گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دهم
3 / 3 دانش دین



3 / 3دانش دینپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای اُمّ سلمه! گوش کن و گواه باش که این علی بن ابی طالب ، امیر مؤمنان و سرور مسلمانان است ، و دانش دین ، نزد اوست .

امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام احکام حلال و حرام را می دانست ، و قرآن را می دانست و هر کدام از این دو ، حد و مرزی دارند .

امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام صاحب [ دانش ]حلال و حرام و آگاه به قرآن بود و ما پایبند به روش های اوییم .

الطبقات الکبری به نقل از ابن عبّاس : هر گاه فرد قابل اعتمادی فتواهایی را از علی علیه السلام برای ما نقل کند ، [ به آنها عمل می کنیم و] از آنها نمی گذریم .

تاریخ دمشق به نقل از ابن عبّاس : هر گاه در فتوا یا داوری ای ، علی علیه السلام سخنی گفته باشد که از راه افراد قابل اعتماد به ما برسد ، ما از [ سخن] او به سراغ دیگری نمی رویم .

فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از عبد اللّه : داناترینِ مردم مدینه به احکام ، علی بن ابی طالب علیه السلام بود .

تاریخ دمشق به نقل از شَعبی : سخن هیچ کس از آنان (اصحاب) در احکام فرائض ، از علی بن ابی طالب علیه السلام ، استوارتر نبود .

.


ص: 568

التاریخ الکبیر عن عائشه :عَلِیٌّ أعلَمُ النّاسِ بِالسُّنَّهِ . (1)

شرح نهج البلاغه عن عمر :لا یُفتِیَنَّ أحَدٌ فِی المَسجِدِ وعَلِیٌّ حاضِرٌ . (2)

الاستیعاب عن اُذَینه بن سَلَمَه العَبدیّ :أتَیتُ عُمَرَ بنَ الخَطّابِ فَسَأَلتُهُ : مِن أینَ أعتَمِرُ ؟ فَقالَ : ائتِ عَلِیّا فَاسأَلهُ ... وذَکَرَ الحَدیثَ . وفیهِ : وقالَ عُمَرُ : ما أجِدُ لَکَ إلّا ما قالَ عَلِیٌّ . (3)

السنن الکبری عن أبی جعفر :أبصَرَ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ عَلی عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرٍ ثَوبَینِ مُضَرَّجَینِ وهُوَ مُحرِمٌ ، فَقالَ : ما هذِهِ الثِّیابُ ؟ فَقالَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ رضی الله عنه : ما أخالُ (4) أحَدا یُعَلِّمُنَا السُّنَّهُ . فَسَکَتَ عُمَرُ . (5)

راجع : ج 8 ص 550 (عمر بن الخطّاب) .

3 / 4عِلمُ الشَّرائِعِالإمام علیّ علیه السلام :أنَا وَاللّهِ أعلَمُ بِالتَّوراهِ مِن أهلِ التَّوراهِ ، وأعلَمُ بِالإِنجیلِ مِن أهلِ الإِنجیلِ ، وأعلَمُ بِالقُرآنِ مِن أهلِ القُرآنِ . (6)

.

1- .التاریخ الکبیر : ج 2 ص 255 الرقم 2377 و ج 3 ص 228 الرقم 767 ، أنساب الأشراف : ج 2 ص 365 وفیه «من بقی» بدل «الناس» ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 408 ، الاستیعاب : ج 3 ص 206 الرقم 1875 ، المناقب للخوارزمی : ص 91 ح 84 ؛ شرح الأخبار : ج 2 ص 310 ح 633 .
2- .شرح نهج البلاغه : ج 1 ص 18 .
3- .الاستیعاب : ج 3 ص 208 و ص 206 الرقم 1875 عن اُذینه بن مسلمه ، ذخائر العقبی : ص 145 وفیه إلی «فاسأله» .
4- .خِلت إخال بالکسر والفتح ، والکسر أفصح وأکثر استعمالاً : إذا ظننتُ (النهایه : ج 2 ص 93 «خیل») .
5- .السنن الکبری : ج 5 ص 94 ح 9115 ، الاُمّ : ج 2 ص 147 عن عمرو بن إیثار عن أبی جعفر محمّد بن علیّ ، کنز العمّال : ج 5 ص267 ح12839 وراجع تفسیر العیّاشی : ج2 ص38 ح105.
6- .کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 913 ح 65 و ص 942 ح 78 ، الفضائل لابن شاذان : ص 119 ، تفسیر فرات : ص 68 ح 38 کلّها عن سلیم بن قیس .

ص: 569



3 / 4 شناخت ادیان

التاریخ الکبیر به نقل از عایشه : علی ، داناترینِ مردم به سنّت [ پیامبر خدا ]بود .

شرح نهج البلاغه به نقل از عمر : در مسجد مدینه ، هنگامی که علی حضور داشت ، هیچ کس فتوا نمی داد .

الاستیعاب:اُذَینه بن سَلَمه عبدی گفت : نزد عمر بن خطّاب آمدم و پرسیدم: از کجا باید عمره خود را شروع کنم؟ گفت : نزد علی برو و از او بپرس... . اُذَینه شرح گفتگویش را با عمر ، به طور کامل آورده و در آن ، آمده است که عمر گفت : چیزی جز آنچه علی گفته ، برای تو ندارم .

السنن الکبری به نقل از امام باقر علیه السلام : عمر بن خطّاب ، در زمانی که عبد اللّه بن جعفر در حال احرام بود ، بر تن وی دو لباس رنگ آمیزی شده دید و گفت : این لباس، چیست؟ علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود : «گمان ندارم کسی [ بتواند ]به ما سنّت را بیاموزد!» و عمر ، ساکت شد .

ر . ک : ج 8 ص 551 (عمر بن خطّاب) .

3 / 4شناخت ادیانامام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، من به تورات از اهل تورات ، و به انجیل از اهل انجیل ، و به قرآن از اهل قرآن ، داناترم .

.


ص: 570

عنه علیه السلام :وَاللّهِ لَو ثُنِیَت لِیَ الوِسادَهُ لَقَضَیتُ بَینَ أهلِ التَّوراهِ بِتَوراتِهِم ، وبَینَ أهلِ الإِنجیلِ بِإِنجیلِهِم ، وبَینَ أهلِ الزَّبورِ بِزَبورِهِم ، وبَینَ أهلِ القُرآنِ بِقُرآنِهِم . (1)

الإرشاد عن الأَصبَغ بن نُباتَه :لَمّا بویِعَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام بِالخِلافَهِ خَرَجَ إلَی المَسجِدِ مُعتَمّا بِعِمامَهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، لابِسا بُردَیهِ ، فَصَعِدَ المِنبَرَ فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، ووَعَظَ وأنذَرَ ، ثُمَّ جَلَسَ مُتَمَکِّنا وشَبَّکَ بَینَ أصابِعِهِ ووَضَعَها أسفَلَ سُرَّتِهِ . ثُمَّ قالَ : یا مَعشَرَ النّاسِ ، سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی ، فَإِنَّ عِندی عِلمَ الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ . أما وَاللّهِ لَو ثُنِیَ لِیَ الوَسادِ لَحَکَمتُ بَینَ أهلِ التَّوراهِ بِتَوراتِهِم ، وبَینَ أهلِ الإِنجیلِ بِإِنجیلِهِم ، وأهلِ الزَّبورِ بِزَبورِهِم ، وأهلِ القُرآنِ بِقُرآنِهِم ، حَتّی یَزهَرَ کُلُّ کِتابٍ مِن هذِهِ الکُتُبِ ویَقولُ : یا رَبِّ ، إنَّ عَلِیّا قَضی بِقَضائِکَ . وَاللّهِ إنّی أعلَمُ بِالقُرآنِ وتَأویلِهِ مِن کُلِّ مُدَّعٍ عِلمَهُ ، ولَولا آیَهٌ فی کِتابِ اللّهِ لَأَخبَرتُکُم بِما یَکونُ إلی یَومِ القِیامَهِ . ثُمَّ قالَ : سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی ، وَالَّذی فَلَقَ الحَبَّهَ وبَرَأَ النَّسَمَهَ ، لَو سَأَلتُمونی عَن آیَهٍ آیَهٍ لَأَخبَرتُکُم بِوَقتِ نُزولِها ، وفیمَن نَزَلَت ، وأنبَأتُکُم بِناسِخِها مِن مَنسوخِها ، وخاصِّها مِن عامِّها ، ومُحکَمِها مِن مُتَشابِهِها ، ومَکِّیِّها مِن مَدَنِیِّها ، وَاللّهِ ما مِن فِئَهٍ تُضَلُّ أو تُهدی إلّا وأنَا أعرِفُ قائِدَها وسائِقَها وناعِقَها (2) إلی یَومِ القِیامَهِ . (3)

.

1- .الأمالی للطوسی : ص523 ح1159، بشاره المصطفی: ص216 کلاهما عن محمّد بن جعفر بن محمّد علیهماالسلامعن الإمام الصادق علیه السلام وعن المجاشعی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ولیس فیه «بین أهل الزبور بزبورهم» ، خصائص الأئمّه علیهم السلام : ص 55 ، الاحتجاج : ج 1 ص 625 ح 145 ، الاُصول الستّه عشر : ص 40 ، العمده : ص 208 ح 321 ، تفسیر فرات : ص 188 ح 239 والثلاثه الأخیره عن زاذان ، شرح الأخبار : ج 2 ص 311 ح 639 ؛ ینابیع المودّه : ج 1 ص 216 ح 28 و 29 ولیس فی الثلاثه الأخیره «بین أهل الزبور بزبورهم» وراجع تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 15 ح 3 وبصائر الدرجات : ص 132134 .
2- .نعق الراعی بالغنم : صاح (لسان العرب : ج 10 ص 356 «نعق») .
3- .الإرشاد : ج 1 ص 34 ، التوحید : ص 305 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 422 ح 560 ، الاحتجاج : ج 1 ص 609 ح 138 ، الاختصاص : ص 235 ، روضه الواعظین : ص 132 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 38 کلّها نحوه وراجع الفصول المختاره : ص 222 وشرح نهج البلاغه : ج 20 ص 283 ح 242 .

ص: 571

امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، اگر [ تخت و ]تکیه گاهی برایم بگذارند ، (1) در بین اهل تورات با توراتشان ، و در بین اهل انجیل با انجیلشان ، و در بین اهل زَبور با زبورشان ، و در بین اهل قرآن با قرآنشان داوری خواهم کرد .

الإرشاد به نقل از اَصبغ بن نُباته : هنگامی که برای خلافت با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت شد ، در حالی که عمامه پیامبر خدا را بر سر نهاده بود و ردای وی را پوشیده بود ، به طرف مسجد ، حرکت کرد و بر منبر رفت و خدا را سپاس گفت و ستایش کرد و به موعظه و پند پرداخت . آن گاه ، راحت نشست و انگشتانش را در هم فرو برد و زیر ناف خود گذاشت . سپس فرمود : «ای مردم! پیش از آن که مرا از دست بدهید ، از من بپرسید ؛ چرا که دانش پیشینیان و پسینیان در نزد من است . آگاه باشید! سوگند به خدا ، اگر تکیه گاهی (مَسندی) برایم نهاده شود ، در بین اهل تورات با توراتشان ، و در بین اهل انجیل با انجیلشان ، و در بین اهل زبور با زبورشان ، و در بین اهل قرآن ، با قرآنشان داوری خواهم کرد تا آن جا که هر یک از این کتاب ها سر برآورَد و بگوید : ای پروردگار من! علی علیه السلام به حکم تو داوری کرد . به خدا سوگند ، من از هر مدّعیِ شناخت قرآن ، به قرآن و تأویل آن ، داناترم و اگر هم آیه ای در کتاب خدا نمی بود ، به شما از هر آنچه تا روز قیامتْ اتّفاق می افتد ، خبر می دادم» . آن گاه فرمود : «پیش از آن که مرا از دست بدهید ، از من بپرسید . سوگند به آن که دانه را شکافت و آفریدگان را آفرید ، اگر آیه آیه قرآن را از من بپرسید ، از وقت نزول آن و از این که درباره چه کسی نازل شده ، به شما خبر می دهم و از ناسخ و منسوخ ، خاص و عام ، محکم و متشابه ، و مکّی یا مدنیِ آن ، آگاهتان می کنم . به خدا سوگند که هیچ گروهی تا روز قیامت ، گم راه و یا ره یافته نخواهد شد ، جز آن که من راهبر ، فرستنده و فراخواننده آن را می شناسم» .

.

1- .کنایه از داشتن قدرت سیاسی و حکومت است .

ص: 572

3 / 5عِلمُ البَلایا وَالمَنایاالإمام علیّ علیه السلام :أنَا الَّذی عُلِّمتُ عِلمَ المَنایا وَالبَلایا (1) وَالقَضایا ، وفَصلَ الخِطابِ وَالأَنسابَ . (2)

عنه علیه السلام :سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی ، أ لا تَسأَلونَ مَن عِندَهُ عِلمُ المَنایا وَالبَلایا وَالأَنسابُ ؟ (3)

عنه علیه السلام :عِندی عِلمُ المَنایا وَالبَلایا ، وَالوَصایا وَالأَسبابِ ، وفَصلِ الخِطابِ ، ومَولِدِ الإِسلامِ ، ومَوارِدِ الکُفرِ ، وأنَا صاحِبُ المَیسَمِ ، وأنَا الفاروقُ الأَکبَرُ ، وأنَا صاحِبُ الکَرّاتِ ودَولَهُ الدُّوَلِ ، فَاسأَلونی عَمّا یَکونُ إلی یَومِ القِیامَهِ ، وعَمّا کانَ عَلی عَهدِ کُلِّ نَبِیٍّ بَعَثَهُ اللّهُ . (4)

.

1- .علمت المنایا : أی آجال الناس ، والبلایا : أی ما یمتحن اللّه به العباد من الشرور والآفات أو الأعمّ منها ومن الخیرات (مرآه العقول : ج 2 ص 371) .
2- .مختصر بصائر الدرجات : ص 34 عن أبی حمزه الثمالی عن الإمام الباقر علیه السلام ، بصائر الدرجات : ص 269 ح 16 عن سلمان ، الخصال : ص 414 ح 4 عن یزداد بن إبراهیم عمّن حدّثه من أصحابنا ، الأمالی للطوسی : ص 205 ح 351 عن المفضّل بن عمر ، تفسیر فرات : ص 178 ح 230 والثلاثه الأخیره عن الإمام الصادق عنه علیهماالسلامنحوه .
3- .بصائر الدرجات : ص 266 ح 1 عن عبایه بن ربعی و ص 267 ح 7 عن هشام بن سالم رفعه وفیه «القضایا وفصل الخطاب» بدل «الأنساب» و ص 268 ح 14 عن عمران بن عبایه .
4- .بصائر الدرجات : ص 202 ح 5 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 39 کلاهما عن سلمان .

ص: 573



3 / 5 دانش بلاها و مرگ و میرها

3 / 5دانش بلاها و مرگ و میرهاامام علی علیه السلام :من آن کسی هستم که دانشِ مرگ و میرها و بلاها و داوری ها و فصل الخطاب (1) و تبارشناسی را آموخته ام .

امام علی علیه السلام :پیش از آن که مرا از دست بدهید ، از من بپرسید . آیا از کسی که دانش مرگ و میرها ، بلاها و تبارها نزد او هست ، نمی پرسید؟!

امام علی علیه السلام :دانش مرگ و میرها و بلاها و فصل الخطاب و وصایا و پیدایش اسلام و موارد کفر ، نزد من است . من صاحب میسم هستم ، (2) من فاروق اکبرم ، من از حمله [در جنگ]ها و چرخش دولت ها آگاهم . پس ، از من درباره هر آنچه تا روز قیامتْ اتفاق خواهد افتاد ، بپرسید و نیز از هر آنچه در زمان هر پیامبری که خدا وی را فرستاده ، اتّفاق افتاده است .

.

1- .مقصود از دانش «فصل الخطاب» ، داوری در روز قیامت است که بر پایه حب و بغض علی بن ابی طالب علیه السلام ، مؤمن و منافق از هم جدا می شوند .
2- .مرحوم مجلسی قدس سرهمی نویسد : منظور ، این است که آن حضرت ، «دابّه الأرض» است .

ص: 574

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام کَثیرا ما یَقولُ : ... ولَقَد اُعطیتُ خِصالاً ما سَبَقَنی إلَیها أحَدٌ قَبلی ، عُلِّمتُ المَنایا وَالبَلایا ، وَالأَنسابَ وفَصلَ الخِطابِ ، فَلَم یَفُتنی ما سَبَقَنی ، ولَم یَعزُب عَنّی ما غابَ عَنّی ، اُبَشِّرُ بِإِذنِ اللّهِ واُؤَدّی عَنهُ ، کُلُّ ذلِکَ مِنَ اللّهِ مَکَّنَنی فیهِ بِعِلمِهِ . (1)

3 / 6عِلمُ ما کانَ وما یَکونُالإمام الباقر علیه السلام :سُئِلَ عَلِیٌّ علیه السلام عَن عِلمِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، فَقالَ : عِلمُ النَّبِیِّ عِلمُ جَمیعِ النَّبِیّینَ ، وعِلمُ ما کانَ وعِلمُ ما هُوَ کائِنٌ إلی قِیامِ السّاعَهِ . ثُمَّ قالَ : وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ إنّی لَأَعلَمُ عِلمَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، وعِلمَ ما کانَ وما هُوَ کائِنٌ فیما بَینی وبَینَ قِیامِ السّاعَهِ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله التَقَمَ (3) اُذُنی وعَلَّمَنی ما کانَ وما یَکونُ إلی یَومِ القِیامَهِ ، فَساقَ اللّهُ عَزَّ وجَلَّ ذلِکَ إلَیَّ عَلی لِسانِ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله . (4)

راجع : ج 12 ص 54 (إخباره بالاُمور الغیبیّه) .

3 / 7عِلمُ کُلِّ شَیءٍالإمام علیّ علیه السلام :یا کُمَیلُ ، ما مِن عِلمٍ إلّا وأنَا أفتَحُهُ ، وما مِن سِرٍّ إلّا وَالقائِمُ علیه السلام یَختِمُهُ . یا کُمَیلُ ، ذُرِّیَّهٌ بَعضُها مِن بَعضٍ وَاللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ . (5)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 196 ح 1 عن المفضّل بن عمر و ص 197 ح 2 عن سعید الأعرج ، بصائر الدرجات : ص 201 ح 3 عن المفضّل بن عمر الجعفی وفیه «اُنشر» بدل «اُبشّر» .
2- .بصائر الدرجات : ص 127 ح 1 عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 26 ص 110 ح 6 .
3- .التقم اُذنه : سارّه (تاج العروس : ج 17 ص 656 «لقم») .
4- .الخصال : ص 576 ح 1 عن مکحول .
5- .تحف العقول : ص 171 ، بشاره المصطفی : ص 25 عن کمیل بن زیاد ، بحار الأنوار : ج 77 ص 267 ح 1 .

ص: 575



3 / 6 دانش آنچه بود و آنچه که خواهد شد

3 / 7 دانش همه چیز

امام صادق علیه السلام :امیر مؤمنان، بسیار می فرمود : ... ویژگی هایی به من داده شده که هیچ کس در آنها بر من پیشی نگرفته است . دانش مرگ و میرها ، و بلاها ، و نسب ها و فصل الخطاب را آموخته ام ، و آنچه که پیش از من اتّفاق افتاده ، از دست من خارج نشده است ، و آنچه که از دید من دور بوده ، از کف من خارج نشده است . به اذن خدا ، بشارت می دهم و از جانب او ادا می کنم . همه اینها از خداست که به دانش خود ، مرا در آنها توانمند ساخته است .

3 / 6دانش آنچه بود و آنچه که خواهد شدامام باقر علیه السلام :از علی علیه السلام درباره دانش پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیده شد . فرمود : «دانش پیامبر صلی الله علیه و آله ، دانش همه پیامبران بود و دانش آنچه که بود و آنچه که تا روز قیامت اتّفاق خواهد افتاد» . آن گاه فرمود : «سوگند به آن که جانم در دست اوست ، من دانش پیامبر صلی الله علیه و آله را و دانش آنچه که بود و آنچه که از زمان من تا روز قیامت اتّفاق خواهد افتاد ، می دانم» .

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا ، در گوشِ من نجوا کرد و دانشِ آنچه را بوده است و آنچه را تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد ، به من آموخت و خداوند عز و جل ، این [ علوم] را از زبان پیامبرش به من رساند .

ر . ک : ج 12 ص 55 (پیشگویی امام درباره حوادث آینده) .

3 / 7دانش همه چیزامام علی علیه السلام :ای کمیل! هیچ دانشی نیست ، مگر آن که من گشاینده آنم ، و هیچ رازی نیست ، مگر آن که قائم علیه السلام آن را به پایان خواهد برد . ای کمیل! «فرزندانی [ برگزیده اند ]که بعضی از آنان از نسل بعضی دیگرند ، و خداوند ، شنوای داناست» .

.


ص: 576

الإمام الحسین علیه السلام :لَمّا اُنزِلَت هذِهِ الآیَهُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنَهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ» (1) قامَ أبوبَکرٍ وعُمَرُ مِن مَجلِسِهِما فَقالا : یا رَسولَ اللّهِ ، هُوَ التَّوراهُ ؟ قالَ : لا . قالا : فَهُوَ الإِنجیلُ ؟ قالَ : لا . قالا : فَهُوَ القُرآنُ ؟ قالَ : لا . قالَ: فَأَقبَلَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیٌّ علیه السلام ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : هُوَ هذا ، إنَّهُ الإِمامُ الَّذی أحصَی اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فیهِ عِلمَ کُلِّ شَیءٍ . (2)

الإمام علیّ علیه السلام :أنَا وَاللّهِ الإِمامُ المُبینُ ، اُبیِّنُ الحَقَّ مِنَ الباطِلِ ، ووَرِثتُهُ مِن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . (3)

ینابیع المودّه عن عمّار بن یاسر :کُنتُ مَعَ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام سائِرا ، فَمَرَرنا بوادٍ مَملوءٍ نَملاً ، فَقُلتُ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، تَری أحَدا مِن خَلقِ اللّهِ یَعلَمُ عَدَدَ هذَا النَّملِ ؟ قالَ : نَعَم یا عَمّارُ ، أنَا أعرِفُ رَجُلاً یَعلَمُ کَم عَدَدُهُ ، وکَم فیهِ ذَکَرٌ وکَم فیهِ اُنثی . فَقُلتُ : مَن ذلِکَ الرَّجُلُ ؟ فَقالَ : یا عَمّارُ ، ما قَرَأتَ فی سورَهِ یس «وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنَهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ» . فَقُلتُ : بَلی یا مَولایَ . قال : أنَا ذلِکَ الإِمامُ المُبینُ . (4)

.

1- .یس : 12 .
2- .معانی الأخبار : ص 95 ح 1 عن أبی الجارود عن الإمام الباقر عن أبیه علیهماالسلام ، الأمالی للصدوق : ص 235 ح 250 عن أبی الجارود عن الإمام الباقر علیه السلام ، مشارق أنوار الیقین : ص 55 عن ابن عبّاس ؛ ینابیع المودّه : ج 1 ص 230 ح 66 عن أبی الجارود عن الإمام الباقر عن أبیه عنه علیهم السلام نحوه .
3- .تفسیر القمّی : ج 2 ص 212 عن ابن عبّاس .
4- .ینابیع المودّه : ج1 ص230 ح68؛ الفضائل لابن شاذان: ص81.

ص: 577

امام حسین علیه السلام :هنگامی که این آیه بر پیامبر خدا نازل شد که : «و هر چیزی را در پیشوایی روشنگر ، برشمرده ایم» ، ابو بکر و عمر ، از جایشان برخاستند و گفتند : ای پیامبر خدا! آیا منظور ، تورات است؟ فرمود : «نه» . گفتند : انجیل است؟ فرمود : «نه» . گفتند : قرآن است؟ فرمود : «نه» . آن گاه ، امیر مؤمنان ، علی علیه السلام آمد و پیامبر خدا فرمود : «او ، [ مصداق] این [ آیه ]است . او ، آن پیشوایی است که خداوند خجسته والا ، دانش همه چیز را در او برشمرده است» .

امام علی علیه السلام :به خدا سوگند ، من پیشوای روشنگرم . من حق را از باطل ، جدا می کنم و آن را از پیامبر خدا به ارث برده ام .

ینابیع المودّه به نقل از عمّار بن یاسر : با امیر مؤمنان می رفتم . به بیابانی پُر از مورچه رسیدیم . گفتم : ای امیر مؤمنان! به نظر شما کسی از آفریدگان خدا هست که شمار این مورچه ها را بداند؟ فرمود : «ای عمّار! من کسی را می شناسم که می داند شمارِ آنها چندتاست و چندتایشان نر و چندتایشان ماده است» . پرسیدم : آن شخص ، کیست؟ فرمود : «ای عمّار! آیا سوره یاسین را نخوانده ای که : «و هر چیزی را در پیشوایی روشنگر برشمرده ایم» ؟» . گفتم : چرا ؛ مولای من! فرمود : «من ، آن پیشوای روشنگرم» .

.


ص: 578

ینابیع المودّه عن أبی ذرّ :کُنتُ سائِرا مَعَ عَلِیٍّ علیه السلام إذ مَرَرنا بِوادٍ نَملُهُ کَالسَّیلِ ، فَقُلتُ : اللّهُ أکبَرُ جَلَّ مُحصیهِ ! فَقالَ علیه السلام : لا تَقُل ذلِکَ ، ولکِن قُل : جَلَّ بارِئُهُ ، فَوَالَّذی صَوَّرَنی وصَوَرَّکَ إنّی اُحصی عَدَدَهُم ، وأعلَمُ الذَّکَرَ مِنهُم وَالاُنثی بِإِذنِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام : «وَ کُلَّ شَیْ ءٍ أَحْصَیْنَهُ فِی إِمَامٍ مُّبِینٍ» فی أمیرِ المُؤمِنینَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ نَزَلَت . (2)

.

1- .ینابیع المودّه : ج 1 ص 231 ح 69 ؛ تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 490 ح 8 .
2- .ینابیع المودّه : ج 1 ص 230 ح 67 ؛ تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 487 ح 2 کلاهما عن صالح بن سهل .

ص: 579

ینابیع المودّه به نقل از ابوذر : با علی علیه السلام راه می رفتیم تا آن که به دشتی از موران رسیدیم که چون سیل ، روان بودند . گفتم : اللّه اکبر! شمارش کننده آنها چه با جلالت است! [ علی علیه السلام ] فرمود : «این را نگو ؛ بلکه بگو : آفریننده آنها ، چه با جلالت است . سوگند به آن که من و تو را صورتگری کرد ، من شمارِ آنها را می دانم و به اذن خدای [ عز و جل شمارِ] نر و ماده آنها را هم می دانم» .

امام صادق علیه السلام : «و هر چیزی را در پیشوایی روشنگر بر شمرده ایم» ، درباره امیر مؤمنان که درودهای خدا بر او باد نازل شده است .

.


ص: 580