مقدمه
بسم اللّه الرحمن الرحیم
از آغاز زندگی بشر تاکنون سلامتی بعنوان برترین نعمتها و سرآمد ثروتها و عافیت، بهشت موعود توصیف گردیده است و بیماری بعنوان دشمن حیات نماینده ابلیس و بزرگترین بلاها مورد توجه و مقابله قرار گرفته است.
در میان بیماریها نیز بیماری سرطان سختترین و مهلکترین بیماری توصیف شده است، از منظر طب کلاسیک سرطان ناشی از رشد فزاینده سلول است و به تناسب اینکه در چه اندامی بروز کرده باشد رفتاری متفاوت از خود نشان میدهد و شتاب انتشار آن مختلف خواهد بود.
در این مقوله صرفنظر از اینکه چه عواملی زمینه پیدایش سرطان را بوجود میآورد و درمان این بیماری از چه طریقی انجام میشود، بلحاظ جایگاه ویژه بحث ضروری میداند نگاه دیگری را برای محققین و علاقمندان به درمان باز کند، چه بسا وسعت نظر و عمق اندیشه موجب گردد تا بدون هرگونه قضاوتی عجولانه راهی دیگر برای کشف درمان این بیماری لاعلاج و بعضا صعب العلاج از دیدگاه طب کلاسیک پیدا شود و دریچه امید بسوی این بیماران گشوده گردد.
نگاهی که مورد توجه این کتاب است بررسی راههای درمان تومورها و سرطان ها از طریق رهنمودهای طب سنتی ایران است، ما فکر میکنیم با توجه به مبانی و فلسفه طب سنتی ایران و توان سازگاری آن با نظام هستی و زیرساخت نشأت گرفته از منبع وحی و الهام و اندیشه پیامبران و حکماء و پشتوانه عظیم تاریخی این مکتب بتواند پاسخ مثبتی به سؤال بزرگ پزشکی رایج بدهد.
علیایحال نشان عقل این است که بجای سپردن تن بیمار به درمانی که روزهای پایانی زندگی را بسیار سخت، خشن و درگیر کرده، با دستگاهها و داروهای با
ص: 10
عوارض شدید و گرانقیمت مواجه میسازد و چهرهای کریه و نازیبا از انسان به نمایش میگذارد و امید بقای حیات را به حد اقل میرساند، به یک مکتبدرمانی رو بیاوریم که دانههای حب شفای خود را از طبیعت برداشته و معجوندرمانی خود را در ظرف خودی پخته است و زمزمه گرمکننده دمای آن دارو با ذکر و یاد خدا گرم شده است و شربت دارویی را مینوشیم که اگر شفای خداوند بر آن مقرر گردید تلخی مزه دارو با شیرینی نام و یاد او کام را ملمّح گرداند و اگر چنانچه تقدیر قادر متعال بر ختم زندگی دنیوی و تدارک سفر به جهان باقی بود با دست بیگانگان و با قیمت گزاف، جان را به سختی از قالب تن خارج نساخته باشیم، به تعبیر دیگر اگر تقدیر مرگ است چرا با دست دیگران به این کار تن دهیم و تن ما آتشی گردد که دیگ سرمایه دیگران را بجوش آورد و آمال تحقیقاتی و مالاندوزی آنان را محقق سازد. بیائید فرضیههای درمانی اجداد و نیکان خود را برای درمان سرطان تجربه کنیم و چشم از دهان دیگران برداریم و درّ و یاقوت اندیشههای متکی به تجربیات هزاران سال گذشته بشر را به معرض امتحان بگذاریم.
در این معادله چند سود وجود دارد:
الف- اگر به درمان اساسی بیماری سرطان دست نیافتیم مثل این است که در شرایط کنونی بسر میبریم با این تفاوت که هزینه گزاف روزهای پایانی زندگی نزدیکان ما را دچار مشکل مضاعف نساخته و با چهرهای طبیعی و امید به فضل خدا جان را به جانان خواهیم سپرد.
ب- اگر داروهای پیشنهادی طب سنتی ایران ناکار آمد بود و ناقص و تمامی نیاز ما را برای تحقق درمان تأمین نکرد و یا احیانا مرگآفرین شد، درست شرایط مشابه فراهم آمده است با این تفاوت که ابزار مرگآفرین بدست دیگران ساخته نشده است و اگر بناست بمیریم چرا موش آزمایشگاه دیگران گردیم و چه بهتر که تن خود را در معرض تجربیات بومی قرار دهیم.
ص: 11
ج- اگر به درمانی کارساز دست یافتیم مکتبی را به جهان معرفی کردهایم که مبانی فلسفی آن ریشه در عمق تاریخ و اعتقاد ما دارد و فرهنگ خودی را باور میسازد و با طی کردن مسیری کوتاه و بدون پیچ و خم مقصد را حاصل میکنیم.
د- فرضیه دیگری نیز ذهن انسان را به خود معطوف میدارد و آن اینکه چهبسا آغاز چنین حرکتی ما را به یک ائتلاف عاقلانه و عالمانه بین طب سنتی ایران و طب کلاسیک سوق دهد و با ایجاد یک زمینه همکاری و مساعدت صمیمانه از ابزار تشخیص طب کلاسیک کمک بگیریم و درمان را به طب سنتی بسپاریم و یا اندیشه های کلان و جامعنگر طب سنتی را در مهار انتشار سرطان بکار بگیریم و در مقاطع مختلف نوبت درمان را به هرکدام از مکاتب که دارای توان بیشتری هستند واگذار نمائیم.
هماکنون بنابراین فرض قوی که طب سنتی ایران برای درمان سرطان دارای اندیشهای کارساز است به تبیین چگونگی پیدایش و درمان آن میپردازیم و از این دریچه اهمیت تلاش و تحقیق برادر عزیزم جناب آقای سید محمد موسوی درمانگر توانای طب سنتی ایران را مطرح میکنیم.
سرطان بعنوان یک بیماری چنگانداز و دارای قدرت انتشار سریع به سراسر بدن از زمان قدیم وجود داشته است و طرحهای درمانی ویژهای نیز برای آن مطرح بوده است. برخی از درمانها نیز موفق و پیرامون درمان برخی دیگر اظهار ناامیدی شده است.
اما آنچه که موجب تفاوت در برخورد با سرطان میشود تعریف ویژهای است که طب سنتی ایران از شیوه پیدایش آن دارد، این تعریف دقیق ذهن انسان را بسوی یک پدیدهای جلب میکند که دقت در آن به آسانی میتواند زمینههای جلوگیری از بروز و پیدایش سرطان را فراهم آورد و تصویری از زندگی به انسان بدهد که با عملی ساختن آن تصویر سرطان از هیولای وحشی بیمنطق و کشنده به یک دشمن
ص: 12
قابل مذاکره و محاصره و تسلیم تبدیل گردیده و استعداد رام شدن را از خود بروز میدهد.
برای اینکه بحث شفاف شود ناگزیر مثالهایی را تقدیم میکنیم. مثلا طب سنتی ایران معتقد است که بدن انسان ترکیبی است فراهم آمده از چهار خلط صفرا، دم، بلغم و سودا که هرکدام مأمور ساخت بخشی از اندام انسان هستند، هرگاه این چهار خلط به تعادلی نسبی در بدن وجود داشته باشند انسان سالم است و چنانچه یکی از این چهار خلط به نسبتی بر اخلاط دیگری برتری داشته باشد تیپهای مزاجی ایجاد میشود که در نتیجه با توجه به اینکه کدام یک از اخلاط چهارگانه برتری نسبی بر دیگری دارند فرد دارای مزاجی با مشخصات همان خلط نامیده میشود، این شخص با وجود دارا بودن مقدار بیشتری از خلط مورد نظر تا زمانی که در ترکیب اخلاط خود معتدل است سالم است و هرگاه از حد خود بیشتر شد بیمار میشود.
و لیکن اگر چنانچه در شرایط مساوی نسبت غذا و دوا و یا شرایط محیطی جغرافیایی و رفتاری ویژهای قرار گیرد که در آن عنصر اولیه پدیدآورنده خلط غالب بدن او بیشتر شود مستعدترین فرد برای بروز حالت عدم تعادل شخصی خواهد بود که آن عنصر در بدنش بیشتر وجود دارد.
یعنی اگر به افرادی با تیپهای صفراوی، دموی، بلغمی، و سوداوی در شرایط مساوی خوراک صفرازا بدهیم، اولین گروهی که بیشترین آسیب را میبینند تیپ صفراوی هستند در حالی که تیپ بلغمیمزاج از غذای صفرازا لذت برده و با نشاط خواهد شد.
بنابراین قاعده با شناخت غذاها، محیط، دواها و رفتارهای ایجادکننده زمینه اصلی بروز هر خلطی در بدن انسان میتوانیم در حال سلامت از هرکدام به اندازه نیاز بهره ببریم و در شرایط بیماری افزایش هرکدام از اخلاط در بدن را با مصرف ماده ضد آن کاهش دهیم و یا ضعف هرکدام از این اخلاط را جبران نمائیم.
ص: 13
این سیستم درمانی در طب سنتی ایران به قاعده درمان به ضد موسوم است یعنی اگر ماده صفرا در بدن زیاد شد صفرازدا میدهیم و اگر بلغم زیاد شد بلغمزدا و به همین ترتیب برای افزایش دم و سودا در بدن عمل میکنیم.
براساس همین قاعده وقتی که بخواهیم برای پیشگیری از بروز بیماریها اقدام کنیم باید مواد و رفتار ایجادکننده آن خلط را که سرمایه پیدایش آن بیماری است از دسترس دور کنیم و شخص را از محیطی که در آن خلط مورد نظر پدید میآید خارج نمائیم و یا به محیطی که زداینده آن خلط میباشد مهاجرت دهیم.
بیماری سرطان ناشی از افزایش سطح سودا در یک اندام و یا عضو بدن است و این ماده سوداوی به تناسب اینکه از کدام یک از اخلاط چهارگانه پدید آمده باشد تظاهر گوناگونی از خود بروز میدهد و اندام ویژهای را درگیر میسازد. توضیح اینکه سودای غیر طبیعی و بیماریزا یا ناشی از سوخت، پوسیده شدن و عفونت سودای طبیعی است یا در اثر سوخت و رسوب صفرا ایجاد شده است و یا پس از گدازش و یا عفونت خون بوجود آمده است و یا تبلور بلغمی است که در شرایطی ویژه از حالت طبیعی خود خارج گردیده است.
این انواع سوداها که معلوم شد انواع گوناگونی دارد هرکدام در بخشی از اندام کارآیی ویژهای دارند و هرکدام جایگاه خاصی را برای تظاهر بیماری انتخاب میکنند و این جایگاه و اندامها در حقیقت همان خاستگاه آنان است.
طب سنتی ایران با بررسی مزاجی طبع بیمار را بررسی مینماید و پس از آن مزاج بیماری را در آن جستجو میکند و آنگاه بعد از شناخت نوع سودای پدید آورنده بیماری در حقیقت نوع سرطان را شناسایی و به درمان آن میپردازد.
و از این مجرا دستهبندی نوع سرطانها و متعاقب آن ردهبندی، درمانپذیری و یا عدم درمانپذیری و سرعت و شتاب بسوی بهبودی و یا دشوار بودن آن تعیین میگردد.
ص: 14
مثلا سرطان کبد که از ماده صفراوی پدید میآید چون سودای آن از خلط صفراوی ایجاد شده و مادهای سخت غلیظ و بسیار گرم است درمانناپذیر تعریف شده لکن سرطان سینه که ماده سودایی پدیدآورنده آن از خلط بلغم ایجاد شده است درمانپذیر و یا کنترلشونده توصیف گردیده است و میتوان با جراحی آن را مهار نمود. (لازم به ذکر است که جراحی پیشنهاد طب سنتی ایران است برای درمان سرطان سینه)
پس از تعریف ماده پدیدآورنده سرطان نکته مهمی که در طب سنتی ایران به آن میپردازد زمینههای گوناگون پیدایش سودای غیر طبیعی در بدن انسان است و این از موضوعات مهمی است که پرداختن به آن در عصر حاضر میتواند بسیار راهگشا باشد.
به نظر میرسد با جستجویی کوتاه به این جمعبندی میرسیم که قرن حاضر قرن فراوانی بروز بیماری سرطان در جهان است و هیچ زمانی تا این حد بشریت در معرض بروز این بیماری نبوده است و زمانی به این اعتقاد پایبندتر خواهیم شد که درک کنیم زمینههای پیدایش خلط سودا در آداب زیست و معیشت و تغذیه مردم فراوانتر یافت میگردد، نگاهی گذرا به آئین زیست انسان مدنی در شرایط کنونی این ادعا را آشکار میسازد.
همه میدانیم که غذاها زمینه بروز اخلاط مورد نیاز بدن انسان هستند و اگر غذاها سالم باشند انسان سالم و اگر غذاها نامناسب باشند اخلاطی غیر طبیعی پدید میآورند و موجبات بروز بیماری را ایجاد میکنند. با این نگرش غذاهای سودازا در جامعه بسیار فراوانند از آن جمله:
گوشت گاو کهنسال که از مدت زیادی یخ زده و گوشتها و مذبوحات ترکیبشده نیمپخت به صورت سوسیس و کالباس و مواد شیمیایی گوناگون که بعنوان نگاهدارنده غذاها و جلوگیری از فساد غذا مصرف میشود، مواد شیمیایی
ص: 15
شوینده و سمهای فراوانی که برای جلوگیری از توسعه حشرات در دشتها و مزارع بکار گرفته میشود و مصرف بیرویه کودهای شیمیایی بهگونهای ساختار گیاه و مواد غذایی را تغییر میدهد که از طریق آنها سم و تمامی مواد سودازا وارد غذا و در نهایت وارد بدن انسان میشود.
علاوه بر آن افزایش برخی از غذاهای پرمصرف در سیستم تغذیه مردم مانند روغن نباتی و معطرسازان چای و نگهدارنده نوشابههای گازدار ماده اصلی سوداسازها هستند.
ظرف نگهداری و پخت غذاها، پخت سریع و گرمکنندههای سریع غذاها که عمدتا با ابزار الکتریکی دما میگیرند غذاها را به سودا تبدیل میکنند. خوراک سریع و ناجویده و بدون اشتها و فارغ از یاد و نام خدا و عدم دقت به غذا در هنگام جویدن و همچنین بلع غذاهای خیلی داغ و یا خیلی سرد و خوراک غذای خیلی سرد و خیلی گرم با هم و تنوع و چندگونگی غذا در یک وعده غذا و استفاده بیش از حد از غذاهای حیوانی، عدم رعایت تناسب مزاج غذاها با مزاج انسان و مصرف کردن غذاها و میوههای غیر فصل نیز از عوامل دیگر ایجاد سودا در بدن هستند.
میبینید که عوامل و ابزار سودازا چقدر در فضای تغذیه ما رسوخ کرده و پراکنده شده است و یا به تعبیری دیگر پوشش کامل سودا فضای تغذیه ما را پر کرده است.
علاوه بر موارد غذایی که برخی از آنها برشمرده شد، عوامل مهمتری نیز هستند که معمولا مد نظر قرار نمیگیرند، از جمله این موارد بهرهگیری نامطلوب از ابزار زندگی صنعتی است مانند صداهای ناهنجار صنعتی، ابزار موسیقی ناهنجار، پرتوهای تلفنی بیسیم، تلفن همراه و پرتو لامپها و بهرهگیری غیر ضروری از روشنائیها در طول روز، استفاده افراطی از کامپیوتر و حضور مداوم در پرتو مانیتور، تلویزیون، زنگ تلفن و موبایل و صدای دزدگیر و خلاصه تمامی آلودگیهای صوتی و
ص: 16
صداهای ناموافق با سرشت انسان به همراه درگیریهای ذهنی و روانی گوناگون، غم مداوم، سردرگمی، دودلی، بحران اندیشه، تردید در مسیر عمل در زندگی، عدم اعتماد به خداوند و جدیت مداوم در تغییر سرنوشت و عدم سرسپردگی، تسلیم در مقابل ناکامیها، خندههای ریاکارانه، و دوری از گریه و اشک جهتدار فرحبخش روح و روان و حقد و حسادت، حرص و آز و عدم تسلیم و رضا حذف ارتباطات صمیمی و عاشقانه و قطع مراودات فامیلی و دوستانه و خلوتهای خداجویانه از زمینههای قطعی بروز سودا است.
شما میتوانید اثر سریع و آشکار بخل و کینه و حسادت را در تغییر ترکیبات خون مشاهده نمائید، همچنانکه ابزار علمی اثر خداجویی و ایمان و یکتاپرستی بر افزایش توان سیستم ایمنی بدن انسان را مشاهده و اثبات نمودهاند، موارد فوق نیز مشهود است و زمانی که تمامی این رفتارهای ناخوشایند در فضایی تهی از عشق و معنویت عملی گردد مانند آب نیمگرمی است که در معرض سرمای شدید قرار داده شده و ناگزیر تبدیل به یخ میشود و این همان سودای مد نظر طب سنتی است.
یک فضای معنوی میتواند چنان گرمایی پدید آورد که تمام ناامیدیها و پلیدیهای فکری و پنداری را ذوب نماید و بدن را از شر سودا برهاند.
گذشته از موارد فوق فضای زیست آلوده شهری، عدم وجود آرامش، هوای آلوده و استفاده افراطی از فلزات و مصالح ساختمانی با دانهبندیهای فشرده در ساختمان، تیرآهنهای با ضخامت زیاد، دربهای آهنی و سطحهای صیقلی از کف تا دیوار و سقف موجب ایجاد مانع برای گذر پرتوهای مفید آسمانی به تن انسان گردیده و از سوی دیگر باعث بازتاب تفکرات مثبت انسان به مغز میشود و طنین مستمر این امواج در سر خون را فشرده میسازد و موجب پیدایش سودا در مغز میگردد.
ص: 17
و زمانی که زندگی انسان در قالبی از بیتحرکی، آسایشطلبی طی شد، پیاده روی، کوهپیمایی، تحرک بدنی و ورزش، آرام از برنامه زندگی حذف شده و زمینه برای بروز سودا فراهمتر میشود.
رفتارهای جنسی ناقص نیز در عصر حاضر یکی از زمینههای مهم پیدایش سرطان سینه و پروستات است. از منظر طب سنتی ایران هرگاه ترشح جنسی در بدن پدید آمد باید تخلیه شود و این تخلیه باید بصورت طبیعی صورت گیرد، اگر چنانچه ترشح انجام گرفت لکن تخلیه نشد مواد در مجاری جنسی باقی میماند و با تکرار ترشح رسوب میکند و موجب ایجاد عفونت و سودا گردیده و زمینه پیدایش تومور یا سرطان را در آن ناحیه فراهم میآورد، ورود به بستر زن بدون تمهیدات تهییج کننده شهوت و تخلیه سریع جنسی موجب مشکلاتی از این قبیل برای زن است همچنین چشمچرانی مردان در محیطی که تحریککننده باشد چنین عوارضی را برای مردان ببار میآورد که البته ممکن است برای زنان نیز وضعیتی مشابه را ایجاد نماید، از این جهت نگاه حرام در دستورات اخلاقی دین مبین اسلام تیری زهرآگین از تیرهای ابلیس نامبرده شده است که تن را آغشته به سم میسازد.
چه بسا کسانی باشند که اینگونه تعریف برای پیشگیری از بروز سرطان را به دیده استهزاء بنگرند و نیمنگاهی به این اظهارات ننمایند، اما هستند در گوشههایی از جهان که برای پژوهش دقیق علمی پیرامون آن هزینههای گزافی را صرف میکنند و با رویکردی بسیار عالمانه به آن، فرضیههای طب سنتی را مورد توجه ویژه قرار میدهند قبل از آنکه ثروت خودی را از بیگانه تمنا کنیم، شایسته است دستورات طب سنتی را مورد توجه قرار دهیم و جام زهر پربهای دیگران را به شربت شفابخش برآمده از دشت و صحرای خود مبدل سازیم.
نکته بسیار اساسی و مهمی که در روش درمان طب سنتی ایران برای کنترل سرطان به چشم میخورد و در این کتاب بصورت ویژه به آن توجه شده است اینکه
ص: 18
طب سنتی ایران قبل از اینکه به نوع تومور و غده سرطانی توجه کرده و جایگاه پدید آمدن آن را مد نظر قرار دهد به تقویت کل بدن میپردازد و از این طریق سربازان رو به تزاید سرطان را در قلعه ایمنی تن و روان محاصره مینماید.
و درعینحال درمان موضعی را با توجه به نوع سودای زمینهساز تومور و غده سرطانی بکار میگیرد، به نظر میرسد این روش نسبت به سایر مکاتب درمانی جامع نگرتر و در درمان موفقتر باشد، یک بررسی کامل پیرامون داروهای درمانگر سرطانها و تمهیدات رفتاری و معنوی پیرامون آن، صحت این استراتژی درمانی را تأیید میکند و تمام کسانی که دستی در طب سنتی دارند به توفیق این روش در درمان اذعان دارند.
امیدوارم تمام کسانی که پیگیری روشهای درمانی طب سنتی ایران در درمان بیماریها بویژه پیرامون درمان سرطان، شنای مخالف جریان رود میپندارند و به این باور برسند که رودی که در ذهن شما پدید آمده است رودخانهای صنعتی است که هیچ قطرهای از آسمان آبهای آن را تأمین نمیکند و اطلاعات بدست آمده ناشی دو قرن تلاش برای درمان چنین بیماریهایی بوسیله طب کلاسیک نتیجه رضایت بخشی نداده است و به ما گوشزد میکند که بسنده کردن به یک روش محدود برای درمان بیماری روشی غیر عالمانه و غیر عاقلانه است و تجربه کردن نظرات حکمای بزرگ طب سنتی بصورت جدی و پیگیری علمی، چراغی را روشن خواهد کرد که نور امید بر قلب تمام بیماران سرطانی بتاباند کما اینکه تجربیات درمانی دستاندرکاران این رشته چنین حکایت میکند.
اینجانب از تلاش علمی و جسارت و شجاعت جناب آقای موسوی که در این عصر چنین فرضیهای را مطرح ساختهاند تقدیر نموده و توفیق ایشان را از خداوند بزرگ درخواست میکنم و از پزشکان دلسوز خدمت و جویای درمان استدعا دارم تا با مورد توجه قرار دادن این روش درمان دریچهای دیگر برای درمان بشر را بازگشایی
ص: 19
نمایند و از اینکه در این بخش به هاریسون و شوارتز و سیسیل و ... اعتماد نکردهاند نهراسند و به خداوند بزرگ اعتماد کنند و بدانند که خدایی که جلوه رحمت عام او بر رحمت ویژهاش سبقت دارد وقتی که میگوید برای هر درد هزار درمان خلق کردهام، حتما تمام این درمانها را در کیسه هاریسون پنهان نکرده است و اگر یک صدم تلاش و مطالعه و جستجو و تحقیق و سرمایهگذاری با روش طب کلاسیک را صرف فرضیههای طب سنتی ایران کنیم یقینا به صد برابر نتایج جاری دست پیدا میکنیم مطمئنا و یقینا.