ نوربخش برای مردم قرار دادی ، بی آن که در آنچه آغاز کردی ، خستگی و درماندگی احساس کنی. ای آن که در عزّت و بقا ، تنها هستی و با مرگ و نابودی بندگانت ، بر آنان چیره گشتی! بر محمّد و خاندان پرهیزگارش درود فرست، ندای مرا بشنو ، و دعایم را پذیرا باش ، و به فضل خود ، آرزوها و امیدهایم را محقَّق ساز ، ای بهترین کسی که برای برطرف کردن بدْ حالی ها خوانده می شود ، و برای هر آسانی و دشواری ، به وی امید بسته شده است! حاجتم را به درگاه تو آوردم . پس مرا از بهترینِ بخشش هایت نا امید برمگردان . ای کریم! ای کریم! ای کریم! قدرت و توانی جز به سبب خداوند بلندمرتبه و عظیم نیست». آن گاه سجده می کرد و می گفت: «خدای من! قلبم در پرده، جانم معیوب، خِرَدم شکست خورده، هوای نَفْسم پیروز، فرمانبرداری ام اندک، نافرمانی ام فراوان ، و زبانم اقرار کننده به گناه است . چاره ام چیست ، ای پوشاننده عیب ها و ای دانای غیب ها و ای برطرف کننده غم ها؟ به حرمت محمّد و خاندان محمّد ، همه گناهانم را ببخش ، ای بخشنده! ای بخشنده! ای بخشنده به [ حقّ ]رحمتت ، ای مهربان ترینِ مهربانان!

.


ص: 222

. .


ص: 223

. .


ص: 224

. .


ص: 225

. .


ص: 226

ج : بَعدَ صَلاهِ الظُّهرِالإمام علیّ علیه السلام عَقیبَ فَریضَهِ الظُّهرِ : اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ کُلُّهُ ، ولَکَ المُلکُ کُلُّهُ ، وبِیَدِکَ الخَیرُ کُلُّهُ ، وإلَیکَ یَرجِعُ الأَمرُ کُلُّهُ عَلانِیَتُهُ وسِرُّهُ ، وأنتَ مُنتَهَی الشَّأنِ کُلِّهِ ، اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ عَلی عَفوِکَ بَعدَ قُدرَتِکَ ، ولَکَ الحَمدُ عَلی غُفرانِکَ بَعدَ غَضَبِکَ ، اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ رَفیعَ الدَّرَجاتِ ، مُجیبَ الدَّعَواتِ ، مُنَزِّلَ البَرَکاتِ مِن فَوقِ سَبعِ سَماواتٍ ، مُعطِیَ السُّؤالاتِ ، ومُبَدِّلَ السَّیِّئاتِ بِالحَسَناتِ ، وجاعِلَ الحَسَناتِ دَرَجاتٍ ، وَالمُخرِجَ إلَی النّورِ مِنَ الظُّلُماتِ . اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ ، غافِرَ الذَّنبِ ، وقابِلَ التَّوبِ ، شَدیدَ العِقابِ ، ذَا الطَّولِ ، لا إلهَ إلّا أنتَ وإلَیکَ المَصیرُ . اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ فِی اللَّیلِ إذا یَغشی ، ولَکَ الحَمدُ فِی النَّهارِ إذا تَجَلّی ، ولَکَ الحَمدُ فِی الآخِرَهِ وَالاُولی ، اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ فِی اللَّیلِ إذا عَسعَسَ ، ولَکَ الحَمدُ فِی الصُّبحِ إذا تَنَفَّسَ ، ولَکَ الحَمدُ عِندَ طُلوعِ الشَّمسِ وغُروبِها ، ولَکَ الحَمدُ عَلی نِعَمِکَ الَّتی لا تُحصی عَدَدا ، ولا تَنقَضی مَدَدا سَرمَدا . اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ فیما مَضی ، ولَکَ الحَمدُ فیما بَقِیَ ، اللّهُمَّ أنتَ ثِقَتی فی کُلِّ أمرٍ ، وعُدَّتی فی کُلِّ حاجَهٍ ، وصاحِبی فی کُلِّ طَلِبَهٍ ، واُنسی فی کُلِّ وَحشَهٍ ، وعِصمَتی عِندَ کُلِّ هَلَکَهٍ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، ووَسِّع لی فی رِزقی ، وبارِک لی فیما آتَیتَنی ، وَاقضِ عَنّی دَینی ، وأصلِح لی شَأنی ، إنَّکَ رَؤوفٌ رَحیمٌ . لا إلهَ إلَا اللّهُ الحَلیمُ الکَریمُ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ رَبُّ العالَمینَ ، لا إلهَ إلَا اللّهُ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ موجِباتِ رَحمَتِکَ ، وعَزائِمَ مَغفِرَتِکَ ، وَالغَنیمَهَ مِن کُلِّ خَیرٍ ، وَالسَّلامَهَ مِن کُلِّ إثمٍ ، وَالفَوزَ بِالجَنَّهِ وَالنَّجاهَ مِنَ النّارِ . اللّهُمَّ لا تَدَع لی ذَنبا إلّا غَفَرتَهُ ، ولا هَمّا إلّا فَرَّجتَهُ ، ولا غَمّا إلّا کَشَفتَهُ ، ولا سُقما إلّا شَفَیتَهُ ، ولا دَینا إلّا قَضَیتَهُ ، ولا خَوفا إلّا آمَنتَهُ ، ولا حاجَهً إلّا قَضَیتَها بِمَنِّکَ ولُطفِکَ ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ . (1)

.

1- .فلاح السائل : ص 310 ح 211 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 64 ح 3 .