ابولبابه انصاری
اشاره
ابولُبابه انصاری: بشیر بن عبدالمنذر بن زَنْبَر (زُبَیر) «1» بنزید انصاری از قبیله اوس، تیره عمروبنعوف «2» و از توبه کنندگان زمان پیامبر صلی الله علیه و آله
از او به نام رفاعه «3» نیز یاد شده است. برخی برآنند که «رفاعة بنالمنذر» نام برادر وی است. «4» ابولبابه در بیعت* عقبه دوم و در غزوه بدر* نیز حضور داشت؛ «5» ولی مشهور برآنند که پیامبر صلی الله علیه و آله در غزوه بدر دستور داد: ابولبابه از روحاء به مدینه بازگردد و جانشین آن حضرت باشد و همانند حاضران در بدر، سهم او را از غنایم پرداخت. «6»
در غزوه «سویق و بنیقَینُقاع» نیز وی را در مدینه به جای خود گذاشت. «7» وی در غزوه احد* و دیگر جنگها حضور داشت. «8» در غزوه حنین*، پرچم قبیله بنی* عمروبن عوف «9» و در فتح مکه،* پرچم بنیخطمه «10» یا بنی عمروبن عوف «11» را حمل میکرد؛ امّا بنا به نقل یعقوبی، پیامبر صلی الله علیه و آله در فتح مکّه، او را جانشین خود در مدینه قرار داد. «12» وی از راویان حدیث بود «13» و عدهای از او روایت کردهاند. «14» ابنشهر آشوب او را در ردیف کسانی آورده (1). الاستیعاب، ج 4، ص 303؛ الثقات، ج 3، ص 32
(2). جمهرة انسابالعرب، ص 334؛ الاستیعاب، ج 4، ص 303؛ اسدالغابه، ج 2، ص 285
(3). تاریخ یحیی بن معین، ج 1، ص 108؛ حلیةالاولیاء، ج 1، ص 366؛ رجال الطوسی، ص 39
(4). الثقات، ج 3، ص 32؛ الاصابه، ج 2، ص 409
(5). رجال الطوسی، ص 27؛ الاستیعاب، ج 4، ص 303
(6). الطبقات، ج 3، ص 348؛ المغازی، ج 1، ص 159؛ السیرة النبویه، ج 2، ص 688
(7). المغازی، ج 1، ص 180؛ السیرة النبویه، ج 3، ص 45 و 49؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 49- 50
(8). الطبقات، ج 3، ص 348؛ الاستیعاب، ج 4، ص 304
(9). المغازی، ج 3، 896
(10). همان، ج 2، ص 800
(11). الطبقات، ج 3، ص 349؛ الاستیعاب، ج 4، ص 304
(12). تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 58
(13). رجال الطوسی، ص 27؛ الجرح و التعدیل، ج 1، ص 375؛ الثقات، ج 3، ص 32
(14). الجرح والتعدیل، ج 1، ص 375
که حدیث غدیر* را روایت کردهاند. «1»
براساس روایتی منسوب به امامعسکری علیه السلام ابولبابه در میان کسانی بود که پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، در پی ردّ و انکار حضرت برآمدند؛ ولی با معجزهای که به وقوع پیوست، به ناچار تسلیم شدند. «2» برخی نیز گفتهاند: خصومت او بر سر نخلهای با یتیمی از انصار بود که پیامبر صلی الله علیه و آله به نفع او حکم فرمود؛ ولی پس از مشاهده ناراحتی شدید آن یتیم، از او خواست نخله را به ازای نخلهای در بهشت به یتیم واگذارد و او نپذیرفت. «3»
نیز گفتهاند: پس از انهدام و تخریب مسجد* ضرار، ابولبابه از چوبهای آن منزلی بنا کرد؛ ولی در آن خانه هیچ خیر و برکتی حاصل نمیشد. «4» وفات او را در زمان خلافت علی علیه السلام «5» یا بعد از سال پنجاهم هجری ذکر کردهاند. «6»
آنچه سبب شهرتابولبابه در تاریخ اسلام شده است، داستان خیانت او و توبهاش در جریان محاصره یهود بنیقریظه و نیز تخلّفش از غزوه تبوک* و بستن خود به ستون مسجد و نزول آیاتی در شأن او است.
ابولبابه در شأن نزول
1. «یایُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَخونُوا اللَّهَ والرَّسولَ وتَخونوا امنتِکُم وانتُم تَعلَمون* واعلَموا انَّما امولُکُم واولدُکُم فِتنَةٌ وانَّ اللَّهَ عِندَهُ اجرٌ عَظیم/ ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر خیانت نکنید و نیز] در امانتهای خود خیانت روا مدارید؛ در (1). مناقب، ج 3، ص 35
(2). تفسیر منسوب به امام عسکری علیه السلام، ص 92- 96
(3). المغازی، ج 1، ص 281، و ج 2، ص 505
(4). همان، ج 3، ص 1047
(5). الثقات، ج 3، ص 32؛ الطبقات، ج 3، ص 349
(6). تهذیب الکمال، ج 34، ص 233؛ الاصابه، ج 7، ص 290
حالی که میدانید این کار، گناه بزرگی است و بدانید که اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و برای کسانی که از عهده امتحان* برآیند] پاداش عظیمی نزد خدا است.» (انفال/ 8، 27- 28) واحدی، «1» زمخشری، «2» طبرسی، «3» از کلبی، زهری و قتاده، روایت کردهاند که در ماجرای محاصره یهود بنی* قریظه، پس از آن که پیامبر صلی الله علیه و آله پیشنهاد صلح آنان را رد کرد بنا به تقاضای آنان، ابولبابه را نزدشان فرستاد و فرمود: تنها باید حکمیّت سعدبن معاذ را بپذیرند. آنها با ابولبابه مشورت کردند که آیا شایسته است حکمیّت سعد بن معاذ را بپذیرند؟ ابولبابه با اشاره به گلوی خود به آنان فهماند که اگر بپذیرند کشته خواهند شد و بدین ترتیب به خدا و پیامبر خیانت کرد و این آیه درباره او نازل شد. بر اساس روایتی از امام باقر علیه السلام مراد از خیانت*، معصیت است. «4» برخی معتقدند اموال و فرزندان ابولبابه که نزد بنیقریظه بود، او را به چنین خیانتی واداشت. «5»
2. نقل است که آیه «یأیّها الّذین ءامنَوُا لاتَتّخِذوا الیَهودَ والنّصری أَولِیاءَ بَعضُهُم أولِیَاءُ بَعضٍ و مَن یَتَولَّهم مِنکُم فإنّه مِنهم إنّ اللّهَ لایَهدی القوَم الظلِمینَ/ ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصارا را ولیّ و دوست و تکیهگاه خود] نگیرید. آنان اولیای یکدیگرند و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند. خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند» (مائده/ 5، 51) درباره ابولبابه در داستان خیانت او نازل شده است. «6»
3. طبری «7» از سدّی نقل میکند که آیه «یایُّهَا الرَّسولُ لا یَحزُنکَ الَّذینَ یُسرِعونَ فِی الکُفرِ مِنَ الَّذینَ قالوا ءامَنّا بِافوهِهِم ولَم تُؤمِن قُلوبُهُم/ ای فرستاده خدا! آنها که در مسیر کفر شتاب میکنند و با زبان میگویند: ایمان آوردیم؛ حال آنکه قلب آنها ایمان نیاورده است، تو را اندوهگین نسازد» (مائده/ 5، 41) درباره همو و همین واقعه است.
4. «وءاخَرونَ اعتَرَفوا بِذُنوبِهِم خَلَطوا عَمَلًا صلِحًا وءاخَرَ سَیّئًا عَسَی اللَّهُ ان یَتوبَ عَلَیهِم انَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیم/ و گروهی دیگر، به گناهان خود اعتراف کردند و کار خوب و بد (1). اسباب النزول، ص 193
(2). الکشاف، ج 2، ص 213-/ 214
(3). مجمع البیان، ج 4، ص 823
(4). تفسیر قمی، ج 1، ص 270
(5). مجمعالبیان، ج 4، ص 823
(6). همان، ج 3، ص 318؛ جامعالبیان، مج 4، ج 6، ص 373
(7). جامع البیان، مج 4، ج 6، ص 315
را به هم آمیختند. امید است که خداوند توبه* ایشان را بپذیرد. همانا خداوند آمرزندهو مهربان است.» (توبه/ 9، 102) بنا به نقل مفسران، این آیه درباره ابولبابه و همراهان او در تخلّف از غزوه تبوک و توبه آنان نازل شده؛ «1» امّا بر اساس پارهای روایات، این آیه درباره او و ماجرای بنیقریظه فرود آمده است؛ «2»
5. «خُذ مِن امولِهِم صَدَقَةً تُطَهِّرهُم و تُزَکّیهِم بِها و صَلِّ عَلَیهِم انَّ صَلَوتَکَ سَکَنٌ لَهُم واللَّهُ سَمیعٌ عَلیم/ از اموال ایشان صدقهای/ زکات بگیر تا با آن آنها را پاکسازی و پرورش دهی و هنگام گرفتن زکات برای آنها دعا کن که دعای تو، مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است.» (توبه/ 9، 103) گفتهاند: پس از آنکه خداوند توبه متخلّفان از جنگ تبوک را پذیرفت و پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را از ستون باز کرد، ابولبابه همه اموال خود را پیش رسول خدا آورده، از حضرت خواست که آنها را در راه خدا انفاق* کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هنوز دستوری در اینباره بر من نازل نشده است. چیزی نگذشت که آیه پیشین نازل شد و فرمان داد که پیامبر قسمتی از اموال آنها را بگیرد. «3» به نقل ابنکثیر، پس از پذیرفته شدن توبه ابولبابه، جز خیر در اسلام از او دیده نشد. «4»
منابع
اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییزالصحابه؛ البدایة والنهایه؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ یحیی بنمعین؛ تاریخ الیعقوبی؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر القمی؛ التفسیرالمنسوب الی الامام العسکری علیه السلام، تهذیبالکمال فی اسماء الرجال؛ جامعالبیان عن تأویل آیالقرآن؛ الجرج والتعدیل؛ جمهرة انساب العرب؛ حلیةالاولیاء و طبقات الاصفیاء؛ رجال الطوسی؛ روضالجنان و روحالجنان؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الثقات؛ الکشاف؛ الکنی والالقاب؛ مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن؛ المغازی؛ مناقب آل ابیطالب. (1). جامع البیان، مج 7، ج 10، ص 19-/ 22؛ التبیان، ج 5، ص 29؛ مجمعالبیان، ج 5، ص 101
(2). جامعالبیان، مج 7، ج 10، ص 21؛ مجمعالبیان، ج 5، ص 101
(3). جامعالبیان، مج 7، ج 10، ص 23- 24؛ مجمعالبیان، ج 5، ص 101؛ روضالجنان، ج 10