گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد يازدهم
باب هشتم : فیزیک



باب هشتم : فیزیکامام علی علیه السلام :هر شنونده ای جز خدا ، از شنیدن صداهای زیر ، ناشنواست و صداهای بَم ، او را ناشنوا می سازد . (1)

امام علی علیه السلام :هر بیننده ای جز او ، در [ دیدن ]رنگ های نهان و اجسام ظریف ، نابیناست . (2)

.

1- .دانش جدید ، امکان بهره گیری از امواج صوتی را فراهم آورده است . گوش انسان ، توان گیرایی مقدار معیّنی از امواج صوتی را دارد که بین پانزده موج در ثانیه تا پانزده هزار موج باشد و اگر کم تر از این باشد ، گوش ما قادر به شنیدن نیست ، چنان که اگر مقدار امواج ، افزون تر از پانزده هزار باشد ، نیز نمی تواند بگیرد و شاید مقصود از کلام آن حضرت که فرمود : «لطیف الأصوات (صداهای زیر)» و «کبیر الأصوات (صداهای بم)» همین باشد (تصنیف نهج البلاغه : ص 782) . شایسته یادآوری است که جدیدترین نظریه فیزیکی در این مورد ، این است که مقدار امواج صوتی قابل درک برای گوش انسان ، بین 20 تا 20000 بار در ثانیه است ؛ یعنی متفاوت با نظریه پیشین که آن را بین 15 تا 15000 در ثانیه می دانست (ر .ک : فیزیک ، تألیف هالیدی و رزنیک ، ترجمه گلستانیان و بهار : ج 2 ص 95) .
2- .بسیاری از حیوانات ، رنگ ها را نمی بینند ؛ بلکه تنها رنگ سفید و سیاه را می بینند ؛ امّا انسان ، هفت رنگ لطیفِ قابل دید را که امواج آنها بین 4/0 میکرون (بنفش) تا 8/0 میکرون (قرمز) است ، می بیند ؛ ولی رنگ هایی که طول موج آنها از این محدوده بیرون است ، انسان ، قادر به دیدن آنها نیست ، از (قبیل اشعه ماورای بنفش و اشعه مادون قرمز) . بنا بر این ، قدرت بینایی انسان ، محدود است؛ امّا خداوند متعال ، هر جسم و هر رنگ را با هر نوع و لطافت می بیند و به قدرت اوست که زنبور عسل ، توان تشخیص هفت رنگ سفید متفاوت را دارد که انسان ، همه آنها را یک رنگ (سفید) می بیند . زنبور عسل با این قدرت چشمگیر می تواند در حال پرواز ، انواع گل ها را تشخیص بدهد (تصنیف نهج البلاغه : ص 782) .

ص: 412

عنه علیه السلام حیثُ کانَ جالِسا عَلی نَهرِ الفُراتِ وبِیَدِهِ قَضیبٌ ، فَضَرَبَ بِهِ عَلی صَفحَهِ الماءِ وقالَ : لَو شِئتُ لَجَعَلتُ لَکُم مِنَ الماءِ نورا ونارا (1) . (2)

.

1- .لم یفصح الإمام علیه السلام عن مضمون کلامه بل أجراه مجری الرموز ، وذلک لأنّ عقول الناس فی ذلک الزمان لا تتحمّل أکثر من هذا . وفی قوله : «لجعلت لکم من الماء نورا ونارا» دلاله خفیّه إلی ما فی الماء من طاقه یمکن أن تولّد النور (وهو الکهرباء) والنار (وهو الطاقه الحراریّه) . وإذا تعمّقنا فی النظره وجدنا أنّ الماء یترکّب من عنصرین هما الهیدروجین والاُکسجین . الأوّل قابل للاحتراق وإعطاء النور ، والثانی یساعد علی الاحتراق ویعطی الحراره . وأبعد من ذلک فإنّ وجود الماء الثقیل D2O فی الماء الطبیعی بنسبه 2 إلی 000/10 یجعله أفضل مصدر طبیعی للهیدروجین الثقیل الذی نسمّیه (الدوتریوم) ونرمز له بالرمز D . وهذا النظیر هو حجر الأساس فی ترکیب القنبله الهیدروجینیه ، القائمه علی اندماج ذرّتین من الدوتیریوم لتشکیل الهلیوم . علما بأنّ الطاقه الناتجه عن هذا الاندماج والتی هی منشأ طاقه الشمس تفوق آلاف المرّات الطاقه الناتجه عن القنبله الذرّیه التی تقوم علی انشطار الیورانیوم ، ولأخذ فکره فإنّ اصطناع غرام من الهلیوم نتیجه اندماج الدوتیریوم یعطی طاقه = 675 ملیون بلیون ارغه = 200 ألف کیلو واط ساعی (تصنیف نهج البلاغه : ص 783) .
2- .تصنیف نهج البلاغه : ص 782 .

ص: 413

امام علی علیه السلام هنگامی که کنار نهر فُراتْ نشسته بود و در دستش چوبی بود که آن را به آب می زد : اگر می خواستم ، می توانستم برای شما از آب ، نور و آتش ایجاد کنم . (1)

.

1- .امام علی علیه السلام مضمون سخنش را روشن نکرده و مطلب را در شکل رمز ، بیان فرموده است؛ چون خِردها در آن زمان ، بیش از این را بر نمی تابیدند و در کلام آن حضرت که فرمود : «از آب ، نور و آتش برایتان ایجاد می کردم» دلالت ظریفی بر نیروی موجود در آب است که می توان از آن ، نور (برق) و آتش (نیروی حرارتی) ایجاد کرد . اگر ژرف نگری کنیم ، درمی یابیم که آب ، از دو عنصر هیدروژن و اکسیژن به وجود آمده است که اوّلی قابل احتراق و تولید نور است و دومی به احتراق ، کمک می کند و حرارت ایجاد می کند . افزون بر این ، در آب طبیعی ، به نسبت دو به ده هزار ، آب سنگین (D2O)وجود دارد که آن را به منبعی طبیعی برای هیدروژن سنگین که از آن به «دوتریوم» یاد می شود و با Dنمایش داده می شود تبدیل می کند و این نمونه ، پایه اصلی در ترکیب بمب هیدروژنی است که بر پایه ترکیب دو اتم دوتریوم برای تشکیل هلیوم است و البته نیروی به دست آمده از این ترکیب که منشأ نیروی خورشیدی است هزاران بار بر نیروی به دست آمده از بمب اتمی که بر پایه اورانیوم است افزون تر است . برای درک بیشتر موضوع ، یادآوری می شود که محصول یک گرم هلیوم که از ترکیب دوتریوم به دست می آید نیرویی معادل 675 میلیون میلیارد اِرگ (= دویست هزار کیلو وات ساعت) است (تصنیف نهج البلاغه : ص 783) .

ص: 414

الباب التاسع : علم طبقات الأرض وحرکه الجوّ9 / 1وَظیفَهُ الجِبالِ فِی الأَرضِالإمام علیّ علیه السلام :عَدَّلَ حَرَکاتِها بِالرّاسیاتِ منِ جَلامیدِها ، وذَواتِ الشَّناخیبِ الشُّمِّ مِن صَیاخیدِها (1) . فَسَکَنَت مِنَ المَیَدانِ لِرُسوبِ الجِبالِ فی قِطَعِ أدیمِها ، وتَغَلغُلِها مُتَسَرِّبَهً فی جَوباتِ خَیاشیمِها ، ورُکوبِها أعناقَ سُهولِ الأَرَضینَ وجَراثیمِها . (2)

عنه علیه السلام :أنشَأَ الأَرضَ فَأَمسَکَها مِن غَیرِ اشتِغالٍ ، وأرساها عَلی غَیرِ قَرارٍ ، وأقامَها بِغَیرِ قَوائِمَ ، ورَفَعَها بِغَیرِ دَعائِمَ وحَصَّنَها مِنَ الأَوَدِ وَالاِعوجاجِ ، ومَنَعَها مِنَ التَّهافُتِ وَالاِنفِراجِ ، أرسی أوتادَها ، وضَرَبَ أسدادَها . (3)

عنه علیه السلام فی عَجیبِ صَنعَهِ الکَونِ : جَبَلَ جَلامیدَها ونُشوزَ مُتونِها وأطوادِها ، فَأَرساها فی مَراسیها ، وألزَمَها قَراراتِها فَمَضَت رُؤوسُها فِی الهَواءِ ، ورَسَت اُصولُها فِی الماءِ ، فَأَنهَدَ جِبالَها عَن سُهولِها ، وأساخَ قَواعِدَها فی مُتونِ أقطارِها ومَواضِعِ أنصابِها ، فَأَشهَقَ قِلالَها ، وأطالَ أنشازَها ، وجَعَلَها لِلأَرضِ عِماداً ، وأرَّزَها فیها أوتاداً ، فَسَکَنَت عَلی حَرَکَتِها مِن أن تَمیدَ بِأَهلِها أو تَسیخَ بِحِملِها أو تَزولَ عَن مَواضِعِها . (4)

.

1- .الصَیخُود : الصخره الملساء الصُّلْبه لاتحرّک من مکانها ولایعمل فیها الحدید (لسان العرب : ج 3 ص 245 «صخد») .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 91 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 57 ص 112 ح 90 .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، الاحتجاج : ج 1 ص 477 ح 116 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 255 ح 8 .
4- .نهج البلاغه : الخطبه 211 ، بحار الأنوار : ج 57 ص 38 ح 15 .

ص: 415



باب نهم : زمین شناسی و هواشناسی

9 / 1 وظیفه کوه ها در زمین

باب نهم : زمین شناسی و هواشناسی9 / 1وظیفه کوه ها در زمینامام علی علیه السلام :[ خداوند] عز و جل با صخره های استوار و کوه های بلند و پایدار ، جنبش زمین را تعدیل کرد و به خاطر فرو رفتن بُن کوه ها در جای جای زمین و خزیدنشان در سوراخ های آن ، زمینْ آرام گرفت و کوه ها بر درشتی و پستی های آن ایستاده ، سر به فلک کشیدند .

امام علی علیه السلام :[ خداوند] عز و جل زمین را ایجاد کرد و آن را بی آن که مشغولش کند نگه داشت ، و بدون استوار ساختن آن بر چیزی ، آن را به جریان انداخت و بدون تکیه گاه ، استوارش داشت و بدون پایه ، آن را برافراشت و از کجی و انحراف ، نگه داشت ، و از در هم ریختن و گشودگی بازش داشت ، میخ های آن را استوار کرد و کوه ها را گرداگردش برافراشت .

امام علی علیه السلام در شگفتی آفرینش هستی : و [ خداوند] عز و جل صخره های زمین و بلندی ها و کوه های بزرگ را آفرید و در جایشان برقرار ساخت ، و در قرارگاهشان مُلزم گردانید . قلّه کوه ها به سوی آسمان کشیده شد و ریشه آنها در آب ، قرار گرفت . کوه ها را از دشت های هموار ، بیرون آورْد و ریشه های آنها را در جای جای زمین و در جای مناسبشان فرو بُرد ، ستیغ های آنها را سر به آسمان کشاند و بلندی های آن را درازنا بخشید و آنها را برای زمین، تکیه گاه قرار داد و چون میخ در آن ، استوار گردانید و در نتیجه ، زمینْ آرام گرفت تا نتواند ساکنانش را بلرزاند و یا آنچه را بر پشت دارد ، بریزد ، و یا از جای خود ، خارج شود .

.


ص: 416

عنه علیه السلام :فَطَرَ الخَلائِقَ بِقُدرَتِهِ، ونَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحمَتِهِ، ووَتَّدَ بِالصُّخورِ مَیَدانَ أرضِهِ 1 . (1)

9 / 2تَسییرُ سُحبِ الأَمطارِ إلی أعالِی الجِبالِ (2)الإمام علیّ علیه السلام :وفَسَحَ بَینَ الجَوِّ وبَینَها ، وأعَدَّ الهَواءَ مُتَنَسَّماً لِساکِنِها ، وأخرَجَ إلَیها أهلَها عَلی تَمامِ مَرافِقِها ، ثُمَّ لَم یَدَع جُرُزِ (3) الأَرضِ الَّتی تَقصُرُ مِیاهُ العُیونِ عَن رَوابیها ، ولا تَجِدُ جَداوِلُ الأَنهارِ ذَریعَهً إلی بُلوغِها ، حَتّی أنشَأَ لَها ناشِئَهَ سَحابٍ تُحیی مَواتَها وتَستَخرِجُ نَباتَها . ألَّفَ غَمامَها بَعدَ افتِراقِ لُمَعِهِ وتَبایُنِ قَزَعِهِ ، حَتّی إذا تَمَخَّضَت لُجَّهُ المُزنِ فیهِ ، وَالتَمَعَ بَرقُهُ فی کُفَفِهِ (4) ، ولَم یَنَم وَمیضُهُ فی کَنَهوَرِ رَبابِهِ ومُتَراکِمِ سَحابِهِ ، أرسَلَهُ سَحّاً مُتَدارِکاً ، قَد أسَفَّ هَیدَبُهُ ، تَمریهِ الجَنوبُ دِرَرَ أهاضیبِهِ ودَفَعَ شَآبیبِهِ ، فَلَمّا ألقَتِ السَّحابُ بَرکَ بِوانَیها ، وبَعاعَ مَا استَقَلَّت بِهِ مِنَ العِب ءِ المَحمولِ عَلَیها أخرَجَ بِهِ مِن هَوامِدِ الأَرضِ النَّباتَ ، ومِن زُعرِ الجِبالِ الأَعشابَ ، فَهِیَ تَبهَجُ بِزینَهِ رِیاضِها ، وتَزدَهی بِما اُلبِسَتهُ مِن رَیطِ أزاهیرِها ، وحِلیَهِ ما سُمِطَت بِهِ مِن ناضِرِ أنوارِها ، وجَعَلَ ذلِکَ بَلاغاً لِلأَنامِ ورِزقاً لِلأَنعامِ ، وخَرَقَ الفِجاجَ فی آفاقِها وأقامَ المَنارَ لِلسّالِکینَ عَلی جَوادِّ طُرُقِها . (5)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 1 ، الاحتجاج : ج 1 ص 473 ح 113 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 300 ح 7 و ج 4 ص 247 ح 5 .
2- .یبیّن الإمام علیّ علیه السلام فی الخطبه 91 نعمه من نِعَم اللّه علی عباده ، تتّصل بتحریک الجوّ وما فیه من هواء وریاح وغیوم . ففی تقدیر اللّه تعالی أ نّه أجری فی السهول أنهارا لیشرب منها الناس والدوابّ والنبات ، أمّا المناطق العالیه فی الجبال فلم یترکها بدون ماء وحیاه ، بل سیّر لها نصیبها من الماء عن طریق حرکه الریاح التی تنشأ عن اختلاف الحراره بین سطح البحر وسطح الجبل ، فإذا تبخّر ماء البحر علا فی الجوّ لخفّته ، وانحدر من الجبل هواء بارد یملأ فراغه ، فتحدث بذلک دوره للریاح ، تحمل بموجبها سحب الأمطار إلی أعالی الجبال ، فإذا وصلت إلی هنالک فوجئت ببروده جوّ الجبال ، فتکاثفت وانعقدت أمطارا ، تجری علی رؤوس الجبال ، مشیعه الحیاه والخصب والنضاره والرزق للنبات والأنعام والأنام (تصنیف نهج البلاغه : ص 785) .
3- .الجرز: الأرض التی لا نبات بها ولا ماء (النهایه: ج1 ص260 «جرز»).
4- .کُفَّه کلِّ شیء بالضم : طُرّته وحاشیَتُه (النهایه : ج 4 ص 191 «کفف») .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 91 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 57 ص 112 ح 90 .

ص: 417



9 / 2 بردن ابرهای باران زا بر بلندای کوه ها

امام علی علیه السلام :[ خداوند] عز و جل آفریده ها را به قدرتش آفرید ، و بادها را به رحمتش گسترانْد ، و با صخره ها ، لرزش زمینش را آرام ساخت . 1

9 / 2بردن ابرهای باران زا بر بلندای کوه ها (1)امام علی علیه السلام :[ خداوند] عز و جل فضای بین جَو و زمین را گسترانْد و هوا را برای تنفّس ساکنان زمین ، آماده ساخت ، و اهل زمین را با آنچه لازم داشتند ، در آن ساکن کرد ، و [ حتّی] زمین های خشک را که آب چشمه ها از رسیدن به قسمت های پست و بلند آن ناتوان اند و جوی های کوچک و بزرگْ بِدان نمی رسند ، رها نساخت . ابرهایی آفرید تا با آنها قسمت های مُرده زمین را زنده کند و در آنها گیاه برویانَد . ابرهای پاره پاره و پراکنده در هوا را به هم آورد تا آبی که درون ابر بود ، بجنبد و آنها را چون دوغِ درون مَشک به هم زد . برقِ ابر در کرانه های آسمان درخشید و درخشش آن ، در دل ابرهای سیاه و سفید متراکم ، آرام نگرفت . از آن ، بارانی تندْ روان گردید ، دامنه های کشیده ابر به زمینْ نزدیک شد ، و باد جنوبْ آن را دوشید تا قطره های درشت آن ، از دِلِ ابر ، بیرون آید . و ابر را چون شتری که سینه و پهلوی خود را در زمین می گسترانَد ، در هوا گسترانْد و بار سنگینی را که بر دوش ابر بود ، فرو ریخت و با آن باران ، از زمین های خشک ، گیاهْ بیرون آورد و از جای جای کوه ها ، علفْ سبز گردانید و زمین ، به زینت مَرغزارهایش شادمان گشت و در جامه ای که از گل ها و پیرایه شکوفه های تازه و شادابْ پوشیده بود ، درخشید و همه آنها را خوراک مردمان و غذای چارپایان قرار داد و در کرانه های زمین ، راه ها گشود و برای پویندگان این راه ها ، نشانه هایی را برافراشت .

.

1- .امام علی علیه السلام در خطبه 91 ، نعمتی از نعمت های خداوند را بر بندگانش بیان می کند که مربوط به حرکت جَو و هوا و بادها و ابرهای موجود در آن است . خداوند متعال در دشت ها جوی هایی را جاری ساخته تا مردم و چارپایان و گیاهان از آنها سیراب شوند . با این حال، بخش های مرتفع زمین را هم بدون آب و زندگی رها نکرده است ؛ بلکه از راه حرکت بادها (که از اختلاف حرارت بین سطح دریا و سطح ارتفاعات به وجود می آیند)، سهم آب کوه ها را هم تأمین کرده است . هر گاه که آب دریاها تبخیر می شود، به خاطر سبکی اش، در هوا بالا می رود و از ارتفاعات نیز هوای سردی فرود می آید و خلأهای موجود بین هوای گرم را پر می کند . با این کار ، چرخه بادها پدید می آید و رطوبت را به بالاترین نقطه کوه ها می رساند که وقتی به آن جا رسید ، در برخورد با سردی هوای کوه ، به قطرات باران ، تبدیل می شود و بر قلّه کوه ها می بارد و زندگی ، سرسبزی ، طراوت و روزیِ گیاهان ، چارپایان و انسان ها را با خود به ارمغان می آورد (تصنیف نهج البلاغه : ص 785) .

ص: 418

9 / 3الجِبالُ مَخازِنُ مِیاهِ الأَنهارِ (1)الإمام علیّ علیه السلام :فَلَمّا سَکَنَ هَیجُ الماءِ مِن تَحتِ أکنافِها ، وحَملِ شَواهِقِ الجِبالِ الشُّمَّخِ البُذَّخِ عَلی أکتافِها ، فَجَّرَ یَنابیعَ العُیونِ مِن عَرانینِ اُنوفِها ، وفَرَّقَها فی سُهوبِ بیدِها وأخادیدِها . (2)

عنه علیه السلام :أرسی أوتادَها ، وضَرَبَ أسدادَها ، وَاستَفاضَ عُیونَها ، وخَدَّ أودِیَتَها ، فَلَم یَهنِ ما بَناهُ ، ولا ضَعُفَ ما قَوّاهُ . (3)

.

1- .عندما تسقط الأمطار علی الجبال ترتوی تربتها فتنمو فیها الأشجار والزروع ، وتزدهر حیاه الإنسان والحیوان . أمّا المیاه الفائضه فتمتصّها الجبال لتخزنها فی جیوب کبیره نقیّه بارده . حتی إذا جاء الصیف وقلّت میاه الأنهار ، تفجّرت تلک المیاه من الینابیع معیناً عذباً سلسبیلاً ، وقد أشار القرآن إلی هذه الحقیقه العلمیّه ، التی تفید أنّ الجبال مخازن میاه الینابیع ، والأنهار ، کما أشار إلیها الإمام علیّ علیه السلام فی عدّه مواضع (تصنیف نهج البلاغه : ص 787) .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 91 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 57 ص 111 ح 90 .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 186 ، الاحتجاج : ج 1 ص 478 ح 116 ، بحار الأنوار : ج 57 ص 30 ح 6 .

ص: 419



9 / 3 کوه ها ، مخازن آب رودها

9 / 3کوه ها ، مخازن آب رودها (1)امام علی علیه السلام :وقتی جوشش آب در گوشه و کنار زمین، آرام شد و کوه های بلند و سر به فلک کشیده را بر دوش زمین نهاد ، از فراز کوه ها ، چشمه ها را جوشانْد و آنها را در شکاف بیابان ها و زمین های هموار ، جاری ساخت .

امام علی علیه السلام :[ خداوند] عز و جل میخ های زمین را استوار کرد ، و کوه ها را گِرداگِردش برافراشت ، و چشمه هایش را روان ساخت ، و دره هایش را شکافت . آنچه او ساخت ، سست نگردید ، و آنچه او توانَش بخشید ، ناتوان نشد .

.

1- .. وقتی باران بر کوه ها می بارد ، خاک آنها را نرم می کند و در آنها درختان و گیاهان می روید و زندگی انسان و حیوانات شکوفا می گردد . کوه ها آب های جاری را در خود فرو می برند و آن را در طبقه های وسیع ، پاک و سرد، جمع می کنند تا وقتی که تابستان فرا رسد و آب جوی ها کم گردد . در آن هنگام، این آب ها از چشمه ها، شیرین و گوارا جاری می گردند و قرآن به این حقیقت علمی اشاره می کند که کوه ها مخزن آب چشمه ها و نهرها هستند، چنان که امام علی علیه السلام هم در چندین جا به این موضوع اشاره دارد (تصنیف نهج البلاغه : ص 787) .

ص: 420

الباب العاشر : سلونی قبل أن تفقدونیالإمام علیّ علیه السلام :سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی . (1)

تاریخ دمشق عن عُمَیر بن عبد اللّه :خَطَبَنا عَلِیٌّ عَلی مِنبَرِ الکوفَهِ ، فَقالَ : أیُّهَا النّاسُ ، سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی ، فَبَینَ الجَبلینِ (2) مِنّی عِلمٌ جَمٌّ . (3)

الإمام علیّ علیه السلام :سَلونی قَبلَ أن تَفقِدونی ، فَلَأَنا بِطُرُقِ السَّماءِ أعلَمُ مِنّی بِطُرُقِ الأَرضِ ، قَبلَ أن تَشغَرَ (4) بِرِجلِها فِتنَهٌ تَطَأُ فی خِطامِها (5) وتَذهَبُ بِأَحلامِ قَومِها . (6)

.

1- .التوحید : ص 305 ح 1 ، الاحتجاج : ج 1 ص 610 ح 138 کلاهما عن الأصبغ بن نباته ، تاریخ الیعقوبی : ج 2 ص 193 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 282 ح 22 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام ، الملاحم والفتن : ص 221 ح 319 عن زرّ بن حبیش ، غرر الحکم : ح 5637 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 38 وفیه «روی ابن البختری من ستّه طرق ، وابن القصل من عشر طرق ، وإبراهیم الثقفی من أربعه عشر طریقا» ؛ المناقب للخوارزمی : ص 91 ح 85 عن أبی البختری .
2- .وفی نسخه : «الجنبین» .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 400 ؛ التوحید : ص 92 ح 6 عن وهب بن وهب القرشی عن الإمام الصادق عن أبیه عنه علیهم السلام ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 282 ح 22 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه عنه علیهم السلام وفیهما «فإنّ بین جوانحی علما جمّا» بدل «فبین الجبلین ...» .
4- .الشَّغرُ : الرفع (لسان العرب : ج 4 ص 417 «شغر») .
5- .الخطم من کلّ طائر : منقارُهُ . والحظم من کلّ دابّه : مُقَدَّمُ أنفها وفمها نحو الکلب والبعیر (لسان العرب : ج 12 ص 186 «خطم») .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 189 ، غرر الحکم : ح 5635 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 285 ح 5145 کلاهما إلی «بطرق الأرض» وفیهما «أخبر» بدل «أعلم» .