گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
4 / 3 مظلومیّت پس از پیامبر



4 / 3 1 پیمان شکنی امّت او

4 / 3مظلومیّت پس از پیامبر4 / 3 1پیمان شکنی امّت با اوپیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : اُمّت با تو پیمان شکنی خواهند کرد.

امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، پیامبر اُمّی به من گوشزد کرده که امّت با من پیمان شکنی خواهند کرد.

امام علی علیه السلام :از چیزهایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به من گوشزد کرده ، این است که : «امّت ، پس از من با تو پیمان شکنی خواهند کرد».

امام علی علیه السلام :از چیزهایی که پیامبر صلی الله علیه و آله به من گوشزد کرده ، این است که امّت ، پس از او با من پیمان شکنی خواهند کرد.

الإرشاد به نقل از حکیم بن جُبَیر، از کسی که از او حدیث کرده : علی علیه السلام در رُحْبه سخنرانی کرد و فرمود : «ای مردم! شما مرا بر آن داشتید که بگویم : آگاه باشید! سوگند به پروردگار آسمان ها و زمین ، دوست من به من گوشزد کرده که : «امّت با تو پس از من ، پیمان شکنی خواهند کرد».

.


ص: 414

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا أبَا الحَسَنِ ، إنَّ الاُمَّهَ سَتَغدِرُ بِکَ مِن بَعدی ، وتَنقُضُ فیکَ عَهدی ، وإنَّکَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : إنَّ اُمَّتی سَتَغدِرُ بِکَ بَعدی ، ویَتبَعُ ذلِکَ بَرُّها وفاجِرُها . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن حیّان الأسدی :سَمِعتُ عَلِیّا یَقولُ : قالَ لی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ الاُمَّهَ سَتَغدِرُ بِکَ بعدی ، وأنتَ تَعیشُ عَلی مِلَّتی ، وتَقتُلُ عَلی سُنَّتی . مَن أحَبَّکَ أحَبَّنی ، ومَن أبغَضَکَ أبغَضَنی . وإنَّ هذِهِ سَتُخضَبُ مِن هذا یَعنی لِحیَتَهُ مِن رَأسِهِ . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :اِشتَکی عَلِیٌّ علیه السلام شَکاهً ، فَعادَهُ أبو بَکرٍ وعُمَرُ وخَرَجا مِن عِندِهِ فَأَتَیَا النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله ، فَسَأَلَهُما مِن أینَ جِئتُما ؟ قالا : عُدْنا عَلِیّا . قالَ : کَیفَ رَأَیتُماهُ ؟ قالَ (4) : رَأَیناهُ یُخافُ عَلَیهِ مِمّا بِهِ . فَقالَ : کَلّا ؛ إنَّهُ لَن یَموتَ حَتّی یوسَعَ غَدرا وبَغیا ، ولَیَکونَنَّ فی هذِهِ الاُمَّهِ عِبرَهً یَعتَبِرُ بِهِ النّاسُ مِن بَعدِهِ . (5)

المستدرک علی الصحیحین عن أنس بن مالک :دَخَلتُ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله عَلی عَلِیِّ ابنِ أبی طالِبٍ رضی الله عنه یَعودُهُ وهُوَ مَریضٌ وعِندَهُ أبو بَکرٍ وعُمَرُ ، فَتَحَوَّلا حَتّی جَلَسَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ أحَدُهُما لِصاحِبِهِ : ما أراهُ إلّا هالِکٌ ! فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّهُ لَن یَموتَ إلّا مَقتولاً ، ولَن یَموتَ حَتّی یُملَأَ غَیظا . (6)

.

1- .الاحتجاج : ج 1 ص 187 ح 37 عن أبان بن تغلب عن الإمام الصادق عن الإمام علیّ علیهماالسلامو ص 450 ح 104 عن إسحاق بن موسی الکاظم عن أبیه عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 67 ح 307 عن عبد اللّه التمیمی عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 153 ح 4686 ، کنز العمّال : ج 11 ص 617 ح 32997 .
4- .کذا فی المصدر ، والظاهر أنّها : «قالا» .
5- .شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 106 عن سدیر الصیرفی .
6- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 150 ح 4673 ، الکامل فی التاریخ : ج 2 ص 433 ، تاریخ أصبهان : ج 2 ص 113 ح 1250 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 536 ح 9050 و 9051 و ص 422 ح 9017 عن عمران بن حصین و ح 9018 ، الفصول المهمّه : ص 129 والخمسه الأخیره نحوه .

ص: 415

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای ابو الحسن! امّت پس از من با تو پیمان شکنی خواهند کرد و درباره تو ، عهد مرا خواهند شکست . تو نسبت به من ، چون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : امّت من پس از من با تو پیمان شکنی خواهند کرد و خوبان و بدان آنان ، در این راه ، گام خواهند برداشت.

المستدرک علی الصحیحین به نقل از حیّان اسدی : از علی علیه السلام شنیدم که می گفت : «پیامبر خدا به من فرمود : امّت پس از من با تو پیمان شکنی خواهند کرد و تو بر آیین من ، زندگی خواهی کرد و بر سنّت من ، کشته خواهی شد . هر کس تو را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و هر کس تو را دشمن بدارد ، مرا دشمن داشته است و این با این (یعنی مَحاسن علی علیه السلام با خون سرش) رنگین خواهد شد » .

امام باقر علیه السلام :علی علیه السلام به بیماری گرفتار شد و ابو بکر و عمر، از وی عیادت کردند.آن گاه از نزد علی علیه السلام خارج شدند و نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند. از آن دو پرسید: «از کجا می آیید؟». گفتند : از علی ، عیادت کردیم. فرمود : «وی را چگونه دیدید؟». گفتند : «بر وی از آنچه بر او عارض شده ، بیم [ مرگ ]است. فرمود : «هرگز! او نخواهد مُرد تا آن که پیمان شکنی و ستم بر وی رسد و در بین امّت ، عبرتی باشد که پس از او ، مردم بِدان پند گیرند».

المستدرک علی الصحیحین به نقل از اَنس بن مالک : همراه پیامبر صلی الله علیه و آله برای عیادت علی علیه السلام که بیمار بود ، بر وی وارد شدیم و عمر و ابو بکر نزد او بودند . آن دو از جا بلند شدند تا آن که پیامبر خدا نشست . یکی از آن دو به همراهش گفت : به نظر من ، خواهد مُرد. پیامبر خدا فرمود : «او جز مقتول ، از دنیا درنخواهد گذشت و تا از خشم پُر نگردد ، هرگز نخواهد مُرد».

.


ص: 416

المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :خَرَجتُ أنَا وَالنَّبِیُّ صلی الله علیه و آله وعَلِیٌّ فی حُشّانِ (1) المَدینَهِ ، فَمَرَرنا بِحَدیقَهٍ ، فَقالَ عَلِیٌّ رضی الله عنه : ما أحسَنَ هذِهِ الحَدیقَهَ یا رَسولَ اللّهِ ! فَقالَ : حَدیقَتُکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . ثُمَّ أومَأَ بِیَدِهِ إلی رَأسِهِ ولِحیَتِهِ ، ثُمَّ بَکی حَتّی عَلا بُکاؤُهُ . قیلَ : ما یُبکیکَ ؟ قالَ : ضَغائِنُ فی صُدورِ قَومٍ ، لا یُبدونَها لَکَ حَتّی یَفقِدونی . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :بَینَما رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله آخِذٌ بِیَدی ونَحنُ نَمشی فی بَعضِ سِکَکِ المَدینَهِ إذ أتَینا عَلی حَدیقَهٍ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أحسَنَها مِن حَدیقَهٍ ! قالَ : لَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . ثُمَّ مَرَرنا بِاُخری ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أحسَنَها مِن حَدیقَهٍ ! قالَ : لَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . حَتّی مَرَرنا بِسَبعِ حَدائِقَ ، کُلُّ ذلِکَ أقولُ : ما أحَسَنَها ! ویَقولُ : لَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . فَلَمّا خَلا لَهُ الطَّریقُ اعتَنَقَنی ، ثُمَّ أجهَشَ باکِیا . قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما یُبکیکَ ؟ قالَ : ضَغائِنُ فی صُدورِ أقوامٍ لا یُبدونَها لَکَ إلّا مِن بَعدی . قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فی سَلامَهٍ مِن دینی ؟ قالَ : فی سَلامَهٍ مِن دینِکَ . (3)

تاریخ دمشق عن أنس بن مالک :خَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَمَرَّ بِحَدیقَهٍ ، فَقالَ عَلِیٌّ رضی الله عنه : ما أحسَنَ هذِهِ الحَدیقَهَ ! قالَ : حَدیقَتُکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . حَتّی مَرَّ بِسَبعِ حَدائِقَ ، کُلُّ ذلِکَ یَقولُ عَلِیٌّ : یا رَسولَ اللّهِ ما أحسَنَ هذِهِ الحَدیقَهَ ، فَیَرُدُّ عَلَیهِ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : حَدیقَتُکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . ثُمَّ وَضَعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله رَأسَهُ عَلی إحدی مَنکِبَی عَلِیٍّ فَبَکی ، فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ : ما یُبکیکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : ضَغائِنُ فی صدورِ أقوامٍ لا یُبدونَها لَکَ حَتّی اُفارِقَ الدُّنیا . قالَ عَلِیٌّ رضی الله عنه : فَما أصنَعُ یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : تَصبِرُ . قالَ : فَإِن لَم أستَطِع ؟ قالَ : تَلقی جَمیلاً . قالَ : ویَسلَمُ لی دینی ؟ قالَ : ویَسلَمُ لَکَ دینُکَ . (4)

.

1- .الحَشّ : البُستان ، ویجمع علی حُشّان (النهایه : ج 1 ص 390 «حشش») .
2- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 61 ح 11084 ؛ الإیضاح : ص 454 عن أنس نحوه .
3- .مسند أبی یعلی : ج 1 ص 285 ح 561 ، تاریخ بغداد : ج 12 ص 398 ح 6859 نحوه ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 323 ح 8880 و 8881 و ص 322 ح 8879 ، المناقب للخوارزمی : ص 65 ح 35 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 243 ح 158 کلّها عن أبی عثمان النهدی ، شرح الأخبار : ج 2 ص 464 ح 815 عن أنس بن مالک نحوه وراجع نثر الدرّ : ج 1 ص 241 .
4- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 323 ح 8882 ، کفایه الطالب : ص 273 وفیه «جهدا» بدل «جمیلاً» ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 236 ح 150 عن أبی رافع نحوه وراجع شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 107 .

ص: 417

المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس : من همراه پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام به سوی باغ های مدینه خارج شدم . به باغی رسیدیم. علی علیه السلام گفت : ای پیامبر خدا! این باغ ، چه قدر زیباست! پیامبر فرمود : «باغ تو در بهشت ، زیباتر از این است». آن گاه به سر و مَحاسن علی علیه السلام اشاره کرد و گریست ، به گونه ای که صدایش به گریه بلند شد . پرسیده شد : چه چیز ، موجب گریه تو شد؟ فرمود : «کینه هایی در دل گروهی است که آنها را برای تو آشکار نمی کنند تا آن که مرا از دست بدهند».

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا ، دست مرا گرفته بود و در برخی از کوچه های مدینه قدم می زدیم تا آن که به باغی رسیدیم. گفتم : ای پیامبر خدا! چه قدر این باغ زیباست . فرمود : «در بهشت ، بهتر از این ، از آنِ توست». آن گاه به باغ دیگری رسیدیم . گفتم : ای پیامبر خدا! چه قدر این باغ زیباست! فرمود : «در بهشت ، زیباتر از این ، از آنِ توست». از هفت باغ گذشتیم که در برابر هر کدام گفتم : چه قدر زیباست! و او فرمود : «در بهشت ، زیباتر از این ، از آنِ توست». وقتی که راهْ خلوت شد ، دست به گردن من افکند و ناگهان ، شروع به گریه کرد. گفتم : ای پیامبر خدا! چه چیزی تو را به گریه انداخت؟ فرمود : «کینه هایی در سینه برخی مردم ، که برای تو آشکار نمی کنند ، مگر پس از من» . گفتم : ای پیامبر خدا! آیا من بر سلامت دینم خواهم بود؟ فرمود : «بر سلامت دینت [ خواهی بود]» .

تاریخ دمشق به نقل از انس بن مالک : همراه پیامبر خدا بیرون رفتیم تا به باغی رسیدیم . علی علیه السلام گفت : این باغ ، چه قدر زیباست! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «باغ تو در بهشت ، زیباتر از این است» . بر هفت باغ ، گذر کردیم و در هر مورد ، علی علیه السلام می گفت : ای پیامبر خدا! این باغ ، چه قدر زیباست ، و پیامبر خدا ، در پاسخ می فرمود : «باغ تو در بهشت ، زیباتر از آن است». آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله سرش را بر یکی از شانه های علی علیه السلام گذاشت و گریست. علی علیه السلام به وی گفت : چه چیزی موجب گریه تو شده ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «کینه هایی در سینه برخی مردم ، که آن را بر تو آشکار نمی کنند تا زمانی که دنیا را ترک کنم» . علی علیه السلام فرمود : ای پیامبر خدا ! من چه کار کنم؟ فرمود : «صبر کن!» . پرسید : اگر نتوانستم به خوبی با آن روبه رو شوم؟ فرمود : «به خوبی رو به روی می شوی» . پرسید : آیا دینم سالم می ماند؟ فرمود : «دین تو برای تو سالم می مانَد».

.


ص: 418

الإمام علیّ علیه السلام :کُنتُ أمشی مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی بَعضِ طُرُقِ المَدینَهِ ، فَأَتَینا عَلی حَدیقَهٍ ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أحسَنَها مِن حَدیقَهٍ ! قالَ : ما أحسَنَها ، ولَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . ثُمَّ أتَینا عَلی حَدیقَهٍ اُخری ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أحسَنَها مِن حَدیقَهٍ ! قالَ : ما أحسَنَها ، ولَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . حَتّی أتَینا عَلی سَبعِ حَدائِقَ ، أقولُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما أحسَنَها ، ویَقولُ : لَکَ فِی الجَنَّهِ أحسَنُ مِنها . فَلَمّا خَلا لَهُ الطَّریقُ اعتَنَقَنی ، ثُمَّ أجهَشَ باکِیا ، فَقالَ : بِأَبِی الوَحیدُ الشَّهیدُ ! فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ما یُبکیکَ ؟ فَقالَ : ضَغائِنُ فی صُدورِ أقوامٍ لا یُبدونَها لَکَ إلّا مِن بَعدی ؛ أحقادُ بَدرٍ ، وتِراتُ (1) اُحُدٍ . قُلتُ : فی سَلامَهٍ مِن دینی ؟ قالَ : فی سَلامَهٍ مِن دینِکَ . فَأَبشِر یا عَلِیُّ ؛ فَإِنَّ حَیاتَکَ ومَوتَکَ مَعی ، وأنتَ أخی ، وأنتَ وَصِیّی ، وأنتَ صَفِیّی ، ووَزیری ، ووارِثی ، وَالمُؤَدّی عَنّی ، وأنتَ تَقضی دَینی ، وتُنجِزُ عِداتی عَنّی ، وأنتَ تُبرِئُ ذِمَّتی ، وتُؤَدّی أمانَتی ، وتُقاتِلُ عَلی سُنَّتِی النّاکِثینَ مِن اُمَّتی ، وَالقاسِطینَ ، وَالمارِقینَ ، وأنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، ولَکَ بِهارونَ اُسوَهٌ حَسَنَهٌ ؛ إذِ استَضعَفَهُ قَومُهُ وکادوا یَقتُلونَهُ ، فَاصبِر لِظُلمِ قُرَیشٍ إیّاکَ وتَظاهُرِهِم عَلَیکَ ؛ فَإِنَّکَ بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی . (2)

.

1- .التِّرَه : الثأر (مجمع البحرین : ج 3 ص 1903 «وتر») .
2- .کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 569 ح 2 .

ص: 419

امام علی علیه السلام :همراه پیامبر خدا ، در یکی از راه های مدینه قدم می زدم تا آن که به باغی رسیدیم. گفتم : ای پیامبر خدا! این باغ ، چه قدر زیباست ! فرمود:«زیباست و تو در بهشت،زیباتر از آن را داری». آن گاه به باغ دیگری رسیدیم. گفتم : ای پیامبر خدا! این باغ ، چه قدر زیباست ! فرمود : «بسیار زیباست و تو در بهشت ، زیباتر از آن را داری» . به هفت باغ گذر کردیم که من می گفتم : «ای پیامبر خدا! چه قدر زیباست!» و او می فرمود : «تو در بهشت ، زیباتر از آن را داری». هنگامی که راه خلوت شد ، دست در گردنم افکند و ناگهان گریست و فرمود : «پدرم به فدای تنهایِ شهید باد!». گفتم : چه چیزی تو را به گریه انداخت ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «کینه هایی در دل برخی مردم ، که آنها را برای تو آشکار نخواهند کرد ، مگر پس از من ؛ کینه های بدر و خونخواهی اُحد». گفتم : آیا دینم سالم خواهد مانْد؟ فرمود : «دینت سالم خواهد بود. ای علی! بشارت باد که زندگی و مرگت همراه من است و تو برادر منی ، وصیّ منی ، برگزیده ، وزیر، وارث و پردازنده [ امانات و دیون] از سوی منی . تو قرض های مرا ادا می کنی و از عهده تعهّداتم بر می آیی و ذِمّه مرا آزاد می کنی و امانت مرا می پردازی و با ناکثین، قاسطین و مارقینِ امّتم بر سنّت من می جنگی . تو نسبت به من ، چون هارون نزد موسی علیه السلام هستی، و هارون برای تو ، نمونه خوبی است، هنگامی که قومش او را ضعیف شمردند و می خواستند او را بکشند. (1) پس در برابر ستم قریش بر خود و اتّحادشان علیه تو صبر کن ؛ چرا که تو [ برای من] چون هارون برای موسی علیه السلام هستی.

.

1- .اشاره به آیه قرآن : «إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکَادُواْ یقتلوننی» (اعراف ، آیه 150) .

ص: 420

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیّی ، ووارِثی ، قد أعطاکَ اللّهُ عِلمی وفَهمی ، فَإِذا مِتُّ ظَهَرَت لَکَ ضَغائِنُ فی صُدورِ قَومٍ ، وغَصبٌ (1) عَلی حِقدٍ . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :قالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ : أما أنَّکَ سَتَلقی بَعدی جُهدا . قالَ : فی سَلامَهٍ مِن دینی ؟ قالَ : فی سَلامَهٍ مِن دینِکَ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه السلام : لَتَکفُرَنَّ بِکَ الاُمَّهُ وَلَتَختَلِفَنَّ عَلَیکَ اختِلافا شَدیدا ، الثّابِتُ عَلَیکَ کَالمُقیمِ مَعی ، وَالشّاذُّ عَنکَ فِی النّارِ ، وَالنّارُ مَثوَی الکافِرینَ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، إنَّکَ باقٍ بَعدی ، ومُبتَلیً بِاُمَّتی ، ومُخاصِمٌ یَومَ القِیامَهِ بَینَ یَدَیِ اللّهِ تَعالی . (5)

الإمام الهادی علیه السلام فیما یُقالُ عِندَ قَبرِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِیَّ اللّهِ ، أنتَ أوَّلُ مَظلومٍ ، وأوَّلُ مَن غُصِبَ حَقُّهُ ، صَبَرتَ وَاحتَسَبتَ حَتّی أتاکَ الیَقینُ ، فَأَشهَدُ أنَّکَ لَقیتَ اللّهَ وأنتَ شَهیدٌ ، عَذَّبَ اللّهُ قاتِلَکَ بِأَنواعِ العَذابِ ، وجَدَّدَ عَلَیهِ العَذابَ ، جِئتُکَ عارِفا بِحَقِّکَ ، مُستَبصِرا بِشَأنِکَ ، مُعادِیا لِأَعدائِکَ ومَن ظَلَمَکَ ، ألقی عَلی ذلِکَ رَبّی إنَ شاءَ اللّهُ ، یا وَلِیَّ اللّهِ إنَّ لی ذُنوباً کَثیرَهً ، فَاشفَع لی إلی رَبِّکَ ؛ فَإِنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ مَقاما مَحمودا مَعلوماً ، وإنَّ لَکَ عِندَ اللّهِ جاها وشَفاعَهً . وقَد قالَ تَعالی : «وَ لَا یَشْفَعُونَ إِلَا لِمَنِ ارْتَضَی» . (6)

.

1- .وفی نسخه وبحارالأنوار : «و غُصِبتَ عَلی حَقِّکَ» .
2- .کفایه الأثر : ص 124 عن عمّار ، بحارالأنوار : ج 22 ص 536 ح 38 .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 151 ح 4677 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 503 ح 54 عن أبی عبیده بن الحکم الأزدی یرفعه .
4- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 177 ح 5402 ، کمال الدین : ص 213 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 488 ح 661 ، الأمالی للطوسی : ص 443 ح 991 ، الإمامه والتبصره : ص 155 ح 1 ، بشاره المصطفی : ص 83 کلّها عن مقاتل بن سلیمان عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
5- .کنز العمّال : ج16 ص 194 ح 44216 عن عبد اللّه بن الحسن ؛ الاحتجاج : ج1 ص 463 ح 107 کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام .
6- .الکافی : ج4 ص569 ح1 ، تهذیب الأحکام : ج6 ص28 ح54 ، فرحه الغری : ص 111 ، کامل الزیارات : ص 103 ح 96 کلّها عن محمّد بن أورمه عمّن حدّثه وص 95 ح 94 عن محمّد بن الحسن بن الولید عن أبی الحسن علیه السلام .

ص: 421

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو وصیّ من و وارث منی . خداوند ، دانش و فهم مرا به تو داده است، آن گاه که مُردم، کینه هایی که در سینه گروهی است ، علیه تو آشکار خواهد شد و غصب [ حقّ تو ]در نتیجه کینه آنان ، ظاهر خواهد گشت.

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس : پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود : «پس از من ، رنج و مشقّت خواهی دید». پرسید : دینم سالم خواهد مانْد؟ پاسخ داد : «دینت سالم می ماند».

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام : امّت ، تو را انکار خواهند کرد و علیه تو اختلاف گسترده ای خواهند داشت . آن که بر [ پیمان با ] تو ثابت قدم بماند ، چون ثابت قدم با من است ، و آن که از تو جدا شود ، در آتش است و آتش ، جایگاه کافران است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو پس از من باقی خواهی ماند و به امّت من گرفتار خواهی شد و در روز قیامت ، در پیشگاه خدا دادخواهی خواهی کرد.

امام هادی علیه السلام زیارت نامه ای که نزد مقبره امیر مؤمنان علیه السلام خوانده می شود :سلام بر تو ای ولی خدا ، تو اولین مظلوم و اولین کسی هستی که حقش را غصب کردند ، صبوری کردی و آن را به پای خدا حساب کردی تا آن که مرگت فرا رسید . گواهی می دهم که تو در خلعت شهادت خدا را ملاقات کردی . خداوند قاتل تو را با عذاب های گوناگون عذاب دهد و عذابش را نو به نو گرداند . اینک من با شناختِ حق تو آگاه از منزلت تو ، و با دشمن داشتن دشمنانت و ستمگران بر تو ، به زیارتت آمده ام؛ و إن شاء اللّه همین گونه هم پروردگار را ملاقات خواهم کرد . ای ولی خدا! گناهان بسیاری از من سر زده است ، و از تو می خواهم که نزد پروردگار مرا شفاعت کنی ، چون تو پیش او مقامی ستوده و معلوم و آبرو و حق شفاعت داری ، و خدا فرموده است : «و جز برای کسی که [خدا ]رضایت دهد ، شفاعت نمی کنند» .

.


ص: 422

4 / 3 2أنتَ المَظلومُ بَعدیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ المَظلومُ بَعدی ، مَن ظَلَمَکَ فَقَد ظَلَمَنی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ المَظلومُ مِن بَعدی ، فَوَیلٌ لِمَن ظَلَمَکَ وَاعتَدی عَلَیکَ ، وطوبی لِمَن تَبِعَکَ ولَم یَختَر عَلَیکَ . یا عَلِیُّ ، أنتَ المُقاتَلُ بَعدی ، فَوَیلٌ لِمَن قاتَلَکَ ، وطوبی لِمَن قاتَلَ مَعَکَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیّی مِن بَعدی ، وأنتَ المَظلومُ المُضطَهَدُ بَعدی . (3)

المناقب للخوارزمی عن أبی لیلی :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ : اِتَّقِ الضَّغائِنَ الَّتی لَکَ فی صُدورِ مَن لا یُظهِرُها إلّا بَعدَ مَوتی ، اُولئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ ، ویَلعَنُهُمُ اللّاعِنونَ . ثُمَّ بَکی صلی الله علیه و آله ، فَقیلَ : مِمَّ بُکاؤُکَ یا رَسولَ اللّهِ ؟ فَقالَ : أخبَرَنی جَبرَئیلُ علیه السلام أنَّهُم یَظلِمونَهُ ، ویَمنَعونَهُ حَقَّهُ ، ویُقاتِلونَهُ ، ویَقتُلونَ وُلدَهُ ، ویَظلِمونَهُم بَعدَهُ . وأخبَرَنی جَبرَئیلُ عَنِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ أنَّ ذلِکَ الظُّلمَ یَزولُ إذا قامَ قائِمُهُم ، وعَلَت کَلِمَتُهُم ، وَاجتَمَعَتِ الاُمَّهُ عَلی مَحَبَّتِهِم ، وکانَ الشّانِئُ لَهُم قَلیلاً ، وَالکارِهُ لَهُم ذَلیلاً ، وکَثُرَ المادِحُ لَهُم ، وذلِکَ حینَ تَغَیُّرِ البِلادِ ، وضَعفِ العِبادِ ، وَالیَأسِ مِنَ الفَرَجِ ، فَعِندَ ذلِکَ یَظهَرُ القائِمُ فیهِم . (4)

.

1- .الاعتقادات : ص 104 .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 303 ح 63 ، بشاره المصطفی : ص 220 کلاهما عن إبراهیم بن أبی محمود عن الإمام الرضا عن آبائه عن الإمام الحسین علیهم السلام وراجع ص 125 .
3- .کنز الفوائد : ج2 ص 56 ، مائه منقبه : ص84 ح 33 کلاهما عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه الحسین بن علیّ عن الإمام علیّ علیهم السلام .
4- .المناقب للخوارزمی : ص 62 ح 31 ؛ الأمالی للطوسی : ص 351 ح 726 .

ص: 423



4 / 3 2 تو مظلوم پس از منی

4 / 3 2تو مظلوم پس از منیپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو ستمدیده پس از منی . هر کس به تو ستم کند ، به من ستم کرده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو پس از من ، ستم خواهی دید . وای بر کسی که به تو ستم کند و به حقّت تجاوز کند! و خوشا بر آن که پیروی ات کند و کسی را بر تو برنگزیند! ای علی! پس از من ، با تو جنگ خواهند کرد . وای بر کسی که علیه تو بجنگد ! و خوشا بر آن که همراه تو بجنگد!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! تو وصیّ من پس از منی و تو مظلومِ پس از منی.

المناقب ، خوارزمی به نقل از ابو لیلی : پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود : «از کینه هایی که در سینه کسانی علیه توست و آنها را جز پس از مرگ من آشکار نمی کنند ، برحذر باش . خدا آنان را لعنت کند و لعنت کنندگان ، لعنتشان کنند» . آن گاه ، پیامبر صلی الله علیه و آله گریست. گفته شد : ای پیامبر خدا! گریه ات از چیست؟ فرمود : «جبرئیل به من خبرداد که آنان بر او ظلم خواهند کرد، از حقّش بازش می دارند، با او می جنگند ، فرزندانش را می کُشند و به آنان بعد از او ستم می کنند. و جبرئیل از طرف خدای عز و جل به من خبر داد که این ستم ، آن گاه که قائمشان قیام کند ، از بین خواهد رفت و سخنشان اوج خواهد گرفت و امّت ، بر دوستی آنان ، گِرد خواهند آمد و عیب گیرندگانِ بر آنان ، کم خواهند شد، و بددارندگان آنان ، خوار خواهند گشت، ستایشگران آنان ، بسیار خواهند شد و این ، در هنگامی خواهد بود که شهرها دگرگون گردند، بندگانْ ناتوان شوند ، از فرجْ ناامید شوند و در این هنگام ، قائم در بین آنان ، آشکار خواهد شد».

.


ص: 424

دلائل النبوّه عن محمّد بن کعب فی صُلحِ الحُدَیبِیَّهِ : إنَّ کاتِبَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِهذَا الصُّلحِ کانَ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اکتُب : هذا ما صالَحَ عَلَیهِ مُحَمَّدُ بنُ عَبدِ اللّهِ سُهَیلَ بنَ عَمرٍو . فَجَعَلَ عَلِیٌّ یَتَلَکَّأُ ویَأبی أن یَکتُبَ إلّا «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ» ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اُکتُب ! إنَّ لَکَ مِثلَها ، تُعطیها وأنتَ مُضطَهَدٌ . (1)

شرح نهج البلاغه عن أبی سعید الخدری :ذَکَرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَوما لِعَلِیٍّ ما یَلقی بَعدَهُ مِنَ العَنَتِ (2) ، فَأَطالَ ، فَقالَ لَهُ علیه السلام : أنشُدُکَ اللّهَ وَالرَّحِمَ یا رَسولَ اللّهِ لَمّا دَعَوتَ اللّهَ أن یَقبِضَنی إلَیهِ قَبلَکَ . قالَ : کَیفَ أسأَلُهُ فی أجَلٍ مُؤَجَّلٍ ؟ قالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَعلامَ اُقاتِلُ مَن أمَرتَنی بِقِتالِهِ ؟ قالَ : عَلَی الحَدَثِ فِی الدّینِ . (3)

شرح نهج البلاغه :رَوی أبو جَعفَرٍ الإِسکافِیُّ أیضا أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه و آله دَخَلَ عَلی فاطِمَهَ علیهاالسلام فَوَجَدَ عَلِیّا نائِما ، فَذَهَبَت تُنَبِّهُهُ ، فَقالَ : دَعیهِ ؛ فَرُبَّ سَهَرٍ لَهُ بَعدی طَویلٌ ، ورُبَّ جَفوَهٍ لِأَهلِ بَیتی مِن أجلِهِ شَدیدَهٌ . فَبَکَت ، فَقالَ : لا تَبکی ؛ فَإِنَّکُما مَعی ، وفی مَوقِفِ الکَرامَهِ عِندی . (4)

.

1- .دلائل النبوّه للبیهقی : ج 4 ص 147 ، المناقب للخوارزمی : ص 193 ح 231 وراجع شرح نهج البلاغه : ج 2 ص 232 والأمالی للطوسی : ص 187 ح 315 والإرشاد : ج 1 ص 121 ووقعه صفّین : ص 509 .
2- .العَنَتُ : المشقّه (النهایه : ج 3 ص 306 «عنت») .
3- .شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 108 .
4- .شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 107 .

ص: 425

دلائل النبوّه به نقل از محمّد بن کعب ، در یادکرد جریان صلح حُدَیبیّه : صلح نامه نویس پیامبر خدا در این صلح ، علی بن ابی طالب علیه السلام بود. پیامبر خدا فرمود : «بنویس! این ، چیزی است که محمّد بن عبد اللّه ، بر آن اساس با سهیل بن عمرو ، صلح می کند». علی علیه السلام کُندی به خرج می داد و از این که جز «محمّد ، پیامبر خدا» بنویسد، امتناع می کرد . پیامبر خدا فرمود : «بنویس! برای تو هم چنین چیزی پیش خواهد آمد و تو آن را در حالی که مظلوم هستی ، خواهی پذیرفت».

شرح نهج البلاغه به نقل از ابو سعید خُدْری : روزی پیامبر خدا برای علی از مشکلاتی که او بعد از پیامبر با آنها گرفتار خواهد شد ، یاد کرد و بسیار گفت . علی علیه السلام گفت : تو را به حقّ خویشاوندی سوگندت می دهم ای پیامبر خدا از خدا بخواه که پیش از تو مرا به پیشگاه خود ، فرا خوانَد. پیامبر خدا فرمود : «چگونه از اجل معیّن ، از او درخواست کنم؟» . علی علیه السلام گفت : ای پیامبر خدا! بر چه پایه ای با کسانی که به من فرمان دادی با آنها بجنگم، جنگ کنم؟ فرمود : «به خاطر بدعت هایی که در دین ، ایجاد می کنند».

شرح نهج البلاغه :ابو جعفر اسکافی نیز روایت کرده که پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه فاطمه علیهاالسلام وارد شد و دید که علی علیه السلام خوابیده است . فاطمه علیهاالسلام رفت که بیدارش کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «رهایش کن . او پس از من بی خوابیِ بسیاری خواهد کشید، و به خاطر او ، ستم بر اهل بیت من بسیار سخت خواهد بود» . فاطمه علیهاالسلام گریست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «گریه نکن . شما دو نفر با منید و پیش من در جایگاه کرامت هستید».

.


ص: 426

4 / 3 3ما زِلتُ مَظلوماالإمام علیّ علیه السلام :ما زِلتُ مَظلوما مُذ کُنتُ . (1)

عنه علیه السلام :ما زِلتُ مَظلوما مُنذُ قُبِضَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (2)

عنه علیه السلام :ما زِلتُ مَظلوما مُنذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِیَّهُ حَتّی یَومِ النّاسِ هذا ، ولَقَد کُنتُ اُظلَمُ قَبلَ ظُهورِ الإِسلامِ ، ولَقَد کانَ أخی عَقیلٌ یُذنِبُ أخی جَعفَرٌ ؛ فَیَضرِبُنی . (3)

عنه علیه السلام :فَوَاللّهِ ما زِلتُ مَدفوعا عَن حَقّی مُستَأثَرا عَلَیَّ مُنذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِیَّهُ صلی الله علیه و آله حَتّی یَومِ النّاسِ هذا . (4)

المناقب لابن شهر آشوب عن حریث :إنَّ عَلِیّا لَم یَقُم مَرَّهً عَلَی المِنبَرِ إلّا قالَ فی آخِرِ کَلامِهِ قَبلَ أن یَنزِلَ : ما زِلتُ مَظلوما مُنذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِیَّهُ صلی الله علیه و آله . (5)

.

1- .الأمالی للطوسی : ص 350 ح 724 عن زید بن علیّ بن أبیه عن جدّه علیهماالسلام ، علل الشرائع : ص 45 ح 3 عن عبد اللّه بن الحسن عن الإمام زین العابدین عن أبیه عنه علیهم السلام ، الاعتقادات : ص 105 ، الفضائل لابن شاذان : ص 111 وفیها «مُذ ولدتنی اُمّی» بدل «کنت» .
2- .الأمالی للطوسی : ص 726 ح 1526 عن شریک ، الجمل : ص 123 ، الاحتجاج : ج 1 ص 449 ح 104 عن إسحاق بن موسی عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه عنه علیهم السلام ، الصراط المستقیم : ج 3 ص 42 عن حریث وزاد فی آخره «إلی یوم الناس» .
3- .شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 283 ح 241 و ج 9 ص 306 ؛ الشافی : ج 3 ص 223 عن عمرو بن حریث وفیهما إلی «هذا» .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 6 ، الاحتجاج : ج 1 ص 447 ح 103 وفیه «إنّی کنت لم أزل مظلوما مستأثرا علی حقّی» ، المسترشد : ص 403 ح 135 وزاد فی آخره «وسیعلم الذین ظلموا أیّ منقلبٍ ینقلبون» .
5- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 115 ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 750 ح 25 وفیه «قال معاویه له علیه السلام : بلغنی عنک إنّک لا تخطب الناس خطبه إلّا قلت قبل أن تنزل عن منبرک : واللّه إنّی لأولی الناس بالناس وما زلت ...» و ص 663 ح 12 عن الأشعث بن قیس .

ص: 427



4 / 3 3 همواره مظلوم بوده ام

4 / 3 3همواره مظلوم بوده امامام علی علیه السلام :از زمانی که بوده ام ، همواره مظلوم بوده ام.

امام علی علیه السلام :از هنگامی که پیامبر خدا درگذشت ، همواره مظلوم بوده ام.

امام علی علیه السلام :از زمانی که خداوند عز و جل پیامبرش را قبض روح کرد تا به امروز ، همواره مظلوم بوده ام . من پیش از آن که اسلام ظهور کند ، مظلوم بودم . برادرم جعفر ، خطا می کرد و برادرم عقیل ، مرا می زد.

امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، از هنگامی که خداوند عز و جل پیامبرش را قبض روح کرد تا به امروز ، همواره از حقّم محروم بوده ام و دیگران بر من ، ترجیح داده شده اند.

المناقب ، ابن شهر آشوب به نقل از حُرَیث : علی علیه السلام هیچ گاه به منبر نرفت ، مگر آن که پیش از پایین آمدن در پایان سخنش فرمود : «از زمانی که خداوند ، پیامبرش را قبض روح کرد ، همواره مظلوم بوده ام» .

.


ص: 428

4 / 3 4لَقَد ظُلِمتُ عَدَدَ المَدَرِ والوَبَرِ !الإمام علیّ علیه السلام :لَقَد ظُلِمتُ عَدَدَ الحَجَرِ وَالمَدَرِ . (1)

شرح نهج البلاغه عن المسیّب بن نجبه :بَینا عَلِیٌّ یَخطُبُ إذ قامَ أعرابِیٌّ فَصاحَ : وَا مَظلِمَتاه ! فَاستَدناهُ عَلِیٌّ علیه السلام ، فَلَمّا دَنا قالَ لَهُ : إنَّما لَکَ مَظلِمَهٌ واحِدَهٌ ، وأنَا قَد ظُلِمتُ عَدَدَ المَدَرِ وَالوَبَرِ . وفی رِوایَهِ عَبّادِ بنِ یَعقوبَ : إنَّهُ دَعاهُ فَقالَ لَهُ : وَیحَکَ ، وأنَا وَاللّهِ مَظلومٌ أیضا ، هاتِ فَلنَدعُ عَلی مَن ظَلَمَنا . (2)

الخرائج والجرائح :إنَّ أعرابِیّا أتی أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام وهُوَ فِی المَسجِدِ ، فَقالَ : مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ مِنّی . فَدَنا ، فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ مَظلومٌ ! قالَ : اُدنُ . فَدَنا حَتّی وَضَعَ یَدَیهِ عَلی رُکبَتَیهِ ، قالَ : ما ظُلامَتُکَ ؟ فَشَکا ظُلامَتَهُ . فَقالَ : یا أعرابِیُّ أنَا أعظَمُ ظُلامَهً مِنکَ ؛ ظَلَمَنِی المَدَرُ وَالوَبَرُ ، ولَم یَبقَ بَیتٌ مِنَ العَرَبِ إلّا وقَد دَخَلَت مَظلِمَتی عَلَیهِم ، وما زِلتُ مَظلوما حَتّی قَعَدتُ مَقعَدی هذا . (3)

.

1- .شرح نهج البلاغه : ج 10 ص 286 ؛ الجمل : ص 124 .
2- .شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 106 ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 115 نحوه إلی «الوبر» وراجع الشافی : ج 3 ص 223 .
3- .الخرائج والجرائح : ج 1 ص 180 ح 13 ، الصراط المستقیم : ج 3 ص 41 نحوه .

ص: 429



4 / 3 4 ستمدیدگی به شمار سنگ ها و کُرک ها

4 / 3 4ستمدیدگی به شمار سنگ ها و کُرک هاامام علی علیه السلام :به شمارِ سنگ ها و کلوخ ها ، ستم دیده ام.

شرح نهج البلاغه به نقل از مُسَیَّب بن نجْبه : به هنگامی که علی علیه السلام سخنرانی می کرد، اعرابی ای فریاد کشید : وای ، ستم [ دیده ام]! علی علیه السلام او را به نزدیک خواند . وقتی نزدش رفت ، به وی فرمود : «تو یک ستم دیده ای و من ، به شمارِ سنگ ها و کُرک ها[ ی چارپایانْ ] ستم دیده ام». و در روایت عَبّاد بن یعقوب آمده است که : وی را فراخواند و فرمود : «وای بر تو! به خدا سوگند ، من هم مظلوم هستم . بیا تا با هم بر آن که بر ما ستم کرده ، نفرین فرستیم» .

الخرائج والجرائح :اعرابی ای در مسجد ، نزد امیر مؤمنان آمد و گفت : مظلومم. علی علیه السلام فرمود : «نزدیک من بیا!» . وی نزدیک آمد و گفت : ای امیرمؤمنان! ستم دیده ام . فرمود : «نزدیک تر بیا». وی نزدیک تر آمد، تا آن که علی علیه السلام دست هایش را روی زانوی وی گذاشت و فرمود : «مظلومیتت چیست؟». او مظلومیّت خود را بیان کرد. علی علیه السلام فرمود : «ای اعرابی! من از تو ستمدیده ترم . اهل شهر و بیابان ، بر من ستم کرده اند و خانه ای در میان عرب ها نمانده است ، جز آن که [ خبر ]ستمدیدگی من بِدان راه یافته است و همچنان تا این زمان که این جا نشسته ام ، مظلوم بوده ام».

.


ص: 430

4 / 3 5النَّوادِرُالغارات عن عبد الرحمن بن أبی بکره :سَمِعتُ عَلِیّا علیه السلام وهُوَ یَقولُ : ما لَقِیَ أحَدٌ مِنَ النّاسِ ما لَقیتُ ! ثُمَّ بَکی . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :لَقَد أصبَحَتِ الاُمَمُ تَخافُ ظُلمَ رُعاتِها ، وأصبَحتُ أخافُ ظُلمَ رَعِیَّتی . (2)

عنه علیه السلام :إن کانَتِ الرَّعایا قَبلی لَتَشکو حَیفَ رُعاتِها ، وإنَّنِی الیَومَ لَأَشکو حَیفَ رَعِیَّتی ، کَأَنَّنِی المَقودُ وهُمُ القادَهُ ، أوِ المَوزوعُ وهُمُ الوَزَعَهُ (3) . (4)

عنه علیه السلام مِن کِتابِهِ إلی مُعاوِیَهَ : قُلتَ : إنّی کُنتُ اُقادُ کَما یُقادُ الجَمَلُ المَخشوشُ حَتّی اُبایِعَ . ولَعَمرُ اللّهِ ! لَقَد أرَدتَ أن تَذُمَّ فَمَدَحتَ ، وأن تَفضَحَ فَافتَضَحتَ ، وما عَلَی المُسلِمِ مِن غَضاضَهٍ فی أن یَکونَ مَظلوما ما لَم یَکُن شاکّا فی دینِهِ ، ولا مُرتابا بِیَقینِهِ . (5)

شرح نهج البلاغه بَعدَ ذِکرِ تَظَلُّمِهِ مِنَ الشّوری وتَظَلُّمِهِ مِن قُرَیشٍ :وَاعلَم أنَّهُ قَد تَواتَرَتِ الأَخبارُ عَنهُ علیه السلام بِنَحوٍ مِن هذَا القَولِ ، نَحوُ قَولِهِ : ما زِلتُ مَظلوما مُنذُ قَبَضَ اللّهُ رَسولَهُ حَتّی یَومِ النّاسِ هذا . وقَولِهِ : اللّهُمَّ اخزِ قُرَیشا ؛ فَإِنَّها مَنَعَتنی حَقّی ، وغَصَبَتنی أمری . وقَولِهِ : فَجَزی قُرَیشا عَنِّی الجَوازِیَ ؛ فَإِنَّهُم ظَلَمونی حَقّی ، وَاغتَصَبونی سُلطانَ ابنِ اُمّی . وقَولِهِ : وقَد سَمِعَ صارِخا یُنادی : أنَا مَظلومٌ ! فَقالَ : هَلُمَّ فَلنَصرُخ مَعا ، فَإِنّی ما زِلتُ مَظلوما . وقَولِهِ : وإنَّهُ لَیَعلَمُ أنَّ مَحَلّی مِنها مَحَلُّ القُطبِ مِنَ الرَّحی . وقَولِهِ : أری تُراثی نَهبا . وقَولِهِ : أصغَیا بِإِنائِنا ، وحَمَلَا النّاسَ عَلی رِقابِنا . وقَولِهِ : إنَّ لَنا حَقّا ؛ إن نُعطَهُ نَأخُذهُ ، وإن نُمنَعهُ نَرکَب أعجازَ الإِبلِ وإن طالَ السُّری . وقَولِهِ : ما زِلتُ مُستَأثَرا عَلَیَّ ، مَدفوعا عَمّا أستَحِقُّهُ وأستَوجِبُهُ . (6)

.

1- .الغارات : ج 2 ص 583 ؛ شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 103 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 97 ، الإرشاد : ج 1 ص 277 .
3- .الوازِع : السلطان ، والجمع وَزَعه (لسان العرب : ج 8 ص 390 «وزع») .
4- .نهج البلاغه : الحکمه 261 .
5- .نهج البلاغه : الکتاب 28 ، الاحتجاج : ج 1 ص 423 ح 90 .
6- .شرح نهج البلاغه : ج 9 ص 306 .

ص: 431



4 / 3 5 گوناگون

4 / 3 5گوناگونالغارات به نقل از عبد الرحمان بن ابی بَکره : از علی علیه السلام شنیدم که می فرمود : «هیچ کس آنچه را که من کشیده ام ، نکشیده است» . آن گاه گریست.

امام علی علیه السلام :ملّت ها از ستم حاکمانشان می ترسند و من از ستم رعیّتم (شهروندانم) بیمناکم.

امام علی علیه السلام :رعیّت های پیش از من ، از زیاده روی حاکمانشان می نالیدند و من ، امروز از زیاده خواهی رعیّتم (شهروندانم) می نالم . گویی که من رهرو ام و آنان راهبر ، و یا آن که من رعیّتم و آنان پادشاه.

امام علی علیه السلام در نامه اش به معاویه : گفتی که من چون شتر افسار بسته ، کشیده شدم تا بیعت کنم. به خدا سوگند ، می خواستی مرا مذمّت کنی ؛ ولی مدح کردی ، و می خواستی رسوایم کنی ؛ ولی رسوا شدی . مسلمان را نقصی نیست که مظلوم باشد ، اگر تردیدی در دینش و دو دلی ای در یقینش نباشد.

شرح نهج البلاغه پس از ذکر دادخواهی اش از جریان شورا و دادخواهی اش از قریش : بدان که گزارش هایی نظیر این سخن ، از او به تواتر رسیده که : «از زمانی که خداوند عز و جل پیامبرش را قبضِ روح کرد تابه امروز، همواره بر من ستم رفته است» . و یا این سخن که : «بار خدایا! قریش را خوار کن ؛ چون آنان مرا از حقّم باز داشتند و حکومتم را غصب کردند». و همچون این کلامش که : «قریش به خاطر من ، جزا ببیند ! آنان در حقّم بر من ستم کردند و حاکمیت برادرم [ پیامبر خدا ]را از من ، به ناحق ستاندند». و چون این کلامش هنگامی که فریاد کسی را که می گفت : «من مظلومم» شنید ، فرمود : «بیا با هم بنالیم ؛ چون من همواره مظلوم بوده ام». و چون کلامش که : «و او می دانست که جایگاه من از حکومت ، چون محور آسیاب به آسیاب است» . و کلامش که : «میراثم را غارت شده می بینم». و کلامش که : «آن دو ظرف ما را برگرداندند و مردم را بر دوش ما سوار کردند» . و کلامش که : «ما را حقّی است . اگر بدهند ، می گیریم ، و اگر بازمان دارند ، بر پشت شترانْ سوار می شویم ، گرچه شبْ طولانی باشد» . و کلامش که : «همواره دیگران را بر من مقدّم داشته اند و از آنچه حقّم بود و شایسته آن بودم ، دورم ساختند.

.


ص: 432

راجع : ج 9 ص 454 (الصبر وفی العین قذی) . ج 6 ص 556 (شکوی الإمام من عصیان أصحابه) . ج 7 ص 186 (تمنّی الاستشهاد) و ص 252 (إخبار النبی باستشهاده) و ص 272 (ما ینتظر أشقاها) . ج 12 ص 474 (کید أعدائه لإطفاء نوره) .

.


ص: 433

ر . ک : ج 9 ص 455 (شکیبایی با خار در چشم) . ج 6 ص 557 (شِکوه امام از نافرمانی یارانش) . ج 7 ص 187 (در آرزوی شهادت) و ص 253 (خبر دادن پیامبر از شهادت علی) و ص 273 (آن شقی ترین در انتظار چیست؟) ج 12 ص 475 (نیرنگ های دشمنان امام علی برای خاموش کردن نور او) .

.


ص: 434

الفصل الخامس : الخصائص الحربیّهُما ذکرناه فی هذا الفصل إنّما هو غیض من فیض من خصائص هذا الشجاع الذی لا شبیه له والبطل الذی لا نظیر له ، الغالب غیر المغلوب علیّ بن أبی طالب علیه السلام . نعم ذکرنا فی فصول الکتاب المختلفه لمحات من شجاعته فی الحروب ، وقتاله الأعداء بنفسه فی أشدّ الحروب وأعسر الساعات ، ومبارزته للأبطال ومقارعته للشجعان و ... ، هذا من جانب . وسعیه من جانب آخر فی إخماد نار الحرب ، ومواعظه المفعمه بالعطف والحنان ، وإتمام الحجج علی الأعداء ، وعدم شروعه بالحرب ، وشهامته مع الأعداء ، ومراعاه حال الهاربین والمجروحین ، إلی غیر ذلک من خصائصه علیه السلام فی الحروب .

5 / 1أشجَعُ النّاسِ قَلبارسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ أشجَعُ النّاسِ قَلبا . (1)

.

1- .المناقب لابن المغازلی : ص 151 ح 188 ، المناقب للخوارزمی : ص 290 ح 279 ؛ الأمالی للصدوق : ص 524 ح 709 ، بشاره المصطفی : ص 116 و ص 174 ، الفضائل لابن شاذان : ص 102 ، روضه الواعظین : ص 138 کلّها عن ابن عبّاس .