گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد دوم
اسماعیل بن عَبد اللّه غِفاری‌


اشاره

اسماعیل بن عَبداللّه غِفاری
او را اشجعی نیز خوانده‌اند. «1» از زندگی وی هیچ اطلاعی در منابع دیده نمی‌شود. فقط از کلبی و مقاتل نقل شده که اسماعیل، همسرش «قُتَیله» را در زمان رسول خدا طلاق داد، درحالی‌که از بارداری وی آگاه نبود؛ اما پس از مدتی که از بارداری او آگاه شد، به وی رجوع کرد و برای زایمان به خانه‌اش باز گرداند؛ ولی پس از زایمان، زن و فرزند هر دو مردند و آیه 228 بقره/ 2 در این‌باره نازل شد «2» : «والمُطَلَّقتُ یَتَرَبَّصنَ بِانفُسِهِنَّ ثَلثَةَ قُرُوءٍ ولا یَحِلُّ لَهُنَّ ان یَکتُمنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فی ارحامِهِنَّ ان کُنَّ یُؤمِنَّ بِاللَّهِ والیَومِ الأخِرِ وبُعولَتُهُنَّ احَقُّ بِرَدّهِنَّ فی ذلِکَ ان ارادُوا اصلحًا و زنان طلاق داده شده باید سه پاکی انتظار کشند و اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارند برای آنان روا نیست که آنچه را خداوند در رحمشان آفریده، پوشیده دارند و اگر شوهرانشان سر آشتی دارند، به باز گرداندن آنان در این مدت‌سزاوارترند» .
در نقل دیگری از مقاتل و کلبی آمده است که در آغاز اسلام اگر مردی همسرش را برای بار سوم طلاق* می‌داد و همسرش باردار بود، مرد تا هنگام زایمان، حق رجوع داشت؛ امّا بعداً این حکم با آیه 229 بقره/ 2 منسوخ شد «3» : «الطَّلقُ مَرّتانِ فَإِمساکٌ بِمَعروفٍ أَو تَسرِیحٌ بِإِحسن … » ، بنابراین، مراجعه اسماعیل به همسرش پس از آگاهی از بارداری وی، بر اساس این حکم بوده است، با این حال، میان این قضیه با مفاد آیه و زمان نزول آن‌که پس از درگذشت قُتَیله بوده، پیوند روشنی مشاهده نمی‌شود. (1)
. الاصابه، ج 1، ص 219
(2). همان؛ روض‌الجنان، ج 3، ص 259
(3). الدرالمنثور، ج 1، ص 660

در هر صورت، آیه اقدام زنان به کتمان بارداری خود را که غالباً به قصد از بین بردن حق رجوع شوهر خود یا ازدواج بعدی بوده، حرام می‌شمارد و رجوع به زن در ایام عدّه* را حق شوهر می‌داند. «1» در روایتی دیگر، نام این شخص، مالک بن اشدق و اهل طائف یاد شده است. «2»

منابع‌

الاصابة فی تمییز الصحابه؛ جامع‌البیان عن تأویل آی‌القرآن؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض‌الجنان و روح الجنان؛ المیزان فی تفسیر القرآن. (1)
. جامع البیان، مج 2، ج 2، ص 606؛ المیزان، ج 2، ص 231
(2). روض‌الجنان، ج 3، ص 259

ا