گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد اول
ابومرثد


اشاره

ابومِرثَد: کَنّازُ (ایمن) «1» بن حُصَین بن یَربوع بن طَریف «2» حلیف و هم‌سال حمزةبن عبدالمطلب «3» او را از نخستین مهاجران به مدینه و از بزرگان صحابه* شمرده‌اند. «4» پیامبر صلی الله علیه و آله در پیمان مؤاخات، او را برادر عبادة* بن صامت کرد. «5» در نخستین سریّه (سال اوّل هجرت به فرمان‌دهی حمزه) یکی از 15 مهاجر شرکت کننده بود «6» که به نقلی، پرچم آن را در دست داشت. «7» در جنگ بدر* با فرزندش مرثد حضور یافت «8» و گویا تنها پدر و پسری هستند که هر دو، عنوان «بدری» دارند. «9» ابومرثد در غزوه احد،* خندق* و دیگر غزوات نیز حاضر بود. فرزندش مرثد در سریّه «رجیع» (چهارم هجرت) که خود فرمانده آن بود، به شهادت رسید. «10» وی از جمله راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله است «11» و در زمان خلافت ابوبکر «12» یا عثمان «13» در مدینه، درگذشت. (1) (2) 1 و. الاصابه، ج 7، ص 305
(3). الطبقات، ج 3، ص 34
(4). اسدالغابه، ج 4، ص 472
(5). الطبقات، ج 3، ص 34
(6). المغازی، ج 1، ص 9؛ الطبقات، ج 2، ص 3- 4
(7). الطبقات، ج 2، ص 3- 4
(8). المغازی، ج 1، ص 153؛ الطبقات، ج 3، ص 3- 4؛ اسدالغابه، ج 4، ص 472
(9). البدایة والنهایه، ج 6، ص 266؛ تهذیب الکمال، ج 24، ص 224
(10). الطبقات، ج 3، ص 35
(11). اسدالغابه، ج 4، ص 472؛ الاصابه، ج 7، ص 305
(12). الطبقات، ج 3، ص 35
(13). جمهرة انساب العرب، ص 247

ابومرثد در شأن نزول‌

از مقاتل نقل است «1» که آیه 221 بقره/ 2 درباره ابومرثد نازل شده که در مأموریتی به مکه، زن زیبای مشرکی از او خواست تا وی را به همسری برگزیند؛ ولی چون حکم آن را از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید، وحی آمد: «و لاتَنکِحُوا المُشرِکتِ حَتّی یُؤمِنَّ و لَامَةٌ مُؤمِنَةٌ خَیرٌ مِن مُشرِکَةٍ و لَو اعجَبَتکُم …؛/ با زنان‌مشرک تا ایمان نیاورده‌اند، ازدواج* نکنید. ازدواج با] کنیزانِ مؤمن، از ازدواج با] زن آزاد بت‌پرست بهتر است؛ هرچند زیبایی یا ثروت یا موقعیت او] شما را به شگفتی آورد … » .

منابع‌

اسباب النزول، واحدی؛ اسدالغابة فی معرفةالصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ البدایة والنهایه؛ تهذیب الکمال فی اسماءالرجال؛ جمهرة انساب‌العرب؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض‌الجنان و روح‌الجنان؛ الطبقات الکبری؛ المغازی. (1). اسباب النزول، ص 65، روض الجنان، ج 3، ص 222؛ الدرالمنثور، ج 1، ص 614

ابو