اصحاب لِواء
اشاره
اصحاب لِواء: پرچمداران مشرکان در جنگ بدر و احُد
برخی از مفسران در ذیل آیه «انَّ شَرَّ الدَّوابّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ البُکمُ الَّذینَ لایَعقِلون» (انفال/ 8، 22) از اصحاب لواء یاد کردهاند «1» که در جنگهای بزرگ زمان پیامبر صلی الله علیه و آله پرچمداری مشرکان را برعهده داشتهاند. اینان از تیره بنی* عبدالدّار بن قصی بن کلاب بودند که مانند دیگر تیرههای قریش در مخالفت و دشمنی با پیامبر صلی الله علیه و آله و اسلام میکوشیدند، ازاینرو در قرآن بدترین جنبندگان خوانده شدهاند.
از بنیعبدالدار، گروهی اندک با پیامبر صلی الله علیه و آله همراه شده 5 تن در هجرت به حبشه شرکت جستند «2» و مصعببنعمیر و سویبط بن حرمله نیز از بدریون به شمار آمدند. «3»
چند تن دیگر، پس از فتح مکه مسلمان شدند و پیامبر اکرم کلید کعبه را که پیش از این در اختیار آنان بود، به ایشان بازگرداند و آنان را از غنایم حنین برخوردار کرد. «4»
بنیعبدالدار پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه، پرچمدار سپاه مشرکان بودند. در جنگ بدر، قریشیان سه پرچم داشتند که هر سه به دست افرادی از بنیعبدالدار بود. «5»
در این نبرد، نضربن* حارث که خود از مُطْعِمین (کسانی که در جنگ بدر، مشرکان را اطعام میکردند) نیز بود «6» ، اسیر و به دست امیر مؤمنان علی علیه السلام کشته شد «7» وابوعَزیز بن عمیر، برادر مصعب، به اسارت مسلمانان درآمد و مصعب از مُحرِز، اسیرکننده (1). جامعالبیان، مج 6، ج 9، ص 279؛ کشفالاسرار، ج 4، ص 22
(2). السیرةالنبویه، ج 1، ص 325
(3). المغازی، ج 1، ص 155؛ جمهرة انساب العرب، ص 126
(4). السیرةالنبویه، ج 4، ص 495؛ المغازی، ج 3، ص 145
(5). المغازی، ج 1، ص 58
(6). السیرة النبویه، ج 2، ص 665
(7). المغازی، ج 1، ص 149
او خواست تا وی را محکم نگه دارد، چون مادرش از سرمایهداران مکه است و برای آزادی او اقدام خواهد کرد. گفتهاند: مادرش 4000 درهم که گویا همه دارایی وی بود، به وسیله طلحه فرستاد، تا آزادش کند. «1»
بنیعبدالدار در جنگ احد نیز پرچمدار بودند. بر پایه اخبار، قریشیان در این نبرد سه پرچم در دارالندوه بستند؛ امّا خود همگی بر گِرد یک پرچم جمع شدند که در دست طلحة بن ابیطلحه بود. «2» در این نبرد، ابوسفیان با احساس خطر از روند جنگ، برای تحریکِ بنیعبدالدار از آنان خواست که اگر از عهده نگهداری پرچم برنمیآیند، به آنان واگذارند. بنیعبدالدار از این سخن خشمگین شده و بر همت خویش افزودند. «3»
طلحه، پرچمدار مشرکان به میدان آمد و مبارز طلبید که امیرمؤمنان، امام علی علیه السلام پیش آمد و در نبردی تن به تن سرش را شکافت و او را از پای درآورد. «4» پس از او، ابوشیبه عثمان بن ابیطلحه که پیشاپیش زنان بود، پرچم را به دست گرفت و درحالیکه از طرف آنان تشویق میشد، میداندار شد و به دست حمزه کشته شد. سپس ابوسعدبنطلحه (ابوطلحه) پرچم را به دست گرفت و او نیز به وسیله سعدبنابیوقاص کشته شد.
مسافع بن طلحه، دیگر کسی بود که به میدان آمد و عاصم بن ثابت بن ابیاقلح وی را کشت.
با قتل مسافع، کلاب بن طلحه پرچم را گرفت که زبیر بن عوام او را کشت. سپس جُلاس (خلاس) بن طلحه به صحنه آمد، و طلحة بن عبیدالله او را کشت. پس از آن، ارطاة بن شُرحْبیل به میدان آمد و به دست امیرمؤمنان، علی علیه السلام کشته شد. پس از او شریح بن قارظ (فارظ) پرچمدار شد و از پای درآمد. سپس غلام او صوأب پرچم را گرفت و گویا به دست قُزمان کشته شد، هرچند درباره قاتل او افراد دیگری نیز ذکر شدهاند. «5» بدین طریق پرچمداران بنیعبدالدار که 9 تن بودند، همگی در این جنگ کشته شدند. «6» (1). المغازی، ج 1، ص 140
(2). المغازی، ج 1، ص 203
(3). همان، ص 221؛ السیرة النبویه، ج 3، ص 67
(4). همان، ص 225- 226
(5). همان، ص 226- 229
(6). جامعالبیان، مج 6، ج 9، ص 279؛ الارشاد، ص 81
اصحاب لواء در شأن نزول
اصحاب لواء که همگی از بنیعبدالدار بودند، میگفتند: ما درباره آنچه محمد ما را به آن میخواند، کر و لال هستیم؛ نه چیزی را میشنویم و نه تصدیق میکنیم. خداوند در آیه 22 انفال/ 8، آنان را بدترین جنبندگان خوانده است «1» : «انَّ شَرَّ الدَّوابّ عِندَ اللَّهِ الصُّمُّ البُکمُ الَّذینَ لا یَعقِلون» . بنا به نقل میبدی، ابنعباس و عکرمه گفتهاند: آیه 23 انفال/ 8 در شأن بنیعبدالدار بن قصی آمده است که همگی در احد کشته شدند و اینان اصحاب لواء بودند. «2» از مجاهد نقل است که آیه درباره عدهای از اینان نازل شده است «3» و بنا به نقلی، مقصود آیه، بنیعبدالدار است که جز دو تن آنان، کسی مسلمان نشد. «4» بنابر این روایت، آیه بعدی وضعیت آنان را چنین بیان میکند: «ولَو عَلِمَ اللَّهُ فیهِم خَیرًا لَاسمَعَهُم ولَو اسمَعَهُم لَتَوَلَّوا وهُم مُعرِضون و اگر خداوند خیری در آنها سراغ داشت به آنان گوش شنوا میداد و اگر بیآن که در آنان خیری سراغ داشته باشد به آنان گوش شنوا داده بود، باز پشت میکردند و رویگردان میشدند» .
منابع
الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد؛ التبیان فی تفسیرالقرآن؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ جمهرة انساب العرب؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ صحیح البخاری؛ الکامل فی التاریخ؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ المحبر؛ المغازی. (1)
. جامعالبیان، مج 6، ج 9، ص 279
(2). کشفالاسرار، ج 4، ص 22
(3). صحیح البخاری، ج 5، ص 237
(4). التبیان، ج 5، ص 99
ا