پیشگفتار
سالها دل در گرو صهبا بودرونق میکده از درس و دعای ما بود
زالودرمانی یک تجربه تاریخی و یک دانش کهن است که ایرانیان مهارت بالایی در بکارگیری آن داشتهاند. درمان به وسیله زالو قطعا یکی از اسرار طول عمر است که تمدن جدید تا این اواخر از آن غافل مانده بود.
تأثیر شگفتی که زالودرمانی در علاج بیماریها دارد به راستی اعجابآور است.
ما در چند دهه اخیر کوشیدیم تا با به رخ کشیدن هنر ایرانیان و پیشرفتهای عظیمی که در علاج بیماریها توسط زالو داشتهاند، محافل پزشکی جهان را تحت تأثیر قرار دهیم امّا همواره از مخالفتها و بیمهریهای مسئولین کشورمان در این زمینه ناخرسند بوده و به درستی نمیدانیم چرا با این پدیده نوظهور علمی جهان که بر ستونهای علم و دانش پیشینیان ما بنا نهاده شده مخالفت میورزند.
برخی از پزشکان متخصص در علاج سرطان نسبت به زالودرمانی و یافتههای جدید تجربی آنچنان بیاعتنا هستند که گویی زالو و زالودرمانی هرگز در علاج بیماریها تأثیری نداشته و ندارد.
بیماری داشتم که دچار نوعی سرطان زیر قوزک پا بود و زخم ایجاد شده در پایش چون حفرهای جا باز کرده بود که تخم مرغ کوچکی در عمق آن جا میگرفت، زخمی چرکین که دائما عفونت از آن تراوش میکرد و بتدریج حفره پا عمیقتر میگردید. تمامی درمانهای شیمیایی و جراحی و پرتودرمانی اثری نبخشیده بود. بیمار که جوانی بود متعهد به اداره چند خواهر و برادر ناامید شده و پزشکان گفته بودند باید پایش قطع شود. وقتی این جوان مراجعه کرد و شرح حال خود را بازگو نمود به او اطمینان دادم که صددرصد شاهد بهبودی را در آغوش خواهد کشید. یک سال بود که درمان را متوقف کرده و حاضر به قطع پای خویش نمیشد. کمتر از یک سال تحت زالودرمانی و گیاهدرمانی قرار
ص: 16
گرفت و زخم به تدریج خوب شد و حفره عفونی پا از گوشت و پی سالم پر گردید. او برای حصول اطمینان به پزشکان قبلی خود مراجعه کرد تا با عکس و آزمایش از بهبودی خود اطمینان حاصل کند. جواب آزمایش بسیار خوب بود و به او گفته بودند که دیگر هیچ آثاری از سلولهای بدخیم سرطانی در شما وجود ندارد. امّا نکته جالبی که ما این داستان را به خاطر آن نقل کردیم این بود که هیچ کدام از پزشکان قبلی او حتّی یک سؤال نکرده بودند که شما با چه روشی درمان شدید؟ این برخورد هم برای بیمار و هم برای ما بسیار تعجب برانگیز بود.
شاید برخی از پزشکان تحصیل کرده ما روحیه تحقیق و نوآوری را در فنون پزشکی به باد فراموشی سپردهاند و صرفا یک روش تقلیدی را در علاج بیماریها به کار میگیرند که طب غربی به آنان القا میکند و دیگر هیچ!
بارها شاهد برخوردهای عجیب و غریب دستاندرکاران امور پزشکی کشورمان بودهایم که در مقابل نمونهها و مستندات اثبات شده درمان بیماریها بوسیله گیاهان دارویی منطبق بر طب ایرانی و زالودرمانی عکس العملهای منفی از خود نشان میدهند.
لبخندهای تحقیرآمیز آنان این باور را در ما تقویت میکرد که برخی از دوستان پزشک تجربیات گرانبهای متخصصین طب ایرانی را که اتفاقا مستند به مدارک پزشکی شفا یافتگان میباشد به پشیزی نمیخرند. حصار سخت علمزدگی آن هم فقط در چهارچوب طب غربی همیشه مانع از نگرش صحیح و منطقی به یافتهها و تجربیات متخصصین طب ایرانی شده است. برخوردها برای ما یادآور تلخیهای بسیار است. مشاهده مرگ بسیاری از پیران و جوانان مبتلا به بیماریهای صعب العلاج ما را بر آن میدارد که تلاشهای خود را برای نهادینه کردن فرهنگ طب گیاهی و سنتی کشورمان صد چندان کنیم. برای ما باعث تأسف است که کشورمان دارای 90% گیاهان دارویی مفید با بهترین کیفیت است ولی باور غلط برخی از تحصیل کردههای علوم غربی مردم را به سمت و سوی مصرف شربتها و قرصهای شیمیایی سوق میدهد. درمان که نمیشوند هیچ بلکه دهها عوارض
ص: 17
منفی دامن آنان را فرامیگیرد. چرا سکتههای قلبی و مغزی باید زندگی را به کام هزاران هموطن ایرانی در شهرهای مختلف و حتی مناطق مجاور دریای خزر تلخ کند حال آنکه زالوها که بهترین و مؤثرترین علاج سکتههای مغزی و قلبی هستند زیر پای آنان له میشود و یا با سموم آفتکش برنج از میان میرود.
این مقدمه را هشداری جدی تلقی کنید شاید مسئولین پزشکی و سلامت جامعه ما روزی به خود بیایند و به جای تقلید کورکورانه از غرب از دل خاک وطن با گیاهان دارویی و زالوها و حجامتها و از همه مهمتر علوم ارزشمند پزشکی کهن کشورمان علاج همه بیماریها را یافته و دست در دست هم به یاری دردمندان بشتابند.