شناسایی مزاج مغز
اشاره
در تنظیم داروهای علاج تومور برای ورود به نحوه معالجه تومورهای مغز شناخت مزاج مغز بیمار ضروری است. چه تومور از جای دیگر به مغز سرایت کرده باشد و یا از خود مغز باشد، در آن حالت علامتهایی از مغز صادر میشود که سوء مزاج را از آن میتوان شناخت. برای فهم بهتر معنی سوء مزاجها باید به چند نکته توجه نمود:
برای خلق بیماری در بدن انسان دو عامل ضروری است:
1) یکی بستر یا زمینه بیماری که عبارت از خلط حاکم بر بدن انسان و عضو مورد نظر است که از تبادل مزاجها و خلط حاصل از هضم غذا در بدن در تبادل با مزاج غالب ایجاد و بر بدن در تمامی عروق، بافتها و آوندها و لنفها چیره میشود. ممکن است علاوه بر خلط حاکم بر کل بدن، خلط خاصی بر عضو آسیب دیده غالب شود که با آن خلط کلی غالب بر تمام بدن تفاوت داشته باشد.
2) عامل غیر خلطی بیگانه
ص: 70
این عامل یا ویروس و میکروب و یا تومور و غده و یا انسدادی از مواد رسوبی ناشناخته است که در عروق و راههای ارتباطی عضو آسیبزده وارد شده و با عملکرد خود در سیستم طبیعی عضو مربوطه اختلال ایجاد نماید. بیماریهای تفرق اتصال نیز از جمله عوامل بیماریزا هستند که به عنوان عامل غیر بستر یعنی عامل دوم بیماریزایی مطرح میباشند که از بحث این کتاب خارج است.
جمع این دو عامل در بدن برای خلق بیماری لازم و ملزوم یکدیگر است. توجه به این دو عامل برای پزشک حائز اهمیت فراوان است چرا که تجویز دارو بدون شناخت این دو عامل بدرستی امکانپذیر نمیباشد. بستر بیماری تحت عنوان سوء مزاج مورد بررسی قرار میگیرد. مبحث فعلی که بیماری تومورهای مغزی است ما را بر آن میدارد که علامتهای سوء مزاج مغز را بشناسیم. تاکنون انواع تومورهای بیماریزا در مغز و عملکرد آن را با استناد به تحقیقات دانشمندان شهیر علم سرطانشناسی بررسی کردم و در آن میان به علامات سوء مزاج بطور پراکنده اشاره نمودم، اینک به انواع سوءمزاجهای مغزی توجه فرمائید که مستقیما از کتاب قانون نوشته دانشمند شهیر جهان اسلام حضرت شیخ الرئیس بو علی سینا نقل میگردد:
1. علامت سوء مزاج گرم مغز
سرعت رویش موی بچه در زهدان در حالت جنینی، یا در نخستین مرحله ولادت. موی از اوّل سیاه باشد یا بعد از زعفرانی بودن زود سیاه گردد. پیچش مو، زود طاس شدن، پیر شدن سر به سرعت، گرانی سر از سببهایی مانند بوی و همانند آن، آزار دیدن از بوی تند، کمخوابی و سبکخوابی، پیدایش رگهای چشم، تا اندازهای زرنگی نوزاد، زود تغییر دادن تدبیر و تصمیم که حال کودکان است و میتوان از راه لمس کردن، سرخیرنگ، پختگی فضولات که ریزش میکنند یا
ص: 71
رانده میشوند و اعتدال قوام شخص نسبت به خودش، دلایل گرمی مزاج مغز را بدست آورد.
2. کسی که مغزش سردمزاج است
فضولات زیاد بیرون میدهد، لیکن برای دلیل قرار دادن فضولات باید شرایطی را در نظر گرفت. صافی مو، کمسیاهی مو، زود سپید شدن مو، بسیار آسیبپذیری از بلاها، جریان مواد آبکی از دماغ و نزول آنها در حد زیاد، از کمترین سببی به زکام مبتلا شدن، ناپیدایی رگهای چشم، خواب زیاد، صورتش به خوابآلوده میماند، پلکهایش به کندی میجنبند، بر تصمیمات خود همانند پیران ثابت است. اینها همه از علامات سوء مزاج سرد مغز است.
3. کسی که مزاج مغزش به خشکی روی آورده است
گدار فضولاتش پاکیزه، حواسش صاف، تاب بیداری زیاد دارد، مویش نیرومند، در مرحله اوّلیه عمر" که دودیمزاج است" مویش به سرعت روید، زود طاس میشود، موی پیچیده دارد.
4. کسی که مغزش ترمزاج است
مویش صاف، به سرعت میروید و دیر طاس میشود، حواسش تیره است، زائدههایش زیاد، نزلههایش زیاد و خوابش گران است.
5. کسی که مغزش مزاج گرم و خشک دارد
فضول ندارد، حواسش صاف است، در بیدار ماندن خوددار است، کمخواب است در اوایل عمرش، مویش به سرعت میروید و موی قوی دارد و رنگ مویش سیاه و پرچین و شکن است و بسیار زود طاس میشود. اگر سرش را لمس کنی گرم و خشک است و رنگ پوست سرش به سرخی میزند، رنگ چشمش نیز به سرخی
ص: 72
مایل است. در تصمیمگیری دو دل است و در شروع کار شتابان است. زودفهم است و حافظهای خوب دارد. کنشهای روانیاش به سرعت انجام میگیرد.
6. کسی که مغزش مزاج گرم و تر دارد
به شرطی که گرم و تری مزاج مغز بسیار بسیار از اعتدال دور نشده باشد، رنگ رخساره زیبا، رگها نمایان، فضولش زیاد و پخته، موی صاف و مایل به زعفرانی و دیر طاس میشود. گرمی و تری بر او زود روی آرند و اگر گرم و تری مزاج مغزش بسیار از اعتدال دور شده باشد در معرض حمله بیماریهای متعدد قرار میگیرد.
بیماریهایی که گوهر گندیده دارند، زود بر او روی میآورند. از گرما و سرما زود بیمار میشود. حواسش گران و تیره است، دیدش ناتوان است و همواره میخوابد و خوابهای پریشان میبیند.
7. کسی که مزاج مغزش سرد و خشک است
در لمس کردن سر سرد است، رنگش متغیر و رگهای سر و چشمانش ناپیداست. مویش به کندی روید، رنگ مویش سرخ مایل به سپیدی و نازک است، دیر طاس میشود و به ویژه اگر خشکی بر سردی چیره نباشد از سردیآورها زیان بیند. بنابه شروطی که ذکر شد، تا جوان است حواسش صاف است و اگر پیر شد به زودی حواسش ناتوان میشود، خرف میشود و پیرامونهای سرش ترنجیدگی و خشکشدگی و گندیدگی روی میدهد. زود پیری به سراغش میآید، صحبتش در هم برهم است. گاهی سرش سبک و مجراهای سر بازند و گاهی سرگران و مجراها بند آمدهاند.
ص: 73
8- کسی که مزاج مغزش سرد و تر است
بسیار میخوابد و خوابش گران است. حواسش پرت است، تنبل و گرانخیز است، زوائد زیاد از سرش سرازیر است، دیر طاس میشود و زود به نزله مبتلا میگردد.
تا اینجا علامتهای سوء مزاج را که همراه با ماده خلطی باشد بررسی کردیم، حال به علامتهای سوء مزاج مغز که بدون ماده خلطی باشد میپردازیم. گواینکه در شناخت تومورهای مغزی و حالات مغز در تقابل با تومورها همواره در اکثر انواع تومورها سوء مزاج همراه با ماده خلطی است، لیکن در مواردی برخی از تومورهای مغز بدون ماده خلطی در سر رشد میکنند که اغلب نسبت به تومورهای دارای ماده خلطی یا تومورهایی که در بستر سوء مزاج دارای ماده خلطی سر ایجاد میشوند، کم خطرتر و خوشخیمترند. در علاج این تومورها پخته شدن تومور لازم است تا با داروهای مناسب پارهپاره شده و به نسوج مرده یا خیلی ضعیف تبدیل شوند و از راههای خروجی مانند بینی و مسامات پوست سر خارج شوند و مغز از وجود آنها خلاصی یابد.
ص: 74
علاج تومورهای مغزی
اشاره
گفتیم که بیماری در بدن انسان به دو عامل بستگی دارد تا بتواند در بدن فعال شده و میزبان خود را از بین ببرد: یکی بستر بیماری که همان خلط غالب و یا سوء مزاج غالب بر آن عضو یا بر سایر اعضای بدن است و دومی عامل بیگانه بیماری که عبارت از میکروبها، ویروسها، تومورها و غدهها و انسدادها میباشد.
بیمار تومور مغزی در اوّلین مراجعه به طبیب باید از لحاظ بستر بیماری مورد شناسایی قرار گیرد. با وسائل آزمایشگاههای امروزی بخوبی وجود تومور، نوع آن و جایگاه آن در مغز مشخص میشود. امّا شناخت بستر بیماری با وسائل امروزی امکانپذیر نمیباشد، چرا که اساسا طب جدید نسبت به تأثیر عوامل بسترساز بیماری بیگانه است و اعتقادی به آن ندارد. لذا از روی علامتهایی که قبلا شرح داده شد باید به مزاج خلط غالب دست یابیم.
علاج سوء مزاج گرم مغز
که همراه با ماده خونی و غلبه خون در عضو آسیبزده و یا در تمامی بدن باشد.
چنانچه غلبه خون همراه با ماده خلطی براساس علامتهایی که ذکر کردیم مشخص شد خونگیری از همان ابتدای شروع درمان در سرلوحه علاج قرار میگیرد.
ص: 75
سه روش معروف طب ایرانی برای خونگیری عبارتند از: فصد (رگزنی)، حجامت و زالودرمانی. رگهای مرتبط با مغز عبارتند از: رگ قیفال، رگهای پیشانی، بینی، رگهای اطراف گوش. فصد یا رگزنی باید در طرف مقابل عضو دردمند و گرفتار انجام شود.
اوّل رگی که در فصد زده میشود رگ قیفال است امّا اگر وضع بحرانی باشد و فرصت کم، رگ زدن از رگ وداج شروع میشود.
بدیهی است که تومور تنها از خون تغذیه نمیکند، بلکه از ماده خلطی که در خون وجود دارد و خلط غالبی که در نسوج و بافتها ایجاد شده بهره میگیرد.
بنابراین رگزنی همراه با مصرف داروهای منضج و مسهل آن اخلاط صورت میپذیرد. مقدار زیادی از خلطهای سازنده بستر و زیستگاه تومور از طریق رگزنی بیرون میریزد، امّا خود تومور باید از میان برود. چرا که در هر فرصتی و به هر دلیلی ممکن است بستر بیماری دوباره ایجاد گردد، تومور دوباره در بستر ایجاد شده رشد میکند و تهاجم به بافتهای دیگر را از سر میگیرد. از سوی دیگر ترشحات خود تومور نیز زمینه را برای ایجاد سوء مزاج بعدی آماده میسازد. لذا پس از خونگیری و پاکسازی محیط اطراف تومور اعم از رگهایی که بوسیله فصد موقتا پاک شدهاند و لنف و آوندهایی که مواد غذایی خلطی را حمل میکنند ممکن است دوباره گازهای ایجاد شده در محیط مغز را بپراکنند و کمکم باعث ایجاد فشار و هوای گلخانهای در مغز شوند. در این صورت باید داروهای مؤثره گیاهی و معدنی و غیر از آن در فرصت بدست آمده به تومور نزدیک شده و عملیات انهدام تومور را آغاز نمایند. چرا که بیرون ریختن خلطهای ناباب حلقه محاصره غذایی را بر تومور تنگ میکند. خون پاک و عاری از مواد خلطی بدجنس نه تنها بدرد مصرف و تغذیه تومور نمیخورد، بلکه سیستم ایمنی فعالتری علیه تومور تشکیل میدهد. از آن گذشته ما
ص: 76
در این فضایی که موقتا به وسیله فصد پاکسازی شده، داروهای ضد تومور و منهدم کننده آن را از طریق معده و کبد و راههای دیگر ارسال کردهایم. لاجرم در این مرحله خونگیری اوّلین ضربه به تومور وارد خواهد شد تا فعلا دست و پایش را جمع کند و حتی کوچکتر شود. در مراحل بعدی به تدریج تومور تحت تأثیر داروها قرار گرفته و بتدریج منهدم میشود. نباید هیچگونه فرصتی به تومور داده شود تا دوباره خود را بازسازی کند. توجه به این نکته بسیار ضروری است که زمانی که حمله به تومور آغاز گردید باید تا انهدام و نابودی تمامی سلولهای بدخیم تومور بدون وقفه پیش رویم. این تأکید از آن سبب است که اگر برای مدّتی بدلیل بهتر شدن حال بیمار در اثر فصد کردن و مصرف داروهای ضد تومور سهلانگاری صورت پذیرد و مثلا بیمار ادامه درمان را جدّی نگیرد، تومور با سلولهای بدجنس خود، نحوه عملکرد داروها را شناسایی کرده و در مرحله دوّم که وقفهای در ادامه درمان توسط بیمار صورت گرفته، بکلی اثرات دارو را خنثی میکند یا حد اقل تا حدودی از اثرات داروها میکاهد. من این حالت را خطرناکترین مرحله در علاج بیمار تلقی میکنم. چرا که بهبود نسبی حال بیمار باعث سهلانگاری در ادامه درمان میشود، لذا تصور میکنم که تومور دارای سلولهای هوشمندی است که ترشحات ضد داروهای تجویز شده را در فرصت بدست آمده میسازد.
بارها مشاهده کردهام که وقتی بیمار احساس بهبود نسبی میکند در ادامه علاج سستی میورزد و این کار خطرناک باعث عود علائم بیماری از قبیل سردرد، حالت تهوع مجدد و سایر علامتهای حاد بیماری میشود.
نکته دیگر دخالتهای غیر مسئولانه آدمهای جاهلی است که با ایجاد یأس و ناامیدی در بیماران و با این منطق غلط که علم پزشکی پیشرفت کرده و طب قدیم مال قدیم است نه مال زمان حال، اطرافیان بیمار را دلسرد کرده و آنان نیز در انجام
ص: 77
دستورات طبی کوتاهی کرده و بیمار جان خود را بر سر جهالت اینان میگذارد. در این میان اظهارنظرهای پزشکانی که نسبت به طب قدیم بیاطلاع میباشند و یا مغرضانه سخن میگویند بسیار خطرناک میباشد. به نظر حقیر گناهی نابخشودنی است و چه بسا یک نوع مشارکت در قتل به حساب میآید چرا که تأثیر سخن یک پزشک در مردم عادی بسیار شدید است و بارها من بیمارانی را که توسط همه اطباء باصطلاح جواب کرده شده بودند پس از آنکه با مصرف داروهای طب ایرانی بهبودی تقریبا کاملی بدست آوردند تحت تأثیر همان اطباء در ادامه درمان ناامید شده و باعث از دست رفتن جان بیمار شده است. عجبا تبلیغات سوء آنچنان مؤثر است که بیماری را که طبق پیشبینی اطباء تا بیشتر از 2 ماه زنده نخواهد ماند به خوبی درمان کردیم، حال که درمان مراحل آخر خود را طی میکند و پیشبینی درست از آب درنیامده و یک سال است که روز به روز بهتر شده، باز هم درمان را رها کرده و بیمار را به دست مرگ سپردهاند.
بنا بر تجربه بدست آمده همواره باید به بیمار هشدار داد که بدون دستور پزشک متخصص طب ایرانی هیچگونه کوتاهی در انجام دستورات نکند. حتی پس از اتمام درمان که در آزمایشها و عکسبرداریها انهدام تومور تأیید گردیده، برای حفظ جنبههای احتیاطی مصرف داروها را ادامه دهد. تا از امکان وجود حتی یک سلول غیر عادی نیز غفلت نشود. آنگاه پزشک و بیمار با خیال راحت میتوانند تجویز داروها را متوقف کنند. بیمار دیگری دچار 2 تومور چسبیده به هم واقع در پشت بصل النخاع بود، درد امان وی را بریده بود با مصرف یکی دو ماه داروهای ما یک تومور از بین رفت، در این حال وسوسهگرها شروع به سمپاشی کردند که اگر عمل جراحی کنید ظرف چند روز تومور از بین خواهد رفت و آنقدر تکرار کردند تا اینکه مادر بیمار متوسل به استخاره گردید و استخاره را آنقدر تکرار کردند تا بالاخره
ص: 78
جواب مثبت خود را دریافت و مبادرت به عمل جراحی کردند و ظرف چند روز بیمار جان سپرد. دو اشکال عمده در این کار باید مورد توجه قرار گیرد یکی آنکه در کار خیر نباید استخاره کرد درحالیکه تومور اول از بین رفته بود و از قبل هم متخصصین جراح جواب رد داده بودند و بهبودی بیمار را از طریق شیمیایی غیر ممکن اعلام نموده بودند و اساسا استخاره در زمانی وارد شده که انسان بر سر دو راهی قرار گرفته باشد. نکته دوم دخالتهای مغرضانه و یا جاهلانه افرادی است که بیماری آن فرد ربطی به آنان ندارد.
خونگیری در بیماران مبتلا به تومور مغزی
در مورد خونگیری همراه با داروهای دادنی به بیماری که تومور مغزی دارد باید دقت لازم به عمل آید. درست است که در روند علاج هر بیماری اگر ماده خون غلبه دارد، از همان ابتدای درمان باید خونگیری نمود و این خونگیری رگ زدن یا حجامت یا زالودرمانی است، امّا اگر همراه با غلبه خون اخلاط دیگر در اندازه زیاد وجود دارند، باید هنگامی که حس میکنیم در اثر خونگیری ماده خون از غلبه افتاده و حالا اخلاط دیگر میداندار هستند، باید به سرعت به پخته کردن آنها پرداخت و راهی را برای خروج آنها بدست آورد. شاید تخلیه اخلاط دیگر از چند راه باید صورت پذیرد. محل تجمع بیشتر خلطها را در بدن باید کاوید و آنجا که اخلاط ناباب بیشترند، زودتر باید تخلیه را شروع نمود. مثلا اگر اخلاط در جمجمه بیشتر است باید بوسیله غرغره کردن و بخور دادن اخلاط را آماده خروج کرد. امّا در این حالت ابتدا به تنهایی باید ظرف حدود 7 تا 15 روز با بخور دادن تنها اخلاط سر را نرم و پخته گردانید و پس از آن بعد از بخور دادن عطسهآورها را بکار گرفت چرا که خلطها در این مدت نرمتر شده و آماده خروج میشوند.
ص: 79
معمولا در ارتباط با تومورهای مغزی بسیاری از اخلاط از معده بسمت بالا حرکت میکنند و مقداری نیز از مغز و جمجمه بسوی اندامهای پایینی سرازیر میشوند که در طول مسیر ممکن است ریهها و پردههای محافظ سینه را نیز آلوده کنند. در این صورت باید بهگونهای عمل کنیم که اخلاطی که از سر بیمار دفع میکنیم به ریهها و عروق نزدیک قلب نریزند بخصوص اگر این خلطها تند و تیز و دارای ماده سوزان باشند. اگر این مواد به ریهها نریزند خطر چندانی ندارند، چرا که در این حالت داروهای اسهالآور به بیمار میدهیم و با تنقیه و اماله و شیاف مواد خلطی از بالای بدن به پائین میکشیم و آنها را دفع میکنیم. امّا اگر خلطهای پائینآمدنی خطری را برای اندامهای پائینتر مغز در بر دارند ابتدا داروی قیآور باید بکار گرفته شود تا از حجم مواد کاسته گردد، سپس هنگامی که احساس کردیم نزول مواد از سر به پائین خطر آنچنانی در بر ندارد مسهلها و شیاف و تنقیه را از پائین و از مقعد شروع میکنیم. داروهای تناولی قبل از اسهال دادن یا همزمان با اسهال ملایم کمک زیادی به پخته کردن اخلاط و آماده کردن آنها برای خروج میکنند. اینجا منظورم اخلاط مضر کل بدن در کنار اخلاط مغز است. بالاخره چنانچه در همه اعضا اخلاط ناباب باشند در ایجاد خلطهای مضر در مغز مشارکت میکنند، همان گونه که گفتم اخلاط معده در صورت دفع نشدن به سوی بالا حرکت میکنند. حالا توجه کنید در این وضعیت که بیمار مبتلا به تومور مغزی دارای ماده خونی قوی و غالب است، خونگیری را در همان ابتدای امر آغاز کردیم و به موازات آن پخته کردن خلط و اسهال دادن آن را در دستور کار قرار دادیم لازم است داروهای پزنده خلطها هم داروهای تناولی باشد هم مسهل و هم غرغرهها و عطسهآورها.
بگذارید علاوه بر رگ زدن روشهای دیگر خونگیری را هم مطرح کنیم.
ص: 80
حجامت در بیماران تومور مغزی
درصورتیکه روش حجامت را انتخاب کردیم. ابتدا حجامت بین دو کتف یا همان حجامت عام و سپس حجامت سر و بادکشهای ویژه با لیوان کوچک برای کشاندن تومور به سمت خارج یا سطح جمجمه تا از فشار آن روی بافتهای مغز بکاهیم. البته موی سر را باید بتراشیم تا هم در کار تشخیص موقعیت تومور و هم در تشخیص علامتهای بالینی و تغییراتی که در طول درمان ایجاد میشود بهتر رهنمون باشد. فشار داخلی جمجمه با بادکش و حجامت سر قابل کنترل میباشد. لازم است بادکش در ناحیهای مخالف موقعیت تومور انجام شود هربار از 10 دقیقه تا بیشتر بادکش روی پوست جمجمه گذاشته میشود. پوست محل بادکش ممکن است در اثر تکرار بادکش در همان ناحیه حساس شده و تاول و زخم ایجاد کند که در اینجا مرهمهای مناسب و یا روغنهای نرمکننده از این مشکل جلوگیری خواهد نمود.
تعداد بادکشها در روز بسی بیشتر از حجامت تر و خونگیری است و تعداد آن بنا به تشخیص و نظر پزشک مسئول است. خونگیری با روش حجامت آنقدر انجام میشود که غلبه خون از بین برود و درعینحال خون کثیف خارج شده و بجای آن خون تازه حاوی مواد مؤثره داروهای ضد تومور جایگزین شود. خونگیری به تناسب نیاز و توان بیمار انجام میشود. هنگام خونگیری نباید بیمار گرسنه باشد چون بیم آن میرود که ماده رقیق خارج شود و ماده غلیظ پس از حجامت باقی بماند. اگر قبل از حجامت با روغن زیتون یا روغنهای مناسب مانند روغن سداب یا هر روغنی یا مرهمی که مناسب با سردی و گرمی و مزاج بیمار و یا مزاج جمجمه باشد، مالش دهیم نتیجه بهتری میگیریم. تراشیدن موی سر در اینجا باعث میشود تا مالش اثر بهتری داشته باشد. اگر پس از مالش بیمار به حمام برود خوب است، اگر نمیخواهد حمام برود
ص: 81
بیرون حمام سر را با آب گرم و مخلوطی از سدر و مورد و روغن زیتون و سرکه یا آبلیمو شستشو کند، آنگاه حجامت شود باز هم بهتر است. بههرحال هنگام حجامت بهتر است پوست سر شستشو داده شود و چربی حاصل از مالش با روغن پاک گردد تا میزان چربی و خشکی خون پس از حجامت از رویت خون بیرون آمده معین گردد.
چرا که اگر پوست بیمار هنگام حجامت کردن با روغن آغشته باشد مقداری چربی از روغنهای مالیده به پوست وارد خون حجامت شده، در نتیجه میزان چربی خون حجامت شده و ریخته شده در ظرف حجامت برای پزشک طب ایرانی مشخص نخواهد شد.
در هر صورت باید سوء مزاج گرم یا هر سوء مزاج همراه با ماده خلطی غیر طبیعی با انجام همه تدابیری که گفتم از بین برود و یک حالت تعادل مزاجی ایجاد گردد. مزاج در حال اعتدال بحال بیمار مفید واقع خواهد شد و تأثیر همه درمانها را میسر میکند. حتی گاه لازم است نه تنها سوء مزاج گرم از میان برود بلکه حالتی از مزاج سرد یا مایل به سردی بر اثر انجام عملیات فوق ایجاد گردد تا حرکت و رشد تومور سرعت نگیرد. البته مزاج حاصل از تدابیر فوق باید بدون ماده و سوء مزاج باشد و الا برای بیمار زیانبخش خواهد بود.
حجامت و بادکش هر دو در علاج تومور مفید خواهد بود، اگر بدرستی و به موقع و با توجه به توان بیمار صورت پذیرد توان خونسازی بیمار افزایش خواهد یافت.
اگر کمخونی باشد از آنجا که در مبارزه با بیماری سرطان تولید خون تمیز حائز اهمیت فراوان است باید تدابیر خونسازی در دستور کار پزشک قرار گیرد. سرطان در بدنهای ضعیف و کمخون و کسانی که روحیه خود را باختهاند خیلی زود پیشرفت میکند و بیمار را از پای در میآورد. خونسازها باید از داروها و غذاهایی انتخاب گردند که درعینحال خاصیت ضدّ سرطانی داشته باشند.
ص: 82
در این میان سرکه شیره انگور ویژگی دارد:
شیره انگور خالص را با یک دهم وزن خودش سرکه انگور خانگی مخلوط و روی شعله ملایم بگذارید چند قلت بزند. این ترکیب خونساز سرکه شیره انگور نام دارد که هنگام مصرف باید با آب رقیق شده همراه با هر غذا یک لیوان تناول گردد.
اگر بیمار دچار قند خون باشد میزان سرکه خانگی را به نصف میزان شیره افزایش میدهیم و قند بیمار را کنترل میکنیم.
استخوان راسته گوسفند
هر هفته 5/ 1 کیلو استخوان راسته گوسفند را بدون گوشت و بدون مغز حرام با نمک و پیاز و زردچوبه در دیگ زودپز چندین ساعت بپزید تا کاملا نرم و پخته شود، حالا عصاره آن را بگیرید و در غذایی مانند سوپ وارد کنید یا اینکه روزانه 3 استکان تا سه لیوان آن را میل کنید.
شربت فواکه خونساز
در کتاب شربتها از دیدگاه طب سنتی نسخههای متعددی از شربتها را ارائه کردم که در اینجا تنها به یکی از آنها اشاره میکنم. آبمیوههای طبیعی با عرقیات گیاهی خونساز همراه با شکر، شکر قرمز، نبات یا عسل و زعفران پخته میشوند تا لطافت عرقهای گیاهی آبمیوهها را لطیفتر کرده و در اثر این لطافت به اعماق نسوج و بافتها نفوذ کرده و به سرعت خونسازی در بدن صورت پذیرد. این روش درمان برای پیران و کودکان و همه افراد ضعیف و رنجور بهترین تدبیر است و در بیماران مبتلا به تومورهای سرطانی نیز بسیار زیاد کاربرد دارد.
شربت فواکه خونساز خون را زیاد و ضعف و سرگیجه را برطرف و بیماران سرطانی را در ساختن خون سالم یاری میکند. مقوی اعصاب و نشاطآور است،
ص: 83
روح حیوانی را تقویت مینماید و برای مبتلایان به بیخوابی بسیار مفید. پوکی استخوان را کنترل و شیر مادران را زیاد میکند.
عرقیات:
بیدمشک، کاکوتی، بادرنجبویه، گلگاوزبان، گزنه، شاهاسپرم، ریحان
آبمیوهها:
انگور، به، آناناس، سیب، آب داخل نارگیل، انبه، لیموشیرین که تلخی نداشته باشد وگرنه بجای آن گلابی یا آب آناناس را دو برابر کنید، از هرکدام 250 گرم.
طرز تهیه:
آبمیوه و عرقیات را 10 دقیقه روی شعله ملایم بجوشانید، سپس مقداری عسل و یا شکر و یا قند به اندازهای که شیرین شود وارد کرده و 10 دقیقه دیگر بجوشانید.
نصف قاشق چایخوری زعفران سائیده اضافه و 10 دقیقه دیگر بجوشانید، در یخچال نگهداری کنید. روزانه بین 1 تا 3 استکان تا 3 لیوان میل کنید.
انجیر و آلوی بخارا
انجیر و آلوی بخارا نیز برای بیماران سرطانی بسیار مفید است. 5 عدد انجیر با 10 عدد آلوی بخارا را شب خیس کرده و صبح ناشتا میل کند. همواره آلوی بخارا دو برابر انجیر باشد تا مزاج آنها درهم شود و به بهترین وجه خونسازی کند. اگر بیمار دچار سرماخوردگیست در یک پیاله آب آنها را بپزید. این نسخه ضد یبوست و ملین طبع و برای سرطانهای دستگاه گوارش و بیماریهای مقعد و بواسیر و شقاق بهترین تجویز است.
نسخه دیگر که شباهت زیادی با نسخه اول دارد اما ضد صفرا تر میباشد و همان خواص را دارا میباشد به شرح زیر است:
ص: 84
برکه هلو، برکه زردآلو و آلوی بخارا از هرکدام 5 عدد. شب قبل در یک پیاله آب خیس شود و صبح روز بعد تناول گردد. این ترکیب مزاجش خنکتر از آلو و انجیر است.
شربت و معجون بذرها
شامل 20 نوع بذر گیاه میباشد که میتواند در خونسازی نقش مؤثری ایفا کند. این داروها اگر پودر و با عسل ترکیب شود به آن معجون میگویند و اگر بدون تغییر هربار یک قاشق غذاخوری آن را در یک لیوان آب جوش ریخته و با شکر قرمز، عسل یا نبات شیرین شود به آن شربت میگویند:
تخم شربتی، بالنگو، فرنجمشک یا کاسنی، کرفس، اسفرزه، جعفری، شوید، سیاهدانه، زیره سیاه، قدومه، بارهنگ، شبدر، رازیانه، تره، یونجه، ریحان، شنبلیله، شاهی، شلغم، زردک.
این تمهیدات برای خونسازی در بدن بیماران مبتلا به انواع سرطانها به غایت مفید است. آنجا که فرصت خونسازی برای این بیماران باقی مانده نسخههای فوق بسیار مفید میباشد اما گاه مواردی پیش میآید که فرصتی برای تولید خون وجود ندارد و باید از اهداء خون همسان با خون بیمار کمک گرفت. شاید توضیحی در این مورد لازم باشد که تقاضا میکنم به آن توجه کنید:
دریافت خون از دیگران
تزریق خون برای بیماران مبتلا به سرطان که ضعیف و کمخون هستند اثرات موقتی خواهد داشت و بنظر میرسد بدن بیمار چندان استقبال شایانی از تزریق خون دیگران هرچند که از نوع همسان با خودش باشد نمیکند. بنابراین بدن مبتلا به سرطان بهتر است خود قادر به ساختن خون شود و استفاده از خون تزریقی تنها در موارد اضطراری صورت پذیرد و در این صورت که ناچار از تزریق باشیم باید خون اهدائی از شخصی گرفته شده باشد که جوان و نیرومند و همخانواده بیمار باشد.
ص: 85
البته گرفتن پلاکت و سایر فرآوردههای خونی در مواردی نه تنها مفید بلکه ضروری است. بیمارانی داشتم که پس از درمانهای ناموفق توسط پزشکان متخصص سرطان خون به مرحله ناامیدی و به اصطلاح جواب کردن رسیده بودند. پلاکت به ده هزار و هموگلوبین به 2000 سقوط کرده بود و خونریزیهای بینی بند نمیآمد.
دستور دادم پلاکت و خون را بطور مرتب دریافت کنند و داروهای طب ایرانی را تجویز نمودم و بر این کار اصرار ورزیدم تا بیمار از مرگ حتمی نجات پیدا کرد.
زالودرمانی با غلبه خون
روش سوم در خونگیری استفاده از زالو است درصورتیکه بیمار مبتلا به سرطان مغز دچار غلبه شدید ماده خونی باشد، یا فشار خون بالا داشته و یا فشار داخل جمجمه افزایش محسوسی داشته باشد زالودرمانی در همان ابتداء شروع درمان آغاز خواهد شد. اما باید توجه داشت که زالودرمانی در ابتدا باید از دورترین نقطه از تومور انجام شود که دورترین نقطه همانا نزدیک به انگشتان پا میباشد. آنگاه 20 تا 25 روز دیگر صبر کرده سپس در حال مصرف دارو پشت هر دست 20 الی 25 عدد زالوی متوسط میاندازیم. نوبت سوم 20 الی 25 روز دیگر است که پشت هر گوش 20 عدد زالوی ریز میاندازیم. این تقدم و تأخر در انداختن زالو و شروع زالودرمانی از دورترین نقطه بدن نسبت به تومور به خاطر آن است که مبادا قبل از آنکه سراسر بدن بیمار نسبت به متاستاز یا همان سرایت تومور بیمه شود زالودرمانی از نزدیک یعنی پشت گوش باعث انتشار سلولهای سرطانی به جاهای دیگر شود. بنابراین ما با داروهای ضد سرطان ملحوظ در نسخههای طب سنتی همه بدن را نسبت به پذیرش سلولهای سرطانی بیمه میکنیم آنگاه به محل تومور نزدیک شده و با انداختن زالو پشت گوش بیمار اطراف تومور را پاکسازی مینماییم.
ص: 86
حال اگر فشار داخل جمجمه بیمار در آخرین وضع بحرانی خویش باشد، آیا جایز است که خوندرمانی را از پا شروع کنیم؟
بدیهی است که جواب منفی است. یعنی در حالت بحران که مغز تحت فشار شدید داخل جمجمه است و بیم آن میرود که هر لحظه بیمار به تشنج دچار شود و به خواب غیر عادی برود و یا با قطع عصب تنفسی روبرو شود، بیدرنگ باید از پشت گوش بیمار و همینطور روی ملاج بالای جمجمه خون گرفت که بهترین روش خونگیری در این حالت زالودرمانی میباشد چرا که به خاطر وجود بزاق دهان زالو به سرعت فشار داخل مغز کاهش مییابد و بیمار از خطر بسیار شدید و مرگ نابهنگام رهایی خواهد یافت. اگر همزمان با زالودرمانی کف پای بیمار مقداری حنا را با آبغوره خمیر کرده بگذارید تا چند ساعت بماند خوب است. اما در این حالت خطر متاستاز سلولهای سرطانی به جاهای دیگر بیشتر از پیش میشود. چرا که داروهای ضد سرطان هنوز مصرف نشده و اندامهای دیگر مستعد دریافت سلولهای فراری میباشند. بهترین راه برای از بین بردن سلولهای فراری احتمالی تشدید داروهای ضد تومور و داروهای پاکسازیکننده است. همینطور باید مصرف آبمیوههای ضد سرطان را به شدت افزایش داد که سرآمد آن آب انار تازه و تناول کردن مقدار زیادی انگور در هر روز میباشد. من در این حالت مصرف بیش از حد اقل 7 لیوان آب انار تازه و خوردن حد اقل یک کیلو انگور را در روز به بیمارانم توصیه کردهام و دستور دادهام که روزانه حد اقل از یک تا 3 قاشق غذاخوری، پوست خربزه خشک پودر شده را در هر روز تناول کنند، این خربزه دارای پوست سبزرنگ است و خربزههایی از این نوع که در مناطق کویری میروید از لحاظ درمانی ویژگی دارند، و از آنان خواستهام که هر روز به حمام رفته از سر تا پا مخلوطی حدود یک لیوان
ص: 87
سدر که با سرکه یا آبلیمو مخلوط شده همراه با چند قاشق غذاخوری روغن زیتون را به خود بمالند و پس از نیم ساعت تأمل با آب خود را بشویند و از بکار بردن شامپو و صابون خودداری کنند. همزمان با داروی اسهالآور مسهل عام دستگاه گوارش آنان را پاکسازی کردم و 15 روز این پاکسازی را به شدت ادامه دادم تا حد اقل هر روز 3 تا 5 بار شکم با حالت اسهال ملایم کار کند. با این روش از متاستاز سلولها به نقاط دیگر به لطف خداوند ان شاء اللّه پیشگیری میشود.
در مورد خطرات افزایش فشار داخل جمجمه این هشدار را بدهم که تا آخرین زمان طول درمان که ممکن است در بعضی از انواع تومورهای مغزی بیش از یک سال طول بکشد همواره باید نسبت به افزایش فشار داخل جمجمه حساس و نگران باشیم و هر وقت که بیمار احساس فشار و گرمای بیش از حد و سنگینی و کلافگی در سر را ابراز نمود بیدرنگ خونگیری از پشت گوش و روی ملاج سر را انجام بدهیم که بهترین روش از میان 3 روش فصد و حجامت و زالودرمانی، سومی را ترجیح دهیم.
البته فصد و حجامت نیز در این حالات بحران بسیار مؤثر و کارساز است و خطر را برطرف میکند. در این حالت بحرانی از مصرف خوردنی دارای مزاج سرد غیر ملین و غیر سیال مانند ماهی اکیدا خودداری کنند.
موارد احتیاطی
زالودرمانی علیرغم آنکه یک روش بسیار خوب در پیشگیری و درمان میباشد دارای قوانین خاصی است که باید به آن توجه نمود. این روش درمانی طب ایرانی هنوز برای پیشرفت و تکامل راههای درازی را پیش رو دارد. آنچه در ارتباط با این کتاب قابل طرح است مطالب زیر میباشد که توجه به آن ضروری به نظر میرسد:
در استفاده از زالو برای تومورهای متقرح (زخمی) که در ظاهر اعضاء، سر باز کرده نباید در ابتدای شروع درمان که داروهای گیاهی هنوز وارد سیستم بدنی بیمار
ص: 88
نشده مبادرت به زالودرمانی کرد. چرا که هنوز اعضاء دیگر پاکسازی نشده و عناصر لازم را برای مقابله با سلولهای احتمالی که به دنبال جایی برای تشکیل یک توده جدید میگردند ندارند و زالودرمانی در این حالت میتواند باعث پخش سلولهای مزبور گردد. پس زالودرمانی باید از راه دور انجام گردد تا اینکه داروهای مناسب زمینه را برای مقابله سیستم ایمنی بدن مهیا کند. نوبت دوم زالودرمانی پشت دستها پس از 25 روز و روی پاها حدود 25 روز بعد از دست میباشد که فرصت لازم را به سیستم ایمنی بدن برای مقابله با دشمن خواهد داد.
تا اینجا فرض بر این بود که بیمار مبتلا به تومور مغزی دارای مزاج غلبه خون بوده و شاید از فشار خون و غلظت خون نیز رنج میبرد ولی بیمار مبتلا به تومور سرطانی متقرح (زخمی) که زخم از ظاهر جمجمه پیداست فقط زمانی در ابتدای درمان باید زالودرمانی شود که غلبه خون شدید باشد یا فشار تومور روی بافتهای مغز خطر جدی برای بیمار در بر داشته باشد.
فرض دیگر بیماری است که دچار تومور مغزی است اما مزاج حاکم بر وی غیر از خون میباشد. مثلا صفرا یا سودا یا بلغم غلبه دارد. در این صورت زالودرمانی پس از انجام پاکسازی و تعدیل مزاج انجام میشود و بهتر است از دورترین نقاط نسبت به تومور مغز انجام شود. سومین بار که زالودرمانی از پشت گوش و یا روی جمجمه انجام میشود در واقع حدود 65 روز از شروع مصرف داروهای ضد تومور گذشته و 50 روز هم از شروع زالودرمانی که ابتدا روی پا و 25 روز بعد پشت دست بوده گذشته است.
اگر بیمار مبتلا به تومور مواجه با غلبه دم (خون) باشد، زالوها همزمان با شروع مصرف داروها انداخته میشوند اما همانطور که عرض کردم باید ابتدا از دورترین نقطه نسبت به تومور خونگیری شروع شود. در مورد تومورهای مغزی ابتدا زالو به انگشتان پا
ص: 89
انداخته میشود و 20 الی 25 روز بعد به پشت دست و 20 الی 25 روز بعد پشت گوش و آنگاه اگر ضرورت داشته باشد چسبیده به زخم سرطانی و حتی روی زخم هم اشکال ندارد. پس زالودرمانی بطور مستقیم مورد تردید است فقط در مواردی که امکان متاستاز وجود داشته باشد. مثلا در تومورهای لنفاوی اطراف گردن زالودرمانی باعث از بین رفتن حدود 15 تومور برجسته اطراف گردن و زیر بغل شده امّا شاید یک ماه بعد آثار متاستاز این سلولها در کبد بیمار که قبلا درگیر نبوده مشاهده شد و بیمار دچار زردی رنگ پوست و چشمها گردید. بنابراین بهتر است زالودرمانی با هدف تمیز کردن خون کثیف و مصونیت بخشیدن به اندامهای غیر درگیر، انجام شود و تا زمانی که تمام بدن نسبت به پذیرش سلولهای سرطانی مصونیت پیدا نکرده زالودرمانی با حفظ فاصله از تومور اصلی و مرکزی انجام شود. بعد از خوندرمانی به وسیله هریک از 3 روش مشهور طب ایرانی یعنی فصد، حجامت و زالو، برای تأثیر بیشتر این خونگیری، بیمار بهتر است از مواد زیر بیشتر استفاده کند:
شربت سکنجبین، شربت سکنجبین با خاکشیر که 3 قاشق غذاخوری خاکشیر در یک و نیم لیوان آب که با سکنجبین شیرین شده باشد، آب انار شیرین، آب سیب، چند قاشق شیره انگور که در یک لیوان آب حل شده باشد، چند قاشق سرکه شیره انگور که در یک لیوان آب بصورت شربت رقیق شده باشد. شربت آبلیموی ترش که با شکر شیرین شده باشد، شربت شکر قرمز، که مقداری شکر قرمز تازه و نرم در یک لیوان آب خنک محلول شده باشد. آبمیوههای تازه بویژه آب انار شیرین، آب انگور، آب آناناس، آب پرتقال شیرین، آب انبه، آب هویج و امثال آن.
اگر خونگیری بصورت فصد یا حجامت انجام شده حدود 2 ساعت بعد بخور بدهد و سپس داروی عطسهآور بکار گیرد. یک استکان تخم گشنیز را به تنهایی یا
ص: 90
همراه با کمی آویشن یا نعناع یا مرزنجوش یا پونه یا کاکوتی با مقداری آب جوشانده و 10 دقیقه زیر چادر بخور دهد و سپس باندازه نوک قاشق چایخوری پودر انفیه را در بینی بیمار بدمید تا وادار به عطسه کردن شود. معمولا چندین بار عطسه رویآور میشود، شاید 10 یا 15 یا 20 بار. پس از اتمام عطسهها در هر سوراخ بینی یک قطره روغن بنفشه یا روغن بنفشه بادام بچکانید.
خونگیری با هر سه روش طب ایرانی تأثیر بسیار مفیدی در تنظیم مزاج بیمار و ایجاد تعادل در برقراری و تقابل بین سردی و گرمی و خشکی و تری و فشار داخل جمجمه دارد. در مورد زالودرمانی از لحاظ حفظ بهداشت و پیشگیری نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد که توضیح میدهم:
ویژگیهای زالودرمانی
در بزاق دهان زالو علاوه بر دهها آنزیم که تاکنون کشف شده، مادهای بنام هیرودین، وجود دارد که باعث ایجاد رقت در خون میشود. به همین دلیل پس از آنکه زالوها از خون سیراب شدند و از محل چسبیدن جدا گشتند به دلیل نفوذ بزاق دهان زالو در مویرگها تا ساعاتی بعد هنوز خونریزی ادامه خواهد داشت تا زمانی که بزاق منتشر شده در مویرگها از همان محل نیش خارج نشود خونریزی بدلیل خاصیت ضد انعقادی هیرودین ادامه خواهد یافت. خاصیت عجیبی که آب دهان زالو دارد این است که رسوب و جرمهای دیواره داخلی مویرگها را با خود ترکیب کرده و از سیستم گردش خون خارج میکند. علاوه بر آن خاصیت تبرید و سرد کنندگی آن باعث کند شدن فعالیت شدید سلولهای سرطانی میشود بشرط آنکه به موقع و در محل مناسب از آن استفاده گردد. زالودرمانی باعث ایجاد سلولهای نو و جوان میشود علاوه بر آن سیستم ایمنی بدن را علیه بیماریها تقویت و تحریک مینماید.
ص: 91
شاید در آینده بتوان با وارد کردن ماده مؤثره ضد سرطان در بزاق دهان زالو خاصیت ضد سرطانی زالو را افزایش داد.
عدم انعقاد خون و لخته در محل نیش زالو میتواند زمینه را برای ورود قارچها و میکروبها و ویروسها باز نگهدارد. بنابراین باید از زخم نیش زالو مواظبت ویژهای بعمل آورد که این توجه در فصد و حجامت ضرورت خاص ندارد. برای این کار روشهای مختلفی صورت میپذیرد. من در کتابهای دیگر بویژه کتاب زالودرمانی سه داروی ضدعفونیکننده و ضد قارچ و ترمیمکننده زخم معرفی کردم که در اینجا آن را بازگو میکنم:
گل ختمی، تخم گشنیز، آویشن
این سه دارو را کاملا پودر کرده و با آبجوش خمیر میکنیم و پس از استفاده از زالو و هنگامی که خونریزی کم شده یا پایان یافته آن را بر روی محل نیشها میبندیم و تا 24 ساعت آن را باز نمیکنیم تا کاملا میکروبها و قارچها و مواد موذی را در محل نیش و تا ژرفای زخم زالو از بین ببرد، مشروط بر آنکه، پودر این داروها پس از خمیر شدن با آب جوش بلافاصله روی زخم بسته شود تا قبل از آنکه اسانسهای آنکه بسیار فرار است از میان برود روی زخم بسته و پانسمان گردد تا کاملا محل زخم را ضد عفونی و ترمیم زخم را سرعت بخشد. 24 ساعت این خمیر داغ روی زخمها باید بگونهای پانسمان شده و بسته بماند که خمیر مذکور حالت تخمیر به خود بگیرد و آنگاه خاصیت ضد قارچی و عفونتکشی آن فعال گردیده و هر نوع عفونت احتمالی را از عمق زخم و بافتهای زیرین پوست بیرون بکشد.
تا اینجا با فرض اینکه بیمار دارای تومور مغزی دارای غلبه خون یا ماده خونی قوی در سر میباشد، روش خوندرمانی توضیح داده شد. امّا تعدیل کلی مزاجها چه در جمجمه و چه در سراسر بدن هنوز تدابیری را میطلبد. بر فرض که غلبه خون را
ص: 92
با خوندرمانی برطرف کردیم امّا آیا مزاجها و اخلاط دیگر در حالت متعادلی هستند؟ صفرا و سودا و بلغم، شاید پس از غلبه ماده خون یکی دیگر از این سه خلط در حالت افراط و دیگری در حالت تفریط باشد. شاید از لحاظ خشکی و تری محیط تومور باید تدابیری در تنظیم آن انجام پذیرد. این عدم تعادل بوسیله داروهای ویژه تنظیم و تحلیل سوءمزاجها برطرف میشود که هر کدام آن در بخش مربوط به غلبه همان خلط در مورد بیماران مبتلا به تومور مغزی توضیح داده خواهد شد. به این ترتیب که پس از دفع ماده خونی و سیطره خلط خون، باید فرض کنیم که اساسا بیمار مبتلا به تومور مغزی دارای سوء مزاج دیگری بوده و انگار که بحث غلبه خون مطرح نبوده است حال باید با داروهای مناسب این تعادل را ایجاد کنیم و همراه با آن داروی اصلی ضد تومور را به بیمار برسانیم.
از لحاظ تری و خشکی چطور؟ چگونه تری و خشکی را تنظیم کنیم؟
اشاره
خون خود گرم و تر است، امّا درجه گرمی و تری در افراد مختلف تفاوت دارد.
اگر تری آن زیاد از حد باشد میتواند ترشحات تومور را افزایش داده و یا جمع این تری با ترشحات تومور ماده سیال درون جمجمه را افزایش داده و این رطوبات راه به خارج پیدا نکنند و بتدریج با افزایش گرمای درون جمجمه، گازهایی را تولید و منجر به افزایش فشار درون جمجمه شوند و یا زمینه را برای رشد میکروبها آماده سازند و از سوی دیگر امکان انتشار سلولهای بدخیم را افزایش دهند تومورها در محیط مرطوب اینچنینی راحتتر و سریعتر رشد میکنند. این تری باید با مصرف داروهای ضد رطوبت که درعینحال ضد سرطان هم باشند و روش تخلیه فضولات سر به تعادل برسد و برچیده شود. سادهترین و مهمترین روش بخور، انفیه و روغن بنفشه یا بنفشه بادام است که در صفحات قبل راجع به آن صحبت کردم، ابتدا با داروی تخم گشنیز و آویشن و داروهای همراه آنکه قبلا ذکر کردم اخلاط سر را
ص: 93
آماده خروج میکنیم، سپس با دمیدن پودر انفیه بیمار را وادار به عطسههای متعدد که گاه از 20 عطسه هم تجاوز میکنند، میکنیم. بعد از اتمام عطسهها برای نرم و روان نگه داشتن محل خروج این اخلاط که مجرای بینی میباشد و همچنین جلوگیری از حساسیت و زخم احتمالی مجرای بینی روغن بنفشه یا بنفشه بادام در بینی میچکانیم. این کار هر شب قبل از خواب انجام میپذیرد. این روش برای درمان سینوزیت و انحراف بینی مؤثرترین و مهمترین روش درمان بشمار میآید. فرمول تهیه پودر انفیه به این ترتیب است.
طرز تهیه انفیه:
کندش 2 گرم
گل بنفشه 4 گرم
تخم گشنیز 4 گرم
داروها را با هم مخلوط و پودر میکنیم و هنگام حاجت به اندازه نوک قاشق چایخوری پس از ارتکاب بخور در بینی بیمار میدمیم. اندازه کندش در این فرمول به میزان قوی بودن و مرغوب بودن کندش است. اگر کندش اعلا استفاده شود حتی کمتر از 2 گرم نیز در این ترکیب ایجاد عطسههای متعدد میکند و اگر کندش زیاد مرغوب و تند و تیز نباشد باید میزان آن را در ترکیب افزایش دهیم.
طرز تهیه روغن بنفشه:
یک مشت بنفشه تازه را در 250 گرم روغن کنجد، آنقدر روی شعله ملایم میجوشانیم تا رطوبت بنفشه از میان برود و قبل از سوختن بنفشه در روغن آن را از روی آتش برمیداریم و صاف کرده نگهداری میکنیم تا پس از تمام شدن عطسهها در بینی بیمار بچکانیم.
ص: 94
روشهای دیگر دفع رطوبات اضافی و تری بیش از حد درون جمجمه عبارت از غرغره کردن و کشیدن رطوبات از سر به سمت گلو و حلق و خروج آن از دهان میباشد که این کار همانطور که گفته شد باید با توجه به خطر نزول ماده به ریه و تباه کردن مزاج ریه صورت پذیرد. اگر ریه بیمار ضعیف است نباید از غرغره استفاده شود. شاید ریه توان مقابله و دفع ماده بدجنس رطوبی را که از سر به سمت پائین نزول میکند نداشته باشد. میشود از راههای دیگر هم ماده رطوبی را کاهش داد. مثلا بخور خشک:
اسفند، کندر، چوب تاک، اشنان، بوته خشک خارشتر، صندل و غیرو که بیمار با آن بخور خشک میگیرد.
میتوان بادکش روی جمجمه را تکرار و پودر داروهای خشک را در آن محل ضماد کرد. پاشیدن داروهای فوق بصورت خشک همان کار را میکند.
خوردن غذاهایی که رطوبت را از معده و امعاء جمع کند و ماده رطوبی مغز را به پائین سوق دهد مانند: سویق عدس، که عدس آرد شده را با شکر یا بدون شکر هر روز چند قاشق غذاخوری میل کند، بوداده خاکشیر یا بارهنگ و انیسون شیرین و زیره سیاه و سبز و رازیانه و امثال آن. لیکن این مواد یبوستآور است و باید داروهای مسهل همراه آن با ایجاد اسهال ماده رطوبی مغز را به پائین بکشد یا بوسیله حقنه مواد لیّن در روده بزرگ از ایجاد یبوست جلوگیری به عمل آورد. میدانید که داروی مسهل باید گیرندگی داشته باشد تا مواد مضر را به خود جذب کرده و در جریان اسهال برای خروج قرار دهد. این گیرندگی با داروهای قبوضیتآور تأمین میشود ولی همواره باید قدرت اسهالدهی داروی مسهل از میزان قبوضیتآوری آن بیشتر باشد که من در نسخه مسهل عام آن را در نظر گرفتهام. علاوه بر آن میتوان میزان داروهای
ص: 95
خشک و قبوضیتآور را به ترکیبات مسهل افزود و برای حفظ تعادل لازم برگ سنا را نیز بیشتر کنیم. اینکه بعد از مصرف داروی مسهل برخی از بیماران دچار حالاتی از قبیل دلپیچه، سردرد، تهوع و کلافگی میشوند. این حالات برای چند روز اول طبیعی است ولی نشاندهنده فزونی اخلاط مسموم و مضر در معده میباشد. باید دارو را با ملایمت ادامه دهند تا ظرف چند روز عوارض مذکور از بین برود. در صورت ادامه دلپیچه و یا اسهال زیاد حدود 2 قاشق غذاخوری شوید خشک را با 2 لیوان آب روی شعله ملایم بجوشانند تا یک لیوان بماند، صاف کنند و با عسل شیرین کرده میل کنند.
اگر یک قاشق غذاخوری پودر کاکائو را در یک لیوان آب بجوشانند با نبات همان کار را میکند.
تا اینجا شمّهای از تمهیدات برطرف کردن رطوبت اضافی و غیر طبیعی گفته شد.
رفع خشکی بیش از حد مغز
اگر مزاج مغز بیش از حد به خشکی گراییده باشد، تدبیر چیست؟ بدیهی است که رطوبدهندهها و ملینها و خونرسانها و داروهای رساننده خون به بالای بدن بکار میآید. مانند این شربت مفرّح که درعینحال رساننده خون به بالای بدن نیز میباشد. مانند این شربت مفرّح:
تخم شربتی، تخم بالنگو، تخم فرنجمشک
که بطور مساوی تهیه و مخلوط شده و هربار یک قاشق مرباخوری آن را با نصف استکان گلاب و نصف استکان عرق بیدمشک مخلوط و شیرین کرده هر روز بیمار از آن میل کند.
ص: 96
بارهنگ 1]
مجموعه پیک شفا ؛ ج8 ؛ ص96
روز یک قاشق غذاخوری در یک لیوان آبجوش مخلوط و شیرین کرده میل کند.
انجیر 5 عدد، آلوی بخارا ده عدد، زعفران نوک قاشق چایخوری
هر شب در یک پیاله آب خیس کرده و صبح روز بعد تناول گردد.
برگه هلو، برگه زردآلو و آلوی بخارای
از هرکدام 5 عدد هر شب در یک پیاله آب خیس کرده بیمار از آن بخورد. یا اینکه این مواد هر روز صبح با همان تعداد با مقداری آب چند دقیقهای بجوشد تا پخته و مزاج آنها در هم ادغام شده، بیمار میل کند.
قدومه، سهپستان، بارهنگ، تخم بالنگو
هر روز در مقداری آب دم بکشد و تناول گردد.
هر شب با مقداری آب و یا جوشانده گل ختمی و گل بابونه و پنیرک و امثال آن بخور داده شود.
پوست سر را بتراشند و با روغنهایی مانند روغن بنفشه، روغن کدو، روغن نیلوفر و دیگر روغنهای نرمکننده و سردی بخش سردمزاج مالش داده شود.
تعدیل مزاج از طریق تناول جوشاندههای پاککننده اخلاط اضافی نیز ضروری و اجتنابناپذیر است. لذا منضج و مسهلهای تنظیم مزاج و اخلاط بدن را در این بخش مطرح و طرز تهیه و مصرف آن را ذکر میکنم:
منضجهای زیر با توجه به شرایط مزاجی و خلطی حاکم بر جسم بیمار و بویژه عضو درگیر با تومور کاربرد دارد. منضج به دارویی یا غذایی گفته میشود که اخلاط اضافی بدن را پخته و نرم میکند به عبارت دیگر آنها را میرساند تا با داروهای دیگر و سیستم دفاعی بدن، دفع گردد. برای از بین بردن آلودگیها و کثیفی خون و
ص: 97
لنف و هرجای بدن که دچار سوء مزاج خلطی شده ابتدا بوسیله داروهای منضج یا پزنده آن مواد را نرم و سست میکنیم سپس بوسیله مسهل آنها را از کالبد بیمار خارج مینمائیم.
منضجها عموما صبحها که هنوز بیمار چیزی نخورده است مصرف میشود.
منضج برای تأثیر در فعل و انفعالات بدن در مراحل اوّل یعنی هضم اوّل با منضجهایی که برای پخته شدن اخلاط در هضم دوّم تا چهارم بکار میرود تفاوت دارند. فعلا منظور ما از معرفی منضجها، داروهایی است که در هضم اول کاربرد دارند، یعنی اخلاط اضافی و مضّر موجود در هضم اوّل را پخته و نرم و آماده خروج میسازند.
گستره هضم اوّل از دهان تا معده و امتداد آن تا آخرین بخش روده یعنی رکتوم و مقعد میباشد و تا حدودی به کبد و کلیهها نزدیک شده و نفوذ مختصری در آنها خواهد کرد. تعدّد نسخههای منضج از آن جهت است که نوع سوء مزاج و آلودگیها نیز متفاوت میباشند.
انواع منضجهای صبح:
اشاره
1. تخم شربتی، تخم بالنگو، تخم فرنجمشک، گلاب و عرق بیدمشک
بذرها را از هرکدام مساوی بگیرید و مخلوط کنید، هر روز صبح ناشتا یک قاشق مرباخوری آن را با نصف استکان گلاب و نصف استکان عرق بیدمشک مخلوط و در صورتی که بیمار مبتلا به قند خون نمیباشد با کمی شکر شیرین کرده میل کنید.
این منضج برای مبتلایان به تومور که از کمخونی و سرگیجه و ضعف قلب رنج میبرند بسیار سودمند است.
2. ترنجبین و آب انار تازه
هر روز صبح ناشتا 3 قاشق غذاخوری ترنجبین را در یک استکان آب انار تازه بریزید و آن را گرم کنید تا ترنجبین حل گردد. سپس صاف کنید و ناشتا میل کنید.
ص: 98
این منضج برای مبتلایان به تومور که کبد آنها دچار صفرای اضافی است و یا کهیر گرفته و یا دچار انواع هپاتیتها میباشد و یا در معرض بیماری سیروز کبدی است بسیار مفید میباشد.
3. منضج انار و شیرخشت که مسهل نیز میباشد
2 مثقال شیرخشت در یک لیوان آب انار تازه حل کنید، سپس صاف کنید و میل کنید. در این نسخه نیز شیرخشت بجای ترنجبین بکار میرود. نسبت به ترنجبین سردی شیرخشت بیشتر میباشد ولی در همان موارد منضج شماره 2 کاربرد دارد.
4. خاکشیر، عرق کاسنی
2 لیوان عرق کاسنی را داغ کنید تا به حد جوش برسد، بلافاصله داغ داغ روی 3 قاشق غذاخوری خاکشیر تمیز ریخته و به مقدار ناچیز شیرین کنید و میل کنید. برای کبدهای حار و داغ و مبتلایان به عطش و گرگرفتگی و صاحبان سوء مزاج گرم بسیار مفید است.
5. خاکشیر، عرق شاهتره
به همان ترتیب مانند عرق کاسنی و خاکشیر تهیه و مصرف گردد. خواص آن نیز مانند خواص عرق کاسنی و خاکشیر است.
6. خاکشیر، عرقیات مدر
اگر بیمار مبتلا به تومور مغزی از لحاظ کلیه و مثانه و مجاری ادرار دچار مشکل است، مثلا کلیه ضعیف است و خوب خون را از لحاظ مواد سمی که دارد نمیتواند پالایش کند، یا هنگام روزهداری دچار سوزش، درد و بوی ناکی میشود یا سابقه سنگ دارد، شاید عفونت و مسائل دیگر؟! بههرحال منضج زیر بسیار مفید برای همه حالات فوق است. عرق خارشتر، عرق خارخاسک از هرکدام یک لیوان با هم مخلوط کنید و روی شعله ملایم آنقدر بجوشانید تا به حد جوش برسد بلافاصله داغ داغ آن را
ص: 99
روی 3 قاشق غذاخوری خاکشیر تمیز شده بریزید و بجای صبحانه به بیمار بدهید بخورد. اگر بیمار چاق است و بدنش چربی فراوان دارد هر روز این کار را تکرار کنید ولی اگر بیمار لاغر است و یا دارای پوست خشک میباشد یک روز در میان 5/ 1 لیوان شیر گاو را داغ کنید تا به حد جوش برسد و بلافاصله آن را روی 3 قاشق غذاخوری خاکشیر بریزید و بجای صبحانه میل کنید، بنابراین یک روز عرق خارشتر و خارخاسک و یک روز شیر روی خاکشیر ریخته و بجای صبحانه میل میشود. میتوانید بجای خارشتر و خارخاسک ترکیبی از عرقیات مدر که در تقویت و پاکسازی کلیهها اثر ویژه دارند استفاده نمود. عرق مرزه، عرق پونه، عرق آویشن، عرق ختمی، عرق گشنیز، عرق کاکوتی از هرکدام مساوی تهیه و مخلوط کنید، هر بار 2 لیوان آن را داغ کنید تا به حدّ جوش برسد بلافاصله روی 3 قاشق غذاخوری خاکشیر تمیز بریزید و بیمار صبح ناشتا میل کند.
7. خاکشیر، سکنجبین
هر روز صبح ناشتا 3 قاشق غذاخوری خاکشیر تمیز را با یک تا یک و نیم لیوان آب خنک که با سکنجبین شیرین شده باشد مخلوط کرده صبح ناشتا این شربت گوارا میل شود.
8. خاکشیر، ترنجبین
چنانچه بیمار یبوست دارد یا خشکی بر کبد و معده و ریه حاکم است و کلا شخصی که نیاز به رطوبت و نرمی بدن دارد.
هر روز صبح ناشتا 3 قاشق غذاخوری ترنجبین را در 5/ 1 لیوان آبجوش مخلوط کرده صاف کنید و بلافاصله روی 3 قاشق غذاخوری خاکشیر تمیز ریخته میل کند.
ص: 100
9. شکر سرخ
هر روز صبح ناشتا یک لیوان آب جوش که با شکر قرمز شیرین شده میل کند.
این منضج ملین طبع، ضد تب و تقویتکننده خون و معده و کبد بیماری است که بخصوص ضعف و سستی و بلغم بر او حاکم شده باشد.
10. منضج صفرا
بابونه، زرشک آبی، عناب، تخم کاسنی، تخم گشنیز، گل سرخ، پرسیاوشان، بادرنجبویه از هرکدام مساوی تهیه کرده و نیمکوب کنید، هر روز صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری در 2 لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان بماند، صاف کرده و کمی شیرین و میل کنید.
11. منضج بلغم
بادرنجبویه، گل سرخ، پرسیاوشان، رازیانه از هرکدام مساوی تهیه کرده و نیمکوب کنید، هر روز صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری در 2 لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان بماند، صاف کرده و کمی شیرین و میل کنید.
12. منضج سودا
گلگاوزبان، اسطوخودوس، شیرینبیان، رازیانه از هرکدام مساوی تهیه کرده و نیم کوب کنید، هر روز صبح ناشتا یک قاشق غذاخوری در 2 لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان بماند، صاف کرده و کمی شیرین و میل کنید.
تا اینجا منضجهایی که معمولا صبحها قبل از مصرف هر چیز دیگر در حالت ناشتا تناول میشود، برای آنکه اخلاط بدن پخته و سست و آماده دفع گردد ذکر شد.
پس از نضج ماده سوء مزاج در بدن یا در عضو آسیبزده مسهلها در بعد از ظهر همان روز دست بکار شده و آنچه از اخلاط سوء، پخته و نرم شده است را از بدن بیمار بصورت ایجاد اسهال خارج مینماید.
ص: 101
البته بطور معمول منضج صبح ناشتا و مسهل بعد از ظهرها برای دفع اخلاط تأثیر مناسبی دارند، امّا چنانچه در فواصل روز نیاز به داروهای دیگری هست تا اخلاط بیشتر پخته و سست شوند در ساعات بینا بین صبح و ظهر و بعد از ظهر داروهای دیگری تنظیم و در برنامه کار تغذیه بیمار قرار میگیرد.
اینک به نقل مسهلهای تعدیلکننده مزاج بیمار میپردازم. این مسهلها از آن جهت حائز اهمیت است که اخلاط اضافی را از بدن خارج میکند در نتیجه سیستمهای حیاتی و ایمنی بدن بخوبی کار خود را انجام داده و بهتر میتوانند تومور را مهار کرده و با کمک داروهای تجویز شده به تدریج بر آن غلبه نمایند. تقسیمبندی مسهلها به این ترتیب براساس نوع خلط غالب و خشکی و تری مزاج بیمار و مزاج حاکم بر جمجمه و مزاج اصلی تومور تعیین میشود:
1. کسی که مغزش گرممزاج است
اشاره
یکی از منضج یا پزندههای ضد اخلاط گرم را که در چند صفحه قبل توضیح داده شد انتخاب کنید. چنانچه سوء مزاج گرم ساده بر بدن استیلا دارد و در اعضای رئیسه بدن خلط واضحی نیست مثلا ناراحتی واضحی در کلیهها و یا کبد یا طحال وجود ندارد، منضج خاکشیر سکنجبین مناسب است. ملاک انتخاب منضجها بر همین اساس تعیین میگردد. باز هم توضیح بیشتری میدهم:
مزاج گرم بر بیمار مبتلا به تومور مغزی حاکم است اما دهانش خشک میشود و یبوست هم دارد در این صورت بین منضج خاکشیر و سکنجبین و منضج خاکشیر و ترنجبین، دومی را انتخاب میکنیم. مثال دیگر این است که بیمار دچار قند خون است و دهانش خشک میشود در این صورت منضج خاکشیر و اسفرزه که هم ضد قند است و هم ضد خشکی، مناسب است یا اینکه داروی ملین سرد را انتخاب میکنیم که ضد دیابت و ضد خشکی است. نسخه ملین سرد به این ترتیب است:
ص: 102
تخم خرفه، اسفرزه، قدومه، سهپستان، تباشیر
این دارو بهتر است نیم ساعت قبل از هر غذا یک قاشق غذاخوری در یک لیوان آب جوش مخلوط و تناول گردد.
به این ترتیب نوع مسهل نیز معین میگردد. حالا فرض بر این است که بیمار ما دارای سوء مزاج گرم ساده و بدون ماده خلطی است، در این صورت مسهل عام برای پایین آوردن گرمی برای بعد از ظهرها به این شرط که ایجاد اسهال ملایم کند کافی است. در صورت نیاز اگر لازم است گرمی بیشتر پایین بیاید بعد از ظهر تا شب یک جوشانده با مزاج سرد را علاوه بر داروهای منضج و مسهلی که در نظر گرفته شده بود برای مصرف در همان شب قرار میدهیم. این جوشانده میتواند فرمولش به شرح زیر باشد:
تخم کاسنی، نیلوفر، بنفشه، زرشک، گل ختمی، چای مکه، تخم کرفس
از هرکدام 25 گرم تهیه و نیمکوب کنید، آنگاه هر شب یک قاشق غذاخوری آن را با 2 لیوان آب بجوشانید تا یک لیوان باقی بماند، صاف کنید و با کمی شکر شیرین کرده تناول کنید.
نسخهها در این زمینه متعدد است. نسخه فوق نمونهای از دهها نسخه میباشد که مزاج آن در دوم سرد میباشد.
بدیهی است رژیم غذایی نیز باید در همان جهت انتخاب گردد، رژیم غذایی زیر برای بیماران مبتلا به انواع تومورهای غیر سرطانی و سرطانی تنظیم گردیده است.