امّ حبیبه
اشاره
امّ حبیبه: همسر پیامبر (امّ المؤمنین)
امِحبیبه، رَمْلَه (هند) «1» دختر ابوسفیان و از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله است. «2» به نقلی وی 17 سال پیش از بعثت زاده شد «3» و در سالهای نخست بعثت همراه شوهرش، عبیدالله بن جَحْش اسدی به اسلام گروید. در سال پنجم بعثت، در هجرت دوم مسلمانان به حبشه شرکت کرد. «4» همسرش در آنجا مرتد شد و به آیین مسیح درگذشت «5» ؛ اما امّحبیبه که از او جدا شده بود همچنان بر اسلام خود ماند. «6»
نجاشی با دریافت نامهای از پیامبر در سال ششم «7» یا هفتم هجری، «8» امّ حبیبه را که تحت سرپرستی او بود برای رسول خدا خواستگاری کرد و با مهریه فراوانی او را به عقد آن حضرت در آورد و برای او کابین بست. «9» در اینکه چه کسی عهدهدار وکالت و اجرای عقد بود گزارشها متفاوت است. بنابه نوشته برخی از آنجا که پدرش ابوسفیان* کافر بود نجاشیِ* مسلمان امّحبیبه را به ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله درآورد «10» ؛ اما قول مشهور حاکی از آن است که یکی از نزدیکان امّحبیبه به نام خالد بن سعید «11» یا عثمان بن عَفّان «12» عهدهدار (1). انسابالاشراف، ج 2، ص 72؛ الاستیعاب، ج 4، ص 401
(2). السیرةالنبویه، ج 4، ص 362؛ الطبقات، ج 8، ص 76- 78
(3). الاصابه، ج 8، ص 140
(4). انسابالاشراف، ج 1، ص 227
(5). السیرة النبویه، ج 4، ص 362؛ اسدالغابه، ج 7، ص 303
(6). الطبقات، ج 8، ص 77؛ المحبر، ص 76
(7). انسابالاشراف، ج 2، ص 72؛ الاستیعاب، ج 4، ص 484
(8). الطبقات، ج 8، ص 78
(9). همان؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 213
(10). الاستیعاب، ج 4، ص 403
(11). انسابالاشراف، ج 1، ص 227؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 213
(12). تاریخ طبری، ج 2، ص 213؛ اسدالغابه، ج 7، ص 303
این امر بوده است.
امّحبیبه از میان همسران پیامبر صلی الله علیه و آله، از لحاظ نسب از همه به آن حضرت نزدیکتر و مهرش نیز بیشتر بوده است. «1» ایمان او به پیامبر تا بدانجا بود که در سال هشتم هجرت وقتی پدرش ابوسفیان برای تجدید و تحکیم پیمان حدیبیه به مدینه آمد بر او وارد شد و خواست بنشیند. وی پدر را فردی مشرک و ناپاک خواند و اجازه نداد بر روی فرش رسول خدا بنشیند. «2»
از زندگی امّحبیبه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله آگاهی چندانی وجود ندارد. بنا به گزارشی وی به هنگام محاصره عثمان در سال 35 هجری در حالیکه بر مرکب سوار بود به قصد ملاقات با او پیش آمد و چون از ملاقات وی جلوگیری شد گفت: وصایای بنیامیه به عثمان سپرده شده و او قصد دارد عثمان را به یاد آنها بیندازد؛ اما محاصرهکنندگان گفتههای وی را نپذیرفتند. «3» روایتی دیگر حاکی از آن است که او به عثمان آب رسانیده و حتی بعضی قصد داشتهاند عثمان را در هودج او از محاصره برهانند.»
از نظر برخی وی پس از کشته شدن عثمان پیراهن آغشته به خون وی را همراه نعمان بن بشیر نزد برادرش معاویه، به دمشق فرستاد. «5»
امّحبیبه از راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله بود و افرادی چون برادرش معاویه، عُرْوَة بن زبیر، دخترش حبیبه و دیگران از او روایت کردهاند. «6» سرانجام وی در سال 42 «7» ، 44 «8» یا 59 «9» (1). الاستیعاب، ج 4، ص 402؛ سیر اعلام النبلاء، ص 219
(2). السیرة النبویه، ج 4، ص 396؛ المغازی، ج 2، ص 792- 793
(3). البدایة والنهایه، ج 7، ص 150؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 672
(4). تاریخ المدینه، ج 3، ص 1312- 1313
(5). مروج الذهب، ج 2، ص 389
(6). تاریخ دمشق، ج 69، ص 131؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 219
(7). سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 222
(8). الطبقات، ج 8، ص 80؛ انسابالاشراف، ج 2، ص 74
(9). المحبر، ص 89
هجری در مدینه در گذشت، هر چند برخی از سفر او به دمشق یاد کرده و محل دفن او را نیز همانجا دانستهاند «1» چنانکه در گورستان باب الصغیر قبری به وی منسوب است. «2»
امّحبیبه در شأن نزول
1. از نظر برخی مفسران عامه، ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله با امّحبیبه موجب مودت بین وی و ابوسفیان شد، ازاینرو نزول آیه: «عَسَی اللَّهُ ان یَجعَلَ بَینَکُم وبَینَ الَّذینَ عادَیتُم مِنهُم مَوَدَّة امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکان که با شما دشمنی کردند پیوند محبت برقرار کند … » (ممتحنه/ 60، 7) را درباره این ازدواج دانستهاند «3» ؛ لیکن برخی از مفسران ارتباط این آیه با ازدواج ام حبیبه را مردود و برخی دیگر از باب تطبیق دانستهاند. «4» بیشتر مفسران نزول این آیه را درباره اسلام آوردن مشرکان در فتح مکه میدانند که موجب مودت بین مسلمانان و آنان شد. «5»
2. به نقلی پس از چند غزوه، «6» زنان پیامبر صلی الله علیه و آله از آن حضرت خواستند تا بر نفقه آنان بیفزاید و زندگی ایشان را توسعه دهد. گفته شده: درخواست امحبیبه از پیامبر جامهای سُحُولی «7» (جایی یا قبیلهای در یمن) «8» یا سُحْوانی «9» بوده است. رسول خدا که توان بر آوردن این خواستهها را نداشت مدت یکماه از آنان کناره گرفت، تا آیات 28- 29 احزاب/ 33 در این باره نازل شد و به زنان پیامبر هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق دنیا را میخواهید میتوانید از پیامبر جدا شوید «10» . «یایُّهَا النَّبیُّ قُل لِازوجِکَ ان کُنتُنَّ تُرِدنَ الحَیوةَ الدُّنیا و زینَتَها فَتَعالَینَ امَتّعکُنَّ واسَرّحکُنَّ سَراحًا جَمیلا* و ان کُنتُنَّ تُرِدنَ اللَّهَ ورَسولَهُ والدّارَ الأخِرَةَ فَانَّ اللَّهَ اعَدَّ لِلمُحسِنتِ مِنکُنَّ اجرًا عَظیما ای پیامبر! به همسرانت بگو: (1). تاریخ دمشق، ج 69، ص 131؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 220
(2). سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، ص 98
(3). تفسیر ماوردی، ج 5، ص 519؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 130؛ انسابالاشراف، ج 2، ص 73
(4). تفسیر سمرقندی، ج 3، ص 353؛ المحررالوجیز، ج 15، ص 490؛ البحرالمحیط، ج 10، ص 156
(5). جامعالبیان، مج 14، ج 28، ص 82؛ التبیان، ج 9، ص 581- 582؛ التفسیرالکبیر، ج 29، ص 302- 303
(6). البحرالمحیط، ج 8، ص 471
(7). تفسیر ماوردی، ج 4، ص 395
(8). الموطأ، ج 1، ص 223؛ معجمالبلدان، ج 3، ص 195؛ بحارالانوار، ج 16، ص 113
(9). التبیان، ج 8، ص 334
(10). مجمعالبیان، ج 8، ص 555
اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید، بیایید با هدایایی شما را بهرهمند سازم و به طرز نیکویی رهایتان سازم و اگر شما خدا و پیامبرش و سرای آخرت را میخواهید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی بزرگ آماده ساخته است» . با نزول این آیات همسران پیامبر از جمله امّحبیبه بودن با آن حضرت را ترجیح دادند. «1»
3. به موجب برخی روایات، پس از نزول آیه تخییر (احزاب/ 33، 28- 29) زنان پیامبر صلی الله علیه و آله ترسیدند که آن حضرت آنان را طلاق دهد، بدین سبب از وی خواستند همچنان همسران پیامبر صلی الله علیه و آله باقی باشند «2» و آن حضرت در تقسیم اوقات و نفقه هرگونه که صلاح دانست عمل کند. درباره (درخواستهای ایشان آیه: «تُرجی مَن تَشاءُ مِنهُنَّ و تُوی الَیکَ مَن تَشاءُ … در مورد رفتار با همسرانت و تقسیم اوقات بر آنها نوبت هر یک از آنان را که خواهی تأخیر انداز (ارجاء) و هر یک را که خواهی نزد خود جای ده (ایواء)» (احزاب/ 33، 51) نازل شد. برخی مفسران امّحبیبه را از زنان «ارجاء» دانستهاند «3» ، هر چند مفسران دیگری وی را از زنان «ایواء» برشمردهاند. «4»
منابع
اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ انسابالاشراف؛ بحارالانوار؛ بحرالعلوم، سمرقندی؛ البحرالمحیط فی التفسیر؛ البدایة و النهایه؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ المدینة المنوره؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التفسیر الکبیر؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روضالجنان و روحالجنان؛ سفرنامه ابن بطوطه؛ سیر اعلام النبلاء؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ الطبقات الکبری؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ المحررالوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز؛ مروجالذهب و معادن الجوهر؛ معجم البلدان؛ المغازی؛ الموطّأ؛ النکت والعیون، ماوردی. (1). تفسیر ماوردی، ج 4، ص 396؛ التبیان، ج 8، ص 335
(2). جامعالبیان،، مج 12، ج 22، ص 31؛ اسبابالنزول، ص 301؛ مجمعالبیان، ج 8، ص 573- 574
(3). جامعالبیان، مج 12، ج 22، ص 31؛ روضالجنان، ج 16، ص 8؛ تفسیر قرطبی، ج 14، ص 139
(4