گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد دوم
اصحاب رَقیم‌


اشاره

اصحاب رَقیم: نام دیگر اصحاب کهف به سبب نگاشته شدن نام و سرگذشت آنان در یک لوح
فرهنگ نویسان عربی، رقیم را به معنای «مرقوم» و برگرفته از ریشه «ر- ق- م» دانسته و معانی «نوشته» «1» ، «خط و نوشته برجسته» «2» و برخی نیز «دوات» «3» را برای آن گفته‌اند.
شماری از آنها، «رقم» را نقطه و اعراب گذاری کردن نوشته «4» و گروهی نیز نوشتن «5» معنا کرده‌اند؛ اما چنان که برخی نیز در جمع میان معانی گفته‌اند کاربردهای گوناگون «رقم» و واژگان برگرفته از آن نشان می‌دهد که ریشه یاد شده، در اصل به معنای ایجاد نشانه در هر چیزی است که متناسب با موارد کاربرد، معنای متفاوتی دارد؛ رَقَم الکتاب؛ یعنی کتاب را نوشت، رَقَمَ الشی‌ء؛ یعنی آن چیز را با نشانه‌ای، متمایز کرد، رَقَمَ الکلمات؛ یعنی واژگان را نقطه و اعراب گذاری کرد. «6» در مقابل، پاره‌ای از قرآن پژوهان، «رقیم» را از واژگان دخیل می‌دانند؛ از جمله آن را واژه‌ای رومی و به معنای «لوح» «7» و واژه‌ای سریانی و به احتمال، نام مکانی دانسته‌اند. «8»
واژه «رقیم» فقط یک بار در قرآن آمده است: «ام حَسِبتَ انَّ اصحبَ الکَهفِ والرَّقیمِ کانوا مِن ءایتِنا عَجَبا» . (کهف/ 18، 9) هویّت اصحاب رقیم که از آیات شگفت الهی (1). الصحاح، ج 5، ص 1936؛ النهایه، ج 2، ص 254، «رقم»
(2). مفردات، ص 362، «رقم»
(3). جمهرةاللغه، ج 2، ص 790؛ لسان‌العرب، ج 5، ص 291، «رقم»
(4). ترتیب العین، ص 323؛ لسان‌العرب، ج 5، ص 291؛ القاموس المحیط، ج 2، ص 1469، «رقم»
(5). القاموس‌المحیط، ج 2، ص 1469؛ مقاییس‌اللغه، ج 2، ص 425؛ الصحاح، ج 5، ص 1936، «رقم»
(6). التحقیق، ج 4، ص 174؛ المصباح، ج 1، ص 236؛ القاموس المحیط، ج 2، ص 1469، «رقم»
(7). الاتقان، ج 1، ص 293؛ البرهان فی علوم‌القرآن، ج 1، ص 384
(8). واژه‌های دخیل، ص 224

خوانده شده‌اند و نیز وجه تسمیه آنان به این نام، اصلی‌ترین موضوع مورد چالش در میان صاحب نظران است. منابع نخست تفسیری شیعه «1» و سنی «2» نشان می‌دهد که در عصر نزول و سده‌های آغازین تاریخ اسلام، همه مفسّران، هماهنگ با سیاق آیات، اصحاب کهف و رقیم را گروه واحدی می‌دانسته‌اند و تنها موضوع مورد اختلاف آنان، معنای «رقیم» و وجه تسمیه اصحاب کهف به آن بوده است؛ این گروه معانی متفاوتی را برای رقیم گفته‌اند.
بیشتر آنان با استناد به ریشه لغوی «3» و پاره‌ای از احادیث «4» و نیز احتمالًا برخی منابع اهل کتاب، آن را به معنای کتیبه و لوحی دانسته‌اند که نام و سرگذشت اصحاب کهف در آن نگاشته شده بود. سنگ یا مس بودن لوح، نویسندگان و محل نصب یا نگهداری آن، مورد اختلاف این گروه است. رقیم به عنوان نام قریه اصحاب کهف، کتاب دینی، درهمها و سگ آنان و همچنین وادی و کوهی که غار در آن قرار داشت، دیدگاههای دیگری است که از سوی این مفسران ارائه شده است. «5» انگاره‌های یاد شده، گاه با پذیرش «6» یا نقد «7» مفسران متأخر رو به رو گشته و گاهی نیز بدون هیچ اظهار نظری گزارش شده است. «8»
بنابراین دیدگاه که مورد پذیرش مشهور مفسران متأخر از اهل سنت نیز بوده «9» عطف «الرقیم» بر «الکهف» عطف بیان «10» و برای متمایز کردن اصحاب کهف از دیگر گروههای مشابه است. «11» البته در دوره‌های بعد گویا کشف اجسادی از مردگان در غارهایی چند و مشابهتها و تفاوتهای آن با داستان اصحاب کهف «12» و نیز روایت (1). تفسیر عیاشی، ج 2، ص 322؛ تفسیر قمی، ج 2، ص 31؛ التبیان، ج 7، ص 11
(2). تفسیر عبدالرزاق، ج 2، ص 325؛ جامع البیان، مج 9، ج 15، ص 247- 248؛ معانی القرآن، ج 2، ص 134
(3). مجمع البحرین، ج 2، ص 725، «رقم» ؛ الصافی، ج 3، ص 231؛ المیزان، ج 13، ص 245، 246
(4). تفسیر العیاشی، ج 2، ص 321؛ تفسیر القمی، ج 2، ص 31؛ نورالثقلین، ج 3، ص 244، 246
(5). جامع‌البیان، مج 9، ج 15، ص 247- 249؛ التبیان، ج 7، ص 11؛ زادالمسیر، ج 5، ص 107- 108
(6). تفسیر ابی‌السعود، ج 5، ص 206؛ تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 7- 8؛ روح‌المعانی، مج 9، ج 15، ص 303- 304
(7). الفرقان، ج 15، ص 24- 25
(8). التبیان، ج 7، ص 11؛ مجمع‌البیان، ج 6، ص 697- 698؛ زادالمسیر، ج 5، ص 108
(9). جامع البیان، مج 9، ج 15، ص 248؛ التفسیر الکبیر، ج 21، ص 82؛ تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 7
(10). اضواء البیان فی تفسیرالقرآن، ج 9، ص 12
(11). المحررالوجیز، ج 3، ص 497؛ تفسیر قرطبی، ج 10، ص 232؛ التحقیق، ج 4، ص 175
(12). المحرر الوجیز، ج 10، ص 367؛ تفسیر قرطبی، ج 10، ص 232؛ التحقیق، ج 4، ص 173

مرفوعه‌ای از پیامبر صلی الله علیه و آله «1» زمینه چالش بر سر هویت اصحاب رقیم شد. در مقابل نظریه اوّل برخی، اصحاب رقیم را گروهی دیگر دانسته و داستان موسوم به «حدیث غار» در روایت مرفوعه نعمان بن بشیر از پیامبر صلی الله علیه و آله را سرگذشت آنان پنداشته‌اند. «2» براساس این روایت، روزی سه نفر در بیابان و در پی بارش شدید باران به غاری پناه می‌برند. دهانه غار بر اثر سقوط سنگی بزرگ از بالای کوه، بسته شده و آنان در آنجا محبوس می‌شوند.
پس از استغاثه فراوان بر آن می‌شوند که هر یک به بیان کار نیکی از خود بپردازند، باشد که خداوند از سر رحمت نجاتشان دهد، پس چنین می‌کنند و دهانه غار گشوده می‌شود. «3» این انگاره از سوی صاحبان دیدگاه نخست رد شده است. «4» برخی از آنان با بیان وجه ارتباط سرگذشت اصحاب کهف با آیات پیش از آن، حدیث غار را با سیاق آیات مذکور ناسازگار دانسته و نیز معتقدند که نام بردن از دو گروه جداگانه و پرداختن به سرگذشت یکی و وانهادن دیگری از بلاغت دور است. «5» نکته مهم‌تر اینکه افزون بر گزارش متفاوت حدیث غار در منابع گوناگون، در متن آن نامی از اصحاب رقیم نیامده است «6» ، گویا برخی راویان، افراد یاد شده را که همانند اصحاب کهف به غار پناهنده شده‌اند، بر اصحاب رقیم تطبیق کرده‌اند. هویّت و سرگذشت اصحاب رقیم و سبب این نامگذاری در احادیث اسلامی و منابع مربوط به آن نیز بازتاب یافته است. «7» در پاره‌ای از روایات شیعی، اصحاب کهف و (1). مسند احمد، ج 5، ص 343- 344؛ صحیح البخاری، ج 3، ص 50؛ مجمع الزوائد، ج 8، ص 140- 142
(2). تفسیر قرطبی، ج 10، ص 232- 233
(3). مسند احمد، ج 5، ص 343- 344؛ صحیح البخاری، ج 3، ص 50؛ مجمع الزوائد، ج 8، ص 140- 142
(4). تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 7- 8؛ التفسیر الکبیر، ج 21، ص 82؛ المیزان، ج 13، ص 246، 281
(5). المیزان، ج 13، ص 246
(6). مسند احمد، ج 5، ص 343- 344؛ صحیح البخاری، ج 3، ص 50؛ مجمع الزوائد، ج 8، ص 140- 142
(7). مسند احمد، ج 5، ص 343- 344؛ صحیح‌البخاری، ج 3، ص 50؛ ج 5، ص 273؛ بحارالانوار، ج 14، ص 408- 422

رقیم، گروه واحدی معرفی شده‌اند که نام و سرگذشت آنان در لوحی از مس نگاشته شده بود. در این روایات به جزئیات بیشتری درباره نام، زمان، مکان، سرگذشت و پادشاه عصر آنان پرداخته شده است. «1» (ظ اصحاب کهف)

منابع‌

الاتقان فی علوم القرآن؛ ارشاد العقل السلیم الی مزایا القرآن الکریم؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بحارالانوار؛ البرهان فی علوم‌القرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر عبدالرزاق؛ تفسیر العیاشی؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر نور الثقلین؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة اللغه؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه؛ صحیح البخاری؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری؛ الفرقان فی تفسیر القرآن؛ القاموس المحیط؛ لسان العرب؛ مجمع البحرین؛ مجمع الزواید و منبع الفوائد؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز؛ مسند احمد بن حنبل؛ المصباح المنیر؛ معجم مقاییس اللغه؛ معانی القرآن، الفراء؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید. (1). تفسیر عیاشی، ج 2، ص 321؛ تفسیر قمی، ج 2، ص 31؛ بحارالانوار، ج 14، ص 426