بیعت نساء
اشاره
بیعت نساء: بیعت زنان با پیامبر صلی الله علیه و آله پس از فتح مکّه در سال هشتم هجری
بیعت در لغت به معنای عهد و پیمان و در اصطلاح به معنای پذیرش ریاست و حکومت کسی است. «1»
بیعت از سنتهای عصر جاهلی است که به دوره اسلامی منتقل شده و مورد تأیید دین اسلام نیز قرار گرفته است.
افزون بر مردان، زنان نیز در موارد متعدد با پیامبر صلی الله علیه و آله بیعت کردهاند که از میان آنها بیعت زنان پس از فتح مکّه به «بیعت نساء» مشهور شده است.
اگرچه عبارت برخی مورخان و مشابهت تعهدهای بیعت نساء و بیعت عقبه اول این گمان را پدید آورده است که بیعت عقبه نخست همان بیعت نساء باشد (ظ بیعت عقبه) «2» ؛ امّا به نظر میرسد که نظر مشهور یعنی اینکه بیعت پس از فتح مکه بیعت نساء باشد قویتر است، زیرا اولًا در منابعی که از بیعت عقبه نخست یاد شده، آمده است: «بایعوا علی بیعة النساء» «3» و این نشان دهنده این است که بیعت نساء چیزی غیر از بیعت عقبه اوّل بوده که مورخان بعد به دلیل تطابق شرایط آن با بیعت نساء چنین گفتهاند. ثانیاً آیهای که مواد بیعت نساء را بیان میکند پس از فتح مکّه نازل شده است و ثالثاً منابع دیگر عمدتاً برآناند که بیعت نساء در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه روی داده است. «4»
پیامبر صلی الله علیه و آله با فتح مکه پس از بیعت مردان با ایشان، زنان را نیز به بیعت فراخواند که در (1). ترتیب العین، ص 102؛ لسان العرب، ج 1، ص 557، «بیع»
(2). البدایة والنهایه، ج 3، ص 119؛ روض الانف، ج 4، ص 70
(3). الطبقات، ج 1، ص 171؛ تاریخ طبری، ج 1، ص 559
(4). تفسیر قمی، ج 2، ص 377؛ الکافی، ج 5، ص 527؛ مجمعالبیان، ج 9، ص 413
آیه 12 ممتحنه/ 60 مواد بیعت اینگونه طرح شده و فاقد هرگونه تعهد سیاسی است:
«یایُّهَا النَّبیُّ اذا جاءَکَ المُؤمِنتُ یُبایِعنَکَ عَلی ان لا یُشرِکنَ بِاللَّهِ شیًا ولا یَسرِقنَ ولا یَزنینَ ولا یَقتُلنَ اولدَهُنَّ ولا یَأتینَ بِبُهتنٍ یَفتَرینَهُ بَینَ ایدیهِنَّ و ارجُلِهِنَّ ولا یَعصینَکَ فی مَعروفٍ فَبایِعهُنَّ واستَغفِر لَهُنَّ اللَّهَ انَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحیم/ ای پیامبر! چون زنان باایمان نزد تو آیند که با این شرط با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند، دروغی را که در میان دست و پایشان بربافته باشند پیش نیاورند، فرزند دیگران را به شوهران خود نسبت ندهندو در هیچ کار شایستهای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است» .
تعهد پایانی آیه: «ولا یَعصینَکَ فی مَعروفٍ» مفهومی عام داشته و براساس آن زنان باید در هر امر پسندیدهای پیرو پیامبر باشند. «1» بعضی در تفسیر آن به نهی از آداب و رسوم زنان جاهلی در سوگواریها اشاره کردهاند. آنان با شیون خاص خود (نَوْح) به مجلس عزا شور میدادند و به نشانه عزا چهره خود را خراشیده و موهای خود را میبریدند و گریبان چاک میکردند. این کارها باعث تازه شدن کدورتهای عهد کفر و تحریک حمیّت مردان میشد. بر اساس این دسته از روایات با توجه به اینکه معروف نقیض منکر است در این آیه از این کار ناپسند نهی شده است. «2» برخی روایات نیز این بخش از آیه را به نهی از خلوت کردن زنان با مردان نامحرم تفسیر کردهاند. «3»
درباره شیوه بیعت پیامبر صلی الله علیه و آله با زنان نیز گزارشهای متعدد و متفاوتی نقل شده است.
بر اساس برخی گزارشها پیامبر صلی الله علیه و آله با پوشاندن دست خود با پارچه، به شیوه معمول با زنان بیعت کرده است «4» ؛ امّا بیشتر روایات دست دادن پیامبر صلی الله علیه و آله با زنان را ردّ کردهاند؛ ولی در چگونگی بیعت اختلاف دارند. برخی روایات سخن از آن دارد که پیامبر صلی الله علیه و آله به گفتوگوی (1). سنن النسائی، ج 4، ص 157؛ مجمع البیان، ج 9، ص 414؛ تفسیر ثعالبی، ج 3، ص 326
(2). جامع البیان، مج 14، ج 28، ص 100؛ تفسیر ماوردی، ج 5، ص 525؛ مجمع البیان، ج 9، ص 414؛ تفسیر قرطبی، ج 18، ص 48
(3). جامع البیان، مج 14، ج 28، ص 103؛ الطبقات، ج 8، ص 8؛ روضالجنان، ج 19، ص 171
(4). الطبقات، ج 8، ص 3؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج 10، ص 3351؛ تفسیر ماوردی، ج 5، ص 524
حضوری بسنده کرده و باخواندن مواد بیعت بر زنان با آنها بیعت کرده است. «1» به گفته روایاتی دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله ابتدا دست خود را در آب تشتی فرو برده و سپس از زنان بیعت کننده میخواستند دستشان را در آن فرو برند. پس از آن، شروط و مواد بیعت را بر آنها میخواندند. «2» دستهای دیگر از روایات به نیابت برخی اشخاص از پیامبر صلی الله علیه و آله در بیعت گرفتن از زنان از روی لباس اشاره کردهاند. «3»
از نکات جالب این بیعت حضور هند، همسر ابوسفیان در میان زنان بیعت کننده بود. او که به سبب کار زشت خود با پیکر حمزه سیدالشهداء از کیفر پیامبر صلی الله علیه و آله میهراسید، به صورت ناشناس در میان زنان حضور یافت و هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله مواد بیعت را بیان کرد نتوانست خود را کنترل کند و با اعتراض این بیعت را تبعیض و به زیان زنان دانست. «4»
منابع
البدایة و النهایه؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم؛ تفسیر القمی؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ الروض الانف؛ روض الجنان و روح الجنان؛ سنن النسائی؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صحیح البخاری؛ الطبقات الکبری؛ الکافی؛ الکامل فی التاریخ؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمعالبیان فی تفسیرالقرآن؛ مسند احمد بن حنبل؛ النکت و العیون، ماوردی. (1)
. مسند احمد، ج 7، ص 220؛ صحیح البخاری، ج 7، ص 158؛ روض الجنان، ج 19، ص 171
(2). الکافی، ج 5، ص 526؛ تفسیر قمی، ج 2، ص 377؛ کشف الاسرار، ج 10، ص 76
(3). تفسیر ماوردی، ج 5، ص 524؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 139؛ الکامل، ج 2، ص 253؛ روضالجنان، ج 19، ص 171
(4). الکامل، ج 2، ص 253؛ البدایة والنهایه، ج 4، ص 255؛ مجمعالبیان، ج 9، ص 414
پ