گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه عقاید اسلامی
جلد دوم
فصل سوم : آثار حکمت



3 / 1 کاهش شهوت

3 / 2 شناخت عبرت

فصل سوم : آثار حکمت3 / 1کاهش شهوت5110.الإمام زین العابدینَ علیه السلام ( فی دُعائِهِ ) امام علی علیه السلام :هر اندازه حکمت قوی گردد ، شهوت ، ضعیف می شود .5109.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :بر شهوت چیره شو ، تا حکمتت کامل گردد .3 / 2شناخت عبرت5108.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :هرکه در حکمتْ راسخ گردید ، عبرت را شناخت .5107.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :یقین ، چهار شاخه است : تیزبینی ، دریافت حکمت ، شناخت عبرت و سنّت پیشینیان . پس هرکس دیده تیزبین بیابد ، حکمت را شناخته است و هرکس حکمت را بیابد ، عبرت را شناخته است و هرکس عبرت را بیابد ، به سنّت [پیشینیان ]پی برده است و هرکس سنّت را شناخت ، گویی که با پیشینیان

بوده است و به آنچه راست تر است ، راه می بَرَد و به مایه نجات نجات یافتگان و هلاکت هلاک شدگان می نگرد و جز این نیست که خداوند ، آن که را هلاک کرده ، به سبب سرپیچی اش بوده و آن که را نجات داده ، به جهت فرمان برداری اش بوده است .

.


ص: 380

3 / 3المَنعُ عَنِ السُّوء5106.الإمام علیّ علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :لِلنُّفوسِ طَبائِعُ سوءٍ وَالحِکمَهُ تَنهی عَنها. (1)3 / 4العِصمَه5105.عنه علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :قُرِنَتِ الحِکمَهُ بِالعِصمَهِ. (2)5104.الإمام العسکری علیه السلام :عنه علیه السلام :الحِکمَهُ عِصمَهٌ ، العِصمَهُ نِعمَهٌ. (3)5103.امام رضا علیه السلام :عنه علیه السلام :لا حِکمَهَ إلاّ بِعِصمَهٍ. (4)3 / 5نورُ القَلبِ5100.امام صادق علیه السلام :عیسی علیه السلام :إنَّ الحِکمَهَ نورُ کُلِّ قَلبٍ. (5) .

1- .غرر الحکم : ح 7341 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 403 ح 6807 .
2- .غرر الحکم : ح 6712 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 371 ح 6263 .
3- .غرر الحکم : ح 12 ، عیون الحکم والمواعظ : ج 36 ص 721 و 722 .
4- .غرر الحکم : ح 10916 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 545 ح 10122 .
5- .تحف العقول : ص 512 ، بحارالأنوار : ج 14 ص 316 ح 17 .

ص: 381



3 / 3 حفظ از زشتی

3 / 4 عصمت

3 / 5 روشنی دل

3 / 3حفظ از زشتی5101.عنه علیه السلام ( فی وَصِیَّتِهِ لِعَبدِ اللّه ِ بنِ جُندَبٍ ) امام علی علیه السلام :جان ها طبیعت های بدی دارند و حکمت از آنها باز می دارد .3 / 4عصمت5099.الاُصول الستّه عشر عن زید الزرّاد :امام علی علیه السلام :حکمت با عصمت ، همراه است .5098.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :حکمت ، [مایه] عصمت و عصمت ، نعمت است .5097.امام صادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :حکمتی نیست جز همراه عصمت .3 / 5روشنی دل5096.امام صادق علیه السلام :عیسی علیه السلام :حکمت ، روشنی هر دلی است .

.


ص: 382

5095.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :بِحَقٍّ أقولُ لَکُم : إنَّ الصَّقالَهَ تُصلِحُ السَّیفَ وتَجلوهُ ، کَذلِکَ الحِکمَهُ لِلقَلبِ تَصقُلُهُ وتَجلوهُ ، وهِیَ فی قَلبِ الحَکیمِ مِثلُ الماءِ فِی الأَرضِ المَیتَهِ تُحیی قَلبَهُ کَما یُحیِی الماءُ الأَرضَ المَیتَهَ ، وهِیَ فی قَلبِ الحَکیمِ مِثلُ النّورِ فِی الظُّلمَهِ یَمشی بِها فِی النّاسِ. (1)5094.مصباح الشریعه ( در آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت داده است ) عنه علیه السلام :أسرِعوا إلی بُیوتِکُمُ المُظلِمَهِ فَأَنیروا فیها ، کَذلِکَ فَأَسرِعوا إلی قُلوبِکُمُ القاسِیَهِ بِالحِکمَهِ قَبلَ أن تَرینَ (2) عَلَیهَا الخَطایا فَتَکونَ أقسی مِنَ حِجارَهِ. (3)5093.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :أحیِ قَلبَکَ بِالمَوعِظَهِ ، وأمِتهُ بِالزَّهادَهِ ، وقَوِّهِ بِالیَقینِ ، ونَوِّرهُ بِالحِکمَهِ. (4)5092.امام صادق علیه السلام :عنه علیه السلام :إنَّ قُلوبَ المُؤمِنینَ لَمَطوِیَّهٌ بِالإِیمانِ طَیًّا ، فَإِذا أرادَ اللّهُ إنارَهَ ما فیها فَتَحَها بِالوَحیِ فَزَرَعَ فیهَا الحِکمَهَ زارِعُها وحاصِدُها. (5)5096.عنه علیه السلام :الإمام الکاظم علیه السلام :إنَّ اللّهَ خَلَقَ قُلوبَ المُؤمِنینَ مَطوِیَّهً مُبهَمَهً عَلَی الإِیمانِ ، فَإِذا أرادَ استِنارَهَ ما فیها نَضَحَها بِالحِکمَهِ ، وزَرَعَها بِالعِلمِ ، وزارِعُها وَالقَیِّمُ عَلَیها رَبُّ العالَمینَ. (6)5095.الإمام الصادق علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ لُقمانَ قالَ لاِبنِهِ : یا بُنَیَّ ، عَلَیکَ بِمَجالِسِ العُلَماءِ ، وَاستَمِع

کَلامَ الحُکَماءِ ، فَإِنَّ اللّهَ یُحیِی القَلبَ المَیتَ بِنورِ الحِکمَهِ کَما یُحیِی الأَرضَ المَیتَهَ بِوابِلِ المَطَرِ. (7) .

1- .تحف العقول : ص 512 ، بحارالأنوار : ج 14 ص 316 ح 17 .
2- .الرَّین : کالصدأ یغشی القلب (لسان العرب: ج 13 ص 192) .
3- .تحف العقول : ص 506 ، بحارالأنوار : ج 14 ص 309 ح 17 .
4- .نهج البلاغه : الکتاب 31 ، کشف المحجّه : ص 221 عن عمرو بن أبی المقدام عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام ، بحارالأنوار : ج 77 ص 199 ح 1 .
5- .قرب الإسناد : ص 34 ح 112 عن بکر بن محمّد عن الإمام الصادق علیه السلام ، مختصر بصائر الدرجات : ص 196 نحوه ، بحارالأنوار : ج 70 ص 54 ح 21 .
6- .الکافی : ج 2 ص 421 ح 3 عن علیّ بن جعفر ، بحارالأنوار : ج 69 ص 318 ح 34 .
7- .المعجم الکبیر : ج 8 ص 199 ح 7810 عن أبی اُمامه وراجع: الموطّأ : ج 2 ص 1002 ح 1 والزهد لابن حنبل : ص 133 والزهد لابن المبارک : ص 487 ح 1387 وتحف العقول : ص 393 وروضه الواعظین : ص 16 وتنبیه الخواطر : ج 1 ص 83 .

ص: 383

5094.مصباح الشریعه ( فیما نَسَبَهُ إلَی الإِمامِ الصّادِقِ علیه السل ) عیسی علیه السلام :به حق برای شما می گویم : صیقل دادن ، شمشیر را نیکو و درخشان می سازد؛ همین گونه حکمت ، دل را صفا می دهد و درخشان می کند . حکمت در دل حکیم ، مانند آب در زمین مرده ، دل را زنده می کند؛ همان گونه که آب ، زمین مرده را زنده می کند . حکمت در دل حکیم ، مانند نور در تاریکی است که بدان ، میان مردم راه می رود .5093.عنه علیه السلام :عیسی علیه السلام :به خانه های تاریک خود بشتابید و در آن ، روشنایی برافروزید . همین گونه [برای رساندن] حکمت به دل های سخت خود بشتابید ، پیش از آن که زنگار خطاها بر آن بنشیند و از سنگ ، سخت تر گردد .5092.الإمام الصادق علیه السلام :امام علی علیه السلام :دلت را با پند ، زنده کن و با بی رغبتی بمیران و با یقین ، نیرو بخش و با حکمت ، روشن ساز .5091.امام باقر علیه السلام :امام علی علیه السلام :دل های مؤمنان به ایمان ، نیک پیچیده شده است . پس اگر خداوند ، روشن ساختن آن را اراده کند ، با وحی آن را بگشاید . پس در آن حکمت بکارد و به درو رسانَد .5090.امام باقر علیه السلام :امام کاظم علیه السلام :خداوند ، دل های مؤمنان را سربسته و پیچیده به ایمان آفریده است . پس هرگاه روشن ساختن آن را اراده کند ، آب حکمت بر آن بیفشانَد و دانش در آن بکارد ، و کشت کار و نگاهدار آن ، پروردگار جهانیان است .5091.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :لقمان به پسرش گفت : پسرکم! همواره در مجلس دانشمندان

باش و سخنان حکیمان را بشنو که خداوند ، دل مرده را به نور حکمت ، زنده می کند ، همان گونه که زمین مرده را با باران تند ، زنده می گردانَد . .


ص: 384

3 / 6الرُّشد5088.امام صادق علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :العِلمُ یُنجِدُ ، الحِکمَهُ تُرشِدُ. (1)5087.امام باقر علیه السلام :الإمام زین العابدین علیه السلام :هَلَکَ مَن لَیسَ لَهُ حَکیمٌ یُرشِدُهُ. (2)3 / 7العِلم5087.الإمام الباقر علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :العِلمُ ثَمَرَهُ الحِکمَهِ وَالصَّوابُ مِن فُروعِها. (3)5086.امام زین العابدین علیه السلام :عنه علیه السلام :بِالحِکمَهِ یُکشَفُ غِطاءُ العِلمِ. (4)5068.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :مَن کَشَفَ مَقالاتِ الحُکَماءِ انتَفَعَ بِحَقائِقِها. (5) .

1- .غرر الحکم : ح 5 ، عیون الحکم والمواعظ : ج 36 ص 713 و 714 .
2- .بحارالأنوار : ج 78 ص 159 ح 10 نقلاً عن محمّد بن الحسن بن حمدون فی کتاب التذکره .
3- .غرر الحکم : ح 1752 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 52 ح 1366 .
4- .غرر الحکم : ح 4273 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 188 ح 3868 .
5- .غرر الحکم : ح 9241 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 438 ح 7580 .

ص: 385



3 / 6 رشد

3 / 7 دانش

3 / 6رشد5071.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :دانش ، یاری می رساند ؛ حکمت ، ره می نماید .5072.عنه علیه السلام :امام زین العابدین علیه السلام :آن که حکیمی برای رهنمایی نیافت ، هلاک گشت .3 / 7دانش5075.الإمام علیّ علیه السلام ( فی صِفَهِ المُؤمِنِ ) امام علی علیه السلام :دانش ، ثمره حکمت است و درستی از شاخه های آن .5076.عنه علیه السلام :امام علی علیه السلام :با حکمت است که پرده از دانش برگرفته می شود .5072.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :آن که از سخنان حکیمان پرده برگیرد ، از حقایق آن بهره مند می گردد .

.


ص: 386

3 / 8مَعرِفَهُ النَّفسِ5075.امام علی علیه السلام ( در وصف مؤمن ) الإمام علیّ علیه السلام :مِن حِکمَتِهِ [ أیِ المَرءِ ]مَعرِفَتُهُ بِذاتِهِ. (1)5076.امام علی علیه السلام :عنه علیه السلام :أفضَلُ الحِکمَهِ مَعرِفَهُ الإِنسانِ نَفسَهُ ، ووُقوفُهُ عِندَ قَدرِهِ. (2)راجع : ص 326 (آثار العلم) .

.

1- .نزهه الناظر : ص 45 ح 9 عن الحارث الهمدانی ، أعلام الدین : ص 127 ، کشف الغمّه : ج 3 ص 138 عن الإمام الجواد عنه علیهماالسلام وفیه «علمه بنفسه» بدل «معرفته بذاته» .
2- .غرر الحکم : ح 3105 .

ص: 387



3 / 8 خودشناسی

3 / 8خودشناسی5078.امام علی علیه السلام :امام علی علیه السلام :از حکمت [انسان] ، شناخت خویشتن است .5079.عنه علیه السلام ( فی صِفَهِ المُؤمِنینَ ) امام علی علیه السلام :برترین حکمت ، خودشناسی انسان و از حدّ خود نگذشتن است .ر . ک : ص 327 (آثار دانش) .

.


ص: 388

الفصل الرابع : رأس الحکمه5080.امام علی علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أشرَفَ الحَدیثِ ذِکرُ اللّهِ تَعالی ، ورَأسَ الحِکمَهِ طاعَتُهُ. (1)5081.الإمام الصادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :خَشیَهُ اللّهِ رَأسُ کُلِّ حِکمَهٍ. (2)5081.امام صادق علیه السلام :عنه صلی الله علیه و آله :رَأسُ الحِکمَهِ مَخافَهُ اللّهِ عز و جل. (3)5082.الإمام الحسن علیه السلام :سعد السعود نقلاً عن سنن إدریس علیه السلام :اِعمَلوا وَاستَیقِنوا أنَّ تَقوَی اللّهِ هِیَ الحِکمَهُ الکُبری. (4) .

1- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 402 ح 5868 ، الأمالی للصدوق : ص 576 ح 788 کلاهما عن أبی الصباح الکنانی عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 74 ص 114 ح 8 .
2- .حلیه الأولیاء : ج 2 ص 386 ، مسند الشهاب : ج 1 ص 59 ح 41 ، الفردوس : ج 2 ص 193 ح 2964کلّها عن أنس ، کنزالعمّال : ج 3 ص 141 ح 5872 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 376 ح 5766 ، تفسیر القمّی : ج 1 ص 291 ، الاختصاص : ص 343 ، تنبیه الخواطر: ج 1 ص 221 وفیه «خشیه» بدل «مخافه» ؛ الزهد لابن حنبل : ص 92 عن خالد بن ثابت الربعیّ وفیه «خشیه الربّ» بدل «مخافه اللّه عز و جل» وکلاهما نقلاً عن زبور داود علیه السلام ، شعب الإیمان : ج 1 ص 470 ح 744 عن ابن مسعود ، دلائل النبوّه للبیهقی : ج 5 ص 242 عن عقبه بن عامر وفیه «الحکم» بدل «الحکمه» ، مسند الشهاب : ج 1 ص 100 ح 116 عن زید بن خالد ، کنزالعمّال : ج 3 ص 141 ح 5873 .
4- .سعد السعود : ص 39 ، بحارالأنوار : ج 11 ص 283 ح 11 وفیه «اعلموا» بدل «اعملوا» .

ص: 389


فصل چهارم : اساس حکمت

فصل چهارم : اساس حکمت5083.الإمام الحسین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین سخن ، ذکر خداوند متعال است و اساس حکمت ، فرمان برداری از اوست .5084.الإمام زین العابدین علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیم از خداوند ، اساس هر حکمتی است .5085.عنه علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اساس حکمت ، ترس از خداوند عز و جلاست .5086.عنه علیه السلام :سعد السعود به نقل از سُنن ادریس علیه السلام : عمل صالح انجام دهید و یقین داشته باشید که تقوای الهی ، بزرگ ترین حکمت است .

.


ص: 390

5083.امام حسین علیه السلام :رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الرِّفقُ رَأسُ الحِکمَهِ. (1)5084.امام زین العابدین علیه السلام :الإمام علیّ علیه السلام :رَأسُ الحِکمَهِ مُداراهُ النّاسِ. (2)5085.امام زین العابدین علیه السلام :عنه علیه السلام :رَأسُ الحِکمَهِ لُزومُ الحَقِّ. (3)عنه علیه السلام :رَأسُ الحِکمَهِ لُزومُ الحَقِّ وطاعَهُ المُحِقِّ. (4)

عنه علیه السلام :حِفظُ الدّینِ ثَمَرَهُ المَعرِفَهِ ورَأسُ الحِکمَهِ. (5)

عنه علیه السلام :رَأسُ الحِکمَهِ تَجَنُّبُ الخُدَعِ. (6)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَقوَی اللّهِ عز و جل رَأسُ کُلِّ حِکمَهٍ. (7)

الإمام علیّ علیه السلام :تَجَرَّع مَضَضَ الحِلمِ ، فَإِنَّهُ رَأسُ الحِکمَهِ وثَمَرَهُ العِلمِ. (8)

.

1- .مسند الشهاب : ج 1 ص 65 ح 51 عن جریر بن عبداللّه ، الفردوس : ج 2 ص 280 ح 3298 عن جابر ، کنزالعمّال : ج 3 ص 51 ح 5444 ؛ عوالی اللآلی : ج 1 ص 371 ح 79 ، بحارالأنوار : ج 75 ص 352 ح 62 .
2- .غرر الحکم : ح 5252 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 264 ح 4815 .
3- .غرر الحکم : ح 5223 .
4- .غرر الحکم : ح 5258 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 263 ح 4790 .
5- .غرر الحکم : ح 4903 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 231 ح 4417 .
6- .غرر الحکم : ح 5249 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 263 ح 4789 .
7- .الفردوس : ج 2 ص 71 ح 2403 عن أنس ؛ تحف العقول : ص 512 عن عیسی علیه السلام وص 232 عن الإمام الحسن علیه السلام وفیهما «التقوی» بدل «تقوی اللّه » .
8- .غرر الحکم : ح 4546 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 202 ح 4102 وفیه «غصص» بدل «مضض» .

ص: 391

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مدارا ، اساس حکمت است .

امام علی علیه السلام :اساس حکمت ، مدارا کردن با مردم است .

امام علی علیه السلام :اساس حکمت ، همراهی با حق است .

امام علی علیه السلام :اساس حکمت ، همراهی با حق و پیروی صاحب حق است .

امام علی علیه السلام :نگاهداری دین ، ثمره معرفت و اساس حکمت است .

امام علی علیه السلام :اساس حکمت ، دوری گزیدن از نیرنگ است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تقوای خداوند عز و جل ، اساس هر حکمتی است .

امام علی علیه السلام :سوزش درد بردباری را جرعه جرعه بنوش ؛ چرا که بُردباری ، اساس حکمت و ثمره دانش است .

.


ص: 392

الفصل الخامس : جوامع الحکمرسول اللّه صلی الله علیه و آله :کانَ فِی الدُّنیا حَکیمانِ یَلتَقِیانِ فِی السَّنَهِ مَرَّهً فَیَعِظُ أحَدُهُما صاحِبَهُ ، فَالتَقَیا فَقالَ أحَدُهُما لِصاحِبِهِ : عِظنی وَاجمَع وأوجِز ، لا أقدِرُ أن أقِفَ عَلَیکَ مِنَ العِبادَهِ . فَقالَ : یا أخی ، اُنظُر أن لا یَراکَ اللّهُ حَیثُ نَهاکَ ، ولا یَفقِدَکَ حَیثُ أمَرَکَ. (1)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن أصلَحَ أمرَ آخِرَتِهِ أصلَحَ اللّهُ أمرَ دُنیاهُ ، ومَن أصلَحَ ما بَینَهُ وبَینَ اللّهِ أصلَحَ اللّهُ ما بَینَهُ وبَینَ النّاسِ. (2)

الإمام علیّ علیه السلام :کانَتِ الفُقَهاءُ وَالحُکَماءُ إذا کاتَبَ بَعضُهُم بَعضاً کَتَبوا بِثَلاثٍ لَیسَ مَعَهُنَّ رابِعَهٌ : مَن کانَتِ الآخِرَهُ هَمَّهُ کَفاهُ اللّهُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنیا ، ومَن أصلَحَ سَریرَتَهُ أصلَحَ اللّهُ عَلانِیَتَهُ ، ومَن أصلَحَ فیما بَینَهُ وبَینَ اللّهِ أصلَحَ اللّهُ فیما بَینَهُ وبَینَ النّاسِ. (3)

.

1- .الفردوس : ج 3 ص 275 ح 4825 عن أنس .
2- .عدّه الداعی: ص 216، نهج البلاغه: الحکمه 89 عن الإمام علیّ علیه السلام ، المحاسن : ج 1 ص 97 ح 64 عن إسماعیل بن مسلم عن الإمام الصادق عن أبیه عن الإمام علیّ علیهم السلام، بحارالأنوار: ج 71 ص 367 ح 17 وراجع: الفردوس: ج 3 ص 581 ح 5819 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه: ج 4 ص 396 ح 5845 ، الکافی : ج 8 ص 307 ح 477 نحوه ، الخصال : ص 129 ح 133 ، ثواب الأعمال : ص 216 ح 1 کلّها عن إسماعیل بن مسلم السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 163 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلاموفیه «مِنَ الدُّنیا کانَتِ الجَنّهُ مأواهُ» بدل «کَفاهُ اللّه ُ هَمَّهُ مِنَ الدُّنیا» ، بحارالأنوار : ج 71 ص 181 ح 36 وراجع: الجعفریّات : ص 236 وأعلام الدین : ص 334 .

ص: 393



فصل پنجم : حکمت های جامع

فصل پنجم : حکمت های جامعپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو حکیم در دنیا بودند که در سال ، یک بار همدیگر را می دیدند و یکی ، دیگری را پند می داد . پس چون به هم رسیدند ، یکی از آن دو به دیگری گفت : پند ده و جامع و مختصر بگو که نمی توانم به خاطر تو از عبادت ، بازمانم . پس او گفت : برادر من! بنگر تا خداوند در آن جا که تو را باز داشته ، نبیند و در آن جا که فرمانت داده ، بیابد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن که کار آخرتش را به سامان آورد ، خداوند ، کار دنیایش را سامان دهد و آن که میان خود و خداوند را اصلاح کند ، خداوند ، میان او و مردم را اصلاح فرماید .

امام علی علیه السلام :فقیهان و حکیمان ، هرگاه با همدیگر مکاتبه می کردند ، سه چیز را می نوشتند که چهارمی نداشت : کسی که همّتش آخرت باشد ، خدا کار دنیایش را کفایت می کند ؛ و کسی که درونش را اصلاح کرد ، خداوند ، برون وی را اصلاح می کند ؛ و کسی که میان خود و خداوند را اصلاح کند ، خداوند ، میان او و مردم را اصلاح می کند .

.


ص: 394

عنه علیه السلام :کانَتِ الحُکَماءُ فیما مَضی مِنَ الدَّهرِ تَقولُ : یَنبَغی أن یَکونَ الاِختِلافُ إلَی الأَبوابِ لِعَشرَهِ أوجُهٍ : أوَّلُها : بَیتُ اللّهِ عز و جل لِقَضاءِ نُسُکِهِ ، وَالقِیامِ بِحَقِّهِ ، وأداءِ فَرضِهِ . وَالثّانی : أبوابُ المُلوکِ الَّذینَ طاعَتُهُم مُتَّصِلَهٌ بِطاعَهِ اللّهِ عز و جل ، وحَقُّهُم واجِبٌ ، ونَفعُهُم عَظیمٌ ، وضَرُّهُم شَدیدٌ . وَالثّالِثُ : أبوابُ العُلَماءِ الَّذینَ یُستَفادُ مِنهُم عِلمُ الدّینِ وَالدُّنیا . وَالرّابِعُ : أبوابُ أهلِ الجودِ وَالبَذلِ الَّذینَ یُنفِقونَ أموالَهُمُ التِماسَ الحَمدِ ، ورَجاءَ الآخِرَهِ . وَالخامِسُ : أبوابُ السُّفَهاءِ الَّذینَ یُحتاجُ إلَیهِم فِی الحَوادِثِ ، ویُفزَعُ إلَیهِم فِی الحَوائِجِ . وَالسّادِسُ : أبوابُ مَن یُتَقَرَّبُ إلَیهِ مِنَ الأَشرافِ لاِلتِماسِ الهِبَهِ وَالمُروءَهِ وَالحاجَهِ . وَالسّابِعُ : أبوابُ مَن یُرتَجی عِندَهُمُ النَّفعُ فِی الرَّأیِ وَالمَشوَرَهِ ، وتَقوِیَهِ الحَزمِ، وأخذِ الاُهبَهِ لِما یُحتاجُ إلَیهِ . وَالثّامِنُ : أبوابُ الإِخوانِ لِما یَجِبُ مِن مُواصَلَتِهِم ، ویَلزَمُ مِن حُقوقِهِم . وَالتّاسِعُ : أبوابُ الأَعداءِ الَّتی تَسکُنُ بِالمُداراهِ غَوائِلُهُم ، ویُدفَعُ بِالحِیَلِ وَالرِّفقِ وَاللُّطفِ وَالزِّیارَهِ عَداوَتُهُم . وَالعاشِرُ : أبوابُ مَن یُنتَفَعُ بِغِشیانِهِم ، ویُستَفادُ مِنهُم حُسنُ الأَدَبِ ، ویُؤنَسُ بِمُحادَثَتِهِم. (1)

.

1- .الخصال : ص 426 ح 3 عن الأصبغ بن نباته ، بحارالأنوار : ج 1 ص 197 ح 2 .

ص: 395

امام علی علیه السلام :حکیمان ، در روزگار کهن چنین می گفتند : سزاوار است که آمد و شد به درها و خانه ها از این ده صورت بیرون نباشد : نخست : خانه خدای عز و جل است برای انجام دادن مناسک و برپا داشتن حقّ آن و ادای فریضه اش ؛ دوم : بارگاه پادشاهانی که فرمانبری از آنها به فرمانبری خدای عز و جلپیوسته و حقّشان واجب و نفعشان ، بزرگ و زیانشان ، سخت است ؛ سوم : خانه های دانشمندانی که دانش دین و دنیا از ایشان استفاده می شود ؛ چهارم : خانه های سخاوتمندان و کریمانی که دارایی های خویش را برای ستایش و به امید آخرت ، انفاق می کنند ؛ پنجم : خانه های جاهلانی که در حوادث روزگار به آنها نیاز می شود و در حاجت ها به ایشان روی آورده می شود ؛ ششم : خانه های بزرگانی که در جستجوی بخشش و عطایا و برآوردن حاجت ها به ایشان نزدیک می شوند ؛ هفتم : خانه های کسانی که امید بهره ای از نظر و مشورت ایشان هست و دوراندیشی و آماده سازی برای برآوردن نیازها را تقویت می کند ؛ هشتم : خانه های برادران برای صله رَحِم واجب و ادای حقوق لازم آنان ؛ نهم : خانه های دشمنانی که با مدارا ، غائله آنها می خوابد و با چاره جویی و مدارا و لطف و دیدار ، دشمنی شان می رود ؛ دهم : خانه های کسانی که آمد و شد با آنها ، سودمند است و از آنان ، ادب نیکو فرا گرفته می شود و گفتگوی با آنها مایه انس است .

.


ص: 396

الخصال عن عامر الشّعبیّ :تَکَلَّمَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام بِتِسعِ کَلِماتٍ ارتَجَلَهُنَّ ارتِجالاً (1) ، فَقَأنَ عُیونَ البَلاغَهِ ، وأیتَمنَ (2) جَواهِرَ الحِکمَهِ ، وقَطَعنَ جَمیعَ الأَنامِ عَنِ اللَّحاقِ بِواحِدَهٍ مِنهُنَّ . ثَلاثٌ مِنها فِی المُناجاهِ ، وثَلاثٌ مِنها فِی الحِکمَهِ ، وثَلاثٌ مِنها فِی الأَدَبِ . فَأَمَّا اللاّتی فِی المُناجاهِ ، فَقالَ : إلهی کَفی لی عِزًّا أن أکونَ لَکَ عَبداً ، وکَفی بی فَخراً أن تَکونَ لی رَبًّا ، أنتَ کَما اُحِبُّ فَاجعَلنی کَما تُحِبُّ . وأمَّا اللاّتی فِی الحِکمَهِ ، فَقالَ : قیمَهُ کُلِّ امرِیًءما یُحسِنُهُ ، وما هَلَکَ امرُؤٌ عَرَفَ قَدرَهُ ، وَالمَرءُ مَخبُوٌّ تَحتَ لِسانِهِ . وأمَّا اللاّتی فِی الأَدَبِ ، فَقالَ : اُمنُن عَلی مَن شِئتَ تَکُن أمیرَهُ ، وَاحتَج إلی مَن شِئتَ تَکُن أسیرَهُ ، وَاستَغنِ عَمَّن شِئتَ تَکُن نَظیرَهُ. (3)

الإمام علیّ علیه السلام فی وَصِیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام : وأیُّ کَلِمَهِ حُکمٍ جامِعَهٍ ؛ أن تُحِبَّ لِلنّاسِ ما تُحِبُّ لِنَفسِکَ وتَکرَهَ لَهُم ما تَکرَهُ لَها ! (4)

.

1- .ارتجل الکلام ارتجالاً : إذا اقتضبه اقتضابا وتکلّم به من غیر أن یهیّئه قبل ذلک (لسان العرب: ج 11 ص 272) .
2- .الیتیمُ من الجواهرِ : الّذی لا أخَ له ، ومنه دُرَّهٌ یتیمهٌ ؛ أی لا اُختَ لها (مجمع البحرین : ج 3 ص 1910).
3- .الخصال: ص 420 ح 14، روضه الواعظین: ص 123 وفیه «کفی بی عزّا أن أکون لک عبدا» ، بحارالأنوار: ج 77 ص 400 ح 23 .
4- .تحف العقول : ص 81 ، بحارالأنوار : ج 77 ص 208 .

ص: 397

الخصال به نقل از عامر شعبی : امیرمؤمنان علی علیه السلام بدون آمادگی قبلی ، نُه نکته بیان داشت که چشمان بلاغت را برکَندند و گوهرهای حکمت را یتیم کردند و همه آدمیان را از رسیدن به حدّ هریک از آنها باز داشتند . سه نکته از آنها در مناجات ، سه نکته در حکمت ، و سه دیگر در ادب است . امّا آنچه در مناجات است : «خدای من ! مرا در عزّت همین بس که بنده تواَم و این افتخار مرا بس است که تو پروردگار منی . تو آن گونه ای که من دوست دارم . پس مرا آن گونه که دوست داری قرار ده» . و آنچه در حکمت است : «ارزش هر انسانی در چیزی است که نیک می داند و آن که اندازه خود را شناخت ، هلاک نشد و انسان در زیرِ زبانش نهفته است» . و آنچه در ادب است : «بر هر که می خواهی ، نعمت ده تا امیر او باشی و به هر که می خواهی ، اظهار نیاز کن تا اسیر او گردی و به هر که می خواهی ، بی نیازی نشان ده ، تا همانند او باشی» .

امام علی علیه السلام در سفارش به پسرش امام حسن علیه السلام : چه سخن حکیمانه ای جامع تر از این که آنچه برای خود می پسندی ، برای مردم بپسند و آنچه برای خود ناخوش می داری ، برای آنها هم ناخوش دار ؟

.


ص: 398

معانی الأخبار عن شریح بن هانئ :سَأَلَ أمیرُالمُؤمِنینَ علیه السلام ابنَهُ الحَسَنَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام ، فَقالَ : یا بُنَیَّ مَا العَقلُ ؟ قالَ : حِفظُ قَلبِکَ مَا استَودَعتَهُ . قالَ : فَمَا الحَزمُ ؟ قالَ : أن تَنتَظِرَ فُرصَتَکَ وتُعاجِلَ ما أمکَنَکَ . قالَ : فَمَا المَجدُ ؟ قالَ : حَملُ المَغارِمِ (1) وَابتِناءُ المَکارِمِ . قالَ : فَمَا السَّماحَهُ ؟ قالَ : إجابَهُ السّائِلِ ، وبَذلُ النّائِلِ . قالَ : فَمَا الشُّحُّ ؟ قالَ : أن تَرَی القَلیلَ سَرَفاً ، وما أنفَقتَ تَلَفاً . قالَ : فَمَا الرِّقَّهُ ؟ قالَ : طَلَبُ الیَسیرِ ، ومَنعُ الحَقیرِ . قالَ : فَمَا الکُلفَهُ ؟ قالَ : التَّمَسُّکُ بِمَن لا یُؤمِنُکَ ، وَالنَّظَرُ فیما لا یَعنیکَ . قالَ : فَمَا الجَهلُ ؟ قالَ : سُرعَهُ الوُثوبِ عَلَی الفُرصَهِ قَبلَ الاِستِمکانِ مِنها ، وَالاِمتِناعُ عَنِ الجَوابِ . ونِعمَ العَونُ الصَّمتُ فی مَواطِنَ کَثیرَهٍ وإن کُنتَ فَصیحاً . ثُمَّ أقبَلَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ عَلَی الحُسَینِ ابنِهِ علیه السلام فَقالَ لَهُ : یا بُنَیَّ مَا السُّؤدَدُ ؟ قالَ : اِصطِناعُ العَشیرَهِ ، وَاحتِمالُ الجَریرَهِ . قالَ : فَمَا الغِنی ؟ قالَ : قِلَّهُ أمانیکَ ، وَالرِّضی بِما یَکفیکَ . قالَ : فَمَا الفَقرُ ؟ قالَ : الطَّمَعُ ، وشِدَّهُ القُنوطِ . قالَ : فَمَا اللُّؤمُ ؟ قالَ : إحرازُ المَرءِ نَفسَهُ ، وإسلامُهُ عِرسَهُ . قالَ : فَمَا الخُرقُ ؟ قالَ : مُعاداتُکَ أمیرَکَ ومَن یَقدِرُ عَلی ضَرِّکَ ونَفعِکَ . ثُمَّ التَفَتَ إلَی الحارِثِ الأَعوَرِ فَقالَ : یا حارِثُ ، عَلِّموا هذِهِ الحِکَمَ أولادَکُم ؛ فَإِنَّها زِیادَهٌ فِی العَقلِ وَالحَزمِ وَالرَّأیِ. (2)

.

1- .المَغْرَمُ: ما یُلزم به الإنسان من غرامه ، أو یصاب به فی ماله من خساره ، وما یلزمه کالدَین ، وما یُلحق به من المظالم (مجمع البحرین: ج 2 ص 1317) .
2- .معانی الأخبار : ص 401 ح 62 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 101 ح 1 وراجع: تحف العقول : ص 225 والعُدد القویّه : ص 32 ح 22 والمعجم الکبیر : ج 3 ص 68 ح 2688 وتاریخ دمشق : ج 13 ص 255 .

ص: 399

معانی الأخبار به نقل از شریح بن هانی : امیرمؤمنان علی علیه السلام از پسرش امام حسن علیه السلام پرسید : «فرزندم! عقل چیست؟». گفت : دلت آنچه را بدان سپرده ای ، نگاه دارد . فرمود : «دوراندیشی چیست؟». گفت : چشم به راه فرصت بودن و آنچه برایت ممکن شد ، زود انجام دادن . فرمود : «بزرگواری چیست؟». گفت : خسارت ها را بر دوش کشیدن و مکارم را بنا نهادن . فرمود : «بزرگی چیست؟». گفت : درخواست کننده را پاسخ دادن و رسیده را بخشش کردن . فرمود : «تنگ نظری چیست؟». گفت : این که کم را اسراف بینی و آنچه انفاق کردی ، تلف بپنداری . فرمود : «رقّت چیست؟». گفت : کم را جستجو کردن و ناچیز را ندادن . فرمود : «تکلّف چیست؟». گفت : چنگ زدن به آنچه تو را ایمن نمی سازد و توجّه به چیزهایی که به کار تو نمی آید . فرمود : «نادانی چیست؟». گفت : پیشی جستن بر فرصت فراهم نیامده و خودداری از پاسخ؛ هرچند در موارد بسیاری ، سکوت ، یاور نیکویی است ، حتّی اگر فصیح باشی . سپس ایشان که درودهای خدا بر او باد به فرزندش حسین علیه السلام رو کرد و بدو فرمود : «فرزندم! سروری چیست؟». گفت : نیکی به خاندان و تحمّل خسارت های دیگران . فرمود : «توانگری چیست؟». گفت : کم بودن آرزوهایت و خشنودی به آنچه تو را بسنده است . فرمود : «ناداری چیست؟». گفت : طمع و ناامیدی فراوان . فرمود : «فرومایگی چیست؟». گفت : این که مرد ، خود را حفظ کند و ناموسش را تسلیم کند . فرمود : «حماقت چیست؟». گفت : دشمنی تو با امیرت و هر که بر سود و زیان تو توانایی دارد . پس ایشان به حارث اعور ، رو کرد و فرمود : «ای حارث! این حکمت ها را به فرزندانتان بیاموزید که مایه فزونی خرد و دوراندیشی و رأی هستند» .

.


ص: 400

الإمام علیّ علیه السلام :اِبذِل لِصَدیقِکَ کُلَّ المَوَدَّهِ ، ولا تَبذِل لَهُ کُلَّ الطُّمَأنینَهِ ، وأعطِهِ کُلَّ المُواساهِ ، ولا تُفضِ إلَیهِ بِکُلِّ الأَسرارِ ، توفِی الحِکمَهَ حَقَّها ، وَالصَّدیقَ واجِبَهُ. (1)

عنه علیه السلام :مِنَ الحِکمَهِ أن لا تُنازِعَ مَن فَوقَکَ ، ولا تَستَذِلَّ مَن دونَکَ ، ولا تَتَعاطی ما لَیسَ فی قُدرَتِکَ ، ولا یُخالِفَ لِسانُکَ قَلبَکَ ولا قَولُکَ فِعلَکَ ، ولا تَتَکَلَّمَ فیما لا تَعلَمُ، ولا تَترُکَ الأَمرَ عِندَ الإِقبالِ وتَطلُبَهُ عِندَ الإِدبارِ. (2)

.

1- .کنز الفوائد : ج 1 ص 93 ، بحارالأنوار : ج 74 ص 165 ح 29 .
2- .غرر الحکم : ح 9450 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 473 ح 8681 .

ص: 401

امام علی علیه السلام :به دوست خود ، هرچه می توانی ، محبّت کن؛ ولی کاملاً به او اطمینان مکن . به او کمال ایثار را بنما؛ ولی همه رازها را به او مسپار . در این صورت است که هم حقّ حکمت را ادا کرده ای و هم حقّ واجب دوستی را .

امام علی علیه السلام :نشانه حکمت آن است که با فرادست خود نستیزی و فرودست خود را خوار مکنی و به آنچه در توان تو نیست ، نپردازی و زبانت با دلت و گفتارت با کردارت مخالف نباشد و در آنچه نمی دانی ، سخن نگویی و کار را آن گاه که به تو روی آورد ، رها نکنی و آن گاه که پشت کرد ، بجویی .

.


ص: 402

عنه علیه السلام :مِنَ الحِکمَهِ طاعَتُکَ لِمَن فَوقَکَ ، وإجلالُکَ مَن فی طَبَقَتِکَ ، وإنصافُکَ لِمَن دونَکَ. (1)

عنه علیه السلام :یا أیُّهَا النّاسُ ! إنَّهُ لَم یَکُن للّهِِ سُبحانَهُ حُجَّهٌ فی أرضِهِ أوکَدَ مِن نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، ولا حِکمَهٌ أبلَغَ مِن کِتابِهِ القُرآنِ العَظیمِ. (2)

جامع الأخبار :کَتَبَ رَجُلٌ عالِمٌ مِن أهلِ التَّصَوُّفِ أربَعینَ حَدیثاً ، ثُمَّ اختارَ مِنها أربَعَ کَلِماتٍ قالَها أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام ، وطَرَحَ الاُخری فِیالبَحرِ ، وهِیَ : أطِعِ اللّهَ بِقَدرِ حاجَتِکَ إلَیهِ ، وَاعصِ اللّهَ بِقَدرِ طاقَتِکَ عَلی عُقوبَتِهِ ، وَاعمَل لِدُنیاکَ بِقَدرِ مَقامِکَ فیها ، وَاعمَل لاِخِرَتِکَ بِقَدرِ بَقائِکَ فیها. (3)

المناقب لابن شهرآشوب :إنَّ خِضراً وعَلِیًّا علیهماالسلام قَدِ اجتَمَعا ، فَقالَ لَهُ عَلِیٌّ علیه السلام : قُل کَلِمَهَ حِکمَهٍ . فَقالَ : ما أحسَنَ تَواضُعَ الأَغنِیاءِ لِلفُقَراءِ قُربَهً إلَی اللّهِ ! فَقالَ أمیرُالمُؤمِنینَ علیه السلام : وأحسَنُ من ذلِکَ تیهُ (4) الفُقَراءِ عَلَی الأَغنِیاءِ ثِقَهً بِاللّهِ . فَقالَ الخِضرُ : لِیُکتَب هذا بِالذَّهَبِ. (5)

.

1- .غرر الحکم : ح 9422 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 473 ح 8676 .
2- .غرر الحکم : ح 11004 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 557 ح 10253 .
3- .جامع الأخبار : ص 511 ح 143 .
4- .التِّیه : الکِبْر (القاموس المحیط : ج 4 ص 282) .
5- .المناقب لابن شهر آشوب : ج 2 ص 247 ، بحارالأنوار : ج 39 ص 133 ح 4 وراجع: نهج البلاغه : الحکمه 406 وروضه الواعظین : ص 497 ومشکاه الأنوار : ص 228 ح 637 وتاریخ بغداد : ج 11 ص 234 والمناقب للخوارزمی : ص 373 ح 392 .

ص: 403

امام علی علیه السلام :نشانه حکمت ، فرمانبری از فرا دست و احترام به هم تراز و انصاف ورزی با فرو دست است .

امام علی علیه السلام :ای مردم! خدای سبحان در زمین ، حجّتی محکم تر از پیامبرمان محمّد صلی الله علیه و آله و حکمتی رساتر از کتابش قرآن عظیم ندارد .

جامع الأخبار :مردی دانشمند از صوفیان ، چهل سخن نگاشت . سپس از آن ، میان چهار سخنی را که امیر مؤمنان علی علیه السلام فرموده بود ، برگزید و باقی را در دریا ریخت . آن چهار سخن چنین اند : «خدا را به اندازه نیازت به او فرمان بر ؛ و به اندازه طاقتت بر کیفرش سرپیچی کن ؛ و برای دنیایت به اندازه ماندنت در آن کار کن ؛ و برای آخرت نیز به اندازه بقایت در آن کار کن» .

المناقب ، ابن شهرآشوب :خضر و علی علیهماالسلام گرد هم آمدند . علی علیه السلام به او فرمود : «سخن حکیمانه ای بگو» . خضر علیه السلام گفت : چه نیکوست تواضع توانگران در برابر مستمندان به جهت نزدیکی به خدا . امیر مؤمنان نیز فرمود : «نیکوتر از آن ، غرور مستمندان بر توانگران است از روی اتّکا به خداوند» . خضر علیه السلام نیز گفت : این سخن را باید با طلا نوشت .

.


ص: 404

الإمام الباقر علیه السلام :قیلَ لِلُقمانَ : مَا الَّذی أجمَعتَ عَلَیهِ مِن حِکمَتِکَ ؟ قالَ : لا أتَکَلَّفُ ما قَد کُفیتُهُ ، ولا اُضَیِّعُ ما وُلّیتُهُ. (1)

الزهد لابن حنبل عن سیّار :قیلَ لِلُقمانَ : ما حِکمَتُکَ ؟ قالَ : لا أسأَلُ عَمّا کُفیتُ ، ولا أتَکَلَّفُ ما لا یَعنینی. (2)

الإمام الصادق علیه السلام :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : . . . یا بُنَیَّ ، سَیِّدُ أخلاقِ الحِکمَهِ دینُ اللّهِ تَعالی ، ومَثَلُ الدّینِ کَمَثَلِ الشَّجَرَهِ الثّابِتَهِ ، فَالإِیمانُ بِاللّهِ ماؤُها ، وَالصَّلاهُ عُروقُها ، وَالزَّکاهُ جِذعُها ، وَالتَّآخی فِی اللّهِ شُعَبُها ، وَالأَخلاقُ الحَسَنَهُ وَرَقُها ، وَالخُروجُ عَن مَعاصِی اللّهِ ثَمَرُها ، ولا تَکمُلُ الشَّجَرَهُ إلاّ بِثَمَرَهٍ طَیِّبَهٍ ، کَذلِکَ الدّینُ لا یَکمُلُ إلاّ بِالخُروجِ عَنِ المَحارِمِ. (3)

عنه علیه السلام :تَبِعَ حَکیمٌ حَکیماً سَبعَمِئَهِ فَرسَخٍ فی سَبعِ کَلِماتٍ ، فَلَمّا لَحِقَ بِهِ قالَ لَهُ : یا هذا ، ما أرفَعُ مِنَ السَّماءِ ، وأوسَعُ مِنَ الأَرضِ ، وأغنی مِنَ البَحرِ ، وأقسی مِنَ الحَجَرِ ، وأشَدُّ حَرارَهً مِنَ النّارِ ، وأشَدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَریرِ ، وأثقَلُ مِنَ الجِبالِ الرّاسِیاتِ ؟ فَقالَ لَهُ : یا هذا ، الحَقُّ أرفَعُ مِنَ السَّماءِ ، وَالعَدلُ أوسَعُ مِنَ الأَرضِ ، وغِنَی النَّفسِ أغنی مِنَ البَحرِ ، وقَلبُ الکافِرِ أقسی مِنَ الحَجَرِ ، وَالحَریصُ الجَشِعُ أشَدُّ حَرارَهً مِنَ النّارِ ، وَالیَأسُ مِن رَوحِ اللّهِ أشَدُّ بَرداً مِنَ الزَّمهَریرِ ، وَالبُهتانُ عَلَی البَریءِ أثقَلُ مِنَ الجِبالِ الرّاسِیاتِ. (4)

.

1- .قرب الإسناد : ص 72 ح 232 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 13 ص 415 ح 6 .
2- .الزهد لابن حنبل: ص131، شعب الإیمان: ج 4 ص 264 ح 2025 و ج 7 ص416 ح 10809؛ قصص الأنبیاء: ص 190 ح 238 عن إبراهیم بن عبدالحمید عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 13 ص 417 ح 10 .
3- .قصص الأنبیاء : ص 196 ص 245 ، بحارالأنوار : ج 13 ص 420 ح 14 .
4- .الخصال : ص 348 ح 21 ، الأمالی للصدوق : ص 317 ح 369 کلاهما عن معاویه بن وهب ، معانی الأخبار : ص 177 ح 1 عن محمّد بن وهب ، الاختصاص : ص 247 عن سعد بن عبداللّه عن بعض أصحابه ومن دون اسنادٍ إلی المعصوم ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 227 ، بحارالأنوار : ج 78 ص 191 ح 2 .

ص: 405

امام باقر علیه السلام :به لقمان گفته شد : از حکمت چه گرد آورده ای؟ گفت : «برای آنچه کفایت شده ام ، خود را به زحمت نمی اندازم و آنچه را به من سپرده شده ، تباه نمی سازم» .

الزهد ، ابن حنبل به نقل از سیّار : به لقمان گفته شد : حکمتت چیست؟ گفت : «جویای آنچه کفایت شده ام ، نیستم و خود را برای آنچه به کارم نمی آید ، به زحمت نمی اندازم» .

امام صادق علیه السلام :لقمان به پسرش گفت : «پسرکم! سرور اخلاق حکیمانه ، دین خدای متعال است و مثال دین ، مانند درخت استوار است . پس ایمان به خداوند ، آب آن و نماز ، آوندهای (1) آن و زکات ، تنه آن و برادری در راه خدا ، شاخه های آن و اخلاق نیک ، برگ آن و دوری از نافرمانی خدا ، میوه آن است و درخت ، جز با میوه پاکیزه کامل نگردد و همین گونه ، دین نیز جز با دوری از حرام ها کامل نمی گردد» .

امام صادق علیه السلام :حکیمی ، حکیمی را برای هفت سخن ، هفت صد فرسنگ دنبال کرد و آن گاه که به او رسید ، بدو گفت : ای فلان! بلندتر از آسمان و گسترده تر از زمین و توانگرتر از دریا و سخت تر از سنگ و سوزنده تر از آتش و سردتر از زَمهریر و سنگین تر از کوه های استوار چیست؟ حکیم دیگر پاسخ داد : ای فلان! حقّ بلندتر از آسمان ، و عدل گسترده تر از زمین ، و بی نیازی نفس توانگرتر از دریا ، و دل کافر سخت تر از سنگ ، و آزمند پُر طمع سوزنده تر از آتش ، و ناامیدی از رحمت الهی سردتر از زمهریر ، و تهمت زدن بر بی گناه سنگین تر از کوه های استوار است .

.

1- .آوند، به لوله های باریک در ساقه گیاه گفته می شود که آب وشیره گیاه را منتقل می کند (ر.ک : فرهنگ عمید) .

ص: 406

عنه علیه السلام :فی حِکمَهِ آلِ داوُدَ : عَلَی العاقِلِ أن یَکونَ عارِفاً بِزَمانِهِ ، مُقبِلاً عَلی شَأنِهِ ، حافِظاً لِلِسانِهِ. (1)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کانَ فیها [ أی صُحُفِ إبراهیمَ علیه السلام ] : . . . عَلَی العاقِلِ ما لَم یَکُن مَغلوباً عَلی عَقلِهِ أن یَکونَ لَهُ ساعاتٌ : ساعَهٌ یُناجی فیها رَبَّهُ عز و جل ، وساعَهٌ یُحاسِبُ نَفسَهُ ، وساعَهٌ یَتَفَکَّرُ فیما صَنَعَ اللّهُ عز و جل إلَیهِ ، وساعَهٌ یَخلو فیها بِحَظِّ نَفسِهِ مِنَ الحَلالِ ، فَإِنَّ هذِهِ السّاعَهَ عَونٌ لِتِلکَ السّاعاتِ ، وَاستِجمامٌ لِلقُلوبِ وتَوزیعٌ لَها. (2)

الإمام الرضا علیه السلام :اُمِرَ النّاسُ بِالقِراءَهِ فِی الصَّلاهِ لِئَلاّ یَکونَ القُرآنُ مَهجوراً مُضَیَّعاً ، ولیَکُن مَحفوظاً مَدروساً ، فَلا یَضمَحِلَّ ولا یُجهَلَ ، وإنَّما بُدِئَ بِالحَمدِ دونَ سائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیسَ شَیءٌ مِنَ القُرآنِ وَالکَلامِ جُمِعَ فیهِ مِن جَوامِعِ الخَیرِ وَالحِکمَهِ ما جُمِعَ فی سورَهِ الحَمدِ . . . فَقَدِ اجتَمَعَ فیهِ مِن جَوامِعِ الخَیرِ وَالحِکمَهِ مِن أمرِ الآخِرَهِ وَالدُّنیا ما لا یَجمَعُهُ شَیءٌ مِنَ الأشیاءِ. (3)

لقمان علیه السلام فی وَصایاهُ لاِبنِهِ : یا بُنَیَّ ، تَعَلَّمتُ سَبعَهَ (4) آلافٍ مِنَ الحِکمَهِ ، فَاحفَظ مِنها أربَعَهً ومُرَّ مَعی إلَی الجَنَّهِ : أحکِم سَفینَتَکَ فَإِنَّ بَحرَکَ عَمیقٌ ، وخَفِّف حَملَکَ فَإِنَّ العَقَبَهَ کَؤودٌ ، وأکثِرِ الزّادَ فَإِنَّ السَّفَرَ بَعیدٌ ، وأخلِصِ العَمَلَ فَإِنَّ الناقِدَ بَصیرٌ. (5)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 116 ح 20 عن منصور بن یونس ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 4 ص 416 ح 5903 عن حمّاد بن عثمان وفیه «ینبغی للعاقل» و «بأهل زمانه» ، مختصر بصائر الدرجات : ص 105 عن الإمام الباقر علیه السلام نحوه ، بحارالأنوار : ج 14 ص 39 ح 20 ؛ الدرّ المنثور : ج 5 ص 304 نقلاً عن أحمد عن وهب بن مُنبّه من دون اسنادٍ إلی المعصوم وراجع : مجمع البیان : ج 10 ص 722 .
2- .الخصال: ص525 ح 13 ، معانی الأخبار : ص 334 ح 1 ، بحارالأنوار : ج 77 ص71 ح 1؛ صحیح ابن حبّان: ج2 ص78 ح 361، حلیه الأولیاء: ج 1 ص167 کلاهما نحوه ولیس فیهما ذیله من «فإنّ هذه السّاعه ...» وکلّها عن أبی ذرّ ، کنزالعمّال : ج 16 ص 133 ح 44158 وراجع: تنبیه الخواطر : ج 2 ص 23 وروضه الواعظین : ص 8 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 1 ص 310 ح 926 ، علل الشرائع : ص 260 ح 9 ، عیون أخبار الرضا : ج 2 ص 107 ح 1 کلاهما نحوه وکلّها عن الفضل بن شاذان ، بحارالأنوار : ج 85 ص 54 ح 46 .
4- .فی المصدر «بسبعه» والتصحیح من بحار الأنوار : ج 13 ص 431 ح 23 .
5- .الاختصاص : ص 341 .

ص: 407

امام صادق علیه السلام در باب حکمت خاندان داوود : بر خردمند است که به زمان خویش ، آگاه ، به خود متوجّه ، و نگاهدار زبانش باشد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در صحف ابراهیم علیه السلام است : «... بر خردمند است تا هنگامی که عقلش مغلوب نشده است ، وقتش را چند بخش کند : پاره ای به مناجات با پروردگار عز و جلبپردازد ، ساعتی محاسبه نفس کند و ساعتی در آنچه خداوند با او انجام داده ، بیندیشد و ساعتی که در آن برای لذّت حلال ، خلوت می کند . این ساعت ، یاور و مایه یک دله شدن و توزیع دیگر ساعت هاست» .

امام رضا علیه السلام :مردم به قرائت [قرآن] در نماز فرمان یافتند ، تا قرآن مهجور و تباه نشود ، بلکه محفوظ باشد و تکرار شود ، تا نابود و مجهول نگردد و قرائت هم با حمد و نه دیگر سوره ها آغاز می شود؛ چون نه در قرآن و نه در سخنان دیگر ، همانند سوره حمد نداریم که جوامع خیر و حکمت در آن گرد آمده باشد ... . بی گمان ، در سوره حمد ، کلماتی جامع از خیر و حکمت در امور دنیا و آخرت گِرد آمده است که نظیر آن را در هیچ کجا نمی توان یافت .

لقمان علیه السلام در سفارش هایش به پسرش : پسرکم! هفت هزار حکمت را فرا گرفتم . تو از آن میان ، چهار سخن را فراگیر و با من به بهشت درآی : کشتی ات را استوار ساز که دریای تو ژرف است ؛ و بار خود را سبک گردان که گردنه ، خسته کننده است ؛ و توشه فراوان برگیر که سفر دراز است ؛ و عمل را خالص کن که ارزیاب ، بیناست .

.


ص: 408

الفصل السادس : خصائص الحکماء6 / 1مَا یَنبَغی لِلحَکِیمرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا رَأَیتُمُ المُؤمِنَ صَموتاً فَادنوا مِنهُ ؛ فَإِنَّهُ یُلقِی الحِکمَهَ. (1)

الإمام علیّ علیه السلام :کَسبُ الحِکمَهِ إجمالُ النُّطقِ ، وَاستِعمالُ الرِّفقِ. (2)

عنه علیه السلام :الصَّمتُ حُکمٌ (3) ، وَالسُّکوتُ سَلامَهٌ. (4)

الإمام الکاظم علیه السلام :قِلَّهُ المَنطِقِ حُکمٌ عَظیمٌ ، فَعَلَیکُم بِالصَّمتِ فَإِنَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ ، وقِلَّهُ وِزرٍ ، وخِفَّهٌ مِنَ الذُّنوبِ. (5)

.

1- .تحف العقول : ص 397 عن الإمام الکاظم علیه السلام ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 98 و ص 106 و فیهما «صموتا وقورا» ، بحارالأنوار : ج 1 ص 154 ح 30 .
2- .غرر الحکم : ح 7223 .
3- .فی الحدیث «ادعُ اللّه َ أن یَملأَ قَلبِی عِلما وحُکما»: أی حِکمَهً (مجمع البحرین : ج 1 ص 440) .
4- .تحف العقول : ص 223 ، تنبیه الخواطر : ج 1 ص 104 عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، بحارالأنوار : ج 78 ص 63 ح 146 ؛ شعب الإیمان : ج 4 ص 264 ح 5026 عن أنس عن لقمان و ح 5027 ، مسند الشهاب : ج 1 ص 168 ح 240 ، إحیاء علوم الدین : ج 3 ص 164 والثلاثه الأخیره عن أنس عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله وفیها «وقلیل فاعله» بدل «والسکوت سلامه» ، کنزالعمّال : ج 3 ص 349 ح 6880 وراجع: الزهد لابن حنبل : ص 132 .
5- .تحف العقول : ص 394 و ص 502 عن عیسی علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 1 ص 148 ح 30 .