گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد سوم
بِئر مَعونه‌


اشاره

بِئر مَعونه: نام سَریّه‌ای و محل شهادت جمعی از قاریان قرآن در سال چهارم هجری
چاه معونه در چند (دو تا سه) منزلی مدینه، از جمله چاههایی بود که در یکی از راههای فرعی مدینه به مکه که از منطقه نَجْد عبور می‌کرد قرار داشت. «1» عمده گزارش‌های تاریخی بدون ارائه اطلاعات جغرافیایی به این بسنده می‌کند که چاه معونه در منطقه‌ای از نجد واقع بود و قبایلی چون بنی‌عامر و بنی‌سُلیم پیرامون آن می‌زیستند.
حادثه چاه معونه در جریان ارتباط پیامبر با قبایل بیابان‌نشین منطقه نجد اتفاق افتاد و طی آن جمعی از مسلمانان به شهادت رسیدند. «2» این حادثه دو گونه گزارش شده و نقل مشهور این سریه به ابن‌اسحاق «3» باز می‌گردد.
بر اساس این روایت، سیره نویسان در حوادث سال چهارم هجری از شخصی به نام ابوبراء به عنوان رئیس قبیله بنی‌عامر یاد می‌کنند که خود یا برادرزاده‌اش اسد بن معونه «4» یا لَبید بن رَبیعه «5» به نمایندگی از وی نزد پیامبر آمد و چند اسب و شتر به ایشان هدیه کرد.
هنگامی که رسول خدا پذیرش هدایا را به اسلام ابوبَراء مشروط کرد وی بدون رد یا قبول اسلام از آن حضرت خواست چند تن از مسلمانان را با هدف ترویج اسلام نزد قبیله بنی عامر در نجد بفرستد و در برابر نگرانیهای پیامبر، امنیت مبلغان مسلمان را تضمین کرد. «6» پس از بازگشت ابوبراء، رسول خدا 40 تن از مبلغان را به فرماندهی (1). معجم البلدان، ج 1، ص 78؛ معجم ما استعجم، ج 1، ص 98، النهایه، ج 4، ص 344، «معن»
(2). الدرر، ص 178- 179؛ تاریخ ابن خیاط، ص 44- 45؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 80- 81
(3). تاریخ ابن خیاط، ص 44- 45؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 80- 81؛ الدرر، ص 178- 179
(4). تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 72
(5). المغازی، ج 1، ص 350؛ تاریخ دمشق، ج 26، ص 104
(6). المغازی، ج 1، ص 346؛ تاریخ ابن خیاط، ص 44

مُنذر بن عمرو انصاری ساعدی «1» در صفر سال چهارم (4 ماه پس از احد) به منطقه سکونت قبیله بنی‌عامر اعزام کرد. «2»
یکی از بنی‌سُلیم به نام مطلب «3» ، به عنوان راهنما مبلغان را تا محل چاه همراهی کرد. در آنجا دو تن برای چرانیدن ستوران از همراهان خود جدا شدند و یک تن نیز به نام حَرام بن ملحان نامه رسول خدا را نزد عامر بن طُفیل، یکی از بزرگان بنی‌عامر برد. بقیه افراد نیز در غاری مشرف بر چاه مستقر شدند. عامر بدون خواندن نامه پیامبر پس از به شهادت رساندن حامل نامه و پس از آنکه از کمک افراد قبیله‌اش به سبب تضمین امنیت مبلغان توسط ابوبراء مأیوس شد، با یاری خواستن از تیره‌هایی از قبیله بنی‌سلیم چون رِعْل، عُصَیّه و ذَکْوان اعزامیان مسلمان را به شهادت رسانید. «4» از دو تنی که ستوران را به چرا برده بودند یکی انصاری بود که به حمایت از خون انصاریان شهید در مبارزه با مشرکان به شهادت رسید؛ امّا دیگری یعنی عمرو بن امیه ضمری که از مهاجران بود به مدینه بازگشت و خبر شهادت مبلغان را به پیامبر رسانید. وی در مسیر خود دو تن از بنی‌عامر را به انتقام شهدای چاه معونه کشت؛ امّا از آنجا که این دو از پیامبر امان داشتند پیامبر خود را به پرداخت دیه آنها ملزم دانست. «5»
پس از این واقعه و در پی ناراحتی شدید پیامبر، حسان بن ثابت اشعاری در مذمت ابوبراء سرود که مایه رنجش وی شد، از این رو یکی از پسران ابوبراء به قصد کشتن عامر بن طفیل که او نیز از بزرگان بنی‌عامر بود، به وی حمله برد؛ اما جراحت عامر بن طفیل به مرگش نینجامید. «6»
اینکه چرا عامر بن طفیل، برخلاف ابوبراء با مسلمانان برخورد خصمانه کرد و پیمان او را زیر پا نهاد گفته شده که ابوبراء برای تثبیت موقعیت خود در قبیله‌اش و در تقابل با قریش، خواهان ارتباط بیشتری با پیامبر بود و آن حضرت هم در پی گسترش اسلام از این (1). السیرةالنبویه، ج 2، ص 466؛ ج 3، ص 182
(2). تاریخ ابن خیاط، ص 45
(3). المغازی، ج 1، ص 347
(4). همان، السیرةالنبویه، ج 3، ص 184-/ 185؛ دلائل النبوه، ج 3، ص 338-/ 340
(5). الطبقات، ج 2، ص 40- 41؛ السیرة النبویه، ج 3، ص 186
(6). دلائل النبوه، ج 3، ص 342؛ الدرر، ص 181- 182؛ الکامل، ج 2، ص 172

فرصت بهره برد؛ امّا رقیب جوان‌تر وی با کارشکنی مانع این امر شد «1» و آنچه مایه حمایت تیره‌های بنی‌سلیم از او گردید آن بود که یکی از سران قریشی به نام طعَیمة بن عدی که در بدر به دست مسلمانان کشته شده بود از مادر به بنی‌سلیم نسب می‌برد، از این رو آنان بدین وسیله انتقام گرفتند. «2»
روایت دیگر این حادثه از انَس بن مالک انصاری است که بخشهایی از آن به صورت پراکنده در منابع متعددی نقل شده است. بر اساس این روایت تیره‌هایی از قبیله بنی‌سُلَیم نزد پیامبر آمدند و از او برای رویارویی با دشمنانشان (یا قبیله خودشان «3» ) کمک خواستند. پیامبر 70 تن را به مدد آنان فرستاد؛ اما ایشان خیانت کرده، آنان را کشتند. «4» این شهدا، جوانانی از انصار بودند که به قاری شهرت داشتند «5» و روزها را به خدمت پیامبر و شبها را به دور از ساکنان مسجد، به آموزش و عبادت سپری می‌کردند، به گونه‌ای که خانواده‌هایشان گمان می‌کردند آنها در مسجدند و اهل مسجد گمان داشتند آنها به خانه‌هایشان رفته‌اند. پیامبر وقتی خبر شهادت آنان را شنید بسیار اندوهگین شد، به صورتی‌که دیگر هیچ گاه او را چنان اندوهگین ندیدند «6» و قاتلانشان را تا 30 «7» یا 40 «8» روز در قنوت نماز نفرین کرد. اینکه شهدای معونه را «مسلمانان برگزیده آن عهد» «9» دانسته‌اند در روایت ابن‌اسحاق نیز مشهود است.
عمده‌ترین تفاوت این روایت با روایت پیشین علت اعزام مسلمانان به آن منطقه است.
البته همه گزارشهای نقل شده از انس یکسان نیست و گاه مضمون گزارش وی به روایت ابن‌اسحاق نزدیک می‌شود و هدف از اعزام، تبلیغ و مقصد آنان قبایلی جز بنی‌سلیم بیان می‌شود. «10» (1)
1. Muhammad at Medina، pp. 13- 33.
(2). السیرة النبویه، ج 3، ص 188؛ تاریخ دمشق، ج 9، ص 325؛ ج 26، ص 105
(3). الطبقات، ج 2، ص 40
(4). مسند ابی یعلی، ج 5، ص 300؛ السنن الکبری، ج 2، ص 199
(5). المغازی، ج 1، ص 347؛ الطبقات، ج 2، ص 40؛ صحیح ابن حبان، ج 16، ص 253
(6). المصنف، صنعانی، ج 5، ص 383- 384
(7). سنن الکبری، ج 2، ص 199؛ دلائل‌النبوه، ج 3، ص 350؛ المصنف، ابن ابی‌شیبه، ج 2، ص 209
(8). الاستیعاب، ج 2، ص 345؛ مسند احمد، ج 3، ص 210؛ تاریخ دمشق، ج 9، ص 327
(9). دلائل النبوه، ج 3، ص 339؛ الدرر، ص 179؛ مناقب، ج 1، ص 247؛ السیرة النبویه، ج 3، ص 184
(10). الطبقات، ج 3، ص 515؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 83

صحابه‌نگاران از مهاجرانی چون عامر بن فُهیره، حَکَم‌بن کیسان، و نافع‌بن بُدیل به عنوان شهدای معونه یاد کرده‌اند «1» ؛ اما در این منابع نام بسیاری از شهدای انصاری این حادثه ناگفته مانده است. برخی آمار اعزامیان را 20 و اندی «2» و برخی دیگر آنان را 30 تن متشکل از 4 مهاجر و 26 انصاری دانسته‌اند. «3»

بئر معونه در شأن نزول‌

عمده مفسران شأن نزولهای مربوط به حادثه چاه معونه را که همگی از آیات سوره آل‌عمران است به جنگ بدر یا احد نسبت داده‌اند، از این رو شأن نزولهای نقل شده از شهرت و اعتبار کمتری برخوردار است.
در روایتی از انس بن مالک آمده است که پس از شهادت جمعی از انصار در بئر معونه این آیه درباره آنان نازل شد: «بلّغوا عنا قومنا أنا لقینا ربنا فرضی عنا و رضینا عنه (أرضانا)/ از جانب ما به بستگانمان بگویید که ما با پروردگار خود ملاقات کردیم و او از ما خشنود شد و ما را راضی کرد» . در ادامه این گزارش آمده که مسلمانان مدتها این آیه را تلاوت می‌کردند تا اینکه آیه 169 آل‌عمران/ 3 نازل شد و تلاوت آیه مذکور را نسخ کرد:
«و لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ‌اللَّهِ اموتًا بَل احیاءٌ عِندَ رَبّهِم یُرزَقون/ کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند مرده نپندارید، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی داده می‌شوند» . «4» عموم مفسران معتقدند این آیه در جنگ احد و پیش از حادثه چاه معونه نازل شده است، از این رو نمی‌توان پذیرفت که این آیه، آن متن را نسخ کرده باشد، گذشته از آنکه هیچ یک از مفسران شیعه وسنی نظریه نسخ تلاوت را نپذیرفته‌اند. «5» (1)
. المغازی، ج 1، ص 352
(2). اعلام الوری، ص 96
(3). المحبر، ص 118؛ تفسیر بغوی، ج 2، ص 19
(4). جامع‌البیان، مج 3، ج 4، ص 231؛ اسباب النزول، ص 110؛ تفسیر بغوی، ج 1، ص 372
(5). الهدی الی دین المصطفی، ج 1، ص 352- 353؛ البیان، ص 205- 206؛ النسخ فی القرآن، ج 1، ص 283- 285

به روایت مُقاتل، چون پیامبر یک ماه به نفرین قاتلان شهدای چاه معونه پرداخت آیه 128 آل‌عمران/ 3 نازل گردید و او را از ادامه لعن آنان بازداشت «1» ؛ اما مفسران با توجه به نزول این آیه در احد، چنین شان نزولی را نمی‌پذیرند «2» : «لَیسَ لَکَ مِنَ‌الامرِ شَی‌ءٌ او یَتوبَ عَلَیهِم او یُعَذّبَهُم فَانَّهُم ظلِمون/ امر (پیروزی یا هدایت) «3» در اختیار تو نیست، یا خداوند از آنان درمی‌گذرد یا عذابشان می‌کند، زیرا آنان ستمکارند» .
برخی مفسران آیه 156 آل‌عمران/ 3 را که در جنگ احد نازل شده بر شهدای معونه تطبیق کرده و آورده‌اند که منافقان اوسی یا خزرجی در پی شهادت شمار قابل توجهی از انصار در بئر معونه به دیگر انصاریان می‌گفتند که اگر آنان بدان مأموریت نرفته بودند کشته نمی‌شدند «4» : «یایُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَکونوا کَالَّذینَ کَفَروا وقالوا لِاخونِهِم اذا ضَرَبوا فِی الارضِ او کانوا غُزًّی لَو کانوا عِندَنا ما ماتوا و ما قُتِلوا لِیَجعَلَ اللَّهُ ذلِکَ حَسرَةً فی قُلوبِهِم واللَّهُ یُحیِ ویُمِیتُ واللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر» . خداوند در این آیه چنین سخنانی را ورود به حوزه کفر دانسته و از مؤمنان می‌خواهد که آنان نیز چنین نگویند و در ادامه آیه بیان می‌کند که مرگ و حیات در اختیار اوست و بر کارهای شما بیناست.

منابع‌

اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ خلیفة بن خیاط؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ الیعقوبی؛ التفسیر الکبیر؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدرر فی اختصار المغازی و السیر؛ دلائل النبوه؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ السنن الکبری؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صحیح ابن حبان؛ الطبقات الکبری؛ الکامل فی‌التاریخ؛ الکشف و البیان، ثعلبی؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مسند ابی یعلی الموصلی؛ مسند احمد بن حنبل؛ المصنف؛ المصنف فی الاحادیث و الآثار؛ معالم التنزیل فی التفسیر و التأویل، بغوی؛ معجم البلدان؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع؛ مناقب آل ابی طالب؛ النسخ فی القرآن الکریم؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر؛ الوسیط فی تفسیر القرآن المجید؛ الهدی الی دین المصطفی..
.. anidem ta dammahuM (1). تفسیر ثعلبی، ج 3، ص 147؛ مجمع‌البیان، ج 1، ص 832
(2). التفسیر الکبیر، ج 8، ص 190؛ روح المعانی، مج 3، ج 4، ص 79
(3). مجمع البیان، ج 2، ص 832
(4). ت