گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران
جلد سوم
بیت‌المقدس‌


اشاره

بیت‌المقدس: اورشلیم، مرکز فلسطین، دومین شهر مقدس و جایگاه نخستین قبله مسلمانان
بیت‌المقدس، نام عربی و اسلامی پایتخت فلسطین است که بیشتر و پیش‌تر با نام عبری اورشلیم خوانده می‌شد. این شهر نزدیک نقطه مرکزی فلسطین، در حدود 24 کیلومتری غرب بحرالمیت و 56 کیلومتری شرق دریای مدیترانه، در آب پخشان بین جلگه مدیترانه و دره رود اردن قرار دارد. شهری کوهستانی است با ارتفاع 750 متر از دریای مدیترانه و ارتفاع 1150 متر از بحرالمیت. «1» آب و هوای آن نیمه گرم و نیمه خشک، همراه با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد و بارانی است. «2»
بیت‌المقدس شهری باستانی با قدمتی 35 قرن است و تاریخ بنای آن به زمانی بسیار پیش از ورود بنی‌اسرائیل و حتی ابراهیم علیه السلام به آن دیار باز می‌گردد. «3» قدیمی‌ترین ساکنان آن را قبیله‌ای از اعراب کنعانی به نام «یَبُوسیان» در هزاره سوم یا چهارم پیش از میلاد دانسته‌اند و نخستین بنای آن را به «مَلِک صادوق» یا «مَلِکیصادُق» ، پادشاه «یَبُوسی» نسبت می‌دهند. «4» برخی او را همان «سام بن نوح» دانسته‌اند. «5»
بیت‌المقدس در طول تاریخ، نامهایی گوناگون به خود گرفته است. پادشاه کنعانی به احترام «شالیم» (خدای صلح) آن را «یُوْرشالیم» به معنای شهر صلح و آرامش خواند. (1)
. بیت‌المقدس، ص 1- 2؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج 3، ص 508
(2). بیت المقدس، ص 4؛ Britannica: Jerusalem.
(3). بیت المقدس، ص 18؛ تاریخ اورشلیم، ص 25
(4). تاریخ اورشلیم، ص 16؛ بیت المقدس، ص 18
(5). الانس‌الجلیل، ج 1، ص 22 و 24

پیش از تصرف شهر به دست حضرت داود علیه السلام «یَبُوس» خوانده می‌شد و داود علیه السلام آن را به «اورشلیم» تغییر داد. «1» «اور» در زبان سومری و آرامی به معنای «شهر» است که وارد زبان عبری شده و با «شلیم» به معنای مقدس، صلح و آرامش، روی هم رفته، معنای شهر مقدس، شهر صلح، سلامتی و آرامش را می‌دهد. «2»
در تورات از این شهر با نامها و عناوینی چون: اریئیل «3» ، شالیم «4» ، یَبوس «5» ، شهر یهودا «6» ، شهر خدا «7» ، قریه پادشاه عظیم «8» و شهر مقدس «9» یاد شده است. رومیان آن را «ایلیاء» به معنای خانه مقدس یا خانه خدا «10» و یهودیان «بیت همیقداش» «11» می‌خواندند. نام ایلیاء تا زمان ظهور اسلام معروف بود و به تدریج اسامی بیت المُقدّس، بیت‌المَقْدِس، قُدس، قدس شریف و مدینه مقدسه به آن اطلاق شد. «12»
بیت‌المقدس به سبب حضور، تولد، زندگی یا دفن شماری از پیامبران و شخصیتهای بزرگ الهی در آن، از قبیل ابراهیم، یعقوب، داود، سلیمان، مریم، عیسی علیهم السلام و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، همچنین وجود بسیاری از آثار، اماکن و بناهای دینی و مقدس کهن در آن، از ارزش و قداست ویژه‌ای در نزد پیروان همه ادیان ابراهیمی برخوردار است. «13» صخره مقدس (مذبح اسماعیل، قبله موسی و بنی‌اسرائیل و جایگاه عروج پیامبر اسلام) «14» ، قبةالصخره، هیکل سلیمان، برج داود، دیوار ندبه، (1). تاریخ اورشلیم، ص 15- 16؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج 3، ص 510
(2). ر. ک: دایرةالمعارف بستانی، ج 4، ص 623؛ قاموس کتاب مقدس، ص 118؛ تاریخ اورشلیم، ص 15
(3). کتاب مقدس، اشعیا 29: 1
(4). همان، مزامیر 76: 2
(5). همان، داوران 19: 10- 11
(6). همان، دوم تواریخ ایام 28: 25
(7). همان، مزامیر 46: 4
(8). همان، 48: 2
(9). همان، نحمیا 11: 19
(10). قاموس کتاب مقدس، ص 118؛ الانس الجلیل، ج 1، ص 6
(11). تاریخ اورشلیم، ص 16
(12). تاریخ اورشلیم، ص 16
(13). ر. ک: معجم اللاهوت، ص 124؛ دانشنامه جهان اسلام، ج 5، ص 95؛ الانس الجلیل، ج 1، ص 240- 239
(14). تاریخ اورشلیم، ص 17؛ دایرةالمعارف تشیع، ج 3، ص 558؛ الموسوعة العربیه، ج 18، ص 86

کلیسای قیامت، مسجد الأقصی و قبة المعراج و دهها اثر دینی و تاریخی دیگر از این قبیل در آن است. «1» بر اساس گزارش برخی منابع فقط آثار و اماکن اسلامی آن به بیش از 110 مورد می‌رسد. «2»
بیت‌المقدس در طول تاریخ شاهد حوادث بسیاری بوده است. این شهر بر اثر موقعیت جغرافیایی خاص، که آن را شاهراه ارتباطی شرق و غرب قرار می‌دهد و نیز به سبب سرسبزی و خرّمی، تنوع محصولات کشاورزی و برخورداری از پیشینه تاریخی و تقدس دینی، همواره مورد توجه قدرتها و شاهد لشکرکشیهای بسیاری بوده است، به گونه‌ای که دو بار به طور کلی به دست مهاجمان ویران، 18 بار تجدید بنا و سه بار معبد آن بازسازی ومرمت شده است و 6 بار مردم آن مجبور به تغییر آیین و مذهب خود شده‌اند. «3» کنعانیها، حیتیها، حویان، فریسیان، یبوسیان و فلسطیان از جمله اقوامی بودند که قبل از هجوم قوم عبرانی در سرزمین فلسطین می‌زیستند. «4» حضرت داود علیه السلام در سال 1010 یا 1020 ق. م.
با شکست یبوسیان شهر بیت المقدس را به تصرف خود درآورد و آن را مرکز حکومت بنی‌اسرائیل قرار داد و به فرمان الهی بنای قدس، خانه خدا را آغاز کرد که به دست حضرت سلیمان تکمیل شد. ساخت این بنای باشکوه و عظیم، معروف به «هیکل سلیمان» در سال 970 ق. م. پایان یافت. «5» پس از سلیمان، بلایا و مصائب فراوانی بر اورشلیم وارد شد؛ آشوریان بارها به آن هجوم برده، آن را غارت کردند. سخت‌ترین و ویرانگرترین حمله به وسیله بخت نصر دوم (نبوکدنصر)، پادشاه بابل، در 586 یا 587 ق. م.
صورت گرفت که در جریان آن دیوارهای دفاعی شهر به دست سپاه بابل تخریب و اورشلیم پس از اشغال به کلی ویران شد و ساکنانش اسیر و به بابل برده شدند. «6» در این حمله، صدقیا، حاکم اورشلیم، اسیر و کور شد و اشراف و بزرگان شهر کشته شدند. (1)
. ر. ک: بیت المقدس، ص 116- 164؛ دانشنامه جهان اسلام، ج 3، ص 104؛ الموسوعة العربیه، ج 18، ص 86- 87
(2). ر. ک: بیت المقدس، ص 116- 164
(3). تاریخ اورشلیم، ص 17
(4). همان، ص 25
(5). قاموس کتاب مقدس، ص 121؛ تاریخ اورشلیم، 72- 83؛ لغت نامه، ج 14، ص 20878
(6). قاموس کتاب مقدس، ص 123؛ تاریخ اورشلیم، ص 107؛ Britannica: Jerusalem.

قصر پادشاه و هیکل سلیمان به آتش کشیده شد. ظروف و وسایل قیمتی معبد به تاراج رفت «1» و تابوت عهد «2» و نص تورات «3» به کلی از میان رفت. طبق روایت تورات، همه مردم شهر از جمله دانیال و عزرا، به غیر از افراد فقیر و بی‌چیز به بابل تبعید شدند. «4» با غلبه کوروش، پادشاه ایران بر بابلیها در سال 538 ق. م. و بازگشت یهودیان اسیر، بیت المقدس پس از 50 سال خرابی دوباره آباد شد. «5» در 332 ق. م. اسکندر مقدونی با شکست امپراطوری ایران این شهر را نیز فتح کرد. «6» پس از اسکندر، بیت المقدس متناوباً زیر سلطه بطالسه مصر و پادشاهان سلوکی بود. «7» در سال 63 ق. م. رومیان برای نخستین بار بر بیت المقدس مسلط شدند. در سال 70 م. و در پی شورش یهودیان بیت المقدس «تیتوس» ، فرمانروای روم، این شهر را برای بار دوم با خاک یکسان کرد. هادریانوس در 132 م. بار دیگر بیت المقدس را بنا کرد و آن را «ایلیاء کاپیتولینا» نامید و از ورود یهودیان به این شهر ممانعت کرد. «8» در 312 م. با گرایش امپراطور کنستانتین به دین مسیح، کلیساهای متعدد از جمله کلیسای قمامه (قیامت) در این شهر ساخته شد. «9»
در سال 614 م. خسرو دوم شاه ایران، بیت‌المقدس را از دست رومیان خارج کرد و یهودیان دوباره در آن ساکن شدند؛ ولی پس از اندکی در 629 م. امپراطورروم، هرقل (هراکلیوس)، دوباره شهر را پس گرفت. بیت المقدس یا ایلیاء همچنان در دست رومیان بود تا اینکه در 637 م. به تصرف مسلمانان درآمد. «10» امویان، عباسیان، طولونیان، أخشیدیان، فاطمیان و سلجوقیان به ترتیب بر این شهر حکمرانی کردند. «11»
سال 1099 م. در نخستین جنگ صلیبی، بیت المقدس، همراه با قتل و غارت وحشیانه، (1). کتاب مقدس، دوم پادشاهان، 25
(2). تاریخ جامع ادیان، ص 527
(3). کوروش کبیر، ص 216
(4). کتاب مقدس، دو پادشاهان، 25: 11- 12
(5)
(6) 5-. الموسوعة الفلسطینیه، ج 3، ص 511؛ تاریخ اورشلیم، ص 114
(7). الموسوعة الفلسطینیه، ج 3، ص 511
(8). قاموس کتاب مقدس، ص 128؛ الموسوعة الفلسطینیه، ج 3، ص 511؛ Britannica: Jerusalem
(9). تاریخ اورشلیم، 167- 168
(10). قاموس کتاب مقدس، ص 128؛ تاریخ اورشلیم، ص 173، 186- 189
(11). بیت المقدس، ص 30- 42؛ تاریخ اورشلیم، ص 196- 203

به دست صلیبیان افتاد. در سال 1187 م. صلاح الدین ایوبی دوباره این شهر مقدس را پس گرفت. «1» بیت المقدس و فلسطین همچنان صحنه جنگهای صلیبی بود تا اینکه در 1517 م. دولت عثمانی با شکست ممالیک، این شهر را به تصرف خود درآورد. «2» در پی شکست روسها در نبرد با عثمانیها که از حمایت فرانسه و انگلیس برخوردار بودند، پای فرانسویها و انگلیسیها به فلسطین باز شد. با ورود دولت عثمانی به جنگ جهانی اول، انگلیس، تلاش برای تجزیه عثمانی را آغاز کرد «3» ، از این رو برای کسب حمایت مالی و سیاسی یهودیان و در پی مذاکرات با صهیونیستها، دولت انگلیس با صدور اعلامیه معروف بالفور (1917 م.) تأسیس «وطن ملی یهود» راتعهد کرد و یک ماه پس از آن بیت‌المقدس را به اشغال نظامی خود درآورد. از آن تاریخ تاکنون، بیت المقدس به عنوان مرکز فلسطین، کانون تحولات، چالشها و درگیریهای بسیار نظامی، سیاسی و اجتماعی میان مسلمانان و صهیونیستها بوده است. «4»

یادکرد بیت‌المقدس در قرآن‌

بیت‌المقدس از اعلام غیر مصرّح قرآن است و بیشتر مفسّران، تعابیری مانند «الارضِ الَّتی برَکنا فیها» (انبیاء/ 21، 81؛ اعراف/ 7، 137)، «الارضُ المُقَدَسَة» (مائده/ 5، 21)، «القَریَة» (بقره/ 2، 58) و «الارض» (اسراء/ 17، 4) را بر آن تطبیق کرده‌اند. در آیات مربوط به تغییر قبله (بقره/ 2، 142- 150) نیز تلویحاً از بیت المقدس یاد شده است «5» (ظ قبله)؛ همچنین شماری از مفسران نخستین آیاتی چون 114- 115 بقره/ 2 و 41 ق/ 50 را نیز به بیت المقدس مربوط دانسته‌اند. «6»
1. نخستین یادکرد از بیت المقدس در آیه‌ای است که ماجرای هجرت ابراهیم علیه السلام از (1). قاموس کتاب مقدس، ص 128؛ بیت المقدس، ص 52؛ تاریخ اورشلیم، ص 218
(2). قاموس کتاب مقدس، ص 128؛ بیت المقدس، ص 64؛ بیت المقدس، ص 56- 58، 63- 78
(3). بیت‌المقدس، ص 66، 80- 89
(4). بیت المقدس، ص 79، 101- 102؛ الموسوعة العربیه، ج 18، ص 89
(5). جامع‌البیان، مج 2، ج 2، ص 3- 10، 17- 39؛ مجمع‌البیان، ج 1، ص 414- 424؛ الدرالمنثور، ج 1، ص 260- 270
(6). جامع‌البیان، مج 1، ج 1، ص 695- 705؛ مج 13، ج 26، ص 235؛ مجمع البیان، ج 1، ص 361- 363؛ ج 9، ص 226؛ الدرالمنثور، ج 1، ص 204؛ ج 6، ص 131

بابل را گزارش می‌کند. حضرت ابراهیم پس از ماجرای شکستن بتها و نجات معجزه‌آسا از آتش نمرودیان به همراه حضرت لوط علیه السلام، خانواده و دیگر پیروانش به سوی سرزمینی روانه می‌شود که خداوند آن را مایه برکت برای جهانیان خوانده است: «و نَجَّینهُ و لوطًا الَی الارضِ الَّتی برَکنا فیها لِلعلَمین» . (انبیاء/ 21، 71) مشهور مفسران مراد از این سرزمین را شام و فلسطین دانسته‌اند که مسلماً شهر بیت المقدس را نیز در برمی‌گیرد. «1»
2. یادکرد دیگر بیت المقدس که در آیات متعددی مورد اشاره قرار گرفته، در ارتباط با داستان بنی‌اسرائیل و سکونت آنان در سرزمین فلسطین است. بنی‌اسرائیل که در مصر با آزار و شکنجه‌های سخت فرعونیان به ستوه آمده بودند، همواره آرزوی بازگشت به فلسطین را داشتند؛ سرزمینی که نیاکان آنها یعنی یعقوب و فرزندانش، پیش از مهاجرت به مصر آنجا ساکن بودند. موسی با فراخوان بنی‌اسرائیل به صبر و پایداری و یاری جستن از خدا در برابر شکنجه‌های فرعونیان، آنان را به بازگشت به سرزمین فلسطین و بیت المقدس و زندگی در آن امیدوار می‌ساخت: «قالَ موسی لِقَومِهِ استَعینوا بِاللَّهِ واصبِروا انَّ الارضَ لِلَّهِ یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ … » . (اعراف/ 7، 128) بنی‌اسرائیل در پی خروج از مصر و ورود به فلسطین، در شهر بیت‌المقدس با قومی معروف به عمالقه روبه‌رو شدند. «2» موسی علیه السلام از آنان خواست که وارد سرزمین مقدس شده، با عمالقه بجنگند و در غیر این صورت دچار خسران و زیان خواهند شد: «یقَومِ ادخُلوا الارضَ المُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللَّهُ لَکُم و لا تَرتَدّوا عَلی ادبارِکُم فَتَنقَلِبوا خسِرین» . (مائده/ 5، 21) مشهور مفسران شیعه «3» و سنی «4» به تبع مفسران نخستینی چون ابن عباس، ابن زید، سدّی و أبی علی «5» سرزمین مقدس یاد شده را شهر بیت المقدس دانسته‌اند. برخی نیز دمشق، فلسطین و سرزمین طور و بخشی از اردن را گفته‌اند که چندان با تعبیر «ارض مقدس» سازگار نیست. «6» (1). تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 194؛ تفسیر جلالین، ص 330؛ المیزان، ج 8، ص 228
(2). الکشاف، ج 1، ص 620؛ مجمع البیان، ج 1، ص 229؛ تفسیر قرطبی، ج 6، ص 83
(3). مجمع‌البیان، ج 1، ص 225؛ کنزالدقائق، ج 1، ص 253؛ غریب القرآن، ص 308
(4). احکام القرآن، ج 2، ص 561؛ زادالمسیر، ج 2، ص 323؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 101
(5). ر. ک: التبیان، ج 3، ص 483؛ مجمع البیان، ج 3، ص 307؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 101
(6). ر. ک: التبیان، ج 3، ص 483؛ جوامع الجامع، ج 1، ص 331؛ احکام القرآن، ج 2، ص 561

مفسران، قداست این شهر را ناشی از حضور، زندگی و دفن انبیاء و مؤمنان در آن دانسته‌اند. «1» برخی نیز عاری بودن آن ازشرک و کفر و گناه را سبب تقدسش ذکر کرده‌اند «2» که با پیشینه تاریخی این شهر، حضور مشرکان و کافران و فساد بنی‌اسرائیل در آن چندان سازگار نیست.
بنی‌اسرائیل به بهانه نیرومندی و جنگاوری عمالقه و هراس از آنان، فرمان ورود به شهر و هشدارهای موسی را نادیده گرفته، از موسی خواستند که با خدای خود به جنگ آنها رفته، شهر را تسخیر کنند تا آنها وارد آن گردند. (مائده/ 5، 22-/ 24) در پی این نافرمانی، بنی‌اسرائیل دچار کیفر الهی شده، به مدت 40 سال از ورود به بیت المقدس محروم و در وادی تیه (ظ تیه) سرگردان شدند: «قالَ فَانَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیهِم اربَعینَ سَنَةً یَتیهونَ فِی‌الارضِ فَلا تَأسَ عَلَی القَومِ الفسِقین» . (مائده/ 5، 26) پس از 40 سال آنان به فرماندهی یوشع بن نون موفق به فتح بیت المقدس گشتند. «3» مفسران آیه 58 بقره/ 2 را اشاره به این ورود تاریخی بنی‌اسرائیل می‌دانند: «و اذ قُلنَا ادخُلوا هذِهِ القَریَةَ فَکُلوا مِنها حَیثُ شِئتُم رَغَدًا وادخُلوا البابَ سُجَّدًا وقولوا حِطَّةٌ نَغفِر لَکُم خَطیکُم وسَنَزیدُ المُحسِنین» . بر اساس دیدگاه مشهور مفسران شیعه «4» و سنی «5» مراد از «القَریَة» شهر بیت‌المقدس است و بنی‌اسرائیل فرمان یافتند که برای طلب آمرزش نسبت به گناهان و نافرمانیهای پیشین خویش، متواضعانه و خاشعانه از دری موسوم به «باب حطّه» نیز رد شده، جمله‌ای را جهت استغفار بر زبان جاری سازند. (ظ باب حطه)
در مقابل، شماری دیگر از مفسران مانند ابن‌زید، مراد از «القریه» را شهر اریحا گفته‌اند. «6» این شهر در وادی اردن به فاصله 8 مایلی از شمال غربی محل اتصال رودخانه (1). جوامع الجامع، ج 1، ص 331؛ غریب القرآن، ص 308؛ احکام القرآن، ج 2، ص 561
(2). ر. ک: التبیان، ج 3، ص 483؛ معانی القرآن، ج 2، ص 288؛ احکام‌القرآن، ج 2، ص 561
(3). تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 101- 102؛ تفسیر جلالین، ص 115
(4). مجمع البیان، ج 1، ص 247؛ الصافی، ج 2، ص 245؛ فتح القدیر، ج 1، ص 89
(5). جامع البیان، مج 1، ج 1، ص 426؛ تفسیر قرطبی، ج 1، ص 278؛ غریب‌القرآن، ص 59
(6). جامع البیان، مج 1، ج 1، ص 426؛ التبیان، ج 1، ص 261

اردن با دریای مرده قرار دارد. «1» اریحا نخستین شهر سرزمین موعود بود که پس از پایان 40 سال آوارگی بنی‌اسرائیل و به فرماندهی یوشع، تسخیر و تخریب شد «2» و هنگام تقسیم آن سرزمین میان قبایل دوازده‌گانه، به قبیله بنیامین تعلق گرفت. «3» در زمان حکومت اخاب دوباره بازسازی «4» و بعدها به دست سپاه بخت‌نصر بار دیگر ویران شد. «5» به احتمال زیاد تسخیر اریحا پیش از شهرهای دیگر، زمینه طرح دیدگاه دوم مبنی بر تطبیق «القریه» بر آن بوده باشد.
در شمار دیگری از آیات هم پس از اشاره به نابودی فرعونیان، خوش فرجامی بنی‌اسرائیل و سکونت آنها در سرزمین پُر خیر و برکت به عنوان پاداش بردباری و تحمّل آنها در برابر آزار و شکنجه‌های فرعونیان، یاد شده است: «و اورَثنَا القَومَ الَّذینَ کانوا یُستَضعَفونَ مَشرِقَ‌الارضِ و مَغرِبَهَا الَّتی برَکنا فیها و تَمَّت کَلِمَتُ رَبّکَ الحُسنی عَلی بَنی‌اسرءیلَ بِما صَبَروا … » . (اعراف/ 7، 137) برکت مورد اشاره در این آیه و نیز شمار دیگری از آیات: (انبیاء/ 21، 71، 81؛ اسراء/ 17، 1؛ سبأ/ 34، 18) که به سرزمین فلسطین و بیت‌المقدس نسبت داده شده است از سوی بیشتر مفسران به معنای حاصلخیزی، خوش آب و هوا بودن آن سرزمین و فراوانی درختان و میوه‌های آن گرفته شده است «6» ، چنان‌که عبارت «مُبَوَّا صدق» که مراد از آن را نیز بیت المقدس گفته‌اند، به معنای مسکنی پسندیده و رضایت‌بخش گرفته شده است؛ جایی که در آنجا همه نیازمندیهای زندگی برای بنی‌اسرائیل فراهم بود «7» : «ولَقَد بَوَّأنا بَنی‌اسرءیلَ مُبَوَّا صِدقٍ و رَزَقنهُم … » . (یونس/ 10، 93) البته با توجه به حضور شماری از پیامبران الهی و رفت و آمد فرشتگان به این سرزمین می‌توان برکت یاد شده را اعم از مادی و معنوی دانست. «8» در برخی منابع نیز تنها به بُعد معنوی اشاره شده است «9» ، چنان‌که کعبه نیز به رغم وجود آب و (1). دایرةالمعارف کتاب مقدس، ص 761
(2). کتاب مقدس، یوشع 2: 1- 2؛ 6: 1- 27
(3). همان 18: 10- 21
(4). همان، اول پادشاهان، 16: 34
(5). دایرةالمعارف کتاب مقدس، ص 762
(6). الکشاف، ج 2، ص 149؛ مجمع‌البیان، ج 4، ص 725؛ المیزان، ج 13، ص 7
(7). مجمع‌البیان، ج 5، ص 199؛ المیزان، ج 10، ص 120
(8). جوامع الجامع، ج 1، ص 592
(9). ر. ک: مجمع البیان، ج 5، ص 199؛ غریب القرآن، ص 308؛ تفسیر ابن کثیر، ج 2، ص 447

هوای گرم و سوزان مکه و خشک و بی‌آب و علف بودن زمینهای اطراف آن، مبارک خوانده شده است. (آل‌عمران/ 3، 96)
3. مفسران، سرزمین مورد اشاره در آیات آغازین سوره اسراء را نیز بیت المقدس دانسته‌اند. براساس این آیات، خداوند در تورات به بنی‌اسرائیل خبر داده است که آنان دو بار در بیت‌المقدس دست به فسادانگیزی خواهند زد و در هر دو بار، اقوام بیگانه‌ای بر آنان تسلط یافته، بیت المقدس را ویران خواهند کرد «1» : «و قَضَینا الی بَنی‌اسرءیلَ فِی الکِتبِ لَتُفسِدُنَّ فِی‌الارضِ مَرَّتَینِ … * فَاذا جاءَ وَعدُ اولهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأسٍ شَدیدٍ … * … فَاذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم و لِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اوَّلَ مَرَّةٍ ولِیُتَبّروا ما عَلَوا تَتبیرا» . (اسراء/ 17، 4- 7) مفسران در این‌باره که فسادانگیزی دوگانه بنی‌اسرائیل چه بوده است، اختلاف دارند؛ برخی آن را اشاره به کشتن زکریای پیامبر و فرزند وی حضرت یحیی دانسته‌اند «2» و برخی دیگر اراده قتل ارمیای نبی و عیسی مسیح علیه السلام را هم افزوده‌اند «3» ، چنان‌که هویت کسانی که بر بیت‌المقدس سلطه یافته، آن را تخریب کرده‌اند مورد اختلاف است. برخی تسلط و تخریب نخست را به بخت نصر و مرتبه دوم را به تیتوس، وزیر اسبیانوس (امپراطور روم) «4» و بعضی به سنحاریب و جالوت «5» و شماری نیز به پادشاه پارس (شاپور) و بخت نصر «6» نسبت داده‌اند. گزارشهای تاریخی، دیدگاه اول را تأیید می‌کند. به خرابی بیت المقدس به دست بخت نصر در ذیل آیه «او کالَّذی مَرَّ عَلی قَریَةٍ وهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُروشِها قالَ انّی یُحیی هذِهِ اللَّهُ بَعدَ مَوتِها» (1). جامع البیان، مج 9، ج 15، ص 30- 32؛ مجمع البیان، ج 6، ص 614- 617؛ روح‌المعانی، مج 9، ج 15، ص 23
(2). تفسیر جلالین، ص 286
(3). الکشاف، ج 2، ص 649
(4). المیزان، ج 13، ص 44؛ ر. ک: نمونه، ج 12، ص 27- 30
(5). ر. ک: الکشاف، ج 2، ص 649؛ جوامع الجامع، ج 1، ص 744؛ التبیان، ج 6، ص 448
(6). ر. ک: جامع البیان، مج 9، ج 15، ص 29- 32؛ مجمع البیان، ج 6، ص 616

(بقره/ 2، 259) نیز اشاره شده است.
به اعتقاد شماری از مفسران وقتی که عزیر یا ارمیای نبی از کنار خرابه‌های بیت المقدس گذر کرده، به یاد رستاخیز می‌افتد، چگونگی زنده شدن دوباره مردگان برای او مورد سؤال واقع می‌شود و در پی آن خداوند او را میرانده، پس از 100 سال دوباره زنده می‌کند. «1» طبق گزارش برخی از منابع آیه «و مَن اظلَمُ مِمَّن مَنَعَ مَسجِدَ اللَّهِ ان یُذکَرَ فیهَا اسمُهُ وسَعی فی خَرابِها اولکَ ما کانَ لَهُم ان یَدخُلوها الّا خافینَ» (بقره/ 2، 114) نیز مربوط به خراب شدن بیت المقدس به دست بخت نصر و جلوگیری از ذکر خدا در آن است. «2»
4. در داستان حضرت سلیمان و تسخیر باد در دست او نیز از بیت المقدس یاد شده است: «و لِسُلَیمنَ الرّیحَ عاصِفَةً تَجری بِامرِهِ الَی الارضِ الَّتی برَکنا فیها … » .
(انبیاء/ 21، 81) برخی از مفسران شیعه «3» و سنی «4» زمین مبارکی را که حضرت سلیمان، باد را به سوی آن به گردش درمی‌آورد، شام و برخی دیگر بیت المقدس و شام گفته‌اند. «5» با توجه به پیشینه تاریخی بیت المقدس و حکومت حضرت سلیمان در آن و مناطق اطراف و نیز با توجه به اینکه «الَّتی برَکنا فیها» در سوره انبیاء/ 21 آیه 71 به صورت وصف بیت المقدس ذکر شده، مطمئناً سرزمین مبارک یاد شده، بیت‌المقدس را نیز دربرمی گیرد.
5. مکانی که حضرت مریم هنگام تولد حضرت عیسی و پس از آن به آنجا پناه برد نیز بر اساس دیدگاه مشهور مفسران، بیت المقدس دانسته شده است: «و جَعَلنَا ابنَ مَریَمَ وامَّهُ ءایَةً وءاوَینهُما الی رَبوَةٍ ذاتِ قَرارٍ و مَعین» . (مؤمنون/ 23، 50) مفسران با استناد به تعبیر «رَبَوةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعین» مکان یاد شده را سرزمینی خوانده‌اند که در عین مرتفع بودن نسبت به زمینهای اطراف، مسطح، وسیع، و برخوردار از آب جاری «6» و در نتیجه حاصلخیز و پربرکت بوده «7» که همان بیت المقدس است. مکان یاد شده بر مصر، کوفه، دمشق یا رمله در فلسطین نیز تطبیق شده است. «8» برخی، دیدگاه نخست را به احتمال، متأثر از کتاب (1). مجمع البیان، ج 2، ص 639- 640؛ معانی‌القرآن، ج 1، ص 277؛ تفسیر قرطبی، ج 3، ص 188
(2). ر. ک: التبیان، ج 1، ص 416؛ احکام القرآن، ج 1، ص 86؛ تفسیر ابن کثیر، ج 1، ص 161
(3). مجمع البیان، ج 7، ص 93؛ المیزان، ج 14، ص 313
(4). تفسیر قرطبی، ج 11، ص 213؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 196؛ الدرالمنثور، ج 5، ص 651
(5). تفسیر قمی، ج 2، ص 73؛ الصافی، ج 3، ص 350
(6). التبیان، ج 7، ص 373؛ المیزان، ج 15، ص 35؛ نمونه، ج 14، ص 251
(7). جوامع الجامع، ج 2، ص 103؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 256؛ تفسیر جلالین، ص 348
(8). ر. ک: الکشاف، ج 3، ص 189- 190؛ التفسیر الکبیر، ج 23، ص 103؛ التبیان، ج 7، ص 373

مقدس دانسته‌اند که بیت‌المقدس را نزدیک‌ترین نقطه زمین به آسمان خوانده است. «1»
6. در آیه 18 سبأ/ 34 نیز سرزمین مبارک و پیوستگی آن با سرزمین سبأ یاد شده است که به دوران آبادانی یمن بازمی‌گردد. ساکنان سبأ در سفرهای تجاری به فلسطین و بیت المقدس از یک آبادی به آبادی دیگر می‌رفتند و هرگز ناگزیر به عبور از بیابانهای گسترده و غیر مسکونی نبوده‌اند: «2» «و جَعَلنا بَینَهُم و بَینَ القُرَی الَّتی برَکنا فیها قُرًی ظهِرَةً و قَدَّرنا فیهَا السَّیرَ سیروا فیها لَیالِیَ وایّامًا ءامِنین» . (سبأ/ 34، 18) مسافرت از این مسیر برای مسافران، راحت و توأم با امنیت بود که به عنوان نعمت برای ساکنان سبأ از آن یاد شده است. بیشتر مفسران شیعه «3» و سنی «4» مراد از «القُرَی الَّتی برَکنا فیها» را روستاهای شام و برخی نیز روستاهای شامات گفته‌اند که مشتمل بر شام، اردن و فلسطین است. «5»
شماری نیز آن را خصوص بیت المقدس دانسته‌اند که با توجه به ذکر صفت پربرکت بودن برای این مناطق در آیات دیگر منافاتی در جمع آنها نیست.
7. یکی دیگراز یادکردهای بیت‌المقدس در قرآن مربوط به داستان معراج و سیر دادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه به بیت‌المقدس و مسجدالأقصی است: «سُبحنَ الَّذی اسری بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ الَی المَسجِدِ الاقصَا الَّذی برَکنا حَولَهُ … » . (اسراء/ 17، 1) بیشتر مفسران شیعه «6» و سنی «7» «المسجدالاقصی» را مسجد بیت المقدس دانسته‌اند که در این صورت بی‌شک، «التی برَکنا حَولَهُ» ابتدا شهر بیت‌المقدس و سپس مناطق اطراف آن و فلسطین است که مبارک به حضور انبیا و اولیا «8» و پربرکت به لحاظ درختان و میوه‌هاست. «9» (1). ر. ک: الکشاف، ج 3، ص 190؛ تفسیر ثعالبی، ج 2، ص 424؛ معانی القرآن، ج 4، ص 262
(2). کشف الاسرار، ج 8، ص 129
(3). مجمع البیان، ج 8، ص 605؛ الصافی، ج 4، ص 216؛ المیزان، ج 16، ص 356
(4). جامع البیان، مج 12، ج 22، ص 103؛ التفسیر الکبیر، ج 25، ص 252؛ تفسیر ابن کثیر، ج 3، ص 541
(5). تفسیر قرطبی، ج 14، ص 185؛ نمونه، ج 18، ص 63
(6). التبیان، ج 6،* ص 446؛ مجمع البیان، ج 6، ص 611؛ المیزان، ج 13، ص 6
(7). جامع البیان، مج 9، ج 15، ص 8؛ زادالمسیر، ج 5، ص 5؛ تفسیر بیضاوی، ج 3، ص 431
(8). ر. ک: مجمع البیان، ج 6، ص 611
(9). همان؛ جامع‌البیان، مج 9، ج 15، ص 241؛ الکشاف، ج 2، ص 648

8. برخی از مفسران در آیه «و استَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکانٍ قَریب» (ق/ 50، 41) «مَکانٍ قَریبٍ» را بر صخره بیت‌المقدس تطبیق داده‌اند «1» که جبرئیل یا اسرافیل بر آن می‌ایستد و در صور دمیده، مردگان را برای رستاخیز ندا می‌دهد. به احتمال فراوان این گروه از مفسّران، متأثر از کتاب مقدس بوده‌اند که بیت المقدس را نزدیک‌ترین نقطه زمین به آسمان به اندازه 18 میل معرفی می‌کند. «2» برخی، آیات 3 فجر/ 89 «3» و 1 تین/ 95 را نیز با بیت‌المقدس ارتباط داده‌اند. «4»

منابع‌

احکام القرآن، جصاص؛ الانس الجلیل فی قصة موسی و فرعون و بنی‌اسرائیل؛ انوارالتنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بیت‌المقدس شهر پیامبران؛ تاریخ اورشلیم (بیت المقدس)؛ تاریخ جامع ادیان؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تفسیر الجلالین؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر غریب القرآن الکریم؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ تفسیر القمی؛ التفسیر الکبیر؛ تفسیر کنزالدقایق و بحرالغرائب؛ تفسیر نمونه؛ جامع‌البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ دائرة المعارف بستانی؛ دانش نامه جهان اسلام؛ دایرة المعارف تشیع؛ دایرةالمعارف کتاب مقدس؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ فتح القدیر؛ قاموس کتاب مقدس؛ کتاب مقدس؛ الکشاف؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ کوروش کبیر (ذی‌القرنین)؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ معانی القرآن، نحاس؛ معجم اللاهوت الکتابی؛ الموسوعة العربیة العالمیه؛ الموسوعة الفلسطینیه؛ المیزان فی تفسیر القرآن.
Britannica. (1). جامع‌البیان، مج 13، ج 26، ص 235؛ تفسیر جلالین، ص 523؛ فتح القدیر، ج 5، ص 81
(2). ر. ک: تفسیرثعالبی، ج 3، ص 229؛ الدرالمنثور، ج 7، ص 611- 612؛ زادالمسیر، ج 8، ص 24- 25
(3). ر. ک: تفسیر قرطبی، ج 20، ص 28؛ زادالمسیر، ج 9، ص 107
(4). ر. ک: مجمع‌البیان، ج 10، ص 392؛ زادالمسیر، ج 9، ص 169؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 554