گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه عقاید اسلامی
جلد هفتم
فصل هشتاد و دوم : مُنشِئ



واژه شناسی «مُنشِئ»

منشئ ، در قرآن و حدیث

فصل هشتاد و دوم : مُنشِئواژه شناسی «مُنشِئ»صفت «مُنشئ (نو پدیدآور) » ، اسم فاعل از «أنشَأَ ، یُنشِئُ، إنشاءً»، از ریشه «نشأ» است که بر بلندی و والایی در چیزی دلالت می کند و «إنشاء» یعنی آغازگری . «نشأ الشی ء» ، یعنی آن چیز از نو پدید آمد و نو شد. «أنشأ السحابُ یمطر» ، یعنی ابر شروع به باریدن کرد . «فلانٌ یُنشئُ الأحادیث» ، یعنی فلانی احادیث را جعل می کند. «أنشأه اللّه » ، یعنی خدا آفرینش آن را آغاز کرد و آن را آفرید. پس «مُنشئ» ، آفریننده آغازین هر چیز است، و مناسبت و ارتباط میان آفرینش آغازین و بلندی و والایی ، این است که پدیده در آفرینش آغازین ، از پستیِ نیستی بالا می رود و به کمال هستی دست می یابد.

منشئ ، در قرآن و حدیثدر قرآن کریم ، برگرفته ها از ریشه «إنشاء» ، 62 بار به خدا نسبت داده شده اند و صفت «منشئ» یک بار در این سخن خدای متعال: «نَحْنُ الْمُنشِئُونَ؛ ما نو پدید آورنده هستیم» به کار رفته است . در قرآن و احادیث ، خدای متعال ، نو پدید آورنده همه چیز دانسته شده است . در احادیث ، «إنشاء» به معنای آفرینش آغازین و بدون داشتن مثال، صورت و الگوست. همچنین تصریح شده که نو پدیدآوری خدا ، بدون اندیشه ، تجربه ، پیروی از دیگران و شریک داشتن است.

.


ص: 272

82 / 1مُنشِئُ الإِنسانِالکتاب«ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَمًا فَکَسَوْنَا الْعِظَمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَلِقِینَ» . (1)

«الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَئِِرَ الاْءِثْمِ وَالْفَوَ حِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَهِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنتُمْ أَجِنَّهٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَتِکُمْ فَلاَ تُزَکُّواْ أَنفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَی» . (2)

«وَرَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَهِ إِن یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَیَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِکُم مَّا یَشَاءُ کَمَا أَنشَأَکُم مِّن ذُرِّیَّهِ قَوْمٍ ءَاخَرِینَ» . (3)

«وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَکُم مِّن نَّفْسٍ وَ حِدَهٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَمُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الاْیَتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ» . (4)

«قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ» . (5)

«قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَرَ وَ الْأَفْئدَهَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ» . (6)

.

1- .المؤمنون : 14 .
2- .النجم : 32 . راجع : هود : 61 .
3- .الانعام : 133 .
4- .الأنعام : 98 .
5- .یس : 79 .
6- .الملک : 23 .

ص: 273



82 / 1 نو پدید آورنده انسان

82 / 1نو پدید آورنده انسانقرآن«آن گاه نطفه را عَلَقه (خونِ بسته) ساختیم. پس علقه را مُضغه (پاره گوشت) کردیم . سپس مضغه را استخوان هایی گردانیدیم. پس از آن ، استخوان ها را گوشت پوشاندیم . سپس او را آفرینشی دیگر نو پدید آوردیم . پس والاست خدایی که بهترینِ آفرینندگان است» .

«آنان که از گناهان بزرگ و زشتی ها ، و نه گناهان کوچک ، دوری می کنند، پروردگار تو [بر آنها ]گسترده آمرزش است. او به شما داناتر است، آن گاه که شما را از زمین ، نو پدید آورد و آن گاه که در شکم های مادرانتان جنین هایی بودید. پس ، خود را پاک مشمارید. او به کسی که پرهیزگاری کرده ، داناتر ، است» .

«و پروردگار تو ، بی نیاز و دارای رحمت است . اگر بخواهد ، شما را می برد و پس از شما ، آنچه را بخواهد ، جانشین [شما] می سازد، همان طور که شما را از نسل گروهی دیگر ، نو پدید آورد» .

«و او همان کسی است که شما را از یک تن ، نو پدید آورد . پس [شما را ]قرارگاهی (زمین) و سپردنْ جایی (پشتِ پدر و شکم مادر) است. بی تردید ، ما نشانه ها را برای گروهی که می فهمند ، به تفصیل ، بیان کرده ایم» .

«بگو : همان که نخستین بار ، نو پدیدش آورد ، زنده اش می کند، و او به هر آفرینشی داناست» .

«بگو : اوست آن کس که شما را نو پدید آورد و برای شما گوش و دیدگان و دل ها گذارد؛ [امّا ]اندکی سپاس می گزارید» .

.


ص: 274

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام :مِنَّا التَّحمیدُ وَالتَّسبیحُ وَالتَّعظیمُ وَالتَّقدیسُ لِلاسمِ الأَقدَمِ، وَالنّورِ الأَعظَمِ العَلِیِّ العَلاّمِ، ذِی الجَلالِ وَالإِکرامِ، ومُنشِئِ الأَنامِ، ومُفنِی (1) العَوالِمِ وَالدُّهورِ، وصاحِبِ السِّرِّ المَستورِ وَالغَیبِ المَحظورِ، وَالاِسمِ المَخزونِ وَالعِلمِ المَکنونِ. (2)

82 / 2مُنشِئُ القُرونِ«أَلَمْ یَرَوْاْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَیْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَرَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا ءَاخَرِینَ » . (3)

راجع : الأنبیاء : 11 ، المؤمنون : 31 و 42 ، القصص : 45 .

82 / 3مُنشِئُ الجَنّاتِ«وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّتٍ مَّعْرُوشَتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَبِهًا وَغَیْرَ مُتَشَبِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَءَاتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» . (4)

راجع : الرعد : 12 ، المؤمنون : 19 و 78 ، الواقعه : 35 و 72 .

.

1- .فی بحار الأنوار مفتی وما أثبتناه هو الصحیح .
2- .بحار الأنوار : ج 3 ص 137 عن المفضّل بن عمر فی الخبر المشتهر بتوحید المفضّل .
3- .الأنعام : 6 .
4- .الأنعام : 141 .

ص: 275



82 / 2 نو پدید آورنده اقوام

82 / 3 نو پدید آورنده بوستان ها

حدیثامام صادق علیه السلام:از ماست ستایش کردن و منزّه دانستن و سترگ شمردن و پاک دانستن [حقیقتِ] نامی که قدیم ترین است، و نوری که بزرگ ترین و بلندمرتبه و بسیار داناست، و دارای شکوه و بزرگواری ، نو پدیدآورِ آفریدگان، نابود کننده جهان ها و زمان ها، صاحب راز پنهان شده و نهانِ منع شده [از دیگران ]و نام نگهداری شده و دانش نهان است .

82 / 2نو پدید آورنده اقوام«آیا ندیدند که پیش از آنان ، چه بسیار اقوامی را نابود کردیم که به آنان در زمین ، چنان توانی داده بودیم که شما را ندادیم . و بر آنان باران فراوان فرستادیم و جوی ها را در زیر [پای] آنها روان قرار دادیم . پس آنان را به [سزای ]گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان ، اقوامی دیگر را نو پدید آوردیم» .

ر . ک : انبیاء: آیه 11، مؤمنون: آیه 31 و 42، قصص: آیه 45.

82 / 3نو پدید آورنده بوستان ها«و اوست کسی که بوستان هایی با داربست و بدون داربست ، و خرمابُن و کشتزار ، با خوردنی های گوناگون، و زیتون ، و انار همسان و ناهمسان ، نو پدید آورد . از میوه آن، چون میوه داد ، بخورید و حقّ آن را در روز بهره برداری بدهید و زیاده روی نکنید ، که او اسرافکاران را دوست ندارد» .

ر . ک : رعد: آیه 12، مؤمنون: آیه 19 و 78، واقعه: آیه 35 و 72.

.


ص: 276

82 / 4مُنشِئُ النَّشأَهِ الآخِرَهِالکتاب«قُلْ سِیرُواْ فِی الْأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَهَ الاْخِرَهَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ » . (1)

«عَلَی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَلَکُمْ وَ نُنشِئَکُمْ فِی مَا لاَ تَعْلَمُونَ * وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَهَ الْأُولَی فَلَوْلاَ تَذَکَّرُونَ » . (2)

الحدیثالإمام الرضا علیه السلام :یا إِلهی وتَقَدَّستَ عَمّا بِهِ المُشَبِّهونَ نَعتَوکَ ، یا سامِعَ کُلِّ صَوتٍ ، ویا سابِقَ کُلِّ فَوتٍ ، یا مُحیِیَ العِظامِ وهِیَ رَمیمٌ ومُنشِئَها بَعدَ المَوتِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وَاجعَل لی مِن کُلِّ هَمٍّ فَرَجا ومَخرَجا وجَمیعِ المُؤمِنینَ ، إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ . (3)

82 / 5مُنشِئُ السَّحابِالکتاب«وَ یُنشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» . (4)

.

1- .العنکبوت : 20 . راجع : النجم: 47 .
2- .الواقعه : 61 و 62 .
3- .بحار الأنوار : ج 94 ص 181 ح 9 نقلاً عن الکتاب العتیق الغروی .
4- .الرعد : 12 .

ص: 277



82 / 4 نو پدید آورنده آفرینش واپسین

82 / 5 نو پدید آورنده ابر

82 / 4نو پدید آورنده آفرینش واپسینقرآن«بگو : در زمین ، سیر کنید و بنگرید که چگونه [خدا] آفرینش را آغاز کرد. آن گاه ، خدا آفرینش واپسین را نو پدید می آورد . همانا خدا بر هر کاری تواناست» .

«[ناتوان نیستیم] بر جایگزین کردن امثال شما [به جای شما] و این که شما را در [هیئتِ ]آنچه نمی دانید ، نو پدید آوریم. و هر آینه ، شما آفرینش نخست را دانستید . پس چرا پند نمی گیرید؟» .

حدیثامام رضا علیه السلام:ای خدای من! تو از آنچه تشبیه کنندگان با آن تو را وصف کرده اند، منزّهی . ای شنونده هر صدا و ای پیشی گیرنده بر هر چه از دست می رود! ای زنده کننده استخوان ها، در حالی که پوسیده اند، و از نو پدید آورنده آنها پس از مرگ! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست، و برای من و همه مؤمنان ، از هر اندوهی گشایش و گریزگاهی قرار ده، که تو بر همه کاری توانایی.

82 / 5نو پدید آورنده ابرقرآن«و ابرهای گرانبار را نو پدید می آورد» .

.


ص: 278

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :اللّهُمَّ مُعتِقَ الرِّقابِ ورَبَّ الأَربابِ ومُنشِئَ السَّحابِ ، ومُنزِلَ القَطرِ مِنَ السَّماءِ إِلَی الأَرضِ بَعدَ مَوتِها ، فالِقَ الحَبِّ وَالنَّوی ، ومُخرِجَ النَّباتِ ، وجامِعَ الشَّتاتِ (1) ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ . (2)

82 / 6مُنشِئُ الْبَرکاتِبحار الأنوار عن عدیّ بن حاتم الطائی :دَخَلتُ عَلی أَمیرِالمُؤمِنینَ عَلِیِّ بنِ أَبی طالِبٍ علیه السلامفَوَجَدتُهُ قائِما یُصَلّی ... حَتّی صَلّی رَکعَتَینِ أَوجَزَهُما وأَکمَلَهُما ، ثُمَّ سَلَّمَ ، ثُمَّ سَجَدَ سَجدَهً أَطالَها . فَقُلتُ فی نَفسی : نامَ وَاللّهِ! فَرَفَعَ رَأَسَهُ ، ثُمَّ قالَ: لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا ، لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ إِیمانا وتَصدیقاً ، لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ تَعَبُّدا ورِقّا ، یا مُعِزَّ المُؤمِنینَ بِسُلطانِهِ ، یا مُذِلَّ الجَبّارینَ بِعَظَمَتِهِ ، أَنتَ کَهفی حَین تُعیینِی المَذاهِبُ عِندَ حُلولِ النَّوائِبِ ، فَتَضیقُ عَلَیَّ الأَرضُ بِرُحبِها ، أَنتَ خَلَقتَنی یا سَیِّدی رَحمَهً مِنکَ لی ، ولَولا رَحمَتُکَ لَکُنتُ مِنَ الهالِکینَ ، وأَنتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصرِ مِن أَعدائی ، ولَولا نَصرُکَ لَکُنتُ مِنَ المَغلوبینَ ، یا مُنشِئَ البَرَکاتِ مِن مَواضِعِها ، ومُرسِلَ الرَّحمَهِ مِن مَعادِنِها . (3)

راجع : ص 264 (یُنزل البرکات) .

.

1- .شَتَّ الأمرُ شَتاتا : تفرّق (الصحاح : ج 1 ص 254) .
2- .البلد الأمین : ص 166 ، المصباح للکفعمی : ص 548 ، بحار الأنوار : ج 91 ص 339 ح 25 .
3- .بحار الأنوار : ج 86 ص 225 ح 45 ، نقلاً عن الکتاب العتیق .

ص: 279



82 / 6 نو پدید آورنده برکت ها

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله:خدایا! ای آزاد کننده بندگان و پروردگار پرورش دهندگان و نو پدیدآور ابرها، و فروآورِ قطره های باران از آسمان به سوی زمین پس از مرگ زمین! ای شکافنده دانه و هسته، و بیرون آورنده گیاه، و جمع کننده پراکنده ها! بر محمّد و خاندان محمّد ، درود فرست.

82 / 6نو پدید آورنده برکت هابحارالأنوار به نقل از عَدیّ بن حاتم طایی : بر امیر مؤمنان ، علی بن ابی طالب علیه السلام ، وارد شدم و او را سرِ پا یافتم که نماز می گزارد... تا این که دو رکعت نماز خواند و آنها را کوتاه و کامل کرد . پس سلام داد و سپس ، سجده ای طولانی کرد. پیش خود گفتم: به خدا سوگند که خوابید! سپس سرش را بالا آورد و فرمود: «به راستی ، به راستی ، خدایی جز اللّه نیست . تصدیق می کنم و ایمان دارم که خدایی جز اللّه نیست. با حالت بندگی وبردگی می گویم که خدایی جز اللّه نیست. ای عزّتبخش مؤمنان با سلطنت خود ، ای ذلیل کننده خودبزرگ بینان و ستمگران با سترگی خود! تو پناهگاه منی، آن گاه که راه ها به هنگام فرود آمدن گرفتاری های زمان ، مرا ناتوان می کنند . پس زمین با فراخی اش ، بر من تنگ می شود . تو ای آقای من! مرا از سرِ رحمتت بر من، آفریدی و اگر رحمت تو نبود ، از هلاک شوندگان بودم، و تو با یاری[ ات ] ، مرا در برابر دشمنانم تأیید کردی و اگر یاری تو نبود، از شکست خوردگان بودم، ای نو پدیدآورِ برکت ها از جایگاهشان، و فرستنده رحمت از سرچشمه های آن!» .

ر . ک : ص 265 (برکات را فرو می آورد) .

.


ص: 280

82 / 7مُنشِئُ جَمیعِ الأَشیاءِرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی دُعاءِ الجَوشَنِ الکَبیرِ : یا أَوَّلَ کُلِّ شَیءٍ وآخِرَهُ ، یا إِلهَ کُلِّ شَیءٍ ومَلیکَهُ ، یا رَبَّ کُلِّ شَیءٍ وصانِعَهُ ، یا بارِئَ کُلِّ شَیءٍ وخالِقَهُ ، یا قابِضَ کُلِّ شَیءٍ وباسِطَهُ ، یا مُبدِئَ کُلِّ شَیءٍ ومُعیدَهُ ، یا مُنشِئَ کُلِّ شَیءٍ ومُقَدِّرَهُ ، یا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیءٍ ومُحَوِّلَهُ ، یا مُحیِیَ کُلِّ شَیءٍ ومُمیتَهُ ، یا خالِقَ کُلِّ شَیءٍ ووارِثَهُ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ العَدلِ ذِی العَظَمَهِ وَالجَبَروتِ ، وَالعِزِّ وَالمَلَکوتِ ، الحَیِّ الَّذی لا یَموتُ ، ومُبدِیَ الخَلقِ ومُعیدِهِ ومُنشِیَ کُلِّ شَیءٍ ومُبیدِهِ ، الَّذی لَم یَلِد ولَم یُولَد ، ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أَحَدٌ ، واحِدٌ لا کَالآحادِ ، الخالی مِنَ الأَندادِ ، لا إِلهَ إِلاّ هُوَ راحِمُ العِبادِ. (2)

الإمام الصادق علیه السلام :هُوَ الرَّحمنُ الرَّحیمُ ... البارِئُ المُنشِئُ البَدیعُ . (3)

التوحید عن أَبی الحسن علیه السلام :هُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ ... مُنشِئُ الأَشیاءِ ، ومُجَسِّمُ الأَجسامِ ، ومُصَوِّرُ الصُّوَرِ . (4)

82 / 8صِفَهُ إنشائِهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله فی صِفَهِ اللّهِ جَلَّ وعَلا : لَهُ الإِحاطَهُ بِکُلِّ شَیءٍ ، وَالغَلَبَهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ ، وَالقُوَّهُ فی کُلِّ شَیءٍ ، وَالقُدرَهُ عَلی کُلِّ شَیءٍ ولَیسَ مِثلَهُ شَیءٌ ، وهُوَ مُنشِئُ الشَّیءِ حینَ لا شَیءَ ، دائِمٌ قائِمٌ بِالقِسطِ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ العَزیزُ الحَکیمُ ، جَلَّ عَن أَن تُدرِکَهُ الأَبصارُ وهُوَ یُدرِکُ الأَبصارَ وهُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ . (5)

.

1- .البلد الأمین : ص 410 ، بحار الأنوار : ج 94 ص 396 .
2- .بحار الأنوار : ج 93 ص 1 ، نقلاً عن رساله النعمانی .
3- .الکافی : ج 1 ص 112 ح 1 ، التوحید : ص 191 ح 3 کلاهما عن ابراهیم بن عمر ، بحار الأنوار : ج 4 ص 167 ح 8 .
4- .التوحید : ص 185 ح 1 ، عیون أخبار الرضا : ج 1 ص 127 ح 23 کلاهما عن الفتح بن یزید الجرجانی ، بحار الأنوار : ج 4 ص 173 ح 2 .
5- .الاحتجاج: ج 1 ص 139 ح 32، الیقین : ص 346 کلاهما عن علقمه بن محمّد الحضرمی عن الإمام الباقر علیه السلام، العدد القویّه: ص 170 ح 8 عن زید بن أرقم ، روضه الواعظین : ص 103 عن الإمام الباقر علیه السلامعنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 37 ص 204 ح 86 .

ص: 281



82 / 7 نو پدید آورنده همه چیز

82 / 8 ویژگی نو پدید آورندگی او

82 / 7نو پدید آورنده همه چیزپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در دعای «جوشن کبیر» : ای نخستینِ همه چیزها و آخرینِ آنها ! ای خدای هر چیز و فرمان روای آن! ای پروردگار هر چیز و سازنده آن! ای آفریننده هر چیز و آفریدگار آن! ای تنگ گیرنده هر چیز و گستراننده آن! ای آغازگر آفرینش و بازگرداننده آفریدگان! ای نو پدیدآور هر چیز و اندازه گذارنده آن! ای موجود کننده هر چیز و دگرگون کننده آن! ای زنده کننده هر چیز و میراننده آن! ای آفریدگار هر چیز و وارث آن!

امام علی علیه السلام:ستایش برای خدایی است که داد[ گر ]است و دارای سترگی و بزرگی و پیروزیِ بدون شکست و فرمان روایی است؛ زنده ای که نمی میرد، و آغازگر آفرینش و باز آفریننده ، و نو پدیدآور هر چیزی و نابود کننده آن است؛ آن که نزاده و زاده نشده، و هیچ کس او را همتا نبوده است . یکتاست ، نه همچون یکان ، و بَری از داشتن هرگونه شریکی است . خدایی جز او، که به بندگانْ مهربان است، وجود ندارد.

امام صادق علیه السلام:اوست رحمتگر مهربان... و آفریننده و نو پدیدآور و نوآور.

التوحید به نقل از امام رضا علیه السلام :اوست باریک بین و آگاه ، ... نو پدیدآور چیزها، جسم کننده اجسام، صورتگر شکل ها .

82 / 8ویژگی نو پدید آورندگی اوپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در وصف خدا : برای اوست فراگیرندگی نسبت به هر چیز، و چیرگی بر هر چیز، و نیرومندی در هر چیز، و توانایی بر هر چیز، و چیزی همانند او نیست. و اوست نو پدیدآورِ چیز ، آن گاه که چیزی نبود ، و همیشگی است و استوار به دادگری است. خدایی جز او که شکست ناپذیر و فرزانه است وجود ندارد . فراتر از آن است که چشم ها به او برسند، و اوست که چشم ها را در می یابد، و اوست باریک بین و آگاه.

.


ص: 282

الإمام علیّ علیه السلام :لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ البارِئُ المُنشِئُ بِلا مِثالٍ خَلا مِن غَیرِهِ . (1)

عنه علیه السلام فی خُطبَهِ الأَشباحِ : المُنشِئُ أَصنافَ الأَشیاءِ بِلا رَوِیَّهِ فِکرٍ آلَ إِلَیها ، ولا قَریحَهِ غَریزَهٍ أَضمَرَ عَلَیها ، ولا تَجرِبَهٍ أَفادَها مِن حَوادِثِ الدُّهورِ ، ولا شَریکٍ أَعانَهُ عَلَی ابتِداعِ عَجائِبِ الأُمورِ ، فَتَمَّ خَلقُهُ بِأَمرِهِ ، وأَذعَنَ لِطاعَتِهِ . (2)

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ الفاشی فِی الخَلقِ حَمدُهُ ، وَالغالِبِ جُندُهُ ، وَالمُتَعالی جَدُّهُ (3) . أَحمَدُهُ عَلی نِعَمِهِ التُّؤامِ (4) ، وآلائِهِ العِظامِ . الَّذی عَظُمَ حِلمُهُ فَعَفا ، وعَدَلَ فی کُلِّ ما قَضی ، وعَلِمَ ما یَمضی وما مَضی . مُبتَدِعِ الخَلائِقِ بِعِلمِهِ ، ومُنشِئِهِم بِحُکمِهِ ، بِلاَ اقتِداءٍ ولا تَعلیمٍ ، ولاَ احتِذاءٍ لِمِثالِ صانِعٍ حَکیمٍ . (5)

.

1- .الدروع الواقیه : ص 254 ، العدد القویّه : ص 368 ، مصباح المتهجّد : ص 602 ح 693 ، الإقبال : ج 1 ص 181 کلاهما فی دعاء إدریس علیه السلامنحوه ، بحار الأنوار : ج 97 ص 222 ح 3 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 91 ، التوحید : ص 54 ح 13 نحوه وکلاهما عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 277 ح 16 .
3- .الجدّ : العَظَمه (المصباح المنیر : ص 92) .
4- .التوأم : المولود مع غیره فی بَطن ؛ من الاثنین فصاعدا ، الجمع : تَوائم وتُؤام (القاموس المحیط : ج 4 ص 82). وهو هنا مجاز عن الکثیر أو المتواصل .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 191 .

ص: 283

امام علی علیه السلام:خدایی جز اللّه نیست؛ آفریننده و نو پدیدآور بدون [استفاده از ]نمونه ای که از غیر خودش گرفته باشد.

امام علی علیه السلام در خطبه اَشباح : نو پدیدآور انواع چیزهاست ، بدون تفکّری که بدان روی آورد و از آن پیروی کند، و بدون غریزه ای طبیعی که به طور پنهانی بر آن اعتماد کند، و بدون تجربه ای که از پیشامدهای روزگار به دست آورده باشد، و بدون شریکی که بر نوآوری پدیده های شگفت یاری اش کند . پس با فرمان او ، آفرینشْ تمام گشت و [آفریده شده ، ]فرمان برداری خدا را پذیرفت.

امام علی علیه السلام:ستایش برای خدایی است که ستایش او در آفریدگان ، پراکنده است، و سپاهش چیره است، و سترگی اش والاست. او را بر نعمت های بسیارش ( / پیوسته اش ) و بخشش های سترگش می ستایم ؛ او که بردباری اش سترگ گشت و گذشت نمود ، و در هر آنچه حکم کرد ، عدالت ورزید، و آنچه را می آید و آنچه را که گذشت ، دانست. آفریدگان را با دانایی اش نوآوری کرد، و با فرزانگی اش نو پدید آورد، بدون پیروی کردن و آموختن و بدون الگو گرفتن از نمونه سازنده ای فرزانه.

.


ص: 284

عنه علیه السلام :الحَمدُ للّهِِ المُتَوَحِّدِ بِالقِدَمِ وَالأَزَلِیَّهِ ، الَّذی لَیسَ لَهُ غایَهٌ فی دَوامِهِ ، ولا لَهُ أَوَّلِیَّهٌ ، أَنشَأَ صُنوفَ البَرِیَّهِ لا مِن أُصولٍ کانَت بَدِیَّهً ، وَارتَفَعَ عَن مُشارَکَهِ الأَندادِ (1) ، وتَعالی عَنِ اتِّخاذِ صاحِبَهٍ وأَولادٍ ، وهُوَ الباقی بِغَیرِ مُدَّهٍ ، وَالمُنشِئُ لا بِأَعوانٍ ، لا بِآلَهٍ فَطَرَ (2) ، ولا بِجَوارِحَ صَرَفَ ما خَلَقَ ، لا یَحتاجُ إِلی مُحاوَلَهِ التَّفکیرِ . (3)

التوحید عن منصور بن حازم :سَأَلتُهُ یَعنی أَبا عَبدِاللّه علیه السلام : هَل یَکونُ الیَومَ شَیءٌ لَم یَکُن فی عِلمِ اللّهِ عز و جل؟ قالَ : لا ، بَل کانَ فی عِلمِهِ قَبلَ أَن یُنشِئَ السَّماواتِ وَالأَرضَ . (4)

.

1- .النِّدّ : المِثْلُ والنَّظِیر (الصحاح : ج 2 ص 543) .
2- .فَطَرَ : شَقّ ، وفَطَرَ اللّه ُ الخلق: خلقهم وبرأهم (القاموس المحیط : ج 2 ص 110) .
3- .الأمالی للطوسی : ص 704 ح 1509 عن زید بن علیّ عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 319 ح 44 .
4- .التوحید : ص 135 ح 6 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 84 ح 15 .

ص: 285

امام علی علیه السلام:ستایش برای خدایی است که در قدیم و ازلی بودن ، یگانه است؛ کسی که همیشگی اش نهایتی ندارد، و برای او آغازی نیست. انواع آفریدگان را نو پدید آورد ، [امّا] نه بر اساس اصولی که [قبلاً] پدید آمده باشند . از همیاری شریک ها فراتر است ، و برتر است از برگرفتن همسر و فرزندان، و او بدون مدّت ، پایدار است، و بدون یاوران ، نو پدیدآور است . نه با ابزاری آفرید، و نه آنچه را آفرید، با اندامی دگرگون ساخت . او نیازمندِ به کارگیری اندیشه نیست.

التوحید به نقل از منصور بن حازم : از ایشان یعنی امام صادق علیه السلامپرسیدم: آیا امروز چیزی وجود دارد که در علم خدا عز و جل نبوده باشد؟ فرمود: «خیر؛ بلکه آن چیز، قبل از نو پدید آوردن آسمان ها و زمین، در علم خدا بوده است» .

.


ص: 286

الفصل الثالث والثمانون: المهلکالمُهلک لغهً«المهلک» اسم فاعل من أَهلک ، یُهلک من مادّه «هلک» وهو یدلّ علی کسر وسقوط ، منه الهلاک : السقوط ، ولذلک یقال للمیّت : هلک (1) . یقال : هلک النَّاس ، أَی : استوجبوا النَّار بسوء أَعمالهم (2) .

المهلک فی القرآن والحدیثلقد نَسَبَ القرآن الکریم مشتقّات مادّه «هلکَ» إِلی اللّه تعالی قُرابهَ أَربع وأَربعین مرّهً وأَورد صفه «المهلک» خمسَ مرّاتٍ (3) ، وقد فسّر القرآن والأَحادیث الهلاک بالموت والإباده فی هذه الدنیا ، وبالموت والفناء فیها مع إِنزال العذاب ، وبدخول جهنّم فی الآخره ، والحدیث القائل : «مُبیدُ کُلِّ شَیءٍ ومُهلِکُهُ» (4) یشیر إِلی المعنی الأَوّل ، لأَنّ لکلّ موجود عمرا محدودا فی هذا العالم ، ویبدو أَنّ الآیات والأَحادیث التی وصفت اللّه سبحانه بأنّه مهلک المذنبین والفاسقین والظالمین والمسرفین تقصد المعنی الثانی والثالث معا ، أَی : عندما یقول القرآن الکریم : «وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ» (5) فالمراد إِنزال العذاب علیهم فی الدنیا وإِدخالهم فی جهنّم یوم القیامه .

.

1- .معجم مقاییس اللغه : ج 6 ص 62 .
2- .النهایه : ج 5 ص 269 .
3- .الأنعام : 131 ، القصص : 59 ، الأعراف : 164 ، الإسراء : 58 .
4- .راجع : ص 294 ح 5435.
5- .یونس : 13 .

ص: 287



فصل هشتاد و سوم : مُهلِک

واژه شناسی «مُهلِک»

مُهلِک ، در قرآن و حدیث

فصل هشتاد و سوم : مُهلِکواژه شناسی «مُهلِک»صفت «مُهلِک (هلاک کننده) » ، اسم فاعل از «أَهْلَکَ ، یُهْلِکُ»، از ریشه «هلک» است، که بر در هم شکستن و سرنگون شدن دلالت می کند. «هلاک (سرنگون شدن)» نیز از همین ریشه است و از این رو ، درباره مرده گفته می شود: «هَلَکَ». همچنین گفته می شود: «هَلَکَ الناسُ» ؛ به این معنا که مردم ، به جهت بدی کارهایشان ، سزاوار آتش [جهنّم ]شدند.

مُهلِک ، در قرآن و حدیثدر قرآن کریم ، برگرفته ها از ریشه «هلک» در حدود 44 بار به خدای متعال نسبت داده شده و صفت «مُهلِک» پنج بار به کار رفته است. در قرآن و احادیث ، «هلاکت» ، گاه به معنای مرگ و از بین رفتن در این دنیا ، گاه به معنای مرگ و نابودی در دنیا همراه با فرو آوردن عذاب، و گاه به معنای ورود به جهنّم در آخرت ، آمده است . حدیثی که می گوید: «[ خدا ] نابود کننده همه چیزها و هلاک کننده آنهاست» ، به معنای نخست اشاره دارد؛ زیرا همه موجودات ، عمر محدودی در این جهان دارند. نیز به نظر می رسد که آیات و احادیثی که خدای سبحان را هلاک کننده گناهکاران و نافرمانان و ستمکاران و گزافکاران وصف می کنند، معنای دوم و سوم را با هم قصد کرده اند ؛ یعنی وقتی قرآن می گوید : «و بی گمان ، ما مردمِ دوره های پیش از شما را ، چون ستم کردند ، هلاک کردیم» ، مقصود ، فرو آوردن عذاب بر آنان در دنیا و وارد کردن آنها به دوزخ در آخرت است.

.


ص: 288

83 / 1یُهلِکُ المُذنِبینَالکتاب«أَلَمْ یَرَوْاْ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّکَّنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَکِّن لَّکُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَیْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَرَ تَجْرِی مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْنَهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا ءَاخَرِینَ» . (1)

«أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ * ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الاْخِرِینَ * کَذَ لِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ» . (2)

«وَإِذْ قَالَتْ أُمَّهٌ مِّنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا قَالُواْ مَعْذِرَهً إِلَی رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» . (3)

الحدیثالإمام زین العابدین علیه السلام فی قِصَّهِ أَصحابِ السَّبتِ : کانوا فِی المَدینَهِ نَیِّفا (4) وثَمانینَ أَلفا ، فَعَلَ هذا مِنهُم سَبعونَ أَلفا وأَنکَرَ عَلَیهِمُ الباقونَ ، کَما قَصَّ اللّهُ تَعالی : «وَسْئلْهُمْ عَنِ الْقَرْیَهِ الَّتِی کَانَتْ حَاضِرَهَ الْبَحْرِ» (5) الآیه. وذلِکَ أَنَّ طائِفَهً مِنهُم وَعَظوهُم وزَجَروهُم ، ومِن عَذابِ اللّهِ خَوَّفوهُم ، ومِنِ انتِقامِهِ وشَدیدِ بَأسِهِ حَذَّروهُم ، فَأَجابوهُم عَن وعَظِهِم : «لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِکُهُمْ» بِذُنوبِهِم هَلاکَ الاِصطِلامِ (6) «أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِیدًا» . فَأَجابُوا القائِلینَ لَهُم هذا : «مَعْذِرَهً إِلَی رَبِّکُمْ» هذَا القَولُ مِنّا لَهُم مَعذِرَهٌ إِلی رَبِّکُم، إِذ کَلَّفَنا الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهیَ عَنِ المُنکَرِ ، فَنَحنُ نَنهی عَنِ المُنکَرِ لِیَعلَمَ رَبُّنا مُخالَفَتَنا لَهُم ، وکَراهَتَنا لِفِعلِهِم. قالوا : «وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» ونَعِظُهم أَیضا لَعَلَّهُم تَنجَعُ فیهِمُ المَواعِظُ، فَیَتَّقوا هذِهِ الموبِقَهَ (7) ، ویَحذَروا عُقوبَتَها. (8)

.

1- .الأنعام : 6 ، راجع : الأنفال : 54 ، الدخان : 37 ، الإسراء : 17 .
2- .المرسلات : 16 18 .
3- .الأعراف : 164 .
4- .النَّیْفُ : الزیاده ، یُخفّف ویشدّد ، وکلّ ما زاد علی العقد فهو نَیْف حتّی یبلغ العقد الثانی (الصحاح : ج 4 ص 1436) .
5- .الأعراف : 163 .
6- .الاصْطِلام : الاستئصال (الصحاح : ج 5 ص 1967) .
7- .مَوْبِق : مَهلِک (القاموس المحیط : ج 3 ص 287) .
8- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 269 ح 136 ، بحار الأنوار : ج 14 ص 57 ح 13 .

ص: 289



83 / 1 گناهکاران را هلاک می کند

83 / 1گناهکاران را هلاک می کندقرآن«آیا ندیدند که پیش از آنان ، چه بسیار از مردمِ یک زمان را نابود کردیم و به آنان در زمین ، چنان توانی داده بودیم که شما را ندادیم. و بر آنان باران فراوان فرستادیم و جوی ها را در زیر [پای ]آنها روان قرار دادیم . پس آنان را به [سزای] گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان ، مردمی دیگر را نو پدید آوردیم» .

«آیا پیشینیان را هلاک نکردیم؟ پس از آن ، پسینیان را از پی آنها خواهیم آورد . بدین گونه با بدکاران رفتار می کنیم» .

«و آن گاه که گروهی از آنان گفتند : «چرا گروهی را پند می دهید که خدا هلاک کننده آنهاست ، یا عذاب کننده آنها به عذابی سخت است؟» ، گفتند: تا عذری در نزد پروردگارتان باشد ، و باشد که پرهیزگاری کنند» .

حدیثامام زین العابدین علیه السلام در داستان اصحاب سَبت (یاران روز شنبه) : کمی بیشتر از هشتاد هزار نفر در شهر بودند. این کار (صید ماهی در روز شنبه) را هفتاد هزار نفر انجام دادند و بقیّه مخالفت کردند ، همان طور که خدای متعال نقل می کند: «و از آنان از [مردم ]شهری که کنار دریا بود ، بپرس» تا آخر آیه. داستان ، این بود که گروهی از آنها، آنان را پند می دادند و منع می کردند، و آنان را از عذاب خدا می ترساندند، و از کیفر سخت خدا و گزند شدید او بر حذر می داشتند . پس [ برخی ] در مقابل پند آنها گفتند : « چرا گروهی را پند می دهید که خدا آنان را» به خاطر گناهانشان همچون هلاکت درماندگان و بیچارگان « هلاک می کند ، یا عذاب کننده آنها به عذابی سخت است؟» . پس به این صورت ، پاسخ دادند: «تا عذری در نزد پروردگارتان باشد» ، [یعنی:] این سخن [و پندِ] ما برای آنها عذری در نزد پروردگارتان است؛ زیرا ما را به امر به معروف و نهی از منکر ، تکلیف کرده اند . پس ، ما از کار بد نهی می کنیم تا پروردگار ما مخالفت ما با آنها و نفرت ما از کار آنها را بداند. همچنین گفتند: « و باشد که پرهیزگاری کنند » ، [یعنی:] و نیز آنها را پند می دهیم ، باشد که پندها در آنها تأثیر کند و از این مهلکه بپرهیزند و از کیفر آن حذر کنند.

.


ص: 290

83 / 2یُهلِکُ الفاسِقینَ«وَ إِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَهَا تَدْمِیرًا» . (1)

83 / 3یُهلِکُ الظَّالِمینَ«وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا الْقُرُونَ مِن قَبْلِکُمْ لَمَّا ظَلَمُواْ وَ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَیِّنَتِ وَ مَا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ کَذَ لِکَ نَجْزِی الْقَوْمَ الْمُجْرِمِینَ» . (2)

.

1- .الإسراء : 16 .
2- .یونس : 13 . راجع : الکهف : 59 ، الحجّ : 45 .

ص: 291



83 / 2 نافرمانان را هلاک می کند

83 / 3 ستمکاران را هلاک می کند

83 / 2نافرمانان را هلاک می کند« و چون اراده کردیم که [مردمِ] شهری را هلاک کنیم ، به مرفّهان طغیانگر آن فرمان دادیم. پس در آن [ شهر ] ، نافرمانی کردند . آن گاه آن گفتار (وعده عذاب) ، سزاوار آن [ شهر ] شد . پس ، آن را هلاک کردیم، هلاک کردنی!» .

83 / 3ستمکاران را هلاک می کند« و بی گمان ، اقوام پیش از شما را ، چون ستم کردند هلاک کردیم و پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آوردند ، و[ لی ] ایمان نمی آوردند. این چنین ، گروه بدکاران را کیفر می دهیم » .

.


ص: 292

«وَ کَمْ أَهْلَکْنَا مِن قَرْیَهِ بَطِرَتْ مَعِیشَتَهَا فَتِلْکَ مَسَکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلاَّ قَلِیلاً وَ کُنَّا نَحْنُ الْوَ رِثِینَ * وَ مَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَی حَتَّی یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولاً یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَتِنَا وَ مَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَی إِلاَّ وَ أَهْلُهَا ظَلِمُونَ» . (1)

«وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُم مِّنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا فَأَوْحَی إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّلِمِینَ» . (2)

83 / 4یُهلِکُ المُسرِفینَ«وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ * وَ مَا جَعَلْنَهُمْ جَسَدًا لاَّ یَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَ مَا کَانُواْ خَلِدِینَ * ثُمَّ صَدَقْنَهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَیْنَهُمْ وَ مَن نَّشَاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِینَ» . (3)

83 / 5یُهلِکُ المُکَذِّبینَالکتاب«وَ إِن مِّن قَرْیَهٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِکُوهَا قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَمَهِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِیدًا کَانَ ذَ لِکَ فِی الْکِتَبِ مَسْطُورًا» . (4)

.

1- .القصص : 58 و 59 . راجع : السجده : 26 ، الأعراف : 4 و 5 .
2- .إبراهیم : 13 .
3- .الأنبیاء : 7 ، 8 و 9 .
4- .الإسراء : 58 .

ص: 293



83 / 4 گزافکاران را هلاک می کند

83 / 5 دروغ انگاران را هلاک می کند

« و چه بسیار شهرهایی را نابود کردیم که [مردم آنها] در زندگی خود ، سرمستی کردند. این ، خانه هایشان است که پس از آنان ، جز اندکی در آنها نشیمن نگرفتند و ما وارث [آنها ]بودیم. و پروردگار تو ، هلاک کننده شهرها نیست ، مگر آن که در مرکز آنها رسولی برانگیزد که آیات ما را بر آنان بخواند. و ما هلاک کننده شهرها نبودیم ، مگر آن که مردم آنها ستمکار بودند» .

«و کسانی که کافر شدند ، به رسولانشان گفتند: بی گمان ، شما را از سرزمینمان بیرون می کنیم ، مگر آن که به دین ما باز گردید . پس پروردگارشان به آنان وحی کرد که : البتّه ستمکاران را هلاک می کنیم» .

83 / 4گزافکاران را هلاک می کند«و پیش از تو نفرستادیم ، مگر مردانی را که به آنان وحی می کردیم . پس اگر نمی دانید ، از آگاهان بپرسید. و ما آنان را کالبدی که خوراک نخورد ، قرار ندادیم و البتّه جاودان نبودند. آن گاه به وعده خود با آنها وفا کردیم . پس ، آنان و هر که را خواستیم ، رهانیدیم و گزافکاران را هلاک کردیم» .

83 / 5دروغ انگاران را هلاک می کندقرآن«و هیچ شهری نیست ، مگر آن که ما [مردمِ] آن را پیش از روز رستاخیز ، هلاک می کنیم ، یا به عذابی سخت ، کیفر می دهیم . این ، در کتاب ، نوشته شده است» .

.


ص: 294

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن خُطبَتِهِ یَومَ الغَدیرِ : مَعاشِرَ النّاسِ ، إِنَّهُ ما مِن قَریَهٍ إِلاّ وَاللّهُ مُهلِکُها بِتَکذیبِها ، وکَذلِکَ یُهلِکُ القُری وهِیَ ظالِمَهٌ کَما ذَکَرَ اللّهُ تَعالی ، وهذا عَلِیٌّ إِمامُکُم ووَلِیُّکُم ، وهُوَ مَواعیدُ اللّهِ وَاللّهُ یَصدُقُ ما وَعَدَهُ . مَعاشِرَ النّاسِ ، قَد ضَلَّ قَبلَکُم أَکثَرُ الأَوَّلینَ ، وَاللّهُ لَقَد أَهلَکَ الأَوَّلینَ وهُوَ مُهلِکُ الآخَرینَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «أَلَمْ نُهْلِکِ الْأَوَّلِینَ * ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الاْخِرِینَ * کَذَ لِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ * وَیْلٌ یَوْمَئِِذٍ لِّلْمُکَذِّبِینَ» (1) . (2)

83 / 6مُبیدُ کُلِّ شَیءٍ ومُهلِکُهُالإمام علیّ علیه السلام فِی الدُّعاءِ : اللّهُ أَکبَرُ خالِقُ کُلِّ شَیءٍ ومالِکُهُ ، ومُبیدُ کُلِّ شَیءٍ ومُهلِکُهُ . (3)

.

1- .المرسلات : 16 19 .
2- .الاحتجاج : ج 1 ص 151 ح 32 ، الیقین : ص 355 کلاهما عن علقمه بن محمّد الحضرمی عن الإمام الباقر علیه السلام ، العددالقویّه : ص 177 ح 8 ، التحصین لابن طاووس : ص 586 کلاهما عن زید بن أرقم وکلّها نحوه ، روضه الواعظین : ص 108 ولم یذکر الآیه ، بحار الأنوار : ج 37 ص 212 ح 86 .
3- .البلد الأمین : ص 96 ، بحار الأنوار : ج 90 ص 146 ح 9 .

ص: 295



83 / 6 نابود کننده و هلاک کننده هر چیز

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبه ایشان در روز غدیر : ای جماعت مردم! هیچ شهری نیست ، مگر آن که خدا آن را به جهت دروغ انگاری [مردمِ ]آن، هلاک کرده است، و همچنین شهرها را هلاک می کند ، در حالی که [مردمِ] آنها ستمکارند، همان طور که خدای متعال [در قرآن] ذکر کرده است . و این ، علی [بن ابی طالب ] ، امام و سرپرست شماست، و او وعده های خداست (1) و خدا به آنچه وعده کرده است ، وفا می کند. ای جماعت مردم! پیش از شما اکثر پیشینیان ، گم راه شدند و بی گمان ، خدا آنان را هلاک کرد، و او هلاک کننده پسینیان است. خدای متعال فرمود: «آیا پیشینیان را هلاک نکردیم؟ پس از آن ، پسینیان را از پی آنها خواهیم آورد . بدین گونه با بدکاران رفتار می کنیم. در آن روز ، وای بر دروغ انگاران!» .

83 / 6نابود کننده و هلاک کننده هر چیزامام علی علیه السلام در دعا : خدا بزرگ تر است [از آن که به وصف آید] ؛ آفریدگار هر چیز و مالک آن، و نابود کننده هر چیز و هلاک کننده آن.

.

1- .وعده های مکرّر خدا در طول 23 سال رسالت پیامبر اسلام به امامت و ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام ، در آیات و احادیث متعدّدی وارد شده اند ، که آخرینِ آنها در روز غدیر بود .

ص: 296

الفصل الرابع والثمانون: النّاصر ، النّصیرالنَّاصر والنَّصیر لغهً«الناصر» اسم فاعل و «النَّصیر» فعیل بمعنی فاعل ، کلاهما من مادّه «نَصَرَ» وهو یدلّ علی إِتیان خیرٍ وإِیتائه (1) ، نصرتُه علی عدوّه : أَعنته وقوّیتُه (2) ، نصر اللّه المسلمی : آتاهم الظفر علی عدوّهم . (3)

النَّاصر والنَّصیر فی القرآن والحدیثنسبت مشتقّات مادّه «نصر» إِلی اللّه سبحانه فی القرآن الکریم قُرابه أَربعٍ وخمسین مرّهً ، ووردت صفه : «النَّاصر» مرّهً واحدهً فی قوله تعالی : «هُوَ خَیْرُ النَّصِرِینَ» (4) ، وصفه «النَّصیر» مرّتین بشکل «نِعْمَ النَّصِیرُ» (5) ، ومرّتین بشکل «کَفَی بِاللَّهِ نَصِیرًا» (6) ، وذکرت تسع مرّات فی مضمون قوله : «مَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ» (7) ، ومرّتین فی مضمون قوله : «وَ اجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَنًا نَّصِیرًا» (8) . وقد ورد فی الآیات القرآنیّه أَنّ اللّه نعم النَّصیر ، وخیر النَّاصرین ، بل انحصر النصر فیه سبحانه ، کما جاء فی قوله تعالی : «وَمَا النَّصْرُ إِلاَّ مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» 9 ، ویعود ذلک إِلی أَنّ جمیع الخیرات فی العالم تصدر منه جلّ شأنه ، والمعنی الأَصلیّ للنصر هو إتیان الخیر ، علما أَنّنا لابدّ أَن نلتفت إِلی أَنّ النصر الإلهیّ نوعان ، أَحدهما : النصر العام ویشمل جمیع الموجودات فی العالم ، والآخر : النصر الخاص وهو للمؤمنین وأُولی طاعه اللّه ، والذین ینصرون دین اللّه . قال سبحانه : «إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ» .

.

1- .معجم مقاییس اللغه : ج 5 ص 435 .
2- .المصباح المنیر : ص 607 .
3- .آل عمران : 150 .
4- .الأنفال : 40؛ الحجّ : 78 .
5- .النساء : 45 ؛ الفرقان : 31 .
6- .البقره : 107، 120؛ التوبه : 74 ، 116 ، العنکبوت : 22 ، النساء : 123 ، 173 ، الشوری : 31 ، الأحزاب : 17 .
7- .الإسراء : 80؛ النساء : 75 .
8- .آل عمران : 126 .

ص: 297