گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد يازدهم
باب ششم : صفات سلبی



6 / 1 اندازه

باب ششم : صفات سلبی6 / 1اندازهامام علی علیه السلام :[ خداوند ،] به حد نیاید ، و در شمار نگنجد ، که ابزارها خود را محدود می کنند ، و ابزارها به نمونه هایشان اشاره می کنند . . . و گفته نمی شود که او حد و پایانی دارد ، چنان که درباره او از بُریدگی و نهایتی سخن نمی رود ، و چیزی او را در بر نمی گیرد تا بالایش بَرد یا فرودش آورَد .

امام علی علیه السلام :به هنگام آفریدن چیزها ، آنها را اندازه داد تا تفاوت او از آفریده ها ، روشن گردد . گمان ها نمی توانند او را با حدود و حرکت ها و اعضا و ابزارها اندازه گیرند .

امام علی علیه السلام :او را اندازه ای نیست تا بدان منتهی شود .

امام علی علیه السلام :به گمان ، درک نمی شود ، و به فهم ، اندازه گیری نمی گردد ... و به کجایی ، حد نمی پذیرد .

امام علی علیه السلام :خجسته است خدایی که ژرف نگری اندیشه ها ، او را درک نمی کند ، و ژرفکاوی تیزهوشی ها به او نمی رسد ! برتر است آن که او را نه زمانی شمارش شده هست ، و نه مدّت عمری معیّن ، و نه صفتی مشخّص .

.


ص: 118

عنه علیه السلام :الَّذی لا یُدرِکُهُ بُعدُ الهِمَمِ ، ولا یَنالُهُ غَوصُ الفِطَنِ ، الَّذی لَیسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحدودٌ ، ولا نَعتٌ مَوجودٌ ، ولا وَقتٌ مَعدودٌ ، ولا أجَلٌ مَمدودٌ . (1)

عنه علیه السلام :وحَدَّ الأَشیاءَ کُلَّها عِندَ خَلقِهِ ، إبانَهً لَها مِن شَبَهِهِ ، وإبانَهً لَهُ مِن شَبَهِها . (2)

6 / 2المِثلالإمام علیّ علیه السلام :الَّذی نَأی مِنَ الخَلقِ فَلا شَیءَ کَمِثلِهِ. (3)

عنه علیه السلام :لا لَهُ مِثلٌ فَیُعرَفَ بِمِثلِهِ . (4)

عنه علیه السلام :مَن وَحَّدَ اللّهَ سُبحانَهُ لَم یُشَبِّههُ بِالخَلقِ . (5)

عنه علیه السلام :فَلا إلَیهِ حَدٌّ مَنسوبٌ ، ولا لَهُ مَثَلٌ مَضروبٌ ، ولا شَیءٌ عَنهُ مَحجوبٌ ، تَعالی عَن ضَربِ الأَمثالِ وَالصِّفاتِ المَخلوقَهِ عُلُوّا کَبیرا . (6)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 1 ، الاحتجاج : ج 1 ص 473 ح 113 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 300 ح 7 نقلاً عن عیون الحکم والمواعظ و ج 4 ص 247 ح 5 وراجع المناقب للخوارزمی : ص 300 ح 296 .
2- .الکافی : ج 1 ص 135 ح 1 عن محمّد بن أبی عبد اللّه ومحمّد بن یحیی جمیعا رفعاه إلی الإمام الصادق علیه السلام ، التوحید : ص 42 ح 3 عن الحصین بن عبد الرحمن عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام وزاد فیه «إیّاها» بعد «خلقه» ، بحار الأنوار : ج 4 ص 269 ح 15 .
3- .الکافی : ج 1 ص 141 ح 7 ، التوحید : ص 32 ح 1 کلاهما عن الحارث الأعور وفیه «بان» بدل «نأی» ، بحار الأنوار : ج 4 ص 266 ح 14 .
4- .الکافی : ج 1 ص 142 ح 7 ، التوحید : ص 33 ح 1 کلاهما عن الحارث الأعور ، بحار الأنوار : ج 4 ص 266 ح 14 .
5- .غرر الحکم : ح 8648 .
6- .التوحید : ص 71 ح 26 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 22 ح 15 کلاهما عن الهیثم بن عبد اللّه الرمّانی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .

ص: 119



6 / 2 مانند

امام علی علیه السلام :[ او] آن است که ژرف نگری اندیشه ها ، او را درک نمی کند ، و ژرفکاوی تیزهوشی ها به او نمی رسد ؛ آن که نه برای صفاتش اندازه ای مشخّص است ، و نه توصیفی موجود ، نه زمانی معیّن ، و نه پایانی مشخّص .

امام علی علیه السلام :[ خداوند ،] همه چیزها را به هنگام آفرینش آنها اندازه داد تا چیزها با او همسان نباشند ، و او از همگونی با چیزها فاصله یابد .

6 / 2مانندامام علی علیه السلام :[ خداوند ،] آن است که از آفریده ها دور است ، و هیچ چیزی چون او نیست .

امام علی علیه السلام :نمونه ای ندارد تا با نمونه اش شناخته شود .

امام علی علیه السلام :هر کس به یکتایی خدا معتقد باشد ، او را با آفریدگان ، همگون ندانسته است .

امام علی علیه السلام :نه اندازه ای به او نسبت داده شده ، و نه مَثَلی برای او زده شده ، و نه چیزی از او پوشیده مانده است . از شبیه بودن به نمونه ها و ویژگی های آفریدگانش برتریِ بسیار والایی دارد .

.


ص: 120

عنه علیه السلام :اِتَّقُوا اللّهَ أن تُمَثِّلوا بِالرَّبِّ الَّذی لا مِثلَ لَهُ ، أو تُشَبِّهوهُ بِشَیءٍ مِن خَلقِهِ ، أو تُلقوا عَلَیهِ الأَوهامَ ، أو تُعمِلوا فیهِ الفِکرَ ، أو تَضرِبوا لَهُ الأَمثالَ ، أو تَنعَتوهُ بِنُعوتِ المَخلوقینَ ؛ فَإِنَّ لِمَن فَعَلَ ذلِکَ نارا . (1)

عنه علیه السلام مُخاطِبا اللّهَ عَزَّ وجَلَّ : وأشهَدُ أنَّ مَن ساواکَ بِشَیءٍ مِن خَلقِکَ فَقَد عَدَلَ بِکَ ، وَالعادِلُ بِکَ کافِرٌ بِما تَنَزَّلَت بِهِ مُحکَماتُ آیاتِکَ ، ونَطَقَت عَنهُ شَواهِدُ حُجَجِ بَیِّناتِکَ . (2)

عنه علیه السلام أیضا : فَأَشهَدُ أنَّ مَن شَبَّهَکَ بِتَبایُنِ أعضاءِ خَلقِکَ وتَلاحُمِ حِقاقِ مَفاصِلِهِم المُحتَجِبَهِ لِتَدبیرِ حِکمَتِکَ لَم یَعقِد غَیبَ ضَمیرِهِ عَلی مَعرِفَتِکَ ، ولَم یُباشِر قَلبَهُ الیَقینُ بِأَنَّهُ لا نِدَّ لَکَ ، وکَأَنَّهُ لَم یَسمَع تَبَرُّؤَ التّابِعینَ مِنَ المَتبوعینَ إذیَقولونَ : «تَاللَّهِ إِن کُنَّا لَفِی ضَلَلٍ مُّبِینٍ * إِذْ نُسَوِّیکُم بِرَبِّ الْعَلَمِینَ» (3) . (4)

6 / 3التَّغییرالإمام علیّ علیه السلام :الواحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذی لا یُغَیِّرُهُ صُروفُ الأَزمانِ . (5)

عنه علیه السلام :لایَشغَلُهُ شَأنٌ ، ولا یُغَیِّرُهُ زَمانٌ ، ولا یَحویهِ مَکانٌ. (6)

.

1- .روضه الواعظین : ص 46 ، بحار الأنوار : ج 3 ص 298 ح 25 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 91 ، التوحید : ص 54 ح 13 نحوه وکلاهما عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 277 ح 16 .
3- .الشعراء : 97 و 98 .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 91 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 318 ح 17 .
5- .الکافی : ج 1 ص 135 ح 1 عن محمّد بن أبی عبد اللّه ومحمّد بن یحیی جمیعا رفعاه إلی الإمام الصادق علیه السلام ، التوحید : ص 42 ح 3 عن الحصین بن عبد الرحمن عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام ؛ المعیار والموازنه : ص 256 وفیه «صدوف سوالف الأزمان» .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 178 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 307 ح 12 .

ص: 121



6 / 3 دگرگونی

امام علی علیه السلام :از خدا پروا کنید که برای پروردگاری که مانندی ندارد ، نمونه بتراشید ، یا این که او را به چیزی از مخلوقاتش شبیه کنید ، یا پندارهای خود را بر او حمل کنید ، یا فکرتان را در ذات او به کار گیرید ، یا برای او مَثَل بزنید ، یا به صفات آفریدگان ، توصیفش کنید . به راستی که سزای شخصی که چنین کند ، آتش است .

امام علی علیه السلام خطاب به خداوند عز و جل : گواهی می دهم که هر که تو را با چیزی از آفریده هایت برابر کرد ، [ آن چیز را] هم تراز تو قرار داده است ، و هر که چیزی را هم تراز تو قرار دهد ، به آنچه آیه های محکم تو بدان نازل شده و گواه های روشن تو ، بدان زبان گشوده ، کافر است .

امام علی علیه السلام خطاب به خداوند عز و جل : گواهی می دهم که هر کس تو را به عضوهای جدا از همِ آفریده هایت ، و مَفصل های به هم پیوسته آنان که بر پایه تدبیر حکمت تو چنین شده ، همانند کرده باشد ، درون جانش را به شناخت و معرفت تو گره نزده است ، و قلبش به این که همانندی برای تو نیست ، یقین پیدا نکرده است ، گویی بیزاری جوییِ پیروان را از پیروی شوندگانِ خود که می گفتند : «سوگند به خدا که ما در گم راهیِ آشکاری بودیم ، آن گاه که شما را با پروردگار جهانیان ، برابر می کردیم» ، نشنیده است .

6 / 3دگرگونیامام علی علیه السلام :[ خداوند ،] یکتای یگانه صمد است ؛ آن که گردش زمان ، او را دگرگون نمی کند .

امام علی علیه السلام :کاری او را به خود مشغول نمی دارد ، زمانی او را دگرگون نمی کند ، و جایی او را فرا نمی گیرد .

.


ص: 122

عنه علیه السلام :لا یَتَغَیَّرُ بِحالٍ ، ولا یَتَبَدَّلُ فِی الأَحوالِ ، ولا تُبلیهِ اللَّیالی وَالأیَّامُ ، ولا یُغَیِّرُهُ الضِّیاءُ وَالظَّلامُ . (1)

6 / 4الحَرَکَهُ وَالسُّکونُالإمام علیّ علیه السلام :لا یَجری عَلَیهِ السُّکونُ وَالحَرَکَهُ ، وکَیفَ یَجری عَلَیهِ ما هُوَ أجراهُ ، ویَعودُ فیهِ ما هُوَ أبداهُ ، ویَحدُثُ فیهِ ما هُوَ أحدَثَهُ ؟ إذا لَتَفاوَتَت ذاتُهُ ، ولَتَجَزَّأَ کُنهُهُ ، ولَامتَنَعَ مِنَ الأَزَلِ مَعناهُ ، ولَکانَ لَهُ وَراءٌ إذ وُجِدَ لَهُ أمامٌ ، ولَالتَمَسَ التَّمامَ إذ لَزِمَهُ النُّقصانُ ! وإذا لَقامَت آیَهُ المَصنوعِ فیهِ ، ولَتَحَوَّلَ دَلیلاً بَعدَ أن کانَ مَدلولاً عَلَیهِ ، وخَرَجَ بِسُلطانِ الِامتِناعِ من أن یُؤَثِّرَ فیهِ ما یُؤَثِّرَ فی غَیرِهِ ؟ ! (2)

عنه علیه السلام :إنَّ رَبّی لا یوصَفُ بِالبُعدِ ، ولا بِالحَرَکَهِ ولا بِالسُّکونِ ، ولا بِالقِیامِ قِیامِ انتِصابٍ ، ولا بِجیئَهٍ ولا بِذَهابٍ . (3)

عنه علیه السلام :المُشاهِد لِجَمیعِ الأَماکِنِ بِلَا انتِقالٍ إلَیها . (4)

6 / 5الوالِدُ وَالوَلَدُالإمام علیّ علیه السلام :لَم یَلِد فَیَکونَ مَولودا ، ولَم یُولَد فَیَصیرَ مَحدودا ، جَلَّ عَنِ اتِّخاذِ الأَبناءِ ، وطَهُرَ عَن مُلامَسَهِ النِّساءِ . (5)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، الاحتجاج : ج 1 ص 477 ح 116 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 254 ح 8 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، الاحتجاج : ج 1 ص 476 ح 116 ، بحار الأنوار : ج 57 ص 30 ح 6 .
3- .التوحید : ص 305 ح 1 ، الأمالی للصدوق : ص 423 ح 560 ، الاختصاص : ص 236 کلّها عن الأصبغ بن نباته ، روضه الواعظین : ص 40 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 27 ح 2 .
4- .الکافی : ج 1 ص 142 ح 7 ، التوحید : ص 33 ح 1 کلاهما عن الحارث الأعور ، بحار الأنوار : ج 4 ص 266 ح 14 .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، الاحتجاج : ج 1 ص 476 ح 116 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 254 ح 8 .

ص: 123



6 / 4 حرکت و سکون

6 / 5 پدر و فرزند

امام علی علیه السلام :[ خداوند ،] به حالتی دگرگون نمی شود ، و در شرایط ، تبدیل نمی گردد ، و شب ها و روزها او را فرسوده نمی سازند ، و نور و تاریکی ، او را تغییر نمی دهند .

6 / 4حرکت و سکونامام علی علیه السلام :سکون و حرکت ، بر او جاری نمی شود ، و چه سانْ چیزی که او خود ، آن را جاری ساخته ، بر او جاری شود ، و آنچه که خود ایجاد کرده ، به او برگردد ، و آنچه که خودْ آن را پدید آورده ، در او پدیدار شود؟ اگر چنین بود ، ذات او گوناگون می گشت ، و کُنْهش پراکندگی می پذیرفت ، و دیگر ، حقیقت او از ازلی بودن امتناع می ورزید ، و به یقین ، برای او پشتِ سری می بود ، آن گاه که برای او پیشِ رویی یافت می شد ، و باید در پیِ کمال می رفت ، آن هنگام که با نقصانْ همراه می شد . نیز در این هنگام ، نشانه های ساخته بودن ، در او هویدا می شدند ، و پس از آن که بر او دلالت می شد ، خود ، دلیل و نشانه قرار می گرفت ! او به قدرت امتناع (عدم امکان) ، از این که چیزی که در غیر او تأثیر می گذارد ، در او اثر بگذارد ، بیرون است .

امام علی علیه السلام :پروردگار من ، نه با دوری توصیف می شود ، و نه با حرکت و سکون ، و نه به برپا بودن ، به گونه برپا دارندگی ، و نه به آمد و شد .

امام علی علیه السلام :[ خداوند ،] نظاره گر همه جاها بدون رفتن به آن جاهاست .

6 / 5پدر و فرزندامام علی علیه السلام :نزایید تا زاییده شده باشد ، و زاده نشد تا محدود گردد . از داشتن فرزندان به دور است ، و از ارتباط داشتن با زنان ، پاک است .

.


ص: 124

عنه علیه السلام :لَم یولَد سُبحانَهُ فَیَکونَ فِی العِزِّ مُشارَکا ، ولَم یَلِد فَیَکونَ مَوروثا هالِکا . (1)

عنه علیه السلام :عَلا عَنِ اتِّخاذِ الأَبناءِ ، وتَطَهَّرَ وتَقَدَّسَ عَن مُلامَسَهِ النِّساءِ وعَزَّ وجَلَّ عَن مُجاوَرَهِ الشُّرَکاءِ . (2)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 182 عن نوف البکالی ، التوحید : ص 31 ح 1 عن الحارث الأعور ، بحار الأنوار : ج 4 ص 314 ح 40 . وجاء فی الکافی (ج 1 ص 141 ح 7) : «الذی لم یلد فیکون فی العزّ مشارکا ، ولم یولد فیکون موروثا هالکا» ، کما جاء نظیرها فی روضه الواعظین : ص 24 . ولمّا کان الراوی لهاتین الروایتین هو الحارث الأعور مع تضادّ معانیهما فالصحیح هو إحدی الروایتین . ومع ملاحظه معناهما ، وأنّ الوارد فی نهج البلاغه والتوحید یوافق مضمونا لما ورد فی الأحادیث الثلاثه التالیه ؛ والتی هی عن الإمام علیّ علیه السلام والإمام الصادق علیه السلام مع ورودها فی مصادر مختلفه ، یظهر أنّ هذا الحدیث هو المنقول صحیحا ، وإن کان النقل الآخر الوارد فی الکافی قابلاً للتوجیه (راجع مرآه العقول : ج 2 ص 104 وص 105) .
2- .الکافی : ج 1 ص 136 ح 1 عن محمّد بن أبی عبد اللّه ومحمّد بن یحیی جمیعا رفعاه إلی الإمام الصادق علیه السلام ، التوحید : ص 43 ح 3 عن الحصین بن عبد الرحمن عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام .

ص: 125

امام علی علیه السلام :خدای عز و جل ، زاده نشد تا در عزّتْ شریکی داشته باشد ، و نزایید تا ارث بگذارد و نابود شود . (1)

امام علی علیه السلام :از این که دارای فرزندان باشد ، برتر است ، و از تماس داشتن با زنان ، پاک و بر کنار است ، و گرامی تر و والاتر است از این که در کنار شریکانْ قرار گیرد .

.

1- .در الکافی (ج 1 ص 141) آمده : «آن که نزایید تا در عزّتْ همکار داشته باشد ، و زاده نشد تا ارث بگذارد و نابود شود» . نظیر آن در روضه الواعظین (ص 24) آمده است و از آن جایی که راوی هر دو روایت در عین متضاد بودن معنای آن دو حارث اعور است ، روایت درستْ یکی از آن دو است و از آن جا که نقل در نهج البلاغه و التوحید صدوق، از نظر مضمون ، موافق مضمون سه حدیث بعدی است که از امام علی علیه السلام و امام صادق علیه السلام نقل شده است و به علاوه ، در منابع دیگر هم آمده است ، روشن می شود که این حدیثْ همان نقل درست است ، گرچه نقل دیگر (آن که در الکافی آمده) ، نیز قابل توجیه است (ر .ک : مرآه العقول : ج 2 ص 104105) .

ص: 126

الباب السابع : جوامع الأسماء والصفاتالإمام علیّ علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ الَّذی لا یَبلُغُ مِدحَتَهُ القائِلونَ ، ولا یُحصی نَعماءَهُ العادّونَ ، ولا یُؤَدّی حَقَّهُ المُجتَهِدونَ ، الَّذی لا یُدرِکُهُ بُعدُ الهِمَمِ ، ولا یَنالُهُ غَوصُ الفِطَنِ ، الَّذی لَیسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحدودٌ ، ولا نَعتٌ مَوجودٌ ، ولا وَقتٌ مَعدودٌ ، ولا أجَلٌ مَمدودٌ . فَطَرَ الخلائِقَ بِقُدرَتِهِ ، ونَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحمَتِهِ ، ووَتَّدَ بِالصُّخورِ مَیَدانَ أرضِهِ . أوَّلُ الدّینِ مَعرِفَتُهُ ، وکَمالُ مَعرِفَتِهِ التَّصدیقُ بِهِ ، وکَمالُ التَّصدیقِ بِهِ تَوحیدُهُ ، وکَمالُ تَوحیدِهِ الإِخلاصُ لَهُ ، وکَمالُ الإِخلاصِ لَهُ نَفیُ الصِّفاتِ عَنهُ ، لِشَهادَهِ کُلِّ صِفَهٍ أنَّها غَیرُ المَوصوفِ ، وشَهادَهِ کُلِّ مَوصوفٍ أنَّهُ غَیرُ الصِّفَهِ . فَمَن وَصَفَ اللّهَ سُبحانَهُ فَقَد قَرَنَهُ ، ومَن قَرَنَهُ فَقَد ثَنّاهُ ، ومَن ثَنّاهُ فَقَد جَزَّأَهُ ، ومَن جَزَّأَهُ فَقَد جَهِلَهُ ، ومَن جَهِلَهُ فَقَد أشارَ إلَیهِ ، ومَن أشارَ إلَیهِ فَقَد حَدَّهُ ، ومَن حَدَّهُ فَقَد عَدَّهُ . ومَن قالَ «فیمَ ؟» فَقَد ضَمَّنَهُ ، ومَن قالَ «عَلامَ ؟» فَقَد أخلی مِنهُ . کائِنٌ لا عَن حَدَثٍ ، مَوجودٌ لا عَن عَدَمٍ ، مَعَ کُلِّ شیءٍ لا بِمُقارَنَهٍ ، وغَیرُ کُلِّ شَیءٍ لا بِمُزایَلَهٍ . فاعِلٌ لا بِمَعنَی الحَرَکاتِ وَالآلَهِ ، بَصیرٌ إذ لا مَنظورَ إلَیهِ مِن خَلقِهِ ، مُتَوَحِّدٌ إذ لا سَکَنَ یَستَأنِسُ بِهِ ولا یَستَوحِشُ لِفَقدِهِ . (1)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 1 ، الاحتجاج : ج 1 ص 473 ح 113 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 300 ح 7 و ج 4 ص 247 ح 5 وراجع نهج الحقّ : ص 65 .

ص: 127