گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
جلد هشتم
کارسینومای متاستاتیک



کارسینوما از طریق انتشار خونی به مغز می‌رسد. بندرت بیماری‌های بدخیم اپی تلیال با مبداء نازوفارنکس ممکن است از راه سوراخ‌های جمجمه و سوراخ‌های بین مهره‌ای یا تهاجم به استخوان به حفره جمجمه گسترش یابند. تومورهای سرایت‌کننده
ص: 43
از ریه، پستان، کولون، ملانوم، بیضه و کلیه به نسبت میزان امکان متاستاز، و بعد از اینها از معده، کبد، تیروئید، رحم، تخمدان و سایر اعضاء ممکن است سرچشمه گرفته و به مغز راه یابند. کارسینومای پروستات مری، اوروفارنکس، پوست (به استثناء ملانوکارسینوما) بندرت ممکن است در مغز انتشار پیدا کنند. علائم بالینی در کارسینومای متاستیک مغز تفاوتی با گلیوبلاستوما مولتی فورم ندارد.

گلیوبلاستومای مولتی فورم

تومور بسیار بدخیمی است که مغز را بطور گسترده انفیلتره نموده و ممکن است قبل از اینکه جلب توجه نماید به اندازه نهایی رشد خود بزرگ شود. این تومور ممکن است بخصوص در افراد جوان به سطح مننژیا دیواره بطن‌ها گسترش یابد تومور منظره رنگارنگ دارد و برحسب شدت نکروز و نوع تشکیل کیست و خونریزی جدید یا قدیمی به رنگ خاکستری منقوط، قرمز، نارنجی یا قهوه‌ای دیده شود. این تومور بسیار پرعروق و در آرتریوگرام شبکه‌ای از عروق غیر طبیعی نشان می‌دهد که ممکن است گاهی اوقات با همانژیوم اشتباه شود و نیز جابه‌جائی عروق طبیعی که ممکن است در نتیجه هر نوع ضایعه توده مانند پدید آید، مشاهده می‌گردد. از نظر بالینی علایم منتشر مغزی و تشنجات (که در 30 تا 40 درصد موارد وجود دارد) معمولا در مدّت چند هفته تا چند ماه علائم کامل خود را بروز می‌دهند.

درمان افتراقی

علاوه بر انجام سایر نسخه‌های تعدیل مزاج و تمامی داروهای مربوط به درمان تومور مغزی باید میزان تبرید (سرد کردن) و تخدیر را بالا ببریم. سرعت رشد تومور را باید در نظر گرفت و میزان تبرید را بر همان اساس تنظیم نمود تا سرعت رشد تومور کنترل گردد و این کار برای آن است که فرصت لازم برای تدارک دیدن یک حمله
ص: 44
همه جانبه علیه تومور فراهم گردد. حتی یک روز درنگ و عقب انداختن درمان می‌تواند اوضاع را بدتر کند. خوشبختانه با آنکه تومور بسیار بدخیم و خطرناک است اما از سوی دیگر خیلی زود به دارو واکنش نشان داده و متلاشی می‌شود. بنابراین در همان ماه اول درمان به روش طب ایرانی دست‌وپای خودش را جمع می‌کند و علامت‌های بیماری رو به کاهش می‌گذارد. اما به این زودی‌ها از بین نمی‌رود و درمان تا حصول اطمینان لازم ادامه خواهد داشت. پاکسازی لازم از وجود سلول‌های سرطانی در مغز و همه بدن باید به دقت کنترل گردد. درمان کامل از 3 تا 6 و یک سال تا بیشتر ممکن است ادامه داشته باشد. برای حصول اطمینان لازم بوسیله عکس برداری‌های با متد پیشرفته و آزمایش‌های مختلف می‌توان درمان به روش طب ایرانی را محک زد.

آستروسیتوما

آستروسیتوما ممکن است در هر نقطه از مغز یا نخاع شوکی بوجود آید. مناطق مناسب شامل مغز، مخچه، تالاموس، کیاسمااپتیک وPons می‌باشد. این تومور رشد آهسته و خاصیت انفیلتراتیو و تمایل به تشکیل حفرات بزرگ یا کیست‌های کاذب دارد. بعضی از انواع این تومورها حفره تولید نکرده و به رنگ سفید خاکستری، سفت و نسبتا بدون عروق و تقریبا غیر قابل تفکیک از ماده سفید طبیعی سیستم عصبی می‌باشند و یا با ماده سفید تا اندازه‌ای یکی می‌شوند. تنها اختلالی که تولید می‌کنند در برخی موارد افزایش فشار داخل جمجمه و افزایش مقدار پروتئین است، این تومور باعث تغییر مکان عروق می‌شود و ممکن است سال‌ها اجازه حیات به میزبانش را بدهد و گاه ممکن است به صورت گلیوبلاستومای مختلط و بدخیم مبدل گردد.
ص: 45

الیگوداند روسیتوما

یکی از تومورهای نادر مغز است، نسبت به گلیوماها حدودا 5 تا 10 درصد است. سرعت رشد آن آهسته و تکامل آن تا 66 ماه است. این تومور عموما نرم (کالسیفیته)، توپر بوده و بندرت کیستیک می‌شوند. تمایل به کالسیفیه شدن دارند.
در رادیوگرافی بصورت سایه‌ای مشخص می‌شود. علائم آن خفیف و تشنج نادر است.

آپاندیموم و اپاندیموبلاستوم

در بالغین در یک نیمکره بصورت یک توده منفرد بروز می‌کند مشخص‌ترین شکل آن توده پاپیلری است که بطن چهارم مغز را در کودکان پر می‌نماید.
درمان تومورهای گلیوما پرتودرمانی و شیمی‌درمانی است در انواع بدخیم (درجه چهار) تومور را نمی‌توان برداشت طول عمر اگر به 2 سال کم یا بیش برسد، توأم با عوارض پرتودرمانی و شیمی‌درمانی است.
در طب ایرانی درمان آن به خوبی و با موفقیت صورت می‌گیرد. بادکش‌ها باید در همان جهت و در صورت درگیری بطن چهارم بادکش در جهت مقابل گذاشته می‌شود. ضمادها و بخورها و سایر درمان‌های استعمالی با توجه به قرار گرفتن محل تومور و جهت و سمت رشد تومور صورت می‌پذیرد.

مننژیوم (فیبروبلاستومای آراکنوئید یا آندوتلیوما)

تومور خوش‌خیم از سلول‌های پوشانیده اختصاصی آراکنوئید تشکیل شده است. تومورها ظاهرا سفت، سفید مایل به خاکستری، لبوله پیازی‌شکل و یا بصورت توده‌های پلاک‌مانند هستند و بافت مغز را تحت فشار قرار می‌دهند ولی به آن دست اندازی نمی‌کنند. بسیاری از آن‌ها کاملا پرعروق بوده و جریان خون خود را از
ص: 46
شاخه‌های شریان کاروتید خارجی دریافت می‌دارند. از نظر اندازه متغیّر هستند. آنها که علائم بالینی ایجاد کرده‌اند به حدود 3 یا 4 سانتی‌متر و یا بیشتر رسیده‌اند. جایگاه شایع این تومورها شیاربویایی توبرکولوم زین ترکی، منطقه پاراساژیتال، شیار سیلویوس، زاویه بین مخچه وPons و کانال نخاعی است. تغییرات در استخوان جمجمه شایع است. استخوان جمجمه ممکن است در مجاورت تومور زخمی گردد عروق مننژ و عروق دیپلوئه که قسمتی از جریان خون تومور را تأمین می‌کنند متسع شده و در سی‌تی‌اسکن و رادیوگرافی برجسته بنظر می‌آیند. سلول‌های تومورال ممکن است به استخوان حمله کرده و بواسطه تحریکی که ایجاد می‌کنند سبب رشد موضعی استخوان گردند و تغییرات محسوسی در سطح استخوان ایجاد می‌نمایند.
ممکن است خوردگی قابل توجهی در استخوان زخمی شده از تجاوز تومور بوجود آورند. این تومورها ممکن است در هر سنی دیده شوند ولی در سنین بالاتر و خصوصا در زنان شایع است. درمان آن در طب شیمیایی رزکسیون جراحی، و اشعه‌درمانی برای انواع غیر قابل رزکسیون، عودکننده و بدخیم منظور می‌شود.

لنفوم هیستیوسیتیک (رتیکولوم سل سارکوما)

این تومور تمایل دارد افراد دچار نقص ایمنی و آنهائی که سابقه پاروتیدیت یا ایریدوسیکلیت ویروسی مزمن دارند و کودکان مبتلا به آتاکسی تلانژکتازیک را گرفتار سازد. سه چهارم بیماران از درمان با کورتیکوستروئید فائده می‌بینند. تومور کاملا به اشعه حساس است. در 50% بیماران فقط با بیوپسی تشخیص روشن می‌شود.
درمان شامل مصرف بموقع و درازمدّت کورتیکوستروئیدها و سپس اشعه‌درمانی است. درمان این تومور در طب سنتی با تکیه بر داروهای قوی ضد انگل و ضد میکرب و ضد ویروس طب ایرانی و سنتی در کنار داروهای محلل تومور انجام می‌شود.
ص: 47

تومورهای با مبدأ عفونی (گرانولوم‌ها و کیست‌های انگلی)

بیماری که علائم سرولوژیک سیفیلس و واکنش واسرمن مثبت در مایع نخاع دارد به احتمال بیشتر یکی از این دو بیماری را دارد:
تومور مغز و نوروسیفیلیس بدون علامت نه گوم سیفیلیسی. توبرکولوم در هر نقطه مغز ممکنست پدید آید ولی در کودکان محتمل‌تر است که در حفره خلفی یعنی در مخچه، ساقه مغز و کمتر در مغز پیدا شود. تشنج، ازدیاد فشار داخل جمجمه با علائم مغزی منتشر در فرد بالغ وجود دارد که باعث می‌شود در مورد وجود این نوع تومورها حدس زده شود.
علاج در طب سنتی کشورمان با استفاده از داروهای ویژه مننژ همراه با داروهایی که ورم و التهاب مننژ را از بین می‌برد انجام می‌شود. داروهای مزبور خاصیت ضد انگلی نیز دارند. داروهای ضد انواع انگل که در طب سنتی بکار می‌رود ابتدا هر نوع انگل دستگاه گوارش را از بین می‌برد، با استفاده از تکنیک‌های خاصی لطیف می‌شوند و با کمک داروهای واسطه‌ای که رساننده دارو به اعماق بدن در منطقه هضم چهارم می‌باشند مغز را از انگل‌های مختلف و ترشحات عفونی پاک می‌کنند.
البته داروهای ضد تومور مشترک در انواع تومورهای مغزی در جای خود بکار می‌روند.

مدولوبلاستوم

این تومور دارای سرعت رشد سریع می‌باشد. در قسمت خلفی و رمیس مخچه در کودکان و به ندرت نیمکرات مخچه در بالغین پیدا می‌شود. در موارد مهلک قسمت لوزه مخچه بطرف پائین و به داخل کانال نخاع گردنی رانده می‌شود.
ص: 48
تومور پرسلول است و سلول‌ها کوچک، متراکم و نزدیک به هم با سیتوپلاسم اندک، میتوزهای متعدد و استرومای کم هستند و تمایل به تشکیل توده یا روزت کاذب(Pseudo -rosette) دارند.
تومور توپر و سخت، خاکستری مایل به قرمز بوده و از بافت مغزی مجاور بطور نامشخص جدا می‌گردد. معمولا بیمار نسبت به محیط بی‌علاقه می‌شود، بطور مکرّر استفراغ می‌کند و سردرد صبحگاهی وجود دارد. اوّلین تشخیص ممکنست بیماری دستگاه گوارشی یا میگرن شکمی باشد. به زودی راه رفتن نامتعادل زمین خوردن مکرّر، از دست رفتن یک‌طرفه شنوایی و یا استرابیسم منجر به انجام معاینه عصبی و کشف ادم‌پاپی می‌شود.
تومور شدیدا به اشعه حساس بوده و عمل جراحی همراه با اشعه‌درمانی جمجمه و نخاع و سپس شیمی درمانی سیستمیک در اکثریت بیماران با طول عمر 5 ساله همراه است. بطور شایع گرفتاری استخوان‌های لگن جسم مهره‌ها و کبد و ریه پیدا می‌شود.

آپاندیموم و پاپیلوم بطن چهارم

این تومور غالبا از دیواره بطن چهارم در کودکان و بطن‌های جانبی در بالغین منشأ می‌گیرد. این تومور نرم، خاکستری مایل به سفید و لموله است. سندرم بالینی تومور بطن چهارم خیلی شبیه مدولوبلاستوم است با تفاوت اینکه عدم تعادل در راه رفتن وجود ندارد. تومور به اشعه ایکس چندان حساس نبوده و تنها امید به طول عمر برداشتن تومور است. گاهی اوقات شنت بین بطن‌های مغز و دهلیز راست برای جریان مایع نخاع سبب طولانی شدن عمر می‌شود.
ص: 49

همانژیوبلاستوم مخچه

گیجی، عدم تعادل در راه رفتن یا آتاکسی یک‌طرفه، نشان‌ها و یافته‌های ازدیاد فشار داخل جمجمه و در بعضی از موارد آنژیوم شبکیه (بیماری فون هیپل) و پلی سیتمی سندروم نورولوژیک این بیماری را تشکیل می‌دهد. شیوع خانوادگی زیاد و انتقال ارثی به شکل غالب اتوزومال است. باز کردن جمجمه و کیست مخچه و برداشتن ندول مورال ممکن است بهبود کامل بوجود آورد. بعضی ضایعات شبکیه را می‌توان با اشعه لیزر مسدود و متوقف نمود. بدبختانه ممکنست ضایعات متعدد (در مخچه و نخاع شوکی) و غیر کیستیک باشند.

تومورهای پی‌نئال

چهار تومور متفاوت از نظر بافت‌شناسی در ناحیه پی‌نئال وجود دارد:
1. پی‌نئوسیتوم و پی‌نئوبلاستوما
2. ژرمینوما
3. ترانوما
4. آستروسیتوما
سن بیمار در موقع بروز اولین علائم از دوره کودکی تا دوره بلوغ متغیر است.
عوارض و علائم این تومورها شامل سردرد، کاهش قوای ذهنی و ناپایداری در راه رفتن همراه با فلج حرکت که چشم به سمت بالا و مردمک‌های متسع و بدون جواب می‌باشد. گاهی اوقات عدم تعادل در راه رفتن و حالت اسپاستیک در اندام‌ها در مراحل بعدی بیماری ظاهر می‌شود. اگر تومور به کف بطن سوّم توسعه یابد دیابت بی‌مزه، تأخیر در بروز صفات جنسی (در بالغین) و اختلال بینائی ممکن است پدید آید.
ص: 50
ژرمینوما که دو مرتبه در مردان شایعتر از زنان است غالبا سبب بلوغ زودرس در جنس مذکّر می‌شود.
ممکن است هیدروسفالی حیات بیمار را تهدید کند، در این حالت بین بطن‌های مغزی و دهلیز راست فورا شنت می‌گذارند.

کیست کولوئید (پارافیزیال) بطن سوم

قطر آن یک یا دو سانتی‌متر است، بیضی‌شکل یا گرد بوده و سطح خارجی صاف دارد و از ماده چسبناک کولوئیدی پر شده است. این کیست‌های خوش‌خیم ممکنست مدت‌های طولانی بدون بروز علامت وجود داشته باشند و ایذاء آنها این است که از طریق انسداد بطن سوّم و ایجاد هیدروسفالی انسدادی علائم عصبی پدید آورند.
تظاهرات این تومور بصورت اختلال تمرکز ذهنی یا زوال عقلی با سردرد یا بدون سردرد، سردردهای متناوب و منتشر، اختلال در راه رفتن، استفراغ، تاری دید، گیجی، بی‌اختیاری مربوط به لوب فرونتال، پارستزی دوطرفه و سستی در اندام تحتانی با سقوط ناگهانی. درمان آن بوسیله عمل جراحی است ولی اخیرا نتایج موفقیت‌آمیز باشنت بین بطن‌های مغزی و دهلیز راست برای جریان مایع نخاع بدون دست زدن به توده کیست بدست آمده است.

کرانیوفارنژیوم

(کیست بالای زین ترکی، کیست‌Rathke's pouch تومور مجرای هیپوفیزی، آدامانتینوم، آملوبلاستوم)
این تومور مادرزادی و خوش‌خیم و از مبدأ سلول‌های باقیمانده‌rest cell می‌باشد. هنگامی که به قطر 3 تا 4 سانتی‌متر برسد همیشه کیستیک است. معمولا بالای
ص: 51
زین ترکی قرار می‌گیرد و کیاسمای اپتیک را به پائین رانده و بطرف بطن سوّم گسترش می‌یابد. تومور بیضی‌شکل، گرد یا لبوله است و سطح صاف دارد. جدار کیست و قسمت‌های جامد تومور از سلول‌های اپی‌تلیال که به شکل طناب یا حلقه قرار گرفته‌اند و بوسیله داربستی از سلول‌های ستاره‌ای شکل از هم جدا می‌شوند.
کیست حاوی مایع آلبومینی تیره و بلورهای کلسترول است.
در کودکان تابلو بالینی شامل چاقی، تأخیر در رشد صفات فیزیکی یا جنسی، سردرد، استفراغ، تاری دید با نقص میدان بینائی، آتروفی اپتیک و ادم‌پاپی می‌باشد.
در بالغین کاهش میل جنسی، آمنوره، حالت اسپاستیک خفیف در اندام تحتانی، سردرد بدون ادم‌پاپی و تیرگی شعوری و ذهنی و کنفوزیون غالبا دیده می‌شود. بعدا خواب‌آلودگی، دیابت بیمزه و اختلال در تنظیم حرارت بواسطه گرفتاری هیپوتالاموس ممکنست پدید آید. شنت‌گذاری جراحی برای جریان یافتن مایع نخاع بهترین نتیجه را می‌دهد. در طب ایرانی به سهولت محو و نابود می‌گردد.

نوروفیبروم یا نورینوم آکوستیک

این تومور خوش‌خیم و دارای رشد آهسته است. مکانی که تومور اشغال می‌کند زاویه بین مخچه وpons است یعنی از عقب به مخچه‌pons و بصل النخاع، از جلو به قسمت هرمی استخوان خاره‌petrous pyramid و از بالا به چادر مخچه محدود می‌شود. مجرای گوش داخلی معمولا بزرگ می‌شود بطوری که در رادیوگرافی قابل رؤیت است.
سندرم بالینی مشخصی که معمولا در مردان و زنان پیدا می‌شود شامل وزوز گوش، ناشنوایی، سرگیجه دورانی، اختلال در تعادل، اسپاسم و سستی و تکان‌هایی در صورت، پارستزی در صورت، گرفتگی صدا و اشکال در بلع و آتاکسی مخچه‌ای
ص: 52
در دست‌وپای همان طرف می‌باشد. سردرد، استفراغ و ادم‌پاپی (دیسک محتقن) یافته‌های دیررس هستند.

آدنوم‌های هیپوفیز

این تومورها که در سنین نسبتا بالا بسیار شایع هستند غالبا هنگامی که بیمار از اختلال بینائی شکایت دارد کشف می‌شوند. اغلب بیماران زنان چاق بدون اختلال غدد داخلی بوده‌اند و حد اکثر اختلال در آنها کاهش خفیف ترشح هورمون رشد و افزایش پرولاکتین صبحگاهی بوده است. در طب ایرانی درمان آن تا 100% امکان‌پذیر است.

مننژیوم‌spheroid ridge

این تومور روی بال کوچک استخوان اسفنوئید قرار دارد. به کاسه چشم ممکن است تجاوز کند. نابینائی یک چشم، فقدان حس بویایی و گاهی اوقات تغییرات دماغی و شعوری و افزایش فشار داخل جمجمه می‌باشد.
توده‌های نازوفارنکس که در قاعده جمجمه خوردگی ایجاد می‌کنند. این تومورها در بیمارستان‌های عمومی نسبتا شایع است. درد و بی‌حسی صورت، فلج عصب زوج ششم و اعصاب جمجمه‌ای ممکن است پیدا شود. درمان ضایعه با اشعه درمانی است.

سندرم‌های پارنئوپلاستیک عصبی

تومورهای سیستمیک هستند که ممکن است بیماری‌های خاصی در دستگاه عصبی پدید آورند.

تومورهای نخاع شوکی

ضایعات فضاگیر داخل نخاع شوکی را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد:
ص: 53
1. آنهائی که از ماده اصلی نخاع شوکی ناشی می‌شوند. به راه‌ها و ساختمان‌های خاکستری مرکزی تجاوز کرده و سبب انهدام آنها می‌شوند.
2. آنهائی که خارج نخاع شوکی قرار دارند، خواه در رشته‌های مهره‌ای و نسوج اپی‌دورال (اکسترادورال) یا در مننژ یا ریشه‌ها (انترادورال).
علائم و نشانه‌ها عبارتند از:
ضایعات گردنی، اختلال حرکتی در ابتداء بازو، سپس پای همان طرف و طرف دیگر و بالاخره بازوی طرف دیگر. در مورد ضایعات ستون فقرات پشتی معمولا یک پا قبل از پای دیگر سفت می‌شود. ضعف پاها در یک پا بیشتر از پای دیگر همراه با ضایعات پشتی، کمری، بازوها، کنترل ادرار، مثانه و روده‌ها معمولا همراه با فلج حرکتی پاها کاهش می‌یابد. احساس فرو رفتن چاقو و یا دردهای خفیفی که با سرفه کردن یا عطسه شدّت می‌یابد. بیش از 30 بیماری نخاع شوکی وجود دارد که تنها برای تعداد اندکی از آنها درمان مؤثر و موقت وجود دارد.

کارسینوئید

تومورهای کارسینوئید با گرم شدن و برافروختگی پوست تلانژکتازی، اسهال ضایعات دریچه قلب و انقباض برونش همراهند.
بعضی از انواع کارسینوئیدها رشد آهسته دارند، این تومورها تمایل غیر عادی برای متاستاز به کبد دارند و ممکن است این عضو را بطور گسترده گرفتار کنند. رشد آهسته تومورهای کارسینوئید ممکن است پس از تشخیص، 5 تا 10 سال به بیمار فرصت حیات بدهند. سپس مرگ بواسطه نارسائی قلب یا کبد و عوارض همراه با
ص: 54
رشد تومور دست می‌دهد. گرم شدن و برافروختگی پوست، همراه با تغییر رنگ بخصوص و ترکیب خاصی از قرمز تا بنفش و رنگ‌پریدگی در زمان اوج بیماری از علامات مشخص کارسینوماست. فشارخون تمایل به نزول دارد و علائم گوارشی آن عبارتند از:
حرکات روده با سروصدا، اسهال‌های با دفع گاز در کنار گرم شدن و برافروختگی پوست. اسهال مزمن شایع‌تر است و کمی ترشحات هم همراه اسهال خارج می‌شود در حالت‌های شدید، سوء جذب و اختلال زیاد در گوارش ایجاد می‌شود.
در قلب ایجاد عوارضی از قبیل تغییر حالت دریچه‌ها و حفره‌های قلب می‌کنند. برنش‌های ریه منقبض شده و در روده‌ها حتی خونریزی همراه با انسداد بوجود می‌آورند.
علی‌رغم تلاش‌های مجدّانه دانشمندان علوم پزشکی برای درمان سرطان‌ها و تومورهای مغزی، در طب غربی برنامه درمانی مؤثر و مقبول عمومی برای تومورها وجود ندارد. تنها برخی از متاستازهای تومور با اشعه‌درمانی و شیمی‌درمانی منهدم می‌شوند و دست‌اندازی تومور را به اعضای دیگر تا مدتی به تعویق می‌اندازند.
متأسفانه طول عمری که طب جدید مدعی است با شیمی‌درمانی و پرتودرمانی و داروهای شیمیایی برای مریض به ارمغان می‌آورد" اگر صحیح باشد" زندگی شیرینی نیست بلکه بیمار دائما در اضطراب بسر برده و با عوارضی همچون حالت تهوع و بی‌اشتهایی و ضعف و ریزش موهای بدن و موارد ناراحت‌کننده دیگر دست به گریبان است. اینکه عرض می‌کنم اگر صحیح باشد به این دلیل است که در بسیاری از موارد این‌گونه بیماران اگر متوجه بیماری خود نشوند و به پزشک مراجعه نکنند طول عمر بیشتری خواهند داشت. حال آنکه طب ایرانی با روش‌های کاملا منطقی و علمی
ص: 55
چنانچه به دستورات آن عمل گردد حد اقل کاری که می‌تواند انجام دهد، توقف بیماری است آن هم بدون عوارض دردآور و مأیوس‌کننده. حقیر با تکیه به سالهای مدید تجربه در درمان این بیماران همواره این نکته را گوشزد کرده‌ام که روش‌های تشخیص طب غربی مانند نمونه‌برداری و مشابه آن اوضاع را وخیم‌تر می‌کند و استدلالی که دارم این است: با این پیش فرض که همه انواع سرطان‌ها را شناسایی کردید و هیچ‌گونه عوارضی نیز این روش‌ها در بر نداشته باشد، شناسایی نوع سرطان با توجه به اینکه علاج هیچ‌یک از آن‌ها در طب جدید میسر نیست چه فایده‌ای دارد؟ جز اینکه بیمار را با یک دردسر بزرگ روبرو می‌کنید و علاوه بر تحمیل یک دوره درمان عذاب‌آور هزینه سنگینی را نیز بر آن‌ها بار می‌کنید؟ آیا هیچیک از درمان‌های شیمیایی برای بیمار ثمری دارد؟ به اعتراف همه صاحب‌نظران طب غربی علاج مطمئنی برای سرطان وجود ندارد. اما این عجز و ناتوانی در طب ایرانی وجود ندارد. حد اقل این است که با روش‌های طب ایرانی نه تنها می‌توان رشد تومورها را با کمترین هزینه متوقف کرد و بر طول عمر بیمار افزود آن هم طول عمری که توأم با درد و رنج نباشد بلکه با توجه به غنای علمی طب کهن ایرانی می‌توان سرطان‌ها را به کلی درمان کرد. ولی متأسفانه به دلیل عدم توجه به توانایی‌های شگرف طب ایرانی بیماران در رنج و تعب شدیدی گرفتار انحصارطلبی‌های طب حاکم می‌شوند و درحالی‌که درمانشان نزدیک و در کشور خودشان می‌باشد متوسل به کسانی می‌شوند که همواره با صراحت اعتراف می‌کنند که درمانی برای سرطان ندارند.
ص: 56

نکروز حاصل از اشعه‌درمانی

در اینجا باید ضایعات مغزی حاصل از اشعه گاما مورد توجه قرار گیرد زیرا اشعه‌درمانی خطر قابل توجهی به همراه دارد. اگر دوز کلی اشعه به مغز یا نخاع از 60 هزارmGy (6000 راد) تجاوز کند احتمال دارد یک سندرم عصبی در مدّت 9 تا 24 ماه یا بیشتر پدید آید. عروق در بافت اشعه دیده ضخیم و مسدود می‌شوند و این امر منجر به نکروز انعقادی در منطقه و متراکم شدن سلول‌های عصبی و عناصر دیگر بافت می‌گردد. صرفنظر از تجمع سلول‌های گیال بواسطه فقدان گردش خون واکنش ناچیز نسبت به نکروز وجود دارد. وقوع ضایعه تدریجی بوده و تا از دست رفتن تمام فونکسیون عناصر عصبی پیشرفت می‌نماید. هنگامی که ضایعه مغزی وسیع باشد ممکن است منجر به ادم و ازدیاد فشار درون جمجمه شود، ضایعه در نخاع ماده سفید و خاکستری هر دو را مبتلا می‌سازد و میلوپاتی عرضی پیدا می‌شود.
اثرات اشعه‌درمانی تمام مغز حتی با دوز قراردادی 40 هزار تا 50 هزارmGy (4000 تا 5000 راد) در مدت 10 تا 15 روز هم بی‌خطر نیست. بیماران متعدد دیده شده‌اند که پس از یک فاصله چند ماه تا یک سال یا بیشتر تدریجا دچار زوال عقلی شده‌اند. ضایعات منتشر کوچک در مغز میمون‌های در معرض اشعه قرار گرفته توسطCaviness و همکاران وی گزارش شده است.
در جزئی از بیماران که مغز با رشته‌های عصبی آنها اشعه دیده است دژنرسانس سارکومی بافت هم‌بند سالها بعد ممکن است پدید آید.