گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه عقاید اسلامی
جلد هفتم
فصل هفتاد و چهارم : مُستَعان



واژه شناسی مُستعان

مُستعان ، در قرآن و حدیث

فصل هفتاد و چهارم : مُستَعانواژه شناسی مُستعانصفت «مستعان (یاری خواسته شده) » اسم مفعول از «اِسْتَعانَ، یَسْتَعِینُ» ، از ریشه «عون» به معنای تکیه گاه و پشتیبان است. «مستعان» ، کسی است که به او تکیه می کنند و از او یاری می خواهند.

مُستعان ، در قرآن و حدیثصفت «مُستعان» ، دو بار در قرآن کریم به خدا نسبت داده شده است و «استعانت» به صورت فعلی نیز دو بار درباره خدا به کار رفته است. در قرآن و حدیث آمده است که خدای متعال ، در همه امور و در هر حال ، یاری خواسته شده است؛ بلکه هر استعانتی ، از اوست و به او باز می گردد؛ زیرا هر توان و نیرو و یاری ای ، از آنِ خدای متعال است. از این رو ، لازم است که بندگان خدا ، تنها از او یاری بخواهند، همان طور که در سوره حمد آمده است: «فقط تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم» . البته باید توجه داشت که این مطلب ، با یاری خواستن از دیگران منافات ندارد، مشروط بر این که معتقد باشیم در نهایت، همه یاری ها ، به خدا بر می گردند و اگر پشتیبانیِ خدا نباشد، کمک های دیگران ، سودی نخواهد بخشید.

.


ص: 174

74 / 1المُستَعانُ عَلی کُلِّ حالٍالکتاب«وَ رَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَی مَا تَصِفُونَ» . (1)

«قَالَ مُوسَی لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُواْ بِاللَّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَْرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ» . (2)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :اللّهُ المُستَعانُ عَلی کُلِّ حالٍ . (3)

عنه علیه السلام مِنْ خُطبَهٍ لَهُ : قَدِ اصطَلَحتُم عَلَی الغِلِّ (4) فیما بَینَکُم ، ونَبَتَ المَرعی عَلی دِمَنِکُم (5) ، وتَصافَیتُم عَلی حُبِّ الآمالِ ، وتَعادَیتُم فی کَسبِ الأَموالِ . لَقَدِ استَهامَ (6) بِکُمُ الخَبیثُ ، وتاهَ بِکُمُ الغُرورُ ، وَاللّهُ المُستَعانُ عَلی نَفسی وأَنفُسِکُم . (7)

.

1- .الأنبیاء : 112 .
2- .الأعراف : 128 .
3- .الکافی : ج 7 ص 50 ح 7 ، تهذیب الأحکام : ج 9 ص 146 ح 608 کلاهما عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن الإمام الکاظم علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 41 ص 42 ح 19 ؛ المصنّف لعبد الرزّاق : ج 10 ص 376 ح 19414 .
4- .الغِلّ : الخیانه (مجمع البحرین : ج 2 ص 1331) .
5- .الدِّمَن: جمع دِمْنَه ؛ وهی الحقد . وقد دَمِنَت قلوبُهم: أی ضَغِنت. ونبت المرعی علیها : أی دامت وطال الزمان علیها حتّی صارت بمنزله الأرض الجامده الثابته التی تُنبت النبات (شرح نهج البلاغه : ج 8 ص 295) .
6- .قوله علیه السلام : «لقد استهام بکم الخبیث» : یعنی الشیطان . واستهام بکم : جعلکم هائمین ؛ أی استهامَکم ، فعدّاه بحرف الجرّ (شرح نهج البلاغه: ج 8 ص 295) .
7- .نهج البلاغه : الخطبه 133 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 22 ح 23 .

ص: 175



74 / 1 یاری خواسته شده در همه حال

74 / 1یاری خواسته شده در همه حالقرآن«و پروردگار ما رحمتگر است که در برابر آنچه وصف می کنید ، از او یاری خواسته می شود» .

«موسی به قوم خود گفت: از خدا یاری بجویید و شکیبایی کنید که زمین ، از آنِ خداست. آن را به هرکس از بندگانش که بخواهد ، به میراث می دهد و فرجام [نیک] ، برای پرهیزگاران است» .

حدیثامام علی علیه السلام :خداوند ، یاری خواسته شده در هر حالی است.

امام علی علیه السلام در یکی از خطبه هایش : در کینه ورزی ، با یکدیگر سازش کرده اید [و در ظاهرْ دوست همدیگرید]. چمنزار بر کینه هایتان روییده است [ ؛ یعنی باطن این چمنزار، کینه است ؛ ولی ظاهرش سبزی و طراوت] . در دوست داشتنِ آرزوهای دور و دراز ، با یکدیگر اخلاص می ورزید و در به دست آوردن اموال ، با یکدیگر دشمنی می کنید. آن [شیطانِ] پلید ، شما را فریفته و غرور ، شما را سرگشته کرده، و البته خداست که یاری خواسته شده بر [هواهای ]نفس من و شماست.

.


ص: 176

74 / 2المُستَعانُ عَلی کُلِّ أَمرٍالکتاب«إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» . (1)

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام :اللّهُمَّ أَنتَ المُستَعانُ عَلَی الأُمورِ کُلِّها . (2)

عنه علیه السلام :إِذا خَرَجتَ مِن بَیتِکَ تُریدُ الحَجَّ وَالعُمرَهَ إِن شاءَ اللّهُ ، فَادعُ دُعاءَ الفَرَجِ : ... اللّهُمَّ أَنتَ الحامِلُ عَلَی الظَّهرِ (3) ، وَالمُستَعانُ عَلَی الأَمرِ ، اللّهُمَّ بَلِّغنا بَلاغا یَبلُغُ إِلی خَیرٍ ، بَلاغا یَبلُغُ إِلی مَغفِرَتِکَ ورِضوانِکَ ، اللّهُمَّ لاطَیرَ (4) إِلاّ طَیرُکَ ، ولا خَیرَ إِلاّ خَیرُکَ ، ولا حافِظَ غَیرُکَ . (5)

.

1- .الفاتحه : 5 .
2- .الکافی : ج 4 ص 284 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 50 ح 154 کلاهما عن معاویه بن عمّار ، مصباح المتهجّد : ص 674 ، الأمان : ص 40 کلاهما من دون إسناد إلی المعصوم ، بحار الأنوار : ج 76 ص 236 ح 20 .
3- .الظَّهْرُ : الإبل التی یُحمل علیها وتُرکب (النهایه : ج 3 ص 166) .
4- .الطَّیْرُ : الاسم من التطیّر (الصحاح : ج 2 ص 728) .
5- .الکافی : ج 4 ص 284 ح 2 ، تهذیب الأحکام : ج 5 ص 51 ح 154 کلاهما عن معاویه بن عمّار ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 526 نحوه ، بحار الأنوار : ج 76 ص 292 ح 18 .

ص: 177



74 / 2 یاری خواسته شده در هر کاری

74 / 2یاری خواسته شده در هر کاریقرآن«فقط تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم» .

حدیثامام صادق علیه السلام:خدایا! تویی یاری خواسته شده در همه کارها.

امام صادق علیه السلام:هنگامی که به خواست خدا ، به آهنگ حج و عمره از خانه ات بیرون شدی، پس دعای گشایش بخوان [و بگو : «... خدایا! تویی حمل کننده ]ما و بارهای ما] بر پشت مَرکَب ، و یاری خواسته شده بر [ این] کار . خدایا! ما را چنان رسان که به نیکی بینجامد؛ رسیدنی که به آمرزش و خشنودیِ تو منتهی بشود. خدایا ! فال بدی نیست ، مگر فال بد تو [که گزندی از طرف تو آید]، و نیکی ای نیست ، مگر نیکی تو [که نعمتی از سوی تو آید]، و نگاهبانی نیست ، جز تو».

.


ص: 178

74 / 3وَلَنِعمَ المُستَعانُالإمام زین العابدین علیه السلام :سَیِّدی لَنِعمَ المُجیبُ أَنتَ ، ولَنِعمَ المَدعُوُّ أَنتَ ، ولَنِعمَ المُستَعانُ أَنتَ ، ولَنِعمَ الرَّبُّ أَنتَ ، ولَنِعمَ القادِرُ أَنتَ ، ولَنِعمَ الخالِقُ أَنتَ ، ولَنِعمَ المُبدِئُ أَنتَ ، ولَنِعمَ المُعیدُ أَنتَ ، ولَنِعمَ المُستَغاثُ أَنتَ ، ولَنِعمَ الصَّریخُ أَنتَ . (1)

.

1- .جمال الاُسبوع : ص 287 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 90 ص 81 ح 2 .

ص: 179



74 / 3 چه نیکو یاری خواسته شده ای

74 / 3چه نیکو یاری خواسته شده ایامام زین العابدین علیه السلام:آقای من! به راستی ، چه نیکو پاسخ دهنده ای تو ، و چه نیکو خوانده شده ای تو، و چه نیکو یاری خواسته شده ای تو، و چه نیکو پروردگاری تو، و چه نیکو توانایی تو، و چه نیکو آفریدگاری تو، و چه نیکو آغازگری تو، و چه نیکو بازگرداننده و به پایان برنده ای تو، و چه نیکو پناه خواسته شده ای تو، و چه نیکو فریادرسی تو.

.


ص: 180

الفصل الخامس والسبعون: المصوّرالمُصوِّر لغهً«المصوِّر» اسم فاعل من صوّر ، یصوّر من مادّه «صور». والصوره: التمثال ، وصوره کلّ مخلوق هی هیئه خلقته (1) ، والمصوِّر هو الذی أَعطی الصوره علی الشیء .

المصوِّر فی القرآن والحدیثنُسبت مشتقّات «التّصویر» إِلی اللّه ستّ مرّات فی القرآن الکریم (2) ، و وردت صفه «المصوِّر» مرّهً واحدهً فی قوله تعالی: «هُوَ اللَّهُ الْخَلِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ» (3) . وجاء فی القرآن والأحادیث أَنّ اللّه تعالی مصوّر صور المخلوقین ، وجمیع الصور التی صوّرها اللّه سبحانه إِبداعیّه غیر مستنده إِلی مثال قبلها . (4)

.

1- .المصباح المنیر : ص 350 ؛ معجم مقاییس اللغه : ج 3 ص 320 .
2- .غافر: 64 ، التغابن : 3 ، الأعراف: 11 ، آل عمران : 6 ، الانفطار : 8 .
3- .الحشر : 24 .
4- .راجع : ج 5 ص 298 هامش رقم 4 .

ص: 181



فصل هفتاد و پنجم : مُصوِّر

واژه شناسی «مُصوِّر»

مُصوّر ، در قرآن و حدیث

فصل هفتاد و پنجم : مُصوِّرواژه شناسی «مُصوِّر»صفت «مُصوِّر (صورتگر)» ، اسم فاعل از «صَوَّرَ ، یُصَوِّرُ»، از ریشه «صور» است و «صورت» ، به معنای پیکره و شکل ظاهری است. صورت هر آفریده، شکل ظاهری آفرینش آن است و صورتگر ، کسی است که به چیزی شکل و صورت بخشیده باشد .

مُصوّر ، در قرآن و حدیثدر قرآن کریم ، برگرفته های «تصویر» ، شش بار به خدا نسبت داده شده است و صفت «مُصوّر» ، یک بار در این سخن خدا آمده است: «اوست خدای آفریدگار، آفریننده صورتگر» . در قرآن و احادیث آمده است که خدای متعال ، صورتگر شکل های آفریدگان است و همه شکل هایی که خدای سبحان ، آنها را صورتگری کرده، نوآورانه است و به نمونه ای پیش از آن ، مستند نیست.

.


ص: 182

75 / 1مُصَوِّرُ الصُّوَرِالکتاب«هُوَ اللَّهُ الْخَلِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» . (1)

«خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ» . (2)

«یَأَیُّهَا الاْءِنسَنُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ * الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ * فِی أَیِّ صُورَهٍ مَّا شَاءَ رَکَّبَکَ» . (3)

«وَلَقَدْ خَلَقْنَکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَئِِکَهِ اسْجُدُواْ لِأَدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّجِدِینَ» . (4)

«هُوَ الَّذِی یُصَوِّرُکُمْ فِی الْأَرْحَامِ کَیْفَ یَشَاءُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» . (5)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا مَن یَخلُقُ ما یَشاءُ ، یا مَن یَفعَلُ ما یَشاءُ ، یا مَن یَهدی مَن یَشاءُ ، یا مَن یُضِلُّ مَنَ یَشاءُ ، یا مَن یُعَذِّبُ مَن یَشاءُ ، یا مَن یَغفِرُ لِمَن یَشاءُ ، یا مَن یُعِزُّ مَن یَشاءُ ، یا مَن یُذِلُّ مَن یَشاءُ ، یا مَن یُصَوِّرُ فِی الأَرحامِ ما یَشاءُ ، یا مَن یَختَصُّ بِرَحمَتِهِ مَن یَشاءُ . (6)

.

1- .الحشر : 24 .
2- .التغابن : 3 . راجع : غافر: 64 .
3- .الانفطار : 6 8 .
4- .الأعراف : 11 .
5- .آل عمران : 6 .
6- .البلد الأمین : ص 409 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 395 .

ص: 183



75 / 1 صورتگر شکل ها

75 / 1صورتگر شکل هاقرآن«اوست خدای آفریدگار و آفریننده صورتگر که نیکوترین نام ها ، از آنِ اوست . آنچه در آسمان ها وزمین است، او را به پاکی می ستایند، و اوست پیروزمند شکست ناپذیر وفرزانه» .

«آسمان ها و زمین را به حق آفرید و شما را صورتگری کرد . پس صورت های شما را نیکو ساخت، و فرجام [هر چیز] ، به سوی اوست» .

«ای انسان! چه چیز ، تو را درباره پروردگار بزرگوارت فریفته است؟ آن که تو را آفرید، پس تو را سامان داد، آن گاه تو را معتدل و هماهنگ گردانید. به هر شکلی که خواست ، تو را درآمیخت » .

«و هر آینه شما را آفریدیم . پس شما را صورتگری کردیم، سپس به فرشتگان گفتیم : «آدم را سجده کنید» . پس سجده کردند ، مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود» .

«اوست کسی که شما را در رَحِم ها آن گونه که می خواهد ، صورتگری می کند . خدایی جز او نیست، پیروزمند شکست ناپذیر و فرزانه» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله:ای کسی که آنچه را بخواهد ، می آفریند! ای کسی که آنچه را بخواهد ، انجام می دهد! ای کسی که هر که را بخواهد ، راه می نماید! ای کسی که هر که را بخواهد ، راه نمی نماید! ای کسی که هر که را بخواهد ، عذاب می دهد! ای کسی که هر که را بخواهد ، می آمرزد! ای کسی که هر که را بخواهد ، عزیز می کند! ای کسی که هر که را بخواهد ، خوار می کند! ای کسی که آنچه را که بخواهد ، در رَحِم ها صورتگری می کند! ای کسی که هر که را بخواهد ، با رحمتش برمی گزیند !

.


ص: 184

الإمام الصادق علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ بارِیَ خَلقِ المَخلوقینَ بِعِلمِهِ ، ومُصَوِّرِ أَجسادِ العِبادِ بِقُدرَتِهِ ، ومُخالِفِ صُوَرِ مَن خَلَقَ مِن خَلقِهِ ، ونافِخِ الأَرواحِ فی خَلقِهِ بِعِلمِهِ . (1)

عنه علیه السلام فی صِفَهِ اللّهِ جَلَّ وعَلا : هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ ومُصَوِّرُ الصُّوَرِ . (2)

75 / 2صِفَهُ تَصویرِهِالإمام زین العابدین علیه السلام مِن دُعائِهِ یَومَ عَرَفَهَ : الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ ، اللّهُمَّ لَکَ الحَمدُ بَدیعَ (3) السَّماواتِ وَالأَرضِ ... صَوَّرتَ ما صَوَّرتَ مِن غَیرِ مِثالٍ ، وَابتَدَعتَ المُبتَدَعاتِ بِلاَ احتِذاءٍ ، أَنتَ الَّذی قَدَّرتَ کُلَّ شَیءٍ تَقدیرا ، ویَسَّرتَ کُلَّ شَیءٍ تَیسیرا ودَبَّرتَ ما دونَکَ تَدبیرا . (4)

75 / 3یُصَوِّرُ ولَیسَ بِمُصَوَّرٍالتوحید عن سهل بن زیاد :کَتَبتُ إِلی أَبی مُحَمَّدٍ علیه السلام سَنَهَ خَمسٍ وخَمسینَ ومِئَتَینِ : قَدِ اختَلَفَ یا سَیِّدی أَصحابُنا فِی التَّوحیدِ ؛ مِنهُم مَن یَقولُ : هُوَ جِسمٌ ، ومِنهُم مَن یَقولُ : هُوَ صَورَهٌ ، فَإِن رَأَیتَ یا سَیِّدی أن تُعَلِّمَنی مِن ذلِکَ ما أَقِفُ عَلَیهِ ولا أَجوزُهُ فَعَلتَ مُتَطَوِّلاً عَلی عَبدِکَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ علیه السلام : سَأَلتَ عَنِ التَّوحیدِ وهذا عَنکُم مَعزولٌ ، اللّهُ تَعالی واحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ ، لَم یَلِد ولَم یُولَد ، ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أَحَدٌ . خالِقٌ ولَیسَ بِمَخلوقٍ ، یَخلُقُ تَبارَکَ وتَعالی ما یَشاءُ مِنَ الأَجسامِ وغَیرِ ذلِکَ ، ویُصَوِّرُ ما یَشاءُ ، ولَیسَ بِمُصَوَّرٍ ، جَلَّ ثَناؤُهُ وتَقَدَّسَت أَسماؤُهُ ، وتَعالی عَن أَن یَکونَ لَهُ شَبیهٌ ، هُوَ لا غَیرُهُ ، لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ وهُوَ السَّمیعُ البَصیرُ . (5)

.

1- .الإقبال : ج 2 ص 123 عن سلمه بن الأکوع ، بحار الأنوار : ج 98 ص 243 ح 4 .
2- .الکافی : ج 1 ص 106 ح 6 عن یونس بن ظبیان ، التوحید : ص 81 ح 37 ، کمال الدین : ص 379 کلاهما عن عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنی ، بحار الأنوار : ج 3 ص 268 ح 3 .
3- .البَدِیْعُ : هو الخالق المخترع لا عن مثال سابق (النهایه : ج 1 ص 106) .
4- .الصحیفه السجّادیّه : ص 185 الدعاء 47 ، الإقبال : ج 2 ص 87. وفیه : «ابتدأت» بدل «ابتدعت» .
5- .التوحید : ص 101 ح 14 ، بحار الأنوار : ج 3 ص 260 ح 10 .

ص: 185



75 / 2 ویژگی صورتگری او

75 / 3 صورتگری که صورتگری نشده

امام صادق علیه السلام:ستایش ، برای خدایی است که با دانشِ خود ، آغازکننده آفرینش آفریدگان است و با توانایی اش ، صورتگرِ بدن های بندگان است و شکل های آفریدگان را متفاوت کرد و با دانش خود ، ارواح را در آفریده ها دمید .

امام صادق علیه السلام در توصیف خدا : او جسم کننده اجسام، و صورتگرِ صورت هاست.

75 / 2ویژگی صورتگری اوامام زین العابدین علیه السلام از دعایش در روز عرفه : ستایش ، برای خدایی است که پروردگار جهانیان است . خدایا! ستایش ، برای توست ، ای نوآورِ آسمان ها و زمین!... بدون الگو، صورتگری کردی ، آنچه را که صورتگری کردی ، و بدون دنباله روی [از کسی] ، آفریدگانِ نوپدید را نوآوری کردی. تو کسی هستی که هر چیزی را به اندازه ای تقدیر کردی، و هر چیزی را به آسانی رو به راه کردی، و غیر خودت را به اداره کردنی [ویژه] تدبیر کردی .

75 / 3صورتگری که صورتگری نشدهالتوحید به نقل از سهل بن زیاد : در سال 255 به امام حسن عسکری علیه السلامنوشتم: ای آقای من! یاران ما درباره توحید ، اختلاف کرده اند . برخی از آنان می گویند: خدا ، جسم است . برخی دیگر می گویند: او صورت و شکل است . ای آقای من ! اگر صلاح می دانید ، در این باره مطلبی به من یاد دهید تا بر آن ، پایدار بمانم و از آن فراتر نروم، که در این صورت ، بر بنده تان منّت نهاده اید. امام علیه السلام به خطّ خویش ، چنین پاسخ داد: «درباره توحید پرسیدی، درحالی که این تکلیف (تعمّق در ذات خدا و این که کیفیتش جسم است یا صورت) ، از شما برداشته شده است . خدای والا ، یگانه بی همتا و بی نیاز است . نزاده است و زاده نشده و کسی همتای او نیست. آفریدگار است و آفریده شده نیست . آنچه خدای والا و بلندْ مرتبه بخواهد ، می آفریند ؛ از اجسام و غیر اجسام ، و آنچه را بخواهد ، صورتگری می کند، در حالی که خود ، صورتگری نشده است . ستایش او ، با شکوه است و نام هایش پاک، و از این که همانندی داشته باشد ، برتر است . او خودش است و نه غیر خود . چیزی همانند او نیست و اوست شنوایِ بینا» .

.


ص: 186

. .


ص: 187

. .


ص: 188

الفصل السادس والسبعون: المفضل ، المتفضّلالمفضل ، المتفضل لغهًإِنّ «المُفضل» اسم فاعل من أَفضل ، یُفضل ، و«المتفضّل» اسم فاعل من تفضّل ، یتفضّل ، کلاهما من مادّه «فضل» ، وهو یدلّ علی زیاده فی شیء . من ذلک الفضل : الزیاده ، والخیر . والإفضال : الإحسان ، والمفضل : المُحسن ، والمتفضّل جاء بمعنی المفضل والمحسن ، وجاء بمعنی الذی یدّعی الفضل علی أَقرانه (1) .

المُفضل ، المتفضّل فی القرآن والحدیثلقد وردت مشتقّات مادّه «فضل» فی القرآن الکریم مئه وأربع مرّات ، لکنّ صفتی «المفضل» و «المتفضل» لم تردا فیه . إِنّ اللّه سبحانه فی القرآن والأَحادیث مفضل ومتفضّل ، بل هو ذوالفضل العظیم ، فینبغی أَن نقول فی توضیح هذا المطلب أَنّ الفضل بمعنی الزیاده ، والمقصود إِعطاء شیء أَکثر من الاستحقاق ، ولمّا لم یکن للموجودات حقّ علی اللّه ، ولم تکن النعم التی وهبها اللّه لها فی هذا العالم من باب الاستحقاق ، فجمیع النعم المُعطاه التی هی نعم عظیمه من باب الفضل . لقد جاءَ فی بعض الآیات والأَحادیث أَن اللّه سبحانه ذو فضلٍ علی النَّاس کلّهم ، وفی بعضها الآخر ذو فضلٍ علی الخاصه منهم کالمؤمنین ، فتشیر هاتان الطائفتان من الآیات والأَحادیث إِلی نوعین من الفضل ، أَی : الفضل العامّ الذی یشمل النَّاس بأسرهم ، والفضل الخاصّ الذی یشمل بعض النَّاس الذین یطیعون اللّه تعالی .

.

1- .معجم مقاییس اللغه : ج 4 ص 508 ، الصحاح : ج 5 ص 1791 .

ص: 189



فصل هفتاد و ششم : مُفضِل، مُتفَضِّل

واژه شناسی «مُفضِل» و «مُتفضِّل»

مُفضِل و مُتفضِّل ، در قرآن و حدیث

فصل هفتاد و ششم : مُفضِل، مُتفَضِّلواژه شناسی «مُفضِل» و «مُتفضِّل»«مُفضِل (بیش از استحقاقْ بخشنده) » ، (1) اسم فاعل از «أَفْضَلَ ، یُفْضِلُ» است و «مُتفضِّل» ، اسم فاعل از «تَفَضَّلَ ، یَتَفَضَّلُ» است . این هر دو ، از ریشه «فضل» هستند که به فزونی در چیزی دلالت می کند و از همین معناست واژه «فضل» ، به معنای فزونی و نیکی ، و «اِفضال» به معنای احسان و نیکی کردن . مُفضِل، به معنای کسی است که بیش از استحقاقْ می بخشد ونیکی می کند . مُتفضِّل نیز گاه به همان معنای مُفضِل و احسان کننده است و گاه به معنای کسی است که ادّعای برتری بر همتایان خود را می کند ، که به این معنا ، در مورد خدا به کار نمی رود.

مُفضِل و مُتفضِّل ، در قرآن و حدیثدر قرآن کریم ، برگرفته های ریشه «فضل» ، صد و چهار بار در مورد خدا به کار رفته است؛ امّا صفات مُفضِل و مُتفضِّل ، به کار نرفته اند . بر اساس قرآن و احادیث، خدای پاک، بیش از استحقاقْ بخشنده است ؛ بلکه او دارای فزون بخشیِ سترگ است. در توضیح این مطلب ، باید گفت که فضل ، به معنای فزونی است و مقصود ، بخشیدن چیزی بیش از شایستگی است. از آن جا که موجودات جهان ، حقّی بر خدا ندارند و هیچ یک از نعمت هایی که خدا در این جهان به آنان داده، از سرِ استحقاق نبوده است، پس همه نعمت های بخشیده شده که نعمت های سترگی هستند ، از سرِ فضل و بخششِ بیش از استحقاق ، داده می شوند . در برخی آیات و احادیث ، خدا نسبت به همه انسان ها دارای فضل دانسته شده و در برخی آیات و احادیث دیگر ، تنها نسبت به انسان هایی خاص ، همچون ایمان آورندگان. این دو دسته از آیات و احادیث ، به دو نوع فضل و بخشش اشاره دارند: بخشش عمومی، که همه انسان ها را فرا می گیرد، و بخشش ویژه، که تنها شامل برخی انسان ها می شود ؛ یعنی کسانی که خدا را اطاعت می کنند.

.

1- .مقصود از «بیش از استحقاقْ بخشنده» ، اعم از موردی است که دریافت کننده بخشش ، حقّی داشته ، امّا بیش از آن دریافت کرده ، و موردی که هیچ حقّی در میان نباشد . دلیلِ آن که در مورد اخیر ، از واژه «بی استحقاقْ بخشنده» استفاده نشد، این بود که ریشه «فضل»، بر فزونی دلالت دارد وکلمه «بیش» نیز بیانگر فزونی است.

ص: 190

76 / 1ذو فَضلٍ عَظیمٍالکتاب«وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ» . (1)

«ذَ لِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» . (2)

«لِّئَلاَّ یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَبِ أَلاَّ یَقْدِرُونَ عَلَی شَیْ ءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» . (3)

«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» . (4)

«وَلاَ تُؤْمِنُواْ إِلاَّ لِمَن تَبِعَ دِینَکُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَی هُدَی اللَّهِ أَن یُؤْتَی أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَاجُّوکُمْ عِندَ رَبِّکُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ وَ سِعٌ عَلِیمٌ * یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» . (5)

.

1- .آل عمران : 174 .
2- .الجمعه : 4 .
3- .الحدید : 29 .
4- .الأنفال : 29 .
5- .آل عمران : 73 و 74 .

ص: 191



76 / 1 دارای فزون بخشیِ سترگ

76 / 1دارای فزون بخشیِ سترگقرآن«و خداوند ، دارای فزون بخشی ای سترگ است» .

«آن فزون بخشیِ خداست که به هر کس که بخواهد ، می دهد ، و خدا دارای فزون بخشیِ سترگ است» .

«[این رحمت و نور و آمرزش را به مؤمنان می دهیم] تا اهل کتاب ، نپندارند که [مؤمنان] بر چیزی از فزون بخشیِ خدا دست نمی یابند، و همانا فزون بخشی ، به دست خداست ؛ آن را به هر که بخواهد ، می دهد، و خدا دارای فزون بخشیِ سترگ است» .

«ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از خدا پروا داشته باشید ، برای شما جدا کننده [ ی میان حق و باطل ]قرار می دهد، و بدی هایتان را از شما می زداید، و شما را می آمرزد، و خدا دارای فزون بخشیِ سترگ است» .

«و [دسته ای از اهل کتاب گفتند:] ایمان نیاورید ، مگر به کسی که از دین شما پیروی کرد . بگو: هدایت، هدایت خداست [تا کسی نپندارد که] به کسی همانند آنچه به شما داده شده ، می دهند، یا در پیشگاه پروردگارتان با شما احتجاج کنند. بگو: فزون بخشی ، به دست خداست، به هر که بخواهد ، می دهد، و خدا گشایشگر و داناست. هر که را بخواهد ، به رحمت خود ویژه می گرداند، و خدا دارای فزون بخشیِ سترگ است» .

.


ص: 192

«مَّا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَبِ وَ لاَ الْمُشْرِکِینَ أَن یُنَزَّلَ عَلَیْکُم مِّنْ خَیْرٍ مِّن رَّبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» . (1)

«وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیرًا» . (2)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ : سُبحانَهُ مِن جوادٍ ما أَفضَلَهُ ، وسُبحانَهُ مِن مُفضِلٍ ما أَنعَمَهُ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله فی خُطبَتِهِ یَومَ الغَدیرِ : قُدّوسٌ سُبُّوحٌ رَبُّ المَلائِکَهِ وَالرّوحِ ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَن بَرَأَهُ (4) ، مُتَطَوِّلٌ عَلی مَن أدناهُ . (5)

عنه صلی الله علیه و آله فی دُعاءٍ عَلَّمَهُ أَمیرَالمُؤمِنینَ علیه السلام : یا مُحسِنُ یا مُجمِلُ ، یا مُنعِمُ یا مُفضِلُ . (6)

عنه صلی الله علیه و آله کانَ إِذا أَتاهُ الأَمرُ ممّا یُعجِبُهُ قالَ : الحَمدُ للّهِِ المُنعِمِ المُفضِلِ ، الَّذی بِنِعمَتِهِ تَتِمُّ الصالِحاتُ . (7)

.

1- .البقره : 105 .
2- .الأحزاب : 47 .
3- .مهج الدعوات : ص 110 ، بحار الأنوار : ج 95 ص 367 ح 22 .
4- .بَرَأ اللّه ُ الخلق : خَلَقَهُم (لسان العرب : ج 1 ص 31 «برأ») .
5- .الاحتجاج : ج 1 ص 139 ح 32 ، الیقین لابن طاووس : ص 346 کلاهما عن علقمه بن محمّد الحضرمی عن الإمام الباقر علیه السلام ، روضه الواعظین : ص 103 نحوه ، بحار الأنوار : ج 37 ص 204 .
6- .الخصال : ص 510 عن ابن عبّاس ، تهذیب الأحکام : ج 3 ص 97 ح 258 عن إبراهیم بن عمر عنهم علیهم السلام ، الإقبال : ج 1 ص 160 عن أبی حمزه الثمالی عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، مصباح المتهجّد : ص 151 ح 240 من دون إسنادٍ إلی المعصوم ، بحار الأنوار : ج 89 ص 374؛ شواهد التنزیل : ج 2 ص 509 عن فاطمه بنت عبداللّه بن إبراهیم عن الإمام الصادق علیه السلام .
7- .المصنف لابن أبی شیبه : ج 7 ص 90 ح 1 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 671 ح 5028 .

ص: 193

«کسانی از اهل کتاب که کافر شدند و مشرکان ، دوست ندارند که از پروردگارتان چیزی از نیکی بر شما فرو آید، و خدا هر که را بخواهد ، به رحمت خود ویژه می گرداند، و خداست دارای فزون بخشیِ سترگ» .

«و مؤمنان را به این که برای آنان از خدا فزون بخشیِ بزرگی است، بشارت ده» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا : پاک است بی عوضْ بخشنده ای که چه بیش از استحقاقْ بخشنده است . پاک است بیش از استحقاقْ بخشنده ای که چه نعمت دهنده است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه اش در روز غدیر : بسی پاک است و منزّه از عیب، پروردگار فرشتگان و روح (روح القدس / جبرئیل) ؛ بیش از استحقاقْ بخشنده است بر همه کسانی که آنها را آفریده است؛ منّت گذارنده است بر کسی که او را [به خود ، ] نزدیک ساخته است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعایی که به امیر مؤمنان آموخت : ای خوبی کننده، ای نیکی کننده، ای نعمت دهنده، ای بیش از استحقاقْ بخشنده!

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وقتی به چیزی بر می خورْد که او را خوش حال می کرد : ستایش ، برای خدای نعمت دهنده و بیش از استحقاقْ بخشنده است؛ کسی که با نعمت او، نیکی ها به انجام می رسند.

.


ص: 194

الإمام علیّ علیه السلام فِی الدُّعاءِ المَعروفِ بِالیَمانِیّ : أَنتَ المُنعِمُ المُفضِلُ . (1)

عنه علیه السلام :لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ الغِیاثُ المُغیثُ المُفضِلُ . (2)

عنه علیه السلام :اللّهُ الواسِعُ المُفضِلُ ... هُوَ اللّهُ أَسرَعُ الحاسِبینَ ، وأَجوَدُ المُفضِلینَ. (3)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ ... أَوسَعِ المُفضِلینَ ، واسِعِ الفَضلِ . (4)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ ... المَحمودِ بِامتِنانِهِ وبِإِحسانِهِ ، المُتَفَضِّلِ بِعَطائِهِ وجَزیلِ فَوائِدِهِ ، المُوَسِّعِ بِرِزقِهِ ، المُسبِغِ (5) بِنِعَمِهِ ، نَحمَدُهُ عَلی آلائِهِ وتَظاهُرِ نَعمائِهِ . (6)

عنه علیه السلام فی مُناجاتِهِ : قَد کُنتَ بی لَطیفا أَیّامَ حَیاهِ الدُّنیا یا أَفضَلَ المُنعِمینَ فی آلائِهِ ، وأَنعَمَ المُفضِلینَ فی نَعمائِهِ ، کَثُرَت أَیادیکَ عِندی فَعَجَزتُ عَن إِحصائِها . (7)

الإمام زین العابدین علیه السلام :اللّهُمَّ ... أَفضِل عَلَیَّ وأَنتَ خَیرُ المُفضِلینَ . (8)

.

1- .مهج الدعوات : ص 142 عن عبداللّه بن عبّاس وعبداللّه بن جعفر ، مصباح المتهجّد : ص 134 ح 218 عن الإمام زین العابدین علیه السلام وفیه «الحمد للّه المحسن» بدل «أنت» ، بحار الأنوار : ج 95 ص 245 ح 31 .
2- .بحار الأنوار : ج 97 ص 209 نقلاً عن الدروع الواقیه .
3- .الدروع الواقیه : ص 216 .
4- .الدروع الواقیه : ص 177 178 ، بحار الأنوار : ج 97 ص 189 ح 3 .
5- .أسبَغَ اللّه علیه النعمه : أی أتمّها (الصحاح : ج 4 ص 1321) .
6- .الکافی : ج 8 ص 173 ح 194 عن محمّد بن النعمان أو غیره عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 77 ص 350 ح 31 .
7- .البلد الأمین : ص 318 عن الإمام العسکریّ عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 108 و ص 168 ح 22 نقلاً عن کتاب أنیس العابدین عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، دستور معالم الحکم : ص 140 .
8- .بحار الأنوار : ج 95 ص 299 ح 17 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی .

ص: 195

امام علی علیه السلام در دعای معروف به یمانی : تویی نعمت دهنده و بیش از استحقاقْ بخشنده.

امام علی علیه السلام:خدایی جز اللّه نیست که پناه و فریادرس و بیش از استحقاقْ بخشنده است.

امام علی علیه السلام:خداوند ، گشایشگرِ بیش از استحقاقْ بخشنده است... . اوست خدایی که سریع ترین شمارشگران است، و بی عوضْ بخشنده ترینِ بیش از استحقاقْ بخشندگان است.

امام علی علیه السلام:ستایش ، برای خداست... گسترده ترینِ بخشندگانِ بیش از استحقاق، دارای فزون بخشیِ پهناور.

امام علی علیه السلام:ستایش ، برای خداست... به گشاده دستی و نیکی کردن، ستوده است؛ با بخشش و فواید بسیارش، بیش از استحقاقْ بخشنده است؛ با روزی اش، گشایشگر است؛ تمام کننده نعمت هایش است؛ او را در برابر موهبت هایش و پشتیبانی نعمت هایش می ستاییم.

امام علی علیه السلام در راز و نیازش : در روزهای زندگیِ دنیا ، به من لطف و مهربانی داشتی، ای فزون بخش ترینِ نعمت دهندگان در موهبت هایش،ونعمت دهنده ترینِ بخشندگانِ بیش از استحقاق در نعمت هایش! یاری هایت ، در نزد من بسیار گشت، پس ، از شمردنش ناتوان گشتم.

امام زین العابدین علیه السلام:خدایا!... بر من فزون بخشی کن که تویی بهترینِ بخشندگانِ بیش از استحقاق.

.


ص: 196

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ المُحسِنِ المُجمِلِ ، المُنعِمِ المُفضِلِ ، ذِی الجَلالِ وَالإِکرامِ ، وذِی الفَواضِلِ العِظامِ وَالنِّعَمِ الجِسامِ . (1)

عنه علیه السلام من دُعائِهِ یَومَ عَرَفَهَ : یا مَن یَمُنُّ بِإِقالَهِ العاثِرینَ ، ویَتَفَضَّلُ بِإِنظارِ الخاطِئینَ . (2)

عنه علیه السلام فِی الدُّعاءِ : یا مَن عَوَّدَ عِبادَهُ قَبولَ الإِنابَهِ ... ویا مَن ضَمِنَ لَهُم إِجابَهَ الدُّعاءِ ، ویا مَن وَعَدَهُم عَلی نَفسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسنَ الجَزاءِ . (3)

عنه علیه السلام :اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ... وَاجعَل مَخرَجی عَن عِلَّتی إِلی عَفوِکَ ، ومُتَحَوَّلی عَن صَرعَتی إِلی تَجاوُزِکَ ، وخَلاصی مِن کَربی إِلی رَوحِکَ (4) ، وسَلامَتی مِن هذِهِ الشِّدَّهِ إِلی فَرَجِکَ ، إِنَّکَ المُتَفَضِّلُ بِالإِحسانِ ، المُتَطَوِّلُ بِالاِمتِنانِ . (5)

عنه علیه السلام :یا مَن ... أَمَّهُ الخائِفونَ فَوَجَدوهُ مُتَفَضِّلاً . (6)

الإمام الصادق علیه السلام :لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ المُفضِلُ المَنّانُ . (7)

عنه علیه السلام لَمّا سُئِلَ عَنِ الأَسماءِ التِّسعَهِ وَالتِّسعینَ الَّتی مَن أَحصاها دَخَلَ الجَنَّهَ : إِنَّها لَفی کِتابِ اللّهِ ... أَمّا الَّتی فی آلِ عِمرانَ : یا وهّابُ ، یا قائِمُ ، یا صادِقُ ، یا مُنعِمُ ، یا مُتَفَضِّلُ . (8)

.

1- .مصباح المتهجّد : ص 134 ح 218 ، الکافی : ج 6 ص 292 ح 5 عن المفضّل عن الإمام الصادق علیه السلام ولیس فیه ذیله من «ذی الجلال» ، قرب الإسناد : ص 7 ح 20 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 87 ص 240 ح 50 .
2- .المصباح للکفعمی : ص 895 ، الإقبال : ج 2 ص 95 .
3- .الصحیفه السجّادیّه : ص 54 الدعاء 12 .
4- .الرَّوح : الراحه والاستراحه والحیاه الدائمه . والرَّوح أیضا : الرحمه (مجمع البحرین : ج 2 ص 742) .
5- .الصحیفه السجّادیّه : ص 66 الدعاء 15 ، المصباح للکفعمی : ص 198 ، الدعوات : ص 175 ح 490 .
6- .فتح الأبواب : ص 247 عن حمّاد بن حبیب الکوفی ، بحار الأنوار : ج 46 ص 77 ح 73 .
7- .الإقبال : ج 2 ص 145 ، جمال الاُسبوع : ص 136 وفیه «اللهم إنّک أنت» بدل «لا إله إلاّ اللّه » عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 98 ص 259 .
8- .جزء فیه طرق حدیث «إنّ للّه تسعه وتسعین اسما» لأبی نعیم الأصبهانی : ص 164 ح 91 ، الدرّ المنثور : ج 3 ص 615؛ بحار الأنوار : ج 93 ص 273 ح 4 .

ص: 197

امام زین العابدین علیه السلام:ستایش ، برای خدایی است که خوبی کننده، نیکی کننده، نعمت دهنده، بیش از استحقاقْ بخشنده، دارای شکوه و شرافت، و دارای فزون بخشی های سترگ و نعمت های بزرگ است.

امام زین العابدین علیه السلام در دعایش در روز عرفه : ای کسی که با بخشودن و نجات لغزش کنندگان ، گشاده دستی می کند و با مهلت دادن به خطاکاران ، بیش از استحقاق می بخشد!

امام زین العابدین علیه السلام در دعا : ای کسی که بندگانش را با پذیرفتن بازگشت آنان به سوی خود ، عادت داده است... و ای کسی که متعهّد شده که دعای آنان را بپذیرد، و ای کسی که با خود پیمان بسته تا به آنان ، با فزون بخشی، پاداش نیک دهد!

امام زین العابدین علیه السلام:بار خدایا! بر محمّد و خاندان او درود فرست... و بیرون شدن از بیماری ام را به سوی بخشایشت قرار بده ، و بلند شدن و بازگشت از افتادنم را به سوی گذشتت ، و رهایی از گرفتاری ام را به سوی راحتی ات، و تن درستی ام از این سختی را به سوی گشایشت ؛ چرا که به حقیقت، تویی که بی استحقاقْ بخشنده احسان، و لطف کننده با گشاده دستی هستی .

امام زین العابدین علیه السلام:ای کسی که... بیمناکان ، آهنگ او کردند، پس او را بیش از استحقاقْ بخشنده یافتند!

امام صادق علیه السلام:خدایی جز اللّه نیست که بیش از استحقاقْ بخشنده و گشاده دست است.

امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال از ایشان درباره آن 99 نامی که هر کس آنها را شماره کند، وارد بهشت می شود : آن نام ها ، در کتاب خداست... امّا آن اسم هایی که در [ سوره ] آل عمران است ، عبارت است از: ای بسیارْ بخشنده بی مزد، ای استوار، ای راستگو، ای نعمت دهنده، ای بیش از استحقاقْ بخشنده!

.


ص: 198

الإمام الرضا علیه السلام فی دُعاءِ العافِیَهِ : یا أللّهُ یا وَلِیَّ العافِیَهِ ، وَالمنّانَ بِالعافِیَهِ ، ورازِقَ العافِیَهِ ، وَالمُنعِمَ بالعافِیَهِ ، وَالمُتَفَضِّلَ بِالعافِیَهِ عَلَیَّ وعَلی جَمیعِ خَلقِهِ . (1)

الإمام الجواد علیه السلام فِی الدُّعاءِ : یا مُتَفَضِّلاً عَلی عِبادِهِ بِالإِحسانِ . (2)

76 / 2ذو فَضلٍ عَلَی المُؤمِنینَالکتاب«وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ» . (3)

الحدیثالإمام زین العابدین علیه السلام فی مُناجاهِ المُریدینَ : فَیا مَن هُوَ عَلَی المُقبِلینَ عَلَیهِ مُقبِلٌ ، وبِالعَطفِ عَلَیهِم عائِدٌ مُفضِلٌ . (4)

عنه علیه السلام فی دُعائِهِ المَعروفِ بِدُعاءِ أَبی حَمزَهَ الثُّمالیِّ : إِلهی رَبَّیتَنی فی نِعَمِکَ وإِحسانِکَ صَغیرا ، ونَوَّهتَ بِاسمی کَبیرا ، فَیا مَن رَبّانی فِیالدُّنیا بِإِحسانِهِ وتَفَضُّلِهِ ونِعَمِهِ ، وأَشارَ لی فِی الآخِرَهِ إِلی عَفوِهِ وکَرَمِهِ ... . (5)

.

1- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 95 ح 257 عن سعد بن سعد .
2- .الإقبال : ج 1 ص 77 عن عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنی ، مستدرک الوسائل : ج 7 ص 445 ح 8620 .
3- .آل عمران : 152 .
4- .بحار الأنوار : ج 94 ص 147 عن بعض کتب الأصحاب .
5- .مصباح المتهجّد : ص 583 ح 691 ، الإقبال : ج 1 ص 159 ، البلد الأمین : ص 205 ، المصباح للکفعمی : ص 783 کلّها عن أبی حمزه الثمالی ، بحار الأنوار : ج 98 ص 83 ح 2 .

ص: 199



76 / 2 دارای فزون بخشی بر مؤمنان

امام رضا علیه السلام در دعای تن درستی : ای خدا، ای صاحبْ اختیارِ تن درستی، و بسیار بخشنده تن درستی، و روزی دهنده تن درستی، و نعمت دهنده تن درستی، و بیش از استحقاقْ بخشنده تن درستی بر من و همه آفریدگان!

امام جواد علیه السلام در دعا : ای کسی که احسان را بیش از استحقاقْ به بندگانش ارزانی کننده است !

76 / 2دارای فزون بخشی بر مؤمنانقرآن«و خدا ، دارای فزون بخشی بر مؤمنان است» .

حدیثامام زین العابدین علیه السلام در مناجات خداخواهان : پس ای کسی که به روی آورندگان به سوی خود ، رو آورنده است، و با توجّه به آنها، بازگردنده [ به سوی ایشان ]و فزون بخش است!

امام زین العابدین علیه السلام در دعای معروف به دعای ابو حمزه ثمالی : خدای من! مرا در خردسالی ، در نعمت ها و بخشش هایت پروراندی، و در بزرگ سالی ، نامم را گرامی داشتی . پس ای کسی که مرا در دنیا ، با احسان و بخششِ بیش از استحقاق و با نعمت هایش پرورانید، و در آخرت ، با درگذشتن [از گناه] و با بزرگواری اش رهنمونم ساخت!

.


ص: 200

76 / 3ذو فَضلٍ عَلَی النَّاسِالکتاب«إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ» . (1)

«وَلَوْلاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَلَمِینَ» . (2)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَقولُ اللّهُ تَعالی : تَفَضَّلتُ عَلی عَبدی بِأَربَعِ خِصالٍ : سَلَّطتُ الدّابَّهَ عَلَی الحَبَّهِ ، ولَو لا ذلِکَ لاَدَّخَرَهَا المُلوکُ کَما یَدَّخِرونَ الذَّهَبَ وَالفِضَّهَ ، وأَلقَیتُ النَّتنَ (3) عَلَی الجَسَدِ ، ولَو لا ذلِکَ ما دَفَنَ خَلیلٌ خَلیلَهُ أَبَدا ، وسَلَّطتُ السَّلوَ عَلَی الحُزنِ ، ولَو لا ذلِکَ لاَنقَطَعَ النَّسلُ ، وقَضَیتُ الأَجَلَ وأَطَلتُ الأَمَلَ ، ولَولا ذلِکَ لَخَرِبَتِ الدُّنیا ، ولَم یَتَهَنَّ ذو مَعیشَهٍ بِمَعیشَتِهِ . (4)

جمال الاُسبوع فی دُعاءِ یَومِ الأَحَدِ : أَنتَ مَولایَ الَّذی جُدتَ بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاقِها ، وأَهّلتَ بِتَطَوُّلِکَ غَیرَ مُؤَهِّلیها ، لَم یُعازَّک مَنعٌ ، ولا أَکداکَ (5) إِعطاءٌ ، ولا أَنفَدَ سَعَتَکَ سُؤالُ مُلِحٍّ ، بَل أَدرَرتَ أَرزاقَ عِبادِکَ ، مَنّا مِنکَ وتَطَوُّلاً عَلَیهِم وَتَفَضُّلاً ، اللّهُمَّ کَلَّتِ العِبارَهُ عَن بُلوغِ صِفَتِکَ ، وهَذَی (6) اللِّسانُ عَن نَشرِ مَحامِدِکَ وَتَفَضُّلِکَ . (7)

.

1- .البقره : 243 ، غافر : 61 و راجع النمل : 73 و یونس : 60 .
2- .البقره : 251 .
3- .النَّتْنُ : الرائحه الکریهه (الصحاح : ج 6 ص 2210) .
4- .تاریخ بغداد : ج 9 ص 109 الرقم 4714 عن البراء ، الفردوس : ج 5 ص 228 ح 8036 عن زید بن أرقم ، کنزالعمّال : ج 4 ص 257 ح 10419 .
5- .أکدی الرجل : إذا قلّ خیره (الصحاح : ج 6 ص 2472) .
6- .فی العدد القویّه : «وهفا» .
7- .جمال الاُسبوع : ص 53 ، العدد القویّه : ص 346 نحوه کلاهما من دون إسناد إلی المعصوم ، بحار الأنوار : ج 90 ص 288 .

ص: 201



76 / 3 دارای فزون بخشی بر مردمان

76 / 3دارای فزون بخشی بر مردمانقرآن«همانا خدا ، دارای فزون بخشی بر مردم است ؛ ولی بیشتر مردم ، سپاس نمی گزارند» .

«و اگر نبود دفع کردن خدا برخی از مردم را به برخی دیگر، هر آینه زمین ، تباه شده بود؛ ولی خدا دارای فزون بخشی بر جهانیان است» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله:خدای متعال می فرماید: «به بنده ام چهار ویژگی را بیش از استحقاقْ بخشیدم : حشرات را بر غلاّت مسلّط کردم، که اگر این طور نبود ، پادشاهان ، آنها را [جمع آوری و ]ذخیره می کردند، همان طور که زر و سیم را پس انداز می کنند؛ و بوی بد را در جسد [مرده ]قرار دادم، که اگر چنین نبود ، هیچ دوستی، دوستش را به خاک نمی سپرد؛ و فراموشی را بر اندوه مسلّط کردم، که اگر چنین نبود ، نسل آدمی بر چیده می شد؛ و مهلت زندگی را معیّن کردم و آرزو را دور و دراز ساختم، که اگر چنین نبود ، دنیا ویران می شد، و زندگی ، برای زندگی کننده ای خوشایند دل پذیر نمی شد».

جمال الاُسبوع در دعای روز یکشنبه : تو همان سرپرست منی که نعمت ها را قبل از استحقاقِ آنها، بدون عوض بخشیدی؛ گشاده دستی ات را در دسترس کسانی گذاشتی که سزاوار آن نبودند؛ بازداشتن [کسی] ، بر تو چیره نمی شود؛ و بخشش، بخششت را نمی کاهد؛ خواهش پافشاری کننده ای ، توانایی و ظرفیت تو را تمام نمی کند؛ بلکه روزی های بندگانت را از روی منّت و گشاده دستی بر آنها و فزون بخشی، به فراخی فرو باریدی. بار خدایا! عبارت ، از رسیدن به توصیف تو ناتوان است و زبان ، از نشر ستودگی ها و فزون بخشی ات [ ناتوان است و ]نامربوط می گوید. (1)

.

1- .همان طور که در دعاها آمده است : «لا أُحصی ثناءً علیک ، أنتَ کما أَثنیتَ علیه» .

ص: 202

الإمام زین العابدین علیه السلام فِی الدُّعاءِ : یا مَن أَعطی مَن سَأَلَهُ تَحَنُّنَا مِنهُ ورَحمَهً ، ویا مَن أَعطی مَن لَم یَسأَلهُ ومَن لَم یَعرِفهُ ومَن لَم یُؤمِن بِهِ تَفَضُّلاً مِنهُ وکَرَما . (1)

عنه علیه السلام مِن دُعائِهِ یَومَ عَرَفَهَ : یا مَن لَم یُعاجِلِ المُسیئینَ ، ولا ینده (2) المُترَفینَ ، ویا مَن یَمُنُّ بِإِقالَهِ (3) العاثِرینَ ، ویَتَفَضَّلُ بِإِنظارِ الخاطِئینَ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام فِی الدُّعاءِ : یا مَن هُوَ کُلَّ یَومٍ فی شَأنٍ ، کَما کانَ مِن شَأنِکَ أَن تَفَضَّلتَ عَلَیَّ بِأَن جَعَلتَنی مِن أَهلِ إِجابَتِکَ وأَهلِ دینِکَ وأَهلِ دَعوَتِکَ ، ووَفَّقتَنی لِذلِکَ فی مُبتَدَاَ خَلقی تَفَضُّلاً مِنکَ وکَرَما وجودا ، ثُمَّ أَردَفْتَ الفَضلَ فَضلاً ، وَالجودَ جودا ، وَالکَرَمَ کَرَما ، رَأَفهً مِنکَ ورَحمَهً . (5)

الإمام زین العابدین علیه السلام فِی الدُّعاءِ : بَل مَلَکتَ یا إِلهی أَمرَهُم قَبلَ أَن یَملِکوا عِبادَتَکَ ، وأَعدَدتَ ثَوابَهُم قَبلَ أَن یُفیضوا فی طاعَتِکَ ، وذلِکَ أَنَّ سُنَّتَکَ الإِفضالُ ، وعادَتَکَ الإِحسانُ ، وسَبیلَکَ العَفوُ ، فَکُلُّ البَرِیَّهِ مُعتَرِفَهٌ بِأَنَّکَ غَیرُ ظالِمٍ لِمَن عاقَبتَ ، وشاهِدَهٌ بِأَنَّکَ مُتَفَضِّلٌ عَلی مَن عافَیتَ ، وکُلٌّ مُقِرٌّ عَلی نَفسِهِ بِالتَّقصیرِ عَمَّا استَوجَبتَ ، فَلَولا أَنَّ الشَّیطانَ یَختَدِعُهُم عَن طاعَتِکَ ما عَصاکَ عاصٍ ، ولَولا أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الباطِلَ فی مِثالِ الحَقِّ ما ضَلَّ عَن طَریقِکَ ضالٌّ ، فَسُبحانَکَ ما أَبیَنَ کَرَمَکَ فی مُعامَلَهِ مَن أَطاعَکَ أَو عَصاکَ ، تَشکُر لِلمُطیعِ ما أَنتَ تَوَلَّیتَهُ لَهُ ، وتُملی (6) لِلعاصی فیما تَملِکُ مُعاجَلَتَهُ فیهِ ، أَعطَیتَ کُلاًّ مِنهُما ما لَم یَجِب لَهُ ، وتَفَضَّلتَ عَلی کُلٍّ مِنهُما بِما یَقصُرُ عَمَلُهُ عَنهُ . (7)

.

1- .مصباح المتهجّد : ص 353 ح 469 ، جمال الاُسبوع : ص 235 ، الإقبال : ج 1 ص 177 نحوه من دون إسنادٍ إلی المعصوم ، بحار الأنوار : ج 90 ص 5 و ص 7 .
2- .النَّدْهُ: الزَّجْرُ (الصحاح : ج 6 ص 2252) .
3- .أقال اللّه عثرته : صَفَحَ عنه وتَجاوَزَ (المعجم الوسیط : ج 2 ص 770) .
4- .الصحیفه السجّادیّه : ص 194 الدعاء 47 ، الإقبال : ج 2 ص 95 نحوه .
5- .الإقبال : ج 2 ص 277 عن عماره بن جوین أبی هارون العبدی ، المزار الکبیر : ص 320 من دون إسنادٍ إلی المعصوم ، بحار الأنوار : ج 98 ص 298 ح 1 .
6- .الإملاء : الإمهال والتأخیر وإطاله العمر (النهایه : ج 4 ص 363) .
7- .الصحیفه السجّادیّه : ص 144 الدعاء 37 .

ص: 203

امام زین العابدین علیه السلام در دعا : ای کسی که به آن که از او می خواهد، از سر مهروَرزی رحمتش می بخشد؛ و ای کسی که به آن که از او نمی خواهد و او را نمی شناسد و کسی که به او ایمان ندارد، از روی فزون بخشی و بزرگواری اش می بخشد!

امام زین العابدین در دعایش در روز عرفه : ای کسی که [در کیفر دادن ، ] با بدکاران ، شتاب نمی کند، و در ناز و نعمتْ پروردگان را نمی رانَد! و ای آن که گشاده دستی می کند با درگذشتن از لغزیدگان، و فزون بخشی می کند با مهلت دادن به خطاکاران!

امام صادق علیه السلام در دعا : ای آن که هر روز ، در کاری است! همان طور که از کار تو آن است که بیش از استحقاقْ بر من ببخشی؛ به این که مرا سزاوار اجابت خودت و دینت و دعوتت کردی، و مرا در ابتدای آفرینشم، از سرِ بخششِ بیش از استحقاق و بدون عوض و بزرگواری ات، به اینها (اجابت و دین و دعوت خدا) موفّق کردی، آن گاه از روی مهروَرزی و رحمتت، پس از فزون بخشی ، فزون بخشیِ دیگری، و پس از بخششِ بدون عوض، بخشش بدون عوض دیگری، و پس از بزگواری، بزرگواریِ دیگری، در پی آوردی .

امام زین العابدین علیه السلام در دعا : بلکه ای خدای من پیش از آن که آنها (بندگان) بر پرستش تو توانا شوند، تو بر کار آنها تسلّط یافتی، و پیش از آن که راهِ فرمان برداریِ تو را بپویند، پاداش آنها را آماده کردی. این ، از آن روست که شیوه تو ، بخشندگیِ بیش از استحقاق است و روش تو ، اِحسان و راه تو ، گذشت است. پس همه آفریده ها اعتراف دارند که تو به کسی که کیفرش داده باشی ، ستم نکرده ای، و گواه اند که تو به کسی که سلامت ببخشی ، بیش از استحقاقْ بخشنده ای، و همه درباره خود ، به ناتوانی از آنچه سزاوار آنی ، اقرار دارند. پس اگر شیطان ، آنها را در فرمان برداری ات نفریبد، هیچ نافرمانی تو را نافرمانی نمی کرد و اگر او باطل را در شکل حق برای آنان صورتگری نمی کرد، هیچ گم راهی ، از راه تو گم راه نمی شد. پس پاکی تو و چه روشن است بزرگواری ات در رفتار با کسی که تو را فرمان برده یا نافرمانی کرده است! فرمانبر را برای آنچه [از طاعت ]خود برای او به دست گرفته ای، سپاس می گزاری و در کیفری که مالک شتاب در آن هستی ، به نافرمان مهلت می دهی ؛ چیزی که لازم نیست به آنها بدهی ، و به هر دوی آنها چیزی را بی استحقاقْ می بخشی که عملشان کمتر از آن چیز است .

.


ص: 204

76 / 4ذو فَضلٍ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِرسول اللّه صلی الله علیه و آله فِی الدُّعاءِ : یا مَن أَیادیهِ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا أللّهُ ، یا مَن فَضلُهُ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا أللّهُ ، یا مَن تَفَضُّلُهُ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا أللّهُ ، یا مَن تَعَطُّفُهُ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا أللّهُ ، یا مَن نِعَمُهُ مَبسوطَهٌ عَلی أَهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ یا أللّهُ . (1)

76 / 5رَبَّنا عامِلنا بِفَضلِکَ ولا تُعامِلنا بِعَدلِکَ (2)الکتاب«فَلَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنتُم مِّنَ الْخَسِرِینَ» . (3)

.

1- .البلد الأمین : ص 420 ، بحار الأنوار : ج 93 ص 264 .
2- .لم نجد هذا المتن فی المصادر الحدیثیّه ، ولکن هذا المعنی مستفاد من روایاتٍ أوردناها فی ذیل هذا العنوان .
3- .البقره : 64 .

ص: 205



76 / 4 فزون بخش بر اهل آسمان ها و زمین

76 / 5 پروردگارا! با فضلت با ما رفتار کن ، نه با عدلت

76 / 4فزون بخش بر اهل آسمان ها و زمینپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعا : ای کسی که نعمت هایش ، شامل اهل آسمان ها و زمین است، ای خدا! ای که فزون بخشی اش ، شامل اهل آسمان ها و زمین است، ای خدا! ای کسی که بخششِ بیش از استحقاقش شامل اهل آسمان ها و زمین است، ای خدا! ای که عنایتش ، شامل اهل آسمان ها و زمین است، ای خدا! ای کسی که نعمت هایش ، بر اهل آسمان ها و زمین گسترانیده شده است، ای خدا!

76 / 5پروردگارا! با فضلت با ما رفتار کن ، نه با عدلتقرآن«پس اگر فزون بخشیِ خدا و رحمت او بر شما نبود ، از زیانکاران بودید» .

.


ص: 206

«وَ لَوْلاَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ فِی الدُّنْیَا وَالاْخِرَهِ لَمَسَّکُمْ فِی مَا أَفَضْتُمْ فِیهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ» . (1)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :... لکِن جَعَلَ [ اللّهُ عز و جل ] حَقَّهُ عَلَی العِبادِ أَن یُطیعوهُ ، وجَعَلَ کَفّارَتَهُم عَلَیهِ بِحُسنِ الثَّوابِ تَفَضُّلاً مِنهُ وتَطَوُّلاً بِکَرَمِهِ ، وَتَوسُّعا بِما هُوَ مِنَ المَزیدِ لَهُ أَهلاً . (2)

عنه علیه السلام :إِلهی إِن کُنتُ غَیرَ مُستَوجِبٍ لِما أَرجو مِن رَحمَتِکَ ، فَأَنتَ أَهلُ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ . (3)

عنه علیه السلام فِی الدُّعاءِ : یا مُفضِلُ ، بِفَضلِکَ أَعیشُ ولَکَ أَرجو وعَلَیکَ أَعتَمِدُ ، فَأَوسِع عَلَیَّ مِن فَضلِکَ ، وَارزُقنی مِن حَلالِ رِزقِکَ ... یا مُنعِمُ ، بَدَأتَ بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاقِها وقَبلَ السُّؤالِ بِها ، فَکَذلِکَ إِتمامُها بِالکَمالِ وَالزِّیادَهِ مِن فَضلِکَ ، یا ذَا الإِفضالِ ، یا مُفضِلُ لَولا فَضلُکَ هَلَکنا ، فَلا تُقَصِّر عَنّا فَضلَکَ . (4)

عنه علیه السلام :إِن شاءَ اللّهُ أَن یُعَذِّبَنی فَأَنَا عَبدُهُ ، وإِن شاءَ أَن یَرحَمَنی فَبِتَفَضُّلٍ مِنهُ عَلَیَّ . (5)

الإمام زین العابدین علیه السلام :اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وَاحمِلنی بِکَرَمِکَ عَلَی التَّفَضُّلِ ، ولا تَحمِلنی بِعَدلِکَ عَلَی الاِستِحقاقِ . (6)

عنه علیه السلام مِن دُعائِهِ المَعروفِ بِدُعاءِ أَبی حَمزَهَ الثُّمالیِّ : یا مُحسِنُ یا مُجمِلُ یا مُنعِمُ یا مُفضِلُ لَستُ أَتَّکِلُ فِی النَّجاهِ مِن عِقابِکَ عَلی أَعمالِنا ، بَل بِفَضلِکَ عَلَینا . (7)

.

1- .النور : 14 .
2- .الکافی : ج 8 ص 353 ح 550 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام ، نهج البلاغه : الخطبه 216 نحوه ، بحار الأنوار : ج 27 ص 251 ح 14 .
3- .البلد الأمین : ص 315 عن الإمام العسکریّ عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 94 ص 105 ح 14 .
4- .الإقبال : ج 2 ص 364 367 .
5- .الأربعون حدیثا لمنتجب الدین : ص 62 ح 31 عن ثوبان .
6- .الصحیفه السجّادیّه : ص 58 الدعاء 13 .
7- .مصباح المتهجّد : ص 585 ، الإقبال : ج 1 ص 160 ، المصباح للکفعمی : ص 784 ، البلد الأمین : ص 206 کلّها عن أبی حمزه الثمالی ، بحار الأنوار : ج 98 ص 84 ح 2 .

ص: 207

«و اگر فزون بخشیِ خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما نبود ، هر آینه بدانچه در آن وارد شده اید ، عذابی بزرگ به شما می رسید» .

حدیثامام علی علیه السلام :... ولی خداوند ، حقّ خود بر بندگان را فرمان برداری از خودش قرار داده و جزای آنها را در برابر فرمان برداری ، پاداش نیکو قرار داده است؛ از روی فزون بخشی اش و گشاده دستی به بزرگواری اش، و به خاطر گستردگیِ فزونی ای که او خود ، سزاوار آن است.

امام علی علیه السلام:خدایا! اگر سزاوار آنچه از رحمتت امید دارم، نیستم ، پس تو به بزرگواری ات ، اهل بخششِ بیش از استحقاق بر منی.

امام علی علیه السلام در دعا : ای بیش از استحقاقْ بخشنده! با فزون بخشی ات ، زندگی می کنم و به تو امید دارم و به تو تکیه می زنم . پس ، از فزون بخشی ات برمن بگستران و از روزیِ حلالت به من روزی ده... . ای نعمت دهنده! نعمت ها را پیش از استحقاقِ آنها و پیش از آن که از تو خواسته شود، آغاز کردی . پس همین طور ، به انجام رساندن آنها با کمال و فزونی هم ، از فضل توست . ای دارای فزون بخشی، ای بیش از استحقاقْ بخشنده! اگر فزون بخشی ات نبود ، نابود می شدیم . پس فزون بخشی ات را از ما کم مکن.

امام علی علیه السلام:اگر خدا بخواهد مرا عذاب دهد، که من بنده اویم [ و نمی توانم او را باز بدارم ]، و اگر بخواهد به من رحم کند، که به واسطه فزون بخشی اش به من است [ و نه استحقاق من ] .

امام زین العابدین علیه السلام:خدایا! پس بر محمّد و خاندان او درود فرست و با بزرگواری ات ، مرا به بخششِ بیش از استحقاق وا گذار، و مرا با عدالتت ، به شایستگی[ام] وا مگذار.

امام زین العابدین علیه السلام از دعای ایشان ، معروف به دعای ابو حمزه ثمالی : ای خوبی کننده، ای نیکی کننده، ای نعمت دهنده، ای بیش از استحقاقْ بخشنده! در رهایی از کیفرت ، بر اعمالمان تکیه نمی کنم؛ بلکه به فزون بخشی ات بر ما [تکیه می کنم].

.


ص: 208

عنه علیه السلام فِی الدُّعاءِ : سُبحانَکَ ما أَعجَبَ ما أَشهَدُ بِهِ عَلی نَفسی ، وأَعَدِّدُهُ مِن مَکتومِ أَمری ، وأَعجَبُ مِن ذلِکَ أَناتُکَ (1) عَنّی ، وإِبطاؤُکَ عَن مُعاجَلَتی ، ولَیسَ ذلِکَ مِن کَرَمی عَلَیکَ ، بَل تَأَنِّیا مِنکَ لی ، وتَفَضُّلاً مِنکَ عَلَیَّ لِئَن أَرتَدِعَ عَن مَعصِیَتِکَ المُسخِطَهِ ، وأُقلِعَ عَن سَیِّئاتِی المُخلِقَهِ . (2)

عنه علیه السلام فِی الدُّعاءِ : إِلهی فَإِذ قَد تَغَمَّدتَنی بِسِترِکَ فَلَم تَفضَحنی ، وتَأَنَّیتَنی بِکَرَمِکَ فَلَم تُعاجِلنی ، وحَلُمتَ عَنّی بِتَفَضُّلِکَ فَلَم تُغَیِّرِ نِعمَتَکَ عَلَیَّ ، ولم تُکَدِّر مَعروفَکَ عِندی ... (3) .

عنه علیه السلام :اللّهُمَّ إِنّی أَعتَذِرُ إِلَیکَ مِن جَهلی ، وأَستَوهِبُکَ سوءَ فِعلی ، فَاضمُمنی إِلی کَنَفِ (4) رَحمَتِکَ تَطَوُّلاً ، وَاستُرنی بِسِتر عافِیَتِکَ تَفَضُّلاً . (5)

عنه علیه السلام :اللّهُمَّ یا مَن لا یَرغَبُ فِی الجَزاءِ ، ویا مَن لا یَندَمُ عَلَی العَطاءِ ، ویا مَن لا یُکافِئُ عَبدَهُ عَلَی السَّواءِ ، مِنَّتُکَ ابتِداءٌ ، وعَفوُکَ تَفَضُّلٌ ، وعُقوبَتُکَ عَدلٌ ، وقَضاؤُکَ خِیَرَهٌ ، إِن أَعطَیتَ لَم تَشُب (6) عَطاءَکَ بِمَنٍّ ، وإِن مَنَعتَ لَم یَکُن مَنعُکَ تَعَدّیا ، تَشکُرُ مَن شَکَرَکَ وأَنتَ أَلهَمتَهُ شُکرَکَ ، وتُکافِئُ مَن حَمِدَکَ وأَنتَ عَلَّمتَهُ حَمدَکَ ، تَستُرُ عَلی مَن لَو شِئتَ فَضَحتَهُ ، وتَجودُ عَلی مَن لَو شِئتَ مَنَعتَهُ ، وکِلاهُما أَهلٌ مِنکَ لِلفَضیحَهِ وَالمَنعِ ، غَیرَ أَنَّکَ بَنَیتَ أَفعالَکَ عَلَی التَّفَضُّلِ ، وأَجرَیتَ قُدرَتَکَ عَلَی التَّجاوُزِ . (7)

.

1- .تأنّی : أی ترفّق وانتظر ، والاسم : الأناه (الصحاح : ج 6 ص 2273) .
2- .الصحیفه السجّادیّه : ص 69 الدعاء 16 ، المزار الکبیر : ص 158 ؛ شرح نهج البلاغه : ج 6 ص 181 نحوه .
3- .الصحیفه السجّادیّه : ص71 الدعاء 16 ، المزار الکبیر : ص 160؛ شرح نهج البلاغه : ج 6 ص 182 .
4- .الکَنَفُ : الجانب والناحیه (النهایه : ج 4 ص 205) .
5- .الصحیفه السجّادیّه : ص 126 الدعاء 31 .
6- .الشَّوب : الخَلط (النهایه : ج 2 ص 507) .
7- .الصحیفه السجّادیّه : ص 171 الدعاء 45 ، مصباح المتهجّد : ص 642 ح 718 ، المزار الکبیر : ص 619 ، الإقبال : ج 1 ص 422 ، بحار الأنوار : ج 98 ص 172 .

ص: 209

امام زین العابدین علیه السلام در دعا : پاکا، چه شگفت آور است آنچه بر [ زیانِ ]خودم ، به آن گواهی می دهم و آن کار پنهانم که شمارشش می کنم . شگفت آورتر از آن ، بردباریِ تو درباره من، و درنگ تو از زود کیفر دادن من است . و این، نه برای بزرگواریِ من نزد توست؛ بلکه برای بردباریِ تو نسبت به من است و از رویِ فزون بخشیِ تو بر من است تا از نافرمانیِ خشم آور تو ، دست بردارم و از بدی های هلاک کننده خود ، جدا بشوم .

امام زین العابدین علیه السلام در دعا : خدای من! پس چون مرا با پرده [عفو ]خود پوشاندی و رسوایم نکردی؛ و با بزرگواری ات ، درباره من حوصله کردی و زود کیفرم ندادی؛ و با فزون بخشی ات ، بر من بردباری کردی و نعمت هایت را از من نگرفتی و نیکی ات را نزد من ، تیره نساختی... .

امام زین العابدین علیه السلام:بار خدایا! از نادانی ام، به درگاه تو عذر می آورم و بخشایش کردار ناشایستم را درخواست می کنم . پس ، از روی گشاده دستی ، مرا به سوی رحمتت پیوند ده و از روی بخششِ بیش از استحقاق، مرا با پوششِ عافیت بپوشان.

امام زین العابدین علیه السلام:خدایا ، ای کسی که پاداش نمی خواهد، و ای کسی که از بخشش ، پشیمان نمی گردد، ای آن که جزای بنده خود را یکسان [و به اندازه عمل] ، نمی دهد! گشاده دستیِ تو ، آغازگریْ است [و نه در برابر عملی]، و گذشت تو ، فزون بخشی است و کیفرت ، عدالت است و حُکمت ، نیکو و برگزیده است . اگر بخشش کنی، بخششت را با منّت نمی آمیزی و اگر باز داری، دریغ کردنت ، از روی ستم نیست . از کسی که تو را سپاس گزاری کند، سپاس می گزاری ، در حالی که خود ، سپاس گزاری ات را به او الهام کرده ای . به کسی که تو را ستایش کند ، پاداش می دهی، در حالی که خود ، ستایشت را به او آموخته ای . بر کسی می پوشانی که اگر می خواستی ، رسوایش می کردی و بی عوض می بخشی به کسی که اگر می خواستی ، از او دریغ می کردی، در حالی که هر دوی اینها ، از سوی تو سزاوار رسوایی و دریغ هستند ؛ ولی تو کارهایت را بر پایه بخششی بیش از استحقاق ، بنا کرده ای، و توانایی ات را بر گذشتْ جاری ساخته ای.

.


ص: 210

عنه علیه السلام مِن دُعائِهِ المَعروفِ بِدُعاءِ أَبی حَمزَهَ الثُّمالِیِّ : یا غَفّارُ بِنورِکَ اهتَدَینا ، وبِفَضلِکَ استَغنَینا ، وبِنِعمَتِکَ أَصبَحنا وأَمسَینا ، ذُنوبُنا بَینَ یَدَیکَ ، نَستَغفِرُکَ اللّهُمَّ مِنها ونَتوبُ إِلَیکَ . تَتَحَبَّبُ إِلَینا بِالنِّعَمِ ونُعارِضُکَ بِالذُّنوبِ ، خَیرُکَ إِلَینا نازِلٌ وشَرُّنا إِلَیکَ صاعِدٌ ، ولَم یَزَل ولا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَأتیکَ عَنّا بِعَمَلٍ قَبیحٍ ، فَلا یَمنَعُکَ ذلِکَ أَن تَحوطَنا بِنِعَمِکَ ، وتَتَفَضَّلَ عَلَینا بِآلائِکَ ، فَسُبحانَکَ ما أَحلَمَکَ وأَعظَمَکَ وأَکرَمَکَ ، مُبدِئا ومُعیدا . (1)

التَّوحید عن جابر بن یزید الجعفی :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ الباقِرِ علیه السلام: یَا ابنَ رَسولِ اللّهِ ، إِنّا نَری مِنَ الأَطفالِ مَن یُولَدُ مَیِّتا ، ومِنهُم مَن یَسقُطُ غَیرَ تَامٍّ ، ومِنهُم مَن یُولَدُ أَعمی أَو أَخرَسَ أَو أَصَمَّ ، ومِنهُم مَن یَموتُ مِن ساعَتِهِ إِذا سَقَطَ عَلَی الأَرضِ ، ومِنهُم مَن یَبقی إِلَی الاِحتِلامِ ، ومِنهُم مَن یُعَمَّرُ حَتّی یَصیرَ شَیخا ، فَکَیفَ ذلِکَ ، وما وَجهُهُ؟ فَقالَ علیه السلام : إِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی أَولی بِما یُدَبِّرُهُ مِن أَمرِ خَلقِهِ مِنهُم ، وهُوَ الخالِقُ وَالمالِکُ لَهُم ، فَمَن مَنَعَهُ التَّعمیرَ فَإِنَّما مَنَعَهُ ما لَیسَ لَهُ ، ومَن عَمَّرَهُ فَإِنَّما أَعطاهُ ما لَیسَ لَهُ ، فَهُوَ المُتَفَضِّلُ بِما أَعطاهُ وعادِلٌ فیما مَنَعَ ، ولا یُسأَلُ عَمّا یَفعَلُ وهُم یَسأَلونَ . قالَ جابِرٌ : فَقُلتُ لَهُ : یَا ابنَ رَسولِ اللّهِ ، وکَیفَ لا یُسأَلُ عَمّا یَفعَلُ؟ قالَ : لِأَنَّهُ لا یَفعَلُ إِلاّ ما کانَ حِکمَهً وصَوابا... (2) .

.

1- .مصباح المتهجّد : ص 586 ، الإقبال : ج 1 ص 162 ، المصباح للکفعمی : ص 786 کلّها عن أبی حمزه الثمالی ، بحار الأنوار : ج 98 ص 85 ح 2 .
2- .التوحید : ص 397 ح 13 .

ص: 211

امام زین العابدین در دعای ایشان ، معروف به دعای ابوحمزه ثمالی : ای آمرزگار! با روشناییِ تو ، راه یافتیم و با فزون بخشیِ تو ، بی نیاز شدیم و با نعمت تو ، به بامداد و شامگاه در آمدیم. گناهان ما ، در پیشگاه توست . خدایا! از تو آمرزشِ آنها را می خواهیم و به سوی تو باز می گردیم. با نعمت ها ، به ما اظهار محبّت می کنی و با گناهان ، در برابرت می ایستیم . نیکی ات ، به سوی ما فرو می آید و بدی ما ، به سوی تو بالا می رود . همواره ، فرشته بزرگواری ، از سوی ما کار بدی برای تو آورده و می آورد ؛ امّا این، تو را از آن باز نمی دارد که نعمت هایت را بر ما فرا بگیری و موهبت هایت را بر ما بی استحقاقْ ببخشی . پس پاکی تو، که در آغاز و پایان، چه بردبار و سترگ و بزرگواری!

التوحید به نقل از جابر بن یزید جُعفی : به امام باقر علیه السلام گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! ما نوزادهایی را می بینیم که مرده به دنیا می آیند و برخی از آنها ، ناقص سِقط می شوند و برخی از آنها ، نابینا یا لال یا ناشنوا متولّد می شوند و برخی از آنها ، همین که به دنیا می آیند، می میرند و برخی از آنها ، تا بلوغ ، باقی می مانند و برخی از آنها ، آن قدر عمر می کنند تا پیر شوند . این امور ، چگونه اند و جهتشان چیست؟ امام علیه السلام فرمود: «خدای والا و بلند مرتبه ، در تدبیر امور آفریدگانش ، سزاوارتر از خودشان است و اوست آفریدگار و مالک آنها . پس کسی را که از عمر کردن باز داشته است ، به یقین، چیزی را از او باز داشته که از آنِ او نبوده و به کسی هم که عمر داده، بی شک ، چیزی را بخشیده که از آنِ او نبوده است . پس او در آنچه بخشیده، بی استحقاقْ بخشنده است، و در آنچه باز داشته ، عادل است، و از آنچه می کند ، پرسش نمی شود، در حالی که آنها مورد پرسش قرار می گیرند». به امام علیه السلام گفتم: ای فرزند پیامبر خدا! چگونه از آنچه می کند ، پرسشی نمی شود؟ فرمود: «زیرا کاری نمی کند ، مگر این که بر طبق حکمت و درستی باشد».

.


ص: 212

الفصل السابع والسبعون: المقدِّرالمقدّر لغهً«المقدِّر» اسم فاعل من قَدَّر ، یقدِّر من مادّه «قدر» وهو یدلّ علی مبلغ الشیء وکنهه ونهایته (1) ، فالمقدِّر هو الذی یعیّن مبلغ الشیء الذی یریده ونهایته وحجمه .

المقدِّر فی القرآن والحدیثأُسندت مشتقّات «التقدیر» إِلی اللّه سبحانه قرابه ثلاث وعشرین مرّهً فی القرآن الکریم ، أَمّا صفه «المقدِّر» فلم ترد فیه ، فقد ذکرت الأَحادیث التقدیر بأنّه یمثّل مرحله من مراحل الفعل وخلقه الموجودات التی تتحقّق بعد المشیئه والإراده ، وقبل القضاء: «لا یَکونُ إِلاّ ما شاءَ اللّهُ وأَرادَ وقَدَّرَ وقَضی» (2) ، ووردت فی تفسیر التقدیر أَلفاظ مثل «الهندسه مِنَ الطّولِ وَالعَرضِ وَالبَقاءِ» (3) ، و«تَقدیرُ الشَّیءِ مِن طولِهِ وعَرضِهِ» (4) ، و«وضع الحُدود مِنَ الآجالِ وَالأَرزاقِ وَالبَقاءِ وَالفَناءِ» 5 ، وتدلّ هذه الأَحادیث علی أَنّ کلّ شیء فی النظام الکَونیّ یقوم علی مقیاس وتقدیر خاصّین من جهات مختلفه کالطول والعرض والبقاء والآجال والأَرزاق .

.

1- .معجم مقاییس اللغه : ج 5 ص 62 ؛ الصحاح : ج 2 ص 786 .
2- .راجع : ص 222 ح 5376 .
3- .راجع : ص 218 ح 5374 .
4- .راجع : ص 220 ح 5375 .