تعریف حقنه
حقنه به ضمّ حا و فتح نون داروی مایع است که از طریق مقعد داخل رودهها کنند. معادل آن کلمه «اماله» است. در عرب آمپول را هم میگویند. حقن به ضمّ حا و فتح قاف جمع آن است. تنقیه که در لغت به معنای پاکیزه کردن و تطهیر میباشد برای لایروبی قنات و نیز بجای کلمه «اماله و حقنه» برای پاکیزه کردن رودهها از طریق مقعد نیز بکار میرود. در این کتاب ما از کلمه حقنه از راه مقعد برای مردان و زنان و اختصاصا برای بانوان از راه زهدان استفاده میکنیم. از متن کتب خطی چنین برمیآید که حقنه عبارت است از استرسای مایعات به معای مستقیم و یا به رحم و واضع آن بقراط حکیم است. حکیم فاضل طبیب جالینوس گفته که استادش حضرت بقراط فرا گرفته عمل حقنه را از طایری. لطفا بخوانید:
داستان اختراع حقنه
داستان زیبایی را به بقراط دانشمند و طبیب مشهور یونانی نسبت میدهند که شنیدن آن خالی از لطف نیست. بقراط واضع و مخترع فنآوری حقنه در تاریخ علم پزشکی بشمار میآید. جالینوس که خود استاد و طبیبی حاذق بوده از استادش حضرت بقراط (رضوان اللّه تعالی) علیه نقل میکند که روزی بقراط در کشتی نشسته
ص: 12
بود غمگین و نگران و متفکرانه به افق چشم دوخته بود. مردی بود در کشتی که از شدّت پرخوری و انباشتن شکم از شراب و طعامهای لذیذ به حالتی خطرناک از درد به خود میپیچید. بقراط در حال وی حیران شده و راه به جایی نمیبرد. در این اثنا مرغان ماهیخوار در حال شکار ماهی از آسمان به دریا فرومیآمدند و روزی خود را از دریا برمیگرفتند. ناگهان بقراط متوجه مرغی شد که ماهی بسیار خورده بود و از شدت درد شکم خود را به ماسههای کنار دریا میمالید و چون درد شدت کرد به کنار دریا آمد و با منقار خود آب شور دریا را برگرفت و در دبر خود فروکرد و بعد از آن فضولات بسیاری از وی خارج شده از مرگ نجات پیدا کرد و به سوی آشیان خود پرواز نمود. چنین بود که از حوادث غیبی بقراط عمل حقنه را فراگرفت و بدین وسیله مردی که در کشتی از پرخوری و خوردن غذا و مایعات مانند آن مرغ ماهیخوار به حال مرگ افتاده بود نجات داد و پس از آن بارها این عمل را در مورد بیماران تکرار کرده به تدریج دلیرتر گشت و چیزهایی به آن افزود و در بوته آزمایش این عمل را بارها آزمود و بدینوسیله نسخههای متعدد حقنه بوجود آمد. بقراط مردی دانشمند و خداپرست بود و از شگفتیهای کار او نقل کردهاند که شاگردان خود را از مداوای ملوک و سلاطین و دنیاپرستان و صاحبان زر و زور منع نمود و بیمارستانها بدست وی ساخته شده که فقرا و تنگدستان در آن مکانها معالجه میشدند رضوان اللّه تعالی علیه.
این داستانها نشان میدهد که پزشکان متوسّل و متوکّل به خداوند علیرغم آن که از دانش سرشاری برخوردار بودند از الهامات آسمانی که آن هم از حیطه علم و دانش خارج نبوده غافل نبودهاند. ارتباط عالم بالا در طب قدیم و روشهای علمای ایرانی و مسلمان بسیار مهم بوده است. حوادثی نظیر حکایت حقنه توسط مرغ ماهیخوار الهامی بود از عالم غیب که اینگونه خداوند به بنده خود آموخت و از اینگونه حوادث و تفضلات الهی برای طبیبان بیشماری رخ داده و آن مردان نیک به
ص: 13
وسیله الهامات و رؤیا در خواب و بیماری از طریق غیب راهنمائی شده و بیماران خود را شفا دادهاند.
طب سنتی طب شریفی است که امثال لقمان حکیم، حضرت داوود (ع)، حضرت عیسی (ع) و پیامبران الهی در ترویج آن بسیار کوشیدهاند و هیچ زمانی مورد بیمهری مانند آنچه اکنون ما در جامعه خود میبینیم قرار نگرفته بود. روشن است که هیچگاه نهضتهای علمی به روایت تاریخ، علوم و دستآوردهای علمای پیش از خود را منع نمیکردند بلکه تلاش گذشتگان خود را ارج مینهادند، آن علوم شریفه را میآموختند و بر شالوده آن نسخ جدید و تجربیات جدیدی میافزودند. در زمان ما بخشی از سردمداران طبّ غربی که سودجوئی را بجای درمان برگزیده برخلاف نظر پزشکان ایرانی و بطور کلی پزشکان دینمدار شرقی، اصول و قوانین متقن و فنآوریهای طب قدیم را یکباره به کناری نهاد و علمزدگی محض را سرلوحه کار خویش قرار داد و حکمت و اخلاق و جهانبینی را از علوم طبی مجزا ساخت و ملاک علم طب را بر تجزیه و آزمایشگاه و شیمی جدید و تجربه صرف نهاد و بکلی تأثیر قلب و اشراق و خدا را منکر شد و در رنساس علیه خرافهپرستی کلیسای قرون وسطی تا بدین حد از نقش خداوند عامدانه غفلت ورزید و بدین وسیله مصداق مکروا و مکرو 1 اللّه و اللّه خیر الماکرین واقع گردید. چنین شد که در تکنولوژی طب و ابزار و ادوات پیشرفته به غایت رشد کردند و دستگاههای پیشرفته طبی چشم همگان را خیره ساخت. اما این پیشرفتها حاصلی برای مردم جز اندکی نداشت چرا که شفا از دست بشد و از مروه صفا رفت. داروها سرشار از عوارض منفی شدند و بیماریها روز به روز بیشتر شد و انواع مرگها به سراغ مردم آمد و اینک ما در عصر حاضر اگر بدرستی بنگریم میزان تلفات و مرگومیر را در مقایسه با دورانهای گذشته بسی افزونتر میبینیم و مردم گروهگروه بتدریج بسوی طب قدیم روی میآورند تا بدینوسیله بیماران خود را از درد و رنج نجات بخشند. در دوران باستان هرازگاهی
ص: 14
بیماریهای مسری مانند حصبه، وبا و طاعون گریبان جمعی از مردم را میگرفت و کشتار وسیعی از خود برجای میگذاشت اما تمامی آن مرگومیرها با همه سختی و وسعتی که داشت قابل مقایسه با زمان ما نیست. انواع امراض و بیماریها با اشکال مختلف تکتک افراد را زمینگیر کرده سپس به تدریج بکام مرگ میکشاند و چون مردم دانهدانه و تکتک به وسیله بیماریهای بیشمار شکار میشوند ظاهرا چندان به چشم نمیآید، حال آنکه آمار مرگومیر بسیار شدیدتر از گذشته است. اگر به نسل قبل از خود بنگریم در یک فامیل بزرگ در میان کهنسالان چند بیمار مشاهده میکردیم آن هم با عمرهای طولانی که اغلب زیر صد و بالاتر از صدسالهها بودند که آن هم کهولت سن زمینگیرشان میکرد و اغلب هنگام مرگ هنوز کارهای شخصی خود را خودشان انجام میدادند.
حال نگاه کنید در هر خانواده حتی کمجمعیت و کوچک کمتر سراغ داریم کسی بیمشکل باشد، از هر دو نفر یک نفر بیمار است. از سردرد و پادرد و امثال آن نالهها و شکایتها بگوش میرسد.
بررسی این مسائل زنگ خطری است برای آحاد مردم که تلاش کنند هرچه بیشتر به سوی طبیعت که مادری مهربان برای بشریت است و بسوی فنون و علوم دانشمندان خداپرست و دلسوز روی بیاورند و از مرگ صنعت و تمدن جدید فرار کنند.
کتاب حقنهها تلاشیست در این راستا، که امید میرود مورد توجه و عنایت حق جلّ شانه قرار گیرد و دردی از دردهای مردم را شفا بخشد.
روایت کردهاند از حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله که فرمود:
بهترین چیزی که مداوا میکند شما را حقنه است و حقنه کلان میگرداند بطن را و صاحب خصالی روایت میکند از ابا عبد اللّه امام جعفر صادق علیه السلام که
ص: 15
دوا چهار است: حجامت و سعوط و حقنه و قی و فرمود که حقنه بهدرستی که آن دواست و بتحقیق که به فعل آوردهاند آن را مردان صالح.
فوائد حقنه از زبان پزشکان قدیم
بدانید که حقنه کثیر النفع است و برای اکثر امراض مفید میباشد. اخراج فضول میکند از امعاء و نسبت حقنه به امعا مانند نسبت مقیئّ است به معده. حقنه جذب مواد میکند از اعلی به اسفل و قیآور جذب از اسافل میکند به اعلی. بقراط منع میکند در بیماریهای رأس استعمال مقیئات را مگر آنکه به مشارکت معده باشد.
حقنه با ایجاد خلأ در امعا فضول حاصل را به پائین میکشاند و با قوت مسهلهای که طبیب در آن وارد میکند مواد مضرّ را دفع مینماید. این خاصیت در حقنههای مسهله دوچندان است.
آگاه باشید که حقنه تسکین میدهد اوجاع (درد) امعا و قولنج و اقسام اوجاع کلیه و مثانه و اورام آنها را و جذب فضول میکند از اعضاء رئیسه و اعضای عالیه و کمک گرفته میشود از حقنه برای دفع فضولی که از استفراغات مانده است. حقنه نفع کثیری دارد برای از بین بردن برد (سردی) کلیهها و اعضای تناسل و تقویت باه مینماید. برای برد مفاصل و عرق النساء[2] و وجع ورک و آلام رحم و امراض دماغی و امراض اعضای عصبانی. از فوائد دیگر حقنه نفعی است که برای سحج و قروح امعا و غلاظ دارد. بدانکه اکثر اطبا در استعمال حقنه صحت و سلامت اعضای رئیسه را شرط دانستهاند و برخی نه.! و حق آن است که در وقت ضرورت و اجبار شرط نیست و در وقت غیر ضرورت البته شرط است.
اعضای رئیسه بدن چهارتاست که شناخت مزاج و حالات و بیماریهای مربوط به آنها یکی از مهمترین مسائل پزشکی برای دانشپژوهان و علاقمندان به
ص: 16
فراگیری فنون طب سنتی است. برای سهولت یادگیری از مرحوم استاد گرانقدر حضرت یوسفی (قدس سره) شعر زیر را به یاد بسپارید باشد که یادی از آن دلسوخته طب ایرانی کرده باشیم:
اعضای رئیسه چار باشدقلب و کبد و دماغ و خصیه
خصیه را به معنای اعم نیروی جنسی و دستگاههای مربوطه در اناث و ذکور تلقی کنید.
بدیهی است اولین تأثیر حقنه و مهمترین آن تطهیر و تقویت و تنقیه و تفریح اعضای رئیسه است که فوائد آن به سرتاسر بدن خواهد رسید.
بهترین زمان برای حقنه پائیز و زمستان است. در هوای سرد و در روزهای گرم جایز نیست مگر آنکه در ابتدای روز باشد یا در شب که در این دو وقت هوا خنک شده باشد. ترجیح حقنه نسبت به وقت حمام آن است که قبل از حمام انجام شود نه بعد از آن زیرا که حمام اخلاط را به حرکت درمیآورد و آنها را از هم جدا میسازد و شرط برای مفید بودن حقنه آن است که اخلاط سخت و درهمتنیده را از اعلا به اسفل جذب نماید پس بعد از حمام که اخلاط از همگسیختگی پیدا میکنند حقنه چندان مفید فائده نخواهد بود نسبت به قبل از حمام. بدانکه اگر حقنه در بیماریهایی مانند قولنج و امراض دماغیه از قبیل سرسام و امثال آن استعمال میشود واجب است که در خلای معده انجام گردد یعنی زمانی که معده خالی و ناشتا باشد و الّا باید ابتدا داروهایی از مقویات معده و دماغ و قلب به او بخورانند آنگاه حقنه کنند. مقویات مذکور میتواند چیزهایی از قبیل گلقند یا شربت سیب و به شیرین و قدر بسیار قلیلی از جوارش عود شیرین و امثال آن باشد.
بطور کلی آنچه در همه درمانها و داروها در نظر گرفته میشود در استعمال حقنه نیز باید رعایت شود. توان بیمار، میزان دارو، قدرت اسهالدهی مسهل، وقت و تکرار اجرای حقنه، مزاج دارو و غیرو باید در نظر گرفته شود. ترکیبات نسخههای
ص: 17
حقنه و چگونگی چینش داروها در کنار هم تابع قوانینی است که در این کتاب بدان خواهیم پرداخت.
توجه پژوهشگران را به این نکته معطوف میدارم که نسخهها به دلیل آنکه برای درمان بیماریهای متعددی بکار میرود ممکن است خواص آن بطور کلی برای دستهای از امراض نوشته شود مثلا برای بیماریهای سرد. تطبیق آن در هر مورد بازگشت میکند به قوانین ترکیب و ساخت داروهای حقنه. نکته دوم آن است که برخی از نسخهها بنام مخترع آن در تاریخ علوم پزشکی ثبت شده است که اغلب دانشمندان و فرهیختگان و عارفان زمان خود بودند که با تمامی وجود خود را وقف درمان دردمندان نموده و از سویی دانش پزشکی را به حدّ اعلای ممکن در زمان خویش ترقی دادهاند و خود را مستحق دریافت پاداش الهی نمودهاند. رضوان و غفران الهی را برای این رادمردان عرصه علم و دانش تمنّا میکنیم و با رعایت امانت در نقل نسخههای مکتوب در کتب قدیمه همواره یادشان و راهشان را گرامی میداریم. اکنون اولین نسخه حقنه را از کتاب اقرابادین نقل میکنیم. با تذکر در مورد این نکته که:
حقنهدرمانی در کنار و همراه با سایر روشهای طبی یکی از مهمترین و مؤثرترین و کارآمدترینهاست، حتی اگر به تنهایی نیز از آن استفاده شود بهرههای فراوان میدهد. در علم پیشگیری کاربرد حقنهدرمانی مانند خوندرمانی و حجامت ثمربخش است.