گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد اول
ابوالعاص بن‌منبه‌


اشاره

ابوالعاص بن‌مُنَبِّه: ابوالعاص (عاص) بن منبه‌بن الحجاج بن‌عامر «1» او پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله، اسلام را پذیرفت؛ امّا به جهت دنیاگرایی، از مهاجرت با ایشان خودداری کرد «2» . برخی گفته‌اند: ابوالعاص هنگام هجرت مسلمانان، به وسیله بستگان و قبیله‌اش محبوس، و از مهاجرت منع شد. «3» قبل از آغاز جنگ بدر و در پی اخطار سران قریش که هرکس در جنگ با مسلمانان شرکت نکند، خانه‌اش ویران و اموالش مصادره می‌شود، «4» با کراهت «5» و از روی تقیّه «6» با آنان همراه شد. گفته‌اند: چون سپاه اسلام را ضعیف دید، در حقانیت اسلام تردید کرد؛»
بدین ترتیب از اسلام برگشت و در حال ارتداد*، در جنگ بدر* با شمشیری به نام ذوالفقار، رو در روی علی علیه السلام ایستاد و به دست ایشان کشته شد. «8» سپس پیامبراکرم، آن شمشیر را به امام علی بخشید. «9» بر پایه نقل طبری، ابوالعاص از جمله منافقان بیماردلی بود که می‌گفت: «غَرَّ هؤلاءِ دینُهُم؛ ایشان،/ مؤمنان را دینشان فریفته است» . (انفال/ 8، 49) «10» خداوند در نکوهش وی و گروه هم‌کیش او می‌فرماید: «انَّ الَّذینَ تَوَفّهُمُ المَلکَةُ ظالِمی انفُسِهِم قالوا فیمَ کُنتُم قالوا کُنّا مُستَضعَفینَ فِی الارضِ قالوا الَم تَکُن ارضُ اللَّهِ وسِعَةً فَتُهاجِروا فیها فَاولکَ مَأوهُم (1). السیرة النبویه، ج 2، ص 641
(2). جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 317- 318
(3). السیرةالنبویه، ج 2، ص 641
(4). جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 320؛ الدرالمنثور، ج 2، ص 648
(5). جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 318
(6). البدایة و النهایه، ج 3، ص 233
(7). مجمع‌البیان، ج 3، ص 150
(8). السیرةالنبویه، ج 2، ص 713؛ جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 318
(9). المنمّق، ص 411
(10). مبهمات القرآن، ج 1، ص 516

جَهَنَّمُ وساءَت مَصیرا کسانی که بر خویشتن ستم‌کار بوده‌اند، وقتی فرشتگان* جانشان را می‌گیرند، می‌گویند: «در چه حال بودید؟» پاسخ می‌دهند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» می‌گویند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جای‌گاهشان دوزخ است، و دوزخ بد سرانجامی است» . (نساء/ 4، 97) «1»
از زمان و مکان ولادت و زندگی اجتماعی و احوال شخصی ابن‌منبه جز موارد مذکور، مطلبی در تاریخ نقل نشده است. وی با دیگر مشرکان کشته شده در جنگ بدر، در چاه بدر مدفون شد. «2»

منابع‌

البدایة والنهایه؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ المنمق فی اخبار قریش. (1). السیرةالنبویه، ج 2، ص 641؛ جامع‌البیان، مج 4، ج 5، ص 318؛ مجمع‌البیان، ج 3، ص 150
(2). السیرة النبویه، ج 2، ص 638

ابوعامر راهب‌

اشاره

ابوعامر راهب: عمرو (عبد عمرو) بن صیفی بن نعمان‌بن مالک، معروف به ابوعامر راهب، پدرحنظله* غسیل الملائکه
نسبت ابوعامر به «اوس*» می‌رسد «1» و بیش‌تر محدثان، او را از بزرگان قبیله اوس دانسته‌اند؛ «2» ولی ابن‌کثیر، وی را از سران قبیله خزرج* شمرده است. «3» وی، در جاهلیت، از حنفا به شمار می‌آمد «4» که موحّد و معتقد به برانگیخته شدن انسان، پس از مرگ بودند. «5»
ابوعامر که نصرانی بودنش در جاهلیت نیز گزارش شده، «6» به رهبانیت روی آورده بود؛ لباس خشن می‌پوشید و از دانش اهل‌کتاب نیز آگاهی داشت؛ «7» از همین رو به «راهب» معروف بود. پس از هجرت، به جهت عدم پذیرش اسلام، به فرموده پیامبر، او را فاسق (کسی که از طاعت خدا و دین حنیف خارج شده) خواندند. «8» پس از جنگ بدر*، وی همراه با چندین نفر از اهل قبیله‌اش به مکه فرار کرد و مشرکان مکه را همواره به جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله تشویق می‌کرد. «9» ابوعامر، در غزوه احد* در سپاه مشرکان حضور داشت و می‌کوشید انصار را در این غزوه با خود همراه سازد که بی‌نتیجه ماند. «10» این دشمنی (1). جمهره انساب‌العرب، ص 333؛ الاستیعاب، ج 1، ص 432
(2). السیرةالنبویه، ج 2، ص 584؛ المغازی، ج 1، ص 205
(3). تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 402
(4). السیرةالنبویه، ج 2، ص 585
(5). مروج الذهب، ج 1، ص 61 و 71
(6). اسباب النزول، ص 214؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 402
(7). السیرةالنبویه، ج 2، ص 584؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 402
(8). السیرةالنبویه، ج 2، ص 585
(9). همان؛ المغازی، ج 2، ص 441
(10). المغازی، ج 1، ص 223

همیشگی وی با خدا و پیامبر، مورد اشاره آیه 107 توبه/ 9 نیز هست. نقل شده که به پیامبر گفت: با هر قومی که با تو بجنگند، همراه خواهم بود. «1» وی تا سال فتح مکه در آن‌جا به سر برد؛ هنگام فتح مکه به طایف رفت «2» و با اسلام آوردن مردم طایف به شام عزیمت کرد و در آن‌جا، تنها و مطرود از وطن (نهم یا دهم هجری) «3» در «قِنَّسرین» «4» مُرد. مرگ وی را به نفرین پیامبر صلی الله علیه و آله دانسته‌اند «5» که پس از آمدن ایشان به مدینه ادعا کرد پیرو دین حنیف* است و وقتی پیامبر فرمود: من بر این دینم و آن را بی‌پیرایه و پاک آورده‌ام، گفت: خداوند، دروغ‌گو را مطرود و غریب و تنها بمیراند و پیامبر با گفتن آمین فرمود: خداوند با کسی که دروغ می‌گوید، چنین کند. «6»

ابوعامر در شأن نزول‌

مفسران در ذیل چند آیه از ابوعامر نام برده‌اند که سبب نزول و مورد اشاره آن آیات بوده است.
1. به اتفاق مفسران، مراد از «لِمَن حارَبَ اللَّهَ و رَسولَهُ مِن قَبلُ … » در آیه 107 توبه/ 9 «برای کسی که از پیش با خدا و پیامبر او به جنگ برخاسته بود … » ابوعامر راهب است.
گفته‌اند: سبب ساخت مسجد* ضرار به وسیله منافقان، نامه ابوعامر به آن‌ها بود که نیرو و سلاح تهیه کنند و مسجدی برای او بسازند تا نزد قیصر روم رفته، سپاهی را برای اخراج پیامبر صلی الله علیه و آله و یارانش از مدینه، با خود به همراه آورد. «7» این‌که بنای مسجد، به خواسته او بوده، پذیرفته نیست؛ زیرا وی مسلمان نبوده و ظاهراً منافقان به دنبال نامه ابوعامر، خود تصمیم به ساخت مسجد گرفتند تا افزون بر ایجاد تفرقه بین مؤمنان، محلی برای ورود (1). روض‌الجنان، ج 10، ص 34؛ تفسیر قرطبی، ج 8، ص 163
(2). السیرة النبویة، ج 2، ص 586؛ التبیان، ج 5، ص 298
(3). الاستیعاب، ج 1، ص 433
(4). تفسیر قرطبی، ج 8، ص 163
(5). تفسیر ابن‌کثیر، ج 2، ص 402
(6). السیرة النبویة، ج 2، ص 585
(7). اسباب النزول، ص 214

فرستادگان ابوعامر و انتظار آمدن وی با سپاه شام باشد. «1» بنابه روایتی از امام کاظم علیه السلام منافقان مدینه پس از وفات سعدبن‌معاذ و پس از عزیمت پیامبر به تبوک، برای ریاست ابوعامر بر خود، از یک‌دیگر بیعت گرفتند؛ «2»
2. از عکرمه نقل شده که مراد از «قَومًا کَفَروا بَعدَ ایمنِهِم» در 86 آل‌عمران/ 3 که خداوند از عدم هدایت آنان خبر داده، 12 نفر از جمله ابوعامر بودند؛ «3» ولی سیاق آیه و آیات قبل از آن، این احتمال را تقویت می‌کند که آیه، درباره یهودیان بنی‌قریظه و بنی‌نضیر باشد. «4»
3. در نقلی از ابن‌عباس آمده است که آیه 51 نساء/ 4 از ورود حییّ* بن‌اخطب و برخی یهودیان بنی‌نضیر (بعد از وادار شدن آنان به ترک مدینه از سوی پیامبر) و نیز ابوعامر بر قریش خبر می‌دهد که برای تشویق آنان به جنگ با پیامبر صلی الله علیه و آله بدان‌جا رفته بودند و مشرکان را هدایت یافته‌تر از مؤمنان دانستند. «5»
4 و 5. مراد از منافقان در 142 نساء/ 4 «مَرَدوا عَلَی‌النّفاقِ بر نفاق خو گرفته‌اند» «6» و در 101 توبه/ 9 عبدالله‌بن‌ابی و ابوعامر و … دانسته شده «7» ؛ ولی با توجه به اسلام نیاوردن ابوعامر و عدم حضور وی در مدینه، نمی‌تواند مورد اشاره آیه باشد.
6. نیز گفته شده که مراد از «الَّذی ءاتَینهُ ءایتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَاتبَعَهُ الشَّیطنُ … » در 175 اعراف/ 7 ابوعامر است؛ «8» ولی باتوجه به مکّی بودن سوره اعراف، ظاهراً این آیه بر وی تطبیق شده و مراد آیه، بلعم‌بن‌باعورا یا امیةبن‌ابی‌الصلت باشد. «9» (1). البدایة و النهایه، ج 5، ص 17؛ التبیان، ج 5، ص 298
(2). بحارالانوار، ج 21، ص 257
(3). جامع‌البیان، مج 3، ج 3، ص 461؛ الاتقان، ج 2، ص 325
(4). جامع‌البیان، مج 3، ج 3، ص 462؛ المنار، ج 3، ص 362
(5). جامع‌البیان، مج 3، ج 3، ص 188
(6). همان، مج 4، ج 5، ص 449؛ مفحمات‌الاقران، ص 77
(7). کشف‌الاسرار، ج 4، ص 206
(8). مجمع‌البیان، ج 4، ص 769
(9). جامع‌البیان، مج 6، ج 9، ص 160- 163؛ التبیان، ج 5، ص 31- 32

منابع‌

الاتقان فی علوم‌القرآن؛ اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب؛ بحارالانوار؛ البدایة و النهایه؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن‌کثیر؛ تفسیر المنار؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة انساب العرب؛ روض‌الجنان و روح‌الجنان؛ السیرة النبویه، ابن‌هشام؛ کشف‌الاسرار و عدةالابرار؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ المغازی؛ مفحمات الأقران فی مبهمات القرآن؛ مروج الذهب و معادن الجوهر.

ابوعبیده جراح‌

اش