گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
5 / 8 شدّت ترس دشمنان از او



رسائل الجاحظ :گفتند : در بین یاران شجاع پیامبر صلی الله علیه و آله کسی که به اندازه علی علیه السلام دشمنان به دستش کشته شده باشند ، نمی شناسیم و هیچ کس نیست که رؤسا، بزرگان، فرماندهان و رهبران را ، به اندازه ای که توسط علی بن ابی طالب علیه السلام کشته شده اند ، کشته باشد . کشتن یک رئیس گرچه وی از بعضی سوارکاران در شجاعتْ پایین تر باشد ، کار سخت تری است . چون کشتن یک رئیس ، برای مسلمانانْ سخت تر و کارسازتر از کشتن جنگجویی است که از رئیس ، قوی تر باشد ، و علی علیه السلام کسی است که هم رئیسان و هم دلیران را به قتل رسانده است. او شگفتی دیگری هم دارد که با همه فراوانی آنهایی که کشت و آنهایی که به مَصافشان رفت و آنهایی که از دم شمشیر گذرانْد ، هرگز کسی را مجروح نکرد و به کسی ضربه نزد ، مگر این که کشته شد.

5 / 8شدّت ترس دشمنان از اوالمناقب ، ابن شهر آشوب درباره امام علی علیه السلام : کافران او را «مرگ سرخ» می نامیدند . روز بدر ، او را به خاطر عظمت درگیری او و شکست دادن دشمن چنین نامیدند.

محاضرات الاُدباء :قریش ، هرگاه امیرمؤمنان را در جمع جنگجویان می دیدند ، از ترس او به یکدیگر وصیّت می کردند. کسی او را در حالی که سپاه را می شکافت ، دید و گفت : فهمیدم که مَلَک الموت در همان سمتی است که علی در آن سمت است!

.


ص: 458

شرح نهج البلاغه :إنَّ عَلِیّا علیه السلام کانَت هَیبَتُهُ قَد تَمَکَّنَت فی صُدورِ النّاسِ ، فَلَم یَکُن یُظَنُّ أنَّ أحَدا یَقدَمُ عَلَیهِ غیلَهً أو مُبارَزَهً فی حَربٍ ، فَقَد کانَ بَلَغَ مِنَ الذِّکرِ بِالشَّجاعَهِ مَبلَغا عَظیما لَم یَبلُغهُ أحَدٌ مِنَ النّاسِ ؛ لا مَن تَقَدَّمَ ، ولا مَن تَأَخَّرَ ، حَتّی کانَت أبطالُ العَرَبِ تَفزَعُ بِاسمِهِ ؛ أ لا تَری إلی عَمرِو بنِ مَعدیکَرِبَ وهُوَ شُجاعُ العَرَبِ ، الَّذی تُضرَبُ بِهِ الأَمثالُ کَتَبَ إلَیهِ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ فی أمرٍ أنکَرَهُ عَلَیهِ وغَدَرَ تَخَوُّفَهَ مِنهُ : أما وَاللّهِ لَئِن أقَمتَ عَلی ما أنتَ عَلَیهِ لَأَبعَثَنَّ إلَیکَ رَجُلاً تَستَصغِرُ مَعَهُ نَفسَکَ ، یَضَعُ سَیفَهُ عَلی هامَتِکَ فَیُخرِجُهُ مِن بَینِ فَخِذَیکَ ! فَقالَ عَمرٌو لَمّا وَقَفَ عَلَی الکِتابِ : هَدَّدَنی بِعَلِیٍّ وَاللّهِ . (1)

5 / 9إرهابُ النَّبِیِّ الأَعداءَ بِهِفضائل الصحابه ، لابن حنبل عن عبد اللّه بن شدّاد بن الهاد :قَدِمَ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِن أهلِ الیَمَنِ وَفدٌ لِیَشرَحَ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لِتُقیمُنَّ الصَّلاهَ أو لَأَبعَثَنَّ إلَیکُم رَجُلاً (2) یَقتُلُ المُقاتَلَهَ ، ویُسبِی الذُّرِّیَّهَ ! ثُمَّ قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اللّهُمَّ أنَا أو هذا وَانتَشَلَ بِیَدِ عَلِیٍّ . (3)

المصنّف لابن أبی شیبه عن عبد الرحمن بن عوف :لَمَّا افتَتَحَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مَکَّهَ انصَرَفَ إلَی الطّائِفِ ، فَحاصَرَها سَبعَ عَشرَهَ أو ثَمنی عَشرَهَ ، فَلَمّا یَفتَحها . ثُمَّ ارتَحَلَ رَوحَهً أو غُدوَهً فَنَزَلَ ، ثُمَّ هَجَرَ ، ثُمَّ قالَ : أیُّهَا النّاسُ ! إنّی فَرَطٌ (4) لَکُم ، واُوصیکُم بِعِترَتی خَیرا ، وإنَّ مَوعِدَکُمُ الحَوضُ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ! لَتُقیُمنَّ الصَّلاهَ ولَتُؤتُنَّ الزَّکاهَ أو لَأَبعَثَنَّ إلَیکُم رَجُلاً مِنّی أو لِنَفسی فَلَیَضرِبَنَّ أعناقَ مُقاتِلَتَهُم ، ولَیَسبِیَنَّ ذَرارِیَّهُم . قالَ : فَرَأَی النّاسُ أنَّهُ أبو بَکرٍ أو عُمَرُ ، فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ فَقالَ : هذا . (5)

.

1- .شرح نهج البلاغه : ج 10 ص 259 .
2- .فی المصدر : «رجل» .
3- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 600 ح 1024 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 499 ح 30 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 468 ح 370 کلاهما نحوه ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 85 عن شدّاد بن الهاد وراجع المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 506 ح 74 .
4- .فَرَط : تقدّم وسبق القوم (النهایه : ج 3 ص 434 «فرط») .
5- .المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 498 ح 23 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 131 ح 2559 ؛ الأمالی للطوسی : ص 504 ح 1104 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 488 ح 395 .

ص: 459



5 / 9 ترساندن پیامبر دشمنانش را به او

شرح نهج البلاغه :هیبت علی علیه السلام در دل مردم ، رخنه کرده بود . گمان نمی رفت که کسی در میدان جنگ ، غافلگیرانه یا رو در رو بر ضد او اقدامی کند . در شهرت به شجاعت ، به حدّی رسیده بود که هیچ کس در آن حد نبود ، نه از پیشینیان او ، نه از کسانی که بعد از او بودند ، به گونه ای که دلیران عرب ، از نام او می ترسیدند . آیا نمی بینی که عمر بن خطّاب به عمرو بن مَعدیکَرِب که دلیر عرب بود و در شجاعت بدو مَثل می زدند ، در خصوص موضوعی که او آن را رد کرده و نیرنگ زده بود، برای ترساندنش نوشت : «به خدا سوگند ، اگر بر سر حرفت باشی ، کسی را به سراغت می فرستم که در پیش او خودت را کوچک می بینی . شمشیر را چنان بر سرِ تو خواهد زد که از میان دو رانت بیرون آید» . هنگامی که عمرو به محتوای نوشته واقف شد ، گفت : به خدا سوگند ، مرا به علی تهدید کرده است.

5 / 9ترساندن پیامبر دشمنانش را به اوفضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از عبد اللّه بن شدّاد بن هاد : هیئتی از یمن ، نزد پیامبر خدا آمد تا [ موضوعی را] توضیح دهد. پیامبر خدا فرمود : «باید نماز به پا دارید ، وگرنه مردی را به سویتان اعزام خواهم داشت که مبارزان را بکشد و زنان و کودکان را اسیر سازد» . آن گاه ، پیامبر خدا فرمود : «بار خدایا! من و یا این (و دست علی علیه السلام را بالا آورد)» .

المصنَّف ، ابن ابی شیبه به نقل از عبد الرحمان بن عَوف : هنگامی که پیامبر خدا مکّه را فتح کرد ، به سوی طائف رفت و آن جا را هفده یا هجده روز ، محاصره کرد ؛ ولی آن جا فتح نشد. آن گاه،بعد از ظهر یا صبح،مقداری حرکت کرد و سپس فرود آمد و سپس هجرت کرد و فرمود: «ای مردم! من پیشاپیش شما هستم و شما را به نیکی با خانواده ام سفارش می کنم و وعده گاه شما [و من ]در کنار حوض است. سوگند به آن که جانم در دست اوست ، نماز به پادارید و زکات بدهید ؛ و گرنه کسی را از سوی خودم (یا از آنِ خودم) به سویتان گسیل خواهم داشت که گردن مبارزانتان را بزند و بچه هایتان را اسیر کند». مردم ، فکر کردند که منظور ، ابو بکر و یا عمر است ؛ ولی وی دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود : «این مرد!» .

.


ص: 460

5 / 10مَعَ النَّبِیِّ فی جَمیعِ حُروبِهِالإمام علیّ علیه السلام :إنّی کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی جمَیعِ المَواطِنِ وَالحُروبِ ، وکانَت رایَتُهُ مَعی . (1)

الاستیعاب فِی الإِمامِ عَلِیٍّ علیه السلام : أجمَعوا عَلی أنَّهُ صَلَّی القِبلَتَینِ ، وهاجَرَ ، وشَهِدَ بَدرا وَالحُدَیبِیَّهَ وسائِرَ المَشاهِدِ ، وأنَّهُ أبلی بِبَدرٍ وبِاُحُدٍ وبِالخَندَقِ وبِخَیبَرَ بَلاءً عَظیما ، وأنَّهُ أغنی فی تِلکَ المَشاهِدِ ، وقامَ فیهَا المَقامَ الکَریمَ . وکانَ لِواءُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِیَدِهِ فی مَواطِنَ کَثیرَهٍ ... ولَم یَتَخَلَّف عَن مَشهَدٍ شَهِدَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُذ قَدِمَ المَدینَهَ ، إلّا تَبوکَ ؛ فَإِنَّهُ خَلَّفَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلَی المَدینَهِ وعَلی عِیالِهِ بَعدَهُ فی غَزوَهِ تَبوکَ ، وقالَ لَهُ : أنتَ مِنّی بِمَنزِلَهِ هارونَ مِن موسی ، إلّا أنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی . (2)

اُسد الغابه فِی الإِمام عَلِیٍّ علیه السلام : أجمَعَ أهلُ التّاریخِ وَالسَّنَدِ عَلی أنَّهُ شَهِدَ بَدرا وغَیرَها مِنَ المَشاهِدِ ، وأنَّهُ لَم یَشهَد غَزوَهَ تَبوکَ لا غَیرَ ؛ لِأَنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله خَلَّفَهُ عَلی أهلِهِ . (3)

.

1- .الخصال : ص 580 ح 1 عن مکحول .
2- .الاستیعاب : ج 3 ص 201 الرقم 1875 ، تهذیب التهذیب : ج 4 ص 203 الرقم 5561 نحوه .
3- .اُسد الغابه : ج 4 ص 92 الرقم 3789 .

ص: 461



5 / 10 همراه پیامبر در همه جنگ ها

5 / 10همراه پیامبر در همه جنگ هاامام علی علیه السلام :من در همه جا و در همه جنگ ها همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بودم و بیرقش در دست من بود.

الاستیعاب درباره علی علیه السلام : همگان اتّفاق نظر دارند که وی به دو قبله نماز گزارد، هجرت کرد، در بدر، حدیبیه و دیگر جنگ ها شرکت کرد و در بدر، اُحد، خندق و خیبر ، جدّ و جهد بسیاری از خود نشان داد و در این جنگ ها [پیامبر را ]بسنده بود و جایگاه ارزشمندی را از آن خود ساخت و در بسیاری از جنگ ها بیرق پیامبر خدا به دست وی بود ... و از زمانی که پیامبر خدا به مدینه آمد ، در هیچ جنگی از جنگ های پیامبر خدا جز جنگ تبوک ، غیبت نکرد و در جنگ تبوک ، پیامبر صلی الله علیه و آله وی را بر مدینه گمارد و به سرپرستی خاندان خودش برگزید و به وی فرمود : «تو نسبت به من ، چون هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی ، جز آن که پس از من پیامبری نیست» .

اُسد الغابه درباره امام علی علیه السلام : مورّخان و مُسنَدنویسانْ اتّفاق نظر دارند که وی در همه جنگ ها (بدر و غیر آن) ، حضور داشت و تنها در جنگ تبوک ، حضور نداشت ؛ چون پیامبر وی را بر سرپرستی خاندانش برگزیده بود .

.


ص: 462

راجع : ج 2 ص 36 (أحادیث المنزله) .

5 / 11صاحِبُ رایَهِ النَّبِیِّرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی وَصفِ عَلِیٍّ علیه السلام : إنَّهُ صاحِبُ لِوائی عِندَ کُلِّ شَدیدَهٍ وکَریهَهٍ . (1)

المعجم الکبیر عن جابر بن سمره :قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، مَن یَحمِلُ رایَتَکَ یَومَ القِیامَهِ ؟ قالَ : مَن یُحسِنُ أن یَحمِلَها إلّا مَن حَمَلَها فِی الدُّنیا ؛ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ . (2)

المناقب لابن شهر آشوب عن زید بن علیّ عن آبائه علیهم السلام: کُسِرَت زَندُ عَلِیٍّ یَومَ اُحُدٍ وفی یَدِهِ لِواءُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَسَقَطَ اللِّواءُ مِن یَدِهِ ، فَتَحاماهُ المُسلِمونَ أن یَأخُذوهُ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : فَضَعوهُ فِی یَدِهِ الشِّمالِ ؛ فَإِنَّهُ صاحِبُ لِوائی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . وفی رِوایَهِ غَیرِهِ : فَرَفَعَهُ المِقدادُ وأعطاهُ عَلِیّا ، وقالَ صلی الله علیه و آله : أنتَ صاحِبُ رایَتی فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام بَعدَ انصِرافِهِ مِنَ النَّهرَوانِ : أنَا صاحِبُ لِواءِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (4)

الإمام الباقر أو الإمام الصادق علیهماالسلام :کانَ [عَلِیٌّ علیه السلام ]صاحِبُ رایَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فِی المَواطِنِ کُلِّها . (5)

.

1- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 331 ح 8893 عن ابن عبّاس .
2- .المعجم الکبیر : ج 2 ص 247 ح 2036 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 74 ح 8418 و ص 75 ح 8419 ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 336 ، المناقب للخوارزمی : ص 358 ح 369 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 515 ح 440 و ج 2 ص 498 ح 1000 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 228 وفیها «عسی» بدل «یحسن» .
3- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 299 ؛ ذخائر العقبی : ص 137 عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه .
4- .معانی الأخبار : ص 60 ح 9 ، بشاره المصطفی : ص 13 کلاهما عن جابر الجعفی عن الإمام الباقر علیه السلام .
5- .تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 307 ح 134 .

ص: 463



5 / 11 صاحب بیرق پیامبر

ر . ک : ج 2 ص 37 (احادیثِ منزلت) .

5 / 11صاحب بیرق پیامبرپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف علی علیه السلام : او صاحب بیرق من در هر سختی و ناگواری است.

المعجم الکبیر به نقل از جابر بن سَمُره : گفتند : ای پیامبر خدا! چه کسی در روز قیامت ، بیرق تو را به دوش می کشد؟ فرمود : «چه کسی شایسته تر از آن که در دنیا آن را به دوش کشید، علی بن ابی طالب».

المناقب ، ابن شهر آشوب به نقل از زید بن علی ، از پدرانش علیهم السلام : در جنگ اُحد ، استخوان ساعد علی علیه السلام شکست . در دستش بیرق پیامبر خدا بود و بیرق از دستش افتاد . مسلمانان از گرفتن آن اجتناب کردند . پیامبر خدا فرمود : «آن را در دست چپش بگذارید ؛ چون او صاحب بیرق من در دنیا و آخرت است» . در روایت دیگری آمده که : مِقداد ، آن را بلند کرد و به علی علیه السلام داد و پیامبر خدا فرمود : «تو صاحب بیرق من در دنیا و آخرتی».

امام علی علیه السلام پس از بازگشت از نهروان : من صاحب بیرق پیامبر خدا در دنیا و آخرتم.

امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام :[ علی علیه السلام ] در همه جنگ ها صاحب بیرق پیامبر خدا بود.

.


ص: 464

الإرشاد عن أبی البختری القرشی :کانَت رایَهُ قُرَیشٍ ولِواؤُها جَمیعا بِیَدِ قُصَیِّ بنِ کِلابٍ ، ثُمَّ لَم تَزَلِ الرّایَهُ فی یَدِ وُلدِ عَبدِ المُطَّلِبِ یَحمِلُها مِنهُم مَن حَضَرَ الحَربَ حَتّی بَعَثَ اللّهُ رَسولَهُ صلی الله علیه و آله ، فَصارَت رایَهُ قُرَیشٍ وغَیرُ ذلِکَ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَأَقَرَّها فی بَنی هاشِمٍ ، وأعطاها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ علیه السلام فی غَزاهِ وَدّانَ (1) ، وهِیَ أوَّلُ غَزاهٍ حُمِلَ فیها رایَهٌ فِی الإِسلامِ مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ لَم تَزَل مَعَهُ فِی المَشاهِدِ ؛ بِبَدرٍ وهِیَ البَطشَهُ الکُبری ، وفی یَومِ اُحُدٍ وکانَ اللِّواءُ یَومَئِذٍ فی بَنی عَبدِ الدّارِ ، فَأَعطاهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُصعَبَ بنَ عُمَیرٍ ، فَاستُشهِدَ ووَقَعَ اللِّواءُ مِن یَدِهِ ، فَتَشَوَّفَتهُ (2) القَبائِلُ ، فَأَخَذَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَدَفَعَهُ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ، فَجُمِعَ لَهُ یَومَئِذٍ الرّایَهُ وَاللِّواءُ ، فَهُما إلَی الیَومِ فی بَنی هاشِمٍ . (3)

الطبقات الکبری عن مالک بن دینار :قُلتُ لِسَعیدِ بنِ جُبَیرٍ : مَن کانَ صاحِبُ رایَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ؟ قالَ : إنَّکَ لَرِخوُ اللَّبَبِ . فَقالَ لی مَعبَدٌ الجُهَنِّیُ : أنَا اُخبِرُکَ ؛ کانَ یَحمِلُها فِی المَسیرِ ابنُ مَیسَرَهَ العَبَسِیُّ ، فَإِذا کانَ القِتالُ أخَذَها عَلِیُّ ابنُ أبی طالِبٍ رضی الله عنه . (4)

المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله دَفَعَ الرّایَهَ إلی عَلِیٍّ رضی الله عنهیَومَ بَدرٍ . (5)

الاستیعاب عن ابن عبّاس :لِعَلِیٍّ أربَعُ خِصالٍ لَیسَت لِأَحَدٍ غَیرِهِ : هُوَ أوَّلُ عَرَبِیٍّ وعَجَمِیٍّ صَلّی مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وهُوَ الَّذی کانَ لِواؤُهُ مَعَهُ فی کُلِّ زَحفٍ ، وهُوَ الَّذی صَبَرَ مَعَهُ یَومَ فَرَّ عَنهُ غَیرُهُ ، وهُوَ الَّذی غَسَّلَهُ وأدخَلَهُ قَبرَهُ . (6)

.

1- .ودّان : موضع بین مکّه والمدینه (معجم البلدان : ج 5 ص 365) .
2- .تشوّفتُ إلی الشیء : تطلّعتُ (لسان العرب : ج 9 ص 185 «شوف») .
3- .الإرشاد : ج 1 ص 79 .
4- .الطبقات الکبری : ج 3 ص 25 .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 120 ح 4583 ، السنن الکبری : ج 6 ص 340 ح 12165 ، الاستیعاب : ج 3 ص 201 الرقم 1875 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 71 و 72 ، المعجم الکبیر : ج 1 ص 106 ح 174 ولیس فیهما «یوم بدر» ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 224 ، المناقب لابن المغازلی : ص 366 ح 413 ، المناقب للخوارزمی : ص 167 ح 199 .
6- .الاستیعاب : ج 3 ص 197 الرقم 1875 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 120 ح 4582 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 72 ، المناقب للخوارزمی : ص 58 ح 26 ، شرح نهج البلاغه : ج 4 ص 116 ؛ الخصال : ص 210 ح 33 کلّها نحوه .

ص: 465

الإرشاد به نقل از ابو البَختَری قرشی : بیرق و عَلَم قریش ، همواره به دست قُصَی بن کِلاب بود . سپس همواره در دست فرزندان عبد المطّلب بود که هر کدام از آنان در جنگْ حاضر بودند ، آن را به دوش می کشیدند ، تا آن که خداوندْ پیامبر صلی الله علیه و آله را مبعوث کرد و بیرق قریش و غیر قریش ، به دست پیامبر صلی الله علیه و آله افتاد و وی آن را به بنی هاشم سپرد . پیامبر خدا بیرق را در جنگ «ودّان» (1) که اوّلین جنگی بود که در آن، بیرق اسلام به کار گرفته شد به علی بن ابی طالب سپرد و بیرق، همواره در جنگ ها به دست او بود. در بدر که جنگ بزرگی بود و [ نیز ] در روز اُحد . در آن روزها عَلَم در خاندان عبد الدار بود و پیامبر صلی الله علیه و آله آن را به مُصعَب بن عُمَیر سپرده بود و وی شهید گشت و عَلَم از دستش افتاد و قبایلْ هجوم آوردند ؛ ولی پیامبر خدا آن را گرفت و به علی بن ابی طالب علیه السلام داد و در آن روز (روز اُحُد) ، بیرق و عَلَم (2) در وی جمع گشت و آن دو تا به امروز در بنی هاشم اند.

الطبقات الکبری به نقل از مالک بن دینار : به سعید بن جُبَیر گفتم : صاحب بیرق پیامبر خدا چه کسی بود؟ گفت : تو کم خِردی [ ؛ وگرنه می دانستی]! مَعبد جُهَنی گفت : من برایت می گویم ، در بینِ راه ها ابن میسره عبسی آن را به دوش می کشید و هنگامی که جنگ می شد ، علی بن ابی طالب علیه السلام آن را به دست می گرفت .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس : پیامبر خدا در روز بدر ، بیرق را به علی علیه السلام سپرد.

الاستیعاب به نقل از ابن عبّاس : علی علیه السلام چهار ویژگی داشت که هیچ کس از آن ها برخوردار نبود. وی نخستین فرد از مردم عرب و غیر عرب بود که با پیامبر صلی الله علیه و آله نماز گزارد ؛ وی کسی است که در همه جنگ ها بیرق پیامبر خدا با وی بود ؛ او تنها کسی بود که وقتی همه از اطراف پیامبر خدا فرار کردند ، استوار ماند ، و او همان کسی است که پیامبر خدا را غسل داد و در گور گذاشت .

.

1- .ودّان ، منطقه ای بین مکّه و مدینه است (معجم البلدان : ج 5 ص 365) .
2- .«رایه» و «لواء» در عربی به دو نوع پرچم (بیرق و عَلَم) اطلاق می شود . رایه ، بلندتر و لِواء ، کوچک تر است .

ص: 466

المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ صاحِبُ رایَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ بَدرٍ ، وصاحِبُ رایَهِ المُهاجِرینَ عَلِیٌّ فِی (1) المَواطِنِ کُلِّها ، وقَیسُ بنُ سَعدِ بنِ عُبادَهَ صاحِبُ رایَهِ عَلِیٍّ . (2)

الطبقات الکبری عن قتاده :إنَّ عَلِیَّ بنَ أبی طالِبٍ کانَ صاحِبُ لِواءِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَومَ بَدرٍ ، وفی کُلِّ مَشهَدٍ . (3)

تاریخ دمشق عن ابن عبّاس :إنَّ رایَهَ المُهاجِرینَ کانَت مَعَ عَلِیٍّ فِی المَواقِفِ کُلِّها ؛ یَومَ بَدرٍ ، ویَومَ اُحُدٍ ، ویَومَ خَیبَرَ ، ویَومَ الأَحزابِ ، ویَومَ فَتحِ مَکَّهَ ، ولَم تَزَل (4) مَعَهُ فِی المَواقِفِ کُلِّها . (5)

شرح الأخبار عن أبی رافع :کانَ عَلِیٌّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ صاحِبَ رایَهِ النَّبِیِّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وآلِهِ وحامِلَها فی کُلِّ غَزوَهٍ غَزاها ، وکانَت رایَهُ النَّبِیِّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ وآلِهِ مَعَهُ یَومَ بَدرٍ ، ویَومَ اُحُدٍ ، ویَومَ الأَحزابِ ، ویَومَ بَنِی النَّضیرِ ، ویَومَ بَنی قُرَیظَهَ ، ویَومَ بَنِی المُصطَلِق مِن خُزاعَهَ ، ویَومَ بَنی لِحیانَ مِن هُذَیلٍ ، ویَومَ خَیبَرَ ، ویَومَ الفَتحِ ، ویَومَ حُنَینٍ ، ویَومَ الطّائِفِ . (6)

.

1- .فی المصدر : «وفی» ، والتصحیح من بقیّه المصادر .
2- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 311 ح 12101 و ج 6 ص 15 ح 5356 ، المعجم الأوسط : ج 5 ص 241 ح 5202 کلاهما نحوه وراجع مجمع البیان : ج 2 ص 709 .
3- .الطبقات الکبری : ج 3 ص 23 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 74 و ص 72 ، فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 650 ح 1106 کلاهما عن ابن عبّاس نحوه .
4- .فی المصدر : «یزَل» ، والتصحیح من کفایه الطالب .
5- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 72 ، کفایه الطالب : ص335 ؛ إعلام الوری : ج1 ص 374 کلاهما نحوه .
6- .شرح الأخبار : ج 1 ص 321 الرقم 289 .

ص: 467

المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس : علی بن ابی طالب علیه السلام صاحب بیرق پیامبر خدا در روز بدر بود و صاحب بیرق مهاجران در همه جنگ ها بود و قیس بن سعد بن عباده هم صاحب بیرق علی علیه السلام بود.

الطبقات الکبری به نقل از قَتاده : علی بن ابی طالب علیه السلام صاحب بیرق پیامبر خدا در روز بدر و در همه جنگ ها بود.

تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس : بیرق مهاجران در همه جنگ ها با علی علیه السلام بود . در جنگ بدر ، اُحد ، خیبر ، احزاب ، فتح مکّه و در همه جنگ ها همواره بیرق با وی بود.

شرح الأخبار به نقل از ابو رافع : علی که درود خدا بر او باد ، صاحب بیرق پیامبر خدا و بر دوش کِشنده آن در هر جنگی بود که پیامبر صلی الله علیه و آله در آن شرکت داشت و بیرق پیامبر خدا در جنگ بدر ، اُحد ، احزاب ، بنی نضیر ، بنی قُرَیظه ، بنی مُصطَلَق (از قبیله خُزاعه) ، جنگ بنی لحیان (از قبیله هُذَیل) ، خیبر ، فتح مکّه ، حُنَین و طائف با او بود.

.


ص: 468

فضائل الصحابه لابن حنبل عن ابن عبّاس :کانَ المُهاجِرونَ یَومَ بَدرٍ سَبعَهً وسَبعینَ رَجُلاً وذَکَرَ الحَدیثَ وقالَ فی آخِرِهِ : وکانَ صاحِبُ رایَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَلِیَّ ابنَ أبی طالِبٍ . (1)

راجع : ج 8 ص 184 (صاحب لوائی) .

5 / 12جَبرَئیلُ عَن یَمینِهِ ومیکائیلُ عَن یَسارِهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ما بَعَثتُهُ فی سَرِیَّهٍ ولا أبرَزتُهُ لِمُبارَزَهٍ إلّا رَأَیتُ جَبرائیلَ عَن یَمینِهِ ، ومیکائیلَ عَن یَسارِهِ ، ومَلَکَ المَوتِ أمامَهُ ، وسَحابَهً تُظِلُّهُ ، حَتّی یُعطِیَهُ اللّهُ خَیرَ النَّصرِ وَالظَّفَرِ . (2)

السیره الحلبیّه عن حذیفه :لَمّا تَهَیَّأَ عَلِیٌّ کَرَّمَ اللّهُ وَجهَهُ یَومَ خَیبَرَ لِلحَملَهِ قالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا عَلِیُّ ، وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنَّ مَعَکَ مَن لا یَخذُلُکَ ؛ هذا جَبرَئیلُ علیه السلام عَن یَمینِکَ ، بِیَدِهِ سَیفٌ لَو ضَرَبَ بِهِ الجِبالَ لَقَطَعَها ، فَاستَبشِر بِالرِّضوانِ وَالجَنَّهِ . یا عَلِیُّ ، إنَّکَ سَیِّدُ العَرَبِ ، وأنَا سَیِّدُ وُلدِ آدَمَ . (3)

.

1- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 678 ح 1159 ، تاریخ الطبری : ج 2 ص 431 ، الأغانی : ج 4 ص 180 ، البدایه والنهایه : ج 3 ص 326 ، کنز العمّال : ج 10 ص 405 ح 29972 نقلاً عن ابن عساکر وفیه «رایه المهاجرین» بدل «رایه رسول اللّه صلی الله علیه و آله » وراجع مسند ابن حنبل : ج 1 ص 788 ح 3486 والمعجم الکبیر : ج 6 ص 15 ح 5355 .
2- .شرح الأخبار : ج 2 ص 414 ح 760 ، الأمالی للطوسی : ص 505 ح 1106 ، المناقب للکوفی : ج 1 ص 359 ح 289 کلاهما عن عبّاد بن صهیب عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلامعن جابر ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 239 ؛ فرائد السمطین : ج 1 ص 222 ح 173 کلاهما عن جابر ، کفایه الطالب : ص 135 عن عبد اللّه بن مسعود وکلّها نحوه وراجع الخصال : ص 217 ح 42 .
3- .السیره الحلبیّه : ج 3 ص 37 .

5 / 12 جبرئیل از راست و میکائیل از چپ او

فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس : مهاجران در روز جنگ بدر ، 77 نفر بودند . . . و صاحب بیرق پیامبر خدا علی بن ابی طالب علیه السلام بود.

ر . ک : ج 8 ص 185 (پرچمدار من) .

5 / 12جبرئیل از راست و میکائیل از چپ اوپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی بن ابی طالب را به هیچ جنگی گسیل نداشتم و به هیچ مبارزه ای نفرستادم ، مگر آن که جبرئیل را در سمت راست و میکائیل را در سمت چپ ، ملک الموت را در پیشاپیش ، و ابری را سایه افکن بر سرِ او می دیدم تا آن که خداوند به او بهترین یاری و پیروزی را عطا می کرد.

السیره الحلبیّه به نقل از حُذَیفه : هنگامی که در روز خیبر ، علی علیه السلام آماده حمله شد ، پیامبر خدا به وی فرمود : «ای علی! سوگند به آن که جانم به دست اوست ، همراه تو کسی است که تو را تنها نمی گذارد . این ، جبرئیل است در سمت راست تو و در دستش شمشیری است که اگر با آن بر کوه ها بزند ، آنها را دو نیم می کند . پس به خشنودی و بهشت ، بشارتت باد! ای علی! تو آقای عرب هستی و من آقای فرزندان آدم علیه السلام ».

.


ص: 470

الإمام الحسن علیه السلام حینَ قُتِلَ عَلِیٌّ علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَبعَثُهُ بِالرّایَهِ ، جَبرَئیلُ عَن یَمینِهِ ، ومیکائیلُ عَن شِمالِهِ ، لا یَنصَرِفُ حَتّی یُفتَحَ لَهُ . (1)

عنه علیه السلام :ما قَدَّمَت رایَهٌ قوتِلَ تَحتَها أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إلّا نَکَّسَهَا اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، وغُلِبَ أصحابُها ، وَانقَلَبوا صاغِرینَ . وما ضَرَبَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام بِسَیفِهِ ذِی الفَقارِ أحَدا فَنَجا ، وکانَ إذا قاتَلَ قاتَلَ جَبرَئیلُ عَن یَمینِهِ ، ومیکائیلُ عَن یَسارِهِ ، ومَلَکُ المَوتِ بَینَ یَدَیهِ . (2)

اُسد الغابه عن سعید بن المسیّب :لَقَد أصابَت عَلِیّا یَومَ اُحُدٍ سِتَّ عَشرَهَ ضَربَهً ، کُلُّ ضَربَهٍ تُلزِمُهُ الأَرضَ ، فَما کانَ یَرفَعُهُ إلّا جَبرَئیلُ علیه السلام . (3)

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 1 ص 425 ح 1719 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 189 ح 4802 عن عمر بن علیّ عن أبیه الإمام زین العابدین علیه السلام ، الطبقات الکبری : ج 3 ص 38 ، المعجم الکبیر : ج 3 ص 79 ح 2719 و ص 80 ح 2724 و 2725 ، تاریخ أصبهان : ج 1 ص 71 ح 1 و ص 427 ح 821 ، حلیه الأولیاء : ج 1 ص 65 ، المصنّف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 502 ح 42 کلّها عن هبیره وص499 ح31 عن عاصم بن ضمره، مروج الذهب: ج2 ص426، مسند البزّار : ج4 ص180 ح1341 عن أبی رزین، شرح نهج البلاغه : ج 7 ص 219 ، المستطرف : ج 1 ص 222 ؛ الکافی : ج 1 ص 457 ح 8 عن أبی حمزه عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام ، الإرشاد : ج 2 ص 8 عن أبی إسحاق السبیعی وغیره ، الأمالی للطوسی : ص270 ح501 عن أبی الطفیل وکلّها نحوه.
2- .الأمالی للصدوق : ص 603 ح 838 عن عمرو بن حبشی .
3- .اُسد الغابه : ج 4 ص 93 الرقم 3789 ؛ شرح الأخبار : ج 2 ص 415 ح 762 عن سعد بن المسیّب نحوه .

ص: 471

امام حسن علیه السلام در هنگام کشته شدن علی علیه السلام : پیامبر خدا ، او را با بیرق خود می فرستاد ، در حالی که جبرئیل در سمت راست و میکاییل در سمت چپش بود و از جنگ برنمی گشت ، مگر آن که پیروز شده بود.

امام حسن علیه السلام :هیچ بیرقی برافراشته نشده که در زیر آن ، علیه امیر مؤمنان جنگیده شده باشد ، مگر آن که خداوند عز و جل آن بیرق را شکسته و جنگجویانش مغلوب و خوار گشتند. و امیر مؤمنان با شمشیرش ذوالفقار بر کسی نزده که از ضربه آن ، نجات پیدا کرده باشد و هرگاه می جنگید ، جبرئیل از سمت راست و میکائیل از سمت چپ و ملک الموت در پیشاپیش او می جنگیدند.

اُسد الغابه به نقل از سعید بن مُسیَّب : در روز اُحد ، شانزده ضربه به علی اصابت کرد که با هر ضربه به زمین می افتاد و کسی جز جبرئیل علیه السلام او را بلند نمی کرد.

.


ص: 472

. .


ص: 47