گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
شاهنامه فردوسی
جلد سوم
زالودرمانی و مزاج‌شناسی



کسانی که می‌خواهند علم زالودرمانی را فراگیرند و از این طریق به بیماران خدمت کنند، لازم است مبحث مزاج‌شناسی از مبانی طب پایه را بدانند چرا که زالودرمانی ابزاری برای تعادل بخشیدن به اخلاط بدن و در حقیقت یک پاکسازی برای دفع اخلاط اضافی و غیر طبیعی می‌باشد تا سوء مزاج بیمار به مزاج طبیعی باز گردد. برای رسیدن به این هدف باید طبیب بداند که مزاج بیماری و مزاج اصلی بیمار و مزاج داروها و مزاج محیط زیست بیمار چیست و زالودرمانی در جمع و تفریق این چهار مزاج که گفتیم مزاج بیمار را چگونه به مزاج طبیعی تبدیل می‌کند؟ یعنی در حقیقت مزاجی که بیمار قبل از دچار شدن به بیماری و در دوران سلامت صاحب آن مزاج بوده است. آن مزاج دوران سلامت، مزاج طبیعی شخص بوده و تفاوت آن با وضع فعلی بیمار در طبیعی و غیر طبیعی بودن آن است.
ص: 20
چند نمودار ساده امّا دارای نکات فنّی، پیچیده و مهم ما را به فهم این مطلب نزدیک می‌کند، امّا قبل از آن یک بحث کوتاه برای تعریف مزاج و اخلاط حاصل از آن داریم و از این نکته شروع می‌کنیم که همه مواد موجود در طبیعت و همه محسوسات عالم از عناصر چهارگانه بوجود آمده‌اند. این عناصر ذاتا دارای مزاج خاص خود هستند که در اثر آمیزش و کنش و واکنش بین آن‌ها مزاج‌ها بوجود می‌آیند. این عناصر اوّلیه که بسیط و غیر قابل تقسیم هستند «ارکان» نامیده می‌شود. این «عناصر» یا «ارکان» عبارتند از:
1. آتش دارای مزاج گرم و خشک
2. هوا دارای مزاج گرم و تر
3. آب دارای مزاج سرد و تر
4. خاک دارای مزاج سرد و خشک
پس عناصر اصلی عالم محسوسات دارای مزاج خاص خود می‌باشد و همه مزاج‌ها از ترکیب و فعل و انفعالات این چهار عنصر ایجاد می‌شوند. بنابراین هر شیئی در جهان هستی ناچار در این نمودار گنجانده و از لحاظ مزاجی تعریف می‌شود:
ص: 21
هرچه به خانه چهارم نزدیک‌تر شود صعود به بالاترین حد است. بیشتر سموم قتاله در خانه‌های سوم تا چهارم قرار می‌گیرند. مثلا سم مارهای خطرناک که به درجه چهارم از لحاظ گرمی می‌رسند در آن واحد انسان را هلاک می‌کنند. همینطور از لحاظ سردی اشیائی که در خانه سوم تا چهارم هستند مانند کافور از جمله سموم بشمار می‌آیند. اغلب غذاهای معمول از لحاظ گرمی و سردی و تری و خشکی در حوالی خانه‌های اول و دوم جای می‌گیرند. معمولا داروهای گیاهی که از لحاظ مزاجی در ردیف‌های اول و دوم هستند بدون عوارض جانبی منفی بوده و با داروهای شیمیایی مانند قرص‌ها و شربت‌ها ترکیب نمی‌شوند. برخی از اطباء بدون آگاهی بیمارانی را که تحت درمان با داروهای شیمی‌درمانی و پرتودرمانی هستند از مصرف داروهای گیاهی می‌ترسانند. حال آنکه داروهای معروف گیاهی که اکنون مورد مصرف عامه مردم می‌باشد داروهای غذایی یا غذاهای دارویی هستند یعنی در حوالی خانه اول و دوم می‌باشند و برای بیماران تحت درمان شیمی‌درمانی هیچ ضرری ندارند. حتی برعکس کسانی که تحت درمان شیمی‌درمانی هستند اگر از داروهای گیاهی مخصوص استفاده کنند بهترین نتیجه را از شیمی‌درمانی می‌گیرند و به مقدار زیاد از عوارض شیمی‌درمانی کاسته خواهد شد.
هر خانه خود به سه قسمت تقسیم می‌شود بنام اول و دوم و سوم، مثلا خانه دوم به سه قسمت تقسیم می‌شود. اگر می‌گویند فلان شی‌ء یا فلان دارو در آخر دوم گرم است یعنی در درجه دوم گرم است و این گرما در قسمت سوم خانه دوم است و اگر کمی گرمتر شود وارد خانه یا درجه سوم خواهد شد. این تقسیم‌بندی در مورد خشکی و تری عناصر نیز صادق است.
ص: 22
این مزاج‌ها در رابطه با داروها در قیاس با انسان تعریف می‌شوند که بطور کلّی می‌توان آن‌ها را به دو دسته تقسیم کرد:
1. مزاج پایدار
2. مزاج سست
یعنی بعضی از داروها که پس از فعل و انفعالات «ارکان» بوجود آمده‌اند آن‌چنان مزاج پایداری دارند که وقتی وارد بدن انسان می‌شوند، تجزیه نمی‌شوند تا زمانی که مزاج انسان را تحت تأثیر قرار داده و آن را مانند خود کنند.
امّا بعضی از داروها دارای مزاج سست هستند. پس بدن آن‌ها را تجزیه کرده و بر اساس نیاز از آن‌ها جذب می‌کند امّا مانع تأثیر ذاتی آن‌ها بر بدن می‌شود.
تا اینجا مطالب را به‌خاطر بسپارید و به نکته زیر توجه کنید:
گفتیم از ترکیب و کنش و واکنش ارکان مزاج‌ها پدیدار می‌شوند و همه مخلوقات عالم را شامل می‌شود. غذا و هر چیزی که وارد بدن می‌شود، مزاج ویژه خود را با مزاج ویژه انسان درگیر می‌سازد و از واکنش و فعل و انفعال آن‌ها با بدن انسان اخلاط بوجود می‌آیند که این خلطها غذای بدن را تشکیل می‌دهند. این غذاهای حاصل (خلطها) نیز از قانون مزاج‌ها خارج نیستند بالاخره یا گرم و خشک، یا گرم و تر، یا سرد و خشک و الی آخر می‌باشند، نیاز بدن بوسیله آن‌ها تأمین می‌شود و در بخش‌های مختلف بدن چهار بار هضم شده و جذب می‌شوند. فضولات حاصل از سوخت و ساز (هضم و جذب) آنها بوسیله اندام‌های دفعی بدن گرفته و دفع می‌شوند و نتیجه آن اعتدال مزاج انسان است، اضافات خلطها نیز تا انسان سالم است طبیعی بوده و به آن خلط طبیعی می‌گویند. امّا اگر روزگاری خلطهای اضافی از حد گذشته و بدن انسان را به‌سوی یکی از آن خلطها کشاندند، بتدریج این بستر و زمینه غیر طبیعی بیماری را بر کالبد انسان مسلط می‌کند.
ص: 23
حال به مبحث قبلی که به خاطر سپردید باز گردیم:
اگر مزاج بیماری در اثر مصرف غذاها و یا داروهای دارای مزاج پایدار به گونه‌ای عمیق و ریشه‌دار بدن را به سوی خود کشانده و اتفاقا سال‌ها نیز بر آن گذشته باشد، طبیب یک برنامه درازمدت و اساسی را برای درمان در نظر می‌گیرد که بتواند با تکیه بر آن، مزاج غیر طبیعی امّا پایدار بیمار را به مزاج طبیعی باز گرداند. بنابراین لازم است داروهای دارای مزاج پایدار را با همه ریزه‌کاری‌ها و با استفاده از تجربیات خود بکار گیرد تا مزاج پایدار این داروها بتدریج مزاج بیمار را به سمت اعتدال بکشاند و بیمار شفا یابد.
زالو در ایجاد این تعادل چه نقشی می‌تواند بر عهده گیرد؟!
ابتدا اثرات زالودرمانی را دسته‌بندی می‌کنم:
1. زالو گرمای عفن و دم‌کرده و خفقان حاکم بر عضو بحران‌زده را با نسیم خنک آنزیم‌های خود بهاری می‌کند.
2. گدارهای بسته را باز می‌کند و مواد مؤثره دارو را به مقصد می‌رساند.
3. داروهای دارای مزاج پایدار را در بدن بیمار بطور مستحکم و عمیق تا منطقه هضم چهارم جایگزین سوء مزاج می‌کند.
4. خون اضافی را از بدن خارج و فشار بر ماهیچه‌های قلب و دیگر اعضای رئیسه و غیر رئیسه بدن را کاهش می‌دهد.
5. غلظت و چربی و چسبندگی خون را از میان می‌برد.
6. سلول‌های نو ایجاد می‌کند که جوان و فعال می‌باشند و در نتیجه با فعل و انفعالات دیگر یک نوع نشاط و سرحالی برای بیمار به ارمغان می‌آورد.
این مطالب به تعدادی از اثرات زالودرمانی اشاره می‌کند، گو اینکه ما رموز دیگری را در استفاده از زالو کشف کرده‌ایم، امّا فعلا در حدّ تخصصی که در این کتاب برای عموم مردم و دانش‌پژوهان در نظر گرفته‌ایم کافی است. بنابراین زمان زالودرمانی، مکان آن،
ص: 24
مقدار و تعداد آن همه و همه بستگی به میزان سوء مزاج، نوع آن و پایدار یا سست بودن بیماری و نیز به نوع دارو و پایدار یا سست بودن مزاج دارو و مزاجی که اقدامات پزشکی در بیمار ایجاد کرده بستگی دارد، بعنوان مثال اگر بیماری دچار زخم خبیث مانند زخم قانقاریا یا سرطان ظاهری اعضای بدن شده است شما بدنبال مزاج پایدار علیه بیماری هستید یا مزاج ناپایدار و سست؟ پر واضح است که دنبال مزاج پایدار علیه بیماری هستید.
اگر دنبال مزاج ناپایدار باشید و به یکباره مقدار زیادی از بیمار خون بکشید، بیمار ناتوان می‌شود و تا مدّتی دیگر نمی‌توانید از وی خون بگیرید و از طرف دیگر چون زالودرمانی شدید بوده عملیات کنش و واکنشی بدن شدیدا تحریک شده و بطور موقت یک مزاج سست امّا قوی را علیه خونگیری بوجود می‌آورد. در عین حال چون تا مدّتی قادر به خونگیری نیستید و بزاق دهان زالو در اثر واکنش بدن از بین رفته، سلول‌های بدجنس شروع به رشد و تکثیر می‌کنند. امّا اگر هر روز و با تعداد کم حتی یک عدد در روز زالودرمانی کنید، میزان بزاق زالو در بدن افزایش می‌یابد و ایجاد پایداری در خون و بدن می‌کند و در نتیجه روز به روز سلول‌های بدجنس از بین رفته و بیمار روز به روز بهتر شده و شفا می‌یابد، آنگاه بر اساس میزان بهبودی فواصل زالودرمانی را دو روز یکبار و بعد سه روز و همینطور فواصل را زیاد می‌کنیم تا زمانی که بیمار به جامعه سالم باز گردد. گو اینکه این بهبودی و علاج چند ماه یا بیشتر بدست آمده باشد، امّا دست آخر بیماری خطرناکی چون سرطان از میان رفته و بیمار از مرگ حتمی نجات پیدا می‌کند. در مقایسه با درمان طب اروپائی که شامل عمل جراحی و شیمی‌درمانی و پرتودرمانی و پیوند مغز استخوان و سرانجام مرگ است این روش همچون ماه من تا ماه گردون و تفاوت آن از زمین تا آسمان است.
ص: 25

زالو چیست؟

زالوها کرم‌های حلقوی هستند که به کرم‌های خاکی شباهت دارند ولی از لحاظ آناتومی بسیار متفاوت می‌باشند. بدن زالوها به 34 بخش تقسیم می‌شود، با مکنده‌های قوی که در قسمت جلو (دهان) و در قسمت عقب قرار دارد. معمولا زالوها سه فک یا دندان دارند.
دندان یا فک زالو بسیار شبیه‌Y انگلیسی است. برخی زالوها فک یا دندان ندارند به جای آن برآمدگی سوزن مانندی به نام خرطوم دارند که آن را وارد بدن میزبان کرده و خون را مکیده و آنزیم ضد لخته در بدن میزبان تزریق می‌کنند.
زالوهایی نیز هستند که طعمه خود را می‌بلعند. زالوها قادر به درک نور، بو، صدا، گرما و ارتعاش و لمس کردن می‌باشند. زالوها برای هضم خون یک نوع باکتری ترشح می‌کنند که همین باکتری باعث از بین رفتن سایر باکتری‌ها می‌شود، در نتیجه از فاسد شدن خون مکیده شده جلوگیری می‌کنند.
تولید مثل بسیاری از زالوها بدین ترتیب است:
هر زالو دارای اندام‌های جنسی نر و ماده است ولی برای جفت‌گیری باید دو زالو به هم بچسبند و هرکدام نرینه خود را به مادینه دیگری برساند، سپس هر دو بارور می‌شوند، زالوهای تولید شده در ماده‌ای ژله‌مانند از زالو جدا شده و به محیط اطراف می‌چسبند. پس از آن به صورت کرم‌های ریز ظاهر می‌شوند. زالوها پس از یکی دو بار زایمان می‌میرند.
ص: 26

زالو، داروست!

زالو به صورت خشک و پودر شده در ترکیبات دارویی طب سنتی به کار می‌رود.
زالو به صورت خوردن، آشامیدن و روغن‌های مالشی و ضمادات کاربرد دارد. عملکرد آن در علاج سرعت انزال، عدم نعوظ و سستی و کوچکی آلت تناسلی به اثبات رسیده است.

تاریخچه زالو و استفاده آن در دنیای پزشکی

زالودرمانی سابقه چند هزار ساله دارد و در قرون قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) به کار گرفته می‌شد. زالودرمانی علمی بود که توسط ایرانی‌ها به اوج پیشرفت و کارایی رسید.
ایرانیان نسبت به سایر ملل در این رشته تلاش‌های جدی‌تری کردند ولی اکنون کشورهای غربی در حال سرقت این علوم هستند و مسئولان پزشکی ما در خواب.
ما بر آن شدیم تا گوشه‌ای از این علوم را به نام ایران مسلمان به محافل پزشکی ارائه کنیم و از دست‌اندرکاران بخواهیم که گوهر علم زالودرمانی را در طب بومی خودمان جستجو کنند و چشم از بیگانگان بردارند.
زالو از 2500 سال قبل در هند، یونان، روم، ایران و سپس در اروپا مورد استفاده پزشکی داشته است. در قرن نوزدهم از این جانور کوچک برای درمان هر دردی از جمله سردرد، تب، زخم‌های عفونی شده، دمل و آبسه، ورم‌ها، هموروئید و ... استفاده می‌شده است. بدلیل اثر ضد انعقادی هیرودین(Hirudin) بزاق زالو، امروزه در تحقیقات جدید ثابت شده است که پس از عمل جراحی آنژیوپلاستی قلب و بطور کلی در بیماری‌های کرونری قلب، زالو می‌تواند نقش مؤثری ایفا کند وRisk جراحی وSide Effect و خطر حملات قلبی را به حد اقل کاهش دهد. در هندوستان 20 بیمار با واریس اندام تحتانی (پیشرفته) کاندید زالودرمانی شده و پاسخ درمانی شگفت‌آوری مشاهده شده و تمامی بیست نفر (100% بیماران مورد مطالعه) کاملا درمان شدند.
ص: 27
ریکاو و کولین آمریکایی در مقاله‌ای تحت عنوان کاربردهای نوین زالودرمانی گزارش اثر شگفت‌انگیز زالودرمانی در بهبودی پیوندRejecct شده انگشت قطع شده دست یک کودک سه ساله و گرافت عضلانی گردن یک مرد 67 ساله را قید کرده‌اند.
سابقه زالوتراپی به 1500 سال قبل از میلاد در مصر باستان برمی‌گردد. در قرن 19 در آمریکا از زالو برای درمان هموروئید، بیماری‌های لثه و دهان و بیماری‌های متنوع دیگری استفاده می‌شد.
زالو جزو نرمتنان تک‌جنسی می‌باشد که 650 گونه آن شناسایی شده و 50 نوع آن از خون پستانداران تغذیه می‌کند. زالوی طبی‌Eirudo Medicinalis نام دارد و مشخصه آن نوارهای سبز زیتونی تا سبز لجنی در پشت آن است. زالوهای سیاه‌رنگ یا سرمه‌ای‌رنگ و یا زالوی بسیار درشت (بزرگ‌تر از 12 سانتیمتر) اغلب نامناسب و خطرناک می‌باشند.
محققین هندوستان طی بررسی‌های علمی متوجه شدند که زالو خون سیاهرگی مملو ازCo 2 را به خون شریانی حاوی‌O 2 ترجیح می‌دهد و در مکیدن خون، عروقی را انتخاب می‌کند که دارای غلظت بالاتر و خون فاسدتر می‌باشند.
زالو از سویی خون آلوده و فاقدO 2 را تخلیه می‌کند و از سوی دیگر بزاق خود را که حاوی ماده‌ای آنتی‌کوالاگون (هیرودین) و احتمالا بیش از یک‌صد نوع ماده‌bioactive (مثلا ترکیبات پروستاسایکلین فرم و پروتئینی شبیه گیرنده‌های نیکوتینیک استیل کولین) دیگر می‌باشد، به موضع تزریق می‌کند. یعنی دو عمل تصفیه خون و ترقیق خون را همزمان انجام می‌دهد و بالطبع این خون سالم سازی شده به کنترل عفونت‌ها و عملکرد بهتر سلول‌های دفاعی خون و سیستم ایمنی و افزایش اکسیژناسیون بافت‌ها منجر خواهد شد.
امروزه در مهارVenous Congestion (مهمترین کمپلیکاسیون جراحی‌ها پلاستیک و میکروسکوپی و پیوند اعضاء و گرافت‌های پوستی) زالو به خوبی عمل می‌کند و مانع احتقان خون، هماتوم، ادم، ترومبوز و نکروز عضو یا فلاپ پیوند زده شده می‌گردد (البته زالو در نارسایی شریانی یا ایسکمی بافتی چندان موثر نیست وinfection های مشاهده شده پس از زالوتراپی در چنین بیمارانی بوده است).
ص: 28
پژوهشگران دپارتمان فارماکولوژی دانشگاه کنتاکی از لحاظ بیوشیمی مقایسه‌ای میان هپسارین و هیرودین به عمل آوردند که اثر اختصاصی‌تر هیرودین نسبت به هپارین را به دلیل زیر توجیه کرده‌اند:
1- هیرودین برای فعال شدن نیاز به کوفاکتور ندارد
2- هیرودین اثرات پایدار و یکنواخت‌dose -dependent دارد
3- هیرودین اثر مستقیم روی مهار ترومبین دارد
4- هیرودین‌toxicity (مسمومیت) نمی‌دهد
امروزه جامعه جراحان انگلستان پس از مشاهده اثرات معجزه‌آسای زالو در جراحی‌های پلاستیک و گرافت‌های پوستی و پیوند اعضاء، کاربرد زالو پس از پایان جراحی و حتی در حین عمل، را کاملا پذیرفته‌اند و مورد تأکید قرار می‌دهند.
پروفسور ایوالیو از دانشگاه مون‌پلیه (فرانسه) معتقد است هنوز تمامی اسرار و خواص مثبت پزشکی زالو کشف نشده است و دست کم ده اثر درمانی برای زالو قائل است.
در کشور روسیه درمان با زالو بسیار رواج یافته است به‌طوری‌که بیماری‌های مختلف از سردرد و بیماری قلبی و پوستی گرفته تا حتی ضعف قوای جنسی را با زالواندازی معالجه می‌کنند.
در مسکو و اوکراین کرم‌های آرایشی جهت رفع چروک صورت ابداع شده است که ماده مؤثره آن از زالو استحصال شده است.
در اوایل قرن نوزدهم سالانه 30 میلیون عدد زالو از آلمان به آمریکا صادر شده و مورد مصارف درمانی و طبی قرار گرفته است.
در تحقیقات ارائه شده از سوی دانشگاه استانفورد کالیفرنیا که در مجله لارنگوسکوپ (آگوست 1998) چاپ شده است، کاربرد زالو در جراحی‌های پلاستیک و ترمیمی با درصد موفقیت بالایی همراه بوده است. (کاهش واپس زدن پیوندها و گرافت‌ها)
پروفسور می‌یر، آلتون، اوخنر و هورتر معتقدند هرگونه کانون عفونی بدن را بوسیله زالو می‌توان ریشه‌کن کرد.
ص: 29
زاخارین روسی معتقد است زالو موجب انبساط عروق موضع نیز می‌گردد و بلکه اثر وازودلاتاسیون عمومی بدن را برای آن قائل است چرا که مشاهده می‌شود که درcrise هیپرتنشن، پس از مصرف زالو، فشار به حد نرمال برمی‌گردد.
هر زالو پنج تا پانزده میلی‌لیتر خون می‌مکد (ده برابر حجم بدن خود) طی مدت 15- 60 دقیقه.
خونریزی پس از جدا شدن زالو 2- 10 ساعت طول می‌کشد ماده بی‌حسی تزریق شده توسط زالو در موضع سبب از بین رفتن درد حین نیش زدن و مکیدن خون می‌شود.
هیرودین سبب:
1- مهار تبدیل فیبرینوژن به فیبرین و بالطبع مهار انعقاد خون
2- شل شدن عضلات صاف دیواره عروق و بالطبع گشاد شدن عروق(Vasodilatation)
3- افزایش و بهبود فلوی خون.
دانشمندان سن‌پترزبورگ روسیه طی سال‌های 93- 97 دو تئوری زیر را درباره توانایی‌های درمانی زالو اثبات کرده‌اند:
الف-bioenergetical effect : زالوها توانایی ایجاد ثبات در مناطق حیاتی را دارند. در آزمایشگاههای بیوفیزیک و بیومکانیک انستیتو کورتکوف روی اثر زالو درKirlian effect (پرتوافکن‌luminescence بافت‌های بیولوژیک در میدان‌های الکترومغناطیسی با فرکانس بالا) مطالعه شده و متوجه شدند که پس از زالوتراپی افزایش‌luminescence را شاهد هستیم و بطور قابل ملاحظه‌ای افزایش پایداری انرژتیک و سازه‌های اطلاعاتی در بافتها را شاهد هستیم که با هیچ متد درمانی دیگری این افزایش حاصل نمی‌شود.
ب-:neiro -throphical effect ترشحات زالو موجب تحریک رشد نرون‌ها و نورودندریت‌ها و ترمیم و نوسازی آنها می‌گردد. این کشف می‌تواند افق روشنی در درمان بیماری‌های ناعلاج‌CNS پارکینسون، اسکلروزیس،CVA ,MS ، ترومبوز عروق مغز، آلزایمر و ... برای ما باز کند.
کرسی زالودرمانی سن‌پترزبورگ(MAPS) در آخر توصیه می‌کند: ما معتقدیم هر پزشکی اعم از جراح آنکولوژیست، ارتوپد، دندانپزشک، ژینکولوژیست و ... بایستی
ص: 30
توانایی‌های درمانی زالو را بشناسد و استفاده کند. زالو توانایی درمان گروه متنوعی از بیماری‌ها را دارد نظیر: زخم معده، کولیت، پروستاتیت، برونشیت، التهابات کبد و کیسه صفرا، گاستریت، همورویید، اغلب بیماری‌های پوستی، اسپاسم عضلانی، واریس، نازائی، آدنوم پروستات، ناباروری مردان، کاهش میل جنسی(Impotnce) ، الکلیسم، ترک اعتیاد (مواد مخدر).
دکترSawyer از مؤسسه تحقیقاتی بیوفارم انگلستان معتقد است که در دهان زالو آنزیم ژاله مانندی بنام‌Orgelase موجود است که در درمان بیماری‌های چشمی و آرتریت روماتوئید کاملا کارآیی دارد. فرانسه در سال 1850 بیش از صد میلیون زالو از روسیه وارد کرده است و در سال‌های 1950 تنها در شهر فیلادلفیای آمریکا 000/ 750 زالو استفاده شده است.

جایگاه زالو در طب سنتی ایرانیان

شیخ الرئیس بو علی سینا باب مبسوطی پیرامون زالو دارد و چنین می‌فرمایند:
«از زالوهایی که کرک ریز و نرم دارند یا لاجوردی رنگ هستند پرهیز کنید زیرا دچار غشی، خونریزی، تب، سستی و قرحه‌های بدخیم خواهید شد. از زالویی استفاده شود که در آب‌های خزه‌دار که محل زیست قورباغه‌هاست نمو کرده و نه زالویی که در آب‌های گل‌آلود سیاه بوده است. زالو بهتر از «حجامت» خون تباه را از عمق بدن بیرون می‌کشد. زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ کند و محتویات شکمش بیرون آید سپس اندکی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و کثیف بدن او را با بوراکس پاک کنید (استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است) و جایی را که می‌خواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود.
اگر جای زالو انداختن را با گل سرشور یا خون اندود کنند زالو بهتر می‌چسبد. بهتر آن است که پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیانا اگر آزاری و عفونتی بر اثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالواندازی خون بند نمی‌آید مازوج سوخته، نوره، خاکستر یا سوده نرم (یا پودر باقلا و زردچوبه) استعمال شود. زالواندازی برای
ص: 31
بیماری‌های پوست از قبیل جوش‌ها، دمل‌ها، لکه‌های سیاه و نقطه‌های سیاه و سپید و ...
مفید است.»
در طب عامیانه نیز زالو در کوچه و بازار به فروش می‌رسیده و تا حدود سی سال قبل، همه می‌دانستند که برای علاج زخم چرکین و دمل بهترین درمان زالواندازی است. یا برای پیشگیری از فساد دهان و لثه و داشتن دندان‌های محکم باید بناگوش را زالو گذاشت.
مخبر السلطنه در کتاب خاطرات و خطرات حکایتی جالب نقل می‌کند:
«جهانگیرخان وزیر صنایع دچار قانقریا شد و دکتر تولوزان فرانسوی (پزشک مخصوص دربار) دستور به قطع پای ایشان داد. آشنایان جهانگیر خان با قطع پا مخالفت ورزیده و میرزا حسن خان جراح‌باشی محله را به عیادت جهانگیر خان آوردند. او پس از معاینه گفت به من یازده روز فرصت دهید تا این پا را معالجه کنم. میرزا حسن در سه نوبت زالوی زیادی به پای بیمار انداخت و پس از یازده روز از تولوزان فرانسوی دعوت کردند که پا را ملاحظه کند. تولوزان وقتی پا را دید، بهبود آن را تأیید کرد و از اینکه قبلا به میرزا حسن ناسزا گفته بود معذرت‌خواهی کرد و دویست تومان به میرزا حسن داد».
زالواندازی جزو سنت‌های درمانی پذیرفته شده و به همان معروفیت و مقبولیت حجامت و فصد (رگ‌زنی) بین توده‌های مردم رواج داشت. آری این حیوان یک گرمی به ظاهر مشمئزکننده طی سالیان دراز بیماری‌های صعب العلاجی را براحتی درمان می‌کرد و بیماران را از صرف هزینه‌های گزاف، بریده شدن از اندام‌ها، بد شکل شدن پوست، فلج شدن ناشی از سکته مغزی و ... نجات می‌داده است. تأیید این نظر را با پرسش از افراد 40 سال ببالا می‌توانید جستجو کنید.
دیدگاه حکیم جرجانی پیرامون زالودرمانی: جرجانی معتقد است بهترین زالو، زالوی موجود در آب‌های پاکیزه است و شکل او باید همانند دم موش باشد و شکم او سرخ و پشت او سبز و سرش کوچک باشد و او نیز معتقد است منفعت زالو بیشتر در بیماری‌های پوستی مانند ریش بلخی، قوبا، سعفه و ... می‌باشد. طریقه استعمال و موارد احتیاطی که
ص: 32
جرجانی برشمرده همان دیدگاه بو علی سیناست که از تکرار آن صرف‌نظر می‌کنیم. نکته بارز افتراق دیدگاه جرجانی با تمام حکما درباره کاربرد زالو این جمله او در کتاب ذخیره است که می‌فرماید: «نخست تن را به فصد و مسهل پاک باید کرد و سپس دیوچه (زالو) را فراز گذارید تا منفعت او پدید آید»