گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد دوم
اصحاب رَس‌


اشاره

اصحاب رَسّ: مردمانی در شمار اقوام عذاب شده پیشین به سبب تکذیب و کشتن پیامبرشان
رسّ در لغت به معنای کندن چاه و قبر «1» ، مدفون کردن مرده یا غیر آن، چاه کهنه، چاه سنگ‌چین شده، معدن «2» و نیز استوار ساختن «3» ، نشانه و اندک اثر بر جای مانده هر چیز «4» آمده است.
قرآن دوبار در آیات 38 فرقان/ 25 و 12 ق/ 50 از اصحاب رسّ تنها به عنوان قومی که در پی تکذیب پیامبر خویش با عذاب* الهی نابود شدند، یاد کرده است؛ اما هیچ گزارشی درباره هویّت، آیین، پیامبر، مکان و زمان زندگی و چگونگی نابودی آنان و نیز شرح کارهایی که زمینه عذابشان شد، ارائه نکرده است. در سوره فرقان ضمن گزارش برخی از درخواستهای نامعقول از سوی تکذیب‌کنندگان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (فرقان/ 25، 32) و در مقام تهدید آنان، از اصحاب رسّ در شمار اقوامی چون قوم نوح، عاد، ثمود و … یاد شده که همگی به سبب تکذیب پیامبر خویش با عذاب الهی نابود شدند: «و قَومَ نوحٍ لَمّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ اغرَقنهُم … * و عادًا و ثَمودا و اصحبَ الرَّسّ و قُرونًا بَینَ ذلِکَ کَثیرا» .
(فرقان/ 25، 37- 38) در سوره ق نیز در پی گزارش تکذیب* پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و وعده رستاخیز از سوی کافران (ق/ 50، 2- 3)، اصحاب رسّ با همین وصف یاد شده‌اند:
«کَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ واصحبُ الرَّسّ و ثَمود* و عادٌ و فِرعَونُ و اخونُ لوط* و اصحبُ الایکَةِ و قَومُ تُبَّعٍ کُلٌّ کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وعید» . (ق/ 50، 12- 14) برخی (1). ترتیب العین، ص 311؛ تاج‌العروس، ج 8، ص 306، «رسس»
(2). لسان‌العرب، ج 5، ص 210؛ تاج العروس، ج 8، ص 306؛ القاموس المحیط، ج 1، ص 753، «رسّ»
(3). ترتیب العین، ص 310؛ التحقیق، ج 4، ص 109، «رس»
(4). مفردات، ص 352؛ لسان‌العرب، ج 5، ص 209، «رسس»

صاحب‌نظران با استناد به ترتیب ذکر اصحاب رسّ در آیه 38 فرقان/ 25 و توجیه ترتیب آن در آیه 12 ق/ 50، بر این باورند که «1» اصحاب رسّ در دوره تاریخی نزدیک به زمان قوم عاد و ثمود می‌زیسته‌اند. «2» پاره‌ای گزارشهای تاریخی نیز که هر سه قوم را جزو طبقه اعراب «بائده» (منقرض شده) نشان می‌دهد «3» ، مؤیّد آن است.
مفسرّان به سبب نبود گزارش تفصیلی قرآن و براساس برخی معانیِ لغویِ «رسّ» ، پاره‌ای احادیث «4» و روایتهای تاریخی «5» دیدگاههای متفاوتی را درباره هویّت، آیین، پیامبر، محل و زمان زندگی، زمینه ها و چگونگی هلاکت اصحاب رسّ ارائه کرده‌اند «6» که گاهی آمیخته به افسانه و داستان‌پردازی است. «7» بیشتر گزارشها هر چند با جزئیاتی متفاوت و غالباً متداخل، براساس معنای چاه برای رسّ و محوریّت آن استوار است، با این تفاوت که شمار چشم‌گیری از آنان، اصحاب رسّ را قومی یاد کرده‌اند که به سبب افکندن پیامبر خویش در چاه، به این نام موسوم شده‌اند. اغلب، نام آن پیامبر را «حنظلة بن صفوان» گفته‌اند. «8» مهم‌ترین روایتها از این قرار است:
1. طوسی و طبرسی به نقل از عکرمه و با ردّ روایتهای دیگر، از آنان فقط به عنوان قومی یاد کرده‌اند که پیامبر خویش را در چاه افکندند. «9»
2. برخی چون کعب‌الاحبار، مُقاتل و سدّی، رسّ را چاهی در انطاکیه* و اصحاب رسّ را همان اصحاب یاسین دانسته‌اند که حبیب نجّار را درون آن افکندند. «10» این دیدگاه (1). المیزان، ج 15، ص 218؛ التحقیق، ج 4، ص 110، «رس»
(2). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 19؛ نثر طوبی، ج 1، ص 305؛ التحقیق، ج 4، ص 110، «رس»
(3). المفصل، ج 1، ص 294- 353
(4). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 20- 21؛ عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج 1، ص 418- 426؛ بحارالانوار، ج 14، ص 148- 158
(5). المحبر، ص 6؛ تاریخ دمشق، ج 1، ص 12- 13؛ البدایة والنهایه، ج 1، ص 205
(6). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 19- 20؛ مجمع‌البیان، ج 7، ص 266- 267؛ روض‌الجنان، ج 14، ص 221- 229
(7). روض‌الجنان، ج 14، ص 226- 227؛ قصص‌الانبیاء، ص 230- 232
(8). کشف‌الاسرار، ج 7، ص 33؛ مجمع‌البیان، ج 7، ص 266؛ روض‌الجنان، ج 14، ص 221
(9). التبیان، ج 7، ص 490؛ مجمع البیان، ج 7، ص 266- 267
(10). جامع‌البیان، مج 13، ج 26، ص 198؛ کشف‌الاسرار، ج 7، ص 32؛ مجمع‌البیان، ج 9، ص 215

از سوی اغلب مفسّران ردّ «1» و حبیب نجار از مؤمنان به رسولان عیسی علیه السلام «2» (ر. ک: یس/ 36، 13، 20، 27) و انطاکیه، شهری در ترکیه گزارش شده است که این با گزارشهای تاریخی مبنی بر عرب بودن اصحاب رسّ سازگار نیست. «3»
3. ابن‌عبّاس و گروهی دیگر از مفسرانِ نخستین، رسّ را نام یکی از قرای ثمود* می‌دانند. «4» ابن‌جبیر، کلبی و خلیل‌بن‌احمد آن را چاهی در آبادی «فَلْج» در یمامه، اصحاب رسّ را باقیمانده قوم ثمود و ساکن در حاشیه آن چاه که در آیه 45 حجّ/ 22 با تعبیر «بِئرٍ مُعَطَّلَة» از آن یاد شده است و پیامبر آنان را «حنظلة بن صفوان» دانسته‌اند. آنان گرفتار پرنده‌ای بودند که گاهی کودکان خردسال را می‌ربود و چون با دعای پیامبر خویش از دست آن رهایی یافتند به جای ایمان، به تکذیب و قتل وی پرداختند. «5» با توجه به یاد کرد قوم ثمود و اصحاب رسّ به‌صورت دو گروه جداگانه در هر دو آیه (فرقان/ 25، 38؛ ق/ 50، 12) و نیز ذکر «رسّ یمامه» به عنوان محلی غیر از دیار مانده قوم ثمود «6» در پاره‌ای منابع اسلامی، این دیدگاه جای تأمل دارد.
4. برخی آنان را همان اصحاب اخدود دانسته‌اند «7» که دست کم نظر به تفاوت سرانجام هریک با دیگری در دنیا (فرقان/ 25، 39؛ بروج/ 85، 10) آن دو نمی‌توانند یکی باشند. «8»
5. روایتی نبوی به نقل محمد بن کعب قُرظی، آنان را قوم حنظلة بن صفوان گزارش می‌کند که پس از تکذیب، وی را در چاهی افکنده و سنگ بزرگی بر دهانه آن نهادند. غلام سیاه مؤمنی که او را نخستین وارد شونده به بهشت دانسته‌اند، شبانه و مخفیانه برای وی آب و غذا می‌برده است. پس از مدتی قوم او پشیمان شده و او را از چاه درآوردند و به وی ایمان آوردند. وی به سوی باقیمانده اندک قوم خود باز می‌گردد. «9» این حدیث را مرسل و (1). التبیان، ج 7، ص 490؛ مجمع‌البیان، ج 7، ص 266؛ تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 227
(2). مجمع‌البیان، ج 8، ص 655؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 3، ص 575؛ تفسیر قرطبی، ج 15، ص 12
(3). المفصل، ج 1، ص 347- 348
(4). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 19؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 3، ص 331
(5). عرائس المجالس، ص 131؛ المحبر، ص 131؛ مجمع‌البیان، ج 7، ص 267
(6). معجم البلدان، ج 3، ص 43
(7). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 20؛ تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 227؛ تفسیر ابی‌السعود، ج 5، ص 218
(8). قصص الانبیاء، ص 230؛ التحقیق، ج 4، ص 111
(9). جامع‌البیان، مج 11، ج 19، ص 20؛ روض‌الجنان، ج 14، ص 222- 223؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج 3، ص 331

بیشتر ساخته و پرداخته خود راوی دانسته‌اند «1» ، چنان که سرنوشت این قوم با اصحاب رسّ که ظاهراً همگی نابود شده‌اند، چندان سازگار نیست.
6. در روایتی از علی علیه السلام به نقل شیخ صدوق که سند آن معتبر «2» و صحیح «3» خوانده شده آنها قومی پس از سلیمان علیه السلام، ساکن در 12 شهر بسیار آباد با نامهای 12 ماه ایرانی (فروردین و … )، واقع در کنار رود بسیار پرآبی به نام «رسّ» در مشرق زمین و پرستنده درخت صنوبری به نام «شاه درخت» یاد می‌شوند. پس از خشکیدن درخت در پی نفرین پیامبری از نسل یهودا که پس از سالها دعوت به توحید با تکذیب و اصرار آنان بر بت‌پرستی روبه رو شد، آنان با تصور خشم درخت و با هدف خشنود ساختن آن، آب چشمه مقدس، واقع در پای درخت به نام «دوشاب» را تخلیه و با کندن گودالی در دل آن، پیامبر خویش را زنده زنده در آن دفن می‌کنند، ازاین‌رو به وسیله باد سرخ و زمین گداخته نابود و به اصحاب رسّ موسوم می‌شوند. رودخانه یاد شده نیز از آن پس «رسّ» نام می‌گیرد. «4» نیامدن این روایت در دیگر مجامع حدیثی دست اول و معتبر شیعی و نیز تفسیر التبیان طوسی و مجمع‌البیان طبرسی، به رغم گزارش کامل آن در برخی منابع تفسیری «5» و داستانی «6» جای بسی شگفتی است، چنان که از عبارت المیزان، ردّ غیر مستقیم آن برمی‌آید. «7» برخی پژوهشگران با پیوند این روایت به سرو ابرقو، اصحاب رسّ را ایرانی و (1). قصص الانبیاء، ص 232؛ البدایة و النهایه، ج 1، ص 206
(2). حیاة القلوب، ج 2، ص 1019
(3). التحقیق، ج 4، ص 112، «رس»
(4). علل‌الشرایع، ج 1، ص 55- 57؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 418- 426؛ معانی الاخبار، ج 1، ص 109- 110
(5). کشف‌الاسرار، ج 7، ص 33- 35؛ روض‌الجنان، ج 14، ص 223- 226
(6). عرائس المجالس، ص 133- 135
(7). المیزان، ج 15، ص 218

ساکن ابرقو «1» و شماری نیز بر اساس قراینی از جمله قرابت لفظی، رسّ را همان رود «ارس» ، اصحاب رس را در آذربایجان و پیامبر آنان را احتمالًا زرتشت دانسته‌اند. «2»
بخشی از خطبه 183 نهج‌البلاغه در مقام موعظه، اصحاب رسّ را در شمار فراعنه و عمالقه «3» و صاحبان شهرهای متعدد یاد می‌کند که طعمه مرگ شده و از این جهان رخت بربسته‌اند: «أین العمالقة و أبناء العمالقة؟! أین الفراعنة و أبناء الفراعنة؟! أین أصحاب مدائن الرّسّ الذین قتلوا النّبیّین و أطفؤوا سُنَن المرسلین و أحیوا سنن الجبّارین!» . این روایت را نیز برخی از شارحان نهج‌البلاغه با داستان شاه درخت پیوند داده و داستان مذکور را در شرح و تفصیل آن آورده‌اند «4» ، درحالی‌که فقره مزبور اشاره مستقیمی به آن ماجرا نداشته، تنها بیانگر این است که اصحاب رس افرادی نامدار با تمدنی قابل توجه، شهرهایی متعدد و پیشینه‌ای نسبتاً زیاد در مبارزه با دعوت توحیدی انبیا، کشتن آنان و ترویج باورها و ارزشهای شرک‌آلود و کفرآمیز بوده‌اند و شهرهای آنان گویا در کنار رودی یا جایی به نام رسّ قرار داشته است.
7. در روایتی از امام کاظم علیه السلام، اصحاب رسّ، مردمی صلیب‌پرست «5» و به نقلی دیگر آتش‌پرست، ساحل‌نشین رود «رسّ» در مرز ارمنستان و آذربایجان معرفی شده‌اند که 30 پیامبر را کشتند «6» ؛ همچنین در پاره‌ای احادیث، زنان اصحاب رسّ، همجنس‌باز خوانده شده‌اند. «7»
8. برخی گزارشهای تاریخی، اصحاب رسّ را ساکن «حضور» در یمن می‌دانند که پس از کشتن پیامبر خویش به دست بُخْتُ نُّصَّر کشته و اسیر شدند. جواد علی با ارائه مستنداتی این را جزو اسرائیلیات و برگرفته از گزارش تورات می‌داند. «8»

منابع‌

ابرقو در رابطه با داستان اصحاب رس؛ انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیضاوی؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر؛ تاج‌العروس من جواهر القاموس؛ تاریخ مدینة دمشق؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ ارشاد العقل السلیم (1). داستان اصحاب رس، ص 33
(2). شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص 391؛ التحقیق، ج 4، ص 112- 113، «رس» ؛ قاموس‌قرآن، ج 3، ص 88- 89
(3). شرح نهج‌البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید، ج 10، ص 280- 281؛ المفصل، ج 1، ص 345- 347
(4). شرح نهج‌البلاغه، عبده، ص 391؛ قاموس قرآن، ج 3، ص 89
(5). بحارالانوار، ج 14، ص 153- 154
(6). عرائس المجالس، ص 132- 133
(7). المحاسن، ج 1، ص 114؛ الکافی، ج 7، ص 202؛ من لایحضره الفقیه، ج 4، ص 43
(8). تاریخ دمشق، ج 1، ص 12؛ المفصل، ج 1، ص 347- 352

الی مزایا القرآن الکریم، ابی‌السعود؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ حیاة القلوب تاریخ پیامبران؛ روض الجنان و روح الجنان؛ شرح نهج البلاغه، ابن‌ابی‌الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه، عبده؛ علل‌الشرایع؛ عیون اخبار الرضا علیه السلام؛ قاموس قرآن؛ القاموس المحیط؛ قصص الانبیاء، ابن کثیر؛ عرائس‌المجالس فی قصص‌الانبیاء؛ الکافی؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان‌العرب؛ المحاسن؛ المحبر؛ معانی الاخبار؛ معجم البلدان؛ المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام؛ مفردات الفاظ القرآن؛ من لایحضره الفقیه؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نثر طوبی.