گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوازدهم
بخش چهاردهم : مهرورزی به امام علی



اشاره

بخش چهاردهم : مهرورزی به امام علیفصل یکم : تأکید بر دوست داشتن امام علیفصل دوم : برکات دوست داشتن امام علیفصل سوم : ویژگی های دوستداران امام علیفصل چهارم : محبوبیت امام علی نزد خداوند ، پیامبر و فرشتگانفصل پنجم : برحذر داشتن از غلو در دوست داشتن امام علی

.


ص: 174



درآمد

درآمدمحبّت ، در فرهنگ اسلامی ، واژه ای ارجمند و زیباست . در آموزه های دینی به «مهر ورزی» ، توجهی ویژه شده است و تعبیر «هل الدینُ إلّا الحُبّ؟ آیا دین ، جز محبّت است؟» ، مکانت «مهر ورزی» را به اوج رسانده است . «حُبّ» چیست؟ چه کسی را باید دوست داشت؟ به چه کسی نباید مهر ورزید؟ اینها و جز اینها ، پرسش هایی است که آموزه های دینی بدانها پاسخ گفته اند و در این درآمد ، مجال پرداختن به آنها نیست . (1) اکنون بر این نکته تأکید می ورزیم که عشق به زیبایی و مهر ورزیدن به چهره های سرشار از نیکی و کرامت و رادی ، حقیقتی فطری است . نمی شود تصوّر کرد که کسی بر فطرت پاک ، باقی مانده و گرایش های فطری او دستخوش انحراف نگردیده باشد و در عین حال ، از عشق ورزی به زیبایی ها و دوست داشتن ارجمندی ها و والایی ها و گرایش به قلّه ها و قلّه سانی ها تن زند . پیامبر صلی الله علیه و آله به دوست داشتن علی علیه السلام سفارش کرده و مهر ورزیدن به اهل بیت علیهم السلام را نشانه ایمان دانسته است ، و آیا این همه جز واقع نمایی است؟ و جز ارشاد به حقیقت است؟ و به آنچه از درون جان انسان می جوشد؟!

.

1- .ر . ک : دوستی در قرآن و حدیث .

ص: 175

علی علیه السلام سرشار از زیبایی هاست ، و وجودش چونان کوهساری سرچشمه تمامت فضیلت ها ، زیبایی ها ، ولایی ها و بزرگی ها ... و این واقعیّت ، تحقق همان حقیقت والایی است که همگان از تمام فِرقه ها ، جریان ها و مکتب ها ، دوست و دشمن ، بدان خشنود شده اند . (1) و مگر «اهل بیت علیهم السلام » جز این هستند؟ ... اکنون مجال گسترده گویی در این زمینه نیست ؛ امّا به لحاظ اهمیت موضوع و ارجمندی مطلب ، برچیدن دامن سخن بدون بازگویی اندکی از بسیار ، روا نخواهد بود . شایسته چنان می دانیم که لزوم مهرورزی به علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام را در پرتو آیتی الهی به اختصار ، باز گوییم ، و راز تأکید بسیار بر دوست داشتنِ علی و آل علی علیهم السلام را در پرتو یکی از آیات الهی اندکی بکاویم و آن گاه در پرتو آموزه های نبوی و ... سخن را جمع بندی کنیم و خواننده را به خواندن احادیث و تأمل کردن در آنها فرا خوانیم : خداوند منزّه ، در سوره شورا که موضوع محوری و بنیادین آموزه های آن ، وحی و ابعاد رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله است به پیامبر خدا دستور می دهد که به مردمان بگوید : «قُل لَا أَسْئلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی . (2) بگو : بر این رسالت ، مزدی ، جز دوست داشتن خویشاوندان ، از شما نمی خواهم» . شگفتا! قرآن ، شعار همه پیامبران را یاد کرده است که می گفتند : «وَ مَآ أَسْئلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَا عَلَی رَبِّ الْعَلَمِینَ . (3) به خاطر انجام دادن رسالتم دستْ مزدی از شما نمی خواهم . مُزد من جز بر عهده پروردگار جهانیان نیست» .

.

1- .ر . ک : ج 9، ص 53 (علی از زبان دشمنانش) .
2- .شورا ، آیه 23 .
3- .شعرا ، آیه 109 ، 127 ، 145 ، 164 ، 180 .

ص: 176

امّا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمان می یابد که بگوید : مزد رسالت من ، دوستی خویشاوندان من است . این آیت الهی چون در کنار آیات دیگری که در خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله به این موضوع پرداخته اند نهاده شود ، محتوای آن روشن است . در آیه دیگری آمده است : «قُلْ مَا سَأَلْتُکُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَا عَلَی اللَّهِ . (1) بگو : «هر مزدی که از شما خواستم آن از خودتان! مزد من جز بر خدا نیست ...» . و در آیه ای دیگر آمده : «قُل لَا أَسْئلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَا ذِکْرَی لِلْعَلَمِینَ . (2) بگو : من ، از شما هیچ مزدی بر این [رسالت] نمی خواهم . این [قرآن] ، جز تذکّری برای جهانیان نیست» . که نشانگر آن است که آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله از امّت خواسته است ، برای آنان و به نفع آنان است ، و گر نه کتاب الهی ، «ذکر»ی است از آنِ همگان ، و پاداشی را برنمی تابد . در آیتی دیگر آمده است : «قُلْ مَآ أَسْئلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَا مَن شَآءَ أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلاً . (3) بگو : بر این [رسالت] اجری از شما طلب نمی کنم ، جز این که هر کس بخواهد ، راهی به سوی پروردگارش [در پیش ]گیرد» . که نشانگر آن است که این پاداش ، پیوندی مستقیم با دعوت و پذیرش آن دارد ، و معنا چنین است که : پذیرش آنچه من عرضه می کنم ، همان پاداش من است و در ورای آن ، پاداشی نیست .

.

1- .سبأ ، آیه 47 .
2- .انعام ، آیه 90 .
3- .فرقان ، آیه 57 .

ص: 177

بدین سان و با توجّه به آیات دیگر ، این «مودّت» نیز به پاسخگویی به دعوت باز خواهد گشت و آیه بیانگر این خواهد بود که این خواست ، برای شما و در جهت منافع شماست . یعنی گاهی سخن از نفی کلّی مزد و پاداش است و دیگر گاه ، تأکید بر این که پاداش ، از آنِ کسی است که می خواهد راهی به خدا جوید ، و در پی آن ، تصریح به این که این پاداشی که خواسته ام نیز برای خود شماست و در نهایت ، این که : پاداش من «مودّت با اَقارب من» است . پس پاداش پیامبر صلی الله علیه و آله ویژگی هایی دارد : 1 . مطلقا نفع آن ، عائد وی نمی شود ؛ 2 . صد در صد به نفع امّت است ؛ 3 . چیزی است که راه امّت را به سوی خدا هموار می سازد . بدین سان ، «الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی» تداوم راه رسالت و ادامه خطّ پیامبر صلی الله علیه و آله است . خودِ پیامبر صلی الله علیه و آله نیز این تعبیر قرآنی را معنا کرده و مصداق آن را در جهت اهداف کلّی ابلاغ دین ، روشن نموده و بدین سان ، آینده رهبری امّت را با توجه بدان ، مطرح ساخته است و صریحا در مقابل سؤال ها (که : این «قُربی» چه کسانی هستند؟) فرموده است : «علی و فاطمه و دو فرزند آن دو» . بدین ترتیب ، آیه نیز با تفسیر پیامبر خدا ، در جهت همان آهنگ کلّیِ تبلیغ رسالت و تأکید بر تداوم راه پیشوایی ، و روشنگریِ دیگری درباره فردای امّت است . روایات بسیاری که از «مودّت» آل محمّد صلی الله علیه و آله سخن گفته و محبت آنها را واجب شمرده ، و مرگ در راه محبت آنها را شهادت در راه خدا دانسته ، و کین ورزی بدانها و خشم گرفتن بر علی علیه السلام را نفاق معرفی کرده اند ، همه و همه در جهت ایجاد جریان

.


ص: 178

همسو با اهل بیت علیهم السلام بوده است و جلوگیری از شکل گیری جریانی معارض با آن بزرگواران و یقینا معارض با آموزه هایِ دین و معارف قرآنی بوده است . به واقع ، با این همه ، پیامبر صلی الله علیه و آله تداوم حرکت خود را در اهل بیت علیهم السلام می نگرد ، و پس از خود ، این رسالت را به دوش برجسته ترین مصداق اهل بیت ، علی علیه السلام می نهد ، و هرگونه رویارویی با وی را «مواجهه» با خویش تلقی می کند . یعنی نمی شود کسی فطرتی سالم داشته باشد ، از ایمان و باور استوار برخوردار باشد ، حق را بشناسد و حق مداری را پیشه کند و در عین حال ، به علی علیه السلام کین بورزد . و مگر نه این است که او سرشار از زیبایی ها و ارجمندی ها و ولایی هاست؟! می شود فطرتی سالم داشت و زیبایی را دوست نداشت و از سرایش حماسه برای زیبایی ها تن زد؟! آیا می شود حق مدار بود و علی را که تجسّم عینی حق است ، دوست نداشت؟! ... «وَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَا الضَّلَلُ ؛ (1) و بعد از حقیقت ، جز گم راهی چیست؟» . چگونه می توان جامه زیبای ایمان به تن و دل در گرو خداوند داشت و علی علیه السلام را که غرق در ایمان به خداوند و برترین عاشق و عابدِ اللّه و والاترین جلوه باور و ایمان است دوست نداشت؟! و این است راز سخن بلند مولا علیه السلام که فرمود : لَو ضَرَبتُ خَیشومَ المُؤمِنِ بِسَیفی هذا عَلی أن یُبغِضَنی ما أبغَضَنی ، ولَو صَبَبتُ الدُّنیا بِجَمّاتِها عَلَی المُنافِقِ عَلی أن یُحِبَّنی ما أحَبَّنی ، وذلِکَ أنَّهُ قُضِیَ فَانقَضی عَلی لِسانِ النَّبِیِّ الاُمِّیِّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ : «یا عَلِیُّ! لا یُبغِضُکَ مُؤمِنٌ ولا یُحِبُّکَ مُنافِقٌ . (2) چنانچه با شمشیرم بر بینی مؤمن بکوبم تا مرا دشمن بدارد ، هرگز با من دشمنی نمی ورزد ؛ چنانچه تمام دنیا را در اختیار منافقْ بگذارم تا مرا دوست

.

1- .یونس : آیه 32 .
2- .ر . ک : ص 238 (ح 5995) .

ص: 179

بدارد ، هرگز مرا دوست نخواهد داشت . این ، مقدّر شده و بر زبان پیامبر اُمّی جاری گشته است که او گفت : «ای علی! مؤمن ، تو را دشمن نمی دارد و منافق ، تو را دوست نمی دارد . چنین است راز عشق ورزی نیک نهادان مؤمن و شور و هیجان پاک سرشتان استوارْ باور در راه علی علیه السلام ؛ پیراسته دلانی که در سخت ترین شرایط زندگی از مهر ورزی به آستان علی علیه السلام تن نزدند و با استوار گامی ، شکوهمندترین حماسه ها را رقم زدند و با خون جوشان خویش ، عزت و صلابت و ایمان و عشق به حق را بر رواق تاریخ ، جاودانه ساختند ؛ حُجرها ، رُشَیدها ، میثم ها ، عمرو بن حَمِق ها و ...

.


ص: 180

الفصل الأوّل : التأکید علی حبّه1 / 1حُبُّهُ حُبُّ اللّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی عَهِدَ إلَیَّ عَهدا فی عَلِیٍّ ، فَقُلتُ : یا رَبِّ بیِّنهُ لی ، فَقالَ : اِسمَع ، فَقُلتُ : سَمِعتُ ، فَقالَ : إنَّ عَلِیّا رایَهُ الهُدی ، وإمامُ أولِیائی ، ونورُ مَن أطاعَنی ، وهُوَ الکَلِمَهُ الَّتی ألزَمتُهَا المُتَّقینَ ، مَن أحَبَّهُ أحَبَّنی ومَن أبغَضَهُ أبغَضَنی ، فَبَشِّرهُ بِذلِکَ . (1)

فضائل الصحابه لابن حنبل عن ابن عبّاس :بَعَثَنِی النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ فَقالَ : أنتَ سَیِّدٌ فِی الدُّنیا وسَیّدٌ فِی الآخِرَهِ ، مَن أحَبَّکَ فَقَد أحَبَّنی وحَبیبُکَ حَبیبُ اللّهِ ، وعَدُوُّکَ عَدُوّی وعَدُوّی عَدُوُّ اللّهِ ، الوَیلُ لِمَن أبغَضَکَ مِن بَعدی . (2)

.

1- .حلیه الأولیاء : ج 1 ص 66 ، المناقب لابن المغازلی : ص 46 ح 69 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 291 کلّها عن أبی برزه و ص270 عن أبی جعفر وعمر بن علیّ ؛ الأمالی للطوسی : ص 343 ح 705 و ص 354 ح 733 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 596 ح 10 والثلاثه الأخیره عن غالب الجهنی وفیها من «علیّ رایه الهدی» ، بشاره المصطفی : ص 119 عن عمر بن علیّ ، شرح الأخبار : ج 1 ص 163 ح 118 والخمسه الأخیره عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله وراجع الیقین : ص 291 ح 104 .
2- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 642 ح 1092 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 138 ح 4640 وفیه «حبیبک حبیبی وحبیبی حبیب اللّه » بدل «حبیبک حبیب اللّه » ، تاریخ بغداد : ج 4 ص 41 الرقم 1647 ، المناقب لابن المغازلی : ص 103 ح 145 وفیهما «حبیبی» بدل «حبیبک» ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 292 ح 8822 ، المناقب للخوارزمی : ص 327 ح 337 کلاهما نحوه وراجع کمال الدین : ص 251 ح 1 .

ص: 181



فصل یکم : تأکید بر دوست داشتن امام علی

1 / 1 دوست داشتن علی ، دوست داشتن خداست

فصل یکم : تأکید بر دوست داشتن امام علی1 / 1دوست داشتن علی ، دوست داشتن خداستپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل درباره علی به من سفارش کرد . گفتم : پروردگارا! آن سفارش را برایم روشن ساز . فرمود : «بشنو» . گفتم : می شنوم . آن گاه فرمود : «به درستی که علی ، پرچم هدایت ، پیشوای اولیای من ، و روشنگر راه فرمان بُرداران من است و او کلمه ای است که پرهیزگاران را به پیروی و همراهی آن ، فرمان داده ام . هر کس او را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و هر کس او را دشمن بدارد ، مرا دشمن داشته است . علی را به این سخنان ، بشارت بده» .

فضائل الصحابه ، ابن حنبل به نقل از ابن عبّاس : پیامبر صلی الله علیه و آله توسّط من برای علی علیه السلام پیام فرستاد که : «تو ای علی در دنیا و آخرت ، سَرور هستی . هر کس تو را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و دوستدار تو دوستدار خداست . دشمن تو دشمن من است و شمن من ، دشمن خداست . بَدا به حال کسی که پس از من با تو دشمنی ورزد!» .

.


ص: 182

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ عَلِیّا فَقَد أحَبَّنی ومَن أحَبَّنی فَقَد أحَبَّ اللّهَ ، ومَن أبغَضَ عَلِیّا فَقَد أبغَضَنی ومَن أبغَضَنی فَقَد أبغَضَ اللّهَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّهُ فَقَد أحَبَّ اللّهَ تَعالی ، ومَن أبغَضَهُ فَقَد أبغَضَ اللّهَ تَعالی . (2)

الأمالی للطوسی عن سلمان :لا أزالُ اُحِبُّ عَلِیّا علیه السلام ، فَإِنّی رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَضرِبُ فَخِذَهُ ویَقولُ : مُحِبُّکَ لی مُحِبٌّ ومُحِبّی للّهِِ مُحِبٌّ ، ومُبغِضُکَ لی مُبغِضٌ ومُبغِضی للّهِِ تَعالی مُبغِضٌ . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کُنتُ یَومَ بَدرٍ جالِسا وقَدِ انقَضَتِ الغَزاهُ ، فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبرائیلُ علیه السلام فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ تَعالی یُقرِئُکَ السَّلامَ ویَقولُ لَکَ : إنّی آلَیتُ عَلی نَفسی بِنَفسی ألّا اُلهِمَ حُبَّ عَلِیٍّ إلّا مَن أحبَبتُهُ ، فَمَن أحبَبتُهُ ألهَمتُهُ ذلِکَ ، ومَن أبغَضتُهُ ألهَمتُهُ بُغضَهُ وعَداوَتَهُ . (4)

الأمالی للطوسی عن أنس بن مالک :لَقَد سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُوَ یَقولُ : یا أنَسُ ، تُحِبُّ عَلِیّا ؟ قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، وَاللّهِ إنّی لَأُحِبُّهُ لِحُبِّکَ إیّاهُ . فَقالَ : أما إنَّکَ إن أحبَبتَهُ أحَبَّکَ اللّهُ ، وإن أبغَضتَهُ أبغَضَکَ اللّهُ ، وإن أبغَضَکَ اللّهُ أولَجَکَ فِی النّارِ . (5)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 23 ص 380 ح 901 ، ذخائر العقبی : ص 122 ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 271 ح 8801 کلّها عن اُمّ سلمه و ص 270 ح 8800 ؛ المناقب للکوفی : ج 2 ص 481 ح 980 کلاهما عن یعلی بن مرّه الثقفی ، الاحتجاج : ج 1 ص 347 ح 56 عن سلیم بن قیس عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، جامع الأخبار : ص 54 ح 67 .
2- .الفضائل لابن شاذان : ص 114 عن أبی ذرّ والمقداد وسلمان عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- .الأمالی للطوسی : ص 133 ح 213 ، بشاره المصطفی : ص 74 وص 126 ؛ تاریخ دمشق : ج 42 ص 269 ح 8798 .
4- .شرح الأخبار : ج 1 ص 222 ح 207 ، الفضائل لابن شاذان : ص 124 کلاهما عن سلمان الفارسی ، بحار الأنوار : ج 40 ص 46 ح 83 .
5- .الأمالی للطوسی : ص 232 ح 411 ، بشاره المصطفی : ص 118 .

ص: 183

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس علی را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است و هر کس مرا دوست بدارد ، خداوند را دوست داشته است . هر کس با علی دشمنی ورزد ، با من دشمنی ورزیده و هر کس با من دشمنی ورزد ، با خداوند دشمنی ورزیده است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس علی را دوست بدارد ، خدای متعال را دوست داشته و هر کس علی را دشمن بدارد ، خدای متعال را دشمن داشته است .

الأمالی ، طوسی به نقل از سلمان : علی را همیشه دوست داشته ام ؛ چرا که دیدم پیامبر خدا بر ران او می زد و می فرمود : «دوستدار تو دوستدار من است و دوستدار من ، دوستدار خدا . دشمن تو دشمن من است و دشمن من ، دشمن خدای والا» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در روز بدر ، هنگامی که جنگْ پایان یافته بود ، نشسته بودم که جبرئیل علیه السلام بر من فرود آمد و گفت : «ای محمّد! خداوند والا بر تو سلام می فرستد و به تو می گوید : به خودم سوگند یاد کرده ام که محبّت علی را در دل کسی قرار ندهم ، مگر آن که وی را دوست داشته باشم . پس ، کسی را که دوست بدارم ، محبّت علی را در دلش قرار می دهم و کسی را که دشمن بدارم ، کینه و دشمنی علی را در او می نهم» .

الأمالی ، طوسی به نقل از اَنَس بن مالک : از پیامبر خدا شنیدم که فرمود : «ای انس! آیا علی را دوست داری؟». گفتم : ای پیامبر خدا! به خدا سوگند ، او را دوست دارم ، به خاطر آن که تو او را دوست داری . پیامبر خدا فرمود : «بدان که اگر علی را دوست بداری ، خداوند عز و جل تو را دوست می دارد و اگر او را دشمن بداری ، خداوند ، تو را دشمن می دارد و اگر خدا تو را دشمن بدارد ، در آتش فرو می اندازد» .

.


ص: 184

راجع : ص 248 (اللّه ورسوله) .

1 / 2حُبُّهُ حُبُّ النَّبِیِّرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ عَلِیّا فَقَد أحَبَّنی ، ومَن أبغَضَ عَلِیّا فَقَد أبغَضَنی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله فی علیٍّ علیه السلام : مَن أحَبَّهُ فَقَد أحَبَّنی ومَن أحَبَّنی فَقَد أحَبَّهُ اللّهُ ، ومَن أبغَضَهُ فَقَد أبغَضَنی ومَن أبغَضَنی فَقَد أبغَضَ اللّهَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ أقضی اُمَّتی بِکتابِ اللّهِ ، فَمَن أحَبَّنی فَلیُحِبَّهُ ؛ فَإِنَّ العَبدَ لا یَنالُ وَلایَتی إلّا بِحُبِّ عَلِیٍّ علیه السلام . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، أنَا وَلِیٌّ لِمَن والَیتَ ، وأنَا عَدُوٌّ لِمَن عادَیتَ . یا عَلِیُّ ، مَن أحَبَّکَ فَقَد أحَبَّنی ، ومَن أبغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی . (4)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 141 ح 4648 ، المناقب للخوارزمی : ص 70 ح 44 کلاهما عن سلمان ، تاریخ دمشق : ج 42 ص 269 ح 8798 عن حیّان عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الاستیعاب : ج 3 ص 204 الرقم 1875 ، ذخائر العقبی : ص 122 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ؛ الاحتجاج : ج 2 ص 27 ح 150 عن الإمام الحسن علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه إلی «أحبّنی» ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 205 عن ابن عبّاس واُمّ سلمه وسلمان .
2- .المعجم الکبیر : ج 1 ص 319 ح 947 عن أبی رافع ؛ بشاره المصطفی : ص 120 عن عمّار بن یاسر وفیه «أحبّ» بدل «أحبّه» فی الموضع الثانی ، شرح الأخبار : ج 1 ص 167 ح 125 عن اُمّ سلمه وفیه «ومن سبّ علیّا فقد سبّنی ، ومن سبّنی فقد سبّ اللّه » بدل «ومن أبغضه ...» ، تفسیر فرات : ص 164 ح 205 عن الإمام زین العابدین علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، وراجع أیضا ص 598 ح 760 .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 241 ح 8753 ؛ بشاره المصطفی : ص 149 کلاهما عن ابن عبّاس .
4- .الأمالی للصدوق : ص 656 ح 891 ، بشاره المصطفی : ص 180 کلاهما عن الحسن بن راشد عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، فضائل الشیعه : ص 56 ح 17 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، شرح الأخبار : ج 2 ص 397 ح 745 عن الحسن بن محبوب بإسناده عن الإمام علیّ علیه السلام ، تفسیر فرات : ص 265 ح 360 عن الإمام علیّ علیه السلام وفیه من «من أحبّک ...» وکلّها عنه صلی الله علیه و آله .

ص: 185



1 / 2 دوست داشتن علی ، دوست داشتن پیامبر است

ر . ک : ص 249 (خداوند و پیامبرش) .

1 / 2دوست داشتن علی ، دوست داشتن پیامبر استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس علی را دوست بدارد ، به یقین مرا دوست داشته است و هر کس علی را دشمن بدارد ، به یقین مرا دشمن داشته است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله درباره علی علیه السلام : هر کس علی را دوست بدارد ، به یقین مرا دوست داشته است و هر کس مرا دوست بدارد ، به یقین ، خداوندْ او را دوست می دارد و هر کس علی را دشمن بدارد ، به یقین ، مرا دشمن داشته است و هر کس مرا دشمن بدارد ، به یقین خداوندْ او را دشمن می دارد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی ، آگاه ترینِ امّتِ من به [موازین] قضا ، اساس کتاب خداست . هر که مرا دوست دارد ، باید علی را دوست بدارد . بنده به پیوندِ دوستی من نمی رسد ، مگر به واسطه دوستی با علی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! من ، دوست کسی هستم که تو دوست او باشی و دشمن کسی هستم که تو دشمن او باشی . ای علی! کسی که تو را دوست می دارد ، به یقین مرا دوست دارد و کسی که تو را دشمن می دارد ، به یقین مرا دشمن می دارد .

.


ص: 186

عنه صلی الله علیه و آله :خُلِقتُ أنَا وعَلِیٌّ مِن نورٍ واحِدٍ ، فَمُحِبّی مُحِبُّ عَلِیٍّ ومُبغِضی مُبغِضُ عَلِیٍّ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، کَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ یُحِبُّنی ویُبغِضُکَ . (2)

تاریخ دمشق عن جابر :دَخَلَ عَلَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ونَحنُ فِی المَسجِدِ وهُوَ آخِذٌ بِیَدِ عَلِیٍّ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله :أ لَستُم زَعَمتُم أنَّکُم تُحِبّونی ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : کَذَبَ مَن زَعَمَ أنّهُ یُحِبُّنی ویُبغِضُ هذَا . (3)

الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، أکُلُّ مَن قالَ : «لا إلهَ إلَا اللّهُ» مُؤمِنٌ ؟ قالَ : إنَّ عَداوَتَنا تُلحِقُ (4) بِالیَهودِ وَالنَّصاری ، إنَّکُم لا تَدخُلونَ الجَنَّهَ حَتّی تُحِبّونی ، وکَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ یُحِبُّنی ویُبغِضُ هذَا . یَعنی عَلِیّا علیه السلام . (5)

.

1- .الفضائل لابن شاذان : ص 82 ، بحار الأنوار : ج 39 ص 266 ح 40 .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 268 ح 8796 عن أبی سعید الخدری وأیضا ص 268 ، کفایه الطالب : ص 320 کلاهما عن اُمّ سلمه ، البدایه والنهایه : ج 7 ص 355 عن اُمّ سلمه وجابر وأبی سعید ؛ الکافی : ج 2 ص 239 ح 27 ، مشکاه الأنوار : ص 126 ح 291 کلاهما عن مهزم عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الخصال : ص 555 ح 31 عن عامر بن واثله و ص 577 ح 1 عن مکحول وکلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الأمالی للصدوق : ص 466 ح 621 ، بشاره المصطفی : ص 60 ، الأمالی للطوسی : ص 426 ح 953 والثلاثه الأخیره عن أبی الحمراء خادم النبیّ صلی الله علیه و آله و ص 604 ح 1251 عن أنس ، المحاسن : ج 1 ص 249 ح 467 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، مائه منقبه : ص 84 ح 33 عن زید بن علیّ عن أبیه عن الإمام الحسین عن الإمام علیّ علیهم السلام وکلاهما عنه صلی الله علیه و آله ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 3 ص 205 عن اُمّ سلمه وأنس ، المناقب للکوفی : ج 2 ص 476 ح 974 عن أبی طاهر عن أبیه عن جدّه ، شرح الأخبار : ج 1 ص 154 ح 98 عن أبی رافع .
3- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 268 ح 8794 و 8795 وراجع الاحتجاج : ج 1 ص 347 ح 56 .
4- .فی المناقب لابن شهرآشوب : «إنّ أعداءنا تَلحق» .
5- .الأمالی للصدوق : ص 341 ح 407 عن جابر بن یزید الجعفی ، المناقب لابن شهرآشوب : ج 3 ص 101 ، روضه الواعظین : ص 52 ، بحار الأنوار : ج 27 ص 75 ح 2 وراجع الأمالی للطوسی : ص 605 ح 1252 .

ص: 187

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :من و علی از یک نور آفریده شده ایم . پس ، دوستدار من دوستدار علی و دشمن من ، دشمن علی است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی! کسی که گمان می کند مرا دوست دارد ، و[لی] با تو دشمنی می ورزد ، دروغ می گوید .

تاریخ دمشق به نقل از جابر : درْ مسجد نشسته بودیم که پیامبر خدا بر ما وارد شد و دست علی علیه السلام را گرفته بود . آن گاه فرمود : «مگر شما گمان نمی برید که مرا دوست می دارید؟». گفتند : چرا ، ای پیامبر خدا! فرمود : «کسی که گمان می برد مرا دوست دارد ، و[لی] با علی دشمنی می ورزد ، دروغ می گوید» .

امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش : مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت : ای پیامبر خدا! آیا هر کس «لا اله الّا اللّه » بگوید ، مؤمن است ؟ پیامبر خدا فرمود : «دشمنی با ما ، [ حتّی اگر از سوی کسی باشد که لا إله إلّا اللّه بر زبان می آورد ، ]از یهود و نصارا سرچشمه می گیرد . شما به بهشتْ وارد نمی شوید ، مگر که مرا دوست بدارید و کسی که گمان می برد مرا دوست دارد ، و[لی] با این (یعنی علی) دشمنی می ورزد ، دروغ می گوید» .

.


ص: 188

المناقب للخوارزمی عن أبی برزه :قالَ رَسولُ اللّهُ صلی الله علیه و آله ونَحنُ جُلوسٌ ذاتَ یَومٍ : وَالَّذی نَفسی بِیَدِهِ ، لا تَزولُ قَدَمُ عَبدٍ یَومَ القِیامَهِ حَتّی یَسأَلَهُ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی عَن أربَعٍ : عَن عُمرِهِ فیما أفناهُ ، وعَن جَسَدِهِ فیما أبلاهُ ، وعَن مالِهِ فیما کَسَبَهُ وفیما أنفَقَهُ ، وعَن حُبِّنا أهلَ البَیتِ . فَقالَ لَهُ عُمَرُ : فَما آیَهُ حُبِّکُم مِن بَعدِکُم ؟ قالَ : فَوَضَعَ یَدَهُ عَلی رَأسِ عَلِیٍّ وهُوَ إلی جانِبِهِ وقالَ : إنَّ حُبّی مِن بَعدی حُبُّ هذَا . (1)

1 / 3حُبُّهُ فَریضَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :جاءَنی جَبرَئیلُ مِن عِندِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ بِوَرَقَهِ آسٍ خَضراءَ مَکتوبٌ فیها بِبَیاضٍ : إنّی افتَرَضتُ مَحَبَّهَ عَلِیٍّ بنِ أبی طالِبٍ عَلی خَلقی عامَّهً ، فَبَلِّغُهم ذلِکَ عَنّی . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ جَبرَئیلَ هَبَطَ عَلَیَّ یَومَ الأَحزابِ وقالَ : إنَّ رَبَّکَ یُقرِئُکَ السَّلامَ ، ویَقولُ لَکَ : إنّی قَدِ افَتَرضتُ حُبَّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ومَوَدَّتَهُ عَلی أهلِ السَّماواتِ وأَهلِ الأَرضِ ، فَلَم أُعذِر فی مَحَبَّتِهِ أحَدا ، فَمُر اُمَّتَکَ بِحُبِّهِ ، فَمَن أحَبَّهُ فَبِحُبّی وحُبِّکَ أحَبَّهُ ، ومَن أبغَضَهُ فَبِبُغضی وبُغضِکَ أبغَضَهُ . (3)

.

1- .المناقب للخوارزمی : ص 77 ح 59 ، المعجم الأوسط : ج 2 ص 348 ح 2191 نحوه ؛ المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 153 .
2- .المناقب للخوارزمی : ص 66 ح 37 ؛ الأمالی للطوسی : ص 619 ح 1276 کلاهما عن جابر .
3- .تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 869 ح 7 عن سلمان الفارسی وراجع الفضائل لابن شاذان : ص 125 .

ص: 189



1 / 3 دوست داشتن علی واجب است

المناقب ، خوارزمی به نقل از ابو بَرزه : روزی ، نزد پیامبر خدا نشسته بودیم که فرمود : «سوگند به آن که جانم در دست اوست ، هیچ بنده ای در روز قیامت قدم برنمی دارد ، تا این که خداوند متعال ، درباره چهار چیز از او پرسش کند : درباره عمرش که آن را در چه راهی صرف نموده است ؛ درباره جسمش که آن را در چه راهی فرسوده است ؛ درباره دارایی و ثروتش که آن را از چه طریقی کسب و در چه راهی خرج کرده است ؛ و درباره دوستی با ما اهل بیت» . عمر از پیامبر خدا سؤال کرد : نشانه دوستی با شما پس از شما چیست؟ پیامبر خدا ، دستش را بر سرِ علی علیه السلام که کنارش ایستاده بود نهاد و فرمود : «پس از درگذشت من ، دوستی با علی ، نشانه دوستی با من است» .

1 / 3دوست داشتن علی واجب استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل علیه السلام برگ مُورْد سبزی از سوی خدای عز و جل نزد من آمد که در آن ، به خطّ سفید نوشته شده بود : «به درستی که دوستی با علی بن ابی طالب را بر همه مخلوقاتم واجب گردانیدم . این پیام مرا به همه آنان برسان» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در روز جنگ احزاب ، جبرئیل علیه السلام بر من فرود آمد و گفت : پروردگارت بر تو سلام می فرستد و می فرماید : «من ، دوست داشتن علی بن ابی طالب و علاقه به او را بر ساکنان آسمان ها و زمین ، واجب کرده ام و عذر اَحدی را در [صورت کوتاهی در ]دوست داشتن او نمی پذیرم . پس ، امّتت را به دوست داشتن وی امر کن ؛ چرا که من ، دوستدار علی را به خاطر محبّتش به خودم و محبّتش به تو دوست می دارم و دشمن علی را به خاطر دشمنی اش با خودم و دشمنی اش با تو دشمن می دارم» .

.


ص: 190

عنه صلی الله علیه و آله :أتانی جُبرَئیلُ فَقالَ : إنَّ اللّهَ یَأمُرُک أن تُحِبَّ عَلِیّا وأن تَأمُرَ بِحُبِّهِ ووَلایَتِهِ ، فَإِنّی مُعطٍ أحِبّاءَ عَلِیٍّ الجَنَّهَ خُلدا بِحُبِّهِم إیّاهُ ، ومُدخِلٌ أعداءَهُ والتّارِکینَ وَلایَتَهُ النّارَ جَزاءً بِعَداوَتِهِم إیّاهُ وتَرکِهِم وَلایَتَهُ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ جَبرَئیل نَزَلَ عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ یَأمُرُکَ أن تُحِبَّ عَلِیّا وتُحِبَّ مَن یُحِبُّهُ ، فَإِنَّ اللّهَ تَعالی یُحِبُّ عَلِیّا . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أمَرَنِی اللّهُ عَزَّ وجَلَّ بِحُبِّ أربَعَهٍ وأَخبَرَنی أنَّهُ یُحِبُّهُم ، إنَّکَ یا عَلِیُّ مِنهُم ، إنَّکَ یا عَلِیّ مِنهُم . (3)

المستدرک علی الصحیحین عن بریده :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّ اللّهَ أمَرَنی بِحُبِّ أربَعَهٍ مِن أصحابی وأَخبَرَنی أنَّهُ یُحِبُّهُم . قالَ : قُلنا : مَن هُم یارَسولَ اللّهِ ؟ وکُلُّنا نُحِبُّ أن نَکون مِنهُم . فَقالَ : ألا إنَّ عَلِیّا مِنهُم ، ثُمَّ سَکَتَ ، ثُمَّ قالَ : أما إنَّ عَلِیّا مِنهُم ، ثُمَّ سَکَتَ . (4)

.

1- .الاُصول الستّه عشر : ص 62 عن جابر ، بصائر الدرجات : ص 74 ح 9 نحوه ولیس فیه من «فإنّی معط ...» عن سعد بن طریف وکلاهما عن الإمام الباقر علیه السلام .
2- .المناقب للخوارزمی : ص 301 ح 296 ، کنز العمّال : ج 5 ص 723 ح 14242 نقلاً عن ابن عساکر وکلاهما عن أبی ذرّ ؛ بشاره المصطفی : ص 156 عن محمّد بن جعفر عن الإمام الباقر علیه السلام .
3- .فضائل الصحابه لابن حنبل : ج 2 ص 648 ح 1103 ، حلیه الأولیاء : ج 1 ص 172 ؛ بشاره المصطفی : ص 241 کلّها عن بریده .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 3 ص 141 ح 4649 ، المناقب للخوارزمی : ص 69 ح 42 ؛ الخصال : ص 254 ح 127 ، الأمالی للمفید : ص 124 ح 2 وراجع رجال الکشّی : ج 1 ص 46 الرقم 21 والاختصاص : ص 9 وقرب الإسناد : ص 56 ح 184 .

ص: 191

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل علیه السلام ، نزد من آمد و گفت : «خداوند به تو فرمان می دهد که علی را دوست بداری و به محبّت و ولایت او امر نمایی . به درستی که به دوستداران علی ، فقط به خاطر محبّتشان به او ، بهشت جاودانه می بخشم و دشمنان او و روی گردانان از ولایتش را فقط به خاطر دشمنی با او و ترک ولایت او ، داخل جهنّم می گردانم» .

امام علی علیه السلام :جبرئیل علیه السلام ، بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت : «ای محمّد! خداوند به تو فرمان می دهد که علی را دوست بداری و دوستدار وی را [ نیز ]دوست بداری ؛ چرا که خداوند ، علی را دوست دارد» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل مرا به دوست داشتن چهار نفر فرمان داده و به من خبر داده است که خود نیز آن چهار نفر را دوست دارد . (و دو بار فرمود :) ای علی! تو یکی از آن چهار نفر هستی .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از بُرَیده : پیامبر خدا فرمود : «به درستی که خداوند ، مرا به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر کرده و به من خبر داده است که خود نیز آنان را دوست دارد» . پرسیدیم : این افراد ، چه کسانی هستند؟ ما همه مشتاقیم که از آنان باشیم . فرمود : «بدانید که علی از آنان است» . آن گاه ، لب فرو بست و دوباره فرمود : «علی از آنان است» و دیگر سخنی نگفت .

.


ص: 192

سنن الترمذی عن بریده :قالَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله : إنَّ اللّهَ أمَرَنی بِحُبِّ أربَعَهٍ وأخبَرَنی أنَّهُ یُحِبُّهُم . قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، سَمِّهِم لَنا . قالَ : عَلِیٌّ مِنهُم یَقولُ ذلِکَ ثَلاثا وأبو ذَرٍّ وَالمِقدادُ وسَلمانُ ، أمَرَنی بِحُبِّهِم وأخَبرَنی أنَّهُ یُحِبُّهُم . (1)

مسند الرویانی عن بریده :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اُمِرتُ بِحُبِّ أربَعَهٍ مِن أصحابی ، وأخبَرَنِی اللّهُ تَعالی أنَّهُ یُحِبُّهُم . قُلتُ : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : فیهِم عَلِیٌّ . قالَ : ثُمَّ ذَکَرَ ذلِکَ مِنَ الغَدِ ، فَقُلتُ : مَن هُم ؟ قالَ : مِنهُم عَلِیٌّ . ثُمَّ ذَکَرَ الیَومَ الثّانِیَ ، فَقُلتُ : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ قالَ : مِنهُم عَلِیٌّ . قالَ : ثُمَّ ذَکَرَ الیَومَ الثّالِثَ ، فَقُلتُ : مَن هُم ؟ فَقالَ : مِنهُم عَلِیٌّ ، وأبو ذَرٍّ الغِفارِیُّ ، وسَلمانُ الفارِسِیُّ ، وَالمِقدادُ بنُ الأَسوَدِ الکِندِیُّ . (2)

تفسیر فرات عن سلیم بن قیس عن الإمام علیّ علیه السلام :سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی کَلامٍ لَهُ طَویلٍ : إنَّ اللّهَ أمَرَنی بِحُبِّ أربَعَهٍ رِجالٍ مِن أصحابی وأَخَبَرنی أنَّهُ یُحِبُّهمُ ، وأمَرَنی أن اُحِبَّهُم ، وَالجَنَّهُ تَشتاقُ إلَیهِم . فَقیلَ : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ فَقالَ : عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ ، ثُمَّ سَکَتَ . فَقالوا : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ فَقالَ : عَلِیٌّ ، ثُمَّ سَکَتَ . فَقالوا : مَن هُم یا رَسولَ اللّهِ ؟ فَقالَ : عَلِیٌّ وثَلاثَهٌ مَعَهُ ، وهُوَ إمامُهُم وقائِدُهُم ودَلیلُهُم وهادیهِم ، لا یَنثَنونَ ، ولایَضِلّونَ ، ولا یَرجِعونَ ، ولا یَطولُ عَلَیهِمُ الأَمَدُ فَتَقسُوَ قُلوبُهُم : سَلمانُ وأبوذَرٍّ وَالمِقدادُ . (3)

.

1- .سنن الترمذی : ج 5 ص 636 ح 3718 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 53 ح 149 ، مسند ابن حنبل : ج 9 ص 24 ح 23076 نحوه وکلاهما إلی «سلمان» ؛ الخصال : ص 253 ح 126 نحوه وراجع عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 32 ح 53 وشرح الأخبار : ج 3 ص 487 ح 1412 .
2- .مسند الرویانی : ج 1 ص 72 ح 29 ؛ المناقب للکوفی : ج 1 ص 206 ح 126 .
3- .تفسیر فرات : ص 68 ح 38 ، بحار الأنوار : ج 26 ص 63 ح 146 .

ص: 193

سُنن التِّرمَذی به نقل از بُرَیده : پیامبر خدا فرمود : «خداوند عز و جل مرا به دوست داشتن چهار نفر ، امر کرده و به من خبر داده است که خود نیز آن چهار نفر را دوست دارد» . گفتند : ای پیامبر خدا! این افراد را برایمان نام ببر . فرمود : «علی از آنان است» و سه بار تکرار کرد [ و آن گاه افزود :] «و ابوذر ، مقداد و سلمان . خداوند ، مرا به دوست داشتن آنان امر کرده و به من خبر داده است که خود نیز آنان را دوست دارد» .

مُسنَد الرویانی به نقل از بُرَیده : پیامبر خدا فرمود : «به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر شده ام و خداوند متعال به من خبر داده که خود نیز آنان را دوست دارد» . پرسیدم: ای پیامبر خدا! این افراد ، چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی در میان آنان است» . پیامبر خدا ، فردا هم این مطلب را تکرار کرد . از ایشان پرسیدم : این افراد چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی از آنان است» . پس فردا نیز پیامبر صلی الله علیه و آله این سخن را تکرار کرد و من ، باز از ایشان سؤال کردم که : ای پیامبر خدا! این افراد چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی از آنان است» . روز چهارم نیز پیامبر صلی الله علیه و آله مطلب را تکرار کرد . از ایشان پرسیدم : این افراد ، چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی از آنان است و نیز ابوذر غِفاری ، سلمان فارسی و مِقداد بن اَسوَد کِنْدی» .

تفسیر فرات به نقل از سُلَیم بن قیس ، از امام علی علیه السلام : شنیدم که پیامبر خدا در سخنی بلند می فرمود : «به درستی که خداوندْ مرا به دوست داشتن چهار نفر از یارانم امر کرده و به من خبر داده است که خود نیز آنان را دوست دارد و به من امر کرده که آنان را دوست بدارم . و بهشت ، مشتاق آنان است» . گفتند : ای پیامبر خدا! این افراد ، چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی بن ابی طالب» و آن گاه ، لب فرو بست . [بار دیگر] سؤال کردند که : ای پیامبر خدا! این افراد ، چه کسانی هستند ؟ فرمود : «علی» و دیگر سخنی نگفت . [برای بار سوم] پرسیدند : ای پیامبر خدا! این افراد ، چه کسانی هستند؟ فرمود : «علی و سه نفر دیگر که همراه او هستند و او پیشوا ، رهبر ، راهنما و هدایتگر آنان است . این چهار تن ، نمی لغزند ، گم راه نمی شوند ، عدول نمی کنند و آرزوهای دور و دراز که سبب سخت شدن دل هایشان گردد ، ندارند . [این سه تن عبارت اند از :] سلمان ، ابوذر و مقداد» .

.


ص: 194

الإمام الحسن علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا أنَسُ انطَلِق فَادعُ لی سَیِّدَ العَرَبِ یعنی عَلِیّا فَقالَت عائِشَهُ :أ لَستَ سَیِّدَ العَرَبِ ؟ قالَ : أنَا سَیِّدُ وُلدِ آدَمَ ، وعَلِیٌّ سَیِّدُ العَرَبِ . فَلَمّا جاءَ عَلِیٌ رضی الله عنه أرسَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَی الأَنصارِ ، فَأَتَوهُ فَقالَ لَهُم : یا مَعشَرَ الأَنصارِ ، أ لا أدُلُّکُم عَلی ما إن تَمَسَّکتُم بِهِ لَن تَضِلّوا بَعدَهُ ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : هذَا عَلِیٌّ فَأَحِبّوهُ بِحُبّی وکَرِّموهُ لِکَرامَتی ، فَإِنَّ جِبریلَ علیه السلام أمَرَنی بِالَّذی قُلتُ لَکُم عَنِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ . (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلَیکُم بِعَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام ؛ فَإِنَّهُ مَولاکُم فَأَحِبّوهُ ، وکَبیرُکُم فَاتَّبِعوهُ ، وعالِمُکُم فَأَکرِموهُ ، وقائِدُکُم إلَی الجَنَّهِ فَعَزِّزوهُ ، وإذا دَعاکُم فَأَجیبوهُ ، وإِذا أمَرَکُم فَأَطیعوهُ ، أحِبّوهُ بِحُبّی ، وأَکرِموهُ بِکَرامَتی ، ما قُلتُ لَکُم فی عَلِیٍّ إلّا ما أمَرَنی بِهِ رَبّی جَلَّت عَظَمَتُهُ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَعاشِرَ أصحابی ، لا تَلومونی فی حُبِّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، فَإِنَّما حُبّی عَلِیّا مِن أمرِ اللّهِ ، وَاللّهُ أمَرَنی أن اُحِبَّ عَلِیّا واُدنیَهُ . یا عَلیُّ ، مَن أحَبَّکَ فَقَد أحَبَّنی ، ومَن أحَبَّنی فَقَد أحَبَّ اللّهَ ، ومَن أحَبَّ اللّهَ أحَبَّهُ اللّهُ ، وکانَ حَقیقا عَلَی اللّهِ أن یُسکِنَ مُحِبّیهِ الجَنَّهَ . یا عَلِیُّ ، مَن أبَغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی ، ومَن أبغَضَنی فَقَد أبغَضَ اللّهَ ، ومَن أبغَضَ اللّهَ أبغَضَهُ اللّهُ ولَعَنَهُ ، وکانَ حَقیقا عَلَی اللّهِ أن یوقِفَهُ یَومَ القِیامَهِ مَوقِفَ البُغَضاءِ ، ولا یُقبَلُ مِنهُ صَرفٌ ولا عَدلٌ ولا إجارَهٌ . (3)

.

1- .المعجم الکبیر : ج 3 ص 88 ح 2749 عن أبی لیلی ، حلیه الأولیاء : ج 1 ص 63 عن ابن أبی لیلی ؛ بشاره المصطفی : ص 109 عن سلمان عنه صلی الله علیه و آله نحوه وفیه من «یا معشر ...» .
2- .المناقب للخوارزمی : ص 316 ح 316 ، مقتل الحسین للخوارزمی : ج 1 ص 41 ؛ کنز الفوائد : ج 2 ص 57 ، مائه منقبه : ص 87 ح 36 وفیهما «فعزروه» بدل «فعزّزوه» وکلّها عن سلمان الفارسی .
3- .تفسیر فرات : ص 598 ح 760 عن سلمان الفارسی وراجع الفضائل لابن شاذان : ص 124 .

ص: 195

امام حسن علیه السلام :پیامبر خدا فرمود : «ای انَس! برو و سَرور عرب (یعنی علی) را نزد من فرا بخوان» . عایشه گفت : مگر تو سَرور عرب نیستی؟ فرمود : «من ، سرور فرزندان آدمم و علی ، سرور عرب است» . هنگامی که علی علیه السلام آمد ، پیامبر خدا در پی انصار فرستاد . وقتی انصار گرد آمدند ، پیامبر صلی الله علیه و آله به آنان فرمود : «ای جماعت انصار! نمی خواهید شما را به چیزی راهنمایی کنم که اگر به آن تمسّک جویید ، پس از آن ، هرگز گم راه نمی شوید؟» . گفتند : چرا ، ای پیامبر خدا! فرمود : «این ، علی است . پس به خاطر دوستی با من ، دوستش داشته باشید و به خاطر بزرگی من ، بزرگش بدارید . سخنی که برایتان گفتم ، جبرئیل علیه السلام از جانب خداوند عز و جل مرا بدان فرمان داده است» . (1)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اقتدا به علی بن ابی طالب ، واجب است ؛ چون او سَرور شماست . پس دوستش بدارید ؛ بزرگ شماست،پس پیروی اش نمایید؛دانای شماست،پس گرامی اش بدارید؛ رهبر شما به سوی بهشت است،پس عزیزش بدارید. هنگامی که شما را فرا خواند ، پاسخش بدهید و زمانی که فرمانتان داد، اطاعتش کنید؛ به خاطر دوستی با من دوستش بدارید و به خاطر بزرگی من ، بزرگش بشمارید . چیزی درباره علی به شما نگفتم، مگر آن که پروردگارم که عظمتش فراگیر است مرا بدان امر کرده است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای یاران من! مرا به خاطر مهرورزی به علی ، سرزنش نکنید ؛ چرا که مهر من به علی به فرمان خداست و خداوند به من امر کرده که علی را دوست بدارم و به او نزدیک باشم . ای علی! دوستدار تو دوستدار من و دوستدار من ، دوستدار خداست و کسی که خدا را دوست بدارد ، خداوندْ او را دوست می دارد و سزاوار است که خداوند ، دوستداران علی را در بهشتْ جای دهد . ای علی! دشمن تو دشمن من و دشمن من، دشمن خداست و کسی که خدا را دشمن بدارد ، خداوندْ او را دشمن می دارد و لَعنتش می کند و شایسته است که در روز رستاخیز ، او را در جایگاه دشمنان ، نگه دارد ، و هیچ یک از اعمال او پذیرفته نمی شود ، نه انفاق ، نه دادگری ، و نه پناه دهی اش .

.

1- .نیز ، ر . ک : ج 8 ، ص 91 پاورقی 1 .

ص: 196

عنه صلی الله علیه و آله :اللّهُمَّ إنَّکَ أمَرتَنی بِحُبِّ عَلِیٍّ ، فَأَحِبَّ مَن یُحِبُّهُ وأبغِض مَن أبغَضَهُ . (1)

تاریخ دمشق عن أبی ذرّ :قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : لا تَزولُ قَدَما ابنِ آدَمَ یَومَ القِیامَهِ حَتّی یُسأَلَ عَن أربَعٍ : عَن عِلمِهِ ما عَمِلَ بِهِ ، وعَن مالِهِ مِمَّا اکتَسَبَهُ ، وفیما أنفَقَهُ ، وعَن حُبِّنا أهلَ البَیتِ . فَقیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ومَن هُم ؟ فَأَومَأَ بِیَدِهِ إلی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (2)

1 / 4حُبُّهُ عِبادَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حُبُّ عَلِیٍّ عِبادَهٌ ، ولا یَقبَلُ اللّهُ إیمانَ عَبدٍ إلّا بِوَلایَتِهِ وَالبَراءَهِ مِن أعدائِهِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :وَلایَهُ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام وَلایَهُ اللّهِ ، وحُبُّهُ عِبادَهُ اللّهِ . (4)

عنه صلی الله علیه و آله :عَلِیٌّ بابُ عِلمی ، ومُبَیِّنٌ لِاُمَّتی ما اُرسِلتُ بِهِ مِن بَعدی ، حُبُّهُ إیمانٌ ، وبُغضُهُ نِفاقٌ ، وَالنَّظَرُ إلَیه رَأفَهٌ ، ومَوَدَّتُهُ عِبادَهٌ . (5)

.

1- .الاُصول الستّه عشر : ص 62 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام .
2- .تاریخ دمشق : ج 42 ص 259 ح 8790 ، کفایه الطالب : ص 324 .
3- .إرشاد القلوب : ص 209 .
4- .بشاره المصطفی : ص 16 و ص 153 ، روضه الواعظین : ص 114 کلّها عن ابن عبّاس .
5- .الفردوس : ج 3 ص 65 ح 4181 ؛ کنز الفوائد : ج 2 ص 67 وفیه «برأفهٍ ومودّهٍ» بدل «رأفه ومودّته» وکلاهما عن أبی ذرّ .

ص: 197



1 / 4 دوست داشتن علی عبادت است

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بار خدایا! تو مرا به دوست داشتن علی فرمان دادی . پس ، هر که او را دوست دارد ، دوستش بدار و هر که او را دشمن می دارد ، دشمنش بدار .

تاریخ دمشق به نقل از ابو ذر : پیامبر خدا فرمود : «در روز رستاخیز ، فرزند آدم قدم از قدم برنمی دارد ، مگر آن که از او درباره چهار چیزْ پرسش شود : درباره علمش که به چه کاری گرفته است ؛ درباره دارایی اش که از چه طریقی به دست آورده و در چه راهی خرج کرده است ؛ و درباره دوستی اش با ما اهل بیت» . سؤال شد : ای پیامبر خدا! آنان (اهل بیت) ، چه کسانی هستند؟ پیامبر خدا با دست خود به علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره کرد .

1 / 4دوست داشتن علی عبادت استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دوست داشتن علی ، عبادت است . خداوند ، ایمان هیچ بنده ای را نمی پذیرد ، مگر با [قبول ]ولایت علی و بیزاری جستن از دشمنان او .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ولایت علی بن ابی طالب ، ولایت خداست و دوست داشتنش عبادت خدا .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :علی ، دروازه دانش من است و پس از من ، تشریح کننده چیزهایی است که برای امّتم آورده ام . دوست داشتن او ایمان ، دشمن داشتن او نفاق ، نگاه کردن به او مهر ورزی ، و دوست داشتن او عبادت است .

.


ص: 198

الإمام الصادق علیه السلام :حُبُّ عَلِیٍّ عِبادَهٌ . (1)

1 / 5حُبُّهُ نِعمَهٌرسول اللّه صلی الله علیه و آله :حُبُّ عَلِیٍّ نِعمَهٌ ، وَاتِّباعُهُ فَضیلَهٌ . (2)

1 / 6حُبُّهُ العُروَهُ الوُثقیرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ أن یَتَمَسَّکَ بِالعُروَهِ الوُثقی فَلیَتَمَسَّک بِحُبِّ عَلِیٍّ وأهلِ بَیتی . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ أن یَتَمَسَّکَ بِالعُروَهِ الوُثقی الَّتی لا انفِصامَ لَها فَلیَتَمَسَّک بِوَلایَهِ أخی ووَصِیّی عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ ، فَإِنَّهُ لا یَهلِکُ مَن أحَبَّهُ وتَوَلّاهُ ، ولا یَنجو مَن أبغَضَهُ وعاداهُ . (4)

1 / 7حُبُّهُ أفضَلُ الأَعمالِالمناقب للخوارزمی عن أبی علقمه مَولی بَنی هاشِمٍ : صَلّی بِنا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله الصِّبحَ ، ثُمَّ التَفَتَ إلَینا فَقالَ : مَعاشِرَ أصحابی ، رَأَیتُ البارِحَهَ عَمّی حَمزَهَ بنَ عَبدِ المُطَّلِبِ وأخی جَعفَرَ بنَ أبی طالِبٍ ، وبَینَ أیدیهِما طَبَقٌ مِن نَبِق (5) فَأَکَلا ساعَهٍ ، ثُمَّ تَحَوَّلَ النَّبِقُ عِنَبا فَأَکلا مِنهُ ، فَتَحَوَّلَ العِنَبُ رُطَبا فَأَکَلا ساعَهً ، فَدَنَوتُ مِنهُما فَقُلتُ : بِأَبی أنتُما ، أیُّ الأَعمالِ وَجَدتُما أفضَلَ ؟ قالا : فَدَیناکَ بِالآباءِ وَالاُمَّهاتِ ، وجَدنا أفضَلَ الأَعمالِ : الصَّلاهَ عَلَیکَ ، وسَقیَ الماءِ ، وحُبَّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ رضی الله عنه . (6)

.

1- .تاریخ بغداد : ج 12 ص 351 الرقم 6787 ؛ بشاره المصطفی : ص 86 کلاهما عن الحسن بن صالح بن حیّ ، بحار الأنوار : ج 39 ص 280 ح 58 .
2- .الأمالی للصدوق : ص 58 ح 14 عن سلمه بن قیس ، روضه الواعظین : ص 124 ، بحار الأنوار : ج 39 ص 37 ح 7 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 58 ح 216 عن الحسن بن عبد اللّه التمیمی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 95 ح 86 عن الإمام الرضا علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
4- .معانی الأخبار : ص 368 ح 1 ، مائه منقبه : ص 94 ح 41 وفیه إلی «علیّ بن أبی طالب» وکلاهما عن ابن عبّاس .
5- .النَبِق : ثمر السِّدر ، وأشبه شیء به العُنّاب قبل أن تشتدّ حُمرته (النهایه : ج 5 ص 10 «نبق») .
6- .المناقب للخوارزمی : ص 74 ح 53 ؛ جامع الأحادیث للقمّی : ص 185 ، کشف الغمّه : ج 1 ص 95 ، الدعوات : ص 90 ح 227 عن ابن عبّاس ، بحار الأنوار : ج 94 ص 70 ح 63 وراجع مائه منقبه : ص 125 ح 71 وجامع الأحادیث للقمّی : ص 186 .

ص: 199


1 / 5 دوست داشتن علی نعمت است

1 / 6 دوست داشتن علی ریسمان محکم الهی است

1 / 7 دوست داشتن علی بهترینِ اعمال است

امام صادق علیه السلام :دوست داشتن علی ، عبادت است .

1 / 5دوست داشتن علی نعمت استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دوست داشتن علی ، نعمت است و پیروی از او ، فضیلت (برتری) .

1 / 6دوست داشتن علی ریسمان محکم الهی استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که دوست دارد به ریسمان محکم الهی در آویزد ، به دوستی علی و خاندان من چنگ زند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که مشتاق است به ریسمان محکم و ناگسستنی چنگ زند ، باید به ولایت برادر و جانشین من ، علی بن ابی طالب ، متوسّل شود ؛ چون کسی که او را دوست بدارد و پیروی اش کند ، هلاک نمی شود و کسی که با او کینه توزی می کند و دشمنی ورزد ، نجات نمی یابد .

1 / 7دوست داشتن علی بهترینِ اعمال استالمناقب ، خوارزمی به نقل از ابو علقمه (آزاد شده بنی هاشم) : پیامبر خدا نماز صبح را با ما به جا آورد . آن گاه ، رو به ما کرد و فرمود : «یاران من! دیشب ، عمویم حمزه بن عبد المطّلب و برادرم جعفر بن ابی طالب را در خواب دیدم که نزدشان سبدی از کُنار بود . مدّتی از آن خوردند . آن گاه ، سبدِ کُنار به انگور تبدیل شد و از آن [ نیز] خوردند . سپس انگور به خرمای تازه تبدیل شد . لختی نیز از آن خوردند . به آن دو نزدیک شدم و گفتم : پدرم فدایتان! کدام اعمال را بهتر یافتید؟ آن دو گفتند : پدران و مادران ما به فدایت! درود فرستادن بر تو ، آب رسانی [ به حُجّاج] و دوست داشتن علی علیه السلام را بهترینِ کارها یافتیم» .

.


ص: 200

1 / 8حُبُّهُ عُنوانُ صَحیفَهِ المُؤمِنِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عُنوانُ صَحیفَهِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (1)

تاریخ بغداد عن أنس بن مالک :وَاللّهِ الَّذی لا إلهَ إلّا هُوَ ، لَسَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : عُنوانُ صَحیفَهِ المُؤمِنِ حُبُّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ . (2)

الفضائل لابن شاذان عن أنس بن مالک :سَمِعَت اُذنایَ أنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی حَقِّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام : عُنوانُ صَحیفَهِ المُؤمِنِ یَومَ القِیامَهِ حُبُّ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السلام (3) .

.

1- .بشاره المصطفی : ص 154 ، المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 151 ؛ الصواعق المحرقه : ص 125 ح 32 کلّها عن أنس .
2- .تاریخ بغداد : ج 4 ص 410 الرقم 2314 ، تاریخ دمشق : ج 5 ص 230 ح 1262 ، المناقب لابن المغازلی : ص 243 ح 290 .
3- .الفضائل لابن شاذان : ص 97 .

ص: 201



1 / 8 دوست داشتن علی سرلوحه نامه اعمال مؤمن است

1 / 8دوست داشتن علی سرلوحه نامه اعمال مؤمن استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سرلوحه اعمال مؤمن ، دوست داشتن علی بن ابی طالب است .

تاریخ بغداد به نقل از انس بن مالک : سوگند به خداوند که معبودی جز او نیست ، شنیدم که پیامبر خدا می فرمود : «دوست داشتن علی بن ابی طالب ، سرلوحه نامه اعمال مؤمن است» .

الفضائل ، ابن شاذان به نقل از انس بن مالک : با گوش های خود شنیدم که پیامبر خدا درباره علی بن ابی طالب علیه السلام می فرمود : «در روز رستاخیز ، دوست داشتن علی بن ابی طالب ، سرلوحه اعمال مؤمن است .

.


ص: 202

الفصل الثانی : برکات حبّه2 / 1الاِهتِداءُرسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ عَلِیّا فَقَدِ اهتَدی ، ومَن أبغَضَهُ فَقَدِ اعتَدی . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أحَبَّ عَلِیّا کانَ رَشیدا مُصیبا ، ومَن أبغَضَهُ لَم یَنَل مِنَ الخَیرِ نَصیبا . (2)

راجع : ج 2 ص 178 (أحادیث الهدایه) . ج 7 ص 548 (الهادی) .

2 / 2الأَمنُ والإیمانُالمعجم الکبیر عن ابن عمر :بَینَما أنَا مَعَ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله فی ظِلٍّ بِالمَدینَهِ وهُوَ یَطلُبُ عَلِیّا رضی الله عنهإذِ انتَهَینا إلی حائِطٍ ، فَنَظَرنا فیهِ فَنَظَرَ إلی عَلِیٍّ وهُوَ نائِمٌ فِی الأَرضِ وقَدِ اغبَرَّ ، فَقالَ : لا ألومُ النّاسَ یُکَنّونَکَ أبا تُرابٍ . فَلَقَد رَأیتُ عَلِیّا تَغَیَّرَ وَجهُهُ وَاشتَدَّ ذلِکَ عَلَیهِ . فَقالَ : أ لا اُرضیکَ یا عَلِیُّ ؟ قالَ : بَلی یا رَسولَ اللّهِ . قالَ : أنتَ أخی ووَزیری ، تَقضی دَینی ، وتُنجِزُ مَوعِدی ، وتُبرِئُ ذِمَّتی . فَمَن أحَبَّکَ فی حَیاهٍ مِنّی فَقَد قَضی نَحبَهُ ، ومَن أحَبَّکَ فی حَیاهٍ مِنکَ بَعدی خَتَمَ اللّهُ لَهُ بِالأَمنِ وَالإیمانِ ، ومَن أحَبَّکَ بَعدی ولَم یَرَکَ خَتَمَ اللّهُ لَهُ بِالأَمنِ وَالإیمانِ وآمَنَهُ یَومَ الفَزَعِ الأَکبَرِ ، ومَن ماتَ وهُوَ یُبغِضُکَ یا عَلِیُّ ماتَ میتَهً جاهِلِیَّهً یُحاسِبُهُ اللّهُ بِما عَمِلَ فِی الإِسلامِ . (3)

.

1- .جامع الأخبار : ص 54 ح 65 .
2- .جامع الأخبار : ص 54 ح 66 .
3- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 321 ح 13549 ؛ علل الشرائع : ص 157 ح 4 وفیه «بالجنّه» بدل «نحبّه» وراجع مسند أبی یعلی : ج 1 ص 271 ح 524 .

ص: 203