امّ عماره انصاری
اشاره
امّ عماره انصاری: از مدافعان پیامبر صلی الله علیه و آله در غزوه احد
نسیبه (لبیسه) «1» دختر کعب بنعمرو بنعوف از بنیمازن بننجّار خزرجی «2» جزو نخستین مسلمانان یثرب است. «3» او غیر از نسیبه ام عطیه است که از زنان سرشناس بصره و راوی حدیث به شمار میرفت «4» ، هرچند همنامی و عملکرد مشابه این دو، برخی را به خطا افکنده است. «5»
امّ عماره از زنان کوشا و پرتلاش «6» دوران مدینه پیامبر صلی الله علیه و آله است. در بیعت* عقبه دوم که 73 تن از یثربیان برای گفتوگو با رسول خدا به مکّه آمده بودند، فقط دو زن حضور داشتند که یکی از آنان او بود و با حضرت بیعت کردند. «7» پس از هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه و آغاز غزوهها، نسیبه نقش مهمّی در جنگها یافت. در نبرد احد به همراه همسر و دو پسرش شرکت کرد. او که به قصد پرستاری و مداوای مجروحان و آبرسانی به آنان آمده بود، مردانه جنگید. ابنسعد از خود او نقل میکند که چون در احد مسلمانان گریختند نزد پیامبر آمدم و با شمشیر زدن و تیراندازی، از او دفاع کردم تا مجروح شدم. از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل است که من به راست و چپ ننگریستم، جز اینکه امّعماره را دیدم که از من دفاع میکرد و شمشیر میزد. «8» در همین نبرد، چون ابنقمیئه لیثی فریاد برآورد که محمّد را (1). المعجم الکبیر، ج 25، ص 30؛ بحار الانوار، ج 19، ص 24
(2). الطبقات، ج 8، ص 303
(3). السیرة النبویه، ج 2، ص 441
(4). الاستیعاب، ج 4، ص 502
(5). الثقات، ج 3، ص 423
(6). حلیة الاولیاء، ج 2، ص 77
(7). السیرة النبویه، ج 2، ص 466؛ روضالجنان، ج 4، ص 472
(8). المنتظم، ج 3، ص 107
به من نشان دهید تا او را از پای درآورم و بدین طریق، عزم کشتن پیامبر کرد، به دفاع از حضرت برخاست و زخم عمیقی در گردن یافت که تا یک سال التیام نیافت «1» و رسول خدا که خود جویای حال او بود، با آگاهی از سلامتش مسرور شد. امّ عماره با اینکه خود 12 زخم برداشته بود «2» فرزندش را به مبارزه با دشمن ترغیب میکرد تا آنجا که پیامبر صلی الله علیه و آله توانایی او را با بیان «ای امّ عماره! چه کسی به قدر تو تواناست؟» ستود. دلاوری و استقامت وی و خانوادهاش در احد*، آنان را مشمول دعای رسول خدا کرد و حتی حضرت مقام آنان را از فلان و فلان برتر دانست. «3» مجلسی ضمن تعیین مصداق فلان و فلان در سخن پیامبر صلی الله علیه و آله، از مقام والای این زن سخن دارد. «4»
گفتهاند: وقتی در این غزوه پیامبر صلی الله علیه و آله او را ستود، از حضرت خواست تا از خداوند بخواهد که او و خانودهاش را در بهشت با پیامبر رفیق کند و رسول خدا نیز چنین کرد. «5»
امّعماره در غزوه بنیقریظه حضور داشت و از غنایم آن سهمی برد و در ماجرای حدیبیه، یکی از 4 زن همراه پیامبر صلی الله علیه و آله بود «6» و گویا در همین واقعه، حضرت در چادر آنان از همراهان بیعت گرفت. «7» وی در بیعت رضوان «8» و در عمره قضا «9» و نیز در نبرد خیبر حضور داشت «10» و در غزوه حنین که در سپاه مسلمانان سستی افتاد، ضمن پاشیدن خاک بر (1). المغازی، ج 1، ص 269- 271
(2). الطبقات، ج 8، ص 306؛ الاصابه، ج 8، ص 441؛ بحار الانوار، ج 20، ص 132
(3). المغازی، ج 1، ص 273؛ الطبقات، ج 8، ص 413
(4). بحار الانوار، ج 20، ص 133
(5). المغازی، ج 1، ص 273
(6). همان، ج 2، ص 574
(7). همان، ص 603
(8). الاستیعاب، ج 4، ص 503
(9). الطبقات، ج 8، ص 303
(10). المغازی، ج 2، ص 661، 685
چهره فراریان، فریاد برآورد که از خدا و رسول او به کجا میگریزید؟ «1»
امّعماره پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، در نبرد یمامه شرکت کرد. در این جنگ فرزندش به دست مسیلمه قطعه قطعه»
و دست امّ عمارة نیز قطع شد «3» و پس از بازگشت، ابوبکر به عیادتش رفت. «4»
امّعماره از راویان حدیث پیامبر «5» و فردی مورد اعتماد و اهل عبادت و روزه بود «6» و به تعبیر خواب آشنایی داشت «7» و در زمان عمر، از آن رو که در نبرد احد مورد قدردانی پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفته بود، به او توجّهی ویژه میشد. «8»
امّعماره در نهایت (سال 14 هجری) در زمان خلافت عمر در گذشت. «9» اینکه همسرش در این زمان و در دیگر مقاطع چه کسی بود، روشن نیست. ابن سعد میگوید: امّعماره با زید بن عاصم ازدواج کرد و عبداللّه و حبیب، دو صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله را از او آورد؛ سپس با غزیّه ازدواج کرد و تمیم و خوله را آورد «10» ؛ امّا در جای دیگر، سه ازدواج برای او ذکر میکند که اوّلی آن غزیّه سپس زید بنعاصم و از سومی یاد نکرده است. «11»
واقدی در گزارش حال او در احد، از همسرش غزیّه سخن دارد «12» ، گرچه فرزندانش را با عنوان ابنزید میشناساند «13» ، بنابراین بایستی ابتدا همسر زید و سپس غزیّه بوده باشد. «14»
امّ عماره در شأن نزول
مفسران در ذیل دو آیه از او سخن به میان آوردهاند: (1). تفسیر قمی، ج 1، ص 314
(2). الطبقات، ج 8، ص 303
(3). السیرة النبویه، ج 2، ص 466
(4). انساب الاشراف، ج 1، ص 398
(5). مسند احمد، ج 7، ص 508، 592؛ سنن الترمذی، ج 2، ص 225
(6). حلیة الاولیاء، ج 2، ص 77
(7). الطبقات، ج 8، ص 306
(8). المغازی، ج 1، ص 271
(9). المنتظم، ج 3، ص 107
(10). الطبقات، ج 8، ص 303
(11). همان، ص 306
(12). المغازی، ج 1، ص 268
(13). همان، ص 272
(14). الطبقات، ج 8، ص 303
1. عکرمه «1» از خود او نقل میکند که گفت: روزی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدم و از اینکه همه چیز از آن مردان است، به اعتراض گفتم: زنان را به چیزی نمیبینم که آیه 35 احزاب/ 33 در پاسخ وی نازل شد: «إِنّ المُسلِمینَ و المُسلِمتِ و المُؤمِنینَ و المُؤمِنتِ … » . در زاد المسیر 5 قول برای سبب نزول آیه ذکر شده که یکی از آنها گفتار پیشین است. «2»
2. وقتی قمی در ذیل آیه 122 آلعمران/ 3: «اذ هَمَّت طَافَتانِ مِنکُم ان تَفشَلا» از پایداری برخی از مسلمانان سخن میراند، نام نسیبه را نیز یاد میکند. «3»
مفسران درجایی دیگر از امّعماره یاد نکردهاند؛ امّا براساس سخن واقدی «4» و ابنعبدالبر «5» که از حضور او در بیعت رضوان حکایت دارد میتوان وی را مشمول آیه 18 فتح/ 48 دانست که در بیان وصف بیعت کنندگان با رسول خداست.
منابع
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ انساب الاشراف؛ بحار الانوار؛ تفسیر القمی؛ حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء؛ روضالجنان و روح الجنان؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ سنن الترمذی؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ الطبقات الکبری؛ عارضة الاحوذی بشرح جامع الترمذی؛ کتاب الثقات؛ مسند احمد بن حنبل؛ معالم التنزیل فی التفسیر والتأویل، بغوی؛ المعجم الکبیر؛ المغازی؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم. (1)
. المعجم الکبیر، ج 25، ص 32؛ تفسیر بغوی، ج 3، ص 456
(2). زاد المسیر، ج 6، ص 383- 384؛ المعجم الکبیر، ج 25، ص 32
(3). تفسیر قمی، ج 1، ص 143
(4). المغازی، ج 2، ص 603
(